آنالیز: کلید گلزنی ایتالیا؛ بیشتر رو به عقب پاس بده!

ایتالیا نیاز دارد که کیفیت خلاقیتش در عمق را به حداکثر برساند. آن‌ها هافبک هجومی یا ترکوارتیستا ندارند، اما به طرز درخشانی گزینه‌های خلاق زیادی در خط دفاعی خودشان دارند. ایتالیا باید بیشتر به عقب پاس بدهد تا بتواند شانس‌های بیشتری خلق کند.

هفت‌یک- عصر یک‌شنبه ایتالیا در ورزشگاه ومبلی اتریش را با نتیجه 1-2 شکست داد. آن‌ها برای گذشتن از تیم سرسخت و بااراده منظمِ اتریش که سازماندهی دفاعی خوبی داشت، به وقت اضافه نیاز داشتند. این ناامیدکننده‌ترین نمایش ایتالیای مانچینی تا به این جای کار بود، اما آن‌ها برای اولین بار در جایی غیر از رم بازی می‌کردند. این بازی همچنین محدودیت‌های فردی بازیکنانش را هم نشان داد.

به غیر از مثال واضح تیم یونان در سال 2004، که از همه لحاظ تیم متفاوتی بود، همه فاتحان تورنمنت‌های مهم در دهه‌های گذشته مهاجمی در سطح جهانی در اختیار داشته‌اند. می‌توانید به آنتوان گریزمان، کریستیانو رونالدو، مسوت اوزیل، آندرس اینیستا، فرانچسکو توتی، رونالدو (برزیلی) و زین‌الدین زیدان نگاه کنید و سوپراستارهای حقیقی را ببینید؛ تسلط آن‌ها بر بازی ثابت شده است، در بالاترین سطح لحظات کلیدی را رقم زدند، در مسابقات لیگ‌ تیم‌شان را به عناوینی رساندند و در لیگ قهرمانان آن‌ها را به مراحل بعدی هدایت کردند.

داشتن بازیکنی به این کیفیت واقعا مهم است. گری گلاد فقید، دانش‌آموخته کمبریج است که در توسعه آنالیز فوتبال نقش تاثیرگذاری داشت و حالا بسیاری او را پدرخوانده این جنبش می‌دانند. او در مقاله‌ای آکادمیک توضیح داد، البته اگر بخواهیم حرف‌هایش را به زبان ساده بگوییم، که درست است کیفیت دفاع تیم را بدترین مدافعشان مشخص می‌کند، اما کیفیت حمله تیم را بهترین مهاجم‌شان تعیین می‌کند.

عقیده‌اش منطقی است؛ دفاع کردن بیشتر یک عمل واکنشی است و مثلا اگر دفاع چپ‌تان خوب نباشد سخت است که بخواهید جلوی نفوذ آن‌ها از سمت چپ را بگیرید. اما در حمله شما مسئول هستید. شما می‌توانید حملات‌تان را از طریق مهاجمِ در کلاس جهانی‌تان پیش ببرید.

اما ایتالیا مهاجمی با چنین ظرفیتی در اختیار ندارد. چیرو ایموبیله، لورنزو اینسینه و دومینیکو براردی، سه نفرجلوی زمین، بازیکنان با ثبات سری A هستند، اما وقتی مثلا به مرحله حذفی لیگ قهرمانان نگاه می‌کنیم، فقط دو گل به ثمر رساندند؛ هر دو را هم اینسینه زده و یکی از آن‌ها هم از روی نقطه پنالتی بوده است. هیچ کدام‌شان تا قبل از این تورنمنت در مسابقات بزرگ بین‌المللی گل نزدند.

همه آن‌ها خصوصیات خودشان را دارند. اینسینه سال‌هاست که بازیکن پر انرژی وغیر قابل پیش‌بینی ناپولی بوده و نفوذهایش از سمت چپ به داخل زمین تاثیر خیلی خوبی داشته است. گل بعدی ایموبیله در سری A او را به سطح بازیکنانی مقل پیپو اینزاگی، جیجی ریوا و روبرتو مانچینی، سرمربی حال حاضرش در تیم ملی، می‌رساند و جزو بیست گلزن برتر تاریخ این لیگ می‌شود. براردی هم بسیار هیجان‌انگیز و هم بسیار کارآمد است.

 

برای اینکه پرواز ایتالیا به مراحل پایانی یورو 2020 ادامه داشته باشد، مانچینی باید راه‌های جدیدی برای گلزنی پیدا کند.

 

اما آیا آن‌ها واقعا جزء بازیکنان برتر هستند؟ دیشب که این طور به نظر نمی‌آمد. حرکات اینسینه قابل پیش‌بینی بودند، بیش از حد فضای داخل زمین را بررسی می‌کرد و در چند موقعیت توپ‌های آخر را هدر داد. حرکات ایموبیله خوب بود، اما لمس توپ‌هایش اغلب ضعیف بودند. براردی در به دست آوردن موقعیت از سمت داوید آلابا که در این دیدار بار دیگر تبدیل به مدافع سمت چپ شده بود، مشکل داشت.

پس راه حل چیست؟ اگر مهاجمی ندارید که واقعا در سطح جهانی باشد، چگونه می‌توانید پیشرفت کنید؟ سه جواب وجود دارد که مانچینی و ایتالیا را راضی می‌کند.

اولی دستِ پُر تیم است؛ مانچینی گزینه‌هایی را در اختیار دارد. ایتالیا مهاجم برجسته و نخبه ندارد، اما تیم یک‌دستی دارد که ذخیره‌هایش می‌توانند بدون افتِ چندان کیفیتِ ترکیب، جایگزین بازیکنان اول تیم شوند. اساساً به همین دلیل است که آن‌ها دیشب به پیروزی رسیدند. آندره‌آ بلوتی به جای ایموبیله به میدان رفت و خوب هم بازی کرد، فدریکو کیه‌زا به جای براردی وارد زمین شد و اولین گل حیاتی تیم را به ثمر رساند. به نظر می‌رسد بعد از این نمایش او احتمالاً در نیمه‌نهایی، مقابل بلژیک یا پرتغال جایگاهش را حفظ کند.

حالا مربیان می‌توانند از پنج تعویض استفاده کنند، در وقت اضافه یک تعویض دیگر هم دارند و می‌توانند 26 بازیکن را برای ترکیب معرفی کنند؛ مشخصا داشتن گزینه‌های زیاد هیچ وقت این قدر مهم نبوده است. در این مورد ایتالیا جایگاه خوبی دارد.

دومی انسجام است. حرکات و ساختار موقعیتی ایتالیا در زمان مالکیت توپ چیزی است که بیشتر تیم‌ها در دور حذفی به آن حسادت می‌کنند. 3-3-4 می‌تواند به سیستم‌های دیگر تغییر پیدا کند که مشخص‌ترینش 5-2-3 است؛ و در جلو بردن توپ از مرکز زمین، جایی که آن‌ها احتمالا بهترین هافبک تورنمنت را در اختیار دارند یا از جناح چپ که لئوناردو اسپیناتزولای پر انرژی پاس اول را می‌دهد و بعد فرار می‌کند، ایتالیا فوق‌العاده است.

اما هنوز به جادوی فردی نیاز دارید. ایتالیا در بازی مقابل اتریش دائما توپ را به یک سوم جلوی زمین می‌برد، در آن جا با تعداد زیادی بازیکن مواجه می‌شدند، نمی‌توانستند از سد عمقی تیم اتریش عبور کنند و حرکات‌شان بی نتیجه می‌ماند. یا به جای آن به سمت عقب بازی می‌کردند. و بعد گاهی اتفاقات جالبی رخ ‌داد.

و بنابراین سومین راه حل به خاطر بازی دیشب به چشم آمد. ایتالیا نیاز دارد که کیفیت خلاقیتش در عمق را به حداکثر برساند. آن‌ها هافبک هجومی یا ترکوارتیستا ندارند، اما به طرز درخشانی گزینه‌های خلاق زیادی در خط دفاعی خودشان دارند. ایتالیا باید بیشتر به عقب پاس بدهد تا بتواند شانس‌های بیشتری خلق کند.

مثالی از نیمه اول داریم. مارکو وراتی مالکیت توپ را در نیمه زمین حریف در اختیار دارد، اما اتریش با 10 بازیکن دفاع می‌کند. ایتالیا کسی را در پست شماره 10 ندارد که شاید بیشتر به این موضوع ربط داشته باشد.

 

 

بنابراین وراتی توپ را به لئوناردو اسپیناتزولا در سمت چپ می‌رساند، و او هم توپ را به فرانچسکو آچربی می‌دهد…

 

 

او هم توپ را به آخرین بازیکن ایتالیا در عقب زمین، لئورناردو بونوچی، داد. و حالا شکل حرکت تغییر می‌کند. اتریش از بلاک دفاعی عمقی‌اش بیرون می‌آمد، تلاش کرد پرس کند و 27 متر در زمین جلو رفت.

 

 

و این کار به این معنی بود که وقتی توپ به مدافع سمت راست، جووانی دی لورنتزو، رسید، ایتالیا می‌توانست دوباره در فضا بازی کند. توپ در ادامه به براردی رسید، بعد دوباره به نیکولو بارلا پاس داد و او هم یک‌ضرب توپ را به پشت مدافعان و ایموبیله ‌رساند.

 

 

این موقعیتی است که ایموبیله توپ را می‌خواهد- پشت مدافعان. اگر ایتالیا بخواهد که با اعمال فشار فضا را باز کند این اتفاق رخ نخواهد داد، اما اگر توپ را به عقب ببرند و بعد دوباره موقعیت بسازند امکانش وجود دارد. در این موقعیت، لمس توپ او ضعیف بود و نهایتاً هم کمک داور پرچم را به نشانه آفساید بالا برد. اما اصل ثابت می‌ماند.

 

 

در مورد گل دوم ایتالیا هم این موضوع صادق است. وقتی اینسینه توپ را در این موقعیت به دست آورد، تحت فشار به کناره زمین برده می‌شود و اتریش هم که روی یک کرنر از دروازه‌اش دفاع می‌کرد، چندین بازیکن را در محوطه جریمه خودش دارد.

 

 

بنابراین اینسینه توپ را 45 متر به عقب زمین می‌فرستد و به دی لورنزو در خط میانی زمین پاس می‌دهد.

 

 

کنترل توپ او چشمگیر است…

 

 

… و بعد قبل از سپردن دوباره توپ به اینسینه، به جلو حرکت می‌کند.

 

 

حالا اینسینه فضای بیشتری برای دریبل زدن دارد…

 

 

و توپ را به وسط باکس حریف و آچربی و پسینا می‌رساند و بعد به گوشه باکس می‌رود.  پسینا بود که دومین گل را وارد دروازه کرد.

 

 

این اصل، به خصوص با توجه به کیفیت پاسکاری ایتالیا از عمق، مهم است. بونوچی، جورجینیو و وراتی دیشب نشان دادند که توانایی فرستادن دقیق توپ با پاس بلند را دارند، اما مهاجمان ایتالیا باید زمان‌بندی فرارهای‌شان به پشت مدافعان را بهبود ببخشند.

گاهی این حرکت کمی تکراری به نظر می‌رسید، انگار که ایتالیا بیش از اندازه به این روش اعتماد کرده است. اما در نهایت استعداد خلاقانه آن‌ها در همین جا قرار دارد- در فضاهای عمقی- و نقطه قوت مهاحمان‌شان هم همین جاست: استفاده از فضای پشت مدافعان. برای بردن یک تورنمنت بدون در اختیار داشتن مهاجم برجسته، ایتالیا باید با نقاط قوتش بازی کند.

 

عنوان اصلی مقاله: To win this tournament without a truly standout attacker, Italy need to pass backwards more نویسنده: Michael Cox- ترجمه: فاطمه رضازاده نشریه / وبسایت: The Athletic زمان انتشار: 27 ژوئن 2021
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *