
نگاهی به لیگهای عجیب مکزیک و آرژانتین؛ مراقب تیمهای بزرگ هستیم!
هفتیک- باشگاه آرژانتینی کیلمِس ظاهرا در سال 1993 با جادوگری به نام دورا توافقی کرده بود. او به آنها تضمین داده بود مجوز صعود این تیم از دسته دوم به دسته اول را خواهد گرفت و در ازای آن 4000 هزار دلار آمریکا دریافت میکند چرا که شرایط پزو در آن زمان چندان خوب نبود. با این حال پس از اینکه کیلمس دو بازی بعدی خود برابر خیمناسیا اسگریما و دیپورتیو مورون را واگذار کرد، مدیران باشگاه از این توافق عقبنشینی کرده و تصمیم گرفتند که پولی به این جادوگر پرداخت نکنند. آنها در طول یک دهه بعد به طلسم شکستهایی دچار شدند که در یک قدمی پیروزی رخ میداد و سه بار در پلی آف صعود به لیگ دسته اول شکست خوردند. مدیران تیم سعی کردند رد این جادوگر را بگیرند تا بدهیاش را پرداخت کنند اما او پیش از این از دنیا رفته بود. در سال 2003 یکی از هواداران تصمیم گرفت نام دخترش را به احترام این جادوگر، دورا بگذارد و پس از آن بود که باشگاه موفق شد با یک پیروزی دشوار برابر آرخنتینوس جونیورز، مجوز صعود را به دست آورد.

هواداران کیلمس اعتقاد داشتند که نفرین یک جادوگر، مانع از صعود این تیم به سطح اول فوتبال آرژانتین شده بود اما حقیقت شاید چیز دیگری باشد.
صعود و سقوط برای هواداران و بازیکنان به معنای مرگ و زندگی است و برای بعضی باشگاهها نیز به معنی واقعی کلمه همینطور است. اختلاف درآمد از طریق حق پخش تلویزیونی و حامیان مالی که بین لیگهای دسته اول با دستههای پایینتر وجود دارد، میتواند حتی نجومی باشد و با وجود حمایتهایی که در بعضی کشورها دیده میشود، سقوط میتواند ضربهای سهمگین به شرایط مالی باشگاهها بزند. مبحث صعود و سقوط در ماده 9، پاراگراف اول قوانین فیفا مطرح و اشاره شده که ” تمامی این شرایط باید بسته به شایستگی ورزشی تیمها باشد.” متاسفانه در دو دهه گذشته، در دو لیگ آرژانتین و مکزیک، شایستگی ورزشی کمتر و کمتر در صعود و سقوط تیمها نقش داشته است.
***
لیگ برتر مکزیک برخلاف اروپا در هر سال دو فصل دارد: آپرتورا (Apertura) و کلاسورا (Calusura). هر دوی این فصلهای کوتاه، پلی آفها و رقابتهای کوچک خود را دارند تا قهرمان را مشخص کنند. با این حال در هر 6 ماه صعود یا سقوطی وجود ندارد. این اتفاق در پایان تقویم سالانه افتتاحیه – اختتامیه رخ میدهد. در لیگ مکزیک تنها یک تیم سقوط میکند که بر اساس درصد امتیازات کسب شده در هر بازی از سه فصل گذشته مشخص میشود.
از منظر اروپایی به نظر میرسد که این نوعی تقلب یا برنامهریزی برای دستیابی به هدفی خاص در بین باشگاههای حاضر در لیگ برتر است. تنها یک تیم سقوط میکند و نحوه محاسبه امتیازات به باشگاههای قدرتمندی چون آمِهریکا یا مونتری اجازه میدهد که بدون ترس از سقوط، فصل ضعیفی داشته باشند. یکی از هواداران مونتری که با او صحبت کردم، تایید کرده که این سیستم کاملا آلوده است.
سزار هرناندز، نویسنده مستقل در تیخوانا / سن دیهگو که معمولا گزارش بازیهای لیگ مکزیک را پوشش میدهد، متوجه شده که سیستم صعود و سقوط تیمها، شکلی ایدهآل ندارد و ” دست یافتن به جایگاهی در لیگ دسته اول به شکلی ناباورانه چالشبرانگیز است.” با این حال ” وقتی این تیمها به لیگ میرسند نیز مشکلات بسیاری برای ادامه حضور در این رقابتها دارند.” دلیل این اتفاق نیز همین موضوع است که تیمهای تازه وارد لیگ امتیازاتی از فصل گذشته ندارند که روی آن حساب کرده و نجاتشان دهد. هر امتیازی که در فصل به دست میآورند، برای محاسبه ادامه حضور آنها در لیگ به کار میرود.
شرایط برای تیمهایی که از سقوط نجات پیدا کردهاند، برعکس است. برای مثال هواداران لیگ مکزیک سالانه جدول محاسبات درصد امتیازات کسب شده را با ماشین حسابی در دست در “مدیوتیمپو” و “ای اس پی ان دیپورتز” چک میکنند تا با انجام عملیات ریاضی متوجه شوند که “پوئِبلا” به چند تساوی دیگر در ماه پایانی اختتامیه نیاز دارد که در لیگ بماند. همچنین برخلاف اروپا و بیشتر لیگهای دیگر، باشگاهها در مکزیک دارای حق امتیاز هستند. آنها میتوانند به آسانی و با تصمیمات ناگهانی خرید و فروش شوند. این حداقل برای هواداران بسیار ناامیدکننده است که باشگاهها حتی میتوانند در چشم برهم زدنی شهرهایشان را تغییر دهند.

کرتارو در حالی رونالدینیو را در سال 2014 به خدمت گرفت که به دسته دوم سقوط کرده بود اما با تغییر امتیاز، به دسته اول مکزیک برگشت.
برای مثال باشگاه مکزیکی کرتارو در سال 2014 برای ایجاد هیاهوی رسانهای رونالدینیو، ستاره برزیلی، را به خدمت گرفت اما یک نکته جزیی باعث ایجاد مشکل شد و آن این بود که کرتارو فصل قبل از آن سقوط کرده بود. اما مشکلی وجود نداشت. شرکتی بزرگ- گروه دِلفین- مالکیت دو باشگاه کرتارو و تیم تازه صعود کرده جگوارز دِ چیاپاس را بر عهده داشت و همانطور که انتظار میرفت حق امتیاز چیاپیاس را تغییر نام داده و مکان این تیم را نیز عوض کرد.
فروش فوری حق امتیاز یک تیم دسته دومی که موفق به کسب مجوز صعود شده نیز امری غیرعادی نیست. وراکروز در تابستان دو سال قبل همین مسیر را طی کرد. این باشگاه در سال 2008 به دسته پایینتر سقوط کرد اما در سال 2013 حق امتیاز باشگاه تازه صعود کرده لاپیداد را خرید و” لوس تیبورونس روخوس” (توضیح مترجم: Tiburones Rojos به معنی کوسههای قرمز، لقب وراکروز) به لیگ مکزیک بازگشت.
میتوانید تصور کنید که داربی کانتی در آخرین روز فصل مجوز صعود را کسب کند و سپس در طول تابستان به تیمی دیگر فروخته شده، برند آن تغییر کرده و به واتفورد منتقل شود؟ عوارض احساسی چنین اتفاقی روی هواداران و حتی باشگاهها بیش از حد تصور خواهد بود. ترکیب خاص لیگ مکزیک در شکل حق امتیاز و صعود و سقوط باعث شده که هواداران درباره موفقیتهای تیم خود با احتیاط رفتار کنند – اگر تیمتان پیروز شود، ممکن است به هدف گروههای تجاری تبدیل شوند که مانند کرکس عمل کرده و در جستجوی این باشگاهها هستند.
به همین دلیل لیگ دسته دوم مکزیک به رقابتی بیحاصل تبدیل شده که باشگاهها معمولا در آن ورشکسته میشوند. باشگاههای جاهطلبی مانند میچوکان و چیاپاس نیازی ندارند که نگران خرید بهترین بازیکنان خود توسط باشگاههای متمولتر باشند. افراد ثروتمندی که نفوذ سیاسی زیادی نیز دارند، میتوانند تمام باشگاه، سرقفلی و سهام آن را خریداری کنند. بنابراین چرا هواداران باید خود را آزار دهند؟ چرا باید به تیمی دل ببندند که مشکلات آن را ببینند یا حتی بدتر، پیروزی و سپس ناپدید شدنش را شاهد باشند؟
بعضی از تحسین برانگیزترین و قشنگترین داستانها در فوتبال مکزیک مربوط به تیمهایی است که مجوز صعود گرفتهاند. برای شهرهای نه چندان بزرگ در شمال مکزیک که معمولا با جنایات سازماندهی شده و خشونتهای مسلحانه به ویرانی کشیده شدهاند، فوتبال تلألویی از نور آفتاب در میان روزهای ابری است. همانطور که “رابرت اندرو پاول”در کتاب فوقالعادهاش ، “این عشق به بزدلان تعلق ندارد”، به آن اشاره کرده، وقتی باشگاهِ “ایندیوس دِ سیوداد خوارز”در بازی برگشت دیدار فینال در سال 2008 موفق به گرفتن مساوی شده و صعودش را قطعی کرد، ” جشنی سراسری در پارک چامیزال، در نزیکی ورزشگاه، برگزار شد. شیپور، طبل، پرچمهای مشکی و قرمز به رنگ باشگاه ایندیوس خیابان را پر کرد. ماشینهای پلیس در خیابانهای شلوغ به آرامی حرکت میکرد و هواداران اتوبوس تیم را مانند الاکلنگ حرکت میدادند.” وقتی باشگاه تیخوانا در سال 2011 در دیدار نهایی برگشت پیروز شد و صعود کرد، ورزشگاه 27 هزار نفره کالینته نیز به همراه هوادارانی که فریاد میزدند، روی طبلها میکوبیدند و پرچمهای خود را تکان میداد، به لرزه درآمده بود.
متاسفانه باشگاههای بزرگ در لیگ مکزیک بیشتر نگران سقوط خودشان هستند تا نگران هوادارانی که در شهرهای کوچک حضور دارند. علیرغم قانون بسیار غیرعادی و متقلبانه محاسبه درصد امتیازات، در سال 2019 اساسنامه لیگ به نحوی تغییر کرد که باشگاههای سقوط کرده بتوانند با پرداخت 6 میلیون دلار آمریکا در لیگ بمانند. این اتفاق تنها و تنها در صورتی رخ میدهد که باشگاه تازه صعود کرده گواهی لازم را نداشته باشد – این به این معناست که باشگاه تازه وارد فاقد ورزشگاه، زیرساخت، سرمایهگذاری و سایر موارد لازم باشد. لوبوس بی یو ای پی، باشگاهی که قدمتی 50 ساله داشت، با پرداخت جریمه در آن سال از سقوط فرار کرد و این اتفاق به ضرر “کافه تالروس دِ چیاپاس”، قهرمان لیگ دسته دوم، شد.

سیستم صعود و سقوط عجیب و خرید و فروش مجوز باشگاهها در مکزیک، هواداران تیمهای کوچکتر را دلسرد کرده است.
با این حال پس از آن مالکان باشگاه “لوبوس بی یو ای پی” حق امتیاز خود را به “اف سی خوارز” ( لوس براوس) واگذار کردند که تیمی دسته دومی بود که در سال 2015 چند سال بعد از سقوط و ورشکستگی ایندیوس، تاسیس شد. یکی از هواداران قدیمی “ایندیوس” که مدتها از این اتفاق ناراحت بودند، در این باره میگوید:” این اتفاق کاملا طراحی شده بود. “لوس براوس” میتوانست با شایستگی سهمیه حضور در لیگ مکزیک را به جای خریدن این حق به دست آورد. گفته میشود که لوس براوس یک سرگرمی خوب برای خوارز و در مقیاسی کوچکتر برای شهر ال پاسو بود.”
و اف سی خوارز خیلی به موقع جایگاهی در لیگ مکزیک برای خود دست و پا کرد. خبرها حاکی از این است که این لیگ در نظر دارد برای چند سال مهلت قانونی در مورد صعود و سقوط تیمها تعیین کنند. هیچ تیمی سقوط و هیچ تیمی صعود نخواهد کرد. عامل انگیزشی این اتفاق نیز بار دیگر این است که گروه قدرتمند اقتصادی- و نه چندان قدرتمند ورزشی- “چیواس دِ گوادالاخارا” در خطر سقوط قرار دارد.
اگر این مهلت قانونی عملی شده و در چند سال آینده نیز بر اساس درصد امتیاز فصول آینده خاتمه یابد، چیواس و سایر تیمهای این لیگ که در حال حاضر شرایط خوبی ندارند، ذینفع اصلی خواهند بود. اما تعیین این مهلت قانونی کاری بیمعنی است. چیواس از نظر شایستگی ورزشی، آرام آرام و با فصول بد متوالی، آستانه سقوط قرار گرفته است. این اقدام فرصت بازیابی به این باشگاه خواهد داد اما برای هواداران، بازیکنان و مالکان باشگاههای دسته دومی که سرمایه گذاریهایی داشتهاند، این سوال را ایجاد میکند که به چه دلیل به میدان میروند.
***
در تابستان سال 2011 ویدیوی از یک مرد مسن و کچل آرژانتینی- به نام تانو پاسمن- در یوتیوب دست به دست شد که در حال تماشای مسابقه فوتبال در تلویزیون بود و درحالیکه با خشونت دستانش را تکان میداد و به جلو و عقب حرکت میکرد، ناسزا میگفت:” عجب مادر جندههایی هستید!” ریورپلاته در بازی برگشت پلی آف تعیینِ تیم سقوطکننده در خانه مساوی کرد و در مجموع شکست خورد و برای اولینبار در طول 110 سال، به لیگ B آرژانتین سقوط کرده بود.
این تصاویر کنایهآمیز جالب بود چون سیستمی که باشگاههای بزرگ را بالا نگه میداشت، باعث سقوط ریورپلاته شده بود. دههها قبل در سال 1983 لیگ آرژانتین قانون قدیمی استفاده از ضریب شبیه به لیگ مکزیک را از نو نوشت که جلوی سقوط مجدد 5 باشگاه بزرگ شامل ریورپلاته، بوکاجونیورز، سن لورنزو، راسینگ و ایندیپندته را بگیرد.(توضیح مترجم: این تیمها در این کشور به “پنج بزرگ” معروف هستند) سن لورنزو دو سال قبل سقوط کرده و به همین دلیل نگرانیهایی به وجود آمده بود.
با این حال ریورپلاته نیز مانند چیواس در مکزیک متوجه این موضوع شد که استفاده از روش ضریب امتیازات میتواند یک شمشیر دو لبه باشد. باشگاههای بزرگتر از یک سالِ بحرانی جان سالم به در میبرند، اما اگر دو سال متوالی شرایط خوبی نداشته باشند، تیم ناگهان خود را در حال حرکت به سمت صخره خواهد یافت. بر خلاف مکزیک، لیگ برتر آرژانتین در زمان سقوط ریور در انتهای هر تقویم سالانه افتتاحیه و اختتامیه با سه تیم خداحافظی میکرد. دو تیم قعر جدول به صورت خودکار سقوط و دو تیمی که در رده اول و دوم لیگ B قرار داشتند به صورت خودکار صعود میکردند.
برای تعیین تیم سوم نیز یک بازی پلی آف بین دو تیم رده سوم و چهارم جدول لیگ B و همچنین دو تیمی که از انتهای جدول لیگ برتر، سوم و چهارم بودند برگزار میشد. در نتیجه ریور دو حاشیه امن داشت که اولی استفاده از ضریب امتیازات و دومی برگزاری دیدار پلی آف بود. آنها با شایستگی هرچه تمامتر موفق شدند در هر دو زمینه شکست خورده و به دسته پایینتر سقوط کنند!
با این حال تیمهای بزرگ بهندرت مدت زمان طولانی را در لیگ دسته پایینتر سپری میکنند. ریور همچنان منابع قدرتمندتری نسبت به سایر تیمهای محلی داشت و موفق شد دیوید ترزگه، مهاجم سابق تیم ملی فرانسه، را برای حضور در خط حمله خود در لیگ دسته دوم به خدمت بگیرد. او در آن سال توانست در 18 بازی 13 گل به ثمر برساند اما پشت سر فرناندو کاوِناگی که پس از حضور در روسیه و اروپای غربی به کشور خود بازگشته بود، قرار گرفت. این بازیکن موفق شد 19 گل در آن سال بزند.

سیستم صعود و سقوط در فوتبال آرژانتین همیشه به شکلی طراحی شده که آسیب کمتری به تیمهای بزرگ و پرطرفدار این کشور وارد شود.
ریورپلاته خیلی راحت مجوز بازگشت به لیگ دسته اول را کسب کرد و از آن زمان بسیار موفق بوده است. در حالیکه باشگاههای مکزیکی با خرید حق امتیاز ارزان قیمت تیمهای صعود کرده، از سقوط فرار میکنند، ریورپلاته پول خود را صرف خرید مهاجمان درخشانی کرد که در سالهای پیش رو نیز به درخشش خود برای این تیم ادامه دهند. در هر دو صورت، تموّل باعث پیروزی شد اما حداقل در مورد ریور، شایستگی ورزشی نیز اهمیت زیادی داشت. آنها برای یک فوتبالیست که خوب بازی میکند هزینه میکنند، نه برای خرید حق امتیاز یک تیم دیگر.
در یک دهه اخیر تغییرات بسیاری در آرژانتین رخ داد. در نیم فصل اول سال 2014، سه باشگاه از لیگ دسته دوم به لیگ برتر راه پیدا کردند و تنها یک تیم سقوط کرد تا این رقابتها با 20 تیم ادامه پیدا کند. در نیم فصل دوم فصل 15-2014 نیز لیگ برتر به 10 تیم از لیگ B مجوز صعود داد تا سوپرلیگ 30 تیمی خود را برگزار کند. از آن زمان دیگر از سیستم آپرتورا- کلاسورا استفاده نمیشود.
با این حال از سال 2016 به بعد این لیگ شلوغ هر فصل چند تیم را به دسته پایینتر فرستاد اما هیچ تیم دسته پایینتری جانشین آنها نشد. در سال 2020 تنها 24 باشگاه در لیگ برتر حضور داشتند. آنها در میانه فصل اخیر در فوریه 2020 تصمیم گرفتند که تعداد تیمهای سقوط کننده را از سه تیم به دو تیم کاهش دهند. این در حالیکه در تابستان 2019 این تعداد را از 4 به 3 رسانده بودند. گفته میشود که مذاکراتی نیز درباره بازگشت روند صعود تیمها در فصل آینده و همچنین استفاده مجدد از سیستم آپرتورا-کلاسورا انجام شده است. چرا یک لیگ باید این حجم از تغییرات را در یک بازه زمانی کوتاه داشته باشد؟ و سپس ناگهان نظر خود درباره تقریبا همه چیز را تغییر دهد؟ پاسخ سوالات در آرژانتین تقریبا همیشه یکسان است: سیاست و پول.
لیگ های امریکا و استرالیا هم صعود و سقوط نداره
چه لیگ های مسخره ای