خاطرات شگفت‌انگیز جام جهانی: آن روز در ماراکانا (1950)

پیش از آخرین دیدار، برزیل با اختلاف زیادی بخت اول قهرمانی بود. آنها از همان ابتدا در چنین شرایطی بودند. علاوه‌بر میزبانی، برزیل با فتح کوپا آمه‌ریکای 1949، قهرمان آمریکای جنوبی بود. آنها با زدن 46 گل در هشت مسابقه جام قهرمانی را فتح کردند؛ از جمله با پیروزی 1-5 مقابل اروگوئه.

هفت یک- دوشنبه 17 ژوئن 1950 بود و صفحه اول نشریه منچستر گاردین هنوز به تبلیغات آبونمان و طبقه‌بندی شده اختصاص می‌یافت. وسایل لباسشویی خانگی جدید بندیکس را در فرد داوس، جاده 90 لندن، منچستر خریداری کنید. خانم نیوگراش از خیابان پرنسس، بلکبرن ارائه خدمات ترجمه آلمانی/ لهستانی با نرخ قابل توجه؛ مرکز آتش‌نشانی لنکشایر به دنبال فروش فوری موتور آتش نشانی لیلند در سال 1930، با مشخصات 55 اسب بخار، بدون ضمانت‌نامه ضمیمه، فروش بدون ضمانت کیفیت، انجمن شهر هیچ مسئولیتی را در قبال هرگونه احتراق مکانیکی غیر قابل توضیح نمی‌پذیرد.

حتی با در نظر گرفتن طرح‌های خاص روزنامه‌های سنتی، یکی از بزرگ‌ترین داستان‌های روز نادیده گرفته شده بود. گزارش اصلی این نسخه در صفحه پنجم به اندازه کافی مهم بود: گزارشی از نبرد تائه جون، اولین طغیان بزرگ جنگ کره که یک ماه پیش از آن آغاز شده بود. اما چند داستان مهم دیگر هم وجود داشت: سه قایق بادبانی در طوفانی در نزدیکی بیریدلینگتون گرفتار شدند. صاعقه به خانه‌ای در ویگان برخورد کرد. انجمن مهندسان برق یورکشایر بعد از عدم توافق با هیئت مدیره موسسه ملی زغال سنگ، فرمان اعتصاب صادر کرد. 1.39 اینچ باران در هال بارید.

و بعد از همه اینها، در گوشه پایین، یک گزارش کوتاه پنج پاراگرافی از بزرگ‌ترین، دراماتیک‌ترین، و پر سروصداترین مسابقه فوتبالی که تا آن موقع انجام شده بود…

” تمام رکوردهای حضور تماشاگران تا آن روز، در ریو دوژانیرو برای دیدار قهرمانی جهانِ برزیل و اروگوئه شکسته شد: بیش از 160 هزار نفر در ورزشگاه حضور یافته و مبلغی معادل حدود 120 هزار پوند پرداخت کردند. بیش از پنج هزار پلیس با حمایت یگان‌های ویژه ارتش، نیروی دریایی و نیروی هوایی مستقر شده و همه اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از تکرار صحنه‌های مانند حوادث پنجشنبه گذشته که در آن دو نفر جان باخته و بیش از 260 نفر به دلیل شتاب در مستقر شدن در ورزشگاه مجروح شدند، رعایت شد. پلیس برای آخرین‌بار از مردم خواست تا برای استقبال از تیم‌ها و یا جشن گرفتن هنگام گلزنی، آتش بازی نکنند. آنها فروش پرتقال و نوشابه غیر الکلی را ممنوع کردند، زیرا اینها می‌توانند به‌مثابه سلاح‌های دستی برای هر فردی باشند که با تصمیم داور مخالف است.

اما درخواست پلیس نادیده گرفته شد. هنگامی‌که برزیلی‌ها وارد میدان شدند، هزاران وسیله آتش‌بازی و موشک که ورود هر دو توسط پلیس ممنوع شده بود، روشن شد. ابرهایی از کاغذهای رنگی روی سکوها پخش شد. هزاران نفر با شور و شوق پرچم‌های کوچک برزیل را تکان داده و فریاد “برزیل، برزیل، برزیل” سر دادند.” اما این اروگوئه بود که برنده شد- با نتیجه دو بر یک- و هنگام نواخته شدن سوت پایان، بازیکنان برزیل که انتظار داشتند با رسیدن به قهرمانی، مدال طلا و هزاران پوند به عنوان پاداش دریافت کنند، به‌آرامی، با سرهایی که به پایین افتاده بود، زمین را ترک کردند.

 

آمار رسمی تعداد تماشاگران دیدار برزیل- اروگوئه را 170 هزار نفر ثبت کرده‌اند اما گفته می‌شود آن روز 210 هزار نفر در ماراکانا شاهد آن فینال تاریخی بودند

 

زن‌ها با غم و اندوه روی سکوهای بتنی سفید و آبی نشسته بودند و گوینده استادیوم به‌قدری مبهوت بود که فراموش کرد که نتیجه بازی دیگر جام بین اسپانیا و سوئد و تعیین‌کننده رتبه‌های پایین‌تر را اعلام کند. پزشکان ورزشگاه 169 نفر را به دلیل مشکل عصبی و موارد دیگر تحت درمان قرار دادند. شش نفر به دلیل ابتلا به بیماری جدی‌تر به بیمارستان منتقل شدند.”

بخشی از این گزارش کلمه به کلمه در وسط بخش ورزشی در صفحه ششم به همراه اطلاعات تکمیلی از یک جشن سامبا به نام برزیل پیروز، که پخش نشد، تکرار شد، و اخباری از بازیکنان خوشحال اروگوئه که داور مسابقه جورج ریدر از انگلیس را هنگام زدن سوت پایان در آغوش کشیدند. کل گزارش همین بود. هیچ جزئیاتی در مورد خود بازی وجود نداشت. باید این موضوع را بپذیریم؛ گاردین خبر را خراب کرده بود!

اما اگر بخواهیم منصفانه در نظر بگیریم، ما فاصله زیادی با نشریات دیگر داشتیم. نشریه تایمز این داستان غم‌انگیز را در انتهای ستون ششم صفحه هفت، متنی هفت خطی بدون جزئیات، در زیر نتایج مسابقات سانداون، دانکستر و همیلتون و اخبار مربوط به بازی دوستانه راگبی بین یک تیم انگلیسی در تور نیوزلند کار کرده بود.

(صرفا جهت یادآوری، انگلیس با نتیجه 0-30 پیروز شده بود، یک نتیجه بزرگ با توجه به وضعیت زمین.) روزنامه دیلی میرر خبر را تحت عنوان “جام جهانی فوتبال” در صفحه 12، در بخش کوچکی که هیچ جزئیاتی از این مسابقه ارائه نشده بود، منتشر کرد اما لااقل بخش مربوط به برزیل مغرور را با استفاده از نت‌های موسیقی رنگی و مشخص کرده بود. آنها شاعرانه پیش بینی کرده بودند:” این احتمالا به سامبای سکوت معروف خواهند شد.” منصفانه باید گفت روزنامه دیلی اکسپرس به این مسابقه در صفحه اول خود اشاره کرده بود، هرچند که فقط در یک بخش چهار خطی در انتهای ستون عنوان شده بود و باقی مطلب در مورد دعوت شدن از هارولد گیمبلت مرزعه‌دار، بازیکن کریکت سامرست، به تیم تستی انگلیس بعد از 11 سال غیبت. پوشش نشریات بریتانیایی از آنچه در کل تاریخ فوتبال تبدیل به پرمخاطب ترین مسابقه شده بود، مانند کریکت نبود. ما آن‌قدر هم به این رقابت‌ها علاقمند نبودیم.

جام‌های جهانی تیم‌هایی بهتر، بازیکنان بزرگ‌تر و مهارت‌های سطح بالاتری را به ارمغان آوردند، بیش‌تر آنها با تکیه بر رشد مدرنیته و رنگی‌شدن رسانه‌ها برای اضافه کردن زرق، برق و شکوه، مورد توجه قرار گرفته‌اند. اما جام جهانی 1950 برزیل برای ما مجموعه‌ای از شگفت‌انگیزترین داستان‌ها را به ارمغان آورد.

ایتالیا، مدافع عنوان قهرمانی، به دلیل ترس از پرواز پس از رخ دادن فاجعه سوپرگا (توضیح مترجم: سقوط هواپیمای حامل بازیکنان تورینو در سال 1949)، با کشتی به برزیل رفت و با حذفی زودهنگام، خیلی زود به خانه برگشت. تیم آماتور سوئد، بدون مثلث میلانی Gre-No-Li (توضیح مترجم: گونار گرن، گونار نوردال و نیلز لیندهولم ستاره‌های سوئدی میلان در اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50 بودند که با سوئد، قهرمان المپیک 1948 لندن شدند)، به هر ترتیب توانستند به جمع چهار تیم نهایی راه پیدا کنند. انگلیس با نتیجه 1-10 آمریکا را شکست داد. هورا!

در مراسم افتتاحیه که در آن 21 تفنگدار به سوی آسمان شلیک کردند، ماراکای تازه‌ساز غرق در باران بود. حتی تیم‌هایی که به این رقابت‌ها راه پیدا نکرده بودند نیز در ساختن داستان‌های این جام نقش داشتند. هند از پوشیدن کفش امتناع ورزیده و در نتیجه توسط فیفا از رقابت‌ها کنار گذاشته شد. اسکاتلندی‌ها از مغزشان استفاده نکردند و بعد از دوم شدن در مرحله مقدماتی پشت سر انگلیس، از حضور در رقابت‌ها خودداری کردند (توضیح مترجم: علی‌رغم اینکه دو تیم می‌توانستند از مرحله گروهی مربوط به تیم‌های بریتانیایی در جام جهانی حضور پیدا کنند، فدراسیون فوتبال اسکاتلند اعلام کرد تنها در صورتی به برزیل می‌روند که در گروه خود اول شوند).

و سپس نوبت به آخرین بزرگ‌ترین داستانی که جام جهانی تاکنون روایت کرده، فرا می‌رسد، شرح کاملی مانند طوفان کتاب مقدس، نسخه نهایی یک تراژدی ورزشی هم طراز با آثار شکسپیر. بازی تعیین‌کننده جام جهانی 1950، بین برزیل میزبان و اروگوئه کوچک همسایه، البته از نظر فنی، دیدار فینال نبود: این دیدار تنها آخرین بازی از دور نهایی خنده‌دار و چهار تیمیِ بود که در آن همه تیم‌ها باید به مصاف یکدیگر می‌رفتند؛ چیزی که بوروکرات‌های فیفا درکی از آن نداشتند. اما سرنوشت آنها را نجات داد و با رقم خوردن این فینال، آنها از شر تصمیم خنده‌دار خلاص شدند.

 

مراسم رونمایی از جام ژول‌ریمه پیش از رقابت‌های جام‌جهانی 1950 برزیل

 

به لطف نحوه رقم خوردن نتایج چهار دیدار اول دور نهایی، نتیجه دیدار برزیل- اروگوئه تبدیل به مشخص‌کننده قهرمان کل مسابقات شد؛ در حالی‌که عملکرد بهتر برزیل مقابل دیگر تیم‌های حاضر در این گروه چهار تیمی، یعنی سوئد و اسپانیا، بدان معنا بود که آنها با تساوی هم به قهرمانی می‌رسیدند. با نگاه به پشت سر، می‌بینیم که این پیش‌بینی، ظاهرا به سود برزیل، احتمال داستان‌سرایی را افزایش داد، و به همین ترتیب مسابقه‌ای که از نظر تئوری می‌توانست کم هیجان‌تر به پایان برسد، به یکی از دراماتیک‌ترین 90 دقیقه‌های تاریخ فوتبال تبدیل شد.

پیش از آخرین دیدار، برزیل با اختلاف زیادی بخت اول قهرمانی بود. آنها از همان ابتدا در چنین شرایطی بودند. علاوه‌بر میزبانی، برزیل با فتح کوپا آمه‌ریکای 1949، قهرمان آمریکای جنوبی بود. آنها با زدن 46 گل در هشت مسابقه جام قهرمانی را فتح کردند؛ از جمله با پیروزی 1-9 برابر اکوادور، برتری 10-1 مقابل بولیوی، برتری بزرگ 0-7 در بازی با پاراگوئه (نزدیک‌ترین رقیب آنها در یک تورنمنت لیگ مانند). و برتری 1-5 … بله، درست حدس زدید، اروگوئه.

با این حال رقابت‌های جام جهانی 1950 برای برزیل ساده نبود و آنها در همان مرحله گروهی دچار لغزش‌هایی شدند. آنها با دریافت گل در دقایق پایانی مقابل سوئیس به تساوی 2-2 رضایت دادند. معلوم نیست که اگر سر رایکو میتیچ، کاپیتان یوگسلاوی بعد از برخورد به جسم آهنی رها شده در ماراکانای نیمه ساخته، زخمی نمی‌شد و آغاز بازی را از دست نمی‌داد، می‌توانستند در دیداری دشوار برای تعیین تیم صعودکننده برابر یوگسلاوی به پیروزی 2-0 برسند یا نه؟

