
دربارۀ آندونی ایرائولا: از بیلبائو و بیلسا تا بورنموث و هاروکی موراکامی
هفتیک- وقتی پیروز نمیشوید، زمان از حرکت میایستد. آندونی ایرائولا در ۱۵ ساعت اول حضورش در فوتبال انگلیس شرایط سختی داشت.
این مربی اهل باسک در ژوئن ۲۰۲۳ مثل معمایی به فوتبال انگلیس آمد و بسیاری از افراد حتی پیش از آن که با پرچم قرمز و مشکی به عنوان مربی جدید درخشان بورنموث عکس بگیرد هم علاقهای به او نداشتند. گری اونیل، مربی محبوب پیش از او، فصل قبل مانع از سقوط تیم از لیگ برتر شده بود و ایرائولا در فاصله چند ماه بعد با بدبینی، انتظارات بالا و تقویم سختی روبرو بود و این در حالی بود که اینیگو پرز، دستیارش، به دلیل مشکلات ویزا که در نهایت هرگز هم حل نشد در کنارش حضور نداشت.
اواخر اکتبر و دهمین بازی او در لیگ بود، پیش از آن که ایرائولا طعم پیروزی را بچشد.
او حالا به فورفورتو میگوید:« من هرگز نگران اعتماد باشگاه به خودم نبودم- همه چیز بیشتر به تردیدهای خودم مربوط بود. همیشه احساس میکردم که باشگاه از من حمایت میکند. آنها کسانی بودند که وقتی میباختیم، دادههایی را در اختیارم قرار میدادند که بگویند عملکرد خوبی داشتیم!»
ایرائولا قرار بود این بعدازظهر به کشتی تفریحی برود اما هوا برنامههای دیگری داشت. در عوض، تقریبا یک سال پس از اولین پیروزی برابر برنلی، سرمربی بورنموث فورفورتو را برای گفتگویی به دفترش دعوت کرد، جایی که چهار دیوارش این احساس را منتقل میکردند که انگار در آنجا در طول ۱۲ ماه پیش از آن بسته بوده است.
بازخورد اول نسبت به انتظاری که وجود داشت کمی ناهمگون بود. برای مردی که فوتبالش بر پایه پرس از جلو بنا نهاده شده، انتظار میرفت که ایرائولا کمی… پر حرارتتر باشد. هیچ آتش قابل توجهی پشت چشمانش نبود: در عوض، انرژی لطیفی را به نمایش میگذاشت که مطمئناً اگر بازیکنانش در زمین چنین کاری کنند آنها را نخواهد بخشید. او باملاحظه و مودب بود و از کشیده شدن مکالمه به روی چمن در حالی که مشغول صحبت درباره غذای تاپاس یا دوران بزرگ شدنش بودیم، استقبال کرد. اگر خودبزرگبینیای هم در او وجود دارد، به خوبی مخفیاش میکند.

بورنموث در این فصل هم نتایج خیلی خوبی گرفته و در رتبه ششم جدول لیگ برتر قرار دارد.
ایرائولا شانه بالا میاندازد:« طبیعی است که وقتی به اینجا آمدم، اکثر مردم من را نمیشناختند. من هرگز در طول دوران کارم مربی تیم بزرگی نبودم- هر بار به جایی جدید و به خصوص کشوری جدید میروید باید ثابت کنید که به آنجا تعلق دارید. من به تیمی آمده بودم که فصل بسیار خوبی با گری [اونیل] داشت، آنها نجات پیدا کرده بودند و همه ما دیدهایم که این کار چقدر سخت است. اما من با ایده تلاش برای اجرای ایدههای خودم به این تیم آمدم. باید اعتماد همه را به دست میآوردم.»
چنین ایدههایی در طول ۱۶ سال دوران حضورش در فوتبال بزرگسالان که او را از بیلبائو به بیگ اپل (لقب باشگاه نیویورکسیتی)، از شاگردی والورده به شاگردی ویرا برده و در این بین با ال لوکو (لقب مارسلو بیلسا) هم کار کرده، و همچنین داستانهای نوآر و امتحان حقوق شکل گرفته بود. او با صبوری میگوید:« کمی زمان برد اما فصل گذشته خیلی خوب پیش رفت.»
ایرائولا در کنار میکل آرتتا، اونای امری و خولن لوپتگی یکی از چهار مربیای است که این فصل لیگ برتر را در حالی شروع کرد که در گوشه کوچکی از ایالت باسک به دنیا آمده است. هم تیمیهایش در فوتبال جوانان شامل آرتتا، سرمربی درخشان آرسنال و ژابی آلونسو است که بایرلورکوزن را در فصل ۲۴-۲۰۲۳ بدون شکست به قهرمانی بوندسلیگا رساند و قهرمان جام حذفی آلمان هم شد. چیزی در آب خیپوزکوآ وجود دارد.
ایرائولا میگوید:« این تصادفی است اما واقعا لذتبخش است. تنها دلیلی که منطقی به نظر میرسد این است که میکل، ژابی و حتی اونای… هیچکدام ما بازیکنانی فیزیکیای نبودیم. ما نیاز به درک درست بازی داشتیم تا بتوانیم خوب بازی کنیم. شاید همین به تبدیل شدنمان به سرمربی کمک کرد.»
مدتها پیش از حضور در بورنموث، مربیگری برای ایرائولا در کشوری دیگر شروع شد. وقتی که هنوز ۳۶ ساله نشده و به تازگی بازنشسته شده بود، ایرائولا از فرصتی غیرمعمول در ساحل شرقی مدیترانه در آ.ا.ک لارناکا در قبرس در سال ۲۰۱۸ استفاده کرد.
او اظهار داشت:« من حتی مطمئن نبودم که میخواهم سرمربی شوم، فقط میخواستم امتحانش کنم. برایم مهم نبود که در کجای جهان و چه دستهای است، فقط میخواستم خودم را به چالش بکشم و ببینم که آیا میتوانم خودم را در این محیط با این انتظارات تصور کنم-میخواستم بدانم آیا میتوانم چیزهایی که در ذهنم هست را اجرایی کنم.»
شانس به نفع جسارت او پیش نرفت. ایرائولا درست مانند شروعی که در بورنموث داشت به مشکل خورد و نزدیک به دو ماه حتی یک پیروزی هم کسب نکرد. برخلاف بورنموث، اخراج شد. او در واکنش به این اتفاق میگوید:« اگر چنین چیزهایی را امتحان نکنی، اگر اشتباه نکنی، هرگز متوجه نخواهی شد. حالا با نگاه به گذشته، هنوز فکر میکنم که تصمیمم برای رفتن به آنجا درست بود.»
این تصمیم از شخصیت مردی که تقریبا تمام طول دوران بازیاش را در باشگاه اتلتیک در بیلبائو سپری کرد دور بود. شاید بعضی افراد معتقد باشند که بیلبائو محیطی منزوی و بسته به واسطه خط مشی معروفش در استفاده از بازیکنان با ریشه یا ارتباط باسکی دارد. او هرگز به جدایی فکر نکرد.
با این حال، چشمان ایرائولا در سال ۲۰۱۱ و زمانی که با مارسلو بیلسا هم مسیر شد باز شد- حتی با این که ال لوکو در ابتدا تردیدهایی درباره این مدافع راست داشت. ایرائولا میخندد:« او بلافاصله به من گفت که چه فکری درباره من دارد. به یاد دارم که در بازی اسپانیا برابر ایتالیا در ترکیب ثابت بودم. فقط در ۴۵ دقیقه اول بازی کردم، بازی خوبی نبود و مارسلو از من عصبانی شد. حتی با این که این بازی برای اتلتیک نبود، او میخواست که من بهتر باشم و انتظار عملکرد بهتری را داشت.»

ایرائولا در ابتدای کار با بیلسا نیمکتنشین شد اما رفتهرفته توانست اعتماد این مربی سختگیر آرژانتینی را به دست بیاورد.
بیلسا ایرائولا را در دو بازی اول لالیگا نیمکت نشین کرد و به او گفت که شرایط فیزیکی لازم برای بازی در سبک پر انرژی و فعالانه او را ندارد. تلاش خستگیناپذیر این بازیکن در اواسط سپتامبر نظر ال لوکو را تغییر داد. ایرائولا در ۵۲ بازی از ۵۷ بازی باقی مانده اتلتیک در فصل ۱۲-۲۰۱۱ در ترکیب اصلی تیمش به میدان رفت و در فینال کوپا دل ری و لیگ اروپا بازوبند کاپیتانی این تیم را بر بازو بست. ایرائولا میگوید:« وقتی برای مارسلو بازی میکند باید به انتظار بالایش عادت کنید. من مجبور شدم برای اولین حضورم در ترکیب صبر کنم و برای به دست آوردن اعتمادش تلاش کردم.»
این انتظارات و خواستهها در نهایت روی سبک فلسفه او هم تاثیر گذاشت. او اضافه میکند:« من فقط صداقت فوتبال مارسلو را دوست داشتم. او باختن به تیمی بهتر را میپذیرفت اما میخواست فوتبال منصفانه باشد. او از در معرض خطر قرار دادن بازیکنانش یا این که آنها بخواهند فضاهای بزرگی را پوشش دهند، نمیترسید و به تمامی بازیکنانش جسارت میداد چون بازی به این شکل برابر حریفان قدرتمند آسان نیست. من سعی کردم بعضی از این کارها را در کنار تمرینات و برنامههای تاکتیکی در خودم حفظ کنم.»
بنابراین، ترک ایالت باسک برای اولین بار در سن ۳۲ سالگی و پیوستن به نیویورک سیتی اف سی در سال ۲۰۱۵ چقدر متفاوت بود؟
او میگوید:« همه چیز کاملا عوض شد! ما در بیلبائو دوست بودیم، بعضی از آن بازیکنان را ۲۰ سال بود که میشناختم و سپس به کشوری متفاوت و لیگی متفاوت رفتم که بازیکنان جوانی از آمریکای جنوبی، بازیکنانی از آمریکا و بازیکنان بزرگی در اواخر دوران فوتبالشان در آن حضور داشتند.»
بازیکنان از این بزرگتر نمیشدند: ایرائولا از دفاع جدا شد تا در خط میانی در کنار بازیکنانی مانند آندرهآ پیرلو و فرانک لمپارد بازی و موقعیتهایی را برای داوید ویا فراهم کند. او اظهار داشت:« من همچنین با جک هریسون بازی کردم. این تجربهای دوست داشتنی بود چون ریتم بازی آهستهتر بود و من به عنوان بازیکن شماره شش در میانۀ زمین حضور داشتم و شروع به فکر کردن به عنوان یک مربی کردم و این که چطور آنها میتوانند به صورت کلی روی یک تیم تاثیرگذار باشند. من تحت هدایت مربی خوبی مانند پاتریک ویرا هم بودم. بسیار یاد گرفتم و آن یک سال و نیم برایم ارزش زیادی داشت.»
ایرائولا در سال ۲۰۱۶ بازنشسته شد و پیش از تجربه حضورش در لارناکا به مدت دو سال از فوتبال دور بود. او که از تجربهاش در قبرس ناامید و دلسرد نشده بود در فصل ۲۰-۲۰۱۹ به تیم تازه صعود کرده دسته دومی میراندس رفت و این باشگاه را به دومین حضورش در نیمه نهایی کوپا دل ری در تاریخ ۹۲ سالهاش رساند و در این مسیر برابر حریفانی مانند سلتاویگو، سویا و ویارئال از دسته اول غلبه کرد. رایو وایهکانو پس از یک فصل با او تماس گرفت.
این انتخابی بینقص بود. رایو و بیلبائو ارتباطی عمیق با جامعهشان دارند، تا جایی که لقب رایو “ال اورگویو دلا کلاسه اوبرِرا”(el orgullo de la clase obrera) به معنای افتخار طبقه کارگر است. از ایرائولا پرسیدیم که آیا سرمربیگری در باشگاهی با هویتی مشخص فراتر از فوتبال برای او مهم و ارزشمند است. او سرش را تکان میدهد:« با چنین برداشتی موافقم، بله. احساس تعلق واقعا برای من مهم است، هرجایی که باشم. در بورنموث هم احساس خوش شانسی دارم. دورست (Dorset) بسیار زیباست و من چند جای زیبا در این اطراف را شناختهام.»
ایرائولا به ما میگوید که در حال سازگار کردن خودش با جامعه است، هرچند وقتی پای غذا وسط بیاید، شاید منتقدی بیرحم باشد، با توجه به این که تعداد رستورانهای درجه یک با ستاره میشلین در ایالت باسک بیشتر از هر جای دیگری در دنیا است. او لبخند میزند:« استاندارد من خیلی بالاست!»
او خیلی سریع بحث را به فوتبال برمیگرداند:« جایگاهها و ردههای لیگ شاید فرق کرده باشد اما من همیشه از بازیکنانم میخواهم که اول به صورت تیمی فکر کنند، حتی با این که درک میکنم که این بازیکنان میخواهند در طول دوران فوتبالشان دستاوردهای بزرگی داشته باشند.»
اگر شرایط به شکلی متفاوت پیش میرفت، شاید او دنبالهروی بیلسا در لیدز میشد، پس از آن که پیشنهادهایی در فوریه ۲۰۲۳ و زمانی که این تیم یورکشایری در حال نبرد برای بقا در لیگ به دنبال جدایی جسی مارش بود، دریافت کرد. در نهایت، خاوی گارسیا هدایت آنها را برعهده گرفت و فقط دو ماه بعد سم آلاردایس جانشین او شد و لیدز سقوط کرد. ایرائولا میگوید:« این گزینهای بود که مطرح شد. صادقانه با رایو وایهکانو صحبت کردم و تصمیم گرفتیم که ترک این باشگاه در میانه فصل تصمیم خوبی نیست- حتی با این که شرایط خوبی داشتیم. زمانبندی درستی نبود.»
کارآگاه دورست
ایرائولا که از مدرک حقوقش دست کشید تا فوتبالیست شود، در خانه از کارش حرف نمیزند. ظاهراً همسر و فرزندانش علاقهای به این ورزش ندارند: گاهی حتی نمیدانند که بورنموث در آخر هفته با چه تیمی بازی دارد. ایرائولا دوست دارد با خواندن داستانهای کارآگاهی و جنایی هاروکی موراکامی، نویسنده معروف ژاپنی، استراحت کند.
مهارت بزرگ او عادی جلوه دادن است. هفت بازی او برای تیم ملی اسپانیا با قهرمانی لاروخا در سه تورنمنت همزمان شد و ایرائولا میپذیرد که رقابت بسیار شدید بود. فوتبال هم علاقهای مانند هر علاقه دیگری است، مانند کتاب خواندن، فرهنگ آسیایی یا گشت و گذار در دورسِت. او ارزش سختکوشی و هیجانی که از ارنستو والورده یاد گرفت و بزرگترین تاثیر مربیگری روی او در اوایل دوران حضور در اتلتیک را داشت، میداند اما با آن به عنوان مبنایی حداقلی برای بازیکنانش رفتار میکند.

ارنستو والورده بیش از هر مربی دیگری روی ایرائولا تاثیر گذاشت.
او در بورنمورث خیلی زود شیفته چیزی شد که دید. او میگوید:« تیم را دیده بودم و میدانستم بازیکنانی هستند که میتوانند کارهایی که از آنها میخواهم را انجام دهند.» این در بعضی موارد به معنای درخواست از بازیکنان برای انجام کارهای ناآشنا اما به شکلی است که خیلی هم کار عجیب و بزرگی به نظر نرسد.
ایرائولا اظهار داشت:« انتظارات هر مربی تغییر میکند و نیازهای هر پست در ساختار تاکتیکی متفاوت است. شاید شما وینگر خوبی در سیستم مشخصی باشید اما شرایط در سیستم ما فرق کند.»
رایان کریستی که وینگر خوبی بود اما به بازیکنی برای بازپس گیری توپ تبدیل شد، نمونهای در این موضوع است. ایرائولا میگوید:« او قدرت فیزیکی، درک تاکتیکی و کیفیت لازم در هنگام تصاحب توپ برای بازی به عنوان شماره هشت را داشت. با دانگو، فکر کردیم که او میتواند در پست مدافع کناری راحت باشد- حتی لوئیس (کوک) عادت داشت جلوتر بازی کند اما حالا به عنوان هافبک دفاعی راحتتر است و خیلی خوب بازی میکند.»
جای تعجب داشت که بازیکنان برای درک این وضعیت و پیدا کردن جایشان به زمان نیاز داشتند. با این حال، این درک ناگهانی برابر ادی هاو که سرمربی سابق بورنموث بود، صورت گرفت.
ایرائولا میگوید:« دیداری که همه چیز در آن تغییر کرد برابر نیوکاسل در خانه بود. ما آنها را ۰-۲ شکست دادیم، خیلی خوب بازی کردیم و با توجه به حریف، اولین دیداری بود که در آن عملکرد کاملی را به نمایش گذاشتیم. همه چیز پس از آن به سود ما پیش رفت.»
اعتماد به نفس از آن لحظه اکتشاف در تیم سرازیر شد. بورنموث در این مسیر با نتیجه ۱-۳ برابر شفیلد یونایتد به پیروزی رسید و چند دقیقه با بردن استون ویلا فاصله داشت که گل مساوی دیرهنگام اولی واتکینز مانع شد، پس از آن هم با نتیجه ۰-۲ کریستال پالاس را شکست داد. درخشانترین بازی در جریان کسب ۱۹ امتیاز از ۲۱ امتیاز ممکن بین اواسط نوامبر و انتهای سال میلادی، پیروزی ۰-۳ برابر منچستریونایتد بود که اولین برد این تیم در اولدترافورد به حساب میآمد. ایرائولا میگوید:« بازی با یونایتد مهر تاییدی بر این بود که میتوانیم این کار را برابر حریفان قدرتمند و در ورزشگاههای سختی مانند اولدترافورد انجام دهیم. این یک پیروزی بسیار خوب در ورزشگاهی بود که هر بازیکنی دوست دارد در آن بدرخشد.»
در اواسط فصل بود که چشمانداز تیم از رفتن رو به پایین به رفتن رو به بالا تغییر کرد. او اضافه میکند:« ما از منطقه سقوط دورتر میشدیم و به نظر میرسید که در حال حرکت رو به بالا هستیم. به دنبال چالش دیگری بودیم و خیلی زود درباره رسیدن به رکورد این باشگاه در لیگ برتر که ۴۶ امتیاز بود حرف زدیم و بیصبرانه منتظر شکستنش بودیم. این چیزی بود که بازیکنان به آن فکر میکردند. هر سال میخواهیم بهتر باشیم. هرچند این کار با توجه به کیفیت لیگ به شکلی باورنکردنی دشوار است…»

جدایی سولانکه در تابستان،چالش بزرگی برای ایرائولا ایجاد کرد.
بورنموث با ۴۸ امتیاز فصل را به پایان رساند اما شرایط در شب شروع فصل جدید با جدایی دومینیک سولانکه، بهترین گلزن این تیم، با پیوستنش به تاتنهام دشوارتر شد. این باشگاه انتظار علاقه دیگران به او را داشت. ایرائولا میگوید:« احتمال جدایی او همیشه زیاد بود. نه فقط پس از گلهایی که به ثمر رساند، بلکه عملکردش در فصل گذشته هم خیلی خوب بود. او ثبات خیلی خوبی داشت.»
اما این قدر دیرهنگام در تابستان؟ ایرائولا میگوید:« او به یورو دعوت نشد و این کمکی به ما نکرد- چنین اتفاقی باعث شد که متقاعد کردن او برای ماندن دشوار شود.» با وجود از دست دادن چنین مهاجم کاملی، ایرائولا از این انتقال استقبال کرد- بیشتر از همه به خاطر سولانکه.
او اظهار داشت:« بخشی از وجود شما به عنوان مربی هست که مشخصاً دوست ندارید او را از دست دهید چون کارتان سختتر میشود اما بخشی از شما هم هست که میخواهد او به سطح بالاتری برود، عملکرد خوبی داشته باشد و تحسینی که شایستهاش است را دریافت کند. هرچند او برای تاتنهام بازی میکند اما همه ما هنوز تشویقش میکنیم و از این که به تیم ملی برگشته است، خوشحال هستیم.
این چالشی برای همه ماست. ما باید نه فقط گلهای او، بلکه هر کاری که برای ما انجام میداد را با بازیکنان متفاوتی پر کنیم. همه باید تلاش کنند و سهمشان را ادا کنند.»
اوانیلسون به عنوان بازیکن شماره ۹ جدید جانشین دقیق و کاملی برای او نیست. بورنموث تکامل پیدا کرده و حالت عادی جدیدی را یافته است. ایرائولا میگوید:« حالا تیمی متفاوت هستیم. بدتر؟ بهتر؟ خواهیم دید اما قطعا تیمی متفاوت هستیم.»
ادی، مرد خوب
ایرائولا سالها بود که بورنموث را میشناخت. زمانی که هنوز سرمربی رایو بود، ادی هاو را کمی پس از این که ورزشگاه ویتالیتی را پس از سقوط این تیم در سال ۲۰۲۰ ترک کرد به شام دعوت کرد. مربی سابق بورنموث در حال دنبال کردن کار دیهگو سیمئونه در اتلتیکو مادرید بود و یک هفته بیشتر با ایرائولا در پایتخت اسپانیا به عنوان بخشی از تور گشتن دور اروپا ماند.
ایرائولا لبخند میزند:« ما تجربه خیلی خوبی داشتیم. او را از قبل در بورنموث میشناختم. آنها منبع الهام خوبی برای ما در رایو به خاطر خلق موقعیت و ضربات آزادشان بودند- این که فرصت صحبت با دیگر مربیان را داشته باشی بسیار خوب است.»
آیا هاو توصیهای به ایرائولا پس از حضورش در بورنموث کرد؟ او اظهار داشت:« هاو به من پیام داد و آرزوی موفقیت کرد اما خیلی با هم حرف نزدیم. او پیش از آن به نیوکاسل رفته بود و وقتی در باشگاه دیگری مربی هستید، خیلی به هم پیام نمیدهید!»

ایرائولا از زمان حضور در رایو وایکانو رابطه خوبی با ادی هاو، سرمربی وقت بورنموث، داشت.
شاید آنها در حال حاضر رقیب باشند اما نادیده گرفتن دستاوردهای فوقالعاده هاو در بورنموث غیرممکن است. سکوهایی استیو فلچر گواهی بر ریشههای مدرن این باشگاه است که به یاد مردی نامگذاری شده است که گلی را به ثمر رساند که این تیم را در سال ۲۰۰۹ در اوایل دوران حضور هاو به عنوان سرمربی در لیگ فوتبال حفظ کرد. ایرائولا سرش را تکان میدهد:« هر روز دربارهاش میشنوم. با استیو، تامی الفیک و شوان کوپر کار میکنم- آنها سالها به عنوان بازیکن در بورنموث حضور داشتند و هر بار که به ورزشگاهی جدید میرویم یا بازی دوستانه داریم، داستانهایی درباره بخشی از باشگاه که من نمیشناسم دارند.
وقتی اول به اینجا آمدم، سعی کردم تا جایی که میتوانم درباره تاریخچه این باشگاه یاد بگیرم. هواداران ۱۵ یا ۲۰ سال قبل که باشگاه در شرایط بدی بود این چیزها را به خاطر داشتند و همراهی کردن و تبدیل شدن به بخش کوچکی از این روایت وقتی در لیگ برتر هستید احساس خوبی دارد.»
از گریمزبی در لیگ دو تا داشتن مایکل بی جوردن به عنوان بازیگر هالیوود، تهیه کننده و یکی از مالکان این باشگاه که اکران اختصاصی برای بازیکنان ترتیب داد- ایرائولا میگوید:« او تیم را دنبال میکند و حالا همه بازیکنان را میشناسد.» – این برای بورنموث سورئال است.
فورفورتو این سوال را مطرح میکند که این باشگاه از اینجا به کجا میرود، خود ایرائولا میتواند به کجا برود. کلمۀ ترسناک آینده با بالا رفتن ابروهای ایرائولا و لبخندش همراه میشود.
او لبخند زد و در حالی که سفر به تعویق افتادهاش با کشتی احتمالاً از پس ذهنش عبور کرده است، گفت:« به عنوان یک سرمربی حتی نمیتوانید اهداف میان مدت داشته باشید. حتی اگر هر فصل پیشرفت کنید، گاهی کافی نیست.
باید با پیشرفت بقیه هم سازگار شوید. هر چند فصل بیشتری که بتوانیم در لیگ برتر بمانیم، شانس این که فاصلهمان با تیمهایی که بالاتر از ما هستند را کم کنیم، بیشتر است.»
با این وجود ایمان و باوری کمرنگ مسیری طولانی را طی کرد و بورنموث باورش را به او در اوایل فصل گذشته و زمانی که دیگران تردیدهایی داشتند که پس از ۱۵ ساعت نگرانی و هراس تشدید شده بود، حفظ کرد. آندونی ایرائولا مطمئنا حالا از حمایت همه برخوردار است.