آنالیز: انگلیس چگونه میتواند نبرد تاکتیکی را از آلمان ببرد؟
هفتیک-اولین بار چهار سال پیش برابر آلمان بود که گرت ساوتگیت به عنوان سرمربی انگلیس از دفاع سه نفره استفاده کرد. حالا در آستانه دیدار سهشنبه برابر همان حریف، ساوت گیت از این موضوع خرسند خواهد بود که در اکثر دوران حضورش روی نیمکت انگلیس از این آرایش استفاده کرده است.
جام ملتهای اروپا برای آلمان تا این جای کار عجیب و غریب بوده است. آنها در شکست نزدیک به فرانسه و تساوی 2- 2 برابر مجارستان کاملا ناراضی کننده ظاهر شدند اما این دیدارها باعث شد قدرتمندانهترین عملکرد کل تورنمنت که پیروزی 2- 4 آنها برابر پرتغال بود، به چشم نیاید.
ویژگی تعیینکننده آن بازی بسیار مشخص بود. آلمان وینگ- بکهایش را جلو کشید، در حین مالکیت توپ خط حمله پنج نفره را شکل داد و برتری عددی را در جلوی زمین به پرتغال تحمیل کرد. آنها بازیسازی را روی یک بال انجام داده و ناگهان بازی را به وینگ- بکی که در لحظات پایانی به تیر دورتر اضافه شده بود، میسپردند. هر چهار گل به نوعی از همین روش ساده به ثمر رسید.
بیبرنامگی پرتغال قابل توجه بود. به نظر میرسید فرناندو سانتوس از بازیکنان کناریاش میخواهد عقب بکشند و خط دفاعی شش نفره را شکل دهند اما این اقدام کاملا بینتیجه بود. بعید به نظر میرسد که ساوتگیت سیستمی مشابه را به کار بگیرد- اقداماتی مانند حضور رحیم استرلینگ به عنوان مدافع کناری کمک چندان موثری نیست. مطمئنا این بار ساوتگیت باید از سه مدافع میانی و وینگ- بکها استفاده کند تا با سیستم آلمان همخوانی داشته باشد.
یواخیم لوو در جریان تساوی 2- 2 برابر مجارستان از سیستمهای مختلفی استفاده کرد و ممکن است از دفاع چهار نفره بهره بگیرد اما تا به حال هر سه بازی را با ساختار 3- 4- 3 آغاز کرده است. ساوتگیت شاید دو برنامه در ذهن داشته باشد- سازگاری با همین سیستم 3- 4- 3 یا اگر لوو از سیستم 1- 3- 2- 4 استفاده کند، سرمربی انگلیسی نیز برای انجام همان کاری تلاش کند که آلمان با پرتغال کرد.
با این حال ایده شکل دادن خط دفاعی منسجم برابر آلمان به مهارت بسیاری نیاز دارد. این تیم با وجود تمام مشکلاتش تا به حال از ویژگی بازی با توپ از عمق، سرعت زیاد در مناطق هجومی و بازیکنان باهوشی برخوردار بوده که از بین خطوط خلق موقعیت میکنند. کار ساوتگیت در زمین تمرین صرفا سازگار کردن انگلیس با دفاع پنج نفره نیست؛ بلکه به حصول اطمینان از فاصله درست بین خطوط نیز مربوط است.
حل این مشکل با وینگ- بکها روی کاغذ ساده است. اینجا تصویری از گل دوم آلمان برابر پرتغال را میبینیم که نشان میدهد خط حمله پنج نفره آنها چطور از نظر عددی بر دفاع چهار نفره پرتغال غلبه کرد. اضافه شدن یک مدافع دیگر، شاید با حضور ریس جیمز در سمت راست و رفتن کایل واکر به مناطق مرکزی برای تبدیل شدن به مدافع میانی سوم، به این معناست که انگلیس باید مشکلات کمتری در این زمینه داشته باشد.
هرچند مشکل دیگری که باید در بالها مراقب آن باشند، جایگیری ماتیاس گینتر است که برابر پرتغال بدون یار مستقیم پیشروی میکرد و در منطقه ارسال سانتر قرار میگرفت- این سانتر منجر به گل رابین گوسنس در تیر دورتر شد؛ هرچند به دلیل آفساید میلیمتری مردود اعلام شد.
آلمان احتمالا در مناطق هجومی از دو بازیکن سریع مانند سرژ گنابری و لروی سانه استفاده میکند که باعث عقب کشیدن خط دفاعی انگلیس خواهد شد. اما اگر دفاع اشتباه کرده و فضایی را در اختیار آنها قرار دهد، آلمان از حضور کای هاورتز بهره میبرد که میتواند توپ را بین خطوط دریافت کند. او این کار را برابر فرانسه بسیار خوب انجام داد- با کوچکترین ناهماهنگی که بین خط دفاعی آنها در سیستم 3- 3- 4 رخ میداد، بازیکن چلسی خودش را در موقعیت آماده برای دریافت پاس برای نفوذ از عمق حفظ میکرد.
هاورتز از نظر جاگیری به قدری باهوش است که گاهی چندین مدافع را به صورت همزمان درگیر خود میکند. اینجا روبن دیاش، مدافع میانی سمت چپ پرتغال، به سمت او حرکت کرده؛ در حالی که جاگیری رافائل گریرو، مدافع چپ، نیز تحت تاثیر حرکت هاورتز است و همین موضوع باعث شده یوشوا کیمیش، وینگ- بک راست، یارگیری نشده باشد. انگلیس باید از این موضوع نگران باشد که هاورتز با همین شیوه مدافعانش را گیر بیاندازد.
بخشی از راه حل ممکن است به کارگیری دو هافبک میانی- احتمالا دکلان رایس و کالوین فیلیپس- در پستهای بسیار عمقی در جلوی خط دفاعی باشد. در تصویر زیر، تصور کنید آنها عقب بکشند و از منطقه مقابل سه مهاجم آلمان محافظت کنند تا مانع از ارسال پاسهای آسان برای این نفرات شوند.
هرچند مشکل این است که عقب کشیدن کامل انگلیس، به ایلکای گوندوگان و تونی کروس این اجازه را خواهد داد که زمان بیشتری مالک توپ باشند. هیچکدام از این بازیکنان تا به حال تورنمنت درخشانی را با توجه به استانداردهای بالای خودشان سپری نکرده اما انگلیس نمیتواند به آنها اجازه زمان بیشتر برای دیکته کردن سبک بازی را بدهد.
خصوصا کروس در تغییر بازی مداوم به سمت راست، پیش از این که ناگهان ضربهای به توپ بزند، تخصص دارد- او این کار را در جریان پیروزی رئال مادرید برابر لیورپول در لیگ قهرمانان به خوبی انجام داد. او همچنین از آن دست هافبکهایی است- مانند آندرهآ پیرلو و لوکا مودریچ– که در پیروزیهای مراحل حذفی برابر انگلیس در یک دهه گذشته نقش موثری ایفا کرده است.
شاید در این صورت انگلیس بتواند فوق منسجم باقی مانده، هری کین را عقب کشیده و در خط میانی آلمان خیمه بزند؟ خب، در این صورت متس هوملس به مشکل تبدیل میشود، بازیکنی که در این تورنمنت پخش توپ خوبی از پست سوییپر داشته و به صورت مداوم جلو کشیده تا پاسهای بلند را ارسال کند.
او به شکلی قابل توجه ثابت کرد توانایی بازی با توپ خوبی با پای چپ ضعیفتر و بیرون پای راست قویترش را دارد و همین به او اجازه ارسال پاسهای بلند و هوایی زیادی را میدهد.
مشخصا دلیل اصلی تغییر احتمالی ساختار انگلیس متوقف کردن وینگ- بکهای آلمان خواهد بود. اما انگلیس نمیتواند تهدید آلمان از مناطق میانی را نیز نادیده بگیرد. ساوت گیت چه از تیمش بخواهد که از جلوی زمین پرس کنند و چه عقب بکشند، حفظ فاصله درست بین خطوط حیاتی خواهد بود.
سپس نوبت به وظیفه ضربه زدن به آلمان در حین تصاحب توپ میرسد. ساوتگیت و کادر فنیاش مطمئنا به سرعت پایین هوملس به عنوان یک منطقه بالقوه برای استفاده اشاره کردهاند؛ هرچند با افزایش احتمال نفوذ نکردن کین از پشت مدافعان حریف، برنامه محتملتر حمله این است که کین عقب بکشد تا هوملس به جلوی زمین برود و دو بازیکن هجومی وارد فضایی شوند که غیبت او ایجاد کرده است.
البته تغییر سیستم محتمل ساوتگیت اساسا فقط به معنای استفاده از سه بازیکن هجومی است. بعید است کین از زمین بیرون کشیده شود و استرلینگ هم که تا به حال هر دو گل انگلیس را به ثمر رسانده پس این یعنی فقط یک جایگاه برای میسون مونت، فیل فودن، جک گریلیش و بوکایو ساکا وجود دارد- با این هشدار مختصر که ساکا ممکن است به عنوان وینگ- بک مورد استفاده قرار بگیرد تا انرژی هجومی بیشتری از عمق ایجاد کند.
انگلیس باید با این ترکیب تعادل درست را پیدا کند. این احساس به طور غریزی وجود دارد که یک مهاجم سرعتی برای نفوذ از پشت کین موردنیاز است اما ساوتگیت برای اینکه تیمش بدون بازیکنی که بتواند در میانه زمین توپرسانی کند، باقی نماند، محتاطانه عمل خواهد کرد. توانایی کین در عقب کشیدن و توپ رسانی به وینگرها مهمتر از هر زمان دیگری خواهد بود.
آخرین مورد قابل توجه از نظر انتخاب ترکیب تیم، در نظر گرفتن ضربات شروع مجدد است و با توجه به تمرکز اجتنابناپذیر روی پنالتی از دست رفته 25 سال قبل ساوتگیت برابر آلمان در ومبلی، باید به خاطر داشت که گل اول انگلیس در آن شب از روی یک ضربه کرنر تمرین شده به ثمر رسید.
اگر مونت که چند روز گذشته را در قرنطینه سپری کرده است، در ترکیب جایی نداشته باشد، ساوتگیت شاید بار دیگر از کیهران تریپیه به واسطه تواناییاش برای زدن کرنر استفاده کند- فیلیپس از این نظر برابر جمهوری چک چندان درخشان ظاهر نشد. تکیه تاکتیکی انگلیس احتمالا روی متوقف کردن بازی آلمان خواهد بود، بنابراین آنها شاید روی استفاده از توپهای شروع مجدد برای حمله حساب کنند.