اما تیم تحت هدایت فلاویو کاستا بالاخره این مسیر را طی کرد، و به دور نهایی چهار تیمی که تا آن زمان بی‌سابقه بود، راه یافتند. آنها در اولین بازی این مرحله 1-7 سوئد را مغلوب کرده و در دومین بازی اسپانیا را 1-6 شکست دادند. مثلث آدِمیر، چیکو و زیزینیو در خط حمله برزیل آتش‌بازی به راه انداخته، از هر زاویه‌ای به سوی رقبا می‌تاختند، گل‌های فراوانی آنها ویترینی 90 دقیقه‌ای از تکنیک‌های دلپذیر، تغییر مسیرهای ظریف، دریبل‌های مارپیچ، ضربات آکروباتیک، والی‌های بی‌رحمانه، ضربات سر رعدآسا و ضربات تمام‌کننده جذاب بود. بر اساس افسانه‌ها- چون دوربین‌های تلویزیونی وجود نداشت – یکی از چهار گل آدمیر مقابل سوئد در شرایطی زده شد که او توپ را بین پاهایش نگه داشته و از بالای سر دروازه‌بان سوئد عبور داد. نمایش سلسائو چیزی جز سامبایی هماهنگ نبود.

اما از سوی دیگر اروگوئه در شرایطی به این دیدار رسیده بود که آخرین بازی آنها در این مرحله تاثیرگذار و تعیین‌کننده بود. با برتری 0-8 مقابل بولیوی، تنها بازی آنها در تورنمنتِ ناهماهنگ مضحک- فیفا بعد از انصراف اسکاتلند و هند نتوانست برنامه‌ریزی دوباره‌ای انجام بدهد (توضیح مترجم: فیفا برای پر کردن جای خالی اسکاتلند، هند و ترکیه، از پرتغال، ایرلند و فرانسه دعوت کرد. تنها فرانسه این دعوت را پذیرفت اما در نهایت آنها نیز از حضور در این رقابت‌ها سر باز زدند)- این باعث شد حالا آنها مهیای رقابت با رقبای آماده‌تری شوند (اسپانیا و سوئد تیم‌های ضعیفی نبودند و نتایج آنها برابر برزیل فقط نشان از قدرت برزیل داشت.) اروگوئه در اولین بازی مقابل اسپانیا، به سختی جنگید تا به یک تساوی برسد، کاپیتان سرسخت آنها اوبدولیو وارلا، در دقایق پایانی گل تساوی‌بخش را به ثمر رساند؛ گلی که بیشتر نشانه عزم راسخ آنها بود تا مهارت‌های فردی. آنها سپس در 13 دقیقه پایانی به دو گل نیاز داشتند تا شکست تلخ مقابل سوئد را به پیروزی لحظه آخری تبدیل کنند. به نظر می‌رسید نباختن به برزیلی رویایی غیرقابل دسترس است، و به لطف امتیاز از دست دادن در جریان تساوی مقابل اسپانیا، آنها به پیروزی احتیاج داشتند. موفق باشید، بچه‌ها!

اروگوئه بدون ابزار لازم به سمت قلمروی شیر می‌رفت. ماراکانا مملو از توقع و انتظار بود. چاپ صبح روزنامه O Mundo تیتر زد:” برزیل قهرمان 1950!” یک جشن سامبا، برزیل پیروز، شرایط تحت کنترل بود، گروه موسیقی آماده نواختن در لحظه‌ای بود که برزیل به موفقیت دست می‌یافت. شهردار ریو با غرور و ستایش خطاب به ترکیب کاستا گفت:”شما، بازیکنانی هستید که در کم‌تر از چند ساعت دیگر از سوی میلیون‌ها نفر از هموطنان به عنوان قهرمان استقبال می‌شوید! شما که هیچ رقیبی در کل نیمکره ندارید! شما که بر هر رقیب دیگری غلبه خواهید کرد! شما که من از همین حالا به عنوان قهرمان خطاب می‌کنم!” جمعیت 173 هزار و 850 نفری که رکورد رسمی جهانی است- اما درحقیقت به 210 هزار نفر نزدیک‌تر- زمان را در جوی همچون یک مهمانی شاد سپری می‌کرد. برزیل! برزیل! برزیل!

تقریبا 100 اروگوئه‌ای نیز در بین جمعیت حضور داشتند. موفق باشید، بچه ها! و هنگامی‌که سوت آغاز به صدا درآمد، برزیلی‌ها از تله‌ها فرار می‌کردند، زیزینیو با سرعت تمام به سمت محوطه اروگوئه حرکت می‌کرد و یک کرنر را به دست آورد که مستقیما درون محوطه شش قدم توسط فریاکا دور شد. در حالی‌که 180 ثانیه گذشته بود، آدِمیر دو ضربه را به سمت روکه ماسپولی، درون دروازه اروگوئه زده بود. چند دقیقه بعد، ضربه آزاد ژایر با فاصله کمی به بیرون رفت.

