تعبیر یک رویای 60 ساله: چگونه بولونیا به جمع بزرگان اروپا برگشت

این سالی فراموش نشدنی برای همه افراد باشگاه بود. پس از اینکه بولونیا در ماه می سهمیه لیگ قهرمانان را کسب کرد، ۴۰هزار هوادار در پیاتزا ماجوره  جمع شدند تا پرچم‌ها را بچرخانند، مشعل‌ها را روشن کنند و آواز بخوانند.

هفت‌یک- آرنه اشلوت کِتری را روشن کرد. همانطور که چای دم می‌کشید، او شروع به تعریف از فاینورد برای سم بیوکِما کرد. مهمانش یک مدافع میانی نوظهور در باشگاه زادگاهش، گو اهد ایگلز ، بود. بیوکما که در خانه‌ی اشلوت  نشسته بود، عمویش را نیز همراه خود آورده بود. هر دوی آنها طرفداران پروپاقرص فاینورد بودند و رد کردن این دعوت را اصلاً به ذهن‌شان هم خطور نکرد.

وقتی اشلوت شروع به صحبت کرد، مشخص بود که سبک بازی این مدافع را به دقت مطالعه کرده است. بیوکما به سایت اتلتیک می‌گوید:«چند نکته‌ی روشنگرانه وجود داشت که من فکر کردم: «واو، من هرگز قبلاً اینطور به فوتبال فکر نکرده بودم». او گفت: «شما در شروع بازی از عقب زمین خیلی خوب هستید، اما وقتی در میانه‌ی زمین شرایط غیرقابل پیش‌بینی می‌شود و شما در این سن (۲۰ سالگی) برای متوقف کردن توپ می‌روید، گاهی کنترل را از دست می‌دهید». من گفتم:«حق با شماست. من هرگز قبلاً به این فکر نکرده بودم.»

اشلوت باید فکر می‌کرد که بیوکما را در چنگ خود دارد. در عوض، این مدافع میانی به آ‌.زد آلکمار ، باشگاهی که اشلوت به تازگی آن را ترک کرده بود، پیوست زیرا ساختاری که او در آنجا به جا گذاشته بود، آن را به مکانی بهتر و با ثبات‌تر برای رشد یک بازیکن جوان تبدیل کرده بود.

روز چهارشنبه بیوکما قرار است بار دیگر پا به خانه اشلوت بگذارد (توضیح مترجم: این مطلب پیش از دیدار بولونیا مقابل لیورپول در لیگ قهرمانان نوشته شده است). خانه‌ای بزرگتر و پرنورتر از خانه‌اش در هلند. روی تابلوی داخل تونل نوشته شده:«اینجا آنفیلد است.» این بزرگترین بازی بولونیا در 60 سال اخیر هم هست. بیوکما با لبخند گفت:«ما هرگز روی بودن در چمپیونزلیگ را در سر نداشتیم.»

جیووانی سارتوری با بازیکنانی که برای بولونیا جذب کرد، یک رویای قدیمی را به واقعیت تبدیل کرد.

و با این حال، شاید در نهایت همه‌چیز قابل پیش‌بینی بود. چرا که این همان کاری است که جووانی سارتوری انجام می‌دهد. این مدیر اجرایی گمنام و بی‌ادعا کمی قبل از بیوکما به بولونیا  آمد تا عملیات جذب بازیکن باشگاه را تعدیل کند. او از برخی جهات هانس کریستین اندرسن فوتبال ایتالیاست که به خاطر داستان‌های پریانش مشهور است؛ کسی که در کیه‌وو  و آتالانتا  تیم‌هایی ساخت که مرزهای جدیدی را درنوردیدند و به طرز غیرقابل باوری به لیگ قهرمانان اروپا رسیدند.

بیوکما و وینگر تیم، یسپر کارلسون، از جمله اولین خریدهای او از زمین شکار قدیمی و حاصلخیزش در آلکمار  بودند. سارتوری سه سال پیش تون کوپماینرز  را از همین باشگاه خرید. این تابستان، آتالانتا هموطن بیوکما را با ۴۰ میلیون یورو (۳۳ میلیون پوند؛ ۴۴ میلیون دلار) سود به یوونتوس  فروخت. بولونیا، همانطور که خواهیم دید، اکنون از همین درایت بهره می‌برد. آنها در فصل گذشته با دستمزدی که سیزدهمین رقم بالای سری A بود، در رتبه‌ی پنجم قرار گرفتند.

