
چرا یونایتدِ اریک تنهاخ خیلی زود وارد بحران شد
هفتیک- هواداران برنتفورد در دقیقه نوزدهم بازی روز یکشنبه منچستریونایتد را تنبیه و تمسخر کردند.
“شما به همراه فولام سقوط خواهید کرد”، این شعار اهالی غرب لندن یک تیر با دو نشان بود که تنها زمانی به گوش میرسد که تیم خوب شما با بیکفایتی تیم رقیب بهتر هم به نظر برسد.
آنها یک دقیقه بعد توجهشان را به اریک تنهاخ، سرمربی جدید یونایتد، معطوف کردند:” تو فردا صبح اخراج میشوی! فردا صبــــــح اخراج میشوی! تو فردا صبح اخراج میشوی!”
یونایتد دو بازی از آغاز فصل 23-2022 انجام داده است و شرایط خوبی که تنهاخ در طول پیش فصل از آن لذت میبرد، در حال محو شدن است. این مربی 52 ساله در جریان بازی روز شنبه شخصیتی آشفته و درمانده به نظر میرسید و همین باعث شد او با فرانک دیبوئر، دیگر مربی هلندی، و دوران حضورش روی نیمکت کریستال پالاس در اوایل فصل 18-2017 که تنها پنج بازی طول کشید، مقایسه شود.
یونایتد برابر برنتفورد فاجعه بود، برنامه تاکتیکی تنهاخ برای بازیسازی از عقب زمین مقابل تیم حرفهای و باتجربه توماس فرانک بسیار ساده و ابلهانه به نظر میرسید.
تنهاخ پس از این شکست 0-4 گفت:” این باخت هیچ ربطی به تاکتیکها نداشت. دو گل اول مربوط به مواجهه با توپ و تصمیمهای گرفته شده بود.” اما تصویر ایوان تونی که کنار لیساندرو مارتینز، مدافع میانی 175 سانتیمتری که در این تابستان با قراردادی به ارزش 47 میلیون پوند خریده شد، ایستاده بود و پس از گل به نشانه شادی به آسمان اشاره میکرد، باید نگرانی بسیاری را ایجاد کرده باشد.

داوید دخیا با نمایش فاجعهبارش، نقش مهمی در شکست یونایتد مقابل برنتفورد داشت.
برنتفورد به تیمی فیزیکی معروف است و به پاسهای بلند و مستقیم و استفاده از مجموعه درخشانی از تاکتیکهای تمرین شده شناخته میشود.
وقتی آنها فصل گذشته 1-4 برابر چلسی به پیروزی رسیدند، توماس توخل گفت که از روبن لوفتوس چیک، هافبک 191 سانتیمتری، در ترکیبش استفاده کرده است تا با توپهای هوایی متعددی که پیشبینی کرده بود تیم حریف از آنها استفاده کند، مقابله کرده باشد.
دانستن نحوه غلبه بر برنتفورد در هوا یک چیز است و انجام این کار موضوع دیگری است. یونایتد در طول 94 دقیقه این بازی نشان داد که در هیچ یک از این دو مورد موفق نبوده است.
دو شکست متوالی برابر برایتون و برنتفورد- بازی بعدی آنها دوشنبه 22 آگوست برابر لیورپول است- باعث شده است که یونایتد در قعر جدول ردهبندی جای بگیرید (منچسترسیتی صدرنشین است) و تنهاخ در شرایط دشواری باشد. آیا این سرمربی سابق آژاکس قرار است دیبوئر دیگری باشد که برای افزایش ناگهانی سطح دشواری بازیها از اردیویسیه به لیگ برتر آماده نیست؟ یا قرار است شاهد تاکتیکهای دیگری در بازی تیم او باشیم؟
این مربی هلندی در 21 آوریل به عنوان سرمربی یونایتد انتخاب شد.
پانزده هفته قبل مشخص شد که فرانکی دییونگ هدف شماره یک او در بازار نقل و انتقالات است.
کریستیانو رونالدو، مهاجم اصلی او، در اوایل جولای به این باشگاه خبر داد که به همراه این تیم به تور پیش فصل نخواهد رفت و چند روز پیش از شروع این فصل اعلام شد که آنتونی مارسیال، دیگر مهاجم اصلی او، دچار مصدومیت از ناحیه همسترینگ شده است.
یونایتد چند هفته فرصت داشت تا ابزار مناسبی را در اختیار سرمربی جدیدش قرار دهد اما او حالا احساس میکند که به این محیط تعلق ندارد و خواستههایش برآورده نشده است.

ماندن رونالدو در الدترافورد در حالی که تلاش زیادی برای جدایی کرد، یکی دیگر از مشکلاتی است که تنهاخ راهحلی برای آن پیدا نکرده است.
تنهاخ فقط در هفت روز گذشته تمام تلاشش را از سر درماندگی برای بهبود شرایط تیمش گرفت و حتی در تغییر موضعی قابل توجه خواهان جذب مارکو آرناتوویچ شد و تردیدهایی را درباره آینده مارکوس راشفورد، یکی از وینگرهایش، که به نظر میرسد از انتقال به پاریسنژرمن استقبال میکند، مطرح کرد.
یونایتد مربی تاکتیکی بسیار خوبی را انتخاب کرده است اما تنهاخ در بند معضلاتی است که کارهایی که میتواند در زمین تمرین انجام بدهد را محدود و مختل کرده است. کاری که او میتواند بازیکنانش را برای آن تمرین بدهد، رویارویی با مشکلات در جریان مسابقات است، در حالی که به نظر میرسد بازیکنان یونایتد تحت تاثیر شکلی از بیانگیزگی و ناتوانی در ارائه واکنش درست به دلیل قرار گرفتن در معرض محرکهای ناخوشایند و آزاردهنده هستند.
اشتباهات فردی غیرعادی مدام اتفاق میافتد. این اتفاقات منجر به چرخهای منفی میشود که بازیکنان اعتماد به نفسشان را از دست میدهند و به این باور میرسند که هیچ امیدی به این موقعیت نیست.
تنهاخ همچنین پس از بازی گفت:” شما ممکن است برنامه خوبی داشته باشید اما ما باید این برنامه را دور بیاندازیم.” اما او باید از این موضوع مطلع باشد که برنامه او باعث شده بود که چند بازیکن با اعتماد به نفس نه چندان زیاد در شرایطی ناآشنا قرار بگیرند که برایشان راحت نبود.
هر یک از دروازهبانهای ثابت منچسترینایتد باید عملکردی بهتر از داوید دخیا در روز شنبه ارائه میکردند، این موضوع درباره هری مگوایر، کاپیتان این تیم، نیز صدق میکند اما به گفته جان لوییس گدیس، مورخ جنگ سرد، استراتژی موفق “همتراز کردن انگیزههای احتمالا نامحدود با تواناییهای لزوما محدود است”. تنهاخ با شرایط دشواری روبرو بوده است اما به شکلی نادرست و نامطلوب هم سعی در مواجهه با آن داشته است.
این سرمربی یونایتد گفته که معتقد است این بازیکنان توانایی ارائه سبک فوتبالی که او میخواهد را دارند اما نیاز دارد که یونایتد اقدامات هوشمندانهتری در بازار نقل و انتقالات انجام دهد تا او بتواند نتایج خوبی روی برنامههای فوریاش بگیرد.

یونایتدها با امیدواری زیادی تنهاخ را به خدمت گرفتند اما تنها بعد از دو هفته از شروع لیگ برتر به نظر میرسد او در حال غرق شدن در گرداب مشکلات است.
از زمان بازنشستگی سر الکس فرگوسن پس از آخرین قهرمانی این باشگاه در فصل 13-2012، تمامی مربیان دائمی یونایتد نوعی واکنش نسبت به شکستهای مربی قبلی به نظر رسیدهاند و هرگز این موضوع به درستی در نظر گرفته نشده است که چه چیزی باعث شده بود که آنها در باشگاههای قبلیشان موفق باشند.
اصلاحات غیر استاندارد کوتاه مدت و تصمیمات میانمدت مبهم منجر به آشفتگی در طولانیمدت شده است. تلاش برای انجام سریع کارها و استفاده از راههای میانبرِ رسیدن به موفقیت به جایی رسیده است که تنها چرخهای کوچک و ناخوشایند را برای هواداران یونایتد برجای گذاشته است؛ چرخه بازخوردی از تیمی کاملا متوسط و آشفته.
تنهاخ ذهن تاکتیکی مشتاقی دارد اما اگر به ادامه استفاده از این سبک بازی با همین ترکیب اصلی ادامه دهد ممکن است با خطر سقوط و مشکلات جدی روبرو شود.
این که یونایتد با سرمایه قابل توجه و تلاش مداوم با درجه موفقیتهای متفاوت، برای جذب هر بازیکنی که او میخواهد از سرمربیاش حمایت کند، کافی نیست. او باید از سوی کسانی که با ذهنیت فوتبالی در اطرافش حضور دارد و میتوانند هر نقطه ضعفی را پوشش دهند، نقاط قوت او را بهبود ببخشند و به عنوان مشاوران مناسب در طول لحظات دشوار همراهیاش کنند نیز مورد حمایت قرار بگیرد.
دو بازی نباید یک فصل را نابود کند اما بار دیگر به قول گدیس، “تظاهر به ثبات یکی از راههای منجر به نابودی است. سرسختی خودش را با اتفاقات غیرمنتظره وفق میدهد”.
یونایتد تیمی است خالی از سرسختی و مقاومت در زمین و باشگاهی است که از این ناکارآمدی به ستوه آمده است.