
درباره میلانِ زاکرونی؛ قهرمانی غیرمنتظره با دفاع سه نفره
هفتیک- این بازی، درخشانترین و قاطعترین پیروزی میلانِ آلبرتو زاکرونی در فصل 1999-1998 بود. مسابقه.ای که مشخص نبود آیا زاکرونی باید از برد دلچسب و قاطع شاگردانش خوشحال باشد یا نه.
زاکرونی در تونل منتهی به چمن استادیوم فریولی ِاودینزه قدم میزد که با تشویق گرم و پرشور هواداران میزبان مواجهه شد. سرمربی میلان به دنبال عینک آفتابیاش بود؛ احتمالا دوست نداشت کسی اشکهایش را ببیند. تعداد زیادی از عکاسان هم در حال شکار این لحظه دیدنی و احساسی بودند.
چنین استقبال گرمی از سرمربی تیم مهمان عجیب و کم سابقه بود، اما زاکرونی در فصل پیش از آن به عنوان سرمربی اودینزه فوقالعاده عمل کرد و این تیم را با هدایت مثال زدنی به رتبه سوم سری A رساند. رتبهای که بهترین عملکرد تاریخ این باشگاه در سری A بود. باتوجه به تغییرات گسترده در ساختار لیگ قهرمانان اروپا، این رتبه اگر امروز به دست میآمد، اودینزه میتوانست در مرحله گروهی این رقابتها حاضر باشد.
اما حتی بدون جواز حضور در لیگ قهرمانان اروپا، این نتیجه برای تیم کوچک و قدیمی اودینزه یک دستاورد فوقالعاده بود. به خصوص وقتی در نظر بگیریم که زاکرونی با اتخاذ سیستم خیرهکننده و انقلابی 3-4-3 به این مهم دست یافت. زاکرونی چند فصل قبل خیلی اتفاقی در مسابقهای از سیستم 3-4-3 استفاده کرده بود اما حالا نام او به همان اندازه با آرایش 3-4-3 گره خورده بود که نام آریگو ساکی با 2-4-4.
در واقع خلاص کردن میلان از سیستم دفاع چهار نفره آریگو ساکی، مهمترین و دشوارترین وظیفه زاکرونی بود. اما با هوش تاکتیکی بالای بازیکنانی مانند پائولو مالدینی و آلساندرو کاستاکورتا، این تیم در خط دفاعی خیلی سریع به درک تاکتیکی رسید. بزرگترین مشکل این بود که کسی نمیدانست در هفتههای بعد چه اتفاقاتی رخ خواهد داد.
هنگامیکه زاکرونی در ماجراجویی طولانی از اودینه به میلان سفر کرد، چند چهره آشنا همراه او همسفر شدند: توماس هلوگ و اولیور بیرهوف.

توماس هلوگ و الیور بیرهوف بازیکنانی بودند که زاکرونی از اودینزه با خود به میلان برد و نقش مهمی در قهرمانی روسونری داشتند.
توماس هلوگ یک وینگبَک راست متخصص و اولیور بیرهوف هم از آن دسته مهاجمان هدف کلاسیک بود. بیرهوف قبل از حضور در اودینزه نزدیک به سه فصل در آسکولی تجربه بازی داشت و میلان با حضور او در خط حمله خود، رویای یک اسکودتوی دیگر را در سر میپروراند. هر چند با تاخیر، اما او قبل از مسابقه تیم جدیدش در مقابل تیم سابقش، جایزه بهترین بازیکن فصل گذشته اودینزه را دریافت کرد. دیگر جایی برای مرور خاطرات زیبای گذشته نبود. به محض شروع مسابقه اولیور بیرهوف پایهگذار نخستین گل میلان بود.
ضربه کاشته بسیار دقیق دیمیتریو آلبرتینی ارسال شد و اولیور بیرهوف در یک نبرد هوایی با هم تیمی سابقش، والریو برتوتو، درگیر شد. توپ به دست برتوتو برخورد کرد و داور مسابقه، پائولو بوگی، نقطه پنالتی را نشان داد. زوونمیر بوبان پشت توپ ایستاد و وقتی توپ به تور دروازه نشست، نیمکت میلان از شدت خوشحالی منفجر شد. اما زاکرونی به احترام تیم سابقش، ترجیح داد سکوت کند و واکنشی نشان ندهد.
از سوی دیگر اودینزه به میلان فشار میآورد و پائولو مالدینی بسیار خوش شانس بود که از داور مسابقه تنها کارت زرد گرفت؛ او برای متوقف کردن مارسیو آموروسوی سرعتی مجبور به خطا شد. اما میلان سرحال و آماده نشان میداد. ژرژ وه آ بعد از چند فرار متوالی از سمت چپ، سرانجام با یک پاس رو به عقب، بوبان را صاحب موقعیت کرد. هافبک کروات هم با یک ضربه دیدنی دومین گل خود و تیمش را به ثمر رساند. شاید هر بازیکنی در زمین جز بوبان این ضربه بیرون پا و دیدنی را به سه کنج دروازه میزد، این را به حساب شانس و اقبال میگذاشتید اما در مورد بوبان این قضیه قطعا تعمدی و آگاهانه بود. نمونه دیگری از تکنیک و قابلیتهای انکارنشدنی ستاره کروات که تمام تلاشش را برای بازگشت به ترکیب اصلی میلان به کار بسته بود.
در اواسط فصل، بوبان به دلیل اینکه با دو کارت قرمز آمار انضباطی بدی داشت و همچنین به عنوان یکی از دو هافبک میانی ِسیستم 3-4-3 عملکرد پر انتقادی ارائه کرده بود، در آستانه کنار گذاشته شدن از ترکیب اصلی تیم بود. اما بعد از اخرین صحبتهایش با سرمربی در مورد این مسئله و تغییر سیستم زاکرونی از 3-4-3 به آرایش ثابت 2-1-4-3 (عکس پایین)، بوبان به مهره کلیدی تیمش تبدیل شد.

