نگاهی به هفت سال و نیم اوزیل در آرسنال؛ شاید بهتر بود او را نمیخریدند!
هفتیک- نکته کلیدی اما فراموش شده از حضور هفت سال و نیمه عجیب مسوت اوزیل در آرسنال پس از پیوستن به این تیم در سال 2013 این است که باشگاه نیاز خاصی به جذب بازیکنی مانند او نداشت.
آرسنال در فصل پیش از آن به رکورد نادری دست یافته بود که در آن چهار بازیکن متفاوت موفق شدند تعداد گلهایزدهشان در لیگ برتر را دو رقمی کنند. تئو والکات، سانتی کاسورلا، لوکاس پودولسکی و اولیویه ژیرو چهار مهاجم درخشان این تیم بودند. کاسورلا که به عنوان بازیکن شماره 10 یا وینگری که از سمت چپ به کانالهای میانی اضافه میشد، بازی میکرد، لقب بهترین بازیکن سال باشگاه را از آن خود کرد و در رقابت کسب بیشترین تعداد پاس گل، با یک پاس کمتر پشت سر خوان ماتا، هموطنش که در چلسی بازی میکرد، قرار گرفت.
علاوه بر این آرسنال نسل با استعدادی از هافبکهای هجومی داشت که در آستانه ورود به دوران اوج خود بودند: آرون رمزی، جک ویلشر و الکس اوکسلید چمبرلین. توماس روسیچکی نیز با وجود مصدومیتهای متعدد، قدرت خلق موقعیت خوبی داشت. میکل آرتتا در آن زمان در پستی دفاعیتر به میدان میرفت اما همچنان یک بازیساز به حساب میآمد. سرژ گنابری جوان در آستانه انجام اولین بازیهای خود در لیگ بود.
آرسنال مانند همیشه هافبکهای هجومی خلاق فراوانی داشت. هواداران نظرات متفاوتی درباره این داشتند که به یک پاتریک ویرای جدید، یک تونی آدامز جدید یا یک دیوید سیمن جدید نیاز دارند تا بتواند قدرت و انسجام تیم را در پستهای دفاعی افزایش دهد. حضور مهاجم جدید نیز گزینه محتملی بود و شایعات زیادی در مورد پیوستن گونزالو ایگواین به این تیم میشد. اما آرسنال مطمئنا به یک بازیساز جدید نیاز نداشت.
ارتباط این موضوع چیست؟ خب، چون این موضوع نشان میدهد که آرسنال چه ریسک بزرگی روی اوزیل انجام داد. نه، نیاز زیادی به حضور او وجود نداشت اما شاید او جذابترین شماره 10 نسل خودش بود. یک ارسالکننده پاس گل درخشان که در تورنمنتهای بین المللی مهم درخشیده و نقش مهمی را در به زیر کشیدن بارسلونا پپ گواردیولا توسط رئال مادرید ایفا کرده بود، اما فقط 24 سال داشت.
رئال مانند همیشه علاقه زیادی به جابجا کردن رکوردهای جهانی برای خرید بازیکنان پیدا کرده بود و نیاز داشت تا بازیکنی را بفروشد که جایی در تیم پیدا کند. هرچند مشخص است که این انتقالی احمقانه از جانب آنها بود. آرسنال امیدوار بود که فروش اوزیل برای گرت بیل چیزی شبیه به فروش کلود ماکلهله برای دیوید بکام یا وسلی اشنایدر برای کاکا باشد؛ یعنی وقتی زمان درخشش برای تیم کهکشانیها میرسید، بازیکن نتواند درخشش سابق خود را تحت فشار نیز تکرار کند.
بنابراین آرسنال رقمی بالغ بر دو برابر رکورد نقل و انتقالاتشان هزینه کرد تا اوزیل را با 42 میلیون پوند جذب کند. این اقدام برای آرسنال ریسکی بالا و مانند انداختن تیری در تاریکی بود.
تساوی 0- 0 برابر چلسی در فصل بعد نشان داد که سایر بازیکنان تا چه حد به نقشهای دیگر روی آوردهاند. اوزیل مثل همیشه شماره 10 آرسنال را از آن خود کرده بود. این یعنی کاسورلا حالا باید در پستی دفاعیتر به میدان میرفت که در آنجا فراتر از حد انتظار همه عملکرد موفقیتآمیزی داشت اما پستی نبود که آن را ترجیح بدهد. رمزی پس از این که به سمت راست فرستاده شد علنا ناراحتیاش را ابراز کرد اما به یکی از باثباتترین بازیکنان آرسنال تبدیل شد.
این اتفاق همچنین به این معنا بود که جایی برای سسک فابرگاس وجود نداشت که مشتاق بازگشت به آرسنال از بارسلونا بود اما آرسن ونگر تصمیم گرفت حضور یک بازیساز دیگر در تیم حتی برای او نیز بیش از حد خواهد بود. فابرگاس در عوض به چلسی ملحق شد و پاس گلهایش آنها را به قهرمانی رساند.
با در نظر گرفتن تمام این مسائل شما باید این سوال را مطرح کنید که آیا انجام این انتقال ارزشش را داشت یا خیر. بی ثباتیهای اوزیل قابل تحمل بود چرا که او عملکردهایی جادویی به نمایش میگذاشت اما در نهایت تنها یک فصل واقعا خوب با پیراهن آرسنال داشت: فصل 16-2015. حتی آن زمان نیز در واقع یک نیم فصل خوب به همراه این تیم داشت- او پیش از تغییر سال میلادی، 16 پاس گل در لیگ برتر ارسال کرد و عبور او از رکورد 20 پاس گل تیری آنری اجتناب ناپذیر به نظر میرسید ولی او در نیمفصل دوم تنها سه پاس گل ارسال کرد و آرسنال کورس قهرمانی را در حالی به لسترسیتی واگذار کرد که تیم کلودیو رانیری را در هر دو دیدار رفت و برگشت شکست داده بود.
اوزیل در آن فصل نامزد دریافت جایزه بهترین بازیکن سال شد، هرچند افت او باعث شد در آرای انتخاب بهترین تیم فصل جایی نداشته باشد که همیشه در هر زمان معیار خوبی برای شناخت بهترین بازیکنان است. این یعنی اوزیل در طول دوران حضورش در انگلیس، رقابت حضور در ترکیب برتر را حتی به بازیکنانی چون آدام لالانا، دیمیتری پایه و دله آلی واگذار کرد و نیازی نیست که به بازیکنانی چون فیلیپه کوتینیو، برناردو سیلوا، کوین دی بروین، داوید سیلوا و کریستین اریکسن اشاره کنیم. اوزیل از حضور در جایگاه یازدهمین بازیکن برتر مراسم توپ طلا در سال 2011 به عدم حضور در ترکیب 11 نفر منتخب لیگ برتر و سپس به خط خوردن از فهرست آرتتا برای لیگ برتر رسید.
این سقوطی دراماتیک خصوصا برای سطح تاکتیکی است که اوزیل از آن بهرهمند است. او یک دهه قبل نماد سبک جدیدی از شماره 10 بود: پویا، نابودکننده در ضدحملات و قادر به نفوذهای هوشمندانه از کنارهها که به بازیکنان حاضر در آن منطقه اجازه میداد به میانه میدان بروند و شوت بزنند.
حالا اوزیل به جای یک متخصص و پاس گل دهنده اصیل به بازیکنی تبدیل شده که سبک بازی او جایی در فوتبال امروزی ندارد. چیزهای کمی بهتر از حرکات بین خطوط، بازی با توپ و ارسال دقیق پاس هستند. اما اوزیل برای حضور در پستهای دفاعی و کمک به کنترل بازی مانند داوید سیلوا چندان موثر نبود و مانند برونو فرناندز نیز در پستهای هجومی برای ایجاد مداوم خطر حمله حاضر نمیشد. او گاهی در پرسینگ موفق بود، هرچند نمیشد به طور کامل برای مهار بازیساز عقب زمین حریف به او اعتماد کرد و بنابراین گاهی در دیدارهای مهمی در پست وینگر به میدان میرفت که در آنجا نیز کمبود حضورش در کارهای دفاعی به یک مشکل جدی تبدیل میشد. وقتی آرسنال قمار بزرگی برای خرید او انجام داد، چنین تصویری از شرایط پیش رو نداشت.
مشکل خاصتر این واقعیت بود که اوزیل و ژیرو هرگز نتوانست زوج هجومی موثری را در سیستم 1-3- 2-4 تشکیل دهند. اوزیل میخواست با مهاجمی سرعتی بازی کند که بتواند با سرعت وارد کانالها شده و از پاسهای در عمق او استفاده کند. ژیرو بازیکنی میخواست که با سرعت در حمله حضور پیدا کند تا او نیز بتواند از سانترهای بلندش استفاده کند. این ترکیب تقریبا هرگز جواب نداد و ونگر در کمال تعجب مخالف استفاده از اوزیل در کنار الکسیس سانچس بود.
شاید ما تمام واقعیت را درباره به مشکل خوردن اوزیل با آرتتا و دلایل دقیق خط زدن چنین بازیکن ارزندهای از فهرست تیم را ندانیم اما سرمربی آرسنال باید ضعف باورنکردنی تیمش در گزینههای آلترناتیو برای برقراری ارتباط بین خط میانی و خط حمله را در نظر میگرفت که جدای از بوکایو ساکا و امیل اسمیت-رو 19 و 20 ساله و ویلیان بود که حتی در دوران اوجش هم هرگز در سطح اوزیل نبود؛ چه برسد به این که در سن 32 سالگی قرار داشته باشد.
حالا ما ماندیم و تناقضی گیج کننده- اوزیل، استاد ارسال پاس گل، زمانی به خدمت گرفته شد که آرسنال واقعا نیاز به بازیساز نداشت و سپس وقتی چنین نیازی به شدت در تیم احساس میشد، با دلخوری کنار گذاشته شد.