چرا ترکیه در یورو 2024 احساس میزبانی میکند؟
هفتیک- یورو ۲۰۲۴ دو تیم میزبان دارد. یکی از آنها آلمان است. همانطور که به جزئیات مطرح شده توجه کردید، دلیل این اتفاق این است که این تورنمنت به میزبانی کشور آلمان برگزار میشود.
دیگری ترکیه است. اگر شاهد پیروزی جذاب و جنجالی آنها برابر گرجستان بوده باشید، متوجه شدید که ورزشگاه وست فالن در دورتموند در آن روز پر از ترکها بود. اما نیازی نداشتید که در ورزشگاه باشید تا قدرت حمایت ترکی را تجربه کنید.
برلین به دریایی سرخ رنگ تبدیل شد و هواداران ترکیه در خیابانها رژه میرفتند. کلن هم همینطور و تقریبا تمام قسمت شمالی راین-وستفالیا، بخش شمال غربی کشور که شامل دورتموند، دوسلدورف و اِسِن است.
سرشماری سال ۲۰۱۵ تخمین زد که حدود ۲.۹ میلیون نفر از ساکنان آلمان پاسپورت یا اصالت ترکی دارند که بزرگترین جمعیت ترکها خارج از کشور ترکیه است. آنها در سراسر این کشور پخش شدهاند اما بزرگترین جمعیتشان در برلین، کلن و هامبورگ حضور دارند. زبان ترکی دومین زبان رایج در خانههای آلمانی است.
و فوتبال در قلب هویت فرهنگی آنها قرار دارد. ترکهای آلمانی اغلب طرفدار یک تیم از آلمان و یک تیم از ترکیه هستند. شالکه و فنرباغچه. هامبورگ و گالاتاسرای. هرتابرلین و بشیکتاش.
اغلب افراد از نسل سوم و چهارم خودشان را آلمانی میدانند. اما در عین حال ترک هم هستند. این چیزی است که افرادی که شرارت و خباثت بیشتری دارند نمیتوانند یا نمیخواهند درک کنند: این هویت، خصوصا ملی یا فرهنگی، نیازی نیست که صفر و یکی باشد. به خوبی میتواند هر دو باشد.
و سپس اتفاقی مثل برگزاری جام ملتهای اروپا پشت در خانه شما رخ میدهد.
***
تاریخچه مهاجرت ترکها به آلمان به قرن پانزدهم و شانزدهم میلادی و امپراتوری عثمانی برمیگردد. زندانیان ترک به اجبار در کشوری که حالا آلمان است سکنی میگزیدند و رویدادهای متفاوتی در طول قرنها ترکها را به آنجا برد.
اما بزرگترین سیل مهاجرت در دهه ۱۹۵۰ میلادی رخ داد، زمانی که شرایط مالی و رشد پس از جنگ در آلمان غربی کارگرها را به خودش جلب کرد و آنها رسما و با استقبال خوبی پس از توافقی که بین این دو کشور در سال ۱۹۶۱ امضا شد، به آلمان دعوت شدند. بنابراین بسیاری از جوامع ترک در آلمان در نسل سوم و چهارمشان هستند.
کلن یکی از مراکز اصلی ترکها در آلمان است. بزرگترین مشجد در این کشور در حاشیه اِرِنفلد، حومه شمالی مرکز شهر ساخته شده است. این بنایی فوق العاده با دو مناره در هر سمت گنبدی بازسازی شده است. بازاری زیر آن قرار دارد که نمادی از مغازههایی در گذرگاههای تو در تو است که در ترکیه پیدا میکنید: اینجا کمی خلوت است و هیچکس آن را با بازار بزرگ در استانبول اشتباه نمیکرد اما هدف این بوده است.
به سمت شرق از مرکز شهر و کمی رو به جنوب هم کویپاشتراسه قرار دارد، منطقهای از کلن که به «استانبول کوچک» معروف است. نیازی نیست که ظرافت آلمان چند فرهنگی آشنا باشید تا این را درک کنید. فقط کافی است بالای این خیابان که پرچم بزرگ ترکیه که شاید عرضش پنج متر باشد و در ابتدای آن آویزان شده است بایستید.
در روز بازی برابر گرجستان شاید کانون جوشان جامعه ترکیه به اندازه سایر نقاط کشور در اینجا دیده نمیشد اما باز هم همه چیز حول محور این بازی بود. در بارها، کافهها، رستورانها، اغذیهفروشیها و حتی مغازه الکترونیکی. روی نمایشگرهای بزرگ در مغازه جواهرفروشی که کمی قبلتر در حال نشان دادن تبلیغات برای ساعتهای گرانقمیت بود.
دفتر خط هوایی ترکیه در آن روز بسته بود و مردی که محافظ این دفتر است، تمام پروندههای روی میزش را نادیده گرفته و چشم به تلویزیونش دوخته بود. حدود یک ساعت پیش از بازی، پیشخدمتهای رستوران مولانا پیراهن سفیدشان را با پیراهن تیم ملی ترکیه عوض کردند. چند دقیقه پیش از بازی هم اضطرابی وحشتناک آنها را فرا گرفت چون صفحه تلوزیون به صورت موقت قطع شد.
امره در حال تماشای بازی در کافهای در کویپاشتراسه میگوید:« من آلمانی هستم اما ترک هستم.» منظور او به چند شکل متفاوت است: او تا حدی با حرفی که مسوت اوزیل چند سال قبل پس از خداحافظی از تیم ملی درباره «آلمانی بودن در زمان پیروزی و مهاجر بودن در زمان شکست» زد، موافق است.
اما او در عین حال این را به صورت غریزی هم حس میکند، به خصوصا وقتی پای فوتبال وسط باشد. وقتی میپرسم اگر این دو تیم در مراحل بعدی این رقابتها با هم روبرو شوند، او طرفدار چه تیمی است صورتش را در هم میکشد. جواب نهایی ترکیه است اما به سرعت جواب نمیدهد. «من طرفدار آلمان هم هستم، اما برابر ترکیه….»
دیگران تا این حد مردد نیستند. هر کس دیگری که این سوال را از او پرسیدم، بدون مکث از ترکیه حمایت کرد، در عین حال به آلمانی بودنش هم اشاره کرد.
میتوان این را به عنوان نقطه شکاف دید اما فوتبال راهی برای کنار هم قرار دادن جوامع است.
یونس اولوسوی از مرکز تحقیقات ترکی در اسن میگوید:«فوتبال هویت و جامعه را میسازد. تقریبا همه طرفدار تیمی از ترکیه هستند- من هوادار ترابزون اسپور هستم- و در عین حال هوادار تیمی از آلمان- من خودم هوادار بروسیا دورتموند هستم.
در فوتبال و خصوصا فوتبال باشگاهی، عواملی که شکاف ایجاد میکنند کنار میرود و وجه اشتراک- موفقیت و خوشگذرانی- برجسته میشوند. برای نسل من که اوایل نسل دوم است، بازیکنان ترک دلیل هواداری از باشگاهی آلمانی هستند و رابطه هواداری ما با تغییر باشگاه آنها عوض میشود.
من در سال ۱۹۷۳ به آلمان آمدم و نسل من شامل ارهان اونال در بایرن مونیخ، الیاس توفکچی در شالکه و اَردال کِسَر در بروسیا دورتموند بود.»
همپوشانی بسیاری در فهرست تیمهای آلمانی و ترکی وجود دارد. آلمان از حضور ایلکای گوندوگان و امره جان که بازیکنان متولد آلمان با اصالت ترک هستند، بهره میبرد. هاکان چالهان اوغلو، کاپیتان ترکیه، جنک توسون، صالح اوزجان، کنان ایلدیز و کان آیهان همگی در آلمان به دنیا آمدهاند.
کرم، آلمانی ترک زبان نسل سوم در کویپاشتراسه میگوید:«بازیکنانی مانند گوندوگان و اوزیل قهرمانان ما هستند. آنها به سایر مردم این کشور میگویند که شما میتوانید آلمانی و ترک باشید.»
اما این موضوع میتواند به عنوان معضلی که عامل شکاف است، هم مورد استفاده قرار بگیرد. رسوایی قابل توجهی با بیانیه خداحافظی اوزیل به وجود آمد که میتوان درباره اثبات منظورش بحث کرد. گوندوگان، اوزیل و توسون به خاطر عکس گرفتن با رجب طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه، در سال ۲۰۱۸ هدف انتقادهای شدیدی قرار گرفتند.
گوندوگان و اوزیل در جریان بازی دوستانه برابر اتریش پس از این اتفاق هو شدند و حتی اظهاراتی از سوی آنگلا مرکل، صدراعظم وقت آلمان، مطرح شد.
این امید وجود دارد که شرایط بهتر شود. نمادین بود کاپیتانی گوندوگان در تیم ملی آلمان، اگر هیچ معنایی هم نداشته باشد، دلیلی برای خوشبینی است. اما به این آسانی نیست.
***
راحت است اگر فکر کنیم که شرایط پیش از این که بهتر شوند، بدتر خواهند شد. یک نظرسنجی در مستند اخیر به نام «اتحاد و عدالت و گوناگونی- تیم ملی بین نژادپرستی و تعیین هویت» نشان داد که ۲۱ درصد از جمعیت ۱۳۰۴ نفرهای که این نظرسنجی از آنها انجام شده بود، با این جمله موافق هستند که «من ترجیح میدهم که بازیکنان سفید پوست بیشتری در تیم ملی آلمان باشند».
یولیان ناگلزمان، سرمربی تیم ملی آلمان، با عصبانیت به این نظرسنجی واکنش نشان داد و گفت که نمیتواند باور کند که چنین سوالی حتی پرسیده شود و سعی کرد که پیامی متحدکننده بفرستد. او گفت:« ما برای همه مردم این کشور در جام ملتهای اروپا به میدان میرویم.»
که پیامی بسیار خوب است اما پیروزی آلترناتیو برای آلمان (حزب راستگرای ضد مهاجرت) در انتخابات اخیر اروپا محسوستر است و شاید نشانهای نگران کننده خصوصا برای جامعه ترکهای آلمان باشد.
آندره پوگنبرگ، مدیر حزب آلترناتیو برای آلمان در منطقه ساکسونی، چند سال قبل مجبور شد پس از سخنرانیای که در آن به ترکهای آلمانی با عبارت «شترسوارانی که باید به جایی که به آن تعلق دارند، آن طرف تنگه بسفر به کلبههای گلی و داشتن چندین همسر برگردند» اشاره کرده بود مجبور به استعفا شد. او همچنین آنها را «اراذل بیسرزمینی که ما دیگر خواهان حضورشان در اینجا نیستیم» خوانده بود.
حزب آلترناتیو برای آلمان در معضل اوزیل-گوندوگان- اردوغان هم دخالت کرد. یورن کونیگ، سخنگوی ورزشی این حزب، گفت:«روحیه تیمی با حضور اوزیل و گوندوگان در تیم آلمان جواب نمیدهد چون هرکسی که با نیمی از قلبش در این تیم باشد نمیتواند روحیه جنگندگی لازم را به کار بگیرد.
یواخیم لوو باید این وابستگی را قطع کند و هر دو را به خانه بفرستد. بازیکنان ملیای هستند که به کشورمان افتخار میکنند و اوزیل و گوندوگان باید دو جای خالی در تیم ملی را برای بازیکنانی خالی کنند که احترام بیشتری برای رییس جمهور ترکیه به نسبت آلمان به عنوان وطنشان قائل نیستند.»
نیاز نیست بیش از حد حساس باشد که بتواند طعنه و پیام نهفته در این اظهارات را تشخیص دهید.
این حزب از همان زمان برای تلطیف فضا در تلاش است و حتی کار به جایی رسید که آنها تلاشی فعالانه و جدی برای به دست آوردن رای جوامعی مانند ترکهای آلمان در انتخابات اخیر کردند.
اما هنوز نگرانی بسیاری وجود دارد و به گفته اولوسوی:« خصوصا در بین جوانان نسل سوم.»
او ادامه میدهد:« آنها نگران این هستند که آلمانشان به چه چیزی تبدیل خواهد شد و آیا در این کشور پذیرفته میشوند یا خیر. به عنوان نماینده نسل دوم، من هم این نگرانیها را دارم و اضافه میکنم: آلمان در واقع آلمان ما هم هست چون سابقه خانوادگی من در آلمان در سال ۱۹۶۲ شروع شد. من نگران هستم اما در عین حال اطمینان دارم که آزادی آلمانی و اکثریت قاطع جمیعت با پوپولیستهای راستگرا مخالفت خواهند کرد.»
در حالی که مخالفتهایی در برابر پوپولیسم راستگرا در آلمان وجود دارد، جالب است که حمایتی مشتاقانه از اردوغان در جامعه آلمانی-ترکی به چشم میخورد. اگر درصد افرادی که در آخرین انتخابات به او رای دادند را بررسی کنید، متوجه میشوید که او در آلمان از ترکیه محبوبتر است.
حدود ۱.۵ میلیون نفر ساکن آلمان در انتخابات ترکیه رای دادند و از بین این آرا ۶۷ درصد حامی اردوغان در انتخابات ۲۰۲۳ بودند. برای مقایسه، ۵۲ درصد در ترکیه به او رای دادند.
اردوغان و حزب عدالت و توسعه او در تلاش بودهاند که به این مهاجران علاقمند به وطن توجه کنند: او اغلب از آلمان دیدار میکند که آخرین آنها در زمان برگزاری بازی دوستانه بین این دو تیم در ماه نوامبر در برلین بود. ترکیه ۲-۳ برنده شد. سوپرجام فصل گذشته ترکیه بین فنرباغچه و گالاتاسرای- که قرار بود در عربستان سعودی برگزار شود اما در نهایت به دلیل ممانعت از ادای احترام به مصطفی کمال آتاتورک، بنیانگذار ترکیه مدرن، لغو شد- ابتدا قرار بود در آلمان برگزار شود.
به نظر میرسد اردوغان باور دارد که ترکهای آلمانی از آن دست مهاجرانی نیستند که به بخشی از کشور جدیدشان تبدیل شوند و بیشتر جامعهای دست نشانده هستند که باید به «خانه» و در واقع به او وفادار بمانند.
او چند سال قبل در سخنرانیای گفت:« شما بخشی از آلمان هستید اما در عین حال بخشی از ترکیه بزرگ ما هم هستید. بله، خودتان را در جامعه آلمانی ترکیب کنید اما هم جنس نشوید. هیچکس حق ندارد که ما را از فرهنگ و هویتمان جدا کند.»
حمایت از اردوغان جالب است اما همانطور که اولوسوی اشاره میکند، شاید تمرکز روی آن غیرمنصفانه باشد.
او میگوید:« این سوال در عین حال فقط از کسانی که اصالت ترک دارند، پرسیده میشود. به ندرت به ضریب تایید پوپولیستهای راستگرا از ایتالیا، یونان یا لهستان در آلمان اشاره میشود و حرفی از محبوبیت احتمالی پوتین بین مردمی که اصالت از شوروی سابق دارند، هم نیست.»
***
ترکیه مجوز حضور در جام جهانی ۲۰۰۶ در آلمان را با شکست به دلیل گل زده کمتر در خانه حریف برابر سوئیس در دیدار پلیآف به دست نیاورد. این ضربهای سنگین از چند نظر بود: اول، ناامیدی شدیدی با توجه به عملکرد خوب آنها و کسب مقام سوم در جام جهانی ۲۰۰۲ به همراه داشت. دوم، آنها را از جشن فرهنگیای که این بار در این کشور شاهد آن هستیم، محروم کرد.
آن تابستان جلوه بهتری در بعضی از بخشهای آلمان داشت. آن تابستانی به یادماندنی بود، زمانی که مردم این کشور کنار تیم ملی قرار گرفتند که صعودی کمی غیرمنتظره به مرحله نیمه نهایی تحت هدایت یورگن کلینزمن داشت.
اما شرایط برای جامعه ترک اینطور نبود. آن سال روند قتلهای زنجیرهای که با عبارتی تحقیرآمیز به عنوان «قربانیان کبابی» معروف بود، تکرار شد. انور سیمسک، تاجر گل از نورنبرگ، در دکهاش به ضرب گلوله کشته شد. میوه فروشی به نام سلیمان تاسکوپرو در مغازهاش در مونیخ به قتل رسید. مهمت تورگوت در رستوران کبابی در روستوک کشته شد. ۲۲ نفر در سال ۲۰۰۴ در انفجار بمبی در کلن مصدوم شدند.
در مجموع ۱۰ نفر در فاصله سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷ کشته شدند و پلیس در ابتدا این گروه را در یک پرونده به نام بسفر مورد بررسی قرار داد. برای مدتی زمانی طولانیتر از آنچه که باید، پلیس فکر میکرد این قتلها مربوط به ایده مبهم مافیای ترکهاست. اما در نهایت مشخص شد که قربانیان به خاطر قومیتشان از سوی گروهی نئو نازی به نام سوسیالیست ملی زیرزمینی هدف قرار گرفته بودند. بالاخره ۹ نفر در ارتباط با این قتلها و عضویت در سازمانهای افراطی متهم شناخته شدند.
این احساس که تمام کشور حول محور فوتبال در کنار هم قرار بگیرند ایده زیبایی بود اما همه از این شرایط برخوردار نبودند.
احتمالا مهم است که نتیجهگیری مهمی درباره تاثیر یورو ۲۰۲۴ روی جامعه ترکی- آلمانی یا به صورت گستردهتر ارتباط فرهنگی در این کشور نداشته باشیم. فوتبال این عادت را دارد که اهمیتش در چنین مسائلی از چیزی که هست بیشتر نشان داده شود: البته که اهمیت بسیاری دارد اما همه چیز را حل نخواهد کرد.
چیزی که بیشتر کمک کننده است این است که صرفا درک کنیم که رقابت دو تیم ملی برای جامعه ترکهای آلمانی بسیار هیجانانگیز است، حتی اگر بیشتر آنها کشور اجدادی و خانوادههایشان را در زمین فوتبال ترجیح دهند. و برای بقیه ما، ایده داشتن دو تیم میزبان بسیار جذاب است.
یوسف یازیجی، هافبک تیم ملی ترکیه، پیش از این تورنمنت گفت:«وقتی در آلمان هستیم، واقعا احساس میکنیم در خانه هستیم.»
او شوخی نمیکند. تیم ملی ترکیه تا هر زمانی که با بازیکنان جوان درخشانش شامل آردا گولر و حمایتی باورنکردنی که از آن برخوردار است در این تورنمنت بماند، یکی از جذابترین تیمها در درون و بیرون زمین خواهد بود.
اکنون این تیم ملی ترکیه است که بایستی از وجود آلمانی های ترک تبار به عنوان پارامتری بسیار موثر در راستای موفقیت در رقابتهای یورو ۲۰۲۴ بهره برده چراکه این هواداران پرشمار ترک تبار عملاً در زمان مسابقه ، استادیوم محل برگزاری بازیهای تیم ملی ترکیه را به یک استادیوم خانگی تبدیل می نمایند و البته چقدر جذاب خواهد بود که بعنوان مثال در رقابتهای یورو امسال ، شرایط جدول بنحوی صورت پذیرد که دو تیم ملی آلمان و ترکیه مقابل هم قرار بگیرند.
ناگفته نماند مشابه شرایط ترکها در آلمان را الجزایری ها در فرانسه دارند با ذکر این نکته که اصالت زین الدین زیدان و کریم بنزما، الجزایری بوده و هردو از برترین بازیکنان فرانسوی تاریخ فوتبال بشمار میروند .
عزیزان دست اندرکار سایت هفت یک
لازم می دانم از زحمات شما خوبان بابت تلاش خلاقانه ای که در ایجاد سایت هفت یک بکار برده و همواره با ارائه مقالات جذاب و خواندنی همراه با تصاویر باکیفیت ، گامی مهم در توسعه دانش فوتبال بر داشته اید، صمیمانه تشکر و قدردانی نمایم.
ارائه روزانه مقالات جذاب مرتبط با رقابتهای یورو ۲۰۲۴ در سایت هفت یک، بدون تردید لذت مضاعفی برای علاقه مندان به فوتبال خواهد بود.
البته پیشنهاد می شود که با توجه به برگزاری همزمان رقابتهای کوپا آمریکا۲۰۲۴ با رقابتهای یورو ۲۰۲۴ ، مقالاتی مرتبط با رقابتهای کوپا 2024 نیز در سایت هفت یک ارائه دهید.
بدون تردید مقالات جذاب و خواندنی سایت هفت یک، مانند دانشنامه ای بسیار نفیس برای علاقه مندان به فوتبال خواهد بود.
بهترین ها را برایتان از درگاه حضرت حق خواستارم .