آرایش 2-1-4-3 میلان در قهرمانی این تیم با هدایت زاکرونی
سیلویو برلوسکونی-که همیشه دوست داشت میلان یک ترکوارتیستا پشت دو مهاجم داشته باشد-مایل بود او هم در شکوفایی میلان و البته احیای بوبان برای خود اعتباری دست و پا کند (توضیح مترجم: ترکوارتیستا بازیکنی در فاز هجومی است که هم میتواند به عنوان هافبک هجومی و هم مهاجم بازی کند. وظایف این پست شبیه بازیساز هجومی است که تمایلش استفاده از حفرههای ایجاد شده در خطوط دفاعی و میانی حریف است. این بازیکن معمولا هیچ مسئولیت دفاعی ندارد).
با این حال، نیمه دوم مسابقه فوقالعاده جذاب و تماشایی بود. مارسیو آموروسو توپ ارسالی به سمتش را با یک کنترل سینه تماشایی جلوتر از خود انداخت و قبل از اینکه روبرتو آیالا-مدافع میلان-بتواند کاری انجام دهد، توپ را به گوشه دروازه کوبید.
اما میلان خیلی سریع اختلاف گل را به سه گل بازگرداند. باز یک ضربه سر از بیرهوف، روی ارسال دیگری از آلبرتینی و باز هم خوشحالی نکردن او بعد از گل.
تا الان دو گل برای بوبان و دو گل برای بیرهوف؛ در هر تیم دیگری جز میلان، اگر چنین شرایطی برای گلزنهای تیم پیش میآمد، بازیکنان برای هتتریک کردن رقابت داشتند. اولین نمونه از این زوج که به ذهن متبادر میشود، الساندرو دل پیرو و پیپو اینزاگی در نوک خط حمله یوونتوس است اما میلان هماهنگ، شناور و بسیار منسجم بود. بوبان توپ را در بین خطوط دریافت کرد و به بیرهوف پاس داد تا او با یک ارسال به تیر دوم، ژرژ وه آ را صاحب موقعیت کند تا ضلع سوم این ترایدنت (مثلث)هم در این مسابقه موفق به گلزنی شود.

کسی انتظار نداشت زاکرونی در اولین فصل هدایت میلان، این تیم را قهرمان سری A کند.
با این پیروزی، شاگردان میلان تنها به یک امتیازی لاتزیو و شاگردان اسون گوران اریکسون رسیدند. لاتزیو در آن هفته هم شکست خورد تا دومین شکست متوالی با نتیجه 3-1 را در استادیومِ المپیکو شهر رم تجربه کند. این تیم بعد از اینکه در هفته قبل در دربی رم مقابل رقیب سنتیاش باخت، در این هفته نیز مقابل یوونتوس 3-1 مغلوب شده بود. تیری آنری، بال چپ فرانسوی جوان، یوونتوس که میخواست در سالهای پیش رو به یک ستاره طلایی برای تورینیها تبدیل شود، دو گل تیمش را به ثمر رساند. تنها 5 هفته به پایان سری A در فصل 1999-1998 باقی مانده بود و بعد از سالها بیرقابتی در هفتههای آخر، تب جدال بر سر عنوان قهرمانی در روزهای پایانی اسکودتو کماکان داغ بود.
میلان در دو فصل پیش از آن، فصل را در نیمه پایین جدول به اتمام رسانده بود و بیدلیل نبود که بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران فوتبال ایتالیا، قبل از شروع فصل، نظر مثبتی نسبت به کیفیت میلان در آن فصل نداشتند.
بعد از جدالِ زاکرونی مقابل تیم سابقش، خبرنگاران از او در مورد احساسش بعد از این پیروزی- که اشتباهات داوری هم در رقم خوردنش موثر بود-سوال کردند. خبرنگاران پرسیدند که آیا زاکرونی خود را یک سرمربی خوششانس میداند یا خیر؟ او، درحالی که احتمالا استقبال گرم هواداران اودینزه را هم در ذهن مرور میکرد، پاسخ داد:”امروز، فکر میکنم از بسیاری خوش شانستر هستم.”
کمی سطحی بود ولی جذاب بود…
سلام.میشه بیشتر توضیح بدید؟کاملا فنی بود مطلب…در حال حاضر مایکل کاکس(نویسنده این مطلب که اخر بهش اشاره شده)و جاناتان ویلسون از بهترین فنی نویس های فوتبال نویسی دنیا محسوب می شوند.