یادداشت جِیمی کاراگر؛ نیوکاسل را سرزنش نکنید، تنها راه قهرمانی همین است

بسیاری از کسانی که نیوکاسل را برای پذیرش این قرارداد تاثیرگذار و تغییردهنده زیر سوال می‌برند، اگر پیشنهاد هنگفت مشابهی دریافت کنند، مطمئنا بدون توجه به خاستگاه طرف پیشنهاد دهنده توجیهی برای آن پیدا خواهند کرد.

هفت‌یک- انتقال مالکیت نیوکاسل جنبه‌ای دارد که من را غمگین می‌کند؛ تنها راهی که باشگاهی در این حد و اندازه بتواند با کمک آن شانسی برای قهرمانی داشته باشد این است که توسط میلیاردرها خریداری شود.

خرید سهام باشگاه سنت جیمزز پارکی انتقادهایی را به دلیل ارتباط آن با حاکمان عربستان سعودی به همراه داشت اما اجازه دهید از واقعیت دور نشویم. نابرابری در هرم فوتبال امید میلیون‌ها هواداری را از بین برده که متوجه شده‌اند برای حفظ باشگاه و تزریق انرژی دوباره به جامعه اطراف آن نیاز به خریداران متمول دارند. مسئولیت این اتفاق برعهده نیاز همیشگی جامعه فوتبال به داشتن حمایت مالی- که با راه‌اندازی لیگ برتر بیشتر از هر جای دیگری در انگلیس به چشم آمد- است و نیوکاسل یونایتد تقصیری در این میان ندارد.

همانطور که پیش‌بینی می‌شد، 19 باشگاه دیگر حاضر در لیگ برتر جلسه‌ای را برگزار کردند تا نگرانی‌شان درباره این انتقال مالکیت را ابراز کنند. این رفتاری ریاکارانه خصوصا از سوی شش باشگاهی است که در برنامه سوپرلیگ اروپا دخیل بودند.

استانداردهای دوگانه‌ای در زمینه ابراز تردید درباره پاکی برخی منابع تولید درآمد وجود دارد که چشمش را بر مشروعیت درآمدهای دیگران می‌بندد. هرچند بعضی از شروط درست و قابل درک است اما نمی‌توان انکار کرد که بیشتر این موارد ریشه در حسادت به رقبای خاص دارد.

بسیاری از کسانی که نیوکاسل را برای پذیرش این قرارداد تاثیرگذار و تغییردهنده زیر سوال می‌برند، اگر پیشنهاد هنگفت مشابهی دریافت کنند، مطمئنا بدون توجه به خاستگاه طرف پیشنهاد دهنده توجیهی برای آن پیدا خواهند کرد.

اگر صرفا از دیدگاه فوتبالی به این اتفاق نگاه کنیم، من خوشحال هستم که هواداران نیوکاسل می‌توانند بار دیگر رویاپردازی کنند. در بین تمامی این خوشحالی و هیجان، حالا کار سخت آغاز می‌شود. مهم نیست چقدر پول به این باشگاه تزریق شود، همین که نیوکاسل بتواند تا سال 2030 جام قهرمانی را به دست آورد، یک شاهکار خواهد بود. انجام این کار برای نیوکاسل از بسیاری جهات سخت‌تر از منچسترسیتی خواهد بود.

 

هواداران نیوکاسل امیدوارند مالکان جدید باشگاه آنها را به مسیری ببرند که پیش از این باشگاه‌هایی مانند چلسی و منچسترسیتی طی کردند.

 

آنها می‌توانند از خریدهای سهام سیتی، چلسی و پاری‌سن‌ژرمن نکات بسیاری را یاد بگیرند و تجربیات آنها برای این باشگاه دلگرم‌کننده خواهد بود. در عین حال باید در بسیاری موارد محتاط و شکیبا باشند چون شرایط برای نیوکاسل متفاوت است.

نمی‌توان شرایط آنها را با انقلاب رومن آبراموویچ در استمفوردبریج در سال 2003 مقایسه کرد. چلسی در عرض دو سال قهرمان لیگ شد اما آنها پیش از آن نیز سهمیه لیگ قهرمانان را کسب می‌کردند، بازیکنان تراز اولی داشتند و مربیان مشهوری روی نیمکت آنها می‌نشستند. آنها پیش از دوران آبراموویچ قهرمان جام حذفی شده بودند و بازیکنان بزرگی چون جان‌فرانکو زولا، رود گولیت و مارسل دسایی را برای زندگی و بازی در لندن ترغیب کرده بودند. آنها بنیان‌های لازم برای برداشتن گام بعدی را داشتند، خصوصا که توانستند بلافاصله هزینه‌ای بسیار بیشتر از منچستریونایتد و آرسنال که در آن زمان تنها مدعیان واقعی حاضر در کورس قهرمانی بودند، انجام دهند.

سیتی در سال 2008 یک انتقال مالکیت خارجی را پیش از ابوظبی تجربه کرده بود و سرمایه‌گذاری بسیاری روی بازیکنان و سرمربیان داشت؛ هرچند که این هزینه‌ها به موفقیت ختم نشده بود. شرایط و تاریخچه آنها در آن زمان شباهت بیشتری به نیوکاسل داشت اما استانداردهای سطح اول فوتبال داخلی از زمان به ثمر رسیدن گل قهرمانی توسط سرخیو آگوئرو در سال 2012 بسیار بالا رفته یا به زمانی برگشته که جک واکر با حمایت مالی‌اش باعث شد بلکبرن راورز از قهرمانی در چمپیونشیپ به قهرمانی در لیگ برتر 1995 برسد. در حال حاضر برای قهرمانی در لیگ برتر نه تنها باید بهترین تیم در انگلیس باشید، بلکه باید بهترین تیم در دنیا باشید.

چلسی و سیتی با پرداخت مبالغ هنگفت برای خرید بازیکنان و پرداخت دستمزد به جمع باشگاه‌های برتر پیوستند. چلسی در دوران ابتدایی هزینه‌های قابل توجه‌اش مجبور به مقابله با قانون فرپلی مالی نبود. اورتون در سال‌های اخیر به لطف فرهاد مشیری و علیشر عثمانوف، سهامداران اصلی‌اش، از وضعیت مالی خوبی برخوردار است اما محدودیت در مقدار هزینه یعنی آنها هنوز از جمع شش باشگاه برتر دور هستند.

نیوکاسل تنها با پرداخت هزینه‌های بسیار سنگین می‌تواند بازیکنان را از تیم‌های لندنی، منچستری و لیورپولی حاضر در لیگ قهرمانان دور کرده و برای حضور در تیمش ترغیب کند. بازیکنان بزرگ تنها زمانی به تیم اضافه خواهند شد که شواهدی درباره موفقیت حتمی آنها در کوتاه‌مدت ببینند. انتظار حضور بازیکنی چون کیلیان امباپه یا ارلینگ هالند در عرض دو یا سه سال آینده در این تیم صرفا یک رویا است. آنها هرگز از بازی در لیگ قهرمانان و تمامی رکوردهای گلزنی احتمالی این رقابت‌ها که می‌توانند به آن برسند، صرف نظر نمی‌کنند. بله، پول مهم است اما باشگاه‌های بسیاری هستند که در رقابت‌های سطح اول حضور داشته و دستمزدهای قابل توجهی را نیز پرداخت می‌کنند.

 

 

حتی بازیکن محبوب انگلیسی چون دکلان رایس نیز پیش از این که در آخر فصل تصمیمی برای جدا شدن از وستهام و پیوستن به نیوکاسل بگیرد، کمی تردید خواهد کرد. چرا؟ چون مهم نیست آنها چه مقدار پول در ژانویه خرج کنند، نیوکاسل 18 ماه از جایی که در حال حاضر وستهام در آن قرار گرفته فاصله دارد، آنها در رقابت اروپایی حاضر هستند و در بین شش تیم صدر جدول جای دارند. رایس خیلی زود به دنبال برداشتن قدم بعدی در زندگی حرفه‌ای خود خواهد بود و می‌تواند به جمع بازیکنان یکی از چهار تیم صدر جدولی بپیوندد.

برنامه اولیه نیوکاسل باید هدف قرار دادن بازیکنان جوان و تشنه بیرون از جمع چهار تیم باشد که می‌خواهند در رنسانس شمال شرق پیشرو باشند. وقتی عربستانی‌ها فوتبال انگلیس در 10 سال اخیر را بررسی کنند، متوجه خواهند شد که برای موفقیت به مواردی بیشتر از هزینه‌های میلیونی برای خرید بازیکنان جدید نیاز دارند. منچستریونایتد از زمان بازنشستگی سر الکس فرگوسن یک میلیارد هزینه کرده و حالا نهمین فصل بدون قهرمانی در لیگ برتر را پشت سر می‌گذارد.

این‌ها آشکارترین مثال‌ها از باشگاه‌هایی هستند که با هزینه‌های هنگفت به موفقیت تضمینی دست پیدا نکرده‌اند. آنها باید افرادی درستی را برای هزینه کردن در سازمان خود داشته باشند. انتخاب‌های هوشمندانه‌ای در جذب بازیکن انجام شود، خصوصا که از این پس مدیربرنامه‌ها به دنبال دریافت حق کمیسیون بالا بوده و موکلان‌شان را به سوی سنت جیمزز پارک سوق می‌دهند و باشگاه‌ها به دنبال موقعیتی هستند که بازیکنان معمولی‌شان را با قیمت‌های بالا به آنها بفروشند.

احتمال این که پول آنها را به پیش ببرد، بسیار زیاد است؛ پول باعث می‌شود که آنها از هرگونه خطر حضور در نبرد برای فرار از سقوط- که در سال‌های اخیر بسیار رخ داده- دور شوند؛ سپس برای کسب سهمیه اروپا تلاش کنند و در نهایت به یکی از حاضرین همیشگی لیگ قهرمانان تبدیل شوند.

شانس کسب عنوان قهرمانی در این نقطه بیشتر است اما همچنان باید در لیگی رقابت کنند که تعداد زیادی رقیب متمول و مدعی در آن به میدان می‌روند.

قرار گرفتن سریع نیوکاسل در بین تیم‌های برتر باعث می‌شود که تماشای لیگ برتر جذاب‌تر شود. هرچقدر باشگاه‌های بزرگ ما قدرت رقابت بیشتری داشته باشند، بهتر است. باعث تاسف است که دیگران باید دعا کنند تا شخص پولداری پیشنهادی برای خرید باشگاه‌شان بدهد تا بتوانند بار دیگر به همین شکل از جا برخیزند.

 

 

عنوان اصلی مقاله: I would be amazed if Newcastle won a title before 2030 season نویسنده: Jamie Carragher نشریه / وبسایت: The Daily Telegraph زمان انتشار: 16 اکتبر 2021
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *