بعد از ناکامی در بایرن و ناپولی؛ آنچلوتی در اورتون رستگار می‌شود؟

دستاوردهای این مربی ایتالیایی نیاز به گفتن ندارد. جام لیگ قهرمانان تنها دو جام از 8 جامی است که تیم پر ستاره میلان او بالای سر برد و پس از آن در چلسی نیز در لیگ و جام حذفی دبل کرد. او در پاری‌سن‌ژرمن به سنت همیشگی قهرمان لیگ فرانسه شد و پس از آن در بایرن مونیخ در کسب جام هت‌تریک کرد.

هفت‌یک- مربیگریِ فوتبال کاری برای تمام عمر است. شاید مکان‌ها تغییر کند، درخواست‌ها، انتظارات و فشار کم و زیاد شود اما همیشه چالش‌های جدیدی در پیش رو وجود دارد. کارلو آنچلوتی این را بهتر از هر کس دیگری می‌داند چرا که در طول 25 سال زندگی حرفه‌ای‌اش، قهرمانی‌های بسیاری به دست آورده و بارها اخراج شده و همین موضوع باعث شده که در 5 کشور مختلف مربیگری کند.

دستاوردهای این مربی ایتالیایی نیاز به گفتن ندارد. جام لیگ قهرمانان تنها دو جام از 8 جامی است که تیم پر ستاره میلان او بالای سر برد و پس از آن در چلسی نیز در لیگ و جام حذفی دبل کرد. او در پاری‌سن‌ژرمن به سنت همیشگی قهرمان لیگ فرانسه شد و پس از آن در بایرن مونیخ در کسب جام هت‌تریک کرد.

 

این مطلب در شماره دسامبر 2020 نشریه فورفورتو منتشر شده است.

 

آنچلوتی به عنوان مربی دو بار با میلان فاتح چمپیونزلیگ شده بود اما فتح لا دسیما با رئال شیرینی دیگری داشت.

 

اما خاطره‌انگیزترین لحظه دوران مربیگری او پایان دادن به انتظار طولانی رئال مادرید برای فتح ‌لادِسیما در سال 2014 بود، پایان دادن به انتظار ناراحت‌کننده 12 ساله تیمی که برای دهمین بار تاج قهرمانی اروپا را روی سر می‌گذاشت. با این حال وقتی سوت پایان پیروزی 1-4 برابر اتلتیکومادرید در لیسبون به صدا درآمد، آنچلوتی نمی‌دانست که این آخرین موفقیت مهمش در چند سال پیش رو خواهد بود.

او پس از آن نیز قهرمانی‌هایی را به دست آورد- اما نه مثل همیشه. بیشتر از هرچیز دیگری شورش‌هایی در مونیخ، شیطنت‌هایی در ناپل و نادیده گرفته شدن از سوی آرسنال پیش آمد… اما در حال حاضر هیچکدام اهمیتی ندارد. در عوض پنج سال و نیم تلاش پس از آن شب تاریخی، او را به اورتون رسانده است که وظیفه تغییر شرایط و قرار دادن آنها در جمع مدعیان دلهره آور بوده و افراد کمی در این راه به او دلگرمی داده‌اند. با این حال پس از یک آغاز سریع در فصل، او نشانه‌هایی از کلاس خود را در تیم به نمایش گذاشت. آیا گودیسون پارک جایی برای داستان رستگاری خواهد بود؟

 

بایرن نمی‌توانست من را دوست داشته باشد

تماشای لادسیما به عنوان نقطه اوج دوران مربیگری آنچلوتی جذاب است و باید به این نکته نیز توجه کرد که این قهرمانی نقطه ویژه و مهمی بود چرا که دوران سختی پس از آن آغاز شد. آنچلوتی یک سال پس از آن قهرمانی از سوی رئال مادرید برکنار شد. تیمش در نیمه نهایی لیگ قهرمانان توسط یوونتوس حذف شد، دو امتیاز کمتر از بارسلونا کسب کرده و نایب قهرمان لالیگا شد و در مرحله یک هشتم‌نهایی کوپا دل‌ری برابر اتلتیکو شکست خورد. کسب تمام این افتخارات برای فلورنتینو پرز بسیار مهم بود.  پرز می‌گوید:” توقعات در رئال مادرید بسیار بالاست. علاقه‌ای که بازیکنان و هواداران به کارلو دارند مانند علاقه‌ای است که من شخصا به او دارم.”

