
چگونه بوردو با زیدان، لیزارازو و دوگاری، سقوط میلان را رقم زد
هفتیک– فرانکو بارسی، پائولو مالدینی، الساندرو کاستاکورتا و مائورو تاسوتی تنها چهار مورد از دلایلی بودند که چرا میلان، برای یک دوره پرشکوه در پایان دهه 1980 و نیمه اول دهه 1990، بهترین تیم جهان لقب گرفت. آنها احتمالاً بهترین ترکیب دفاعی چهار نفره تاریخ فوتبال بودند و در پیروزی در دو فینال جام باشگاههای اروپا در سالهای 1989 و 1990، دروازه میلان را بسته نگه داشتند.
آنها در شکست یک بر صفر مقابل مارسی در فینال 1993 دیوار دفاعی تیم را تشکیل دادند؛ اما در پیروزی تاریخی میلان با نتیجه 4-0 در سال 1994 برابر بارسلونا، کاستاکورتا و بارهسی به دلیل محرومیت غیبت داشتند. میلان در فینال سال 1995 مقابل تیم فوقالعاده و جوان آژاکس مغلوب شد. با این حال سه قهرمانی در اروپا و رسیدن به پنج فینال طی 7 سال دستاورد کمی نبود. در این پنج فینال فقط دو گل دریافت کردند که نشاندهنده استحکام دفاعی این تیم بود. این تیم بین سالهای 1988 تا 1996 در پنج فصل، قهرمان سری A شد. در فصل 1992-1991 میلان در راه قهرمانی سری A، حتی یک مسابقه را هم با شکست از زمین خارج نشد. همچنین روسونری در اوایل دهه 90، در 58 مسابقه بدون شکست بود. موفقیت و برتری روسونری در سری A، تمام حریفان اروپایی را ترسانده بود. جوری که هیچ تیمی دوست نداشت در مرحله حذفی جام باشگاهها/لیگ قهرمانان اروپا مقابل این میلان قرار بگیرد.
تنها بهترین تیمها میتوانستند میلان را در رقابتهای اروپایی شکست دهند و فقط مارسی درخشان اوایل دهه 90 (دو بار) و آژاکس توانستند، بین سالهای 1989 و 1995، از غولهای ایتالیا بهتر عمل کنند. آنها همچنین موفق شده بودند خودشان را هم شکست دهند! در سال 1991، در مسابقهای که با یک گل از مارسی عقب بودند، به دنبال خرابی نورافکن، از ادامه بازی در دو دقیقه اخر خودداری کردند. عواقب این کار، محرومیت یک ساله این تیم از رقابتهای اروپایی بود. بنابراین، شکست دادن این تیم میلان کار بسیار دشواری به نظر میرسید. به این ترتیب، وقتی قرعهکشی مرحله یک چهارم نهایی جام یوفا در سال 1996 مشخص شد، همه پیشبینیها، حکایت از پیروزی میلان در این قرعه داشت.

میلان به لطف مدافعان درخشانش، در اواخر دهه 80 و نیمه اول دهه 90، به افتخارات زیادی رسید.
بوردو دومین حریف فرانسوی این تیم ایتالیایی در جام یوفای آن فصل بود؛ بعد از اینکه میلان، استراسبورگ فرانسه را به راحتی از پیش رو برداشت، خود را برای دیدار با این تیم آماده میکرد. میلان در لیگ داخلی، در مسیر کسب یک اسکودتو دیگر بود و امید داشت تا با قهرمانی در جام یوفا، یک جام دیگر به ویترینش اضافه کند. بوردو به سختی به مرحله یک هشتم نهایی رسیده بود و قبل آن هم تنها از طریق قهرمانی در جام اینترتوتو موفق شد به دور اول حذفی این رقابتها برسد (توضیح مترجم: رقابتهای اینتر توتو مسابقاتی بود که بین تیمهایی بازمانده از صعود به جام یوفا، برگزار میشد. این رقابتها معمولا چندین برنده یا قهرمان داشت. تیمهای قهرمان به رقابتهای انتخابی و ابتدایی جام یوفا صعود میکردند. حالا با منحل شدن این رقابتها، همان تیمها از مرحله انتخابی لیگ اروپا مسیرشان را آغاز میکنند. برگزاری این رقابتها بعد از چندین سال، در سال 2005متوقف شد) اما این باشگاه فرانسوی، با اینکه سه استعداد برتر فوتبال فرانسه را در اختیار داشت، در لیگ داخلی با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم میکرد.
