کارخانه ایدههای دیوانهوار روبرتو مارتینز؛ پختن لوبیا روی نان تست با زعفران و خاویار!
هفتیک- حضور سه مدافع کناری در ترکیب یازده نفره، دو مهاجم هدف که یکی در بال چپ بازی میکند، متمایل شدن ژوائو کانسلو به میانهی زمین و تبدیل شدن به یک شماره 10 شناور، برونو فرناندز در موقعیت هافبک دفاعی، و تمام کردن بازی با شش مهاجم در درون زمین. به کارخانهی ایدههای دیوانهوار روبرتو مارتینز خوش آمدید.
دیگر چه؟ بازی دادن به مدافع چپ جوان تیم یعنی نونو مندس در پست مدافع میانی، یک 2-5-3 سیال، و در پایان گلزنی در آخرین ثانیهها توسط آخرین بازیکنی که کسی میتوانست حدس بزند.
ما میتوانیم به این توصیفات ادامه دهیم؛ اما احتمالا متوجه منظورمان شدهاید. پرتغال روبرتو مارتینز چیزی است که میتوان مفرح و دیوانهوار توصیفش کرد؛ با تاکید بیشتر روی دیوانهوار. آنها در بازی نخستشان در یورو 2024 مقابل جمهوری چک، درحالیکه 1-0 عقب افتاده بودند، 1-2 به پیروزی رسیدند، و دو تعویض مارتینز در بهثمر رسیدن گل برتری تاثیر مستقیم داشتند. ایدههای جسورانه و نوآورانهی او شایستهی تمجید هستند. همین ایدههای خلاقانه یکی از دلایل انتخاب او بهعنوان مربی پرتغال بهشمار میروند. ایدههایی در تضاد چشمگیر با سبک بازی محافظهکارانه و تاکتیکهای پیشبینیپذیر مربی قبلی آنها فرناندو سانتوس.
***
بهنظر میرسد که مربی اسپانیایی هنوز به ترکیب یازده نفرهی ایدهآلش در پرتغال دست نیافته است. این موضوع در مورد آرایش تیم نیز صادق است. اعمال سیزده تغییر در سه بازی تدارکاتی پیش از یورو و استفاده از دو آرایش مختلف گواهی بر این ادعا هستند. و البته باید گفت که هیچ پیشرفتی نیز در این خصوص برای او حاصل نشده است.
ژوزه مورینیو هفتهی پیش گفته بود:«اگر پرتغال دو تیم را راهی رقابتها میکرد، تیم دوم نیز میتوانست یکی از شانسهای قهرمانی باشد.» در اختیار داشتن بازیکنان باکیفیت پرشمار آشکارا یک مزیت بهشمار میرود، بهطور خاص در هنگام روبرو شدن با مصدومیتها و محرومیتهای پرتعداد. اما پرتغال تا اینجا تنها دو بازیکن خود را بهعلت مصدومیت در اختیار ندارد؛ دفاع چپ بایرن مونیخ یعنی رافائل گِرِرو و هافبک النصر یعنی اوتاویو، که هیچکدام نیز احتمالا قرار نبوده که فیکس بازی کنند. اینطور بهنظر میرسد که مارتینز بیش از حد مهره در دست دارد و به همین دلیل در پیدا کردن یک ترکیب منسجم و فرمول برنده به مشکل خورده است. او در حال پختن لوبیا بر روی نان تست بههمراه زعفران و خاویار است!
ترکیب یازده نفرهای که یک تورنمنت ملی را آغاز میکند بهندرت همان ترکیبی است که رقابتها را به پایان میبرد، حتی و مخصوصا در مورد تیمهای قهرمان. اما در خصوص مارتنیز اینطور بهنظر میرسد که او در حال انجام چیزی فراتر از تغییرات معمولی است. وضعیت تیم او در دیدار مقابل جمهوری چک بهشدت پیچیده بود. بهطور مثال نونو مندس که یکی از سه مدافع میانی تیم بود گاهی در هنگام حملات در بال چپ دیده میشد و کانسلو نیز در نقشی ترکیبی و عجیب به بازی گرفته شد که هرگز نیز نتیجهای از آن حاصل نشد. او بیشتر زمان بازی را در کنار ویتینیا در میانهی میدان سپری کرد (عکس زیر) اما تاثیر چندانی در حملات تیم نداشت. او در کل 90 دقیقه آمار یک شوت و یک دریبل موفق را بهثبت رساند. با آمار صفر تکل و صفر قطع توپ، کانسلو همچنین در فاز دفاعی نیز کمک چندانی به تیم نکرد.
او در هر سمتی حرکت میکرد، یک یار آزاد زمانی که یک مهاجم معمولی میتوانست مفیدتر باشد، در شرایطی که بازی یکطرفه شده بود و با حملات پرتغال و دفاع چک دنبال میشد. بازی روبرتو مارتینز پس از بازی در خصوص شیوهی استفادهی خاص خود از کانسلو گفت:«هدف ما این بود که کانسلو روی یک خط افقی بازی کند و در هنگام لزوم به برناردو سیلوا، برونو فرناندز و ویتینیا اضافه شود. همچنین میخواستیم که نونو مندس به حمله ملحق شود و در جناح چپ به رافائل لیائو بپیوندد. ما هفتاد درصد مالکیت توپ داشتیم. ما سیزده کرنر ارسال کردیم و هشت شوت در چارچوب زدیم. آنها صفر کرنر و یک شوت در چارچوب داشتند. ما برندهی بازی شدیم چرا که تیم متحدی داریم. از حیث تاکتیکی و تکنیکی، بازی بسیار خوبی برای ما بود.»
تعریف و تمجید از تیم خود شیوهی دیرین روبرتو مارتینز در کنفرانسهای مطبوعاتی بوده است. وقتی از اتاق کنفرانس او بیرون میآیید ممکن است این باور در شما القا شده باشد که بازی بهترین تیم فوتبال در سراسر تاریخ را تماشا کردهاید. در واقعیت اما، پرتغال در نیمهی دوم چارهای جز پناه بردن به سانترهای مکرر و شوتهای راه دور نداشت. سرانجام آنها روی یک خوششانسی و گل به خودی توانستند بازی را مساوی کنند و در نهایت نیز دفاع ضعیف جمهوری چک گل دوم را به فرانسیسکو کونسیسائو هدیه کرد.
تنها کانسلو نبود که در پست عجیبی به بازی گرفته شد. برونو فرناندز که در دور مقدماتی مسئولیت ادارهی توپخانهی تیم را بر عهده داشت و جلوتر از یکی از بهترین هافبک دفاعیهای لیگ برتر (ژوائو پالینیا)، در پست بازیساز آمار درخشان شش گل و هشت پاس گل را بهثبت رسانده بود، در بازی مقابل چک از همهی هافبکها عقبتر بازی میکرد. برناردو سیلوا نیز (که حالا در چهارده حضورش در مسابقات جام جهانی و یورو حتی یک گل و پاس گل را نیز ثبت نکرده)، در صحنههایی از بازی مسئولیت پر کردن جای مدافعان پیشتاخته را بر عهده داشت.
مارتینز پنج تعویض در این بازی انجام داد اما به گونچالو راموس (که در جام جهانی هتتریک کرده بود و فصل خوبی را نیز با پاریسن ژرمن پشت سر گذاشت) بازی نرسید. مارتینز همچنین به ژوائو نوس، ژوائو فلیکس، پالینیا و روبن نِوِس نیز بازی نداد.
با همهی اینها پرتغال برندهی بازی شد و روحیهی تیمی خوبی را نیز به نمایش گذاشت. اگر مارتینز از آزمون و خطاهای خود درس گرفته باشد، آنها بدون شک در ادامهی تورنمنت با قدرت بیشتری ظاهر خواهند شد. یکی از این درسها میتواند حضور دیوگو ژوتا در زمین باشد که در بازی مقابل چک با ورود به زمین انسجام و تعادل بیشتری به ترکیب پرتغال بخشید. انتقال کانسلو به جناح راست نیز میتواند یکی دیگر از درسها باشد.
جمهوری چک از حیث رنکینگ فیفا برترین تیمی است که پرتغال روبرتو مارتینز در یک بازی رسمی مقابلش قرار گرفته است. آنها آشکارا نیاز به پیشرفت دارند. ضمن اینکه همهی تیمها نیز مانند چک در مقابل آنها عقب نخواهند نشست.
در عین حال نکات مثبتی نیز در بازی پرتغال بهچشم میخورد. ویتینیا توانست در یک روز شدیدا پرکار به درخشش خود در میانهی میدان ادامه دهد. پدرو نتو که تقریبا کل فصل را در ولورهمپتون مصدوم بود با بازگشت به شرایط مسابقه توانست گل دوم تیم را برای کونسیسائو بسازد. کونسیسائو (پسر سرجیو) گل برتری را برای کشورش بهثمر رساند و حالا او و پدرش تبدیل به دومین پدر و پسری شدند که در مسابقات یورو گلزنی میکنند (اولی انریکو و فدریکو کیهزا بودند).
شاید هم میبایست آشوب را در آغوش بگیریم. پرتغال پیش از این اغلب و بهدرستی متهم میشد به بازی قابل پیشبینی و تدافعی. حالا آنها در سبکی کاملا متفاوت بازی میکنند و این یکی از دلایل استخدام مارتینز توسط فدراسیون است.
و بزرگترین حقهی او؟ او همهی حواسها را پرت کرد تا کلامی از مردی به نام کریستیانو رونالدو به زبان نیاید. ما همهی نقدهایمان را پس میگیریم: روبرتو، تو یک نابغه هستی!
شب گذشته تیم ملی پرتغال با سه گل تیم ترکیه را شکست داد و با شش امتیاز از دو بازی صعودش به مرحله دوم رقابت های یورو ۲۰۲۴ را قطعی کرد.
شاید این آخرین تورنومنتی باشد که کریستیانو رونالدو را در لباس تیم ملی پرتغال میبینیم.
بدون تردید قهرمانی پرتغال در این دوره از رقابتها ی یورو، میتواند یک پایان باشکوهی برای خداحافظی کریس رونالدو با بازیهای ملی و چه بسا دوران ورزش قهرمانی او ، محسوب شود. هرچند امیدوارم که فعلاً این خداحافظی انجام نشود. بدیهی است که وجود کریس برای هر رویدادی یک پارامتر بسیار مهم و مثبتی بوده و روبرتو مارتینز هم با آگاهی از این وضعیت می خواهد یک تیم کاملاً آماده و سرحال با کاپیتانی رونالدو دریورو۲۰۲۴ داشته که البته تاکنون هم به این خواسته اش دست یافته است.
ناگفته نماند که تیم پرتغال هواداران بسیاری در سراسر جهان دارد که نقطه تمرکز آنها کریس رونالدو می باشد. شایان ذکر است که اگر ملاک شهرت جهانی را در عصر حاضر، تعداد دنبال کنندگان سلبریتی ها در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی بدانیم، بدون هیچ تردیدی کریستیانو رونالدو با فاصله بسیار، سالهاست که مشهورترین فرد کره زمین است. بایستی منتظر ماند و دید آیا نسخه روبرتو مارتینز میتواند رونالدو و یارانش را یکبار دیگر به قهرمانی یورو برساند؟