مربی ایتالیایی به عنوان شخصیتی محبوب برای هواداران و بازیکنان از تیم جدا شد- اتفاقی تکراری در زندگی حرفه‌ای آنچلوتی- و آخرین مصاحبه مطبوعاتی او در رئال در حالی که حضار ایستاده او را تشویق می کردند، به پایان رسید. با علاقه و اشتیاق بسیار و کمی حس بی عدالتی که به چشم می‌آمد، پیش بینی این که اتفاقی بهتر در راه است، آسان بود. الساندرو کاستاکورتا، هم تیمی و بازیکن سابق میلان، می‌گوید که حتی خود او نیز همین احساس را داشت.

ستاره سابق روسونری به فورفورتو می‌گوید:” بهترین ویژگی کارلو این بود که همیشه شکست‌ها و ناامیدی‌ها را می‌پذیرفت چون همیشه نیمه پر لیوان را می‌دید. حتی در لحظات خاص (مانند اخراج از سوی یووه در سال 2001 ) یا پس از آن وقتی ما به اهداف مشخصی نرسیدیم، او توانست کاری کند که ما جنبه مثبت هر موقعیتی را ببینیم.”

 

بعد از اینکه مشخص شد گواردیولا در تابستان 2016 بایرن را ترک خواهد کرد، مدیران باشگاه باواریایی خیلی زود آنچلوتی را به عنوان سرمربی جدیدشان معرفی کردند.

 

طبعا پیشنهاداتی پس از اخراج ناگهانی او مطرح شد. او این شانس را داشت که پس از تماس روسای سابقش در میلان به سن سیرو برگردد اما تصمیم گرفتن این کار را نکند. او گفت:” نه گفتن به چنین باشگاه دوست داشتنی‌ای سخت بود اما من احتیاج به استراحت داشتم.” این مربی ایتالیایی مدتی دور از میادین بود و تنگی مجرای ستون فقراتش را جراحی کرد اما خیلی طول نکشید که نامش بار دیگر به تیتر اول تبدیل شد. در آخر سال 2015 اعلام شد که آنچلوتی هدایت یکی دیگر از ابر قدرت‌های اروپایی را بر عهده گرفته است: بایرن مونیخ.

جدایی پپ گواردیولا از باواریا شش ماه پیش از پایان فصل 16-2015 تایید شده بود و همزمان زمان اعلام شد که این مربی ایتالیایی در فصل 17- 2016  جانشین او خواهد بود. خوب بود که آنچلوتی باتری‌هایش را شارژ کرده بود چرا که نه تنها در حال ورود به یکی از پر توقع‌ترین کارهای قاره بود بلکه باید در مونیخ جانشین یکی از معدود مربیانی می‌شد که ممکن بود رکورد درخشان موفقیت‌هایش را به چالش بکشد.

رافائل هونیگشتاین، خبرنگار، که از نزدیک شرایط را دنبال می‌کرد، انتظارات بالا در دوره جدید آنچلوتی را به خاطر می‌آورد. او به فوفورتو می‌گوید:” وقتی بایرن موفق به جذب آنچلوتی شد، اشتیاق بسیاری در این تیم وجود داشت چرا که آنها فکر می‌کردند او جانشین بسیار خوبی برای گواردیولاست. پپ سبک و جذابیت تاکتیکی را به تیم آورده بود اما البته که نتوانست در طول سه فصل، لیگ قهرمانان را فتح کند. آنچلوتی ستاره پنهانی بود که از راه رسید و باعث شد همه حس خوبی داشته باشند- همه در آن زمان فکر می‌کردند که او مربی ایده‌آلی است.”

مطمئنا او ستاره‌های کمی برای رسیدن به این اهداف در اختیار داشت. شاید تیم بایرنی که به آنچلوتی رسید نتوانسته بود در لیگ قهرمانان با گواردیولا به هدفش برسد اما بسیاری از بازیکنانی که در سال 2013 به این افتخار دست پیدا کرده بودند هنوز در تیم حضور داشتند و از آن زمان به صورت متوالی تا نیمه نهایی صعود کرده بودند.

توانایی برقراری ارتباط با بهترین بازیکنان جهان از جمله نقاط قوت این مربی 61 ساله به شمار می‌رود و دلیل خوبی نیز دارد. کاستاکورتا می‌گوید:” این یکی از بهترین ویژگی‌های او است- من آن را زمانی که دستیار آریگو ساکی در جام جهانی 1994 بود در رفتارش با روبرتو باجو دیدم که توانست او را کنترل کند. او این ویژگی را در میلان با آندری شوچنکو در طول شرایط سختی که بیرون زمین داشت، تقویت کرد. تیم حاضر به پذیرش رفتار او نبود اما آنچلوتی او را جلوی همه ما آورد و گفت:” او یک قهرمان است که در شرایط سختی قرار دارد بنابراین ما باید به او کمک کنیم.

او احتمالا نیازی به انجام این کار با کریستیانو رونالدو در رئال مادرید نداشت چرا که او هرگز بازی بدی نداشت. اما با شووا و کاکا انجامش داد- بازیکنانی که همیشه عملکردی فوق العاده در زمین داشته‌اند و به نظر می‌رسید که دچار آشفتگی هستند.”

به همین دلیل، دیدن این که نارضایتی بازیکنان در نهایت منجر به سقوط آنچلوتی در مونیخ شد، شوکه‌کننده بود. همه چیز خوب آغاز شد؛ با هشت برد پیاپی در تمامی رقابت‌ها. بایرن درخشان ظاهر شد و این عملکرد آزادانه آنها باعث شد مفسران فکر کنند که این تیم در حال بازی در قالبی است که تحت هدایت گواردیولا هرگز رخ نداده بود.

با این حال در پایان اولین فصل حضور مربی ایتالیایی تغییرات زیادی رخ نداد. بایرن بار دیگر با 15 امتیاز اختلاف نسبت به آر بی لایپزیش در صدر جدول بوندس‌لیگا ایستاد- برای پنجمین بار متوالی- اما در یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان توسط رئال مادرید حذف شد و در نیمه نهایی جام حذفی برابر دورتموند شکست خورد. ترک‌هایی از داخل نمایان شده بود چرا که بازیکنان از سبک کمتر درگیرانه، آماده سازی پیش بازی با جزییات کمتر و بیشتر از هر چیز جلسات تمرینی ناراحت بودند چرا که فاصله زیادی با فشاری داشت که تحت هدایت پپ به آن عادت کرده بودند.

 

آنچلوتی توانست با بایرن فاتح بوندس‌لیگا شود اما نارضایتی بازیکنان از شیوه کاری او باعث شد تا دوران حضورش در آلیانز آره‌نا خیلی کوتاه باشد.

 

هونیگشتاین می‌گوید:” مشکل آنچلوتی در بایرن دو اتفاقی بود که رخ داد: اول برنامه دفاعی‌تری که باعث ایجاد شرایطی می‌شد که بازیکنان عقب بکشند و ایجاد همان سطح از کار هجومی، تمرکز و تمام‌کنندگی که باعث شده به تیمی فوق العاده تبدیل شوند را دشوار می‌کرد. آنها بخشی از نقطه قوتشان را که باعث شده بود به چنین تیم خاصی تبدیل شوند از دست دادند. مورد دیگر این بود که بازیکنان باور داشتند که آمادگی فیزیکی و روند تمرینی بسیار دور از سطح مقبول است.

فکر می‌کنم بسیاری از بازیکنان و تیم‌ها می‌گفتند: این آنچلوتی است- او می‌داند چه کار می‌کند و ما در حدی نیستیم که از او انتقاد کنیم. اما بایرن عادت کرده بود که تحت هدایت گواردیولا مانند یک ماشین بازی کند و حتی پیش از آن تحت هدایت یوپ هاینکس نیز روحیه و ذهنیتی برنده داشت- برای مثال تلاش برای پیروزی در دیدارهایی که پیروزی در آنها چندان هم مهم نبود؛ آن هم در حالی که یک بازی مهم در لیگ قهرمانان در پیش بود.

“بازیکنان شروع به گلایه نزد بعضی از مدیران کردند و گفتند: به اندازه کافی تلاش نمی‌کنیم، در تمرینات تنها می‌دویم، فقط استراحت می‌کنیم، هیچ ساختاری وجود ندارد و ما چیزی یاد نمی‌گیریم. او تنها به ما تکیه کرده تا از دانسته‌هایمان استفاده کنیم و هیچ چیز جدیدی وجود ندارد.

آنها به خصوص به جیووانی مائوری، مربی بدنساز، نگاه می‌کردند و با خود فکر می‌کردند که این مرد برای این کار مناسب نیست. شرایط وقتی عجیب شد که او در جریان یکی از جلسات تمرینی در قطع شروع به سیگار کشیدن کرد. آنها در حال تمرین بودند و باید در همین شرایط از بین ابرهای بزرگ دود می‌دویدند و با خود فکر می‌کردند این درست نیست- چیزی واقعا در اینجا اشتباه است.”

در نهایت آغازی نه چندان موفق در دومین فصل باعث شد که آنچلوتی در سپتامبر 2017 اخراج شود. شکست 0- 3 برابر پاری‌سن‌ژرمن در لیگ قهرمانان آخرین تیر بود و این در حالی بود که سرمربی بازیکنانی کلیدی چون متس هوملس، آرین روبن و فرانک ریبری را روی نیمکت قرار داده و ژروم بواتنگ از فهرست خط خورده بود.

هونیگشتاین می‌گوید:” او نه تنها تمام این بازیکنان را کنار گذاشت- بلکه هرگز دلیلی نیز به آنها نداد. معروف است که او همیشه اعضای ترکیب اصلی را روی یک کاغذ می‌نویسد و چیزی به تیم نمی‌گوید. این در کنار حس عدم کار کافی در بایرن به این معنا بود که بازیکنان احساس می‌کردند در حال پسرفت هستند. در نهایت در داخل باشگاه به این نتیجه رسیدند که آنچلوتی در مجموع حمایت مدیرانش را از دست داده است.”

آنچلوتی با یک قهرمانی لیگ دیگر و دو سوپرکاپ آلمان را ترک کرد- پنجمین کشوری که در آن موفق به قهرمانی شد. با این حال 14 ماه حضورش در این تیم چندان به خاطره‌های سپرده نشد. هونیگشتاین می‌گوید:” فکر می‌کنم مردم هنوز به درستی نمی‌دانند که چرا شرایط در بایرن برای او خوب پیش نرفت و چطور روند مدیریت بازیکنانش به شکلی اشتباه انجام شد.” این بار دوری آنچلوتی از کار خیلی هم داوطلبانه نبود.

 

کارلتو در میانه دعوا

ناکامی تحقیرآمیز ایتالیا در کسب سهمیه حضور در جام جهانی 2018 تحت هدایت جان‌پیرو ونتورا باعث شد که شایعاتی مبنی بر علاقه فدراسیون فوتبال این کشور به گوش برسد چرا که آنها به دنبال جذب مربی با تجربه‌تری برای بازسازی این ویرانه بودند. در نهایت روبرتو مانچینی، مربی سابق منچسترسیتی و اینتر، هدایت این تیم را در می 2018 بر عهده گرفت اما این خبر تنها 9 روز بعد بازگشت آنچلوتی به کنار زمین- و محل تولدش- توسط باشگاه بلندپرواز ناپولی اعلام شد.  ناپولی نیز مانند بایرن به این مربی ایتالیایی به عنوان نامی بزرگ روی آوردند که می‌تواند نگرانی هواداران و بازیکنان را در آخر یک دوره موفق برطرف کند.

 

کارلتو در حالی پای به سن‌پائولو گذاشت که هواداران انتظار داشتند او تیم را به سطحی بالاتر از دوران مائوریتزیو ساری برساند و فاتح سری A شوند.

 

آنچلوتی این بار زیر سایه مائوریتزیو ساری، مربی وقت چلسی، قرار داشت که در طول سه فصل حضورش در ورزشگاه سن پائولو تیمی فوق العاده ساخته بود. ناپولی تحت هدایت ساری بهترین فوتبالی را ارائه می‌کرد که این شهر پس از کسب دو قهرمانی توسط دیه‌گو مارادونا به خود دیده بود و در آستانه تکرار آن شاهکارها نیز بود. تیم ساری در آخرین فصل موفق شد 91 امتیاز کسب کند- اما این همچنان برای گرفتن جای یوونتوس 95 امتیازی در صدر جدول کافی نبود.

انتصاب آنچلوتی پس از دوری 9 ساله او از سری A کاملا مناسب دو طرف به نظر می‌رسید؛ انتصابی که می‌توانست ناپولی را به سطحی بالاتر ببرد. ساری علیرغم فوتبال درخشان و رقابت نزدیک با یوونتوس بدون هیچ جامی باشگاه را ترک کرد. وظیفه جانشین او این بود که این تیم با استعداد را به قهرمانی برساند. در عوض شباهت‌هایی با دوران نه چندان موفق او در بایرن در خانه نیز رقم خورد.

آنچلوتی به جای ایجاد تحول در این تیم همچنان روی استمرار تاکید داشت و ناپولی بار دیگر نایب قهرمان سری A شد- این بار 11 امتیاز کمتر از یووه- و در مرحله گروهی از لیگ قهرمانان حذف شد. آنها با لیورپول که در نهایت قهرمان شد، هم‌امتیاز بودند و به دلیل گل زده کمتر به لیگ اروپا رفتند. حذف در یک چهارم نهایی کوپا ایتالیا و شکست در لیگ اروپا برابر میلان و آرسنال به این معنا بود که هنوز جای زیادی برای پیشرفت در فصل 20- 2019 پیش روی آنچلوتی است.

اما اینطور نبود: تاریخ دوباره تکرار شد و فصل دوم برای مربی کهنه کار تلخ شروع شد. این بار چندان ناگهانی نبود اما این از دراماتیک بودن شرایط کم نکرد. پس از شکست 1- 2 برابر رم در ماه نووامبر بود که اورلیو دی لورنتیس، رئیس باشگاه ناپولی، از عملکرد ضعیف تیم عصبانی شد و آنها را به ریتیرو (ritiro) فرستاد – یک تنبیه رایج برای تیم‌های ضعیف ایتالیایی که در آن بازیکنان باید برای زمانی مشخص در کمپ تمرینی زندگی و کار کنند.

این تصمیم که به جای مطرح شدن مستقیم با بازیکنان از طریق رسانه‌ها اعلام شد، چندان به مذاق تیم خوش نیامد. آنچلوتی نیز گفت که با وجود احترامی که برای تصمیم دی لورنتیس قائل است، با آن موافق نیست. ناپولی در اواسط این کمپ یک هفته‌ای، در مرحله گروهی لیگ قهرمانان میزبان سالزبورگ بود که می‌توانست صعودش به مرحله یک هشتم نهایی را قطعی کند. اما پس از یک تساوی ناامیدکننده که در جریان آن اروینگ لوزانو گل زودهنگام ارلینگ هالند از روی نقطه پنالتی را بی اثر کرد، همه چیز به پایان رسید.

تیم به این نتیجه رسید که برخورد انضباطی کافی است و حاضر به بازگشت به محل اقامتش نشد. درگیری بین بازیکنان کلیدی و ادواردو، پسر دی لورنتیس، به حدی بالا گرفت که در آستانه تبدیل شد به یک دعوای تمام عیار بود و بازیکنان به خانه‌های‌شان برگشتند. آنچلوتی در میانه موقعیتی غیرممکن گیر کرده بود و به دستور باشگاه احترام گذاشت: او و کادر فنی به تنهایی و بدون بازیکنان به ریتیرو برگشتند.

نیکولا آموروسو، مهاجم سابق ناپولی، که در یوونتوس تحت هدایت آنچلوتی بازی کرده بود، معتقد است که نحوه مدیریت آن شرایط پرتنش از سوی او آغاز یک پایان بود. او به فورفورتو می‌گوید:” بازیکنان فکر می‌کردند آنچلوتی عضوی از گروه است اما او بین آنها و مدیریت ایستاد. این برای هیچکس خوب نبود. او در موقعیت رضایت‌بخشی قرار نداشت و بازیکنان قضاوت بدی از جایگاهش داشتند. آنها فکر می‌کردند او طرف آنهاست اما آنچلوتی بین تیم و مدیرعامل گیر کرده و سعی می‌کرد شرایط را متعادل کند.”

 

آنچاوتی تلاش کرد در دعوای بین دی‌لورنتیس و بازیکنان بی‌طرف بماند اما این نارضایتی هر دو طرف را به همراه داشت و به جدایی او انجامید.

 

دی لورنتیس تهدید کرد که اقدام قانونی علیه بازیکنانش انجام خواهد داد و در همین حال هواداران از تیمی که فکر می‌کردند به اندازه تلاش نمی‌کند، عصبانی بودند. بنری بیرون از سن پائولو نصب شده که روی آن نوشته شده بود:” شما راه بدی را انتخاب کردید… به کسانی که این پیراهن را دوست دارند و دستمزدتان را پرداخت می‌کنند احترام بگذارید!”

کاستاکورتا از سرعت آشفته شدن شرایط در ناپل شگفت‌زده شد.  برنده پنج‌باره جام باشگاه‌های اروپا تایید می‌کند:” بزرگترین شگفتی زندگی حرفه‌ای او برای من اتفاقی بود که سال گذشته در ناپولی رخ داد. علی‌رغم توانایی میانجگری که همیشه داشت، او شکافی ایجاد کرد که برای اولین در طول زندگی حرفه‌ای نتوانست آنها را مدیریت کند و بهبود ببخشد.”

بازی بعدی ناپولی تساوی 0-0 با جنووا بود که از سوی کوریره دلا سرا لقب “زشت‌ترین بازی 10 سال اخیر” را گرفت. دی لورنتیس در وقفه دیدارهای ملی به پاسخی مناسب فکر کرد. آنچلوتی یک ماه بعد در دسامبر 2019 برکنار شد. زمان‌بندی این اتفاق برای عده‌ای عجیب بود- او به تازگی یک پیروزی 0- 4 خانگی برابر خِنک به دست آورده و صعودش به مرحله یک هشتم لیگ قهرمانان قطعی شده بود- اما وقتی این مربی از ناپولی جدا شد، تیمش در رده هفتم سری A قرار گرفته بود و 17 امتیاز با صدر جدول فاصله داشت.

آموروسو می‌گوید:” صادقانه فکر نمی‌کنم که او اشتباه بزرگی در ناپولی مرتکب شده باشد. این که بلافاصله پس از ساری به تیم آمد، باعث شد که کار برایش آسان نباشد چون همه انتظار کارهای بزرگ را داشتند اما او به زمان نیاز داشت. روابط بین شخصیت‌های بزرگ همیشه خوب پیش نمی‌رود این درباره آنچلوتی و دی لورنتیس صادق بود.”

همه با این موضوع موافق نیستند. آنچلوتی به این دلیل مورد انتقاد قرار گرفت که نتوانست هویتی تاکتیکی را در ناپل شکل بدهد و تلاش‌هایش برای تغییر سیستم روان 3-3-4 ساری به سیستم انعطاف پذیر 2- 4- 4  متقاعدکننده نبود. تیمش فاقد تعادل بود و بازیکنان در بسیاری از مواقع بیرون از پست‌شان بازی می‌کردند.

با این حال او مانند همیشه شخصیت محبوبی باقی ماند. رفتار دوست داشتنی او- شامل زمانی که او پیش از جلسه تمرینی پیش فصل، به هواداری برای درست کردن دوچرخه‌اش کمک کرد- این تضمین را به وجود آورد که حتی زمانی که کارش مورد تایید نیست، شخصیتش برای همه قابل قبول است. اما افراد خوب گاهی در رده آخر قرار می‌گیرند.

 

خوشحالیم که آمدی

علیرغم دو دوره پیاپی که احتمال فراموش کردنش برای آنچلوتی بسیار کم است، او هنوز هم پس از جدایی از ناپل پیشهادات بسیاری داشت. تنها مشکل؟ گزینه‌هایش بسیار محدود بودند. این مربی ایتالیایی خیلی زود به عنوان گزینه آرسنال و اورتون مطرح شد اما توپچی‌ها تصمیم گرفتند با میکل آرتتا کار کنند و او در نهایت پیشنهاد تافی‌ها را پذیرفت که به معنای بازگشت به لیگ برتر بود.

 

آنچلوتی به عنوان گزینه آرسنال هم مطرح بود اما توپچی‌ها در نهایت آرتتا را ترجیح دادند تا کارلتو راهی گودیسون‌پارک شود.