بیوکما یکی با بازیکنان تاثیرگذار بولونیا در راه کسب سهمیه لیگ قهرمانان اروپا بود.

مارکو دی‌وایو  در کنار سارتوری به عنوان مدیر ورزشی بولونیا کار می‌کند. او که مهاجمی برجسته در دوره‌ای فوق‌العاده رقابتی برای مهاجمان ایتالیایی بود، به اندازه‌ی کریستین ویه‌ری  در سری A گل زد (۱۴۲ گل) و قبل از اینکه به تیم مونترال ایمپکت در ام‌ال‌اس، متعلق به جویی ساپوتو، مالک باشگاه بولونیا، برود، دوران حرفه‌ای‌اش در ایتالیا را با بولونیا به پایان رساند. دی‌وایو می‌داند که برای بازی در اروپا چه چیزی لازم است. او بخشی از تیم بزرگ پارما  در اوایل دهه ۲۰۰۰ بود و در رسیدن یوونتوس به فینال لیگ قهرمانان اروپا در اولدترافورد  در سال ۲۰۰۳ نقش داشت.

این مدیر ۴۸ ساله در حالی که تمرین را در زمین تمرینی مرطوب کاستل‌دبوله بولونیا  تماشا می‌کند، توضیح می‌دهد که باشگاهش چه زمانی از میانۀ جدول خارج شد و شتاب گرفت. او توضیح می‌دهد:«این اتفاق در طول زمان رخ داد. وقتی سینیشا (میهایلوویچ ) را در زمستان ۲۰۱۹ آوردیم، تغییر ذهنیت ایجاد شد.»

زمانی که فیلیپو اینزاگی  باشگاه را در میانه فصل در منطقه سقوط رها کرد، بولونیا شیشه را شکست و دکمه‌ی اضطراری را زد. میهایلوویچ آنها را از این مخمصه بیرون کشید و آنها را به پیشرفت رهنمون کرد. نتایج بولونیا در چهار ماه باقی‌مانده‌ی فصل، هفتمین نتایج برتر در  ایتالیا بود. شوربختانه، این صرب کاریزماتیک چندی بعد به سرطان خون مبتلا شد و کووید-۱۹ هم از راه رسید. در زمانی که میهایلوویچ تحت درمان بود، بولونیا از او حمایت کرد. بازیکنان پیروزی‌هایشان را زیر پنجره‌ی بیمارستان او جشن می‌گرفتند و در این مدت دستیارانش میروسلاو تانیگا  و امیلیو دی‌لئو هدایت تیم را برعهده داشتند.

میهایلوویچ هم با بولونیا نتایج خوبی گرفت اما بیماری و در نهایت مرگ او، باعث شد بولونیا کمی با دست‌انداز مواجه شود.

این اتفاق الهام‌بخش و با این حال تیم به طور قابل درکی بی‌ثبات بود. بولونیا گاهی اوقات می‌درخشید اما هرگز همان فرم پایدار روزهای اولیه‌ی دوران میهایلوویچ را بازنیافت. تصمیم به اخراج او در اوایل پاییز ۲۰۲۲ بسیار سخت بود. روبرتو دی‌زربی ادعا کرد که پیشنهاد جانشینی او را به خاطر همدردی با دوست و همکارش رد کرده است و میهایلوویچ پیش از پایان سال درگذشت. با این حال بولونیا سعی کرد کار درست را برای او انجام دهد. آریانا، همسر میهایلوویچ، به ونیتی فر گفت:«هیچ کس در باشگاه مرا فراموش نکرد. آنها حقوق او را تا پایان قراردادش، حتی پس از مرگش، پرداخت کردند. این کار یک حرکت فوق‌العاده در زمان از دست دادن بود و به من آرامش داد.»

وارد شدن دراین شرایط برای تیاگو موتا، جانشین میهایلوویچ، آسان نبود. برخی نسبت به یک بازیکن تازه بازنشسته شده دیگر که به عنوان مثال از تجربه اینزاگی در صعود با تیم‌هایی مثل ونیزیا برخوردار نبود، شک داشتند. شکست ۱-۰ مقابل امپولی  در اولین بازی او به عنوان سرمربی،علامت خوبی نبود.

تیاگو موتا تیم جوان بولونیا را به یکی از جذاب‌ترین تیم‌های اروپا تبدیل کرد.

با این حال، دی‌وایو  احساس می‌کرد که او انتخاب مناسبی است. بولونیا پیش از این، تحت هدایت میهایلوویچ، شروع به جوان‌تر شدن و نامحسوس‌تر شدن در بازار نقل و انتقالات کرده بود. هر چه پتانسیل بالاتر، پاداش بالاتر. بولونیا فقط بازی‌های آلکمار را زیر نظر نداشت. آنها در تاین‌کسل بودند تا بازی‌های هارتز  را تماشا کنند، جایی که آرون هیکی را پیدا کردند و بعداً در پیتودری رفتند تا نگاهی به  لوئیس فرگوسن  بیندازند که تا زمانی که فصل گذشته پارگی رباط صلیبی قدامی او را از میادین دور نکرد، فوق‌العاده کار کرده بود. دی‌وایو می‌گوید:«آن خریدها (در اسکاتلند) برای ما عالی بودند. ما توانستیم بازیکنانی با ذهنیت‌ها و اخلاق کاری عالی جذب کنیم. آنها هر روز ۱۰۰ درصد تلاش می‌کنند. آنها با کیفیت و دو سورپرایز خوب بودند.»

نظرات در مورد موتا ساده بود.

دی‌وایو اضافه می‌کند:«او پتانسیل داشت اما هنوز آن را نشان نداده بود، درست مثل بازیکنان ما، و اینجا محیط مناسبی پیدا کرد تا توانایی‌هایش را نشان دهد». در پایان اولین فصل موتا، بولونیا در رده‌ی نهم سری A قرار گرفت. این بهترین رتبه تحت مالکیت ساپوتو ، میلیاردر کانادایی-ایتالیایی، و بهترین رتبه از آخرین سال دی‌وایو به عنوان بازیکن در روسوبلو بود، زمانی که او در سال ۲۰۱۲ بازوبند کاپیتانی تیم را به بازو می‌بست.

این رتبه نشان‌دهنده‌ی پیشرفت بود.

در حالی که ساپوتو به نجات باشگاه کمک کرده و آنها را در اولین تلاش، درست کمتر از یک دهه پیش از طریق پلی‌آف سری B  به بالاترین سطح فوتبال ایتالیا بازگردانده بود، این قدیمی‌ترین مالک خارجی فوتبال ایتالیا برای برداشتن گام بعدی تلاش می‌کرد. این به دلیل عدم تلاش نبود. او بهترین مدیران ورزشی را در این کسب و کار استخدام کرد؛ پانتالئو کوروینو  و سپس والتر ساباتینی  در مشارکت با ریکاردو بیگون . اما میانه‌ی جدول شبیه یک سقف شیشه‌ای به نظر می‌رسید و هواداران را آزرده خاطر می‌کرد. ساسولو ، که یک تیم روستایی از همان منطقه بود، به رقابت‌های اروپایی صعود کرده بود. آتالانتا و اودینزه  در لیگ قهرمانان اروپا ظاهر شده بودند. پدر سارتوری- کامیلو ،یک هوادار بولونیا- عادت داشت او را برای تماشای بازی‌های خارج از خانه به سن سیرو  ببرد. اینکار برای تماشای تیم‌های بزرگ بولونیا در دهه ۶۰، با ستاره‌هایی مانند جاکومو بولگارلی  و اتزیو  پاسکوتی بود، تیمی که هفتمین اسکودتو  باشگاه را به دست آورد. این به اندازه‌ی مجموع قهرمانی‌های لاتزیو ، رم و فیورنتینا  است.

پروژه، همانطور که یک سال پیش به بیوکما ارائه شد، برای پایان دادن به این انتظار بود. او به یاد می‌آورد:«صادقانه بگویم، وقتی به اینجا پیوستم به من گفتند که این پروژه‌ای برای بازی در اروپا در سال‌های آینده است. نه لیگ قهرمانان بلافاصله پس از یک سال! از روزی که رسیدم، بیشتر مثل تمام کردن در رده هفتم، هشتم، شاید لیگ کنفرانس بود. سپس پس از یک سال جادویی در جایگاه پنجم قرار گرفتیم و به لیگ قهرمانان رسیدیم.»

دی‌وایو اصرار دارد که بولونیا در زمینه جذب بازیکن «هیچ کار جدیدی» انجام نداده است. کاستل‌دبوله  ناگهان به ام‌آی‌تی  تبدیل نشده است. آنها کد فوتبال را نشکسته‌اند.«

«ما بازیکنان را در لیگ‌هایی که بیشترین جوانان را بازی می‌دهند، لیگ‌هایی که هنوز برای ما قابل دسترسی هستند، زیر نظر داریم». مانند لیگ‌های برتر اسکاتلند، هلند و سوئیس. سپس تصمیم می‌گیریم که چه نوع سرمایه‌گذاری‌هایی می‌خواهیم روی بازیکنانی که ۱۸، ۲۲، ۲۳، حداکثر ۲۴ ساله هستند انجام دهیم. این ایده و هدف است. ما همچنین پسرهایی را در نظر می‌گیریم که می‌توانند به ما کمک کنند». به عنوان مثال، سارتوری رمو فرویلر  را در آتالانتا به خدمت گرفت و بعداً او را از لیگ برتر (با ناتینگهام فارست ) به بولونیا آورد تا تجربه خود را در اختیار تیم قرار دهد. لورنزو دی‌سیلوستری ، کاپیتان تیم، به عنوان سیسِرو ، سیاستمدار رومی، در آموزش بازیکنان درباره شهر عمل می‌کند.

دی وایو توضیح می‌دهد:«در دومین سال تیاگو، ما به ساختن ادامه دادیم و کم کم او توانست ذهنیت خود را تحمیل کند». بیوکما او را «نابغه» می‌نامد. بولونیا فصل گذشته را به کندی شروع کرد. آنها به میلان  باختند، با بدشانسی مقابل یوونتوس مساوی کردند و سپس، در تصویری آینه‌وار از آنچه اخیراً برای موتا در باشگاه جدیدش (یووه ) اتفاق افتاد، در سه بازی متوالی با نتیجه ۰-۰ متوقف شدند. سپس مفاهیم او از بازی منطقه‌ای، تعویض نقش‌ها و تسلط از طریق مالکیت توپ شکوفا شد.

بیوکما می‌گوید: «لحظه بزرگی وجود نداشت که فکر کنیم: «خب، ما واقعاً می‌توانیم با بزرگان رقابت کنیم». ما روی هر بازی تمرکز می‌کردیم. سپس (در دسامبر) ما در خانه، رم و آتالانتا را شکست دادیم. سپس لاتزیو را در خارج از خانه. ما به آرامی متوجه می‌شدیم که اگر در هر بازی متمرکز باشیم، واقعاً قوی هستیم، شکست‌ناپذیر نیستیم اما شکست دادن ما واقعاً سخت است. و ما ادامه دادیم». بولونیا ۱۷ کلین‌شیت ثبت کرد. فقط اینترمیلان قهرمان آمار خانگی بهتری داشت.

دو بازیکن برجسته ریکاردو کالافیوری  و یوشوا زیرکزی  بودند که هر دو اکنون در لیگ برتر با آرسنال و منچستریونایتد هستند. دی‌وایو می‌گوید:«ما ریکاردو را برای پوشش دو پست به خدمت گرفتیم. در ابتدا به او به عنوان بازیکن اصلی فکر نمی‌کردیم. می‌خواستیم او پشت سر جان لوکومی  در دفاع میانی و ویکتور کریستیانسن  در دفاع چپ رشد کند، اما وقتی شروع به بازی در مرکز خط دفاعی کرد (زمانی که لوکومی از مصدومیت بهبود می‌یافت)، او این نقش را مانند یک مدافع کناری تفسیر کرد اما با آگاهی دفاعی، قدرت بدنی و تمرکزی که از یک مدافع میانی نیاز است.»

کالافیوری بعد از فصل درخشانش در بولونیا به تیم ملی ایتالیا راه پیدا کرد و در نهایت راهی آرسنال شد.

موتا همچنین از بیوکما خواست تا با کالافیوری در رفتن به میانه زمین تناوب داشته باشد، که او این کار را در پیروزی ۲-۰ مقابل تورینو در نوامبر گذشته به خوبی انجام داد، زمانی که پاس عمقی او، جیووانی فابیان جوان و با استعداد را در موقعیت گلزنی قرار داد تا گل اول را به ثمر برساند. «موتا به من گفت تو باید به میانه زمین بروی چون مهاجمشان (دوان) زاپاتا گاهی اوقات فراموش می‌کند که به عقب برگردد. بنابراین من کسی بودم که در میانه زمین یا در حمله اضافه می‌شد. گلی که به ثمر رساندیم دقیقاً همان چیزی بود که او برنامه‌ریزی کرده بود و در پایان واکنش او را دیدم. او خیلی خوشحال بود.»

کالافیوریِ جسورتر در حمله عالی عمل کرد و فصل را با پنج پاس گل، بیشترین تعداد در بین مدافعان سری A در فصل گذشته، به پایان رساند. دو گل او در روز آخر فصل، زمانی که به محوطه جریمه نفوذ کرد تا به بولونیا کمک کند تا در نیمه اول با نتیجه ۳-۰ از یوونتوس  پیش بیفتد، سبک او را خلاصه کرد. بیوکما به یاد می‌آورد:«گاهی اوقات من می‌گفتم: «کالا، عقب بمان! ما در عقب به تو نیاز داریم. تا جلوی زمین نرو». و او می‌گفت:«چرا؟ چرا نمی‌توانم بروم؟». این خنده‌دار بود. او کامل است. او همین الان این گل فوق‌العاده را مقابل منچسترسیتی  به ثمر رساند. دیوانه‌کننده است.»

در مورد زیرکزی، دی وایو باز هم فروتنی می‌کند. فقط مسئله زمان بود تا این هلندی گلزن پتانسیل خود را به نمایش بگذارد. دی وایو می‌گوید:«همه می‌توانستند کیفیت او را ببینند. کار ما و مربی این بود که او را از نظر شدت حضور در بازی‌ها بهبود ببخشیم، تا همیشه در آنها حاضر و تعیین‌کننده باشد. پس از یک سال اول نسبتاً دشوار، پیشرفت‌هایی که او در سال دومش داشت، به ویژه از نظر ذهنی، باورنکردنی بود. او می‌تواند در هر جایی بازی کند. او در لیگ برتر سرنوشت‌ساز خواهد بود.»

زیرکزی هم یکی از ستاره‌های درخشان فصل گذشته بولونیا بود که در تابستان راهی منچستریونایتد شد.

برای بیوکما رویارویی هر روزه با زیرکزی در تمرینات یک آموزش بود. این سخت‌ترین مأموریت او در تمام هفته بود. او می‌گوید:«او یکی از بهترین مهاجمانی است که مقابلش بازی کرده‌ام. سال گذشته او و آدمولا لوکمن بودند ، که او هم بازیکن خیلی خوبی در آتالانتاست. وقتی دیدم یوشوا به یونایتد رفت، تعجب نکردم. یادم می‌آید او را در حال بازی تماشا می‌کردم. احساس می‌شود توپ به او چسبیده و این برای یک مدافع واقعاً سخت است زیرا اگر سعی کنید جلوی او قرار بگیرید، از بدنش استفاده می‌کند و اگر به او فضا بدهید، با توپ کار غیرقابل پیش‌بینی انجام می‌دهد.»

این سالی فراموش نشدنی برای همه افراد باشگاه بود. پس از اینکه بولونیا در ماه می سهمیه لیگ قهرمانان را کسب کرد، ۴۰هزار هوادار در پیاتزا ماجوره  جمع شدند تا پرچم‌ها را بچرخانند، مشعل‌ها را روشن کنند و آواز بخوانند. دی‌وایو می‌گوید:«آن شب سه نسل از هواداران بولونیا برای شادی گرد هم آمدند. باورنکردنی بود. من ۱۶ سال است که اینجا هستم. ما اوقات خوبی داشته‌ایم اما هرگز فصلی مثل آن نداشتیم.» شور و شوق اطراف تیم با سال‌هایی که روبرتو باجو  در اواخر دهه ۹۰ در رناتو دال‌آرا  بازی می‌کرد، برابری می‌کرد و شاید حتی از آن هم فراتر رفت. بیوکما می‌گوید:«شنیده‌ام که شهر هرگز تا این حد پر نبوده است. هر کوچه کوچکی پر بود. چنان شب شگفت‌انگیزی بود و احساس می‌کردیم که لیگ قهرمانان را برده‌ایم یا چیزی شبیه به آن.»

لاشخورها ناگزیر در تابستان بر فراز آسمان چرخیدند و موتا، زیرکزی و کالافیوری را با خود بردند. تداوم مربی معمولاً در ادامه دادن کلیدی است، همانطور که در هشت سال گذشته در آتالانتا دیده‌ایم. اما دی‌وایو و سارتوری، وینچنزو ایتالیانو را جذب کردند که پس از بازگرداندن فیورنتینا به رقابت‌های اروپایی و رسیدن به سه فینال در سه فصل، به نظر می‌رسید آماده حضور در یکی از سه تیم بزرگ ایتالیا باشد.

وینچنزو ایتالیانو بعد از چند فصل خوب در فیورنتینا، حالا کار سختی برای نگه داشتن بولونیا در بین مدعیان فوتبال ایتالیا دارد.

دی‌وایو معتقد است که او به زمان نیاز خواهد داشت. موتا و ایتالیانو شبیه هم نیستند. تکرار صعود به لیگ قهرمانان سخت خواهد بود، اگرچه ایتالیانو به عنوان کسی که دو بار تا فینال در لیگ کنفرانس پیش رفته، می‌داند که برای ایجاد تعادل در سری A و اروپا به چه چیزی نیاز است. بیوکما توضیح می‌دهد:«او دوست دارد مستقیم‌تر از موتا بازی کند. موتا واقعاً دوست داشت کوتاه، کوتاه، کوتاه بازی کند و توپ را نگه دارد. ایتالیانو هم دوست دارد بر بازی‌ها مسلط شود.» تیم‌های فیورنتینای  او معمولاً از نظر درصد لمس توپ در یک سوم زمین حریف، رتبه بالایی در سری A داشتند. «اما وقتی لحظه‌ای برای«سالتا» (ارسال پاس خط شکن) وجود دارد، باید فوراً آن را انجام دهیم. موتا در جلسات تمرینی آرام بود، آقای ایتالیانو در تمرینات زیاد فریاد می‌زند اما این به خاطر آن است که او کمال‌گراست و می‌خواهد همه چیز کاملاً عالی پیش برود.»

بولونیا باید تقریباً بی‌نقص باشد تا به دنبال آتالانتا (فصل گذشته) و جنوا (در جام یوفا ۱۹۹۱-۹۲) در آنفیلد  به پیروزی برسد(توضیح مترجم: بولونیا در آنفیلد 2-0 مقابل لیورپول شکست خورد).

بازیکنان جدید زیادی هنوز باید جا بیفتند، مانند تیس دالینگا ، مهاجم سابق تولوز ، که فصل گذشته در لیگ اروپا در خانه و خارج از خانه مقابل لیورپول گل زد، اگرچه سانتیاگو کاستروی پرجنب و جوش تاکنون باعث شده تا او از ترکیب بیرون بماند. ساموئل آیلینگ-جونیور، وینگر انگلیسی که به صورت قرضی از استون‌ویلا آمده، در اولین بازی خود مقابل کومو یک گل زیبا به ثمر رساند و برای کسب جایگاه با دَن اندویه ، ستاره سوئیس در یورو ۲۰۲۴، و ریکاردو اورسولینی  که در سال گذشته از فدریکو کیه‌زای  لیورپول در جناح خود ثبات بیشتری داشته، رقابت خواهد کرد.

نسبت به آخرین بازی زیر باران مقابل شاختار دونتسک که دروازه‌بان تیم، لوکاش اسکوروپسکی، یک پنالتی را مهار کرد تا با تساوی بدون گل به پایان برسد، حریف روز چهارشنبه چالش کاملاً متفاوتی را رقم خواهد زد. بیوکما می‌گوید:«فکر می‌کنم می‌توانم از طرف همه صحبت کنم. بازی در آنفیلد یک رؤیا خواهد بود.»

پس از یک خواب طولانی ۶۰ ساله، بولونیا این فرصت را به دست آورده تا با چشمان کاملاً باز رؤیاپردازی کند.

 

عنوان اصلی مقاله: A 60-year dream: How Bologna built a team for a return to the big time نویسنده: James Horncastle نشریه / وبسایت: The Athletic زمان انتشار: 30 سپتامبر 2024
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *