
آیا داشتن یک فهرست بازیکنان جمع و جور ایده خوبی است؟
هفتیک- امروزه در فوتبال تصور میشود که بیشتر، بهتر است. بازیهای بیشتر، مسابقات بیشتر، تیمهای بیشتر در این مسابقات، بازیهای بیشتر در این رقابتها، ورزشگاههای بزرگتر، درآمدهای بالاتر، سود بیشتر: بیشتر، بیشتر، بیشتر.
امایکی از جنبههای فوتبال که این مفهوم لزوماً در آن صدق نمیکند، اندازه تیمهاست؛ یابه طور دقیقتر،همان اندازهای که بسیاری از مربیان آرزوی داشتنش را در سر میپرورانند.
پپ گواردیولا در سال ۲۰۲۳ گفت:«میگویند وقتی ۲۰ بازیکن دارید و ششتای آنها مصدوم میشوند، باید تیم بزرگتری داشته باشید، اما اگر مصدوم نداشته باشم چه؟ چگونه میتوانم آن را مدیریت کنم؟ هر بازیکن جدید معادل یک خرید یا حقوق جدید است. به همین دلیل هنگام جذب بازیکن، دنبال کسانی هستید که بتوانند در دو یا سه پست بازی کنند. برای مؤثر بودن، باید مرتباً در ترکیب اصلی باشید.»
یورگن کلوپ نیز موافق است:«در باشگاهی مثل لیورپول، انتظار میرود که تقریباً هر سه روز یکبار پیروز شوید.» او در سال ۲۰۱۹ به اتلتیک گفت:«برای این کار، به بیش از ۱۱ بازیکن نیاز داریم، بنابراین داشتن ۱۷ یا ۱۸ بازیکن که از تعداد بازیهایشان راضی باشند، آسانتر است. اما اگر ۲۲ یا ۲۳ بازیکن داشته باشیم، اوضاع پیچیدهتر میشود.»

آرتتا و کلوپ پیش از این از تمایلشان برای داشتن فهرست بازیکنان کوچکتر صحبت کردند اما شرایط آنها را به سمت دیگری سوق میدهد.
میکل آرتتا نیز در سال ۲۰۲۲ موضع خود را مشخص کرد:«اگر از من بپرسید چه میخواهم، آن چیز ۲۲ بازیکن در پستهای غیر دروازهبانی و سه دروازهبان خواهد بود.»
این دیدگاه با عقل جور در میآید. هرچه تعداد بازیکنان کمتر باشد، حفظ رضایت بازیکنان آسانتر است و این موضوع باعث ایجاد هماهنگی بیشتر در تیم میشود. هرچه بازیکنان به دفعات بیشتر (و البته در حد معقول) بازی کنند، عملکردشان از لحاظ تئوری منسجمتر خواهد بود. همچنین تعداد بازیکن کمتربه این معناست که مربی وقت کمتری برای انتقال ایدههای تاکتیکی خود نیاز دارد، همانطور که نونو اسپریتو سانتو در سال ۲۰۱۹ بیان کرد:«اگر بازیکنان بارها و بارها در کنار هم تمرین کنند، توپ را به یکدیگر پاس دهند، و زمانبندی دویدنهایشان را هماهنگ کنند، واقعاً کمککننده خواهد بود. با اینکه مسائل جزئی به نظر میرسند، اما شناخت کامل همتیمیها واقعاً مفید است.»
اما زمانه تغییر کرده است. فوتبال سریعتر شده و فشار بیشتری بر بازیکنان وارد میشود. تعداد بازیها بیشتر شده و مهمتر از آن، تعداد بازیهای سطح بالا افزایش یافته است. تیمی که این فصل به فینال لیگ قهرمانان اروپا برسد، حداقل دو بازی(و شاید چهار بازی) بیشتراز فینالیستهای سالهای قبلبازی کرده است. علاوه بر آن، جام باشگاههای جهان در آمریکا برگزار خواهد شد، یعنی حداقل سه بازی بیشتر برای برخی تیمها و هفت بازی بیشتربرای دو تیم نهایی، آن هم احتمالاً در هوای گرم و همراه با سفرهای متعدد. لیورپول تاکنون ۴۱ بازی در این فصل انجام داده است.
زمان ریکاوری همچنین کمتر شده است. اگر چلسی به فینال لیگ کنفرانس برسد، فقط دو هفته فرصت خواهد داشت تا قبل از شروع جام باشگاههای جهان در آن سوی اقیانوس اطلس استراحت کند. رودری، با سابقه کسب توپ طلا، که فصل گذشته ۶۳ بازی برای باشگاه و تیم ملیاش انجام داد، در سپتامبر هشدار داد که بازیکنان ممکن است در اعتراض به تعداد زیاد بازیها دست به اعتصاب بزنند. پنج روز بعد، رباط صلیبی قُدامی پای رودری پاره شد. اتحادیه جهانی بازیکنان در ماه اکتبر، همراه با تعدادی از لیگهای برتر اروپا، شکایتی را علیه افزایش فشار بر بازیکنان به کمیسیون اروپا ارائه دادند.
بنابراین، منطق تغییر میکند. بازی بیشتر به معنای خستگی بیشتر، افزایش خطر مصدومیت و نیاز بیشتر به سیستم چرخشی در ترکیب است؛ یعنی شما به بازیکنان بیشتر و تیمی بزرگتر نیاز دارید.
نظر مربیان هم در حال تغییر است. در روز پایانی نقل و انتقالات، از گواردیولا درباره احتمال فروش جیمز مکآتی که تنها کمتر از ۱۰۰ دقیقه در این فصل از لیگ برتر بازی کرده بود، پرسیده شد. او پاسخ داد:«فکر نمیکنم، او در تیم خواهد ماند. ما بازیکن کافی نداریم، جام جهانی باشگاهها در پایان فصل در راه است و بازیهای زیاد دیگری هم مانده است.»

گواردیولا حاضر نشد در این زمستان جیمز مکآتی را بفروشد زیرا نمیخواست با کمبود بازیکن مواجه شود.
آرتتا نیز نظر خود را تغییر داده است. او هفته گذشته به خبرنگاران گفت که تعداد ایدهآل بازیکنان تیمش همیشه «۲۳ یا ۲۴ بازیکن در پستهای غیر دروازهبانی و چهار دروازهبان» بوده است. این تغییر کوچک اما قابل توجهی است.
مربیان ممکن است ترجیح دهند با تعداد بازیکن کمتری کار کنند، اما آیا در سال ۲۰۲۵ امکان داشتن تیمی کوچک در لیگ برتر وجود دارد؟
پاسخ این سؤال ساده نیست. پاسخ نسبتاً طولانیتر این است: نه واقعاً، اما اگر شرایط خاصی فراهم شود، ممکن است این کار انجام شود. اگر سبک بازی مناسب باشد، تعداد مصدومان کم باشد، خریدهای زیادی وجود نباشد و البته کمی هم خوششانس باشید، این امکان وجود دارد.
در حدود دوسوم فصل، تیمی که کمترین تعداد بازیکن را در بازیهای لیگ برتر به کار گرفته، ناتینگهام فارست با ۲۳ بازیکن است. لیورپول، آرسنال و نیوکاسل یونایتد از ۲۴ بازیکن استفاده کردهاند. در سوی دیگر، ساوتهمپتون ۳۳ بازیکن و ایپسویچ تاون ۳۲ بازیکن را به میدان فرستادهاند.
الگوی مشخصی دیده میشود: تیمهای بالای جدول از بازیکنان کمتری استفاده کردهاند، درحالیکه تیمهای پایین جدول بازیکنان بیشتری را به کار گرفتهاند. این منطقی به نظر میرسد. اگر مدام برنده شوید، احتمالاً ترکیب خود را ثابت نگه میدارید، اما اگر در جستجوی نتیجه باشید، ترکیب را دائماً تغییر خواهید داد.
