آنالیز تمرینات تن‌هاخ؛ منچستریونایتد چگونه برای فصل جدید آماده می‌شود

ساختار جلسه تمرینی آزاد منچستریونایتد با اریک تن هاخ در بانکوک در این مقطع از پیش فصل در همین راستا به نظر می‌رسید، آغاز کار با فعالیت‌های سرگرم‌کننده (دویدن نرم، تمرین‌های دویدن سرعتی و حرکات کششی) و سپس خرس وسط تیمی که روی دایره میانی میدان انجام می‌شود.

هفت‌یک- جلسات تمرینی آزاد تیم‌ها همیشه توجه بسیاری را جلب می‌کند و باشگاه‌ها دوست ندارند تمامی رازهای‌شان را در آستانه فصل جدید فاش کنند اما مواردی خصوصا با وجود سرمربی جدید هست که باید آشکار شود.
ساختار جلسه تمرینی آزاد منچستریونایتد با اریک تن هاخ در بانکوک در این مقطع از پیش فصل در همین راستا به نظر می‌رسید، آغاز کار با فعالیت‌های سرگرم‌کننده (دویدن نرم، تمرین‌های دویدن سرعتی و حرکات کششی) و سپس خرس وسط تیمی که روی دایره میانی میدان انجام می‌شود. سه مدافع در وسط قرار دارند و سایر بازیکنان باید با یک ضربه توپ را به هم پاس بدهند، آن را دور حلقه میانی به گردش دربیاورند و هدف‌شان عبور دادن آن از روی مخروطی است که در وسط این دایره قرار داده شده است. مربیگری حتی در بالاترین سطح هم می‌تواند به سبکی ساده انجام شود.
بزرگترین خرس وسط دنیا.
پس از این خرس وسط و چند تمرین پاسکاری دو به دو، بازیکنان به گروه‌های کوچک‌تر تقسیم می‌شوند تا تمرینات فشرده بیشتری را در کنار خط طولی انجام دهند.

 

تمرینات یونایتد هم با دویدن و انجام حرکات کششی آغاز می‌شود.

زمین‌های کوچک برای این تمرینات بیشتر از 11 متر طول و 7 متر عرض ندارند و دروازه‌ها در دو انتهای آن قرار دارد تا مدافعان موفق به گلزنی شوند. هشت مهاجم برابر سه مدافع قرار می‌گیرند اما حداقل یک مهاجم باید در داخل این مستطیل بماند تا هدف بازیکنان باشد که پس از پاسکاری و بازیسازی توپ را به او برسانند، چنین بازیکنانی باید آگاهی سه بعدی و فضایی درستی داشته باشند و در همین حال مدافعان سعی در حرکات تخریبی و گرفتن مالکیت توپ دارند. این تمرینی است تا به بازیکنان جسارت بازی‌سازی و پیشروی با توپ برای شکستن خطوط و همچنین بهبود قدرت تصمیم‌گیری در زمان حمله با تعداد نفرات زیاد را بدهد.

 

خرس وسط یا rondo یکی از تمرینات مهمی است که تیم‌ها برای حفظ مالکیت توپ انجام می‌دهند.

