نور، صدا، حرکت؛ لیدزِ بیلسا به دنبال درخشش بیشتر در فصل دوم
هفتیک- پیروزی لیدز یونایتد برابر شفیلد یونایتد در اولین آخر هفته آوریل نشانهای برای مدیران این تیم بود تا به آرامش برسند. حتی بدبینترین افراد هم میتوانستند ببینند که حضور آنها در لیگ برتر برای یک فصل دیگر ادامه پیدا خواهد کرد؛ هرچند نبرد آنها برای عملی کردن این اتفاق بسیار دشوار بود.
مارسلو بیلسا خوشحال یا در راضیترین حالت خود به نظر میرسید. اعضای هیئت مدیره بسیار شادمان بودند و آماده میشدند تا برنامههایشان برای سال دوم را آغاز کنند. لیدز از مدتها قبل از تمامی جهات در منطقه امن قرار داشت اما کسب 40 امتیاز باعث حفظ قطعی آنها در لیگ میشد. ادامه فصل حداقل از نظر تئوری تشریفاتی به حساب میآمد.
لیدز یک هفته بعد در ورزشگاه خانگی منچسترسیتی به مصاف این تیم رفت و 10 نفره تیم قهرمان را شکست داد. بیلسا شرایط تمرینات را دشوارتر کرده، بر جدیت جلسات افزوده و این پیروزی یکی از هفت برد به دست آمده باشگاه در 10 بازی آخر بود. لیدز به همراه لیورپول جز یکی از بهترین تیمهای لیگ برتر با بیشتری میزان پیروزی متوالی شد و در رده دوم بیشترین کسب امتیاز پس از صعود به این لیگ بعد از کاهش تعداد تیمهای حاضر به 20 باشگاه قرار گرفت. کمترین ویژگی چنین اتفاقی این بود که انگیزه تیم افزایش پیدا کرد.
حفظ این پویایی هدف اصلی بود. بیلسا به هیچ وجه حاضر به کاهش فشارها نشد و در ادامه مسیر، ساختار پاداشی که پیش از آن با بازیکنان درباره آنها مذاکره شده بود، تغییر کرد تا انگیزه بیشتری برای درخشش در دیدارهایی به آنها بدهد که تشریفاتی به نظر میرسیدند. اعضای هیئت مدیره روی کسب 10 پیروزی از سوی لیدز در لیگ حساب کرده بودند. آنها در آخر 18 پیروزی کسب کردند. نتایج بهتر میشد، رکورد خط دفاعی آنها در دو ماه پایانی بسیار قدرتمندانه بود و بیلسا هیچ مشکلی با هیچ یک از بازیکنانی که در واقع کارشان به پایان رسیده بود، نداشت.
به ندرت پیش میآید که مربی آرژانتینی حس کند کار خودش به پایان رسیده و هر دو مقطع پایانی فصل گذشته و برنامه لیدز در این تابستان مثالهای از شدت بلندپروازیای است که بیلسا از زمان حضورش در این تیم در سال 2018 به آنها بخشیده است. پیش از پیروزی 1-3 برابر وست برومویچ آلبیون در ماه می از او پرسیده شد که هدف واقعگرایانهاش برای لیگ برتر چه بوده و او پاسخ داد “انتظار هیچ چیز خاصی را نداشته است”. این عبارت در زمان بیلسا به این معناست که او هرگز حد معینی را برای تیمش تعیین نکرده است. چون تیم او در طول سه سال حضورش به عنوان سرمربی هرگز با چنین چیزی روبرو نبوده است. پیشروی منجر به نیاز برای موفقیت بیشتر شده و تلاشی مداوم برای پیشرفت و سرمایهگذاری را به همراه داشته است.
بیلسا پس از پایان فصل گذشته به خانهاش در آرژانتین بازنگشته و حالا زمانی برای انجام این کار پیش از آغاز فصل جدید نخواهد داشت. ویروس کرونا همچنان شرایط مسافرت بینالمللی را پیچیده کرده اما او در طول تابستان تمام مدت در اختیار باشگاه و همیشه در دسترس و در حال برنامهریزی بوده است. کارکنان الندرود باور نمیکنند که او یک روز تعطیل داشته باشد و تمرینات پیش فصل بار دیگر بسیار فشرده است: دو و سه جلسه تمرین در روز، پایان کار در شب و انجام دوباره تمرینات خرس وسط. این تمریناتی آموزنده برای جونیور فیرپو، مدافع چپ تازه وارد از بارسلونا، بود و حجم کار بیلسا به قدری است که ویکتور اورتا، مدیر فوتبال باشگاه، جزییات تمرینات روزانه خستهکننده تیم را برای بازیکنان احتمالی آینده شرح میدهد. اورتا ترجیح میدهد بازیکنان جدید با اطلاع قبلی از شرایط به آنها ملحق شوند و این کار بیشتر از این که برای بیلسا باشد، به سود خود آنهاست.
باشگاه تغییر روند مختصری در پیش فصل با اجاره “مدرسه ورزشی کارنِگی” در دانشگاه “لیدز باکِت” برای آزمایش دورهای پیش از آغاز تمرینات کامل انجام داد. لیدز روابط خوبی با این دانشگاه داشته و با دکتر علوم ورزشی در آنجا همکاری میکند. اندی جنکینسون، متخصص تغذیه لیدز، پس از حضور در دانشگاه لیدز باکت به عنوان دانشجوی دکترا این جایگاه را در اختیار گرفت. این مجموعه 45 میلیون پوندی مورد استفاده قرار گرفت تا اکثر اعضای تیم بیلسا را مورد بررسی جدی فیزیکی و روانی قرار دهد و اطلاعاتی را جمعآوری کند که تیم پزشکی باشگاه بتوانند در طول 12 ماه آینده به آنها استناد کنند. برای مثال لیدز امیدوار است که معیارهای پایه دقیق از مفاصل و ماهیچهها به آنها اجازه دهد تا سنجش دقیقتری از ریسک مصدومیت در اختیار داشته باشند.
پیشفصل سنگین و بیرحمانه در دوران بیلسا به یکی از چندین برنامه دائمی تابستانی تبدیل شده است. مورد دیگر مذاکره مجدد درباره قرارداد او است و لیدز هنوز در حال طی کردن روند مراحل پایانی برای افزایش یک ساله این قرارداد است. شرایط در سال گذشته هم به همین منوال بود: تلاش زیادی برای رسیدن به نتیجه موفقیتآمیز انجام شد اما این اتفاق تنها زمانی رخ داد که قرارداد دقیقا همان چیزی بود که بیلسا میخواست. آنها میتوانند تعهد او را در ساعاتی که در تورپ آرک سپری میکند یا حضورش در کارهایی مانند جلسات تمرینی تیم زیر 12 سال ببینند. آنها این موضوع را در درخواست او برای تغییرات بیشتر امکانات تمرینی هم دیدند.
لیدز در این تابستان اقدام به بازسازی چمن الندرود کرده و تمامی لایههای زمین زهکشی شده و لایه زیرین را با رقمی بیش از 1.5 میلیون پوند تغییر دادند. این کار به دلیل تاخیر ایجاد شده توسط ویروس کرونا یک سال به تعویق افتاده و چمن قدیمی برای مدتی بیشتر از این دردسرساز شده بود. این ورزشگاه فصل آینده را با چمنی هیبریدی و کاملا خاص آغاز خواهد کرد و لیدز درخواستی ارائه داده تا اولین بازی آنها در فصل جدید خارج از خانه برگزار شود تا زمین بیشترین زمان ممکن برای پذیرش این چمن را در اختیار داشته باشد. در طول این کار همچنین نیمکتها و کنارههای زمین قدیمی تعویض شده و موارد مورد نظر لیگ برتر نیز انجام گرفت.
در طول زمان آمادهسازی برای تغییر چمن، بیلسا پیشنهاد دیگری را مطرح کرد. اگر لیدز قرار بود روی چمن خاص هیبریدی در الندرود بازی کند، منطقی نبود که روی چمنی مشابه تمرین کند؟ به این شکل بازیکنان به ثبات میرسیدند. باشگاه موافقت کرد و مبلغ قابل توجهی پول با اصرار او کنار گذاشته شد تا چمنی مشابه در تورپ آرک به کار گرفته شود. او خواهان تغییرات ظریف دیگری هم در این مجموعه بود اما زمین تمرین تقویت شده ایده بزرگی بود که مسیر دستیابی به موارد دیگر را نیز هموار میکرد.
این قبیل درخواستها نشانههای اطمینان بخشی برای اورتا و اعضای هیئت مدیره باشگاه از این موضوع بود که ذهن بیلسا کجاست: همچنان متمرکز، همچنان در پی پیشرفت و همچنان مشتاق ادامه کار در دفترش. گفته میشود که او در بهار زمانی را صرف جستجو برای یافتن خانه کرد و هیچ مقاومتی برای مذاکره درباره قرارداد جدید پس از پایان فصل گذشته نداشت. وقتی باشگاهی پس از صعود به اندازه لیدز موفق عمل میکند، همیشه با صحبتهای مردم درباره سندروم فصل دوم روبرو میشود اما لیدز از مزیت داشتن مربیای بهرهمند است که نمیتواند فکر قرار گرفتن در شرایط ایستا و بدون پیشرفت را تحمل کند. کسب جایگاه نهم در فصل گذشته و داشتن انگیزه و اشتیاق به اندازه قبل. یک بار دیگر هیچ چیزی قابل پیشبینی نیست.