60 اسطوره تاریخ لیگ برتر؛ لوئیس سوارز (34)

در آنفیلد همه او را دوست داشتند. آنها دوست نداشتند بشنوند که او متقلب است و اتفاقی که در مورد اِورا افتاد، لکه‌ای است که هیچگاه پاک نمی‌شود. و آنها بدون شک مقصر هستند که در اعتقادشان به اینکه سوارز یکی از آنهاست، تند رفتند؛ به حدی که تی‌شرت‌هایی می‌پوشیدند که این موضوع را نشان دهند.

هفت‌یک- شاید بهتر باشد سر اصل مطلب برویم: من نمی‌توانم لوئیس سوارز را دوست داشته بشم. از مسائلی که همراه درخشش او شاهدش بودیم، خوشم نمی‌آید. حیله گری، گاز گرفتن، کارهای مزخرف، بدقلقی، ارتباط تاسف بار او با واقعیت و تفکر ناخوشایندش که همیشه دیگران مقصر هستند.

او کسی است که توهینی نژادپرستانه به فوتبالیستی دیگر انجام داد و سپس توسط متوهمان و فداییانش، در مسیری قرار گرفت که خودش را به عنوان یک قربانی جلوه داد. حتی اگر برای لحظه ای به اتفاقی که در مورد پاتریس اورا رخ داد فکر نکنیم، انبوهی از دلایل وجود دارد که ثابت می‌کند لوئیس سوارز ترجیح می‌دهد در زمین فوتبال، با نگاه و درک خودش درباره قابل قبول بودن یا نبودن مسائل پیش برود.

سوارز ستاره لیورپول بود و با هواداران حاضر در جایگاه “کاپ‌ها” هم‌قسم شده بود اما سپس تمام تلاشش را کرد که به آرسنال برود؛ تیمی که می‌دانست رقم فسخ او 40  میلیون پوند است و تلاش کرد با پرداخت این مبلغ به اضافه یک پوند بیشتر، اعتبار آن علاقه ابراز شده را بسنجد.

سوارز در 15 سالگی در تیم جوانان ناسیونال در اروگوئه بازی می‌کرد و یک بار 50 متر دوید تا با داور روبرو شود و با سر ضربه ای به او بزند- که اقدامی افراطی به حساب می‌آید، اقداماتی که در او هنوز هم مشاهده می‌شود- ولی به نظر این کار او از کتاب تاریخ اروگوئه پاک شده است.

 

لوئیس سوارز و اندی کارول همزمان به لیورپول پپوستند اما سرنوشت متفاوتی در آنفیلد داشتند.

 

او کسی بود که به خاطر خطای هند مشهوری که باعث حذف غنا مقابل اروگوئه در جام جهانی 2010 شد، جایزه گرفت و از او تقدیر شد. در پایان وقت‌های تلف شده، سوارز با دستش جلوی گل غنا را گرفت و اخراج شد و سپس صعود 10 هم تیمی‌اش به دور بعد را تماشا کرد. جایزه ای که دریافت کرد، به دروازه بان‌هایی اعطا می‌شود که سیو‌های فوق العاده ای انجام داده اند و تنها یک کلمه زیر آن حکاکی شده: گراسیاس (سپاسگزاریم). سوارز این جایزه را در ویترین خانه اش در مونته‌ویدئو نگه داری می‌کند.

احتمالا شما هم سه گانه گاز گرفتن‌های او را به خاطر دارید. اولین بار که اوتمان باکال از پی‌اس‌وی آیندهوون را گاز گرفت، سپس برانیسلاو ایوانوویچ چلسی را و آخرین بار جورجو کیه‌لینی ایتالیا را؛ با وجود اینکه تصاویر در تلویزیون کاملا مشهود بوده، در هر سه مورد گفته که قبل از این اتفاقات لغزیده و هر سه بار اتفاقی  ناخواسته و از روی بدشانسی بوده و هیچگاه قصد نداشته آن دندان‌های مهیب را در بدن حریفان فرو کند؛ بله، خوک‌ها هم پرواز می‌کنند.

یا اگر به دنبال داستانی هستید که به صورت خلاصه و به بهترین شکل او را روایت کند، باید سراغ دورانی برویم که آژاکس با اف‌سی توئنته برای قهرمانی لیگ هلند در سال 2010 رقابت می‌کرد. توئنته در بازی پایانی فصل باید به مصاف ان‌ای‌سی برادا می‌رفت. آژاکس در رده دوم بود و سوارز که به اندازه یک راسو فریبکار و دغل باز بود، سراغ هیئت مدیره باشگاه رفت و به آنها گفت که به بازیکنان ان‌ای‌سی پیشنهاد دهند برای کسب پیروزی مقابل توئنته، نفری 5 هزار یورو پاداش خواهند گرفت.

داستان فوق العاده ای است: فقط تصور کنید که هنگامی لیورپول و منچسترسیتی در رقابت برای قهرمانی لیگ بودند، لیورپول به رقبای سیتی پیشنهاداتی شیرین بدهد (یا بالعکس). یا بارسلونا که حالا سوارز در آن توپ می‌زند (توضیح مترجم: این مطلب قبل از انتقال سوارز به اتلتیکو مادرید نوشته شده  است)، سعی کند با پول دادن به رقبای رئال در لالیگا، رقیبش را زمین بزند.

سوارز در کتاب بیوگرافی اش به نام رد شدن از خطوط ( عنوانی که نشان می‌دهد حداقل او می‌داند گاهی تند رفته است) عنوان کرد که هیئت مدیره آژاکس از پیشنهاد او وحشت زده شده بود. او از قول آنها نوشته:” نه، نه، نه! تو دیوانه‌ای لوئیس؟ دیگر چنین چیزی را هیچوقت مطرح نکن. ما در هلند از این کارها نمی‌کنیم.” توئنته 2-0 برادا را برد و قهرمان شد. سوارز به شدت حرص خورد.

پس، بله، پذیرفتن سوارز که اخیرا توانسته به جایگاه سومین گلزن برتر تاریخ بارسلونا پس از لیونل مسی و سزار برسد و رفتاری شبیه به جیب برهایی دارد که در منطقه لا رامبلا و پلاسای کاتالونیا تعداد زیادی از آنها وجود دارد، همیشه آسان نیست. با این حال شکی نیست که او در بین 60 اسطوره لیگ برتر جایگاهی محکم دارد. اینجا مسابقه اخلاق نیست. ما سعی داریم بازیکنان فوق‌العاده ای که پس از سال 1992 در لیگ برتر انگلیس بازی کرده اند را شناسایی کنیم. و سوارز، در سه سال و نیم حضورش در پیراهن لیورپول، لیگ را به زیر سلطه خود کشیده بود.

 

درگیری با پاتریس اورا و توهین نژادپرستانه به او، یکی از دو جنجال بزرگ سوارز در زمان حضور در لیورپول بود.

 

در آنفیلد همه او را دوست داشتند. آنها دوست نداشتند بشنوند که او متقلب است و اتفاقی که در مورد اِورا افتاد، لکه‌ای است که هیچگاه پاک نمی‌شود. و آنها بدون شک مقصر هستند که در اعتقادشان به اینکه سوارز یکی از آنهاست، تند رفتند؛ به حدی که تی‌شرت‌هایی می‌پوشیدند که این موضوع را نشان دهند و هرکسی که سعی داشت به آنها در مورد این فرم هواداری اخطار دهد را ساکت می‌کردند. هربار که سوارز از خطوط عبور کرد، لیورپول این خطوط را از نو کشید. عذرخواهی باشگاه از اورا زمانی اتفاق افتاد که سوارز در باشگاهی دیگر بازی می‌کرد و صادقانه بگویم، اصلا جالب نبود.

شاید آنها سوارز را رها کرده بودند و شاید دلیلش این بود که این روحیات به او کمک می‌کرد به بازیکنی تبدیل شود که استیون جرارد در پیراهنی که برایش امضا کرده بود نوشته بود:” بهترین بازیکنی که با او بازی کرده ام.” برای سوارز، هیچگاه آداب و رسوم حرفه‌ای گری و اخلاق ورزشی مهم نبود؛ او فقط به دنبال پیروزی بود.

جیمی کرگر، دیگر هم تیمی سابق او، گفت:” او مطمئنا یکی از بهترین بازیکنانی است که برای لیورپول بازی کرده است. ما راجع به بهترین بازیکنان تاریخ و پنج بازیکن برتر باشگاه حرف می‌زنیم. گل‌هایی که زد و کمک‌هایی که به تیم می‌کرد، استثنایی بود. لوئیس به تمرینات ما آمد و ما را به شدت تحت تاثیر قرار داد. به وضوح می‌دیدید که ما استعداد درجه یکی داریم و این استعداد در اواخر سال 2013 و نیمه اول سال 2014 به اوج خود رسید. در آن دوره نمی‌شد مقابل او بازی کرد. بی نقص بود.”

سوارز در 133 بازی برای لیورپول، 82 گل زد و 47 پاس گل داد و جدا از انواع و اقسام عناوین انفرادی، توانست تحت هدایت کنی دالگلیش در سال 2012 قهرمان جام حذفی شود و تحت هدایت برندن راجرز تا آستانه قهرمانی لیگ‌برتر پیش رفت.

 

سوارز با لیورپول تا آستانه فتح لیگ‌برتر پیش رفت اما در نهایت لغزش جرارد در دیدار با چلسی، این افتخار را ار آنها گرفت.

 

سوارز پس از رابی فاولر در فصل‌های 95-1994 و 96-1995 به اولین بازیکن تبدیل شد که در دو فصل پیاپی، 20 گل یا بیشتر به ثمر رسانده است. به علاوه بهترین فصل گلزنی سوارز یعنی 14-2013، او را به اولین بازیکن پس از یان راش در فصل 87-1986 تبدیل کرد که در یک فصل بیش از 30 گل در لیگ به ثمر رسانده است.

سوارز که فصل را با 31 گل در 33 بازی به پایان رساند، عناوین برترین بازیکن فصل را با قاطعیت کسب کرد که از جمله عنوان برترین بازیکن از نگاه فوتبال نویس‌ها بود؛ همان‌هایی که گفته می‌شد تلاش می‌کنند او را زمین بزنند. او کفش طلای لیگ برتر را به دست آورد و کفش طلای اروپا را مشترکا با کریستیانو رونالدو کسب کرد.

حق با کرگر بود: سوارز پرانرژی‌ترین و کامل‌ترین مهاجم در انگلیس بود که می‌توانست از راه دور و یا از زاویه بسته گل بزند. یکی از گل‌های او مقابل نیوکاسل در سال 2012، به حدی زیبا بود که مارتین تایلر، گزارشگر اسکای اسپوررتس در آن بازی جمله ای عجیب به زبان آورد:” این لمس نبوغ بود.” یا بازی‌هایش مقابل نوریچ را به خاطر بیاورید که درخشش باورنکردنی‌اش، او را به جذاب‌ترین سطح ممکن رسانده بود. او گل‌هایش مقابل نوریچ که شامل یک گل از فاصله 45 متری می‌شود را در پیروزی 3-0 در کَرو رود در آوریل 2012 آغاز کرد.

او همان سال مقابل نوریچ، این بار در آنفیلد، هت‌تریک کرد. حتما یک جای کار می‌لنگید که در ژانویه 2013، وقتی دو تیم مقابل هم بازی کردند و لیورپول 5-0 پیروز شد، سوارز تنها یک گل زد. ولی بازگشت او به روند عادی با 4 گل و یک پاس گلی که در بازی بعدی به ثبت رساند تا تیمش 5-1 به پیروزی برسد، اتفاق افتاد. سوارز یک هت تریک دیگر نیز در پیروزی خارج از خانه 3-2 مقابل نوریچ در آوریل 2014 به ثبت رساند. او در پنج بازی، 11 گل زد و به اولین بازیکن در تاریخ لیگ برتر تبدیل شد که مقابل یک تیم، سه بار هت‌تریک کرده است.

در مقطعی گفته شد که سوارز باید سراغ استیو پیترز برود؛ روانپزشکی که برندن راجرز برای کمک کردن به بازیکنان لیورپول به تیمش اضافه کرده بود. سوارز یک جلسه پیش او رفت ولی سریعا متقاعد شد که این کار به درد او نمی‌خورد. او دوست دارد لقب “پسادو” را داشته باشد که به اسپانیایی به کسی می‌گویند که بی امان حریف را عذاب می‌دهد. او از دیدن یک روانپزشک احساس نارضایتی می‌کرد زیرا احساس می‌کرد ممکن است این کار، حس مبارزه‌جویی را در او از بین برود.

لیورپول هم از اینکه او چنین رفتاری داشت، راضی بود، یا حداقل در آن مقطع راضی بود. هنگامی که او در نیمه نهایی چمپیونزلیگ با پیراهن بارسلونا به آنفیلد برگشت، یک چیزی از بین رفت. رفتارهای مسبوق به سابق سوارز در نوکمپ- فیلم بازی کردن، اغراق کردن، تعقیب و غر زدن به داور و درگیری دائم با اندی رابرتسون- تاثیر خود را گذاشت. در بازی برگشت هم همین اتفاقات تکرار شد. لیورپول شکست 3-0 را به شکل معجزه آسایی به برتری 4-3 تبدیل کرد و در هیاهو و حرارت رقابت، آنفیلد علیه قهرمان سابقش شد.

شاید با گذشت زمان، آنها سوارز را ببخشند. اورا مدعی شده که این کار را کرده، بنابراین هیچ دلیلی ندارد که هواداران لیورپول، آن بازی‌ها مقابل بارسلونا را فراموش نکنند و سوارز را در دایره محبت‌شان قرار دهند. او پایبند به دستورالعمل‌ها بود. روزی که دالگلیش از هدایت لیورپول کنار گذاشته شد- که برخی معتقدند علتش بیشتر رفتار او در  مورد قضیه اورا بود- او و سوارز به یکدیگر پیام دادند. سوارز می‌خواست از حمایت دالگلیش تشکر کند. دالگلیش هم با پیامی مختصر و مفید پاسخش را داد:” هیچ‌وقت عوض نشو.”

 

 

عنوان اصلی مقاله: The Premier League 60: No 34, Luis Suarez نویسنده: Daniel Taylor نشریه / وبسایت: The Athletic زمان انتشار: 16 آگوست 2020
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *