بحران در هیئت مدیره، مشکلات مالی و تاثیر مسی؛ چه بر سر بارسا آمده؟

مدیران باشگاه توانستند تا جولای دوام بیاورند و یک فصل دیگر را نیز سپری کنند اما این تنها کاری بود که آنها انجام داده بودند. تمام امیدها برای کسب لالیگا از بین رفته است.

هفت‌یک– همزمان که سرود بارسلونا در ورزشگاهی که مانند چشمان بازیکنان تیم خالی و بی‌رمق بود طنین انداخت، لیونل مسی اولین بازیکنی بود که از زمین خارج شد و به تنهایی به سمت تونل رفت. تقریبا نیمه شب آخرین روز مالی سال بود و این سال هم به پایان رسیده بود. مدیران باشگاه توانستند تا جولای دوام بیاورند و یک فصل دیگر را نیز سپری کنند اما این تنها کاری بود که آنها انجام دادند. تمام امیدها برای کسب لالیگا از بین رفته است. 10 روز قبل جرارد پیکه قهرمانی در این رقابت‌ها را ” بسیار سخت ” توصیف کرده بود. حالا تساوی 2-2 برابر اتلتیکو مادرید که سومین تساوی در 4 بازی اخیر بود، این امر را تقریبا غیرممکن کرد.

در آن سوی زمین سرخیو بوسکتس درباره احتمالات صحبت می‌کرد و این چیزی است که بازیکنان وقتی حرف دیگری ندارند، آن را به میان می‌آورند. بارسلونا وقتی در صدر جدول بود و هنوز گزینه مشخصی نداشت، تصمیم به اخراج ارنستو والورده گرفت. شش ماه گذشته و حالا آنها با یک بازی بیش‌تر از رئال مادرید یک امتیاز از این تیم عقب‌تر هستند و در رده دوم ایستاده‌اند. پنج بازی باقی مانده و هیچ‌کس انگیزه و اشتیاقی برای این دیدارها ندارد. اما این حتی بدترین قسمت ماجرا هم نیست. ناکامی، با این‌که هنوز قطعی نشده، یک چیز است و سقوط چیز دیگری است. حس تسلیم مدت‌هاست که در این تیم رخنه کرده و ضربه وقتی وارد شده بود که آنها در صدر ایستاده بودند و عملکرد خوبی داشتند.

 

اخراج والورده و انتخاب ستین، یکی از چندین تصمیم بحث‌برانگیز مدیران بارسلونا در چند ماه اخیر بود.

 

مدیران بارسا به دلایل مالی، تصمیم به فروش آرتور به یوونتوس گرفتند و به جای او، پیانیچ، بازیکنی که 7 سال از ستاره برزیلی مسن‌تر است  را به خدمت گرفتند.

 

وقتی سوت پایان بازی به صدا درآمد، ستین به سمت نیمکت برگشت، چند کاغذ را برداشت و چند لحظه همان‌جا ایستاد. هدایت بارسلونا برای مردی که از مریدان یوهان کرویف است، اصلا آنطور که تصور می‌کرد، پیش نرفت. با این حال نمی‌توان گفت که او به طور کامل شگفت‌زده شده چون کرویف نیز درگیری‌هایی داشت و ستین می‌دانست که گزینه اول بارسلونا نبود. او مشکلات خودش را داشت اما بیش‌تر مشکلات تیم به پیش از حضور او برمی‌گشت. دلیل این اتفاق نیز این بود، این مشکلات فقط مربوط به تیم نبود بلکه مربوط به باشگاه است.

آنتوان گریزمان، سومین بازیکن گرانقیمت تاریخ باشگاه بارسلونا، در دیدار برابر اتلتیکو تنها چهار دقیقه فرصت حضور در زمین را پیدا کرد. عثمان دمبله، دومین خرید گرانقیمت این تیم، در فهرست نبود. او بار دیگر مصدوم شده و زندگی حرفه‌ای در کاتالونیا از کنترل خودش و سایرین خارج شده است. فیلیپه کوتینیو، گرانقیمت‌ترین خرید باشگاه، نیز به صورت قرضی در بایرن مونیخ حضور دارد چون آنها موفق به فروشش نشدند. او خیلی زود بازخواهد گشت و باشگاه بار دیگر سعی می‌کند از شرش خلاص شود و به یک نقشه دیگر نیاز خواهد داشت.

کوتینیو قرار بود جانشین آندرس اینیستا شود، همانطور که آرتور ملو به عنوان جانشین ژاوی به بارسلونا پیوسته بود. اما آرتور روز دوشنبه به یوونتوس رفت و در حالی‌که هنوز گرمکن ورزشی بارسا را بر تن داشت به تورین سفر کرد. به هرحال عجله داشتند. بارسلونا مدعی شد که یوونتوس با قراردادی به ارزش  72 میلیون یورو به‌علاوه بند پاداش افزوده 10 میلیون یورو این بازیکن را به خدمت گرفته اما این انتقال درواقع یک معاوضه بود که میرالم پیانیچ را به نوکمپ منتقل کرد؛ اقدامی مربوط به حسابرسی که از خود این بازیکنان خلاقانه‌تر بود و دلیلش نه فوتبالی، بلکه مالی بود. این تصمیمی بود که اعضای هیئت مدیره برای فرار از بدهکاری به دلیل کسری بودجه گرفتند؛ هرچند این نجات و فرار مقطعی به قیمت کاهش و به تعویق انداختن مشکلات‌شان تا یک روز دیگر بود.

این بازیکنان تنها جانشینان شکست خورده و تنها برنامه‌‌های به سرانجام نرسیده نیستند. نیمار، بازیکنی که قرار بود در کنار لیونل مسی بازی کرده و در نهایت جانشین او شود، باید حالا رهبری تیم در میدان را بر عهده می‌گرفت. اما صبر او تمام شد و بارسلونا نتوانست جلوی جدایی این بازیکن در سال 2017 را بگیرد. از آن زمان آنها در مارپیچی از شکست و نوستالژی گرفتار شدند و استیصال آنها را به نقطه‌ای رساند که تلاش کردند بار دیگر او را به نوکمپ برگردانند اما پول کافی نداشتند.

 

قرار بود نیمار بعد از مسی، ستاره اصلی بارسا باشد اما ستاره برزیلی نتوانست نفر دوم بودن در نوکمپ را تاب بیاورد و راهی پاری‌سن‌ژرمن شد.

 

از آن بدتر این بود که درآمد 222 میلیون یورویی از فروش این بازیکن مدت‌ها قبل خرج شد؛ حتی با این‌که یکی از مدیران تاکید کرد که این کار به اندازه‌ای غیرمسئولانه بود که آنها باید به همین دلیل استعفا می‌دادند. هیچ‌کس این کار را نکرد. هرچند کسی به دلیل این اتفاق حاضر به استعفا نشد اما شش مدیر در بهار امسال از تیم جدا شدند به این معنا که 11 نفر از 21 عضو هیئت مدیره که حکم مدیریت جوزپ ماریا بارتومئو را به امضا رسانده بودند، از این تیم جدا شدند. 4 مدیر ورزشی و به همین تعداد مدیر روابط عمومی نیز در این جمع بودند. آغاز این اتفاقات به پیش از این دوران برمی‌گشت. لوییس سوارز، ایوان راکیتیچ و مارک آندره ترشتگن در سال 2014 جذب شدند. بارسلونا از آن زمان 28 بازیکن را با ارزش تقریبی یک میلیارد یورو جذب کرده است. آنها کسانی بودند که به تیم اضافه شدند-شکست در متقاعد کردن یک مهاجم برای پیوستن به این تیم به داستانی کمدی تبدیل شد-و هیچ‌کدام از آنها موفقیت کاملی نداشتند.

انتقال هیچ‌کدام از این بازیکنان کار آسانی نبود بنابراین باشگاه تصمیم گرفت تعدادی از آنها را به فروش برساند و در این بین همیشه بازیکنانی که باید به فروش می‌رسیدند، قرار نداشتند. آردا توران تا چهارشنبه صبح بازیکن بارسلونا بود. او در سه سال اخیر در هیچ دیداری با پیراهن این تیم به میدان نرفت. گریزمان در نهایت یک سال دیرتر از آنچه قرار بود به این تیم پیوست و با توجه به این‌که هیچ جای مشخصی در ترکیب تیم برای او وجود نداشت، امیدهای اولیه بر باد رفت.

ستین سه شنبه شب در پاسخ به این سوال که چرا بازیکن فرانسوی را در دقیقه 90 به میدان فرستاد، گفت آلترناتیو او این بوده که این بازیکن را به هیچ وجه به میدان نفرستد. او علاقه‌اش به حفظ سوارز و لیونل مسی در میدان را به سایر بازیکنان توضیح داده و نتیجه گرفت که حضور گریزمان در میدان، بدون “بی‌ثبات کردن” تیم، کار دشواری بود. نمی‌شد نکته مهم‌تری از حرف‌های او برداشت کرد.

بازیکنان این تیم همه با هم پا به سن گذاشته و ضعیف‌تر شده‌اند؛ حداقل درون زمین. آنها هنوز در بیرون از زمین قدرتمند هستند. آنسو فاتی 17 ساله و ریکی پوچ 20 ساله است. آنها شاید آینده بارسلونا باشند اما بسیاری از بازیکنانی که در کنار آنها هستند، به گذشته بارسا تعلق دارند. پیکه، سوارز، مسی و ویدال 33 سال دارند، راکیتیچ 32 ساله است و بوسکتس و آلبا نیز 31 ساله هستند. و هنوز هم مسئولیت تیم بر دوش آنهاست.

 

آیا مسی در ایجاد وضعیت فعلی بارسلونا بی‌تقصیر است؟

 

مسئولیت تیم بیش از همه بر دوش لیونل مسی قرار دارد، این باری است که او همیشه از آن استقبال نمی‌کند اما هرگز آن را انکار نکرده و نباید هم این کار را بکند. او شاهد گذران دوران اوج زندگی حرفه‌ای‌اش بدون کسب یک جام اروپایی در 5 سال اخیر بوده است. این بازیکن باید گاهی به دور و برش نگاه کند و ببیند چه کاری انجام داده که مستحق چنین اتفاقی باشد. در واقع شاید این سوال، بیش از آنچه در ابتدا به نظر می‌رسد، سوال مناسبی باشد. احترام و تحسینی که متوجه او است، همه چیز را تحت سلطه درآورده و این‌که یک فرد شجاع بخواهد برای اولین بار آن را زیر سوال ببرد، خالی از مشکل نخواهد بود. اگرچه خیلی زود یک نفر باید این کار را انجام دهد.

مشکلات چنان بر همه چیز سایه انداخته که بسیاری از آنها در این مطلب جا نمی‌شود و شرایط به اندازه‌ای بد است که غضب مسی نیز علنی شده است. اختلاف بازیکنان و هیئت مدیره بر سر کاهش دستمزدها از همین موارد بوده است. رسوایی بارساگیت که در آن باشگاه متهم شد که پشت صفحاتی بوده که به شخصیت‌های مخالف و بازیکنان خودی حمله می‌کرده نیز از دیگر اتفاقاتی است که عصبانیت مسی را در پی داشته است. مسی از اریک آبیدال، مدیر ورزشی تیم، به دلیل مقصر دانستن بازیکنان درباره جدایی والورده انتقاد کرد. توانایی این مربی در سرپوش گذاشتن بر تنش‌ها تا زمانی که از این تیم جدا نشد، مشخص نبود و شاید حالا بسیاری دلتنگ او باشند.

او کاریزمای واضحی نداشت اما این ویژگی در وجودش بود. هدایت این تیم- این باشگاه – به آن اندازه که بسیاری تصور می‌کنند، آسان نیست. جمله معروف والورده ” همین است که هست ” بود که انتقادات بسیاری را به دنبال داشت اما اگر این حرف او درست باشد، چه؟ اگر تصمیم ژاوی، کومان و پوچتینو برای رد پیشنهاد هدایت بارسا درست بوده باشد، چه؟

ستین این مسئولیت را پذیرفت. او کاری والورده را دیده بود و شاید خیلی زود بفهمد چرا والورده چنین کاری کرد. اختلاف نظرات خیلی راحت در بارسلونا شکل می‌گیرد و با فشاری که همه را احاطه کرده، گسترده می‌شود. شواهد در سلتا نشان می‌داد که مسی، سوارز و راکیتیچ ظاهرا ادر سارابیا، دستیار ستین، را نادیده می‌گیرند. خبرها حاکی از بحث و جدل در رختکن بود. مدیرعامل تیم دوشنبه شب به خانه ستین رفت.

سرمربی بارسلونا در کنفرانس خبری‌اش صحبت‌های دور از انتظاری را مطرح کرد و با خودبینی شگفت‌آوری گفت: ” من هم بازیکنی نبودم که کنترل کردنم کار آسانی باشد. باید وجدان خودم را آزاد کنم. مشکلی با تایید این موضوع که این شرایط جدید است، ندارم و در آن لحظاتی هستم که چیزهای بسیاری را درمی‌یابید. آرام آرام کارهایی که می‌خواهید انجام می‌دهید. همه باید برای منفعت تیم کمی از خودگذشتگی داشته باشیم و این شامل بازیکنان نیز می‌شود. این یک تیم است و باید مانند یک تیم نیز عمل کند.”

 

بسیاری معتقدند که ستین از وزن کافی برای کنترل رختکن بارسلونا برخوردار نیست.

 

پراکندگی بازیکنان بارسلونا در هنگام وقت استراحت وسط بازی، نشانه‌ای از مشکلات درونی این تیم تفسیر شد.

 

مطرح کردن این حرف شاید آسان باشد اما عکس‌هایی از سه شنبه شب این صحبت‌ها را یک بار دیگر به ذهن متبادر می‌کند و شاید حتی تصویری از جایی که آنها در حال حاضر قرار دارند نیز به ما بدهد. بازیکنان اتلتیکو در جریان کولینگ برک همگی مانند یک تیم دور دیه‌گو سیمئونه حلقه زده بودند. اما بازیکنان بارسلونا پراکنده بودند.

بعضی از بازیکنان نیمکت نشین در کنار زمین پرسه می‌زدند، بقیه در جایگاه نشسته بودند. در بین آنها آرتور نیز حضور داشت که به تازگی برای نجات هیئت مدیره از بحران خودساخته و در شب بازی اتلتیکو به یوونتوس فروخته شد. مدیرعامل برای تماشای این بازی حاضر نشده بود. دیداری که در آغاز آن هنوز شانس کسب قهرمانی وجود داشت و با از بین رفتن احتمالی این شانس به پایان رسید. با به صدا درآمدن سوت پایان هر یک از بازیکنان به راه خودشان رفتند. مسی اولین بازیکنی بود که از زمین خارج شد. گریزمان که احساس تحقیر شدن داشت نیز آخرین نفر بود. او در تیم رقیب هنوز دوستانی دارد که می‌خواست با آنها صحبت کند.

عنوان اصلی مقاله: Boardroom turmoil, troubling finances and Messi's influence: why Barcelona are a mess نویسنده: Sid Lowe نشریه / وبسایت: گاردین زمان انتشار: جولای 2020
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *