کوتاه مدت یا طولانی مدت؛ کدام قرارداد به سود بازیکنان است؟
هفتیک-اگر تصمیم لورنزو اینسینیه برای ترک ناپولی و پیوستن به تورنتو باعث شگفتزده شدن عدهای شده، شاید دلیلی برای این شگفتی وجود نداشته باشد.
اینسینیه به عنوان یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ مدرن ناپولی و یکی از ستارههایی که با تیم ملی ایتالیا قهرمان یورو 2020 شد، در تاریخ ماندگار خواهد شد. اما این بازیکن 30 ساله تنها شش ماه دیگر قرارداد دارد و شرایط خوبی برای تمدید آن به او پیشنهاد نشد.
با این حال، تورنتو با رضایت خاطر افزایش دستمزدی را به اینسینیه پیشنهاد کرد. این بازیکن در کانادا حدود 15 میلیون دلار دستمزد سالانه پیش از کسر مالیات (بین هشت تا 8.5 میلیون دلار) دارد و همین او را با اختلاف به بازیکنی تبدیل میکند که بیشترین دستمزد را در تاریخ MLS دریافت میکند.
نکته مهمتر طول مدت قراردادی است که اینسینیه به امضا رسانده است. این قرارداد چهار ساله است- از جولای 2022 تا جولای 2026. تورنتو گزینه تمدید شش ماهه را نیز در اختیار دارد تا این بازیکن را تا پایان فصل 2026 MLS در ترکیبش داشته باشد. در آن زمان اینسینیه 35 ساله خواهد بود و احتمالا از سنی که بتواند چنین دستمزد هنگفتی را در سری A دریافت کند، گذشته است.
اگر به این شکل به این قضیه نگاه کنید، به هیچ وجه از این که اینسینیه MLS را به سری A ترجیح داده است، تعجب نمیکنید. او کاری کرده که بتواند درآمدی عالی در نیمه اول دهه 30 سالگی داشته باشد تا به خوبی برای بازنشستگی آماده شود. این مثالی کلاسیک از ارزش قراردادهای بلندمدت برای بازیکنی است که در سالهای پایانی دوران فوتبالش قرار دارد. اینسینیه با رضایت خاطر تمام قدرت و انعطاف پذیری خود را در ازای پول و امنیت ذهنی در اختیار این تیم قرار داد. با این حال، تمامی قراردادهای طولانی مدت به سود بازیکن نیستند. گاهی بازیکن مجبور میشود تمامی این اهرم قدرت و انعطاف پذیریاش را در ازای پولی به باشگاه بدهد که در هر حال میتواند در هر جای دیگری هم به دست بیاید.
برای مثال به هری کین نگاه کنید. کین در انتهای فصل 18-2017 همچنان چهار سال دیگر با تاتنهام قرارداد داشت. او بهترین فصلش از نظر گلزنی را پشت سر گذاشته و 31 گل در لیگ برتر (41 گل در تمامی رقابتها) به ثمر رسانده بود، هرچند محمد صلاح با 32 گل اجازه نداد که کین سومین کفش طلای متوالی را به دست آورد. کین هنوز 24 سال داشت و قرار بود بازوبند کاپیتانی تیم ملی انگلیس را در روسیه به بازو ببندد؛ جایی که توانست عنوان بهترین گلزن را نیز به خود اختصاص دهد.
پس کین مثالی عالی از بازیکنی بود که در آغاز دوران اوجش قرار داشت و بنابراین دوران دریافت بالاترین دستمزدش نیز از همین جا شروع میشد. او در ژوئن 2018 قرارداد جدیدی با تاتنهام به امضا رساند که بند فسخی نداشت و دستمزد او را به 200 هزار پوند در هفته میرساند تا بالاترین دستمزد را در تاریخ این باشگاه دریافت کند.
اما هدف ما از اشاره به این موضوع در واقع مبلغ این قرارداد نیست، بلکه طول مدت آن است. کین قراردادی شش ساله امضا کرد که او را تا فصل 24-2023 به این باشگاه متعهد میکرد. حالا اگر کین بازیکنی متفاوت یا مسنتر بود، این اتفاق میتوانست به سودش باشد که بتواند در طول شش سال دستمزدی بیشتر از آنچه پیش از آن دریافت میکرد، بگیرد. او در زمان امضای این قرارداد در واقع دهها میلیون پوند دریافت کرده است.
اما اگر به اتفاقات چند سال اخیر نگاه کنید، نقاط ضعف این توافق به خوبی آشکار هستند. منچسترسیتی در تابستان 2020 به دنبال کین بود و او نیز دوست داشت به این تیم ملحق شود. اما دنیل لوی، مدیر تاتنهام، به این نکته اشاره کرد که هنوز چهار سال از قرارداد کین باقی مانده و او اجازه ندارد به تیم دیگری ملحق شود.
