
روزهای بحرانی سیتی: چرا تیم گواردیولا به این روز افتاده است
هفتیک- در این مرحله، شاید بتوان هواداران منچسترسیتی را درک کرد اگر نخواهند به آخرین دورۀ طولانی و پر از لغزش همراه با نتایج ضعیف تیمشان، فکر کنند.
۱۸ سال از آن زمان میگذرد و برای درک بهتر، باید به دورانی برگردیم که سِر الکس فرگوسن درباره نام ورزشگاه سیتی آو منچستر (City of Manchester)، که امروز با عنوان اتحاد شناخته میشود، میگفت شاید بهتر باشد آن را معبد عذاب بنامند.
در فصل 06-2005 زمانی که این تیم در ۱۰ بازی آخر خود ۹ شکست را تجربه کرد، استوارت پیرس سرمربی آن بود. آنها در نهایت فصل را در رتبه پانزدهم به پایان رساندند و خرید بزرگشان در پنجره نقلوانتقالات زمستانی، جورجیوس ساماراس، مهاجم تیم ملی یونان بود که از باشگاه هلندی هیرنفین به تیم پیوست. ساماراس شروع نسبتاً خوبی در منچستر داشت، اما در نهایت نتوانست در ۲۹ بازی از آخرین ۳۰ مسابقهاش در لیگ برتر گلزنی کند و لقب ناخوشایند تراژدی یونانی را به خود اختصاص داد.
با چنین پیشینه و وضعیت آسیبپذیری، شاید هواداران قدیمیتر با شرایط فعلی راحتتر کنار بیایند.
اما این اوضاع برای هواداران جوان تیم یک تجربه کاملاً جدید است. همهچیز خیلی سریع از هم پاشیده است و اگر پپ گواردیولا از شعارهای تمسخرآمیز “فردا صبح اخراج میشوی” از سوی هواداران لیورپول ناراحت شده، احتمالاً نشان دادن این ناراحتی اشتباه بوده است. در مقابل، برخی بازیکنان لیورپول از اینکه چقدر تیم سیتی در جریان بازی آرامش خود را حفظ کرده بود، تعجب کردند؛ حتی بعضی بازیکنان سیتی درحالیکه ۲-۰ عقب بودند، با بازیکنان میزبان در زمین شوخی میکردند.
درست است که گواردیولا با نشان دادن شش انگشت به یادآوری قهرمانیهایش در لیگ برتر لبخند میزد، اما این لبخند بیشتر شبیه تظاهر به خوب بودن بعد از خوردن گلوله برفی به صورت بود. فقط تصور کنید چند گروه دیگر از هواداران، با توجه به حس لذت از شکست دیگران در فوتبال، تلاش خواهند کرد واکنشی مشابه از گواردیولا بگیرند. حالا که سیتی ۱۱ امتیاز از صدر فاصله دارد و تنها با ۱۳ بازی انجامشده، عملاً از کورس قهرمانی خارج شده، این شعار ممکن است همراه همیشگی او در این فصل باشد.

رفتار گواردیولا در دیدار مقابل فاینورد نشان داد که او چه فشار زیادی را تحمل میکند.
با این حال، هرچه پیش بیاید، گواردیولا اخراج نخواهد شد؛ حتی اگر خودش گاهی این موضوع را مطرح کند. هواداران هم سعی میکنند خوشبین بمانند، چنانکه هفته گذشته در مری دیز (Mary D’s)، نزدیکترین میخانه به ورزشگاهشان، صدای شعار سرخوشانهای برپایۀ ترانۀ “Rockin’ All Over the World” شنیده میشد: سیتی پنج بازی پیاپی باخته!
اما تحقیرها ادامه دارند و حتی پیش از بررسی دلایل این وضعیت، جزئیاتی وجود دارند که باشگاه احتمالاً نمیخواهد در مستندهایش به نمایش بگذارد.
برای مثال، هفته گذشته گروهی از بازیکنان تیم اول در تمرینی ۹ در برابر ۹ با گروهی از نوجوانان تیم پرورش نخبگان (EDS) شرکت کردند و این نوجوانان بودند که درخشیدند.
البته، با کمی سخاوتمندی، میتوان توجیهاتی را پذیرفت. شب قبلش، برخی بازیکنان اصلی در تساوی ۳-۳ مقابل فاینورد شرکت داشتند؛ بنابراین طبیعی بود که با تمام توان بازی نکنند. حالوهوایشان نیز، با توجه به از دست دادن برتری سهگلهشان، چندان روبراه نبود. آنها همچنین پیش از این، با نتایج ۴-۰ مقابل تاتنهام و ۴-۱ در لیسبون برابر اسپورتینگ شکست خورده بودند.
و اگر کمی سخاوت بیشتری به خرج دهیم، سیتی چند استعداد برتر در سیستم EDS دارد. با این حال، این شکست در برابر نوجوانان برای برخی از بازیکنان چند میلیون پوندی، قهرمانان اروپا و لیگ برتر، جلوه خوبی نداشت.
واضح است که سیتی تابستان آینده باید تصمیمات قاطعی بگیرد. همانطور که معمولاً برای تیمهای بزرگ و قهرمان پیش میآید، ممکن است در کنار گذاشتن به موقع برخی از بازیکنانی که برای موفقیتشان حیاتی بودهاند، تأخیر کرده باشند.
در میان مدیران باشگاه، این آگاهی وجود دارد که باید تصمیماتی منطقی و به دور از احساسات گرفته شود؛ تصمیماتی که ممکن است شامل برخی از ستارههای اصلی مانند ادرسون، کایل واکر، کوین دیبروینه و جک گریلیش باشد که ستونهای موفقیت دوران گواردیولا بودهاند.
مدیران همچنین به این اشتباه پی بردهاند که تعیین سال ۲۰۲۵ بهعنوان زمان بازسازی ممکن است یک اشتباه بوده باشد و آنها باید تابستان گذشته برای سرعتبخشیدن به این فرایند بیشتر تلاش میکردند. بهویژه واکر بهعنوان بازیکنی شناسایی شده که شاید باید زودتر کنار گذاشته میشد.
یکی از دلایلی که منچسترسیتی تصمیم گرفت تا سال ۲۰۲۵ برای بازسازی صبر کند، خود پپ گواردیولا بود. سرمربی در اوایل امسال تأکید کرده بود که میخواهد باشگاه به شکلی پایدار اداره شود و نمیخواست پس از کسب چهارمین قهرمانی پیاپی در لیگ برتر، آنها را وادار به هزینههای سنگین کند؛ بهویژه اینکه او وارد تابستانی شده بود که تنها ۱۲ ماه از قراردادش باقی مانده بود و مطمئن نبود که برای مدت طولانیتری بماند.
اما این تصمیم برای سیتی و خود گواردیولا نتیجه معکوس داشت، بهخصوص از زمانی که مصدومیتها روی هم انباشته شدند و بازیکنان کلیدی دیگر آمادگی قبل را نداشتند. البته، پس از وقوع اتفاقات همیشه راحتتر میتوان قضاوت کرد و همین موضوع درباره فروش بازیکنانی مانند کول پالمر، لیام دِلَپ و رومئو لاویا نیز صدق میکند. این تصمیمها اکنون مورد سوال قرار میگیرند (مخصوصا درباره پالمر)، اما در آن زمان، چند نفر حاضر بودند تصمیمات گواردیولا را به چالش بکشند؟
چه کسی میتوانست پیشبینی کند، برای مثال، فیل فودن نمیتواند آمادگیای که فصل گذشته او را به بهترین بازیکن لیگ برتر تبدیل کرده بود، تکرار کند؟ یا اینکه افت فودن همزمان با مشکل مصدومیتهای کوین دیبروینه باشد که بیش از هر زمان دیگری روی عملکردش تأثیر گذاشته است؟
چه کسی فکر میکرد خط دفاعی سیتی بهقدری تحتتأثیر مصدومیتها قرار بگیرد که در ۱۳ بازی نخست فصل، بیشتر از تیم کریستال پالاس که در رتبه چهارم از پایین جدول است، گل خورده باشند؟ یا اینکه اسکار باب، بهترین بازیکن پیشفصل آنها، درست پیش از نخستین بازی فصل پایش بشکند؟
با این حال، شاید هیچ چیزی به اندازه از دست دادن رودری تأثیرگذار نبوده باشد؛ ضربه سنگینی که ظرف یک روز پس از پارگی رباط زانوی این هافبک اسپانیایی مقابل آرسنال در تاریخ ۲۲ سپتامبر، مقامهای بلندپایه باشگاه اظهار داشتند که این مصدومیت میتواند فصل آنها را نابود کند. در آن زمان، سیتی با ۱۳ امتیاز از ۱۵ امتیاز ممکن صدرنشین لیگ بود. اما نگرانی آنها بیدلیل نبود: با حضور رودری، از فوریه ۲۰۲۳ تاکنون، آنها ۷۵.۶ درصد بازیهایشان را برده و تنها یک شکست داشتهاند؛ بدون او، نرخ برد به ۵۷.۱ درصد کاهش یافته و در ۲۸ بازی ۱۰ شکست ثبت شده است.
جدول موقعیتهای خطرناک نشان میدهد سیتی تا اینجای فصل (با ۲۵ بازی باقیمانده) بیشتر از چهار فصل از شش فصل دوران قهرمانی گواردیولا موقعیت خطرناک به حریفان داده است.

غیبت رودری به عنوان یکی از دلایل نتایج ضعیف اخیر سیتی مطرح میشود.
در پشت صحنه، گواردیولا و کادر فنیاش شکست ۲-۱ مقابل تاتنهام در جام اتحادیه را یکی از نقاط کلیدی سقوط این فصل میدانند. این بازی در ۳۰ اکتبر برگزار شد و تا آن زمان سیتی توانسته بود در غیاب رودری هفت بازی دیگر را بدون شکست پشت سر بگذارد. اما آن شب، هر چهار مدافع میانی سیتی با مصدومیت روبهرو بودند. مانوئل آکانجی بازی را از دست داد. روبن دیاز در نیمه نخست مجبور به ترک زمین شد و یک ماه بعد از آن هم بازی نکرد. ناتان آکه نیز تعویض شد و جان استونز از آن زمان تاکنون فقط یک بازی انجام داده است: شکست ۴-۰ مقابل تاتنهام در لیگ. سه روز پس از حذف از جام اتحادیه، سیتی مقابل بورنموث بازی کرد و دوباره شکست خورد و از آن زمان همه چیز از هم پاشید.
این روند شکستها تا زمانی که قرارداد جدید دو ساله گواردیولا در ۲۱ نوامبر اعلام شد، به پنج بازی رسیده بود. گواردیولا در آن زمان گفت: «الان وقت رفتن نیست.» او توضیح داد که یکی از دلایل تصمیمش برای ماندن این است که میخواهد راهی برای جبران پیدا کند.
گواردیولا به سبک همیشگیاش، گاهی خودش را از همه چیز دور میکند تا بدون هیچگونه مزاحمتی فکر کند و به تحلیل بپردازد. تلفنش را خاموش میکند، درِ دفترش را میبندد و کاملا غرق تنهایی میشود؛ فقط او و افکارش، در حال مرور و واکاوی نتایجی که در تمام رقابتها به شش شکست در هفت بازی اخیر ختم شده است.
گاهی اوقات گواردیولا خودش را سرزنش میکند که چرا نتوانسته در رختکن کلمات مناسبی پیدا کند. او از اینکه پس از شکست ۴-۰ مقابل تاتنهام در صحبتهایش با بازیکنان بیش از حد احساسی برخورد کرده، پشیمان شد. صبح روز بعد، در آپارتمانش در مرکز شهر و درحالیکه قهوه مینوشید، به خودش یادآوری کرد که بازیکنان از سرمربی انتظار دارند در لحظات سخت کنترل اوضاع را در دست بگیرد و الگویشان باشد.
او به خودش گفت: «آرام باش.» چطور بازیکنان میتوانند آرامش داشته باشند اگر مربی اینطور نباشد؟ اما گواردیولا یک بازیگر نیست، و بازیکنان اضطراب او را در جریان تساوی ۳-۳ مقابل فاینورد بهوضوح روی چهرهاش دیدند. حتی بینندگان تلویزیونی هم این اضطراب را حس کردند: سرمربیای که با وجود برتری ۳-۱ تیمش، حالت تدافعی به خود میگیرد، و سروصورتش را آنقدر میخراشد که قرمز و ملتهب شود، نمیتواند موجب دلگرمی دیگران باشد.
با این حال، هیچ داستان عجیبوغریبی درباره تنشهای شدید در پشت صحنه وجود ندارد. بهطور کلی، اوضاع از این نظر عادی است. گواردیولا اقتدارش را از دست نداده و با اینکه گاهی سختگیر یا گوشهگیر میشود، بازیکنان میدانند چقدر خوششانس هستند که او را دارند.

علیرغم نتایج اخیر، بازیکنان سیتی همچنان از پپ حمایت میکنند و به او اطمینان کامل دارند.
در باشگاه هم این درک وجود دارد که شرایط به شکلی پیش رفته که هیچکس پیشبینی نمیکرد. آنها از ماندن او خوشحالاند، بهویژه چون او اغلب دلیل اصلی جذب بازیکنان جدید است. وقتی گواردیولا در رأس تیم باشد و بودجهای برای خرج کردن وجود داشته باشد، معمولا قانع کردن بازیکنان جدید برای پیوستن به تیم مشکلی ندارد.
برخی ممکن است بگویند سیتی باید در یافتن جانشین مناسب برای رودری بهتر عمل میکرد. این انتقاد، که شاید بهطور خاص متوجه تکسیکی بگیریستاین در آخرین فصلش بهعنوان مدیر ورزشی باشد، قابل قبول است. اما این دیدگاه یک نکته مهم را نادیده میگیرد: شاید بازیکن دیگری با ویژگیهای رودری وجود ندارد. لیورپول، برای مثال، سه فصل است بهدنبال بازیکنی در همین سطح است. سیتی هم با کالوین فیلیپس تلاش کرد، اما خیلی زود مشخص شد که او بازیکنی نیست که انتظاراتشان را برآورده کند.
در شرایط عادی، آکانجی از نظر گواردیولا بهترین گزینه برای پر کردن جای رودری است. اما با غیبت و مصدومیت تعداد زیادی از بازیکنان، او مجبور شده در خط دفاعی بماند و با غیبت متئو کواچیچ از اوایل نوامبر استفاده از ایلکای گوندوگان ۳۴ ساله، بهعنوان هافبک دفاعی، نیز آزمایش موفقی نبوده است.
لیگ برتر حالا وارد هفته اول دسامبر شده و سیتی در جایگاه پنجم جدول قرار دارد؛ همراه با مسائل زیادی که باید چارهای برایشان پیدا کند. این شرایط درحالی رقم خورده که همزمان جلسه رسیدگی به اتهام ۱۱۵ مورد تخلف مالی این باشگاه در قوانین هزینهکرد لیگ برتر در حال برگزاری است. (سیتی همچنان، چه درست چه غلط، مطمئن است که هیچ جریمه ورزشی در کار نخواهد بود).
کارهای زیادی برای انجام باقی مانده، و در این میان، تمام فوتبال انگلیس با کنجکاوی و حیرت به سیتی چشم دوخته است.
ممنون مقاله جالبی بود. به عنوان یه منچستر یونایتدی دوران افت سیتی رو دوست دارم
مقاله خوبی بود . لذت بردم از خواندنش 👌