تن‌هاخ می‌خواهد تیمش دست به پرس و پرس متقابل (counter-press) بزند که بخشی از سبک آنهاست که به گسترش بازی در حین مالکیت توپ تکیه دارد و انجام ضدحملات را تسهیل می‌کند. پایه‌ریزی زودهنگام چنین بنیانی بسیار ضروری است- الگوهای پرسینگ و ساختارهای دفاعی در تیمی 11 نفره متفاوت خواهد بود اما پیش فصل برای ساختن عادت‌های خوب است. کمی بعد در “فاز بازی”، تن‌هاخ فریاد می‌زند:” واکنش نشان بده! واکنش نشان بده!” تا سعی در گرفتن پرس متقابل از بازیکنانش داشته باشد.
خرس وسط عامل اجتماعی اصولی و قدرتمندی را در خود دارد و اگر مدافعان لایی بخورند یا بازیکنی بتواند بین دو مدافع پاس بدهد و خط را بکشند، آنها اغلب باید برای یک دور بیشتر در زمین بمانند. اما جدای از سرگرم کننده بودن، آنها با اصول بازی تن‌هاخ سازگار می‌شوند؛ با توجه به آموخته‌های فوتبالی هلندی و سابقه بازی او، جای تعجبی ندارد که این مربی خواهان ارائه فوتبالی بر اساس مالکیت توپ، کنترل شده و هجومی است. ما در اولین جلسه تمرینی او با یونایتد در شهر منچستر هم شاهد تمرین خرس وسط بودیم.
جذاب‌ترین جنبه این جلسه تمرین بازی هشت برابر هفت بود که در دنیای مربیگری به “فازِ بازی” (Phase of play) معروف است، عبارتی تکنیکی برای تمرینی که از نصف یا دو سوم زمین (با برش افقی) در آن استفاده می‌شود و هر بار از یک نقطه مشخص از سر گرفته می‌شود تا سناریوی بازی مشابهی را تکرار کند.
بازیکنان یونایتد در بانکوک هم این بازی هشت برابر هفت را بازی کردند (تیم هفت نفره شامل شش مدافع و یک دروازه‌بان بود) و بازی با ضربه فرد از روی خط میانه زمین از سر گرفته می‌شد.

 

تن‌هاخ باید چیزهای زیادی را در یونایتد تغییر بدهد و می‌داند که کار ساده‌ای در پیش نخواهد داشت.

تیم هجومی با سه بازیکن دفاعی‌تر بازی‌سازی را انجام می‌داد- فِرِد تا بین لوک شاو و دیوگو دالوت عقب می‌کشید تا نقش توپ‌پخش‌کن را ایفا کرده و مالکیت توپ را در دست بگیرد- و پنج بازیکن با وینگرهای که تو کشیده بودند و مدافعان کناری که در بال‌ها حضور داشتند در خط حمله قرار می‌گرفتند. تیم مدافع ساختار دفاعی چهار نفره با دو هافبک دفاعی نزدیک به خط دفاع داشتند. با توجه به شدت حمله و کم بودن تعداد نفرات، قابل درک بود که آنها در دفاع بمانند.
استفاده تن‌هاخ از پست هافبک دفاعی در یونایتد بسیار جذاب و در بسیاری از موارد غیرقابل پیش‌بینی خواهد بود. او در فصل 19-2018 در آژاکس از دو هافبک دفاعی پشت یک هافبک پیش‌رونده استفاده کرد و دوست دارد هافبک‌های میانی‌اش به مناطق متعلق به مدافعان کناری و بین مدافعان میانی بیایند- کاری که فرد در همین جلسه تمرینی انجام داد- تا خط دفاعی حریف را با فرستادن بازیکنان به جلو و ایجاد زوایای جدید پاسکاری بهم بزند.
بخش کلیدی از نقش هافبک‌های میانی تن‌هاخ بازی ترکیبی در کناره‌ها با مدافعان کناری و وینگرهاست که اغلب شامل نفوذ نفر سوم می‌شود.
در این تمرین هشت برابر هفت که تیم مدافع از پوشش دفاعی در کناره‌ها برخوردار نیست (یک مدافع کناری و یک هافبک میانی به کنار زمین کشیده می‌شوند)، تیم هجومی با برتری عددی از این بازی ترکیبی برای پیشروی استفاده می‌کند.
مثالی عالی از این صحنه در جریان همین جلسه تمرین رخ داد: دالوت با توپ پیش می‌رود و آن را روی پای عقب جیدون سانچو در کنار خط طولی می‌اندازد. او ساختار بدنی ایده‌آلی دارد، به پهلو قرار گرفته تا هم توپ و هم دروازه حریف را ببیند و با اولین لمس توپ رو به جلو (با پای عقب) می‌تواند با یک پاس مورب مسیر بازیکن سوم را باز کند- بازیکن سوم در این صحنه دونی فن ده‌بیک است که فرارش را آغاز کرده و نفوذی مستقیم را به پشت تیم مدافع دارد…

 

سانتر او دفع می‌شود اما تن‌هاخ فریاد می‌زند:” این عالی بود، خیلی خوب بود.”

 

***

با این حال فکر نکنید که تن‌هاخ همیشه به همین اندازه خوب و دوست داشتنی است- وقتی تیم مدافع هفت نفره گل بزند، او تیم هشت نفره هجومی را وادار به انجام شنای سوئدی می‌کند.
پیش از این که بازی آغاز شود، او به دالوت و فن ده‌بیک تذکرداد که می‌خواهد هافبک‌های پیش‌رفته‌اش به تو بزنند تا بتوانند با بازیکن سوم بازی ترکیبی داشته باشند. این الگوهایی است که او از جلسه اول با بازیکنان یونایتد کار کرده و هرچند شاید در الگوهای پاسکاری که مقاومت خاصی برابرشان صورت نمی‌گیرد، کمی کنترل شده و روباتیک به نظر بیایند اما این به تن‌هاخ اجازه می‌دهد که اصول تکنیکی خاصی را به خوبی به بازیکنانش القا و با آنها تمرین کند.
در جریان تمرینات پاسکاری در جلسه اول، بازخورد او این بود که دو پاس اول باید با قدرت و شدت باشند اما پاس پس از آن (به بازیکن سوم در حال نفوذ) نرم است. در تمرین هشت برابر هفت هم او در مقطعی به مدافع کناری گفت:” وقتی نمی‌توانی سانتر کنی، عقب بکش و رو به عقب پاس بده، ما به سمت دیگر می‌رویم.”
این جزییات کوچک مشخصا باعث حل یک شبه مشکلات این تیم در زمین نخواهد شد و تن‌هاخ این را یک “پروژه” می‌خواند. این در حالی است که خوان ماتا، بازیکن سابق یونایتد، معتقد است که در زمینه سبک بازی، این تیم نیاز به یک بازسازی مجدد دارد.
سبک بازی یونایتد در فصل گذشته نشانگر محدودیت‌های آنها در مقایسه با شش تیم بزرگ دیگر بود. آنها در اکثر پست‌ها خوب بودند اما در هیچ پستی به صورت خاص عالی نبودند. به این نکته توجه کنند که جایگاه آنها در “پیش بردن توپ” بسیار ضعیف بود- جنبه‌ای از بازی که بنیان اصلی فوتبال تن‌هاخ است.

 

 

تن‌هاخ جلسه تمرین را با بازی فوتبال پنج برابر پنج در زمینی که به اندازه دو محوطه جریمه کنار هم است (33 متر) اما به شکل مشخصی باریک شده و تنها به اندازه دو سمت قوس محوطه جریمه گسترش یافته به پایان می‌برد.
این بیشترین فرصت را برای بازیکنان فراهم می‌کند تا شوت بزنند، شوت‌ها را دفع کند و امتحان کنند که چطور می‌توانند با درگیری و هیاهو مقابله کند، موضوعی که وقتی از خستگی رنج می‌برند ارزش زیادی دارد.
یونایتد فصل گذشته 12 گل در 15 دقیقه پایانی دریافت کرد که بیشتر از تعداد گل‌هایی بود که در هر بازه زمانی 15 دقیقه دیگری از بازی خورده بودند، بنابراین حفظ هوشیاری و اتخاذ تصمیم درست در دقایق پایانی بازی نکته‌ای است که تن‌هاخ بدون شک روی آن کار خواهد کرد.

عنوان اصلی مقاله: Ten Hag’s Manchester United training: Rondos, ‘react!’ and third-man runs نویسنده: Liam Thrame نشریه / وبسایت: The Athletic زمان انتشار: 12 جولای 2022
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 دیدگاه ارسال شده است