آنالیز فینال کوپا آمهریکا: چگونه دیماریا کمک کرد تا مسی سرانجام با آرژانتین جام ببرد
هفتیک- فینال کوپا آمریکای شنبه شب در واقع یک بازی دو نیمهای بود. زمانی که نتیجه 0-0 بود تیم آرژانتین موثرتر بازی میکرد و بعد از 22 دقیقه آنخل دی ماریا آنها را به گل رساند. سپس برزیل بعد از وقت استراحت مسلما بیشتر جلو آمد و در دقایق زیادی به آرژانتین فشار آورد. دو نبرد تاکتیکی کلیدی در یک گوشه از زمین اتفاق افتاد- پیش چشم تعداد کمی از هواداران برزیل که برای اولین بار در این تورنمنت اجازه پیدا کردند به ماراکانا بروند.
برزیل تیته از آرایش1-3-2-4 استفاده کرد اما سیستم آرژانتین لیونل اسکالونی فشردهتر، مستحکمتر و بیشتر شبیه 1-1-4-4 بود. در دقایق ابتدایی جنبه حیاتی بازی جایگیری مدافعان کناری برزیل بود. مطابق با شیوه بازی آنها در طول این تورنمنت، دانیلو، مدافع راست برزیل، در پستش میماند، در حالی که رنان لودی جلو میرفت تا در سمت چپ حضور داشته باشد و نیمار بتواند به داخل حرکت کند.
در مواقعی از بازی، این عدم تعادل به خصوص شدید بود و در حالی که فِرِد،هافبک میانی تیم، به عقب رفت تا لودی را پوشش دهد، به خاطر کارت زردش در دقیقه سه بازی چندان نمیتوانست دست به ریسک بزند.
در همین حال، در دقیقه دو بازی یک مثال خوب از فرم نامتعادل برزیل دیدیم. در تصویر اول، مشخص است که دیماریا فقط میخواهد برای مسافت مشخصی همراه با لودی به غقب برگردد، در حالی که هافبک تیم، رودریگو دیپل به همتیمیهایش اطلاع میدهد که سمت چپ دفاع برزیل آزاد است. وقتی که این حرکت شکست میخورد، دی ماریا به سرعت به کانال بین تیاگو سیلوا و لودی میرود، توپ میخواهد اما به او پاس نمیدهند. اتفاقا فرد به داخل و به سمت لیونل مسی کشیده شده است.
پنج دقیقه بعد وضعیتی بسیار مشابه را شاهد بودیم. دیماریا از تنها گذاشتن لودی در کنار خط ناراضی نیست، چون میدانست که پس گرفتن توپ میتواند او را به گل زدن نزدیک کند. تقریبا هم همین اتفاق افتاد – این بار لائوتارو مارتینز فرار دیماریا را میبیند، اما زاویه پاسش به سمت تیاگو سیلوا بود و او آن را قطع کرد.
گرچه آرژانتین کم کم به طور غریزی به دنبال دی ماریا میگشت، حتی وقتی که لدی به جلو حرکت نمیکرد. گل آنها به جای این که از جابجایی به دست بیاید، به خاطر داشتن مالکیت توپ به ثمر رسید. دیپل توپ را تحت فشار گرفت، اطرافش را نگاه کرد، توپ را با پاسی بلند از لودی رد کرد و به دیماریا رساند. کنترل توپش بینقص بود، و به او اجازه داد تا با یک ضربه چیپ توپ را از بالای سر ادرسون جلوآمده، رد کند.
این اتفاق ادامه پیدا کرد. پانزده دقیقه بعد لئاندرو پاردس تلاش میکند دقیقا همان توپ را به دیماریا برساند، او هم دوباره توپ را جلوتر از لودی میگیرد، تقریبا داشت از او رد میشد اما مچ پایش موقع کنترل توپ پیچید و به خاطر مصدومیت به زمین افتاد.
تیته در نیمه دوم به تغییراتی دست زد، فرد بیتاثیر را فدا کرد و روبرتو فیرمینو را به عنوان یک فوروارد دیگر به زمین فرستاد.
