
نقل و انتقالات، مصدومیتها و اشتباهات؛ چرا سیتی به این روز افتاد؟
هفتیک- چه بلایی بر سر این تیم منچسترسیتی آمده است؟ آیا آنها به دلیل مصدومیت بازیکنان و عدم فرصت برای آماده سازیِ پیش فصل افت کردهاند؟ آیا آنها تیمی هستند که در هر دو محوطه جریمه بدشانس است؟ یا اتفاقات بدی در فصلی سرد و طولانی پیش روی آنهاست و مشکلاتی که در سال قبل باعث افت آنها شد، بار دیگر دارد خود را نشان میدهد؟
آیا ممکن است همه موارد بالا درست باشد؟ نه کاملا چون حتی وقتی تیم تمام قدرتش را در اختیار نداشته و با بازیکنان ذخیره به میدان میرود، هنوز هم نکات مثبتی برای اثبات خودش دارد. هرچند تصور اینکه بازیکنان غایب بتوانند تغییرات چشمگیری ایجاد کنند، کار دشواری نیست. سرخیو آگوئرو مطمئنا میتوانست آن تک به تکی که رحیم استرلینگ از دست داد به گل تبدیل کند؟ صادقانه شاید گابریل ژسوس نمیتوانست اما به قدری برای لیدز دردسرساز میشد که سیتی بتواند یک پیروزی ساده را به سایر روشها به دست آورد.
پپ گواردیولا پس از بازی گفت:” وقتی آنها با مدافعان میانیشان بازی میکردند، ما در پرس اول کمی مشکل داشتیم. ما به دلیل سبک بازی ریاض محرز و فران تورس کمی عقب بودیم و با این سبک کمی مشکل داریم. بسیار خوب بازی کردیم اما برای مثال جدیت و قدرت تیم به اندازه زمانیکه گابریل در این پست حضور دارد، نبود.”
بدون شک محرز و تورس کیفیت زیادی به تیم اضافه کردند اما کیفیت لازم برای پرسینگ که بازیکن برزیلی دارد در اختیار ندارند. اگر ژسوس در زمین حضور داشت، شاید سیتی بیشتر از حالت عادی در نیمه زمین لیدز توپربایی میکرد و بازی متفاوتی را شاهد بودیم. و اگر سرعت بازی بالاتر بود، تغییر پستهای سیتی نیز بسیار روانتر میشد. محرز، کوین دی بروین و فیل فودن شاید با آمادهسازی بیشتر میتوانستند نقش سرنوشتسازتری را ایفا کنند و برناردو سیلوا نیز میتوانست با اضافه شدن از روی نیمکت بیشتر به تیم کمک کند.
و شاید مارسلو بیلسا مفهوم مورد نیاز بیشتری را به همه چیز اضافه می کند و بار دیگر یادآوری کرد که گواردیولا در کار خودش بسیار خوب است. سرمربی لیدز گفت:” وقتی گواردیولا تغییر دفاعی آشکاری انجام داد و فرناندینیو وارد شد، آنها بار دیگر کنترل بازی را در دست گرفتند. این تعویضی بسیار بسیار هوشمندانه بود و تاثیر زیادی روی بازی داشت و شاهدی بر این بود که اگر میخواهی بهتر حمله کنی، باید به خوبی دفاع کنی.”

جدال تاکتیکی بین گواردیولا و بیلسا که بسیاری منتظر دیدن آن بودند، در نهایت برندهای نداشت.
البته که دفاعِ خوب چیزی است که سیتی در مدت اخیر انجام نداده و خط میانی آنها نیز کمکی به این روند نکرده است. جالب است که همین یک هفته پیش بود که گواردیولا در دقیقه 51 فرناندینیو را بیرون کشید تا یک مهاجم 17 ساله را به تیم اضافه کند اما همهچیز به هم ریخت. اما اگر این یک تعویض نادر و ضعیف به نظر میرسید در عوض روز شنبه جبران شد. این برای فرناندینیو هم خبر خوبی بود چرا که نگرانیهای بابت سطح عملکرد او در بین اشخاص رده بالای باشگاه در هفته گذشته دیده میشد. شاید کاپیتان هنوز ویژگیهای بسیاری برای ارائه دارد.
و فراموش نکنید فقط شش روز قبل بود که دفاع سیتی بارها و بارها توسط لستر از سر راه برداشته شد اما در الندرود چنین چیزی به نظر نمیآمد. حتی وقتی تعویضهای بیلسا توانستند در میانه زمین بدرخشند (تا وقتی فرناندینیو وارد میدان شد)، خط دفاع توانست به خوبی از پس مهار آنها بربیاید. روبن دیاز تنها با دو روز تمرین بسیار کارآمد بود و آیمریک لاپورته از تمام بازیهای قبلی خود نمایش منسجمتری داشت که نشان میداد با بازگشت بهترین بازیکنان تیم، شرایط برای آنها بسیار بهتر خواهد شد.
و همانقدر که تساوی منصفانه بود- بیلسا گفت که پیروزی لیدز ناعادلانه نبود و میتوان همین نظر را در مورد سیتی نیز ابراز کرد- یک پنالتی نیز میتوانست به سود تیم مهمان در اواخر بازی و در صحنه خطا روی استرلینگ اعلام شود. اگر ادرسون ارسال اشتباهی نداشت که به ندرت هم رخ میدهد، لیدز نمیتوانست گلزنی کند. بنابراین شرایط میتوانست بسیار بهتر باشد. اما…
سیتی همین حالا پنج امتیاز از لیورپول عقب است و به نظر میرسد که این آخرین نگرانی آنهاست. احتمال دارد این فاصله بیشتر شود چون تیم یورگن کلوپ خیلی زود ریتم خود را پیدا کرد اما تیم گواردیولا هنوز به دنبال یافتن سبک موردنظرش است. دیاز هرگز تمام مشکلات سیتی را حل نخواهد کرد و هیچ مدافع میانی در دنیا نمیتواند این کار را انجام دهد چون در صورت از دست دادن توپ از سوی مهاجمان و هافبکها و عدم توانایی در بازپس گیری آن، این خط دفاعی با مشکلات بسیاری روبرو خواهد بود که مهمترین دردسر تیم در تمام طول فصل گذشته بود و در روز شنبه (مقابل لیدز) نیز کمی به چشم آمد.
گواردیولا تمام تلاشش را کرد که در فصل 20- 2019 خط میانی تیمش را به انسجام برساند اما این تلاشها برای دستیابی سیتی به ثبات کافی نبود. آنها اوضاع را در سه یا چهار بازی به روال قبل برگرداندند و سپس بدون هیچ توضیحی آن را از دست دادند. او این بار باید پاسخ درست را پیدا کند اما داوید سیلوا را برای کمک به تیم در اختیار ندارد چون سیتی به این نتیجه رسید که تمام بازیکنان مورد نیازش در این پست را در اختیار دارد پس جانشینی نیز در کار نخواهد بود.
دیدن درخشش فودن در نقش شماره 8 سیلوا برای هواداران خوب بود اما لزوما دوباره به زودی رخ نخواهد داد. این یکی از معدود دیدارهایی بود که به دلیل هجومی بودن حریف به گواردیولا اجازه داد که از کنترل خط میانی چشمپوشی کند و در عوض کسی را در زمین قرار دهد که از فضاهای ایجاد شده در وسط زمین استفاده کند. بخشی از مالکیت توپ بیشترِ لیدز نیز به همین دلیل بود.
گواردیولا اظهار داشت:” حفظ مالکیت توپ به عنوان یک تیم بسیار دشوار است چون آنها به دلیل سبک بازیشان به شما کمک میکنند که تغییر پست دهید بنابراین میتوانید نفود کنید، آنها میتوانند نفوذ کنند و به همین دلیل حفظ مالکیت سختتر است.” به صورت خلاصه فضا برای حمله کردن بیشتر از فضایی است که برای پاس دادن توپ وجود دارد. اگر تمام حریفان سیتی مانند لیدز بازی کنند، آنها نیاز به ارسال تعداد زیاد پاس ندارند.
این مثال دیگری از راهحلهای گواردیولا برای رویارویی با هر حریفی به صورت خاص است. برنامه بازی یک مربی باعث تفکر بیش از حد مربی دیگر میشود. هیچکس انتظار نداشت که جانشینیِ سیلوا و فرناندینیو آسان باشد اما شاید تغییرات مداوم به خط میانی سیتی کمک نکند و هرچقدر آنها بیشتر به مشکل بخورند، خط دفاعی نیز با مشکلات بیشتری روبرو شود. همانطور که بیلسا با مهارتش به آن اشاره کرد، دفاع نامنظم و پراکنده منجر به بازی هجومی خوبی نخواهد شد. بنابراین مطمئنا کار بسیاری در این تیم باید انجام شود.
این ممکن است آخرین فصل گواردیولا باشد و با نحوه هدایت بازیکنانی که در اختیار دارد، تعریف شود؛ نه با بازیکنانی که در اختیار ندارد. همانطور که میکا ریچاردز پس از بازی در اسکای اسپورت گفت:” گواردیولا مربی بزرگی است اما همه چیز نمیتواند به خریدها بستگی داشته باشد، من میخواهم هدایت بازیکنان توسط او را ببینم.”

در غیاب آگوئرو و گابریل ژسوس، استرلینگ نتوانست در دیدارهای اخیر سیتی انتظارات را برآورده کند.
اگر سیتی همچنان به امتیاز از دست دادن ادامه دهد، این انتقادات ادامه خواهد داشت و همه کارشناسان به اندازه ریچاردز، دوستانه و مهربان نیستند. سیتی قطعا به چند بازیکن نیاز دارد- یک مدافع چپ بدون شک و در بهترین حالت یک مهاجم- اما در عین حال بازیکنان خوب کافی در اختیار گواردیولا هست که عملکردی بهتر از دیدارهای اخیر که شامل فصل گذشته نیز میشود، داشته باشد. با این حال هیچکدام از خریدهای سیتی واقعا برابر ضدحملات حریف ایستادگی نمیکنند. همانطور که گواردیولا متوجه شد، تورس در پرسینگ بهترین نیست و ممکن است تا زمانیکه دیاز و ناتان آکه آماده حضور در میدان شود، دیگر خیلی دیر شده باشد.
و دلیل این اشتباهات فردی هرچه که باشد- از پاس اشتباه ادرسون تا از دست دادن فرصت توسط استرلینگ- نمیتوان به صورت اشتباهی که تنها یک بار رخ داده به آنها نگاه کرد. مهم نیست که چقدر به هم بیربط باشند اما به نظر میرسد که به طور مداوم ادامه دارند و نگرانی این است که هنوز هم رخ میدهند و به آسانی قابل حل شدن نیستند.
چیزهایی وجود دارند که با هزینه بیشتر یا مربیگری بهتر حل خواهند شد مانند اشتباهات بنجامین مندی یا سه پنالتی که هفته گذشته تبدیل به گل شد. خرید یک مدافع چپ بهتر باعث میشود که مهاجمان نیز پرس بهتری داشته باشند. برای رضای خدا کاری برای کمک به رودری هم انجام دهید (او هرگز قرار نبود تا این حد دفاعی کار کند).
اگر قرار باشد سیتی بار دیگر در مسیر درست قرار بگیرد و به سطح بالای گذشته خود برسد، همه باید نقشی در این کار ایفا کنند. گواردیولا به اندازه کافی خوب است که بتواند این تیم را روی غلتک قرار دهد حتی اگر چندین مشکل در آن وجود داشته باشد. اگر باشگاه عملکرد قاطعانهای در بازار نقل و انتقالات برای پر کردن این حفرهها داشته باشد قطعا به تیم کمک خواهد کرد. و بازیکنان هم نمیتوانند در باد موفقیتهای قبل بخوابند.
لیدز خودش یادآور این موضوع است. همانطور که گواردیولا پس از بازی گفت:” مردم میگویند فقط باشگاههای متمول میتوانند اینطور بازی کنند اما میتوان این کار را با تیمی مانند لیدز انجام داد. وقتی بازیکنان روحیه و آمادگی روانی برای رقابت با باشگاههای بزرگ را داشته باشند.” اگر لیدز میتواند چرا سیتی نتواند؟