به نظر می‌رسید دیر یا زود دروازه اروگوئه باز خواهد شد: با برتری 1-7 برابر سوئد، 1-6 برابر اسپانیا، 1-5 مقابل اروگوئه در کوپا آمه‌ریکا سال قبل، دروازه اروگوئه حالا در دقایق ابتدایی آماج ضربات مسلسل‌وار قرار گرفته بود. اما این همه داستان نبود، و ممکن است توضیح دهد که چرا اروگوئه به‌سادگی تسلیم نشد. برای شروع، اروگوئه‌ای‌ها، حداقل در ذهن خود، هنوز مدافع عنوان قهرمانی جهان بودند. آنها در دوره 1930 قهرمان شدند، در ادامه از حضور در مسابقات 1934 و 1938 به دلیل مشکلات سیاسی خودداری کردند. پس این‌گونه، آنها هنوز هم در رقابت‌های جام جهانی بی‌شکست بودند- و به همین ترتیب، شکست به‌منزله از دست دادن عنوان قهرمانی آنها بود. برزیل کیست؟

اروگوئه همچنین سه تا از بهترین بازیکنان دنیا را در ترکیب خود داشت: آلبرتو شیافینو، مهاجم نوک، آلسیدس جیجیا، وینگر و اوبدولیو وارلا، هافبک مسلطِ (و فوق‌الذکر) باکس تو باکس. این سه بازیکن فوتبال در عرصه باشگاهی برای پنارول بازی می‌کردند؛ باشگاهی که آمار گلزنی فوق‌العاده‌ای به ثبت رسانده بود. به‌طور متوسط​​، آنها در هر بازی لیگ موفق به زدن میانگین 4.5 گل شده بودند. هر سه بازیکن پنارول نقش زیادی در رقم خوردن نتیجه نهایی مسابقه داشتند.

 

آگوست، کاپیتان برزیل و اوبدولیو وارلا، کاپیتان اروگوئه، در مراسم ابتدای بازی. جورج ریدر بریتانیایی قضاوت بازی را برعهده داشت و آرتور الیس و میشل هم کمک‌های او بودند.

 

همچنین باید گفت که شرایط برزیل مانند آن تیم قهرمان آمریکای جنوبی و پیروزی 1-5 سال قبل برابر اروگوئه فوق‌العاده به نظر نمی‌رسید. از زمان آن پیروزی بزرگ در کوپا آمه‌ریکا، دو تیم سه بار دیگر به مصاف هم رفتند که اروگوئه در یک بازی 3-4 پیروز شده و دو بازی دیگر را با نتایج نزدیک واگذار کرده بود. همچنین سبک فوتبالی برزیل با آن قهرمان کوپای سال 1949 شده بود، مفید اما قدیمی بود: آنها تنها در بازی نهایی خود مقابل نزدیک‌ترین رقیب خود، پاراگوئه برای قهرمانی در سیستم لیگ مانند این مسابقات، فقط به یک تساوی احتیاج داشتند، اما 1-2 مغلوب شده و مجبور شدند در دیدار پلی‌آف دوباره به مصاف همان رقیب بروند. البته برزیل در آن دیدار 0-7 پیروز شد، اما این ماجرا نشان می‌داد که این برزیل درخشان می‌تواند در روزهای پایانی تورنمنت‌ها به دلیل داشتن استرس فلج‌کننده نمایش ضعیفی ارائه دهد.

برزیل در نیمه اول تیم برتر میدان بود. آنها 17 ضربه به سمت چهارچوب داشتند، آدمیر زننده پنج تای آنها بود، که بهترینش یک ضربه سر محکم روی ارسال چیکو بود که روکه ماسپولی، دروازه‌بان اروگوئه، به شیوه‌ای فوق العاده در حالی‌که کمرش به سمت عقب قوس برداشته بود، توپ را از زیر دیرک درآورد. برزیل نتوانست به گل برسد. اما این نیمه آن‌گونه که بعدها در ذهن‌ها مانده، یک طرفه نبود. جیجیا مشکلات زیادی از جناح راست برای برزیل ایجاد و باعث شده بود بیگوده، مدافع چپ برزیل- به معنی دقیق کلمه، سبیل!- در منطقه بازی‌اش اسیر شود. در این بین، علی‌رغم همه تسلط برزیل، این اروگوئه بود که درواقع بهترین موقعیت گلزنی را ایجاد کرد؛ جایی‌که ضربه عمر میگِز هشت دقیقه قبل از پایان نیمه اول، به تیرک دروازه برزیل برخورد کرد. 10 دقیقه قبل، ضربه روبن موران – که اولین بازی ملی خود را در فینال جام جهانی(!) انجام می‌داد- یک فرصت گلزنی را از دست داد و در مقابل دروازه خالی، توپ را از بالای تیر افقی به بیرون زد.

