
رونالدینیو؛ لبخندی که فوتبال را زیباتر کرد
هفت یک– تمایل همیشگی رونالدینیو به ارائه نمایشی سرگرم کننده برای مردم باعث شد او به نماد غایی فوتبال تبدیل شود. رونالدینیو در مصاحبهای با فورفورتو توضیح داد چگونه الهامبخش نسل جدید شده، برنامهاش برای آینده چیست و چرا آرزو داشت جای دله آلی باشد؟
***
فورفورتو به ریودوژانیرو سفر کرده است، جایی نزدیک به پارک المپیک 2016، و ما پیشنهادی دریافت کردهایم که نمی توانیم آن را رد کنیم.

رونالدینیو به خاطر لبخندهایش به “فئو سامپاتیکو” (زشتِ دوستداشتنی) معروف شده بود.
” مقداری از کیک شکلاتی من را میخواهی؟” رونالدینیو در میانه برنامه عکاسی با فوفورتو، به جای دوربین، رو به ما لبخند معروفش را تحویل داد و این را پرسید. کیک شکلاتی در هر مناسبتی به اندازه کافی جذاب است. وقتی یکی از بزرگترین بازیکنان تمام دوران فوتبال به شما پیشنهاد دهد- خب، مهم نیست که ما خوردیم یا نه، متشکریم از رونی… این کیک محصولی است که توسط همسر برادر او تولید و فروخته شده و بسیار خوشمزه است. ما در آپارتمان شیک رونالدینیو در حومه مشهورترین شهر برزیل، تقریبا در 20 مایلی غرب کوپاکابانا هستیم. شاید این فضا در ابتدا گوشه نشینی در فضایی آرام به نظر برسد، اما اینگونه نیست. وقتی تعداد زیادی آلات موسیقی ازجمله گیتارهای آکوستیک و تقریبا هر نوع طبل قابل تصور را میبینید، که در جایجای خانه رونی قرار دارند، متوجه میشوید که اینگونه نیست.
رونالدینیو از همان ابتدای شروع فوتبال انگار در حال نواختن درام بود و دوران حرفهای او نمادی از ژوگو بونویتو است. شاید این بزرگترین دلیل تحسین شدن او نه فقط در بارسلونا و برزیل، که در جهان باشد و اینکه چرا رونالدینیو الهامبخش یک نسل بود. او فقط یک فوتبالیست بزرگ نبود، بلکه انگار از این کار لذت هم میبرد.
رونالدینیو با خندههای خاص خود خاطرهای از دوران حضورش در نوکمپ تعریف میکند: “در بازی مقابل بیلبائو یکی از بازیکنان حریف بارها به من لگد زد و من سهبار توپ را از بالای سر او رد کردم (با دریبل رنگین کمانی).” نیشخندهای رونی خیلی سریع به خنده تبدیل میشود، زیرا به خاطر میآورد چگونه سهبار طی پنج ثانیه این حرکت را روی کارلوس گورپگی امتحان کرده است. گورپگی بدشانس بود که هر بار این کار بهتر تکرار شد، کمتر کسی میتوانست چنین فوتوفنهایی را امتحان کند و حتی تعداد کمی واقعا جرات کردهاند که آن را امتحان کنند.
مهارتهای رونالدینیو بهحدی خیرهکننده بود که پیش از این کسی ندیده بود. حتی لیونل مسی، جانشین درخشان او در بارسلونا نیز نتوانست تاج و تخت ستاره برزیلی را بهعنوان پادشاه فوتبال نمایشی از چنگ او خارج کند. ضمن اینکه او موفق به فتح جام جهانی و لیگ قهرمانان هم شد. هرچند رونالدینیو مایل است در مورد یک موضوع توضیح بدهد؛ ممکن است اکنون 36 سال داشته و بعد از ترک فلومیننزه در سپتامبر 2015 در تمام سال 2016 بدون باشگاه بوده باشد، اما دوران حرفهای او هنوز تمام نشده است. در هنگام مصاحبه با فورفورتو، او توضیح داد برنامهاش این است که باشگاهی جدید پیدا کرده و تا پایان سال 2017 بازی کند. رونالدینیو مدعی شد: “من همیشه پیشنهادات زیادی دارم.”
گلزنی در نیمه شب
رونالدینیو پنج سال را در بارسلونا گذراند، اما یک لحظه بود که او بهتر از همه لحظات دیگر به یاد میآورد. آن اتفاق در ساعت 1:24 صبح اتفاق افتاد. برای رونالدینیو بیدار بودن در چنین ساعتی از شب غیرمعمول نبود، اما آن مناسبت بخشی از پارتیهای نامتعارف ستاره برزیلی نبود. در عوض او در وسط استادیوم نوکمپ و مقابل 80 هزار تماشاگر قرار گرفته و اولین بازی خانگی خود را برای بارسلونا انجام میداد.

بارسلونا بعد از ناکامی در خرید بکام، رونالدینیو را از پاریسنژرمن به خدمت گرفت.
رونالدینیو گفت: “به یادماندنیترین مسابقه برای من اولین بازی بود.” رونالدینیو این را درباره آن لحظه در سال 2003 که اندکی پس از انتقالش از پاری سن ژرمن رخ داد، گفت. “بازی در ساعت 01:00 آغاز شد. درگیریهایی با فدراسیون وجود داشت و ما مجبور بودیم در آن روز در هفته در مقابل سویا در استادیوم پر از تماشاگر نوکمپ بازی کنیم. این اولین و تنها باری بود که ما در آن زمان بازی کردیم. اما مشکلی نبود، زیرا این ساعات مورد علاقه من در طی روز است.”
ساعت عجیب شروع آن دیدار تبدیل به تیتر یک نشریهها شد. تلاش بارسلونا برای تغییر زمان بازی ار روز سهشنبه به چهارشنبه اثربخش نبود و بارسا برای اثبات حرف خود تصمیم گرفت اولین ساعات روز جدید را برای برگزاری دیدار مقابل سویا انتخاب کند. ساعت 1:24 دقیقه، بازی به اواسط نیمه دوم رسید که رونالدینیو توپ را از زمین خودی برداشت و خیال گلزنی داشت، او یکی یکی بازیکنان حریف را از پیش رو برداشته و ضربهاش از 30 متری به طاق دروازه و تور سویا نشست. اینگونه یکی از اسطورههای بارسا متولد شد.
رونالدینیو درباره این گل گفت: ” گل فوق العادهای به ثمر رساندم و حاضران در استادیوم به مرز دیوانگی رسیده بودند.” او خاطرات را با این جمله جمعبندی کرد. یکی از روزنامههای محلی روز بعد نوشت: “رونالدینیو تا ساعات اولیه صبح موفق به گلزنی نشده بود. با موفقیت در بارسلونا، رونالدینیو جا پای یکی از اسطورههای خود گذاشته بود. رونالدو شش سال قبل در یک فصل با زدن 47 گل هواداران بارسلونا را به وجد آورد. در سال 2002 و یک سال قبل از اینکه رونالدینیو برای اولینبار پا به کاتالونیا بگذارد، این دو بازیکن کنار یکدیگر جام جهانی را در ژاپن بالای سر بردند.
رونالدینیو میگوید: “من در چنین زمان فوقالعادهای برای برزیل بازی کردم. همیشه در کنار اسطورههایم بازی میکردم. در مدت زمانی کوتاه قهرمانان من، همتیمی و دوستان من هم شدند. هر بار که برای بازی کردن کنار آنها دعوت میشدم، رویای دیگری به حقیقت میپیوست. حتی همین حالا نیز همیشه از دیدن آنها هیجانزده میشوم. هر وقت رونالدو را میبینم گونهاش را میبوسم، هر بار روماریو را بغل می پکنم، هر بار که ریوالدو را میبینم یا با روبرتو کارلوس یا کافو یک جا هستم، احساساتی میشوم. آنها همیشه برای من قهرمان خواهند ماند.”
افتخارآفرینی در جام جهانی
رونالدو با ترفندها و تغییر مسیرهای ناگهانی مشهور است و رونالدینیو هرگز سعی نکرد چنین مهارتهایی را در زمین تمرینی بهتر از یکی از اسطورههای خود اجرا کند. او گفت: “من حتی جرات نمیکردم که این کار را انجام دهم. به او احترام میگذارم- رونالدو حالا رئیس تیم ملی ما است. رفاقت با او یکی از بزرگترین افتخارات برای من است. همیشه دوستی بین ما بسیار طبیعی بود.”
تنها یک سال از حضور رونالدینیو در سطح بزرگسالان در گرمیو میگذشت، که او در اولین مسابقه رسمی برای برزیل در کنار رونالدو، ریوالدو، روبرتو کارلوس و کافو، بهعنوان بازیکنان جانشین مقابل ونزوئلا در کوپا آمهریکا در سال 1999، به میدان رفت. چهار دقیقه بعد او پاسی از کافو دریافت کرد و قبل از به ثمر رساندن گل با ضربهای تماشایی، توپ را روی سر مدافع رد کرد (این بار فقط یک بار کافی بود). چند هفته بعد، او بهعنوان بهترین بازیکن مسابقات جام کنفدراسیونها در مکزیک انتخاب شد.

ضربه آزاد تماشایی رونالدینیو مقابل انگلیس، یکی از گلهای به یاد ماندنی جام جهانی 2002 است.
رونالدینیو زمانی که در جام جهانی 2002 به میدان رفت، بازیکن پاریسنژرمن بود. گرچه رونالدو و ریوالدو در بازیهای ابتدایی تیتر یکها را از آن خود کرده بودند و نمایش رونالدینیو تنها محدود به یک ضربه پنالتی مقابل چین شده بود، اما نمیتوان فراموش کرد او در مرحله یکچهارم مقابل انگلیس چگونه چشمها را به خود خیره کرد. رونالدینیو در صحنه گل اول از میانه میدان شروع به دریبل زدن کرد، در ادامه اشلی کول را از پیش رو برداشت و پاس گل تساوی را برای ریوالدو مهیا کرد. سپس در نیمه دوم او با نواختن یک ضربه آزاد از فاصله 40 متری دروازه دیوید سیمن را باز کرد. (از اینجا ببینید)
روبرتو کارلوس سالها بعد به فورفورتوگفت: “به نظر میرسید که این ایستگاهی یک ارسال خواهد بود، اما ضربه رونالدینیو عمدی بود. ما دیده بودیم که دیوید سیمن همیشه یک قدم جلوتر میرود و ممکن است در مقابل این ضربات چیپ کمی آسیبپذیر باشد. رونالدینیو دقیقا در بین نیمه به ما گفته بود که میخواهد چنین کاری انجام دهد. البته رونالدینیو در دیدار مقابل انگلیس از زمین هم اخراج شد، اما این موضوع دیگر اهمیتی نداشت، زیرا او هنگام قهرمانی برزیل بار دیگر به ترکیب سلسائو بازگشته بود.
مقصد: نوکمپ
روی کین گفت: “من نمیخواهم بیاحترامی کنم”. نشانهای مطمئن مبنی بر اینکه وی قصد بیاحترامی داشته است. “اما هر بازیکنی که نمیخواهد برای منچستریونایتد بازی کند، باید مغز خود را معاینه کند.” بازیکنی که روی کین در موردش صحبت میکرد، رونالدینیو بود. به نظر میرسید در تابستان سال 2003 ستاره برزیلی در مسیر اولدترافورد باشد- قرار بود دیوید بکام به بارسا برود و رونالدینیو از پاریسنژرمن جای او در یونایتد را بگیرد. اما بکام به جای بارسا، رئال مادرید را انتخاب کرد و بارسلونا باید ستاره دیگری را جذب میکرد.
در آن تابستان خوان لاپورتا در نبرد انتخابات پیروز و رئیس بارسلونا شد. دوست سابقش، ساندرو روسل، رونالدینیو را از روزهای کار به عنوان مدیر اجرایی نایک در برزیل میشناخت. پس از انتخاب لاپورتا و با انتقال بکام به سانتیاگو برنابئو، روسل تمام تلاش خود را برای انتقال رونی به نوکمپ انجام داد و این مهاجم نیز بارسلونا را انتخاب کرد. گشت و گذار الکس فرگوسن در پاریس برای دیدار با این بازیکن و روبرتو آسیس، مدیر برنامه و برادر بزرگترش، درنهایت برای عقد قرارداد کافی نبود. چند هفته بعد، یونایتدها به عنوان جایگزین، کریستیانو رونالدو جوان را جذب کردند. رونالدینیو هرگز از تصمیم خود پشیمان نشد و این موضوع که بکام در تابستان اولین انتخاب کاتالان ها بود، نه او، آزارش نمیداد.
رونالدینیو گفت: “من هرگز حتی به این موضوع فکر هم نکردم. بله، میتوانستم برای باشگاه دیگری بازی کنم، اما بهدلیل دوستی با ساندرو روسل به بارسلونا رفتم. میتوانستم برای منچستریونایتد به میدان بروم و برادرم پیش از این مشغول مطالعه پرونده جدایی من از پاریس بود. در آن زمان قهرمان جام جهانی شده بودم و این درهای زیادی را به روی من باز کرد. اما وقتی ساندرو انتخاب شد، من این فرصت را داشتم که باشگاه و شهر را ببینم و انتخاب برایم آسان شد.”

