
آیا لیونل مسی توپ طلای روبرت لواندوفسکی را دزدید؟
هفتیک- توپ طلا نباید اهمیتی برای شما داشته باشد. این مراسم انجمنی نیست که بهترین ذهنهای فوتبالی در کنار هم جمع شده و با بحثی سختگیرانه بهترین بازیکن سال را تعیین کنند. این صرفا جایزهای نمایشی مانند هر نمایش دیگری از این دست است- بهانهای برای سلبریتیهای سرخوش که انتخابهای اشتباه درباره لباس شب رسمی داشته باشند، برای زِندایا (Zendaya) تا در این مراسم حاضر شده و فیلم مرد عنکبوتی را تبلیغ کند و سپس، چهار ساعت بعد، یک نفر جایزهای را به معروفترین بازیکن هجومی از تنها دیداری بدهد که شرکت کنندگان در این نظرسنجی تماشایش کردهاند.
اما باز هم در اعماق وجودمان ذرهای برای ما اهمیت دارد که چه کسی برنده توپ طلا شده و اگر تاریخ این جایزه به درستی نشان دهد، بیشترین تعداد گل زده برای ما اهمیت دارد. بنابراین بیاید درباره یک موضوع صادق باشیم: وقتی شب گذشته توپ طلای مردان به لیونل مسی رسید، حق روبرت لواندوفسکی خورده شد.

لواندوفسکی دیشب دست خالی به خانه نرفت اما طرفدارش معتقدند که او باید با جایزه مهمتری مراسم توپ طلا را ترک میکرد.
برای آغاز کار باید به این نکته اشاره کنیم که این همان سالی است که لواندوفسکی در آن رکورد 49 ساله گرد مولر را با زدن 41 گل در یک فصل بوندسلیگا شکست. آیا شما نام گرد مولر را شنیدهاید؟ میدانید به انجام رساندن این کار تا چه حد دیوانهوار است؟ این که پس از چنین دستاوری با جایزه ساختگی “بهترین مهاجم” به خانه بروی مثل این است که آلبومهایت بیشتر از مایکل جکسون فروش برود و فقط جایزه گِرَمی برای بهترین آلبوم با اجرای تنور سولوی لهستانی را دریافت کنی.
چهل و یک گل در یک فصل لیگ داخلی. درست است که هشت گل از این میان از روی نقطه پنالتی به ثمر رسید اما حتی اگر این گلها را هم کنار بگذاریم، حتی اگر کل ماه آوریل را که او به دلیل مصدومیت از ناحیه رباط در میادین حاضر نبود را کنار بگذاریم و حتی اگر چهار بازی بیشتری که مسی به دلیل 18 تیمه بودن لیگ آلمان انجام داد را در نظر بگیریم، گلهایی که لواندوفسکی در جریان بازی به ثمر رساند 22 درصد از هر بازیکن دیگری در اروپا بیشتر بود. آمار 1.21 گل غیر پنالتی او در هر 90 دقیقه باعث شد که آمار 0.93 گل زده ارلینگ هالند کم به نظر بیاید.
و نکته تعجبآور اینجاست: او در حال تکرار این کار است. کمی بیشتر از یک سوم فصل گذشته و لواندوفسکی با اختلافی قابل توجه بهترین گلزن اروپاست، میانگین گلهای زده غیر پنالتی او بار دیگر بالاتر از یک گل در هر 90 دقیقه است و آمارش در گلهای مورد انتظارِ غیر پنالتی به علاوه پاسِ گلهای مورد انتظار از همه بالاتر است – فقط برای این که بدانید این اتفاق واقعا رخ داده است.
در همین حال، مسی- بیخیال، مسی بهترین بازیکن تاریخ است اما همه ما میتوانیم تایید کنیم که شرایط در پاریس تا به حال خوب پیش نرفته است. شاید درک شما از شرایط بیشتری بصری باشد. به این چارت دقت کنید:

مقایسه روند گلزنی لواندوفسکی و مسی از ژانویه 2020
ما از ژانویه 2020 شروع میکنیم چون همه ما میدانیم که این صرفا توپ طلای 2021 نبود. بار عدم برگزاری مراسم در سال گذشته نیز روی این جایزه قرار داشت؛ زمانی که شیوع جهانی ویروس کرونا برای لغو مراسم اهدای جوایز کافی بود اما برای نرساندن بایرن به فتح سهگانه اروپایی، و نابود کردن بارسلونای مسی با نتیجه تاریخی 2-8 در مسیر کسب این موفقیت توسط لواندوفسکی کافی نبود. نیازی به گفتن نیست که اگر آنها این کار را در سال گذشته انجام داده بودند، تمامی رایها به سبد لواندوفسکی ریخته میشد. خیلی بد است که حافظهها تا این حد کوتاه است.
هرچند، دادهها فراموش نمیکنند و این نمودار کاملا واضح است. در طول دو سال گذشته، آخرین باری که تعداد گلهای مسی با لواندوفسکی برابر بوده روزی بود که فوتبال متوقف شد. از زمان آغاز مسابقات پس از قرنطینه، جای رقابتی وجود نداشته است. مطمئنا بهار گذشته در یک برهه زمانی مسی سرعت خوبی در گلزنی داشت اما این مربوط به زمان بسیار دوری است که ما جوان و معصوم بودیم و هنوز سریال بازی مرکب را تماشا نکرده بودیم. چیزهای بسیاری تغییر کرده است، خب؟
شاید بزرگترین تغییر مربوط به افزایش تحسینها از نقش و تلاش لواندوفسکی برای تیمش باشد.
همه میدانند که مسی صرفا یک گلزن نیست، او خطوط دفاعی را درهم میشکند و پاس نهایی را ارسال میکند و گاهی عقب میکشد تا در بازیسازی کمک کند. این کارها همگی اقداماتی ارزشمند در بازی تیمی هستند که حتی این جایزه نمایشیِ کاملا وسواسی نسبت به تعداد گل زده هم نمیتواند آنها را نادیده بگیرد.
اما لواندوفسکی کارهایی بیشتر از به ثمر رساندن گلهای خانگی انجام داده و حتی اگر فقط همین کار را هم انجام داده باشد، در حال حاضر این کار را بهتر از هرکس دیگری روی کره زمین انجام میدهد. به این حرکت حمله سریع برابر یونیون برلین در چند هفته قبل نگاه کنید:
وقتی توپ از خط نیمه زمین عبور میکند، این فقط لواندوفسکی است که به سمت گروه منجسم سه نفره مدافعان میدود. قاعدتا نباید هیچ راهی برای عبور باشد. اما وقتی توماس مولر نفوذی دیگر را از سمت چپ شروع میکند، این مهاجم لهستانی برای صدم ثانیه به سمت توپ میآید و همین کافی است که دفاع را به دنبالش بکشاند، سپس به نفوذش به سمت فضای مقابل ادامه میدهد. هر سه مدافع فقط به او فکر میکنند و توپ به فضایی میرسد که به شکلی باورنکردنی وسیع و باز است تا مولر آن را به گل تبدیل کند.
وقتی شما بهترین مهاجم روی کره زمین باشید، چنین اتفاقاتی هم رخ میدهد. اول گلهای زیادی به ثمر میرسانید، سپس شروع به خلق موقعیت گل بدون حتی لمس توپ میکنید. بایرن در حال حاضر در 13 بازی، روی 37.1 گل مورد انتظار، 42 گل به ثمر رسانده است. این آماری بهتر از خط حمله آتشین لیورپول است. این آمار یعنی تعداد گل در هر بازی آنها از هیاهوی باورنکردنی آژاکس در لیگ هلند هم بیشتر است. یک مرد در مرکز بهترین خط حمله دنیا قرار دارد و این همان مردی است که برنده توپ طلا نشد.

در سال 2010 هم رسیدن توپ طلا به مسی حرف و حدیثهای زیادی را به همراه داشت.
البته همه ما میدانستیم که لواندوفسکی برنده نمیشود. جایزههای نمایشی به کسانی که شایستگی آنها را دارند تعلق ندارد. اگر این جایزه بر اساس شایستگی بود، مسی شاید تمامی توپ طلاهای 12 سال گذشته را از آن خود میکرد. اما امسال برای اولین بار پس از مدتهای طولانی، واقعا میشد ادعا کرد که بازیکن دیگری شاید بهترین بازیکن روی کره زمین بود.
برای این که تصمیمات گرفته شده را تغییر داده و جایزه “بهترین وینگر” را به مسی بدهیم، خیلی دیر است؟
بله
بله مسی توپ طلای لوا رو دزدید