بسیاری از تیمهای بزرگِ اروپا، برای خرید زیدنالدین زیدان، بازیساز تیم، رقابت داشتند. بیزنته لیزارازو، دفاع چپ بوردو و کریستف دوگاریِ بااستعداد اما بیثبات، دیگر ستارههای ملی پوش بوردو بودند؛ تیمی که بعد از نقض قوانین مالی و سقوط به دسته پایینتر، بار دیگر به لیگ دسته اول برگشته بود. احتمالا این باشگاه فرانسوی در آن زمان جذابترین و مستعدترین ستاره فوتبال اروپا را در اختیار داشت؛ اما حریف آنها در این مرحله از بازیها از سیاره دیگری بود. برخی از مهرههای بزرگ میلان در اوایل دهه 90، از این تیم جدا و یا بازنشسته شده بودند. مهمترین آنها، مثلث هلندی مارکو فان باستن، رود گولیت و فرانک رایکارد بودند. با این حال جانشینان هم بازیکنان با کیفیت و استعدادی نشان دادند.
در بازی نخست یک چهارم نهایی در میلان، بارهسی، مالدینی، کاستاکورتا و کریستین پانوچی خط دفاع این تیم حضور داشتند. در حالیکه بازیکنان جلوی آنها از بهترین و با استعدادترین فوتبالیستهای آن سالها بودند. مارسل دسائی و پاتریک ویرای 19 ساله، هافبکهای دفاعی بودند و جلوتر از آنها روبرتو باجو، استفانو ارانیو، دژان ساویچویچ و مارکو سیمونه یک مربع تهاجمی خطرناک را تشکیل میدادند. میلان با یک پیروزی قابل انتظار 2 بر صفر در خانه خود، بازی را به اتمام رساند؛ با گلی که روبرتو باجو در فاصله 15 دقیقه به پایان مسابقه از روی ضربه آزاد زد، صعود میلان قطعی به نظر می رسید. از دست دادن موقعیت توسط ریچارد ویتچه، هافبک هلندی بوردو، به نظر میرسید که برای این تیم گران تمام خواهد شد.
شانس بوردو در بازی برگشت وقتی که میلان با ترکیبی قدرتمند به میدان رفت، کم به نظر میرسید. روبرتو دونادونیِ با تجربه، جانشین ساویچویچ شد و ژرژ وه آ هم در قامت فوتبالیستی بسیار با کیفیتتر از مارکو سیمونه، در میدان حاضر بود. این موضوع این نکته را ثابت میکند که در آن زمان، تیمهای اروپایی برای تمامی رقابتهای اروپایی ارزش بالایی قائل بودند.
برای تغییر شرایط و تمام کردن کار در 90 دقیقه، تیم فرانسوی چارهای جز این نداشت که به نخستین تیم بعد از 11 سال تبدیل شود که در یک دیدار اروپایی، سه بار دروازه میلان را باز میکند. آخرین تیمی که چنین نتیجه فوقالعادهای گرفته بود، لوکوموتیو لایپزیش در سال 1985 بود؛ با این وجود، لوکوموتیو در آن سال به خاطر گل خورده بیشتر در خانه، در مجموع دو بازی رفت و برگشت از دور رقابتها کنار رفت. چرا که میلان بعد از شکست 3-1 در آلمان، موفق شده بود در میلان با حساب دو بر صفر به پیروزی برسد. بوردو، اما در این مرحله از رقابتها، با لباس دوم خود، به رنگ شراب-که از قضا این شهر به آن معروف است- به مصاف میلان قدرتمند رفت.
یک گل زودهنگام از میلان میتوانست امیدِ خیل عظیم و پرشور هواداران در ورزشگاه پارک لسکور برای باز کردن چند شیشه شراب برای جشن بعد از پیروزی را از بین ببرد. پاس عرضی ریچارد ویتچه، لیزارازو را در سمت چپ در فضایی عالی قرار داد و این بازیکن هم با ارسالی کوتاه، توپ را به دیدیه تولو رساند و این بازیکن 32 ساله هم با ضربهای محکم و ناگهانی دروازه میلان را گشود. جشن بعد از گل بازیکنان و هواداران نشانگر این نکته بود که این تیم به موفقیت خود در این بازی ایمان دارد. در واقع گلی که میلان دریافت کرد هیچ شباهتی به گلهایی که معمولا میخورد، نداشت. پانوچی به سادگی توسط لیزارازو تسلیم شد و اشتباه بارهسی در تصمیمگیری به تولو اجازه داد تا دروازه را باز کند.

میلانیها با پیروزی 3-0 در دیدار رفت، صعودشان به نیمه نهایی را قطعی میدیدند اما زیدان و دیگر ستارههای بوردو در دیدار برگشت یک شب فراموش نشدنی را رقم زدند.
وقتی دوگاری در دقیقه 64 بازی را مساوی کرد، هیجان تماشاگران در ورزشگاه به اوج رسید؛ زیدان از سمت چپ از روی یک ضربه ایستگاهی توپی ارسال کرد که با خوش شانسی با اصابت به داور مسابقه تغییر جهت داد و دوگاری سریعا تغییر جهت توپ را پیشبینی کرد و با هوشمندی دروازه را گشود. شش دقیقه بعد، بوردو کاملا به بازی برگشت و مثلث درخشان بوردو همگی نقششان را روی این گل ایفا کردند؛ ابتدا لیزارازو، زیدان را از سمت چپ راه انداخت. زیدان از این سمت به داخل نفوذ و به سمت دفاع میلان حمله کرد. او در هنگام ارسال پاس عمقی بار دیگر خوش شانس بود؛ چرا که پاس عمقی که به دفاع مقابلش برخورد کرد، سریعا به سمت خودش بازگشت. دوگاری به سمت راست فرار کرد و زیدان با یک پاس، او را در موقعیت گلزنی قرار داد تا با شلیک برقآسا از حدود 15 متری، دروازه را باز کند.
20 دقیقه پایانی لحظات نفسگیری برای هواداران این تیم جنوب غربی فرانسه بود. تیم آنها برابر حملات وه آ و یارانش جانانه مقاومت کردند تا یک پیروزی تاریخی را رقم بزنند. اتفاق غیر قابل درکی در حال رخ دادن بود؛ میلان نه تنها برابر آنها شکست خورد، بلکه فروپاشید. بوردو برای میلان یک تیم در حد کلاس جهانی نبود. آنها در لیگ فرانسه یک تیم بحران زده انتهای جدولی بودند که در پایانِ آن فصل در رتبه ناامیدکننده شانزدهم قرار گرفتند.
بوردو تنها به سحر و جادوی زیدان، انرژی تمام نشدنیِ لیزارازو و دوگاریِ سرزنده متکی بود. این تیم روی کاغذ و در قیاس با مهرههای فابیو کاپلو، حرفی برای گفتن نداشت. با این وجود، “ژیروندین” ها، خاطرات روزهای پرشکوه و عظمتشان در دهه 1980 را زنده کردند؛ دورهای که در سال 1985 به نیمه نهایی جام باشگاههای اروپا رسیدند و در سال 1987 در جمع چهار تیم پایانی جام برندگان جام اروپا جای گرفتند. همچنین این تیم، در این دهه، در طول چهار سال، سه بار قهرمان لیگ فرانسه شد.
تیم سال 1996 با رسیدن به اولین فینال این باشگاه در اروپا، با غلبه بر اسلاویا پراگ در دو دیدار رفت و برگشت مرحله نیمه نهایی، بهتر از تیمهای قبلیشان عمل کرد. بعد از پیروزی مقابل میلان، این تیم در نیمه نهایی، اسلاویا پراگ را کنار زد و در فینال، برای لمسِ جام قهرمانی باید از سدی بلندتر، عبور میکرد. بعد از عبور از سد میلان مخوف آن سالها، در فینال باید مقابل بایرن مونیخ قرار میگرفت؛ تیمی که با ستارههایی مانند اولیور کان، لوتار ماتئوس، یورگن کلینزمن و ژان پیر پاپن، حریف بسیار قدرتمندی بود. تیم فرانسوی یک فصلِ ماراتن گونه را پشت سر گذاشته بود؛ یک فصلِ فرسایشی که از شروع مسابقات اینترتوتو (که با قهرمانی در آن جواز حضور در جام یوفای آن فصل را گرفتند) تا انتهای فصل، یازده ماه به طول انجامید.

بایرنیها اشتباه میلان را تکرار نکردند و در هر دو دیدار رفت و برگشت، بوردو را شکست دادند.

بایرن با کاپیتانی لوتار ماتئوس، فاتح جام یوفای 1996 شد.
زیدان و دوگاری، هر دو در دیدار رفت فینال در مونیخ از حضور در میدان محروم بودند. بایرن به راحتی حریف فرانسوی را با نتیجه دو بر صفر شکست داد. تنها شباهت این بازی به بازی برابر میلان، همین نتیجه بود. با این تفاوت که بوردو نمیتوانست آن نمایش قهرمانانه دو ماه قبلش برابر میلان را این بار تکرار کند. این تیم در خاک خود، سه بر یک مقابل غول آلمانی شکست خورد تا در مجموع با نتیجه 5-1 برابر حریف بازنده شود.
هم برای میلان و هم بوردو، آن فصل پایان یک عصر طلایی بود. اگر آژاکس در سال 1995، با پیروزی برابر میلان، ذهنیت شکستناپذیری را در تیم ایتالیایی خدشهدار کرد، بوردو کاملا این ذهنیت را از بین برد. این اتفاق، اثرات روحی و روانی زیادی برای تیمی داشت که گمان میکرد شکستناپذیر است. رقابتهای لیگ قهرمانان فصل 97-1996 برای روسونری چیزی کم از فاجعه نداشت زیرا در مصاف خانگی مقابل پورتو و روزنبرگ متحمل شکست شدند و در گوتنبرگ هم باختند. میلان در گروه خود سوم شد و حتی نتوانست از اولین مانع در این رقابتها عبور کند. حیرتانگیز بود که ایتالیاییها در حالی وارد بازی آخر مسابقه شدند که فقط به یک امتیاز در خانه مقابل روزنبورگ احتیاج داشتند اما علیرغم در اختیار داشتن بازیکنانی مانند مالدینی، بارهسی و باجو در زمین، هر کاری میتوانستند انجام دادند تا شکست بخورند.
طعنهآمیز اینکه دوگاری که سال قبل یکی از زمینهسازان شکست میلان در فرانسه بود، در آن فصل به میلان پیوسته بود و تنها گل این تیم در شکست 2-1 مقابل تیم نروژی را به ثمر رساند. یک سال پس از بالای سر بردن پانزدهمین اسکودتو، میلان فصل 97-1996 را در مقام یازدهم به پایان رساند. بارهسی و تاسوتی در اواخر آن سال مشقت بار، به خاطر سن و سال بالا بازنشسته شدند. البته مشکل سن برای تمام تیم میلان وجود داشت؛چند سال طول کشید تا کارلو آنچلوتی، با دو عنوان قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در سه فینال بین 2003 و 2007، ایتالیاییها را به صدر فوتبال اروپا بازگرداند. اما بوردو بعد از یک فصل کابوسوار در لیگ فرانسه که با قرار گرفتن در رتبه شانزدهم به پایان رسید، فصل بعد فرصت حضور در هیچ رقابت اروپاییای را به دست نیاورد. زیدان به یوونتوس پیوست؛ دوگاری به میلان سفر کرد و لیزارازو، اتلتیک بیلبائو را به عنوان مقصد جدیدش انتخاب کرد.

لیزارازو، زیدان و دوگاری دو سال بعد از آن شب فراموش نشدنی مقابل میلان، با فرانسه قهرمان جام جهانی شدند.

هر سه ستاره بوردو در قهرمانی فرانسه در جام جهانی 98 نقش داشتند؛ هرچند زیدان و لیزارازو تاثیر بیشتری از دوگاری داشتند.
زیدان با گلزنی در فینال جام جهانی فرانسه، جایگاه اسطورهای پیدا کرد و لیزارازو هم بازیکن فیکس تیم بود و دوگاری نیز در پیروزی سه بر صفر خروسها برابر برزیل در دیدار فینال، در نیمه دوم وارد بازی شد. زیدان همچنین موفق شد با رئال مادرید در سال 2002، فاتح لیگ قهرمانان اروپا شود. در حالیکه لیزارزو یک سال قبل با بایرن مونیخ موفق به کسب همین جام شده بود.
دوگاری نتوانست دستاوردهای هم تیمیهایش را تکرار کند. او بعد از یک سال از میلان جدا شد؛ در شرایطیکه فصل بعد در بارسلونا تجربه بسیار ناموفقی داشت. سپس از مارسی به بوردو رفت و بعد از آن در یک فصل خاطرهانگیز در بیرمینگام سیتی، با گلهای تعیینکنندهاش مانع از سقوط تیم در سال 2003 به دسته پایینتر شد. هرچند ستارهها از بوردو جدا شدند اما پیروزی این تیم در مارس 1996 برابرِ میلان پرستاره یکی از به یاد ماندنیترین شبهای تاریخ باشگاه است. برای ایتالیاییها این نتیجه نشانهای از سقوطی بود که در همان سال با نتایجی که تیم در اروپا کسب کرد، رقم خورد.
زیدان از همون قدیم خوش شانس بود خیلی مطلب قشنگی بود