وجه اشتراک دیگر، احتیاط در نقل و انتقالات است. لیورپول در مجموع تابستان و زمستان تنها یک بازیکن جذب کرده، آرسنال دو بازیکن و نیوکاسل چهار بازیکن جدید به تیمش اضافه کرده است (که دو نفر از آنها دروازهبان ذخیره بوده و یکی دیگر، به نام ویلیام اوسولا، مهاجمی ۲۱ ساله است). فارست هشت بازیکن در تابستان جذب کرد، اما با توجه به روند نقل و انتقالات اخیرشان، این مقدار نسبتاً کم محسوب میشود.
در مقابل، ایپسویچ و ساوتهمپتون، پس از صعود به لیگ برتر، بیش از ۳۰ بازیکن جدید جذب کردهاند. با این تعداد خرید، اکثر آنها را باید به کار بگیرید و ترکیبهای مختلفی را امتحان کنید تا تیم مناسب را پیدا کنید. اگر میخواهید با تیمی کوچک و پایدار کار کنید، کنترل در بازار نقل و انتقالات اهمیت دارد.
اما وقتی به مسابقات خارج از لیگ برتر نگاه کنیم،اوضاع کمی عوض میشود، چراکه تعداد بازیها در تمامی رقابتها افزایش مییابد.
ممکن است منطقی به نظر برسد که انجام بازیهای بیشتر مانعی برای داشتن تیم کوچکتر باشد، زیرا نیاز به سیستم چرخشی باعث افزایش تعداد نفرات میشود. این موضوع با شواهد نیز تأیید میشود: هفت تیمی که در رقابتهای اروپایی حضور دارند، و در نتیجه، همگی حداقل ۳۷ بازی یا بیشتر در تمامی رقابتها انجام دادهاند (تیمی که در رده بعدی قرار دارد ۳۳ بازی انجام داده)، همگی از تعداد بازیکنان بیشتری نسبت به میانگین (۳۰.۶ بازیکن) استفاده کردهاند، بهجز منچستریونایتد که تنها ۳۰ بازیکن را به میدان فرستاده است.
چلسی که در این فصل عملاً از تیمهای متفاوتی برای رقابتهای اروپایی و داخلی استفاده کرده است، ۳۶ بازیکن در نظر گرفته است. از سوی دیگر، ناتینگهام فارست که با حذف زودهنگام از جام اتحادیه، کمتر از هر تیم دیگر بازی انجام داده(۲۸ بازی)، تنها از ۲۶ بازیکن استفاده کرده است.
اما این رابطه همیشه برقرار نیست: لیورپول ۴۱ بازی انجام داده اما تنها از ۳۱ بازیکن استفاده کرده است، که این تعداد کمتر از برایتون (۳۰ بازی) است. در همین حال، ساوتهمپتون و ایپسویچ تاون که هرکدام تنها ۲۸ بازی داشتهاند، به ترتیب ۳۷ و ۳۳ بازیکن را به میدان فرستادهاند.
بنابراین، اگر تعداد بازیهایی که انجام میدهید لزوماً با تعداد بازیکنان مورد استفاده ارتباط مستقیمی ندارد، آیا سبک بازی تیم تأثیری در این موضوع دارد؟
منطقی است که تصور کنیم تیمهایی که بیشتر میدوند (یا بهطور خاص، بیشتر سرعتی میدوند) بیشتر از سیستم چرخشی استفاده میکنند؛ چراکه خستگی بیشتر و خطر مصدومیت بالاتر است. اما این رابطه همیشه صادق نیست.

همیشه دویدن پرفشارتر به معنی استفاده از بازیکنان بیشتر نیست.
نموداری که در این تحقیق بررسی شده است، توسط اسکیلکرنر منتشر شده و مسافت دوندگی با سرعت بالا را با تعداد بازیکنان استفادهشده مقایسه میکند.