اما لحظه تعیین‌کننده این نیمه در دقیقه 28 فرا رسید، وقتی بیگوده که در جدال پیاپی با جیجیا بود، روی بازیکن رقیب مرتکب خطا شد؛ یک خطا خشن. وارلا که در همان نزدیکی حضور داشت، با سرعت بیش‌تری نزدیک شد و دوستانه دستی روی سر بیگوده کشید، سپس یک ضربه کوچک نیز کنار گوش مدافع حریف زد. “سبیل” (بیگوده) عصبانی شد. جورج ریدر، داور انگلیسی، با توجه به این‌که با دو فرد بزرگسال سروکار داشت، به آنها گفت که هر دو دست از این کار احمقانه کشیده و دست بدهند. بازیکنان با بی‌میلی یکدیگر را در آغوش می‌گیرند، و به نظر می‌رسید بیگوده بسیار ناراحت و عصبانی شده است. وارلا در حالی‌که دور می‌شد، جلوی پیراهن آبی آسمانی‌اش را در مشت گرفت؛ ژستی که با آن، ثبت یک پیروزی کوچک را جشن گرفت؛ پیروزی کوچکی که می‌توانست عواقب بزرگی به همراه داشته باشد.

 

روکه ماسپولی، دروازه‌بان اروگوئه، یکی از موقعیت‌های برزیل را با نوک انگشت از بالای تیر افقی به بیرون فرستاد

 

برزیل نیمه دوم را نیز به سبک نیمه نخست آغاز کرد؛ ضربه زیزینیو مستقیما در اختیار ماسپولی قرار گرفت. سرانجام دو دقیقه بعد از شروع این نیمه، آنها پیش افتادند. آدمیر، در وسط زمین، فریاکا که فرار خوبی در سمت راست داشت را پیدا کرده، با یک پاس به سمت مخالف او را صاحب توپ کرد. رودریگز تلاش کرد با گرفتن شانه چپ فریاکا مانع حرکت او شود، اما به موقع موفق به انجام این کار نشد. فریاکا ضربه نه چندان خوبی به سمت گوشه پایین سمت چپ زد. قطعا ماسپولی می‌توانست چنین ضربه‌ای را بگیرد، اما توپ از کنار او وارد دروازه شد، به یک‌باره دروازه‌بانی که- در نیمه اول فرم فوق العاده‌ای داشت- دور از انتظار ظاهر شد.

برزیلی‌ها که با یک تساوی هم قهرمان می‌شدند، حالا با یک گل پیش بودند و جام را در دستان‌شان احساس می‌کردند. وارلا، بسیار زیرکانه با کمک داور درگیری شدیدی پیدا کرد. قطعا آن صحنه آفساید بود، اما بعدها مشخص شد او این کار را کرده تا زمان گرفته شده و فریادهای 200 هزار هوادار، کمی از دشواری شرایط کم کند. اروگوئه اکنون برای فتح جام جهانی به دو گل نیاز داشت و زمان زیادی برای هدر دادن وجود نداشت. بنابراین وقتش رسیده بود وارلا مانیفستش را بیان کند. قبل از شروع دوباره بازی، او به هم تیمی‌اش رودریگز آندراده گفت:” بگذار فریاد بزنند. در عرض پنج دقیقه استادیوم مانند یک قبرستان شده و سپس فقط یک صدا شنیده می‌شود. صدای من!”

تقدیر این است که این ورزشگاه درنهایت درست مثل یک قبرستان به نظر برسد؛ هرچند که حساب و کتاب زمانی وارلا کمی بلندپروازانه بود. اروگوئه در پاسخ به گل دریافتی با ذهنیتی مثبت کارش را آغاز کرد؛ شوت شیافینو تقریبا بلافاصله پس از شروع مجدد با فاصله کمی به بیرون رفت و جیجیا شروع به زدن چند دریبل سریع کرد.. اما این برزیل بود که تا آستانه زدن گل دوم بازی نیز پیش رفت، آدمیر درست بعد از گذشت یک ساعت، به سرعت وارد محوطه جریمه شد و توسط خوان کارلوس گونزالس به زمین افتاد. زمان‌های مختلف، استانداردهای مختلف: درحالی‌که خود بازیکن برای اعلام ضربه پنالتی فریاد می‌زد، حتی گزارشگران رادیوی برزیلی نیز اعتراف کردند که اگرچه “این حرکت … خشونت زیادی داشت” اما “قانونی” هم بود.

در دقیقه 63 ضربه ایستگاهی ژایر با فاصله کمی از بالای دیرک دروازه ماسپولی عبور کرد. این آخرین هجوم مهم برزیل پیش از تغییر فضا و رخ دادن اتفاق وحشتناک بود. کاستا، سرمربی تیم ملی برزیل، با دیدن پیش افتادن تیمش، به بازیکنانش دستور داد تا کمی عقب بنشینند؛ به این امید که اروگوئه به شدت حمله کرده و پشت مدافعان حریف فضا برای ضدحملات مرگبار ایجاد شود. نقص این طرح این بود که اروگوئه اینقدر خوب بود که از این طریق ضربه نخورد. وارلا که حالا وظایف دفاعی کم‌تری داشت، برای اضافه شدن به حملات به سمت جلو حرکت می‌کرد. در دقیقه 66 او در سمت راست به جیجیا پاس داد و او بود که بیگوده را به راحتی پشت سر گذاشت و سپس توپ را به دیرک نزدیک‌تر ارسال کرد، جایی‌که شیافینو جلوتر از یوونال حرکت کرده و توپ را از مقابل مواسیر باربوسا، دروازه‌بان برزیل وارد دروازه کرد.

ماراکانا هنوز به طور کامل ساکت نشده بود- هنوز- اما برای اولین‌بار تردیدها جوانه زده و آن فضای بی‌رحمانه ساکت شد. وارلا، پیش از آن‌که برزیل محتاطانه دوباره بازی را آغاز کند، دوباره لباسش را در مشت فشرده و فریادش جوری فضا را پر کرد که انگار هیچ‌کس آنجا نیست. برزیل هنوز در مسیر فتح جام جهانی بود، اما پاس‌های آنها دیگر به هم نمی‌رسید. جیجیا با حرکاتی مانند رقص دوباره از سد بیگوده گذشته و یک بار دیگر برای شیافینو ارسال کرد، که این بار ضربه سر او راهی به دروازه نیافت. سومین تقابل جیجیا مقابل بیگوده نتیجه‌ای معمول و ناراحت‌کننده برای برزیل به همراه داشت؛ وینگر درخشان اروگوئه‌ای به راحتی از لب خط حرکت کرد. شیافیینو توپ ارسال شده را برای موران مهیا کرد، اما قبل از این‌که این بازیکن تازه وارد توپ را تبدیل به گل کند، آگوستو در مقابل دروازه توپ را دور کرد. بیگوده که قبل از مورد هجوم قرار گرفتن از سوی وارلا، در نیمه اول فقط باید مقابل جیجیا مقاومت می‌کرد، دیگر توان مبارزه نداشته و قالب تهی کرده بود. در دقیقه 79 دیگر فرو ریخت، زیرا تیم مهمان ضربه نهایی و کشنده را زد.

برزیل که در تلاش برای خارج شدن از محوطه خودش بود- آنها از زمان گل تساوی شیافینو حتی یک ضربه نیز به چارچوب حریف نزده بودند، یک تغییر حیرت‌انگیز در جریان بازی با توجه به آمار دقایق ابتدایی – اما تلاش دانیلو برای ارسال پاس به ژایر توسط خولیو پرز قطع شد. بعد از یک و دو با میگِز، پرز به سمت راست حرکت کرده، آنجا نیز قبل از ارسال پاس به گوشه برای حرکت وینگر، این‌بار با جیجیا در مرکز دوباره یک و دو کرد. جیجیا بار دیگر از بیگوده کم رمق عبور کرد و با حرکت در عرض، وارد محوطه جریمه شد و مقابل باربوسا قرار گرفت. دروازه‌بان دودل بود، آیا باید به سمت جیجیا می‌رفت؟ شیافینو در وسط آزاد بود. تردید در تصمیم‌گیری، کشنده بود. جیجیا ضربه‌ای زمینی به سمت تیرک نواخت، توپ به سمت گوشه پایین سمت راست رفت و باربوسا نیز نتوانست برای دفع توپ به موقع شیرجه بزند (از اینجا تماشا کنید).

 

جیجیا از زاویه‌ای بسته دروازه برزیل را باز کرد و سرنوشت قهرمان جام جهانی 1950 و همین‌طور سرنوشت باربوسا، دروازه‌بان برزیل، را برای همیشه تغییر داد.