علاقه سیتی به جذب کین در تابستان بعدی بیشتر شد و او هم میخواست به این تیم ملحق شود اما لوی همچنان بر سر موضعش ماند. سیتی پیشنهادی 75 میلیون پوندی با بند پاداش 25 میلیون پوندی ارائه کرد اما این مبلغ برای متقاعد کردن تاتنهام کافی نبود.
کین همچنان در تاتنهام است و شرایط رو به بهبود. پس از دو انتخاب مربی اشتباه، حضور آنتونیو کونته بهترین شانس را برای بازگشت به لیگ قهرمانان و جدال برای کسب جام به تاتنهام داده است. کین پیشنهاد امضای قرارداد جدید در ابتدای این فصل را رد کرد اما مطمئنا این احتمال وجود دارد که او در نهایت قراردادی دیگری را امضا کرده و در این تیم بماند.
اما نباید از این نکته چشمپوشی کرد که اگر کین در سال 2018 قراردادی شش ساله امضا نکرده بود، کنترل بیشتری روی زندگی حرفهای خودش داشت.
اگر وقتی پیشنهاد سیتی ارائه شد، به جای سه یا چهار فصل، فقط یک یا دو فصل از قرارداد این بازیکن باقی مانده بود، او میتوانست موضع محکمتری گرفته و تاتنهام را وادار به قبول این انتقال در تابستان قبل کند. شاید عدم امضای قرارداد شش ساله با تاتنهام با توجه به مبلغ پیشنهادی ریسک بزرگی بود اما اگر او این قرارداد را امضا نکرده و سپس از این تیم جدا شده بود، میتوانست در حال حاضر مبلغ بسیار بیشتری را در تیم دیگری دریافت کند.
هدف ما در اینجا این نیست که کین یا تصمیمی که چهار سال پیش برای امضای این قرارداد گرفت را بررسی کنیم. بلکه هدف این است که نشان دهیم زمانی در زندگی حرفهای بازیکنان وجود دارد که امضای قرارداد بلندمدت منطقی است- مثل اینسینیه- اما در عین حال زمانی نیز هست که انجام این کار اشتباه است.
و اما این قرارداد بلندمدت موضوعی مهم در بازار نقل و انتقالات فوتبال است. اکثر بازیکنانی که در سن اوج فوتبال قرار دارند، تمایل دارند قراردادهای بلندمدت امضا کنند و به این ترتیب قدرت کنترل زندگی حرفهای خود را در اختیار باشگاهها قرار میدهند.
مثال کین، مثالی خاص و بدون تکرار نیست. ویلفرد زاها در سن 22 سالگی قراردادی 5.5 ساله با کریستال پالاس در سال 2015 امضا کرد، در سال 2017 قرارداد پنج ساله دیگری بست و در سال 2018 وقتی 25 سال داشت بار دیگر قرارداد پنج ساله دیگری را به امضا رساند و هرگز اهرم قدرت برای انتقال به باشگاهی بزرگتر را در دست ندارد.
اما تمامی این موارد باعث میشود این سوال به ذهن خطور کند: چرا بازیکنان برای امضای قراردادهای کوتاهمدتتر فشار نمیآورند؟ خصوصا بازیکنانی که در حال ورود به سالهای اوج هستند که میتوانند بیشترین دستمزد را در آن دریافت کنند و انتظار میرود که برای داشتن شرایط بهتر در سه سال آینده فشار بیاورند و شاید حتی بعد از آن هم قادر به انجام این کار باشند.
شاید بهتر باشد فوتبالیستها به مثالهایی که در NBA وجود دارد، نگاه کنند؛ جایی که بهترین بازیکنان به شکل قابل توجهی قدرتمندتر از بازیکنان همسطح در دنیای فوتبال هستند.
برای مثال به کوین دورانت نگاه کنید. وقتی او در سال 2016 پس از پایان قراردادش با اوکلاهاما سیتی تاندر بازیکن آزاد شد، میدانست برای انتخاب تیم بعدیاش در موضع قدرت قرار دارد. بنابراین دورانت خانهای در همپتونز اجاره کرد و جلساتی را با گلدن استیت وریرز، سن آنتونیو اسپرز، میامی هیت، لسآنجلس کلیپرز و بوستون سلتیکز برگزار کرد تا پیشنهاداتشان را بررسی کند.
قدرت دورانت به حدی واضح بود که گلدناستیت از استفن کری، کلی تامپسون، دریموند گرین و آندره ایگودالا برای متقاعد کردن او استفاده کرد. و این کار جواب داد. دورانت قراردادی دو ساله (یک سال به علاوه یک سال مشروط) به ارزش 54.3 میلیون دلار امضا کرد. دورانت پس از سپری شدن این دو سال، بار دیگر در سال 2018 یک قرارداد دیگر با شرایط مشابه و این بار به ارزش 61.5 میلیون دلار امضا کرد. او یک سال بعد به بروکلین نتس پیوست و پنج ماه پیش، درست پیش از آن که 33 ساله شود، قراردادی چهار ساله با بروکلین به ارزش 198 میلیون دلار امضا کرد. امضای قرارداد کوتاه مدت و امضای قرارداد بلندمدت زمان خاص خودشان را دارند.
کیلیان امباپه در تابستان پیش رو با پایان مهلت قراردادش با پاریسنژرمن به بازیکن آزاد تبدیل خواهد شد. به سختی میتوان به یاد آورد آخرین باری که بازیکنی بزرگ در چنین موضع قدرتی برای ورود به بازار نقل و انتقالات قرار داشت، چه زمانی بوده است.
او 23 سال دارد و همین حالا هم یک قهرمانی در جام جهانی و چهار قهرمانی لیگ فرانسه را در کارنامه دارد. او میتواند شرایط هر تیمی در دنیا را بهبود ببخشد و نه فقط برای پنج سال آینده، بلکه در 10 سال آینده هم ستاره درخشانی خواهد بود. رئال مادرید مدعی اصلی جذب این بازیکن است و انتظار میرود که او قراردادی بلندمدت به امضا برساند.
اما آیا این بحث وجود دارد که امباپه بتواند برای امضای قراردادی کوتاهمدت فشار بیاورد؟ امضای قراردادی سه ساله در تابستان آینده باعث میشود که او تا پایان فصل 25-2024 در تیم بعدی بماند و خیلی زود بتواند بار دیگر مذاکرهای برای انتقالی گرانقیمت را در پیش داشته باشد. یا شرایط ارلینگ هالند چطور است که به تازگی 21 ساله شده و این احتمال وجود دارد که در تابستان پیش رو از بروسیا دورتموند جدا شده و به یکی از باشگاههای بزرگ اروپایی منتقل شود؟ او از نظر تئوری باید مدت بیشتری نسبت به امباپه در بالاترین سطح قرار داشته باشد.
بنابراین هر مبلغی هم که برای چند سال آینده به هالند و امباپه پیشنهاد شود- با توجه به این که بازیکنان بسیار خوب و جوانی هستند- شاید آنها به این نتیجه برسند که داشتن اهرم قدرت با امضای قراردادی کوتاهمدت از امنیتِ داشتن قراردادی بلندمدت ارزش بیشتری دارد. اما این لزوما به این معنا نیست که آنها میتوانند به چنین قراردادی برسند. احتمال زیادی وجود دارد که حتی بازیکنی به خوبی امباپه از رئال مادرید بخواهد که قراردادی کوتاهمدت داشته باشد و آنها به این درخواست پاسخ منفی بدهند.
پرداخت چنین مبلغی به بازیکنی که میدانید ممکن است در فاصله دو یا سه سال آینده از دستش بدهید برای باشگاههای فوتبال منطقی به نظر نمیرسد و مهم هم نیست که این بازیکن چقدر خوب باشد. (اگر رئال مادرید بتواند امباپه را در تابستان پیش رو به صورت رایگان جذب کند، نه تنها باید دستمزد بالایی به او بپردازد، بلکه باید مبلغ قابل توجهی برای امضای قرارداد نیز به او پرداخت کند.) به یاد داشته باشید که قرارداد طولانیتر برای بازیکنی درجه یک نه تنها از او محافظت میکند، بلکه حافظ منافع کارفرما هم به حساب میآید.
هرچند این موضوع منطقی را هم باید در نظر گرفت که بازیکنان باید برای داشتن قراردادهای کوتاهمدت فشار بیاورند، خصوصا بازیکنانی که در حال رسیدن به دوران اوج هستند اما شواهد به خوبی نشان میدهد که این چیزی نیست که اکثر بازیکنان یا باشگاهها میخواهند. واقعیت برای اکثریت فوتبالیستها- کسانی که نگران مصدومیت هستند، حاضر به جابجایی مدام خانوادههایشان نیستند و سعی میکنند برنامهای برای آینده داشته باشند- این است که آنها امنیت و ثبات یک قرارداد طولانیمدت را به این که هر یک یا دو سال در بازار نقل و انتقالات باشند ترجیح میدهند.
به زودی مشخص خواهد شد که آیا بازار نقل و انتقالات دنیای فوتبال در سطح بسیار بالا تغییر کرده یا خیر.