باز هم ناتینگهام فارست نمونه افراطی این مسئله است: آنها کمترین میزان دوندگی با سرعت بالا را داشتهاند و کمترین تعداد بازیکن را به کار گرفتهاند. تاتنهام بیشترین میزان دوندگی را ثبت کرده و سومین تیمی است که از بیشترین تعداد بازیکن در لیگ برتر استفاده کرده است. اما فراتر از اینها، همبستگی مشخصی وجود ندارد. نیوکاسل، اورتون و لیورپول زیاد میدوند اما تعداد بازیکنان زیادی نداشتهاند، درحالیکه ساوتهمپتون و ایپسویچ کمتر میدوند اما همانطور که گفته شد، از بازیکنان زیادی استفاده کردهاند.
روشی دیگر برای اندازهگیری این موضوع، بررسی شدت پرس تیمها است. روش رایج اندازهگیری این معیار، تعداد پاسهای مجاز قبل از اقدام دفاعی است. هرچه تیم قبل از مداخلۀ دفاعی کمتر به حریف اجازه پاس دهد، شدت پرس بالاتری دارد.
باز هم مثالهایی داریم که همبستگی نشان میدهند، اما الگویی یکدست وجود ندارد. ناتینگهام فارست کمترین میزان پرس را در بین تیمها داشته (۱۵.۳۶) و کمترین تعداد بازیکن را به میدان فرستاده است، در حالی که تاتنهام با داشتن دومین رتبه در شدت پرس (۸.۷۳)، سومین تیم از نظر تعداد بازیکنان استفاده شده است.
اما آرسنال که حتی پرس بیشتری از تاتنهام دارد، تنها یک بازیکن بیشتر از ناتینگهام فارست استفاده کرده است. در عین حال، ایپسویچ که در رتبه سوم از پایینترین تیمها از نظر شدت پرس قرار دارد، دومین تیمی است که بیشترین تعداد بازیکن را استفاده کرده است.
در نهایت، منطقیترین عامل برای نیاز به یک تیم بزرگتر، تعداد مصدومیتها است. آمارها این موضوع را تا حدی تأیید میکنند، اما کاملاً هم مطابق انتظار نیستند. بر اساس دادههای ارائهشده توسط بن دینری، برایتون بیشترین تعداد مصدومیت را داشته است (۳۰ مصدومیت) که باعث شده بازیکنان بازیهای لیگ برتر را از دست بدهند. تاتنهام با ۲۸ مصدومیت در رتبه بعدی قرار دارد. این دو تیم جزو تیمهایی هستند که بیشترین تعداد بازیکن را در لیگ برتر به میدان فرستادهاند (برایتون ۳۰ بازیکن و تاتنهام ۳۱ بازیکن).
از طرف دیگر، ناتینگهام فارست که تنها ۹ مصدومیت داشته، کمترین تعداد بازیکن را نیز به کار گرفته است.
آرسنال، که چهارمین تیم از نظر تعداد مصدومیتها بوده اما تنها از ۲۴ بازیکن در لیگ برتر استفاده کرده، یکی از استثناها است. اما در مجموع، تیمهایی که مصدومیتهای کمتری داشتهاند، از تعداد بازیکنان کمتری استفاده کردهاند. البته، آمار همه چیز را نشان نمیدهد.
استفاده از بازیکنان بیشتر ممکن است انتخابی آگاهانه و مستقل از عواملی باشد که در بالا به آن اشاره شد. شانس نیز عامل مهمی است که مانند نوعی سپر نامرئی، بازیکنان را از آسیبها محافظت کرده و در نتیجه، اجازه میدهد تیم همچنان کوچک بماند. اما آیا دیدگاه افراد به اندازه تیم تغییری داشته است؟
اگر بر اساس اظهارات گواردیولا، آرتتا و کلوپ بگوییم که «اندازه ایدهآل تیم» در لیگ برتر حدود ۲۳ بازیکن، به همراه گروهی از بازیکنان جوان برای شرایط اضطراری و رقابتهای حذفی است، تنها چهار تیم در این فصل به این تعداد پایبند بودهاند. سایر تیمها، چه بهطور تصادفی و چه برنامهریزیشده، از تعداد بازیکنان بیشتری استفاده کردهاند.
همچنین ممکن است این موضوع صرفاً یک توهم باشد. در حالی که مربیان ممکن است حسرت داشتن تیم ۲۳ یا ۲۴ نفره را داشته باشند، اما این تعداد هیچگاه به واقعیت تبدیل نشده است. کمترین تعداد بازیکنی که یک تیم در فصل گذشته استفاده کرد، ۲۵ نفر بود. نمونههایی از تیمهایی وجود داردکه در فصول گذشته از بازیکنان کمتری استفاده کردهاند، اما این موارد نسبتاً نادر هستند. آیا ممکن است تغییرات اداری بیشتری رخ دهد که اندازه تیمها را افزایش دهد؟

نونو اسپریتو سانتو توانست این فصل با مجموعه کوچکی از بازیکنان نتایج خوبی با ناتینگهام فارست کسب کند.
در حال حاضر، تیمها میتوانند حداکثر ۲۵ بازیکن را در فهرست تیم خود برای لیگ برتر نامنویسی کنند، با این امکان که هر تعداد بازیکن زیر ۲۱ سال را که بخواهند به آن اضافه کنند. اما این تعداد ممکن است افزایش یابد.
در نهایت، اندازه تیمها در تورنمنتهای بینالمللی از ۲۳ به ۲۶ نفر افزایش یافته است. از زمان آغاز لیگ برتر نیز تعداد بازیکنانی که میتوانند روی نیمکت ذخیره بنشینند، از سه به پنج، سپس به هفت و اکنون به 9 نفر افزایش یافته است. بنابراین، ممکن است راهحل مقامات برای شکایت از «بیش از حد بودن تعداد بازیها» این باشد که «بازیکنان بیشتری داشته باشید! مشکل حل شد!».
فوتبال کلاسیک میگوید: راهحل «بیش از حد بودن» یک چیز میتواند تعداد «بیشتری» از آن چیز باشد. اما این مربوط به آینده است. در حال حاضر، آیا داشتن یک تیم کوچک در لیگ برتر ممکن است؟
بله، اما احتمالاً نه بهعنوان یک استراتژی برنامهریزیشده، یا حداقل نه بهگونهای که بتوان آن را بهطور واقعبینانه مدیریت کرد. اگر مرتباً برنده شوید، بازیکنان زیادی خریداری نکنید، بازیهای زیادی برای انجام نداشته باشید، سبک بازیتان بهشدت انرژیبر نباشد و از مصدومیتهای متعدد اجتناب کنید، ممکن است مانند ناتینگهام فارست، با گروه محدودی از بازیکنان موفق شوید. اما این شرایط خاص نیازمند ترکیب نادری از عوامل است که بر یکدیگر تأثیر میگذارند. شاید بتوانید برای این شرایط برنامهریزی کنید، اما احتمال موفقیت آن بسیارکم است.
بر این اساس، مربیانی که به تیمهای کوچکتر علاقه دارند، شاید مجبور باشند واقعیت را بپذیرند. آیا ما شاهد پایان تاکتیک پرس شدید هستیم؟
بهترین تیمهای حال حاضر فوتبال سبک بسیار عملگرایانهتری را اتخاذ کردهاند. آرنه اشلوت نسخهای سنجیدهتر از سبک کلوپ را پیاده میکند. آرسنال با تمرکز بر ضربات ایستگاهی بازی میکند. نونو اسپریتو سانتو دوباره به سطح بالای فوتبال بازگشته است. پپ گواردیولا نیز در سالهای اخیر دفاع خود را با مدافعان وسط بزرگ و تنومند تقویت کرده است. پس آیا میتوان گفت فوتبال در آستانه بازگشت به دوران تونی پولیس است؟
این بحث جالبی است. به نظر من، یکی از عوامل مهم برای مربیانی که خواهان تیم کوچک هستند، داشتن یک گروه اصلی از بازیکنان قابلاعتماد است. اگر این گروه اصلی همیشه در دسترس باشد و از مصدومیتها دور بمانند، اکثر مربیان همان بازیکنان را همیشه بازی خواهند داد و تنها در مواقع ضروری، تغییرات جزئی در ترکیب ایجاد خواهند کرد.