برزیل سیستم بازیاش را به 1-4-1-4 تغییر داد که اغلب شبیه 5-1-4 بود و کاسمیرو را مجبور کرد که در خط میانی فضای زیادی را پوشش دهد. آنها کمکم از سمت راست خطرناک ظاهر شدند و ریچارلیسون به خصوص از آن سمت بسیار فعال بود. این گل که سریعا به خاطر آفساید مردود اعلام شد، نشان داد که چقدر پنج نفر جلوی زمین برزیل موثر بودند.
و حتی دو دقیقه بعد یک حادثه قابل توجه دیگر اتفاق افتاد. برزیل توپ را در سمت چپ در اختیار داشت، باعث شد چهار بازیکن عقب زمین آرژانتین نزدیکتر شوند و ریچارلیسون را در جلوی زمین به طور کامل رها کنند. او نتوانست ضربه آخر را گل کند، اما برزیل به وضوح داشت از آن جناح حمله میکرد.
بنابراین اسکالونی مجبور به واکنش شد. جیووانی لوسلسو را که از چپ به جلو نفوذ میکرد، از زمین بیرون کشید و نیکلاس تالیافیکو را وارد زمین کرد که مدافع چپ مستحکمی است. این تعویض یعنی مارکوس آکونیا، که در دفاع چپ قرار داشت به جلو میرفت تا در سمت چپ خط میانی چهار نفره قرار بگیرد.
در واقعیت او بیشتر شبیه وینگبکی بود که قطعا در مواقع نیاز به عنوان مدافع پنجم به آرژانتین کمک میکرد. در این جا وقتی نیمار توپ را در اختیار دارد آرژانتین با چهار دفاع بازی میکند. اما زمانی که برزیل بازیاش را به سمت راست باز کرد، آکونیا برای بستن راههای نفوذ به عقب برگشت و به تالیافیکو اجازه داد تا به یک مدافع مرکزی اضافه تبدیل شود.
برای حفظ برتری نزدیک آرژانتین این موضوع بسیار مهم بود. در این جا، نیمار دوباره از سمت چپ حملهای را ترتیب میدهد، تالیافیکو میداند وظیفهاش این است که جلوی لوکاس پاکتا و ریچارلیسون را بگیرد. او با حرکات دستش از آکونیا میخواهد که برگردد و مراقب ریچارلیسون باشد، او هم این کار را انجام میدهد – این به تالیافیکو اجازه میدهد که پاکتا را تعقیب کند و جلوی یک حرکت مهم را بگیرد.
تغییر اسکالونی به خوبی جواب داد، او به شکل موثری از نیمکتش استفاده کرد و بازیکنانی باهوش با ویژگیهای دفاعی به بازی آورد تا به پیروزی دست پیدا کند. در نهایت دیدیم که برزیل به ندرت به گلزنی نزدیک شد.
تنها نکته تعجبآور این بود که آرژانتین از خلا موجود در خط میانی برزیل استفاده نکرد، کاسمیرو سرگردان و در مقابل حرکت مسی به جناحین، آسیبپذیر بود. کاپیتان آرژانتین در این دیدار بازی ناامیدکنندهای ارائه داد و در یک سوم زمین حریف تصمیمات بدی گرفت. گرچه او به هر حال جایزه بهترین بازیکن و برترین گلزن رقابتها را به دست آورد و بعد بالاخره توانست جام قهرمانی کوپا آمهریکا را بالای سر ببرد.
ستاره فینال اما دیماریا بود، به عنوان یک فوتبالیست فوقالعاده بااستعداد لیاقت این لحظه را داشت؛ او بیشتر دوران بازیاش را فدای دیگران کرد؛ در تیم ملی مسی، و در عرصه باشگاهی رونالدو و نیمار در رئال مادرید و بعد پاریسنژرمن را حمایت میکرد تا نظم دفاعی تیم را تامین کند. اولین گل او برای آرژانتین بعد از سه سال نمیتوانست در زمان بهتری به ثمر برسد.