 

جیجیا سال‌ها بعد با جام قهرمانی ژول ریمه. او در سال 2015 در سن 88 سالگی درگذشت.

 

ماراکانا غرق در سکوت بود، حداقل 200 هزار حیران ماندند؛ نسیم غم‌انگیزی می‌وزید. حداقل 200 هزار و یک نفر، بخاطر اینکه به نظر می‌رسید گونزالس هم از بازگشت اروگوئه مانند صدها هزار نفر از مردم که از لحاظ عاطفی ضربه خورده بودند، حیرت‌زده شده است. ماسپولی او را تکان داد تا دوباره به دنیای واقعی بازگردد. شرایط گونزالس خیلی متفاوت از کسی بود که فقط تمرکزش را از دست داده. برزیلِ وحشت زده 10 دقیقه برای فرار از این مخمصه فرصت داشت؛ آنها دوباره به سمت دروازه اروگوئه حمله‌ور شدند اما هیچ باوری به گلزنی در ذهن آنها وجود نداشت. ژایر، زیزینو و آدمیر حمله می‌کردند، اما وارلا بارها به آسانی سد راه آنها شد، و ماسپولی دیگر حملات احساسی و بدون فکر آنها را با آرامش جمع می‌کرد. در یک لحظه حرف عجیبی از زیزینیو شنیده شد: “همه آنها را دریبل خواهم کرد.” برزیل به معنای واقعی در شرایط دشواری قرار داشت. یک ضربه آدمیر با فاصله زیاد به پرچم کرنر برخورد کرد. سروصدای ماراکانا دوباره بلند شد، اما فریادهای آنها ناامیدانه‌تر از زمانی بود که یک‌بار برای گل برزیل بلند شده بود.

90 دقیقه به پایان رسید، اما هنوز هم زمان برای رقم خوردن بازگشت وجود داشت. فریاکا- که برای 19 دقیقه، قهرمان برزیل محسوب می‌شد- از سمت راست صاحب یک ضربه کرنر شده و خودش پشت توپ قرار گرفت. ژایر، ماسپولی را با پروازی بلند به چالش کشید. توپ به سمت دیرک سمت چپ به آرامی می‌رفت، جایی‌که زیزینو، آدمیر و دانیلو آنجا بودند. اما شوبرت گامبتا مدافع اروگوئه ابتدا به آنجا رسید- سپس توپ را با هر دو دست گرفت! “چه کار می‌کنی، حیوان؟!؟” رودریگز آندراده سر هم‌تیمی‌اش فریاد می‌زد. اما قرار نبود پنالتی اعلام شود. گامبتا از معدود افرادی بود که سوت پایانی ریدر، داور بازی را در این شلوغی شنیده بود. تمام شد. مسابقه تمام شد. جام جهانی 1950 به پایان رسید. برای برزیل همه چیز به پایان رسید.

اروگوئه‌‌ای‌ها به نوبت ریدر، داور بازی، را در آغوش کشیده و بوسیدند. رئیس فیفا، ژول ریمه، علی‌رغم فریادهای عصبی پلیس وارد میدان شد، اجازه داد کاپیتان تیم قهرمان و بهترین بازیکن مسابقه یعنی وارلا جام را در دست بگیرد، گرچه به او توصیه شده بود آن را بالا نبرد. وارلا علی‌رغم محدودیت‌ها آن شب در ریو میگساری کرد. او پادشاه اروگوئه، پادشاه برزیل، پادشاه جهان بود. هیچ جشن سامبایی برگزار نشد. در جای دیگری در ریو، خودکشی‌هایی رخ داده بود. این کشور، تقریبا همه، پذیرفته بودند که هرگز در جام جهانی قهرمان نمی‌شوند. این مثل یک زمین لرزه بود. دنیای فوتبال هرگز مانند قبل نمی‌شد. این درحالی‌که در آن طرف سیاره زمین، سه قایق بادبانی در طوفان در نزدیکی بیریدلینگتون گرفتار شده و صاعقه‌ای به خانه‌ای در ویگان برخورده کرده بود. انجمن مهندسان برق در یورکشایر خواستار اعتصاب در جریان اختلاف با موسسه ملی زغال سنگ شد و 1.39 اینچ باران در هال باریده بود.

 

 

عنوان اصلی مقاله: World Cup stunning moments: Uruguay's 1950 triumph in Brazil نویسنده: Scott Murray نشریه / وبسایت: Guardian زمان انتشار: فوریه 2014
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 دیدگاه ارسال شده است