 

آنچلوتی این بار و برخلاف بایرن و ناپولی تحتِ فشارِ گرفتن نتایج ضعیف‌تر از مربیان قبلی قرار نداشت. اورتون از فصل 14- 2013 نتوانسته بود در جمع 6 تیم برتر قرار بگیرد و در 5 فصل متوالی در رده‌های یازدهم، یازدهم، هفتم، هشتم و هشتم قرار گرفته بود. آنها همچنین پس از چندین پنجره نقل و انتقالاتی پر خرج و ناموفق به هزینه کردن بی هدف معروف شده بودند.

بنابراین او کار را ساده آغاز کرد. تیمی که تنها در 5 بازی از 18 بازی ابتدایی لیگ 20- 2019 به پیروزی رسیده بود، پس از حضور آنچلوتی با یک گل برابر برنلی به پیروزی رسید و سپس در 20 بازی بعدی تنها 6 شکست را پذیرا شد. اورتون در رده دوازدهم قرار گرفت و نفوذ قدرت آنچلوتی در پنجره نقل و انتقالات، منجر به جذب خامس رودریگس، آلان، عبدالله دکوره و بن گادفری شد.

 

 

بازیکنی که در زمان پیوستن مربی ایتالیایی در گودیسون پارک حضور داشت دومینیک کالورت لوئین بود که در 7 دیدار ابتدایی این فصل 10 گل برای آنها به ثمر رساند و توانست به تیم ملی انگلیس دعوت شد. آنچلوتی حتی این بازیکن 23 ساله را با فیلیپو اینزاگی، مهاجم سابق میلان، مقایسه کرد که کاستاکورتا به مدت 6 سال در کنارش بازی کرده بود.

اسطوره آتزوری می‌‎گوید:” من بازی کالورت لوئین را دنبال کردم، بله- مردم چند سالی است که خیلی از او تعریف می‌کنند. با این حال آموزش حرکات به سبک اینزاگی به یک مهاجم دیگر غیرممکن است. کالورت لوئین حرکات خوبی در محوطه جریمه دارد اما هنوز توانایی کافی برای رهایی از دست مدافعان را ندارد- این یکی از بهترین توانایی‌های پیپو بود. حس ذاتی چیزی است که نمی‌توان با تمرین به دست آورد اما اگر به گل کالورت لوئین برابر لیورپول نگاه کنید، حرکاتی هست که او پیش از حضور کارلو انجام نمی‌داد. اگر او این توانایی‌ها را تمرین کند، ما مطمئنا درباره مهاجم اول آینده تیم ملی انگلیس حرف خواهیم زد.”

حالا آنچلوتی همه چیز را برای کنار زدن موانع در فصل 21- 2020 در اختیار دارد چرا که پسران جدیدش به خوبی کالورت لوئین را تغذیه می‌کنند- و خامس فوق‌العاده نیز در این زمینه صاحب سبک است- و پیروزی در هفت بازی ابتدایی در تمام مسابقات به معنای بهترین آغاز باشگاه پس از سال 1894 بوده است.

 

آنچلوتی در همین مدتی که هدایت اورتون را برعهده گرفت، توانست به قلب هواداران اورتون راه پیدا کند.

 

کاستاکورتا می‌گوید:” پیوستن به این تیم بزرگترین قمار او بود. فکر می‌کنم همانطور که او امسال نشان داد، اورتون می‌تواند برای نزدیک شدن به تیم‌های بزرگتر هزینه کند. کارلو هم عاشق انگلیس است- او از اولین روز حضورش در چلسی در سال 2009 عاشق آنجا شد. از نظر من بازسازی اورتون چالش زیبایی است چرا که آنها از نظر سطح اقتصادی تیم بزرگی هستند که می‌توانند پیشرفت کنند.”

اگر این پیشرفت منجر به بازگشت به اروپا شود، عشق آنچلوتی به انگلیس کاملا از سوی نیمه آبی مرسی‌ساید پاسخ داده خواهد شد. هرچند شاید بعضی‌ها بگویند که همین حالا هم این اتفاق رخ داده است.

 

عنوان اصلی مقاله: The Redemption of Carlo Ancelotti نویسنده: Alasdair MacKenzie نشریه / وبسایت: FourFourTwo زمان انتشار: دسامبر 2020
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.