رونالدینیو خیلی زود به ستاره اول تیم رایکارد تبدیل شد و این تیم را به دو قهرمانی پیاپی در لالیگا رساند.
در آن مقطع یونایتد قهرمان انگلیس بود و بارسلونا فصل قبل را در رتبه ششم به پایان رسانده بود؛ پشت سر تیمهایی چون والنسیا، سلتاویگو، دپورتیوو لاکرونیا، رئال سوسیداد و رئال مادریدِ قهرمان. اما با شروع دوران خوان لاپورتا، رونالدینیو به باشگاهی پیوست که قصد داشت پیشرفت بزرگی داشته باشد. رونی در این رابطه گفت: “همه چیز در بارسلونا تغییر کرد. همه این ذهنیت را داشتیم که بارسلونای دیگری را ساخته و برای کهکشانیها تبدیل به چالش شویم. میخواستیم این کار را با یک تیم بسیار جوان انجام دهیم تا داستان دیگری را رقم بزنیم. من اصلا نگران نبودم.”
علیرغم اینکه بارسلونا تنها در شش بازی از 18 بازی خود در لیگ در فصل اول رونالدینیو پیروز شد و در شروع سال جدید آنها به رتبه دوازدهم سقوط کردند، او اصلا نگران نبود. حتی در آن زمان هم رونالدینیو نمیترسید که ممکن است انتخاب اشتباهی کرده باشد. رونالدینیو گفت: “نه، هرگز اینگونه نبود. از ابتدا تا انتهای دوران حضور در بارسلونا لذت بزرگی برایم داشت. همه ذهنیت یکسانی داشتند و ما اطمینان داشتیم بهبود شرایط فقط مستلزم زمان است. ما احساس میکردیم که این پروژه در مسیری صحیح پیش میرود. هیچ یک از بازیکنان آن تیم، هیچ شک و تردیدی نداشتند و ما تحت فشار قرار نداشتیم. من از حضور در تیمی که الگوهایم در آن بازی کرده بودند، خیلی خوشحال بودم.”
موفقیت در اسپانیا
شرایط تغییر کرد و بارسلونا با کسب پیروزی در 15 بازی از 20 دیدار خود در لیگ، موفق به صعود در جدول شد و بعد از والنسیا در رده دوم قرار گرفت. آثار کار فرانک رایکارد که اندکی قبل از ورود رونالدینیو بهعنوان سرمربی منصوب شده بود، در حال مشخص شدن بود. رونالدینیو درباره سرمربی هلندی بارسا میگوید:” کار کردن با رایکارد فوقالعاده بود. من بیش از هر مربی دیگری زیر نظر رایکارد بازی کردم و او بهترین مربی من بود. میتوانم یک روز را صرف گفتن نکات خوب درباره او کنم. او نه تنها بازیکن خوبی بود، بلکه راه و رسم کار کردن با بازیکنان را میدانست. رایکارد باعث شد بازی کردن برای ما لذتبخش باشد. من از رفتن به تمرین خوشحال بودم. ما میخواستیم برای او تمرین و بازی کرده و در کنار همتیمیهای خود باشیم. او باعث شده بود همه چیز خاص شود.”
بارسلونا در میانه فصل 18 امتیاز از رئال مادرید عقب افتاده بود و در سه فصل قبلی نیز، لیگ را پشت سر رقیب دیرینه تمام کرده بود. بارسلونا در شرایطی در اواخر آوریل 2004 به برنابئو سفر کرد که هفت سال در آنجا به پیروزی نرسیده بود و در جدول نیز هفت امتیاز از این تیم کمتر داشت. با گل سانتیاگو سولاری به نظر میرسید دوران برتری رئال مادرید استمرار دارد، اما پاتریک کلایورت خیلی زود بازی را به تساوی کشاند و درحالیکه چهار دقیقه تا پایان بازی مانده بود، رونالدینیو توپ را در اختیار گرفته و ژاوی را پیدا کرده و یکی از زیباترین پاسهای خود را برای او ارسال کرد. سالها بعد ژاوی در مورد آن صحنه گفت: “عجب پاسی بود!” (از اینجا ببینید) در ادامه ستاره اسپانیایی باقی ماموریت را انجام داد و بارسلونا 1-2 پیروز شد.

بسیاری آن گل ژاوی به رئال با پاس رونالدینیو را آغاز یک دوران تازه برای بارسلونا میدانند.
رونالدینیو درباره آن پاس گفت: “همه چیز خیلی سریع رخ داد. حملهای غیرمعمول بود زیرا ژاوی در خط حمله قرار داشت و ما نمیدانستیم این موقعیت آفساید است یا خیر و منتظر رای کمک داور بودیم. اما بعد از آن بازی تغییر بسیار بزرگی رخ داد. وقتی به فرودگاه برگشتیم، تصور میشد قهرمان شدهایم، زیرا در فرودگاه هواداران زیادی حضور داشتند. هیچکس انتظار آن نتیجه را نداشت.”
ژاوی این نتیجه را آغاز “ظهور بارسلونا” نامید، نتیجهای که به آنها این باور را داد که میتوانند بهترین تیم جهان شوند. با پیروزی در آن شب در برنابئو و سپس پایان دادن فصل بالاتر از رئال مادرید، توازن قدرت تغییر کرده بود. پس از رفتن رافا بنیتس به لیورپول، والنسیا دیگر از جمع مدعیان خارج شد و این رئال مادرید و بارسلونا بودند که داعیه قهرمانی داشتند. حالا نوبت تسلط بارسا بر رقیب دیرینه فرا رسیده بود و آنها دو فصل پیاپی قهرمان لالیگا شدند.
اخبار جعلی
رئال مادرید علاقهای به خرید رونالدینیو از پاریسنژرمن نشان نداد و بعدها یکی از مقامات این باشگاه دلیل این تصمیم را اینگونه توصیف کرد: “رونالدینیو آنقدر زشت است که نمیتواند برند باشگاه باشد.” اما او در ادامه چنان نقش مهمی ایفا کرد که در سالهای 2004 و 2005 دو بار عنوان مرد سال جهان را از آن خود کرد و یک ماه پیش از دریافت جایزه دوم، یکی از زیباترین لحظات خود در ال کلاسیکو، حتی مهمتر از آن پاس تماشایی در سال 2004، را رقم زد.
سرخیو راموس احتمالا هنوز کابوس آن شب را میبیند. او مدافع جوانی بود که در اولین الکلاسیکوی خود بازی میکرد. رونالدینیو توپ را از زمین بارسا برداشت و با گذر از سد راموس و ایوان الگوئرا موفق شد گلی تماشایی وارد دروازه رئال مادرید کند. هفده دقیقه بعد، رونالدینیو با یک حرکت دیگر دوباره از راموس عبور کرد و یکبار دیگر موفق به گلزنی شد. (از اینجا ببینید)

ستارههای رئال مادرید چارهای جز تماشای هنرنمایی رونالدینیو و باز شدن دروازه تیمشان نداشتند.

مارکا بعد از پیروزی 3-0 بارسا مقابل رئال و تشویقشدن رونالدینیو، تیتر زد:” شبی که بارسا با تشویق، برنابئو را ترک کرد.”
“تقریباً غیرقابل توقف”؛ این توصیف ستاره رئال مادرید از رونالدینیو بود، اما حداقل در آن شب به نظر میرسید رونی کاملا غیرقابل توقف باشد. بارسلونا با سه گل در برنابئو پیروز و رونالدینیو از سوی حاضران در برنابئو تشویق شد. رونالدینیو در پاسخ به این سوال که اهمیت تشویق در برنابئو برای او چقدر است گفت: “در آن زمان من خیلی به این موضوع اهمیت نمیدادم و تنها به بازی بعدی فکر میکردم. اما اکنون … تعداد کمی از بازیکنان در آنجا چنین افتخاری کسب میکنند. امروز، من سه برابر از یادآوری این خاطره خوشحالم. بسیاری از دوستانم فیلمهایی از آن گلها را برای من ارسال میکنند. آنها میدانند که من به دنبال دیدن گلهایم به صورت آنلاین نیستم و فقط علاقه دارم لاییهایی که زدم را تماشا کنم.”
شایعاتی درباره آن دیدار وجود دارد. این داستانی بود که در زندگینامه آندرس اینیستا عنوان شد و موید آن است که رونی شب قبل بازی با او تماس گرفته و به اینیستا گفته که قبول کرده که در پایان آن فصل با افزایش فراوان دستمزد به رئال مادرید بپیوندد. ظاهرا رونی یک تماس تلفنی در اواخر شب با همه هم تیمیهای خود برقرار کرده و از آنها خواسته بود که این خبر را به کسی نگویند. داستان ادامه مییابد و پیش از شروع بازی در برنابئو، رونالدینیو فاش کرد که این یک شوخی بوده است. اما او به همتیمیهای خود گفته که این واقعیت که هیچ یک از آنها این راز را فاش نکرده و به او خیانت نکردهاند، پیوندشان را به عنوان یک تیم ثابت کرده و نشان میدهد که آنها آماده کسب پیروزی هستند.
اما رونی در این رابطه گفت: “من چنین چیزی را به خاطر نمیآورم ” و نویسندهای که ترجمه انگلیسی زندگینامه اینیستا را نوشته، تایید کرده بود که متاسفانه چنین داستانی در کتاب نبوده و قصه حقیقت نداشته است. اما رونالدینیو ادامه داد: “اما این درست است که من همیشه سر به سر بقیه میگذاشتم. اغلب برای تشویق همتیمیهایم در رختکن خصوصا در برابر رئال مادرید کارهایی میکردم. من مجبور بودم زیرا این دیداری است که بهترین بازیکنان جهان و بسیاری از بهترینهای تاریخ در آن به میدان میروند. به یاد دارم در گلی که از روی ضربه آزاد به ثمر رساندم- از بالای دیواری بود که لوئیس فیگو، زینالدینزیدان، رونالدو، دیوید بکام آن را بسته بودند … هنگام بازی در الکلاسیکو، شما به کمی استرس نیاز داشتید.”
فورفورتو درباره شوخیهایی که رونالدینیو از آن صحبت میکند، کنجکاو است، اما رونی ترجیح میدهد چیزی نگوید: “من شوخیهای زیادی را دیده و در آن دخیل بودهام، اما آنچه در رم رخ داد، در رم باقی خواهد ماند!”
تردیدی نداشتیم آرسنال را مغلوب میکنیم
در پاریس، و نه رم بود که رونالدینیو به بارسلونا کمک کرد تا در سال 2006 در لیگ قهرمانان اروپا، قهرمان شود؛ دومینباری که آبی و اناریها در تاریخ در اروپا تاجگذاری کردند. او میگوید: “ما نمیتوانستیم در آن فصل جلوی روند پیروزیهای خود را بگیریم، این روند اعتیادآور بود. پس از انتقال من، در هر فصل بازیکنان خوب جدیدی را جذب کردیم. هرچه بارسلونا از نظر اقتصادی قویتر شد، روند پیشرفت تیم افزایش یافت. همه در آن مقطع در شرایط خوبی قرار داشتند، کسب این موفقیت خیلی راحت بود. دکو به من پاس خوبی داد، ساموئل اتوئو نیز همیشه میدانست چه کاری باید انجام دهد. هیچکس هرگز دنبال راهحلهای دشوار نبود. در آن دوره ما به جلو پیش رفته و فکر میکردیم که میتوانیم هر تیمی را مغلوب کنیم.”

قهرمانی در چمپیونزلیگ با پیروزی مقابل آرسنال در فینال 2006 پاریس، اوج دوران حضور رونالدینیو در بارسلونا بود.
در فینال مقابل آرسنال، با بازگشت به پاریس، شهری که او دو سال را با PSG سپری کرده بود، حتی پس از اخراج زودهنگام ینس لمان، همه اتفاقات به سود آنها نبود. سول کمپل تیم شمال لندن را در نیمه اول پیش انداخت، اما اتوئو 14 دقیقه به پایان کار را به تساوی کشاند، سپس جولیانو بلتی (مدافع سمت راست) قهرمان غیرمنتظره این دیدار لقب گرفت.
رونالدینیو تاکید کرد: “ما هرگز تردید نداشتیم که در آن مسابقه پیروز میشویم. حتی وقتی عقب افتادیم، میدانستیم که آنها یک بازیکن کمتر دارند و این برای آنها هزینه به همراه خواهد داشت. خیلی زود متوجه شدیم نیازی به عجله نداریم، فقط باید فوتبال خودمان را بازی کنیم. میتوانیم با نتیجهای بهتر از 1-2 نیز پیروز شویم، اما بازی ادامه یافت تا بلتی زننده گل سرنوشتساز لقب گیرد! این تنها گل او برای بارسلونا بود. ما بعد از بازی یک مهمانی بزرگ در پاریس برگزار کردیم. من دوستان زیادی در آنجا داشتم و به همین دلیل کنار آنها جشن گرفتم و برخی از همتیمیهایم نیز با من همراه شدند. همه خانوادههایشان را آوردند، بنابراین برخی از آنها بعد از مهمانی ما نیز با آنها جشن گرفتند. شب خوبی بود.”
لیونل مسی به دلیل مصدومیت آن فینال را از دست داده بود، اما شهرت او در حال افزایش بود. رونالدینیو الهامبخش او بود. مسی 18 ساله در سال 2005 به فوفورتو گفت: “او یک پدیده است. رونالدینیو توصیههای زیادی به من کرده و همیشه از من تعریف میکند. توانایی کنترل توپ او باعث حسادت من میشود. هر لحظهای در طول بازی او می تواند کاری ویژه برای پیروز شدن انجام دهد- و این همان کاری است که تبدیل به هدفم شده است.”
مسی خیلی زود یاد گرفت همین کار را انجام دهد و این اتفاق با کمی کمک گرفتن از رونی انجام شد. رونالدینیو، که پاس اولین گل ستاره آرژانتینی برای بارسلونا مقابل آلباسته را ارسال کرد، گفت: “همه دیدند که او از همان روز اول فوقالعاده بود. من میخواستم رفتاری که دیگران با من داشتند را با مسی تکرار کنم. میخواستم در لحظه ورود مسی به تیم اصلی به او کمک کنم، زیرا استعداد مسی در آن مقطع آشکار بود. من وقتی کارم را در گرمیو شروع کردم ، بازیکنانی باتجربه به من کمک میکردند- دوستانم مانند بتو و گیلرمه. در بارسا نیز کارلس پویول چنین رفتاری با من داشت، برادر بزرگ من، کاپیتان همیشگی من که همیشه در رویدادهای خیریه کنارم است. میخواستم این محبتها را جبران کنم ”
آغاز یک پایان
رونالدینیو در 32 بازی لیگ در فصل 07-2006، بیست و یک گل به ثمر رساند که این بهترین آمار گلزنی او در لالیگا بود؛ اما بارسلونا علیرغم داشتن امتیاز برابر با رئالمادرید، کورس را به این تیم واگذار کرد. بارسا 19 گل بیشتر از رئال زده بود اما رقیب در بازیهای برابر عملکرد بهتری داشت. این آغاز پایان برای رونالدینیو و رایکارد بود. هرچه مسی بهتر میشد، عملکرد رونالدینیو افت میکرد. اخبار حاکی از تمرکز بیش از حد او روی شرکت در پارتیها و عدم توجه به فوتبال بود. رونالدینیو سال بعد فقط 8 گل زد و بارسا در رده سوم، با 10 امتیاز کمتر از ویارئال و 18 امتیاز پایینتر از رئالمادرید، قرار گرفت.

رونالدینیو با میلان یک قهرمانی در سری A به دست آورد اما نتوانست روزهای خوبش در بارسا را تکرار کند.
در تابستان آن سال و با جدایی رایکارد، پپ گواردیولا سرمربی بارسلونا شد. رونالدینیو نیز بار خود را در سن 28 سالگی به مقصد میلان بست. البته او اصرار دارد شایعات عدم رضایت بارسلونا از سبک زندگی او حقیقت ندارد. رونالدینیو در این باره گفت: “هرگز، من واقعاً چیز دیگری میخواستم، به همین دلیل تصمیم گرفتم که بروم. هنوز هم دوستان زیادی در آنجا دارم و بارسا همیشه با من بسیار مهربان بوده؛ قبل از اینکه بارسلونا را ترک کنم، من و پپ صحبت کردیم. او میخواست بمانم، اما میخواستم جای دیگری را امتحان کنم و این همه ماجرا است. من و پپ دوستی بسیار خوبی داریم. من نه تنها با پپ، بلکه با برادرش هم دوست هستم. ما همدیگر را از زمان فعالیت آنها در آکادمی میشناسیم. ما همیشه دوست بودهایم، اگر من زیرنظر گواردیولا هم بازی میکردم، خیلی فرقی نمیکرد. اما در آن لحظه تصمیم به جدایی گرفتم. من و فرانک رایکارد با هم آمدیم و با هم جدا شدیم. رایکارد به دلیل اینکه میخواست زندگی متفاوتی داشته باشد، بارسلونا را ترک کرد. او شخصیت بسیار کم هیاهو و سبک زندگی آرامی دارد و از این روند راضی است.”
اینکه رونالدینیو در مرکز تغییر و تحولات باشگاه کاتالانی بود، موضوعی است که همچنان باعث غرور و افتخار ستاره برزیلی میشود: “قطعا اینگونه است. آن سالها لحظهای تعیینکننده و مهم برای حرفه من و باشگاه بود. از آن زمان فوتبال بهتر شده و ما شایسته تمجید هستیم. در بارسلونا بسیار خوشحال بودم، همانطور که از فتح جام جهانی در سال 2002 خوشحال شدم و هنوز هم فکر میکنم شادی بیشتری در راه است.”
بازگشت به برزیل
در زمان مصاحبه ما، با اینکه مدتها بود او باشگاهی نداشت، معلوم نبود آن شادی از کجا میآید. او توضیح داد: “نمیدانم مقصد بعدی کجاست. خیلی دوست دارم به آسیا بروم. همیشه برنامههای تبلیغاتی زیادی آنجا داشتم. هند هم خیلی فوقالعاده بود. من برای فوتسال به آنجا رفتم.” روبرتو، برادر و مدیر برنامه رونالدینیو هم اضافه کرد: “آمریکا هم مقصد فوقالعادهای است.”
رونالدینیو قبل از بازگشت به خانه برزیل با فلامینگو، سه سال را در میلان گذراند و یک قهرمانی در سری آ بهدست آورد. ماهها پس از ورود او، فلامینگو برای یک بازی لیگ به سانتوس سفر کرد. در 30 دقیقه ابتدایی سانتوس با سه گل پیش افتاد و نیمار نیز موفق به زدن یک گل شد. اما رونالدینیو با یک هتتریک به سبک خود واکنش نشان داد و فلامینگو در نهایت 4-5 برنده شد.
اختلاف نظر درباره دستمزدهای پرداخت نشده باعث شد رونی یک سال بعد به آتلتیکو مینیرو منتقل شود و در همانجا عنوان بهترین بازیکن لیگ برزیل را از آن خود کند. رونالدینیو در دومین فصل حضور خود در این باشگاه در سال 2013 به آنها کمک کرد تا برای اولینبار در تاریخ خود در کوپا لیبرتادورس قهرمان شوند و جایزه بازیکن سال آمریکای جنوبی را بهدست آورد. رونالدینیو سپس به باشگاه کرتارو در لیگ مکزیک رفت.

رونالدینیو با پیراهن کرتارو، حضور در لیگ مکزیک را هم تجربه کرد.
رونالدینیو در این رابطه گفت: “رئیس باشگاه فردی فوق العاده بود. او تلاش زیادی کرد تا من به آنجا بروم. خانواده ما مکزیک را دوست دارند، زیرا برادر من قبلا در آنجا بازی کرده بود (در سال 2000 برای UAG). همه افراد خانواده من در گذشته آنجا بودهاند و من از زمانی که در جام کنفدراسیونها با برزیل قهرمان شدم، در مکزیک طرفداران زیادی داشتم. من پیشنهادات زیادی داشتم اما خوشحالم که آنجا بودم. همیشه دوست دارم چیزهای جدید را امتحان کنم. ما برای اولین بار با کرتارو به فینال رفتیم، اتفاقی که هیچکس انتظار آن را نداشت.”
آن بازی فینال پلی آف کلاسورای 2015 میتوانست با شکست مقابل سانتوس لاگونا به پایان برسد اما اگرچه رونالدینیو در بهترین فرم نبود، اما او در مکزیک هم تاثیر خود را نشان داد. شاید برجستهترین عملکرد رونالدینیو در مکزیک، زدن دو گل در جریان پیروزی 0-4 برابر کلاب آمهریکا بود؛ آنهم در شرایطی که او به عنوان بازیکن تعویضی وارد زمین شد. دوباره هواداران حریف او را تشویق کردند؛ درست مثل اتفاقی که هواداران رئال مادرید 10 سال قبل در برنابئو رقم زدند.
در تابستان سال 2015، رونالدینیو دوباره به برزیل و این بار به فلومیننزه بازگشت. اما فقط دو ماه از قرارداد 18 ماهه رونی گذشته بود که او به باشگاه گفت نمیتواند مفید واقع شود. عملکرد اولیه رونالدینیو برای این تیم باعث انتقادهای شدیدی شده بود و حتی برخی هواداران در یک بازی خانگی، او را هو کردند.
تمجید از لیگ برتر
17 ماه پیش از آن، او پیشنهادهای زیادی دریافت کرد. باشگاههای سراسر دنیا رونالدینیو را میشناسند و دوست دارند او را به خدمت بگیرند. شایعاتی در مورد انتقال او به تیمهایی از همه قارهها شنیده شد. از جمله ناسیونال در اروگوئه، لاس وگاس سیتی در ایالات متحده ، وولونگونگ ولوز در استرالیا، کابوسکراپ در آنگولا، آنتالاسپور در ترکیه، باشگاه سابق برادرش سیون در سوئیس، پرسپولیس در ایران، تیانجین سونجیانگ در چین و چنایین در هند.
او تابستان چند سال قبل برای بازی در گوا به لیگ برتر فوتسال هند پیوست، اما قبل از بازگشت به برزیل، پس از انتصاب به عنوان سفیر بازیهای پارالمپیک در ریو، فقط دو بار در آنجا به میدان رفت. عشق او به فوتسال موضوعی بود که رونالدینیو بارها در دوران فوتبال خود نیز از آن بهره برد؛ مانند گلزنی مقابل چلسی در استمفورد بریج در سال 2005. (از اینجا ببینید) رونالدینیو گفت: “آن گل خیلی فوتسالی بود .این تنها راهحلی بود که در همان لحظه پیدا کردم، اما من برای زدن چنین ضربهای برنامهریزی نکرده بودم. فوتسال زیباست، گرچه به اندازه گذشته و روزهایی که دروازهبانها نقش مهاجم را ایفا میکردند، زیبا نیست، اما هنوز هم زیباست.”

رونالدینیو یکی از زیباترین گلهای دوران حرفهایاش را مقابل چلسی به ثمر رساند اما بارسا در این دیدار 4-2 شکست خورد و از چمپیونزلیگ حذف شد.
رونالدینیو در زمان حضورش در بارسلونا چندین دیدار مقابل چلسی انجام داد- آنها در سال 2005 در مرحله یکهشتم نهایی مقابل چلسی شکست خوردند؛ نتیجهای که ستاره برزیلی و همتیمیهایش در بارسا از آن به وضوح ناراحت بودند و در صحنههایی عجیب، در پایانی بازی با نیروهای امنیتی درگیر شدند.
آنها یک سال بعد و در مسیر فتح اروپا انتقام خود را از چلسی گرفتند و سال بعد دو تیم دوباره در مرحله گروهی با هم روبرو شدند. به جز رئال مادرید، رونالدینیو چلسی را بهعنوان سختترین حریف خود در روزهای حضور در بارسا معرفی میکند. رونالدینیو گفت: “در اروپا باید از چلسی نام ببرم. ما هر سال در لیگ قهرمانان اروپا مقابل آنها بازی میکردیم و همیشه چلسی حریف سرسختی بود.” چلسی در آن دوره تلاش ناموفقی برای خرید رونالدینیو داشت. در ادامه نام تیمهایی چون منچسترسیتی، بلکبرن، کوئینز پارک رنجرز و استوک نیز مطرح شد. حتی باسینگ استوک تاون نیز بلندپروازانه خواهان خرید رونالدینیو بود، اما در نهایت این اتفاق رخ نداد.
رونی گفت: “من پشیمان نیستم که در انگلیس بازی نکردهام اما این اتفاق میتوانست رویداد ویژهای باشد، زیرا لیگ برتر یک لیگ فوقالعاده است. چلسی یک بار برای خرید من اقدام کرد و برخی از تیمهای دیگر نیز علاقمند به جذب من بودند. لیگ برتر همیشه خیلی سریع و پرفشار بوده- تماشای این لیگ شیرین بوده و هرگز خستهکننده نیست. من تمایل ندارم تمام 90 دقیقه بازیهای لیگ برتر را تماشا کنم، اما بیشتر از سایر لیگهای جهان، گلها و خلاصه مسابقات لیگ برتر را تماشا میکنم.”
الهامبخش نسل جدید
رونالدینیو برای الهامبخشی و تاثیرگذاری در نسل جدید بازیکنان، چه در لیگ برتر و چه جاهای دیگر کارهای زیادی انجام داده است. در سالهای اخیر مجموعهای از ستارهها مدعی شدهاند که در هنگام نوجوانی، رونالدینیو، قهرمان آنها بوده است. در میان آنها نام بازیکنانی چون پل پوگبا، رحیم استرلینگ، تیاگو آلکانتارا، دله آلی، دیمیتری پایت، گابریل ژسوس، دنیل استوریچ، سادیو مانه، ویلیان و البته نیمار دیده میشود.
نیمار، ستاره بزرگ برزیل در این روزها، اعتراف کرد وقتی در روزهای جوانی با رونالدینیو دیدار کرد از اینکه بازیکن مورد علاقه خود را دیده بسیار هیجان زده بوده است. نیمار گفت: “وقتی با رونی صحبت کردم خجالت کشیدم، زیرا او همیشه برای من اسطوره بوده است.” داگلاس کاستا، وینگر برزیلی بایرن مونیخ، نیز گفت که وقتی هشتساله بود و در آن مقطع رونالدینیو برای گرمیو بازی میکرد، علاقه داشته از قهرمان خود تقلید کند. داگلاس کاستا گفت: “رونالدینیو بزرگترین اسطوره من در فوتبال است. من در کودکی هوادار گرمیو بودم و او در آن زمان ستاره این تیم بود. در برزیل، او نه تنها به دلیل استعدادی که دارد، بلکه به دلیل رضایت در بازی کردن و همچنین توانایی در ایجاد شادی مردم، محبوب است. کارهایی که او به طور طبیعی میتواند با توپ انجام دهد… او فوق العاده است. رونالدینیو الگو و الهامبخش من در دوران کودکی بود.”

رونالدینیو الهامبخش بسیاری از ستارههای حال حاضر دنیای فوتبال بود؛ از جمله هموطنش، نیمار.
آیا رونی میداند که چرا الهامبخش جوانان بسیاری بوده است؟ رونالدینیو میخندد: “فکر میکنم دلیلش این است که من هم مثل بچهها هستم. الهام گرفتن بسیاری بازیکنان کلاس جهانی، ستارههایی مثل پوگبا و استرلینگ از من، بسیار هیجانانگیز است. بازیکنانی مانند آنها درحال حاضر جزو بهترینها هستند و دیدن اینکه گلهای آنها باعث میشود مردم بیشتر به فوتبال علاقه داشته باشند، بسیار خوشایند است. گل سال قبل دله آلی [در دیدار با کریستال پالاس] را دیدم که شبیه گلهای من بود- توضیحی درباره گلهایی مثل این وجود ندارد. اینکه بازیکنی که من الگویش بودم موفق به زدن چنین گلی شود، بسیار هیجانانگیز است. به سختی میتوانم این حس را در کلمات توصیف کنم.”
رونی، عاشق رونی!
در میان بازیکنان مشهور جهان، رونالدینیو علاقمند به بازی بهترین گلزن تیم ملی انگلیس و منچستریونایتد، یعنی وین رونی است. او گفت: “این روزها بازیکنان بسیار خوبی وجود دارند، بهعنوان مثال لوئیس سوارز و نیمار. اما در میان انگلیسیها، من هنوز وین رونی را دوست دارم. او مهارت بالایی دارد، بهخوبی شوت میزند و قدرت حفظ توپ بالایی دارد. رونی روند ثابتی داشته و افت نمیکند، همیشه سبک بازی او را دوست داشتهام. همچنین بازی کردن کنار زلاتان ابراهیموویچ در میلان نیز عالی بود. زلاتان دوست خوبی بود و من همیشه او را تحسین میکنم. او به خودش اطمینان دارد و من از این موضوع خوشم میآید.”
ماهرترین بازیکنی که کنار یا در مقابلش بازی کردی؟ ” در هر دو سمت، بازیکنان زیادی هستند. خود کهکشانیها فقط … اما دو تصویر وجود دارد که به نظرم پاسخ شماست. در یکی از آنها من، آندره آ پیرلو و بکام پشت یک ضربه آزاد برای میلان در یک بازی دوستانه قرار داریم، کابوس این دروازهبان را تصور کنید. سپس دیگری دیوار دفاعی کهکشانیها است که من پیش از این درباره آن صحبت کردم، فقط منتظر ضربه آزاد هستم.
همیشه عاشق دیدن بازی زینالدینزیدان بودم. من هیچوقت، هنوز حتی در بازیهای دوستانه نیز همبازی زیدان نبودم، اما هنوز هم این امید وجود دارد. او فوتبال را بسیار ساده جلوه داد. چیزهایی که همه میدانند دشوار است برای زیدان بسیار آسان بود.”

رونالدینیو از همان اولین روزهای حضور مسی در تیم اول بارسا، او را زیر بال و پر گرفت.
اما رونالدینیو در پاسخ به این سوال که از بین لیونل مسی یا کریستیانو رونالدو کدام را ترجیح میدهد، با سیاست از پاسخ دادن طفره میرود. رونی گفت: “خب من کنار مسی بازی کردهام و حتی در روزهای ابتدایی هم بازی با مسی لذت بخش بود. ما تا جاییکه کنار هم بازی کردیم از حضور یکدیگر لذت میبردیم. این روزها صحبت کردن با مسی کمی سختتر است؛ زیرا او درواقع هیچ تعطیلاتی ندارد. من دوست داشتم که با رونالدو هم بازی کنم، او واقعا فوقالعاده است و قطعا آنها جزو بهترینهای تاریخ هستند.”
بهترین بازیکن تاریخ تا به امروز؟
شاید این موضوع غیرقابل بحث باشد، اما برخی معتقدند که رونی در روزهای اوج، اگرچه در یک بازه زمانی کوتاهتر، از مسی و رونالدو هم بهتر بود. ویلیان سال قبل گفت: “صادقانه به نظر من در آن مقطع رونالدینیو از مسی و کریستیانو رونالدو هم بهتر بود.”
هنریک لارسون که هم با مسی و هم کنار رونالدو بازی کرده- همبازی شدن با رونالدو در جریان دوران قرضی کوتاه حضور وی در منچستر یونایتد رخ داد- در پاسخ به این سوال فورفورتو که چه کسی بهترین بازیکنی بود که در کنارش بازی کرد، بیدرنگ گفت: “رونالدینیو! آنطور که او در دوران حضور من در بارسلونا بازی میکرد، به نظر میرسید از سیاره دیگری آمده است.”
لودویک ژولی، دیگر همبازی رونالدینیو در بارسلونا گفت: “او بازیکن فوقالعاده و خیلی خوبی بود. کیفیتی که رونالدینیو ارائه میداد برای بازیکنان هم سطح او خیلی رایج نبود. من میتوانم به شما بگویم که رونالدینیو در پلی استیشن هم خیلی مهارت داشت و هنگام انجام بازیهای ویدئویی نیز همان نمایشی را داشت که در زمین ارائه میداد. در این زمینه رونالدینیو بی نظیر بود و او سبکی را به نام خودش ساخت.”
لارسون اضافه کرد: “او همیشه دویدن شما را زیر نظر داشت. در خاطر دارم در یک بازی در سلتاویگو او توپ را در سمت چپ، وسط نیمه خودی در اختیار داشت. من در سمت راست بودم و شروع به فرار کردم که رونی من را دید و پاسی ارسال کرد که از همه گذشت. متاسفانه من موقعیت را از دست دادم اما فقط دیدن حرکت من از آن فاصله آنهم در شرایطیکه بازیکنان زیادی در اطراف رونالدینیو بودند، اتفاق خاصی بود.”

رونالدینیو علیرغم روزهای درخشانی که در بارسا سپری کرد، تنها یک بار برنده توپ طلا شد.
سبک بازی رونالدینیو به شکلی بود که 90 دقیقه برای تماشای او کافی نبود – میشد تمام روز را به این کار اختصاص داد و برخی نیز همین کار را انجام میدادند. یک بار ادن هازارد به فورفورتو گفت که در روزهای نوجوانی، ساعتها وقت خود را صرف تماشای کلیپهای رونی در یوتیوب میکرده است. دله آلی نیز به ما گفت که او نیز ساعتها وقت میگذارد تا گلهای ستاره برزیلی را تقلید کند و بارها این گلها را آنلاین مشاهده کرده است. ویلفرد زاها نیز توضیح داد که مهارتهای رونالدینیو را بهطور ویژه مطالعه کرده و سپس روز به روز در زمین تمرین میکوشد تا این ترفندهای شگفتانگیز را تکرار کند.
وقتی از رونالدینیو خواسته میشود مهارت مورد علاقه خود را انتخاب کند میگوید: “فلیپ فلاپ (تغییر جهت متوالی توپ-از اینجا ببینید) بهترین گزینه است. این مهارتی بود که او اغلب در طول روزهای حضورش در بارسلونا از آن استفاده میکرد. او یک بار اینگونه الساندرو نستا را از مقابل برداشته و در دقایق پایانی مقابل میلان در لیگ قهرمانان اروپا موفق به گلزنی شد. رونالدینیو ادامه داد: همیشه میدانستم چگونهبا مهارت، این کار را انجام بدهم.
او گفت: این فقط یک دریبل زیبا نیست، بلکه مهارتی است که گرهگشای بازی است. همچنین شما میتوانید از دیگر دریبل ها برای کسب پیروزی در برخی موارد بهره برده و جریان بازی را آرام کنید. همچنین میتوانید با بهرهگیری از این مهارت کاری کنید مدافعان به شما آسانتر بگیرند. اما فلیپ فلاپ بهترین کار است- هنریترین و پربارترین. وقتی این مهارت را درست پیاده میکردم، بازیکن حریف زمین میخورد.”
مهارتی که رونالدینیو در سامبا دارد
بهزودی دوران حرفهای رونالدینیو به پایان خواهد رسید. بعد از آن چه میشود؟ آیا مانند روماریو و بهبهتو، حضور در عرصه سیاست ممکن است؟ او لبخند زد: “اصلا سیاست کار من نیست” … او این بار دنبالهروی راه ستارههای بزرگ برزیلی نیست. احتمالا این یک تصمیم عاقلانه است، زیرا معمولا جلسات کنگره در ساعت 1:24 صبح برگزار نمیشود.
آیا او در فوتبال خواهد ماند؟ چند سال پیش رونالدینیو گفت که در پایان دوران حرفهای خود، مربی خواهد شد، اما اکنون به نظر نمیرسد او خیلی هم مطمئن باشد. این ستاره 36ساله که مدتی قبل سفیر باشگاه بارسلونا شد، گفت:” من به این موضوع خیلی فکر هم نکردهام. البته ممکن است در بعضی مواقع به برادرم و آژانس وی کمک کرده و DVD تماشا کنم، اما من به این جلسات علاقه ندارم. میخواهم برای فوتوالی (ورزشی مرکب از والیبال ساحلی و فوتبال) کارهای دیگری انجام دهم تا آن را به یک ورزش المپیکی تبدیل کنم. این ورزش در حال رشد بوده و یک نمایش بزرگ است. حالا یک لیگ جهانی تشکیل شده و من میخواهم تمرین کنم تا در سطح بازیکنانی باشم که در آنجا حضور دارند.
توقف بعدی کوپاکاباناست، و اگر فوتبال از سر راه خارج شود، آیا رونی وقت بیشتری برای اختصاص دادن به مهمانی خواهد داشت؟ او قصد دارد اوقات خوب و البته متفاوتی را سپری کند. رونالدینیو گفت: “من میخواهم در عرصه موسیقی کار کنم و هر روز بیشتر و بیشتر به این موضوع علاقمند میشوم.”

رونالدینیو در افتتاحیه جام جهانی 2018 با نواختن یک ساز کوبهای، هنرنمایی کرد.
سبک خانه او نیز نشان میدهد که موسیقی همیشه همراه رونالدینیو بوده است. بهعنوان مثال وقتی برزیل قهرمان جام جهانی 2002 شد، رونالدینیو یک درام به رختکن برده و با نواختن سبکی از موسیقی که برگرفته از سامبا بود، همتیمیهایش را سرگرم کرد. لودویک ژولی در این رابطه گفت: “رونالدینیو میتوانست با هر آنچه در دست داشت طبل زده و ریتم ایجاد کند. موسیقی در روح اوست.” ژوان یکی از همتیمیهای سابق او در تیم برزیل، اضافه میکند: “وقتی ما در اتوبوس مسابقه بودیم و رونالدینیو درام میزد، میدانستم که این بازی چگونه پیش خواهد رفت. اگر او لبخند میزد و آواز میخواند، میدانستم که پیروز خواهیم شد. او اهل جنوب است، منطقهای که در سامبا فوقالعاده نیست، اما رونالدینیو متفاوت بوده، صدای خوبی دارد و انگار اهل ریودوژانیرو است.”
البته این صدا در سال 2014 و وقتی او در کنار اِدسیتی، دوست و خواننده رپ یک ترانه به نام Vai Na Fe خواند به نمایش گذاشته شد. خورخه آراگائو ، هنرمند مشهور سامبا گفت: “رونالدینیو صدای خوبی دارد، او میداند چگونه اجرا کند و میتواند یک سامبای خوب را از بد تشخیص دهد. رونالدینیو من را پدرخوانده خود مینامد اما حقیقت این است که سامبا پیش از این نیز در روح او وجود داشته است. من مطمئن هستم که اگر بخواهد در سبکی از موسیقی کار کند، عالی خواهد بود.”
وقت را از دست نده
اما رونالدینیو در این مورد بسیار جدی است. او گفت: “من میخواهم درس بخوانم، مهندسی صدا یاد بگیرم و ترانه تولید کنم. درباره این موضوع بسیار کنجکاو هستم و میخواهم استودیویی در خانه خود داشته باشم. همه ژانرها و کمی از همه چیز را دوست دارم. آهنگسازی میکنم، یکی از آهنگهای اخیر من در پارالمپیک در ریو استفاده و همین باعث شد که من از تماشای همه بازیهای پارالمپیک بیشتر هیجانزده شوم. بسیاری از نوازندگان برای اجرای برنامه به خانه من میآیند زیرا میدانند چقدر کار آنها را دوست دارم. نوازندگان خیلی خوبی وجود دارند که در اینجا فرصتی برای انجام کار بیشتر ندارند و میخواهم جهان استعدادهای آنها را ببیند.”

رونالدینیو که هرگز فرصت بازی در یک لیگ آسیایی را پیدا نکرد، در جام باشگاههای جهان مقابل گوانگژو اورگرانده، توسط علیرضا فغانی اخراج شد.
تقریبا 20 سال است که جهان استعدادهای رونالدینیو را در زمین فوتبال دیده و پسندیده است و فرصتی برای تجدید یک دوران موفق، یک موهبت بزرگ است. رونالدینیو در پایان به گروه فورفورتو با رضایت از مصاحبه گفت: “ممنون که آمدید. ببخشید اما من دو ساعت دیگر باید برای یک برنامه اسپانسرى به چین بروم.” رونالدینیو بهزودی از ورزشی که باعث شده تا میلیونها هوادار فوتبال در چین، برزیل، اروپا و در واقع تقریبا در همه جای دنیا او را یک ستاره بدانند، خداحافظی خواهد کرد. حرفه او ممکن است رو به پایان باشد، اما برای کسانی که رونی را میپرستیدند، علاقمند به پیروی از سبک او بودند و بازیکنانی که از نمایشهای دیدنی رونالدینیو الهام گرفتند، تاثیر او تا سالهای سال ادامه خواهد یافت.
یادش بخیر اسطوره ای بود خیلی با بازیش حال میکردیم
و در اخر اضافه کنم بعنت ب فغانی
کاش میومد پرسپولیس اینجوری تو تو تمام باشگاه های مورد علاقه من بازی کرده بود
بسیار زیبا