گفتگوی مهمترین مدیربرنامه‌های دنیا؛ رایولا و بارنت از دشمنی با فیفا می‌گویند

هیچکدام از این دو تحمل افراد احمق و شوخ را ندارند اما اینجا مانند دوستان قدیمی با هم خوش و بش و شوخی می‌کنند و برای اولین بار مصاحبه مشترکی را انجام می‌دهند. آنها بیش از یک ساعت و نیم درباره عدم علاقه‌شان به فیفا حرف می‌زنند و کارهایی که برای موکلان‌شان می‌کنند را دقیقا شرح می‌دهند.

هفت‌یک- به محض نمایان شدن اعلانی که به همه افراد حاضر در جلسه خبر ‌داد که مینو رایولا وارد برنامه زوم شده، تلاش برای گرفتن دست پیش آغاز می‌شود. جاناتان بارنت با چشمک و تکان دادن سر نشان می‌دهد که نمی‌تواند در برابر این حس مقاومت کند. این نحوه ادای احترام دو نفر از قدرتمندترین مدیربرنامه‌های جهان به یکدیگر است.

حتی در پاییزی خلوت که پنجره نقل و انتقالات تحت تاثیر شیوع ویروس کرونا قرار گرفته، بارنت باز هم توانست ترتیب انتقال 50 میلیون پوندی بن چیلول از لسترسیتی به چلسی را بدهد. او با ارزش تقریبی 1.4 میلیارد دلاریِ ستاره‌های تحت قراردادش در آژانس ICM/Stellar یک سال دیگر نیز در صدر فهرست مدیر برنامه‌های فوتبالی مجله فوربس قرار گرفته و با این حال نمی‌تواند جلوی خودش را بگیرد. او با شیطنت خاصی شروع به صحبت می‌کند.

او با نیش و کنایه می‌گوید:” شما باید درک کنید. من مینو را به عنوان یک شخص دوست دارم. اما او بسیار حسود است. او حسود است چون من به او گفتم نفر اول جهان کیست و از آن به بعد مانند سابق نشده است.”

بارنت می‌گوید که این موضوع را حداقل سه بار در هفته به او یادآوری می‌کند. رایولا به جنگیدن برای حقوق موکلانش معروف است؛ کسی که از هیچکس نمی‌ترسد و مشاجره‌اش با سر الکس فرگوسن بر سر پل پوگبا مشهور است، تنها یک بار در این مکالمه تظاهر به عصبانیت می‌کند. چشم‌هایش پشت عینک گرد بنفش رنگ می‌خندد و می‌گوید:” درست است. من بسیار حسودم.”

هیچکدام از آنها تحمل افراد احمق و شوخ را ندارند اما اینجا مانند دوستان قدیمی با هم خوش و بش و شوخی می‌کنند و برای اولین بار مصاحبه مشترکی را انجام می‌دهند. آنها بیش از یک ساعت و نیم درباره عدم علاقه‌شان به فیفا حرف می‌زنند، کارهایی که برای موکلان‌شان می‌کنند را دقیقا شرح و به سوالات سخت‌تری درباره اتهامات طمع و فساد مدیربرنامه‌ها نیز پاسخ می‌دهند.

احترام بین آنها متقابل است. بارنت در سال 2013 گرت بیل را با رقم 100 میلیون یورو به رئال مادرید منتقل کرد. رایولا بازگشت پوگبا به منچستریونایتد از یوونتوس را با رقم 105 میلیون یورو در سال 2016 عملی کرد. اما چه کسی همچنان به این روند موفقیت آمیز ادامه می‌دهد؟ به نظر می‌رسد که این دو نفر با حفظ روحیه رقابت دوستانه به این روند ادامه می‌دهند.

 

جاناتان بارنت با انتخاب تاتنهام به جای منچستریونایتد برای گرت بیل، مسیر حرفه‌ای او شکل داد و زمینه انتقال او را به رئال مادرید فراهم کرد.

 

دوستی آنها به چه مدت قبل برمی‌گردد؟ بارنت می‌گوید:” خیلی قبل. ما دوستان خوبی هستیم. ما اولین بار زمانی درست با هم ملاقات کردیم که شروع به تشکیل یک اتحادیه (فوتبال فوروم) کردیم. پس از آن ما خیلی نزدیک‌تر شدیم. ما همیشه یکدیگر را می‌شناختیم.”

به هرحال آنها نماینده بسیاری از نام‌های بزرگ در دنیای فوتبال بودند. آژانس ICM/Stellar نمایندگی بیل، جک گریلیش، ادواردو کاماوینگا، ابراهیما کوناته، ستاره موردنظر لیورپول، میسون مونت، نیک پوپ و سرجینیو دست و چند نفر دیگر را برعهده دارد و رایولا نیز مدیر برنامه زلاتان ابراهیموویچ، ارلینگ هالند، پل پوگبا، ماتیس دلیخت، جانلوییجی دوناروما، رایان گراونبرخ، ماریو بالوتلی و چندین نفر دیگر است.

اگر یک بازی بین این نفرات برگزار شود، چه کسی پیروز خواهد بود؟ رایولا می‌گوید: « من فکر می‌کنم اگر بهترین ترکیب 11 نفره آژانس‌ها در برابر یکدیگر قرار دهیم، برنده اصلی مردم هستند چون بازی جذابی خواهند دید. این چیزی است که آنها خواهند دید. و من فکر می‌کنم اگر برای تماشای این رویداد پول دریافت شود، افراد بیشتری را از مسابقات قهرمانی بوکس جهان جذب خواهد کرد. اما ما نباید این کار را زیر پرچم فیفا انجام دهیم. بنابراین رویدادی برای فیفا نخواهد بود. در غیر این صورت، باید به قدری مالیات به فیفا بدهیم که دیگر قادر به پرداخت هزینه برگزاری چنین مراسمی نخواهیم بود.”

***

خیلی زود مشخص می‌شود که رایولا قصد دارد با تمام وجود از فیفا انتقاد کند و به این سازمان بپردازد. این یکی از دلایل انجام چنین مصاحبه‌ای از سوی او و بارنت است. رایولا می‌گوید “کوه طلایی به آرامی در حال فروپاشی است” و دلیل آن را فساد گذشته و حال می‌داند که منجر به محکومیت سپ بلاتر، رییس سابق برکنار شده، در هفته گذشته شد.

 

 

به گفته رایولا، فیفا باید منحل شده و با یک پلتفرم مدرن جایگزین شود. سازمانی که مرجع ارتباط بارنت، رایولا و تمامی مدیر برنامه‌های بزرگ در صنعت آنهاست، قصد دارد به صورت جدی از هیئت حاکمه این ورزش شکایت کند (بعدتر توضیحات بیشتری در این باره خواهیم خواند) و هیچکدام از آنها قصد عقب نشینی ندارند.

بارنت:” چیزی که فیفا کاملا درک نمی‌کند این است که ما پسربچه نیستیم. ما کودک نیستم. ما صاحب کسب و کارهای کوچک نیستیم. ما از هر نظر با آنها برابریم.”

رایولا:” تفاوت بین جاناتان و من این است که من فکر می‌کنم فیفا نباید وجود داشته باشد. رویای من که امیدوارم زنده باشم و آن را ببینم این است که شاهد سیستم جدیدی در فوتبال باشم، سیستم و صنعتی صادق‌تر. این سیستمی قدیمی است.

وقتی هر سال رسوایی رخ می‌‎دهد، دیگر اتفاقی نیست. این یک الگوست، بخشی از دی‌ان‌ای شماست، دلیل چنین اتفاقی این است که سازمان شما همین است. بنابراین سوال بزرگ امروز در سال 2021 این است: دلیل حفظ فیفا چیست؟

این نهادی تجاری است که ما تمام قدرت را بدون هیچ دلیل مشخصی به آنها اختصاص می‌دهیم. من فدراسیون‌هایی را که می‌خواهند عضوی از سازمانی باشند که چنین رسوایی‌هایی در گذشته داشته را درک نمی‌کنم. و نه فقط برای یک سال بلکه برای 30 سال گذشته. این اتفاق با ژائو هاولانژ شروع شد و تا سپ بلاتر که هفته گذشته برای شش سال دیگر محروم شد، ادامه پیدا کرد. بنابراین ما به آن (فیفا) نیازی نداریم. ما به سازمانی نیاز نداریم که نمی‌داند در فوتبال مدرن چه می‌گذرد.”

این انزجار دلیلی دارد. سال گذشته کمیته سهامداران فوتبال و شورای فیفا متفق القول اصلاحاتی را به تایید رساندند که در صورت اجرا کسب و کار مدیربرنامه‌های فوتبال و بازیکنان را تغییر خواهد داد.

به گفته فیفا، این قانون از تمامیت فوتبال محافظت خواهد کرد، مانع سواستفاده خواهد شد و “قانون جنگل حال حاضر با جنجال‌هایی درباره سود بسیار و کمیسیون‌های گزاف” را متوقف خواهد کرد. این یعنی کمیسیون‌ها قطع خواهد شد. قوانین شروع به سخت‌تر شدن می‌کنند. سیستم ارائه گواهی بازنگری خواهد شد. مدیربرنامه‌ها باید امتحاناتی بدهند. این دوره جدیدی از شفافیت خواهد بود که شامل انتشار تمامی کارهای مربوط به مدیر برنامه بودن است. اما مدیربرنامه‌ها می‌گویند این تغییرات عمیقا پر عیب و نقص است؛ کاری غیرمنصفانه علیه بازیکنان به حساب می‌آمد و از سوی افرادی برنامه‌ریزی شده که این صنعت را نمی‌شناسند یا درک نمی‌کنند.

بارنت:” بزرگترین گله من این است که فیفا امروزه فاصله زیادی از این بازی دارد. فیفا حالا در برج عاجی در سوییس نشسته است. آنها اصلا نمی‌دانند که بازیکنان، مدیربرنامه‌ها و باشگاه‌ها چه کار می‌کنند. آنها قوانینی تصویب می‌کنند که با شرایط خودشان سازگار است اما نمی‌دانند یک بازیکن چه می‌کند. آنها هیچ بازیکنی را نمی‌شناسند! آنها مشغول برگزاری رویدادهای بزرگ و جام‌های جهانی هستند و امیدوارم موفق باشند. آنها می‌توانند این کار را بکنند. اما نباید در آنچه نمی‌شناسند دخالت کنند.”

رایولا:” من نمی‌توانم بپذیرم سازمانی که افرادش در زندان هستند، بخواهد شرایط زندگی و کار من را تنظیم کند. من این را نخواهم پذیرفت. من نخواهم پذیرفت که آنها رییس من باشند. من نخواهم پذیرفت که آنها بخواهند کارها را به شکلی تنظیم کنند که منطقی و صادقانه نیست و علیه اصول من است. من برای حقوق بازیکنان خواهم جنگید چون آنها (فیفا) می‌خواهند قدرت بازیکنان را بگیرند. و من این را نخواهم پذیرفت. من هرگز این موضوع را نپذیرفتم و نخواهم پذیرفت.”

بارنت:” آنها بیانیه‌هایی منتشر می‌کنند که (در دنیای مدیربرنامه‌ها) فساد و پولشویی وجود دارد اما حتی یک یا دو مثال نمی‌زنند. چهار یا پنج هزار مدیربرنامه فقط در بریتانیا حضور دارند. فقط یکی را نام ببرید که اتهام کیفری علیه او وجود داشته باشد.

