
دفاع سه نفره و اهمیت شماره 9 در سیستم آموریم: یونایتد چگونه بازی میکند؟
هفتیک- کمتر مربی یا سرمربیای در فوتبال پیدا میشود که فلسفۀ تاکتیکیاش به اندازهی روبن آموریم، روشن و یکدست باشد. اما او در نخستین سال حضورش در منچستریونایتد فهمید که پیاده کردن این فلسفه در عمل، اصلاً کار سادهای نیست.
آموریم که ۱۱ بازی پس از آغاز فصل گذشته هدایت تیم را برعهده گرفت، نتوانست جلوی نزول یونایتد را بگیرد و آنها از روزهای قهرمانیهای پیاپی پس از دوران سر الکس فرگوسن، به بدترین رتبه تاریخشان در لیگ برتر یعنی جایگاه پانزدهم رسیدند؛ جایی که بازیکنان هم نتوانستند با رویکرد کاملاً متفاوت او کنار بیایند.
اجرای یک سیستم تازه در میانۀ فصل، همیشه با دشواریهایی همراه است. اما حالا که او یک پیشفصل کامل در اختیار داشته و بازیکنانی مثل ماتیوس کونیا، برایان امبومو و بنجامین شِشکو را برای خط حمله جذب کردهاند، آیا شرایط تغییر خواهد کرد؟
در این مطلب، سایت اتلتیک نگاهی دارد به دیدگاه تاکتیکی آموریم در یونایتد: او چه چیزی میخواهد بسازد، چرا تاکنون جواب نداده، و اینکه آیا این فصل میتواند نقطه عطفی باشد یا نه.
***
اگر فصل پیش چندان پیگیر ماجراها نبودهاید، این یک مرور کوتاه بر سیستم 1-2-4-3 است که آموریم با قاطعیت کامل به آن پایبند ماند. تصویر زیر، میانگین آرایش منچستریونایتد را در مراحل ساخت بازی و خلق موقعیت، زیر نظر این سرمربی پرتغالی نشان میدهد؛ آرایشی که برای هواداران تیم کاملاً آشناست.
این سیستم بر سه مدافع میانی در خط عقب استوار است؛ با وینگبکهایی که زمین را هم در عرض و هم در طول میگسترند؛ دو شماره ۱۰ که پشت یک مهاجم نوک قرار میگیرند و دو هافبک محوری که وظیفه دارند تمام اجزا را به هم متصل کنند و تعادل تیم را حفظ نمایند.
چه از روی لجاجت و چه از روی باور عمیق، فصل گذشته هیچ مربیای در لیگ برتر به اندازهی روبن آموریم به یک آرایش ثابت وفادار نبود. تیم او تنها در هفت بازی، آن هم وسط مسابقه، تغییر سیستم داد؛ کمترین میزان در کل لیگ. خودش بعد از شکست ۲-۰ خانگی مقابل نیوکاسل در دسامبر، زمانی که فقط یک ماه از حضورش روی نیمکت میگذشت، گفت: «روی ایدهام میایستم؛ میخواهم تا آخر به همین شکل بازی کنیم.»
امید منچستریونایتد این است که این ثبات، به مرور باعث آشنایی و هماهنگی کامل بازیکنان شود و الگوهایی که آموریم در ذهن دارد، برای تیم به عادت تبدیل شود. او بعد از اولین بازیاش، تساوی ۱–۱ برابر ایپسویچ، گفته بود: «فکر میکنم بازیکنانم بیش از حد درگیر فکر کردن بودند.»
برخلاف مربیان پیشین که بیشتر روی بازی شلوغ و ضدحملات سریع یونایتد حساب میکردند، آموریم آشکارا گفته که میخواهد «کنترل» بازی را در اختیار داشته باشد و باور دارد که راه رسیدن به آن، داشتن ساختاری منظم و باثبات در زمان مالکیت توپ است.
در این زمینه هم پیشرفتهایی دیده میشود؛ همانطور که در نمودار سبک بازی اتلتیک مشخص است. یونایتد اکنون یکی از بهترین تیمهای اروپا در گردش توپ از مناطق مرکزی زمین به شمار میآید و از وقتی آموریم جانشین اریک تنهاخ اخراجشده شد، تنها منچسترسیتی بوده که میانگین سرعت حمل توپش از آنها کمتر بوده است.
این رویکرد سنجیدهتر، دستکم از نظر آماری، به منچستریونایتد کمک کرده تا از نظر دفاعی کمی سروسامان بگیرد.
هرچند آنها فقط چهار گل کمتر از فصل قبل دریافت کردند، اما آمار xGA یا «گلهای مورد انتظار دریافتی» از رقم بسیار بالای ۷۰.۱ در فصل ۲۰۲۴-۲۰۲۳ به عدد قابلقبولتری، هرچند همچنان نگرانکننده، یعنی ۵۵.۱ کاهش پیدا کرد. ساخت بازی آهستهتر با سه مدافع میانی باعث میشود وقتی یونایتد توپ را از دست میدهد، دستکم یک ساختار دفاعی بین توپ و دروازه وجود داشته باشد.
با این حال، اضافهکردن یک مدافع میانی بیشتر بدون پیامد منفی نبوده، بهویژه در پیشبرد توپ به جلو. یکسوم پاسهای یونایتد در فصل گذشته توسط مدافعان میانی ارسال شد، اما بسیاری از آنها پاسهای منفعلانه بودند؛ توپ اغلب بین خود این مدافعان رد و بدل میشد بدون اینکه پیشروی خاصی صورت بگیرد.
آموریم در دوران مربیگریاش در اسپورتینگ لیسبون گفته بود: «مدافعان میانی سازندههای اصلی تیم هستند، حتی بیشتر از هافبکهای وسط.» در یونایتد هم، جایی که تیم اغلب در میانه زمین از نظر تعداد بازیکن کم میآورد، او به مدافعان میانی تکیه میکند تا توپ را از خطوط حریف عبور دهند و در جریان ساخت بازی، گاهی نقش هافبک دفاعی را هم ایفا کنند.
با این حال، در بیشتر طول فصل گذشته آموریم مدافعانی با این ویژگی را در اختیار نداشت. آمار نشان میدهد لنی یورو و لیساندرو مارتینس با اختلاف بهترین مدافعان یونایتد در پیشبرد توپ هستند و هر دو فصل گذشته در بین پنج مدافع برتر لیگ برتر از نظر تعداد پاسهای عمقی خطشکن در هر ۹۰ دقیقه قرار داشتند.
اما هر دو بازیکن مدت زیادی را به دلیل مصدومیت از دست دادند؛ یورو که تابستان ۲۰۲۴ به تیم پیوست، فقط ۱۱۶۲ دقیقه از ۳۴۲۰ دقیقه ممکن در لیگ برتر بازی کرد و مارتینس هم تنها ۱۷۵۴ دقیقه به میدان رفت. مارتینس هنوز در حال بازگشت از پارگی رباط صلیبی قدامی است که در فوریه دچار آن شد، اما یورو در پیشفصل درخشان ظاهر شد و آمادگی او میتواند نقش تعیینکنندهای در توانایی یونایتد برای ساخت بازی خطرناک از عقب زمین داشته باشد.
صرفنظر از اینکه چه بازیکنانی در زمین باشند، سیستم سهمدافعِ عقب برای منچستریونایتد در زمانِ بدون توپ دردسرساز بوده است. در این حالت، دو هافبک مرکزی مجبورند فضای بسیار بزرگی را پوشش دهند، بهویژه وقتی هر دو وینگبک جلو میکشند و هیچیک از مدافعان میانی برای پر کردن فضای میانه به خط هافبک اضافه نمیشوند.
نقشهی پاسهای زیر نشان میدهد که تعداد پاسهای ارسالشده به مناطق مختلف زمین مقابل یونایتد چگونه با میانگین شش فصل اخیر این تیم در لیگ برتر مقایسه میشود. این آرایش سهدفاعه باعث شده حجم پاسهایی که حریفان در اطراف محوطه جریمه یونایتد میدهند- که در دوره تنهاخ یک معضل جدی بود- کاهش یابد، اما در عوض، یک منطقهی آسیبپذیر در مرکز زمین و کمی جلوتر از خط میانی ایجاد شده است.
یک نمونهی بهیادماندنی از این مشکل، شکست ۱-۰ مقابل تاتنهام در فوریه بود؛ جایی که برونو فرناندز و کاسمیرو بهعنوان دو هافبک محوری بازی میکردند. فرناندز ذاتاً تمایل بیشتری به حمله دارد و کاسمیرو- که آن زمان در آستانه ۳۳ سالگی بود- دیگر مثل گذشته توان پوشش دادن زمین را نداشت. همین باعث شد اسپرز بهراحتی از قلب زمین یونایتد عبور کند.
اینکه آموریم چگونه میخواهد این نقطه ضعف را برطرف کند و مانع از غلبهی حریفان در میانه میدان شود، یک معمای تاکتیکی تعیینکننده برای فصل پیشرو خواهد بود.
گزینههای دیگر برای این پست شامل مانوئل اوگارته و کوبی ماینو هستند. اوگارته انرژی و دوندگی بیشتری نسبت به کاسمیرو دارد و در قطع جریان بازی حریف بسیار مؤثر است، اما محدودیتهایش در تنوع پاس و پیشبرد توپ، چالش دیگری ایجاد میکند. در سوی دیگر، ماینو بخشی از غرایز تهاجمی فرناندز را دارد و تمایل دارد بیشتر به خطوط جلو برود.
البته اوضاع کاملاً هم تیره و تار نیست. خرید برایان امبومو و ماتیوس کونیا گزینههای هجومی یونایتد را بهطور قابل توجهی تقویت کرده و هر دو میتوانند نقاط قوت خود را در چارچوب سیستم آموریم حتی بهتر از قبل بروز دهند.
دو بازیکن شماره ۱۰ در سیستم آموریم آزادی عمل دارند که در سراسر عرض زمین حرکت کنند و فضاهای بین خطوط را پیدا کنند. این فضاها عمدتاً به دو روش ایجاد میشوند:
اول، پیشروی تهاجمی و اوورلپ وینگبکها که با دویدنهای فریبدهنده، مدافعان حریف را با خود میکشند و مسیرهایی را برای هافبکهای هجومی باز میکنند. این سبک میتواند کاملاً به درد کونیا و امبومو بخورد، چون هر دو در حمل توپ مهارت بالایی دارند.
نمونهاش را میتوان در بازی دوستانه پیشفصل یونایتد مقابل وستهام دید؛ جایی که حرکت پاتریک دورگو، وینگبک چپ، آرون وَن-بیساکا را به عقب کشاند و فضایی ایجاد کرد تا کونیا با توپ به آن نفوذ کند.
دومین عامل مهم، جابهجایی مهاجم نوک است که به آزاد شدن هافبکهای هجومی کمک میکند. مشکلات راسموس هویلوند در فصل گذشته بهخوبی ثبت شده و شبکه پاسهای یونایتد در همان فصل نشان میدهد که این مهاجم دانمارکی تا چه حد در روند ساخت بازی تیم نقش کمرنگی داشته است.
بنجامین ششکو، خرید تازۀ یونایتد، با ویژگیهای برترش بهعنوان یک مهاجم هدف، نباید سرنوشتی مشابه هویلوند پیدا کند.
همانطور که نمودار زیر نشان میدهد، این مهاجم اسلوونیایی ۱۹۵ سانتیمتری در نبردهای هوایی بسیار قدرتمندتر از هویلوند و همتیمیاش جاشوا زیرکزی است و علاوه بر آن، در پیشبرد توپ و عبور از بازیکنان حریف نیز مهارت بیشتری دارد.
با وجود تمام ضعفهای هویلوند در خلق موقعیت و تأثیرگذاری مستقیم، او همچنان یکی از بازیکنان پرتلاش آموریم در دویدنهای بدون توپ بود. دویدنهای تند و عمقی او پشت مدافعان اغلب زمانبندی درستی نداشت یا به فضاهای کناریِ کمخطر هدایت میشد، اما همین حرکات هم باعث عقب راندن خطوط دفاعی حریف میشد.
در سوی دیگر، ششکو فصل گذشته در لایپزیش اغلب مجبور میشد عقبتر بازی کند چون خط میانی تیم در پیشبرد توپ مشکل داشت. با این حال، الگوی حرکتی او در فصل موفقتر ۲۴-۲۰۲۳ نشان میدهد که او نیز همان تمایل به راندن دفاع حریف به عقب را دارد.
حالا با حضور کونیا و امبومو که توانایی بیشتری در فرستادن پاسهای عمقی دقیق دارند و مهاجمی کاملتر که خط حمله را رهبری میکند، انتظار میرود یونایتد این فصل در یکسوم پایانی زمین خطرناکتر از قبل باشد.
بازیهای دوستانه پیشفصل شاید نشانههایی از روانتر شدن حرکات هجومی و هیجان خریدهای جدید را نشان داده باشند، اما لیگ برتر داستان دیگری است؛ جایی که هر نقطه ضعف تاکتیکی، بهسرعت شناسایی و بیرحمانه هدف قرار میگیرد.
هواداران منچستریونایتد امیدوارند تغییرات تابستانی تیم، چه در سیستم بازی و چه در ترکیب بازیکنان، توانسته باشد این ساختار ازکارافتاده و ناپایدار را سر و سامان بدهد.