
چرا هواداران بایرن مونیخ مخالف همکاری باشگاهشان با قطریها هستند؟
هفتیک- تمامی بلیتهای ورزشگاه آلیانس آرنا برای دیدار بایرن مونیخ برای فرایبورگ به فروش رفته بود و این ورزشگاه شاهد بازگشت نماد “T”، لوگوی تلکام که حامی مالی پیراهن تیم است، بود که توسط 58 نفر از کارآموزان این شرکت به نمایش درآمد؛ کارآموزانی که در ازای پوشیدن لباسهایی شبیه اسپرم به مدت 90 دقیقه برای فیلم وودی آلن به نام “همهچیزهایی که تا به حال میخواستید درباره سکس بدانید”، بلیتهای رایگان دریافت کرده بودند.
در حالی که این برنامه بازاریابی به حدی طولانی شده که دیگر کسی به آن توجه نمیکند، توافق مالی دیگری از سوی بایرن مونیخ با ثروتمندان عرب همچنان انتقادات شدید بخشی از هواداران این تیم را به همراه دارد.

برای بسیاری از هواداران بایرن دیدن تابلوهای تبلیغاتی مربوط به هواپیمایی قطر در ورزشگاه آلیانز آرهنا پذیرفتنی نیست.
تماشاگران حاضر در قسمت زودکوروه (Sudkurve)، سکوهای مربوط به هواداران افراطی، در طول این پیروزی 1-2 بنری را در دست داشتند که الیور کان، مدیر اجرایی باشگاه، را در کنار هربرت هاینر، مدیر باشگاه، را به تصویر کشیده و آنها را در حالی نشان میداد که سعی داشتند دشداشههای خونآلود قطریها را با دریافت چمدانهای پر پول بشورند و تمیز نشان دهند.
روی این بنر نوشته شده بود:” ما برای پول، هر چیزی را تمیز میکنیم.” دوربینی تصویر کان و هاینر را روی سکوها شکار کرد که آزردهخاطر به نظر میرسیدند. زیرمجموعهای از هواداران افراطی بایرن به نام غرور قرمز مونیخ هر از گاهی علیه قرارداد اسپانسری روی آستین پیراهن این تیم تیم با فرودگاه دوحه/ هواپیمایی قطر تظاهرات کردهاند و این اتفاق از ژانویه 2016 که این همکاری شروع شده، ادامه داشته است.
آنها پلاکاردهایی در دست داشتند که اصرار کارل هاینس رومنیگه، مدیر سابق باشگاه، در سال 2017 برای برگزاری کمپ تمرینی زمستانی بایرن در قطر به دلایل خرافی (چون حضور آنها در سالهای قبل با قهرمانی این تیم در بوندسلیگا همراه شده بود) را به سخره گرفته بود. آنها علاوه بر رومنیگه، این جمله اولی هوینس را نیز مسخره کرده بودند که گفته بود بایرن شرایط ایدهآل را در دوحه پیدا کرده و مدعی شده بودند که انگیزه آنها از مطرح کردن چنین اظهاراتی پول است. این افراد با صدای بلند این سوال را مطرح میکردند که آیا پول برای قهرمان چند ساله آلمان مهمتر از حقوق بشر است.
با این حال به نظر میرسد که این واکنش آخر از سوی هواداران، عصبانیت و ناراحتی بیشتری را به همراه داشته است. این اولین باری بود که کان و هاینر، زوج مدیریتی جدید این باشگاه، هدف قرار میگرفتند؛ پس از این که هاینر در ابتدای سال جاری میلادی تاکید کرده بود که هدف بایرن ترویج ارزشهای اجتماعی است. این واکنش همچنین در بازه زمانیای رخ داد که از نظر بینالمللی ملموستر بود: موضوع “تطهیر شهرت از طریق فوتبال” پس از خرید نیوکاسل یونایتد توسط صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان سعودی در ماه گذشته، توجه افراد زیادی را به خود جلب کرده است.

علاوه بر این، برافراشته شدن این بنر با درخواست یکی از اعضا برای کشانده شدن این بحث از روی سکوهای زودکوروه به موضوع اصلی مجمع باشگاه همزمان شده است.
میشاییل اوت و چند نفر از همراهانش که عضو گروههای سازماندهی شده هواداری نیستند، میخواهند که مجمع سالانه اعضا در تاریخ 25 نووامبر به این موضوع رای دهد که شرکت سهامی عام بایرن مونیخ که مدیریت اقدامات انجام شده در زمینه فوتبال حرفهای را برعهده دارد، هر اقدام قانونی ضروری و محتملی را برای فسخ هرچه سریعتر قراردادها با هواپیمایی قطر یا سایر شرکتهایی انجام دهد که مالکیت آنها در اختیار کشور قطر است و اطمینان حاصل کند که این قراردادها تمدید نشده یا بار دیگر به امضا نمیرسند. قرارداد فعلی با هواپیمایی قطر تا سال 2023 ادامه دارد.
مالکیت 75 درصد از شرکت سهامی عام بایرن مونیخ در اختیار اعضای باشگاه بایرن است. مشخص نیست که آیا این طرح میتواند هیئت نظارت را مستلزم کند که کنترل کان و سایر اعضای این شرکت سهامی عام را در اتخاذ چنین تصمیمهای مهم و خاصی در اختیار بگیرد؛ حتی اگر هم این کار عملی باشد، بستگی به رایگیری و کسب اکثریت آرا دارد.
اوت، وکیل اهل ماینتس، شانس عملی شدن این طرح را 50-50 میداند. اما او به نوعی بیشتر مشتاق بحث عمومی درباره مسئولیتپذیری اخلاقی باشگاه است تا این که بخواهد به نتیجه مشخصی برسد.
اوت به اتلتیک میگوید:” یک گروه هواداری تریبونی برای بحث را در ژانویه 2020 ترتیب داد و وقتی بحث درباره کارگرهای مهاجر به قطر مطرح شد، آنها یک کارشناس حقوق بشر و نمایندهای از باشگاه را دعوت کردند- اما هیچکس از طرف بایرن حاضر نشد. من آن روز از این که هوادار این باشگاه هستم احساس شرمندگی کردم. و به خودم گفتم: این شرایط نباید ادامه پیدا کند.”
بایرن پیش از برگزاری اجلاس سانه اعضا حاضر به اظهارنظر درباره این طرح نیست. آنها درباره این بنر نیز هیچ اظهارنظری نکردند. این باشگاه از این حق برخوردار است که چنین نشانههای هواداریای که اظهارات مطرح شده در آن محترمانه و در چارچوب محدودیتهای در نظر گرفته شده، نیست را جمعآوری کند اما هیچ تمایل برای فرستادن ماموران امنیتی به میان هواداران و وخیمتر کردن شرایط وجود نداشت. تا زمانی که اعتراضات شامل نفرتپراکنی یا توهین فردی نباشد، تصمیم مدیران در ساختمان مرکزی بایرن بر این خواهد بود که زیر سوال برده شدن عمومی اصول اخلاقیشان را تحمل کنند.
ساختار دموکراتیک این باشگاه- اکثریت حق مالکیت این باشگاه برعهده اعضای آن است که با رایشان مدیران را انتخاب میکنند- به هواداران این جسارت را میدهد که نگرانیهای خود را ابراز کنند، گاهی با صدای بلند، گاهی با طعنه و کنایه و گاهی به شکلی که باعث شرمندگی مدیران باشگاه شود.
تلاشها برای صحبت با گروه هواداری غرور قرمز مونیخ ناموفق ماند. تعداد آنها تنها حدود 30 نفر است اما اعتراضات آنها نباید به عنوان نظر اقلیت در جمعهای هواداری سازماندهی شده نادیده گرفته شود. یکی از اعضای زودکوروه میگوید:” مخالفت یا ناراحتی آنها از قراردادها با قطر تا حد زیادی در بین دیگر هواداران نیز مشترک است.”
بایرن هواداران متعصب سیاستمداری دارد که بارها علیه نژادپرستی، یهودستیزی و علیه هر چیزی که از نظر آنها آفتهای فوتبال مدرن باشد، ایستادهاند؛ مانند طرح سوپرلیگ در بهار و افزایش قیمت بلیتها. این باشگاه تخمین میزند که پایگاه قدرتمند هواداریاش فقط در آلمان حدود 9 میلیون نفر باشد و مشخص نیست که آیا سوابق حقوق بشری حامی مالی آستین پیراهنهای این تیم به همین اندازه برای اعضای کمتر متعهد این گروههای هواداری اهمیت دارد یا خیر.

بایرن حدود 20 میلیون دلیل برای ادامه همکاری با قطر به عنوان حامی مالی دارد. سود 100 میلیون یورویی از ژانویه 2016 تا به حال مبلغ قابل توجهی بوده که تقریبا نزدیک به پنج فصل دستمزد روبرت لواندوفسکی است.
نکته جالب اینجاست که همین قانون مالکیت 50 به علاوه یک بوندسلیگا که مانع از انتقال مالکیت باشگاهها به سرمایهگذار خارجی میشود، بایرن را وادار کرده به دنبال استراتژی توافق تجاری باشد که به امضای قرارداد با بعضی از کشورهای غیراروپایی منجر میشود که با شیوه مستقیمتری اقدام به سرمایهگذاری در فوتبال سایر کشورها میکنند.
اشتیاق این کشورها بسیار برای بایرن مناسب است؛ باشگاهی که امیدی به بازار اشباع داخلی ندارد- بیامو که کارخانه سازنده ماشین آلمانی است، مبلغ 20 میلیون یورو پرداخت نمیکند که 58 کارگر با لوگوی آنها در ورزشگاه حاضر باشند- و حالا باید با تیمهای برتر سراسر اروپا رقابت کند که میتوانند درآمدهایی فراتر از حد تصور داشته باشند.
آنها وقتی پنج سال پیش در حال بررسی شرایط این قرارداد بودند، میدانستند که با چنین اعتراضاتی روبرو میشوند. مدیران این باشگاه با سازمانهای مردمنهاد صحبت کردند که به آنها گفتند میتوانند چنین کاری را انجام دهند، در صورتی که به طور علنی از حقوق بشر صحبت کنند. این باشگاه فکر کرد که انجام هر دوی این کارها به صورت همزمان غیرممکن و زیانآور است و تصمیم گرفت سیاست مذاکرات پشت صحنه و حفظ وجهه نمادین- مانند سفر تیم زنان این باشگاه به دوحه و بازدید از مدارس محلی- را پیش ببرد.
رومنیگه در ماه آوریل به اتلتیک گفت:” نظر ما این است که تغییر به وسیله طرد کردن ایجاد نمیشود، بلکه فقط از طریق مذاکره صورت میگیرد.” این حرف نشانه شانه خالی کردن از بار مسئولیت است؟ شاید. اما حتی رجینا اشپاتل، کارشناس مسائل قطر در سازمان عفو بینالملل آلمان، با این ایده که فوتبال باید به این کشور پشت کند، مخالف است.
اشپاتل در ماه آوریل به روزنامه آلمانی اشپیگل گفت:” حضور در آنجا بهتر از بایکوت است.”
وزرایی که بایرن با آنها مشورت کرد نیز مدیران این باشگاه را تشویق کردند که در هر صورت این قرارداد را امضا کنند، چرا که آنگلا مارکل، صدراعظم آلمان، در آن زمان مشتاق بود که سرمایهگذاریهایی از سوی این کشور را به اقتصاد آلمان جلب کند. وقتی خبر امضای این قرارداد در سال 2016 اعلام شد، فرانک والتر اشتاینمایر، وزیر امور خارجه وقت آلمان، مدعی شد که هیچ مشکلی از دیدگاه سیاست خارجی وجود ندارد.
سوالی که در قلب این موضوع پیش میآید این است: آیا باشگاههای فوتبال باید در عقد قراردادهای تجاری آگاهانهتر و تیزبینانهتر از دولت و سایر شرکتها عمل کند؟
رومنیگه در ماه مارس به روزنامه دیولت گفت:” ما باشگاه فوتبال هستیم اما در عین حال هویتی اقتصادی داریم که بدون همکاری اقتصادی دوام نمیآورد. ما از فولکس واگن، دایملر، دویچه بانک یا دیگر شرکتهایی که با قطریها همکاری اقتصادی دارند، متمایز نیستیم.” قطر سهام قابل توجهی در این شرکتها و سایر شرکتهای شناخته شده و ثروتمتد آلمانی دارد.
جاستین کرافت، خبرنگار مستقل و هوادار بایرن، یکی از امضاکنندگان طرح اوت است که با این اظهارات موافق نیست. کرافت میگوید:” بایرن صرفا یک شرکت تجاری نیست. آنها مشتری ندارند بلکه هوادارانی دارند که از زاویه بسیار احساسیتر به این مسائل نگاه میکنند. آنها (هواداران) برای پیامدهای اخلاقی اهمیت قائل هستند، نه فقط مسائل مالی.”
اوت موافق است:” این که شما از شرکت خاصی خرید کنید، انتخاب شخصی است اما تاثیرگذاری چندانی را به همراه ندارد. اما به عنوان یک هوادار شرایط فرق میکند. شما میتوانید برای بازگرداندن باشگاهتان به مسیر اخلاقی تلاش کنید. و اگر این فرصت را داشته باشید، انجام این کار وظیفه اخلاقی شماست. این کار ارزش مبارزه را دارد چون این باشگاه شماست. شما فقط همین یک باشگاه را دارید.”
این نگرانیهای ایدهآلگرایانه نقطه مقابل ایمان کورکورانه گروه “درست یا غلط، باشگاه من همین است” به حساب میآید که در اکثر بحثها در شبکههای اجتماعی غالب هستند. هوادارانی مانند کرافت، اوت و گروه غرور قرمز مونیخ به اندازهای عاشق باشگاهشان هستند که به جای بررسی نقاط مثبت، روی اقدامات اشتباهات تمرکز میکنند چون انحراف بایرن از مسیر درست اخلاقی برایشان ناراحتکننده و ناامیدکننده است.

گروههای هواداری در فوتبال آلمان از قدرت زیادی برخوردارند و مدیران باشگاه باید برای تصمیماتشان پاسخگو باشند.
سابقه طولانی این باشگاه در قبول مسئولیتهای اجتماعی از نجات دادن باشگاههای رقیب با پرداخت مبالغ هنگفت تا جمعآوری کمک برای پناهندگان، حمایت از باشگاه فوتبالی محلی یهودی- مدیر سابق باشگاه به نام کورت لاندور در دهه 1930 تحت تعقیب نازیها قرار داشت- و اهدای مبالغ قابل توجه برای قربانیان سیل، شاید باعث وخامت اوضاع به شکلی عجیب شود: چنین سابقهای این انتظار را به وجود آورده که آنها همیشه در سمت درست مسائل اجتماعی که به راحتی قابل تشخیص است، قرار میگیرند.
سازمان دیدهبان حقوق بشر و اتحادیه کارگری بینالمللی سازمان ملل اخیرا گفتند که شرایط کارگران مهاجر در قطر بهبود پیدا کرده است. اما این بهبود شرایط باید به کجا برسد که برای منتقدان داخلی بایرن کافی باشد؟ یا تصور کنید که طرح اوت با موفقیت تصویب شود، چه کسی در دنیای جهانی حامیان مالی باقی میماند که پذیرفته شده به حساب بیاید؟ آیا همکاری با شرکتهای چینی، ترکی و روسی از منظر این اصول اخلاقی مشکلی ندارد؟
اوت اظهار داشت:” من واقعا نمیتوانم به این سوال پاسخ دهم، من هم نمیدانم که خط قرمز دقیقا کجا قرار دارد. اما فکر نمیکنم تعیین خط قرمز وظیفه من باشد. در واقع فکر میکنم انجام این کار به شکل کلی تقریبا غیرممکن است. این موضوع احتمالا باید درباره هر موضوع به صورت جداگانه ارزیابی شود.
هرچند در حال حاضر از نظر من میتوان گفت که قطر این خط قرمز را رد کرده است. اتفاق خوبی است اگر بایرن بتواند مذاکراتی با کارشناسان و هواداران داشته باشد و متوجه شود که خطوط قرمز آنها چیست و در این زمینه محتاطتر و حساستر رفتار کند.”
بدون توجه به نتیجه، این باشگاه باید به بررسی این موضوع بپردازد که هنوز توانایی حفظ چه اصولی را دارد. اما شاید باور این موضوع واقعبینانه نباشد که آنها در یافتن پاسخ منطقی بهتر از هر کس دیگری هستند که برای موفقیت در دنیای عمیقا آلوده ما تلاش میکند.