ادعاهای آنها (فیفا) کاملا مضحک است. آنها رسوا هستند. و در واقع ما برای آنها نوشتیم و گفتیم که آنها در آستانه مواجهه با شکایت به دلیل مواردی که بدون هیچ مدرکی درباره مدیربرنامه‌ها در بیانیه‌شان منتشر کردند، هستند. من می‌توانم مدرکی به آنها نشان دهم که چه تعداد از اعضای فیفا بازداشت شده‌اند. من واقعا می‌توانم این را به شما نشان دهم. سپس آنها می‌توانند مدارک درباره مدیربرنامه‌ها را به من نشان دهند.”

این شاید مردم را شگفت‌زده کند که دو مردی که شاید از نظر تئوری رقیب به حساب می‌آیند، چنین اتحاد نزدیکی دارند. ژرژ مندس که امپراتوری “ژستی‌فوته” او شامل کریستیانو رونالدو و ژوزه مورینیو می‌شود نیز متحد دیگری است. افراد دیگری نیز از بالاترین رده‌های این کار در این اتحاد حاضر هستند. اما شاید آنها باید تمام تلاش‌شان را برای کسب همدردی عمومی به کار بگیرند چون واقعیت این است که مدیربرنامه‌ها همیشه افراد چندان محبوبی نیستند- و متهم به طمع و کسب منافع شخصی می‌شوند که گاهی هم همینطور است.

رایولا:” من موافق نیستم. این تصویر که ما افراد بدی هستیم، درست نیست. وقتی من در خیابان‌های ایتالیا، هلند و فرانسه قدم می‌زنم از احترام مردم برخوردار هستم. من احساس می‌کنم که احترام و تحسین زیادی برای آنچه انجام می‌دهم، وجود دارد (بیرون از انگلیس).”

بارنت:” مشکل این است که رسانه‌ها در بریتانیا بدترین هستند. این موضوع فقط مربوط به مدیربرنامه‌ها نیست. هرکس که در بریتانیا کسب درآمد می‌کند، مورد حمله قرار می‌گیرد. بنابراین شما (رسانه‌ها) با آنها سر لج دارید. من این را تکذیب نمی‌کنم که پول زیادی درمی‌آورم. مینو این را تکذیب نمی‌کند که پول زیادی درمی‌آورد. اما ما چنین درآمدی داریم چون کارهای زیادی برای موکلان خودمان انجام می‌دهیم. اگر با آسیب زدن به یک بازیکن کسب درآمد می‌کردیم، باید به صلابه کشیده می‌شدیم. اما ما این کار را نمی‌کنیم بنابراین هیچکس نباید به پول ما غبطه بخورد.”

 

بارنت سال گذشته برای دومین سال پیاپی به عنوان قدرتمندترین مدیربرنامه دنیای فوتبال انتخاب شد.

 

رایولا:” من 27 سال است در این کار هستم و در تمام این سال‌ها نماینده بهترین بازیکنان بوده‌ام. این که مردم هنوز رولز رویس، بنتلی، فراری و پورشه می‌خرند، بی‌دلیل نیست. این باید مربوط به کیفیت آنها باشد. اگر بازیکنان به مدیریت من و کارم اطمینان دارند، یعنی کارم را به خوبی انجام می‌دهم؛ چون نمی‌تواند به دلیل ظاهرم باشد. چون آخرین باری که در آینه نگاه کردم خودم هم حاضر نبودم چنین انتخابی برای نمایندگی از خودم داشته باشم.”

بارنت:” من در هشت کشور دفاتری دارم و تنها رسانه‌هایی که به مدیربرنامه‌ها حمله می‌کنند و درباره پول و هر چیزی دیگری تحقیق و بازجویی می‌کنند، رسانه‌های بریتانیایی هستند. من چنین مشکلی در آمریکا، هلند، آلمان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا یا هیچ جای دیگری ندارم. در واقع آنها از کاری که ما انجام می‌دهیم، تعریف هم می‌کنند. البته مینو کاملا از این بحث جداست. هیچکس او را دوست ندارد…”

رایولا:” خدا را شکر، خدا را شکر.”

چیزی که غیرقابل انکار است این است که یک مدیربرنامه باید برای موفقیت در این کار پوست کلفت باشد. اگر بخواهیم به عبارتی قدیمی از جو کی‌نیر (مدافع سابق تاتنهام و برایتون) اشاره کنیم می‌توانیم بگوییم آنها باید مانند “سگ‌ها، کرم‌ها و حیوانات موذی” باشند. خصوصا رایولا که دشمن‌هایی به دلیل نحوه انجام کارش دارد- صریح، مستقیم و مصمم.

رایولا:” وقتی پسر کوچکی بودم، پدرم به من گفت که 50 درصد مردم در زندگی‌ات دوستت خواهند داشت و 50 درصد از تو متنفر خواهند بود. بنابراین من اینجا نیستم که از سوی همه دوست داشته شوم. من اینجا هستم تا از سوی خانواده و بازیکنانم دوست داشته شوم. و بقیه برایم هیچ اهمیتی ندارند.”

شاید باید بپذیریم که پسران معصوم هرگز جایی در این صنعت نخواهند داشت. بارنت و رایولا سرود روحانی مشترکی می‌خوانند و شکی در این نیست چون آنها از پیشینه یکسانی دارند. هر دوی آنها خودساخته هستند و به عنوان مدیربرنامه فوتبال به دنیا نیامده‌اند. استلار دور میز آشپرخانه‌ای در لندن شکل گرفت و رایولا پیشخدمتی در هارلم در هلند بود. خانواده او از منطقه شاعرانه آنگری در بیرون ناپل به هلند رفتند، رستورانی به نام ناپولی افتتاح کرد که رایولای نوجوان، مغرور به ریشه خود، با سروکله زدن با تامین کنندگان مواد اولیه نحوه مذاکره کردن را در آن آموخت. او همچنین با مدیربرنامه‌ها و مدیران باشگاه که به آنجا می‌آمدند ارتباط گرفت و قراردادهایی بر سر یک پیتزا یا یک بشقاب پاستا بست.

 

 

رایولا:” من می‌دانم از کجا آمدم و در چه جهانی زندگی می‌کنم و نمی‌گویم که سخت‌تر از یک کارگر معدن کار کرده‌ام. اما خوش‌شانسی‌ام این است که در محیط و صنعتی کار می‌کنم که به صنعتی چندین میلیاردی تبدیل شده است. بنابراین من مطمئنم مدیربرنامه‌ای در چرخه هست که به اندازه من کار می‌کند و شاید به اندازه من خوب یا بهتر باشد اما دنیایش، دنیای ورزشی‌اش، صنعتش کوچک‌تر است. بنابراین درآمد ما نشان‌دهنده اهمیت صنعت ما و اهمیت موکلان ماست مانند این که شما مدیربرنامه بهترین هنرپیشه جهان یا مدیربرنامه هر شخص دیگری باشید. و مردم برداشت اشتباهی از این موضوع دارند.

بنابراین من دیگر نمی‌بینم که ما مجرم شناخته شویم. من فکر می‌کنم مردم حالا می‌دانند که شرایط چطور است و ما بخشی از این صنعت هستیم چون اگر حتی شما افراد حاضر در حوزه خبر یا بازار نقل و انتقالات که توسط مدیربرنامه‌های بزرگ ترتیب داده می‌شود را از فوتبال بگیریم، فقط فوتبال روزهای شنبه و یکشنبه باقی می‌ماند. شما می‌خواهید از دوشنبه تا جمعه درباره چه موضوع لعنتی‌ای بنویسید؟

این به بخشی از صنعت سرگرمی تبدیل شده که امروزه بسیار بزرگ‌تر از فقط بازی است، مانند صنعت گیم، مانند صنعت نقل و انتقالات و… . این کار آسانی نیست! این کاری جذاب است. کار آسانی نیست. و بله، حضور در محیطی بسیار بسیار درآمدزاست که چنین پولی در اختیار شما قرار می‌دهد اما شما افرادی که در کار خرید و فروش سهام، پول بسیاری به دست می‌آورند را به دلیل میلیاردها دلاری که درمی‌آورند، مورد انتقاد قرار نمی‌دهید. این بخشی از شرایطی است که در آن قرار دارند.”

این دو مدیربرنامه بیش از یک بار به این نکته اشاره کردند که آنها نماینده بازیکنان خودشان هستند، نه هیچکس دیگر و این تنها چیزی است که برای آنها اهمیت دارد؛ و مطمئنا بازیکنان کمی نیستند که دوست دارند با آنها کار کنند.

 

رایولا از زمان حضور زلاتان در آژاکس به عنوان مدیر برنامه او فعالیت می‌کند و رابطه بسیار نزدیکی با او دارد.

 

رایولا:” من حکایتی را برای شما خواهم گفت. از کسی نام نمی‌برم اما باشگاهی بود که نمی‌توانست پاداش بازیکنانش را پرداخت کند. بازیکنان پس از سه ماه به باشگاه رفتند و گفتند گوش کنید، ما نمی‌توانیم دیگر این شرایط را تحمل کنیم، ما مذاکره‌کنندگان حرفه‌ای نیستیم و می‌خواهیم یک مدیربرنامه این کار را برای‌مان انجام دهد. باشگاه به بازیکنان گفت این ایده خوبی است، می‌توانید هر مدیربرنامه‌ای که می‌خواهید انتخاب کنید به جز مینو رایولا. و فکر می‌کنید بازیکنان به هرحال با چه کسی تماس گرفتند؟ من. این بزرگترین تمجیدی بود که می‌توانستند از من داشته باشند.”

بارنت:” این کار ماست. ما آنجا نیستیم تا با مدیرعامل یا مدیران یا مربی دوست شویم. کار ما این است که خواسته‌های بازیکن‌مان را پیش ببریم. اگر هر مدیربرنامه تراز اولی در جهان بگوید همه باشگاه‌ها ما را دوست دارند، ما بهترین مردم دنیا هستیم، من با خودم فکر می‌کنم که باید بیشتر بازیکنان آنها را در اختیار بگیرم.”

رایولا:” من فکر می‌کنم که در ایتالیا به من به چشم یک گناهکار نگاه کنند. فکر می‌کنم در انگلیس چنین نگاهی به من دارند چون بعضی از بازیکنان سابق وقتی درباره پوگبا و منچستریونایتد حرف می‌زنم، کاملا عصبی می‌شوند. اما من همچنین فکر می‌کنم که آنها (بازیکنان سابق) در اعماق وجودشان همیشه فکر می‌کنند لعنتی، دوست داشتم وقتی بازیکن بودم، او مدیربرنامه من باشد.”

می‌توان گفت که منظور او از بازیکنان سابق به طور خاص گری نویل و پل اسکولز هستند. رایولا چنان محافظ خشنی برای بازیکنانش است که واکنش بدی به هرکس که پوگبا را زیر سوال ببرد، نشان می‌دهد. برعکس در بعضی مواقع باعث می‌شود که پوگبا در معرض انتقاد قرار بگیرد؛ خصوصا وقتی در اوایل فصل جاری اعلام کرد که این بازیکن خواهان جدایی است.

پپ گواردیولا چندین درگیری با رایولا داشته است- میراث دوران ناخوشایند ابراهیموویچ در بارسلونا- و سر الکس فرگوسن یک بار این مدیربرنامه هلندی- ایتالیایی را به عنوان آخرین فرد موردعلاقه‌اش در فوتبال معرفی کرد. در همین حال بارنت نیز درگیری‌های با رئال مادرید به دلیل رفتار این باشگاه با بیل داشته است.

رایولا:” انتقاد فرگوسن از من بهترین تعریفی بود که کسی می‌توانست از من بکند. فرگوسن به افراد بله قربان‌گو عادت داشت. تنها چیزی که باید بگویم این است که مالکان باشگاه منچستریونایتد (گلیزرها) با بازگرداندن پل پوگبا پس از جدایی فرگوسن به من گفتند که حق با من بود. چون من نمی‌خواستم پل پوگبا را از آنجا ببرم. او (فرگوسن) به پل پوگبا باور نداشت.

بنابراین وقتی فرگوسن می‌گوید من او را دوست ندارم، این بهترین تمجیدی است که می‌توانم دریافت کنم. مانند این است که سپ بلاتر بگوید او را دوست ندارم. عالی است. حرف فرگوسن برایم اهمیتی ندارد.

این موضوع درباره گواردیولا هم صادق است، من این کتاب را مدت‌ها پیش بستم. همه می‌دانند که من درباره شخص او چه نظری دارم و او می‌تواند نظر شخصی‌اش را درباره من بگوید. در غیر این صورت فکر می‌کنم که او مربی بزرگی است. و شرایط همین است. من برای هیچکسی خفه نخواهم شد. من نظرم را خواهم گفت و فکر می‌کنم این حقم است.”

بارنت:” فکر می‌کنم این خیلی بیشتر باعث نگرانی می‌شد اگر بازیکنی می‌آمد و چیزی درباره مینو می‌گفت.”

رایولا:” من این مشکل را با آقای فرگوسن یا گواردیولا دارم- و فکر می‌کنم حالا در حال تغییر است- که (آنها باور دارند) ما باید از آنها پیروی کنیم چون در غیر این صورت فردا نمی‌توانید معامله‌ای برای بازیکنی با منچستریونایتد انجام دهید. این که هرگز نتوانم معامله‌ای با منچستریونایتد انجام دهم هیچ اهمیتی برایم ندارد. من فرمانبردار آنها نیستم. من مستقلم. ما فقط یک حزب داریم که از آن مراقبت می‌کنیم: بازیکنان خودمان. و تا زمانی که آنها به ما علاقه داشته باشند، کاری که باید را انجام می‌دهیم.”

شاید بخشی از مشکل این باشد که افراد زیادی همیشه نمی‌دانند که کار مدیربرنامه در پشت صحنه شامل چه مواردی است. برای مثال داستان رنسانس لوک شاو در منچستریونایتد و نقش بارنت، زمانی که مشخص شد مورینیو در دوران حضورش در اولدترافورد به این بازیکن اطمینان نداشته است.

مورینیو به ندرت فرصتی را برای اشاره به این موضوع در انتقادهایش در کنفرانس‌های خبری جنجالی از دست می‌داد. اما حالا شاو بهترین فوتبال عمرش را تحت هدایت اوله گونار سولسشر بازی می‌کند و به ترکیب تیم ملی انگلیس برگشته است.

 

بارنت به لوک شاو کمک کرد تا با ماندن در منچستریونایتد، دوران حرفه‌ای‌اش را احیا کند.

 

بارنت: کار من در این موقعیت این است که از حفظ روحیه بازیکنان اطمینان حاصل کنم. ما پشت صحنه تلاش می‌کنم به آنها کمک کنیم بفهمند که مشکل کار کجاست. بخش زیادی از آن شخصی است. ما باید اعتماد به نفس او (شاو) را بازسازی می‌کردیم که کردیم. ما قدم‌های مشخصی برداشتیم. اما لوک مردی بسیار قوی است. او هرگز خیلی خودش را نباخت.

خانواده‌اش از او حمایت کردند و ما باید همین کار را می‌کردیم. ما نگفتیم تو باید از منچستریونایتد جدا شوی، ما باید برویم چون به درآمدزایی نیاز داریم. ما لوک شاو را مجبور به ترک منچستریونایتد نکردیم. او می‌خواست آنجا بماند. و این کاری است که انجام داد. و امروز بازیکن بسیار بزرگی است.

برای مثال شرکت من دو آنالیزور دارد که جز بهترین‌های جهان به حساب می‌آیند و برای بعضی از بزرگ‌ترین باشگاه‌های جهان کار کرده‌اند. ما آنها را (از باشگاه‌ها) گرفتیم تا برای ما کار کنند. سپس با کسی مانند لوک شاو می‌نشینیم و مانند باشگاهی جهانی بازی‌اش را برای خودش تحلیل می‌کنیم. این موضوعی شخصی است که ما برای بازیکنان‌مان انجام می‌دهیم. ما به او نشان می‌دهیم ایراد کار کجاست یا کجا کار درست را انجام می‌دهد.”

این بخشی از کار مدیر برنامه‌ بودن است که به ندرت به آن اشاره شده- و نقطه روشنی که بیش از هرچیزی به چشم می‌آید، خوار شمردن فیفا نیست بلکه ارتباط قدرتمندی است که بین این دو صاحب کسب و کار با بازیکنان‌شان وجود دارد.

وقتی لجن‌پراکنی آغاز می‌شود، همیشه گفته می‌شود که مدیربرنامه‌ها فقط به پول و به طور خاص درصد خودشان اهمیت می‌دهند. اما به نظر می‌رسد که این دو نفر رضایت خاطر زیادی از کمک به بازیکنان درجه اول برای دستیابی به رویاهای‌شان و تبدیل شدن به بخشی از مسیر زندگی حرفه‌ای آنها دریافت می‌کنند.

رایولا:” من همیشه درباره هر تصمیم بزرگ اینطور فکر می‌کنم که اگر پسر خودم بود، چه کار می‌کردم؟”

بارنت:” من در آمریکا صاحب تیمی در NFL (لیگ فوتبال آمریکایی) هستم و کارهایی هم در NBA انجام می‌د‌هم. بیشتر از 75 درصد بازیکنان هستند که در طول دوران حرفه‌ای خود ورشکسته شده‌اند. ببینید ما چطور از بازیکنان خودمان مراقبت می‌کنیم (در فوتبال اروپا). درصد بسیار کمی این ورزش را بدون پول ترک می‌کنند.

به سال 1966 برمی‌گردم که قهرمان جام جهانی شدیم. من باور دارم که هشت یا 9 نفر از آن 11 نفر مجبور به فروش مدال‌ها و جام‌های‌شان شدند یا هنوز مجبورند کار کنند. آنها در این زمینه هیچ پولی به دست نیاوردند. هیچ باشگاهی به آنها کمک نکرد. فیفا به آنها کمک نکرد. هیچکس به این فوق‌ ستاره‌ها کمک نکرد. امروز چیزی به شما خواهم گفت: اگر انگلیس قهرمان جام جهانی شود، هیچکدام از این بازیکنان مجبور به فروش مدال‌های‌شان نخواهند شد. من بخش زیادی از این موضوع را مرهون تلاش مدیربرنامه‌ها می‌دانم چون در آخر ما افرادی هستیم که از آنها مراقبت می‌کنیم.”

رایولا:” من در موقعیت‌هایی قرار گرفته‌ام که ترتیب انتقالی رکوردشکن را دادم و سرمربی پس از دو ماه دیگر حاضر به حرف زدن با بازیکنان نبوده است. حتی رییس باشگاه هم دلیل آن را نمی‌دانست- و این چه اتفاق لعنتی‌ای است؟ چنین چیزی رخ می‌دهد. اتفاقات بد رخ می‌دهند. باید با آن کنار آمد.”

احساس می‌شود رایولا اینجا درباره پوگبا و به طور خاص تجربه شخصی این بازیکن از مورینیو در طول دوران حضورشان در منچستر حرف می‌زند. رایولا ترتیب بازگشت 89 میلیون پوندی پوگبا به اولدترافورد در سال 2016 را داد؛ چهار سال پس از این که این هافبک فرانسوی به عنوان بازیکن آزاد به یوونتوس پیوست. معروف است که رایولا در عوض مبلغی چند میلیونی از این انتقال دریافت کرد. بنابراین آیا او به اندازه کافی در انگلیس مورد تحسین قرار نمی‌گیرد؟

 

جدایی پوگبا از منچستریونایتد، باعث تیره شدن رابطه رایولا و سرالکس فرگوسن شد.

 

رایولا:” بستگی دارد که منظور شما از مورد تحسین قرار گرفتن توسط هواداران باشد یا توسط افراد حرفه‌ای حاضر در فوتبال. چون اگر منظور شما افراد حرفه‌ای باشد، من با بسیاری از مدیران ورزشی، سرمربیان و مربیان حرف زدم و آنها کاملا او را تحسین می‌کنند.

من همیشه می‌گویم که تنها یک حقیقت در همه چیز وجود دارد. این چیزی نیست که من یا شما فکر می‌کنیم، این چیزی است که بازار فکر می‌کند. بنابراین روزی که پل پوگبا دیگر باشگاهی نداشته باشد پس مورد تحسین نیست یا به اندازه کافی مورد تحسین نیست. اما امروز اگر کسی از من بپرسید می‌توانی باشگاهی برای پل پیدا کنی؟ من می‌توانم از خواهرزاده پنج ساله‌ام استفاده کنم تا باشگاهی در سطح بالا برای پل پیدا کند.

بار دیگر 50 درصد مردم شما را دوست دارند و 50 درصد از شما متنفر هستند. شاید ناراحتی از انتقالی بزرگ، داستان عجیب جدایی به عنوان بازیکن آزاد و سپس بازگشت با آن رقم چیزی بود که مردم به آن عادت نداشتند. شاید این موضوع برای مدتی کوتاه او را تحت تاثیر قرارداد. اما من فکر می‌کنم او باید در مجموع مورد تحسین قرار بگیرد. حداقل این را از سوی باشگاه و از سوی سولسشر شنیده‌ام که چنین موضوعی هست. بنابراین این تنها چیزی است که اهمیت دارد.”

شیوع ویروس کرونا روی بازار در این تابستان، از هر دو جنبه قیمت نقل و انتقالات و دستمزد بازیکنان تاثیرگذار است. اما هنوز به نظر می‌رسد که احتمال به سرانجام رسیدن قراردادهایی بزرگ وجود دارد.

بارنت:” این کار سخت‌تر خواهد بود. انتظار سه یا چهار قرارداد بسیار بزرگ از جانب خودم را دارم که رکوردهای بسیاری را خواهد شکست. امیدوارم عملی شوند. فکر می‌کنم انتقال‌های زیادی در انتظار باشگاه‌های کوچک‌تر نباشد. ما بازیکنان بسیار خوبی داریم. شاید کاماوینگا بهترین بازیکن جوان جهان باشد. ما جک گریلیش را داریم. کوناته را در لایپزیش داریم. اما من بیش از 100 بازیکن در اختیار دارم.”

کاماوینگا همین حالا در سن 18 سالگی پس از عملکرد درخشانش برای رن به تیم ملی فرانسه راه پیدا کرده و دو سال پیش به جوان‌ترین بازیکن تاریخ این تیم تبدیل شد.

 

بارنت معتقد است که کاماوینگا می‌تواند به یکی از بهترین بازیکنان دنیا تبدیل شود.

 

بارنت:” کاماوینگا می‌تواند سال آینده در لیگ برتر بازی کند. او تا این حد خوب است. نمی‌دانم که این اتفاق رخ خواهد داد یا خیر. او پیشینه سختی داشته اگر بدانید که به عنوان پناهنده چه شرایطی را پشت سر گذاشته و از جریان سوختن خانه‌اش (در رن) باخبر باشید. او یک بازیکن 18 ساله معمولی نیست. بازی برابر 100 هزار نفر او را نمی‌ترساند. او پسری دوست‌داشتنی است و من فکر می‌کنم به یک فوق ستاره تبدیل خواهد شد.”

البته همه می‌دانند که بزرگترین شکار احتمالا شامل یکی از موکلان رایولاست؛ چرا که هر دو باشگاه شهر منچستر به همراه چلسی در حال بررسی خرید احتمالی هالند از بروسیا دورتموند هستند.

رایولا:” همه درباره هالند اشتباه می‌کنند. او کارهایی را بسیار سریع‌تر از تصور همه انجام داد. هالند جلوی رشد خودش قرار دارد. او از برنامه خودش هم جلو زده است. شاید خیلی محتاط بودم که گفتم اوه نه، بیا به جای هر تیم دیگری به دورتموند بپیوندیم.

این پسر- من و همه 100 درصد مطمئن هستیم- می‌تواند به هر باشگاهی، هرجا که بخواهد منتقل شود و همین حالا در چنین سطحی است. و او می‌توانست این کار را سال گذشته انجام دهد. اما شاید سال گذشته هنوز تیم‌هایی بودند که می‌گفتند اوه، او در ردبول بوده، آیا می‌تواند این کار را در باشگاهی دیگر انجام دهد؟ او از پیش‌بینی خودش سریع‌تر است. بنابراین بله، هالند بحث اصلی است.”

و ترتیب‌دهنده یکی از احتمالا بزرگترین نقل و انتقالات تاریخ بودن چه احساسی دارد؟ هیجان‌انگیز است؟ نیاز به فعالیت زیادی دارد؟

 

 

رایولا:” من امتیاز 25 سال کار در این سطح را دارم. من این بازی را از نظر اقتصادی بیشتر از یک بار تغییر دادم. دیگر از این چیزها هیجان‌زده نمی‌شوم. می‌دانم باید صبر کنم. این زمان صبر کردن و تماشای این است که بهترین کار برای بازیکن چیست. گاهی منفعت بازیکن این است که وقتی همه می‌گویند باید منتقل شود، جایی نرود. و گاهی منفعت بازیکن این است که وقتی همه می‌گویند باید بماند، جدا شود. بنابراین باید ببینیم چه رخ خواهد داد.”

بارنت:” زمان درستی برای یک انتقال وجود دارد. و زمان غلطی هم وجود دارد. و وقتی مدیربرنامه جوانی هستید همیشه این موضوع را تشخیص نمی‌دهید.

من مدت‌ها قبل بازیکن جوانی داشتم که برای تیم معمولی بازی می‌کرد و باشگاه بزرگی پیشنهادی برای او ارائه داد. تماس‌هایی از سوی مربی داشتم و او گفت جاناتان، گوش کن، او استعداد بزرگی است اما حداقل به یک سال دیگر نیاز دارید، او آماده نیست. و من گوش نکردم چون فکر کردم همه چیز را می‌دانم. این پسر می‌خواست برود. انتقال را انجام دادم. و آن پسر به شکل فاجعه‌باری در آن باشگاه شکست خورد. او زندگی حرفه‌ای خوبی در ادامه داشت اما نتوانست به سطحی که باید برسد. این همیشه در ذهن من هست چون حالا می‌دانم که او باید یک سال دیگر می‌ماند.”

رایولا:” این بسیار جالب است. اما اجازه دهید به شما بگویم که من هم تجربه مشابهی داشته‌ام. پیشنهادی از باشگاه بزرگی آمد و ما با پدر بازیکن تصمیم گرفتیم که او یک سال دیگر در تیمش بماند. سپس این پسر دو مصدومیت از ناحیه رباط زانو تجربه کرد و دیگر نتوانست به این حرفه ادامه دهد. پس این مشکل کوفتی زندگی ماست. گاهی فوتبال قطاری در حال عبور است و شما می‌توانید بگویید بیاید سوار قطار بعدی شویم. اما گاهی قطار بعدی‌ای در کار نخواهد بود.”

 

رایولا در تلاش است تا در این تابستان هالند را به یکی از باشگاه‌های بزرگ دنیا منتقل کند.

 

فرض معمول هواداران فوتبال این است که مدیربرنامه‌ها همیشه بازیکنان خود را به تیمی می‌فرستند که بهترین پیشنهاد مالی را ارائه می‌کند. اما این دو نفر تاکید دارند که این گمان درستی نیست.

سپس بارنت داستانی می‌گوید از برنامه‌ریزی در مورد آینده بیل زمانی که در ساوتهمپتون درخشید و بسیاری از باشگاه‌های بزرگ در تلاش برای اغوای او بودند. یکی از گزینه‌ها منچستریونایتد بود، با این که آنها هنوز رایان گیگز را داشتند. پیشنهاد دستمزد تاتنهام کمتر بود اما شانس بیل برای حضور در تیم بیشتر به نظر می‌رسید. پس بیل به آنها ملحق شد.

بارنت:” ما پیشنهادات با قیمت بالاتر را رد کردیم چون پول در آن مقطع چندان مهم نبود. این مسیر حرفه او بود و بهترین موقعیت اهمیت داشت. و این کاری است که با تمام بازیکنان انجام می‌دهیم. پول خواهد آمد. من نهایت احترام را در این زمینه برای مینو قائل هستم، جایی که او بازیکنانش را قرار می‌دهد و نحوه برنامه‌ریزی که دارد. او نابغه است. و این حقیقت است.”

رایولا:” من همیشه می‌گویم نمی‌خواهم فقط حامل چمدان بازیکنم در طول دوران حرفه‌ای او باشم، می‌خواهم چیزی هم در این چمدان قرار دهم. و این فقط پول نیست بلکه تجربه و زندگی است. باید برای گرفتن تصمیم درست تلاش کرد. باور کنید این آسان نیست و مسئولیت زیادی به همراه دارد، این که باید تصمیماتی بگیری که شامل زندگی کسی است.”

ما بیش از یک ساعت حرف زده‌ایم و مکالمه به شکل اجتناب‌ناپذیری به سمت ابراهیموویچ می‌رود.

رایولا:” همه می‌دانند که رابطه من با بازیکنانم بسیار قوی است. زلاتان 20 سال با من بوده بنابراین رابطه با او قوی‌تر هم هست. زلاتان قوی‌تر از چیزی است که حتی خودش بداند. اما من هم آنجا هستم تا از او محافظت کنم و بگویم گوش کن، تو داری از خودت یک احمق می‌سازی، بس کن. این کار من است که به او نگاه کنم و بگویم می‌دانی، این کار را انجام نده.”

هرچند هنوز نه. ابراهیموویچ 39 ساله هنوز برای میلان گل می‌زند و پس از بازگشت هفته گذشته به تیم ملی سوئد برای جام ملت‌های اروپا آماده می‌شود (توضیح مترجم: زلاتان به دلیل مصدومیت، یورو 2020 را از دست داد).

رایولا:” او نیاز دارد سه یا چهار سال دیگر بازی کند. و سپس (با لبخند) هشت سال دیگر هم بازی خواهد کرد که تمام درآمدش به من اختصاص دارد. بنابراین حداقل تا 50 سالگی بازی می‌کند.”

ابراهیموویچ برای شیر خواندن خودش یا اعلام “بازگشت خدا” خبرساز نشده اما اخیرا به دلیل انتقاد از لبرون جیمز درباره اظهارنظرهای سیاسی در خبرها حاضر بوده است.

رایولا:” من غافلگیر نشدم. او باور عمیقی دارد که سیاست و ورزش با هم سازگاری ندارند و ورزشکاران باید مردم را متحد کنند، نه این که باعث جدایی افراد شوند. من 25 سال پیش به زلاتان گفتم تو باید با قوی، قوی و با ضعیف، ضعیف باشی- نه این که قوی با ضعیف یا ضعیف با قوی باشی. این یعنی اگر حرفی برای گفتن داری نمی‌توانی آن را فقط به مربی رده پایین تیم بگویی. باید آن را به کسی مثل سر الکس فرگوسن بگویی. بنابراین او این بار حرفش را به لبرون جیمز زد چون او مشخصا یک اسطوره است. و زلاتان هم همینطور.

زلاتان باور دارد که ورزشکاران نباید با سیاست دم‌خور شوند. او نمی‌خواهد نزدیک یا وارد سیاست شود. و من فکر می‌کنم این درست است چون برای مثال باور دارم که نباید فشاری روی بازیکنان برای تقبیح جام جهانی قطر یا اظهارنظر در این باره باشد. این بازیکنان نبودند که قطر را برای میزبانی جام جهانی انتخاب کردند. آنها عضو فیفا نیستند. بنابراین چرا باید حالا اظهارنظرکنند در حالی که فقط می‌خواهند بهترین عملکردشان در بالاترین سطح که جام جهانی است به نمایش بگذارند؟”

می‌بینید که او اینجا چه کار کرد؟ ما به موضوع فیفا برگشتیم. یا همانطور که رایولا آنها را توصیف می‌کند، “سازمان غیرشفاف و عجیبی که به دلایلی که برای همه قابل درک است در سوییس قرار دارد”.

این جایی است که مکالمه از آن آغاز شد و جایی است که باید پایان بیاید (بارنت خیلی هم درست نگفت زمانی که به ما هشدار داد که ممکن است نتواند حرف‌ها را قطع کند) و چیزی که اینجا واضح است این است که این دو مرد حالا اتحادی را تشکیل داده‌اند که هرگز در گذشته نداشتند و پیگیر اتفاقاتی هستند که در تحقیقات ادامه‌دار اف‌بی‌آی از هیئت حاکمه فوتبال جهان رخ خواهد داد.

رایولا:” آمریکایی‌ها پیش از این ما را پس از جنگ جهانی دوم نجات دادند. آنها ما را با بازداشت افرادی در فیفا نجات دادند و حالا فکر می‌کنم با توجه به سیستم آمریکایی، آنها اجازه خواهند داد همه ببینند که فیفا شبکه‌ای قدیمی از قدرت است که دیگر جایی در جامعه مدرن ندارد.”

بارنت:” اگر ما مجبور شویم برای جنگیدن با این قوانین جدید به دادگاه برویم پس همین کار را می‌کنیم. ما بهترین وکلا را داریم. ما امیدواریم که بهترین هیئت قضات را در انگلیس داشته باشیم و فیفا را برای جنگیدن بابت حقوق خودمان به دادگاه خواهیم کشاند. این حرفی است که در حال حاضر می‌زنیم چون این مضحک است که آنها هر قانون و مقرراتی را تصویب کنند بدون این که بدانند درباره چه چیزی حرف می‌زنند.”

 

عنوان اصلی مقاله: Mino Raiola and Jonathan Barnett, an audience with two super agents نویسنده: Daniel Taylor و  James Horncastle نشریه / وبسایت: The Athletic زمان انتشار: 29 مارس 2021
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *