چگونه زنان انگلیس موانع را پشت سر گذاشتند و قهرمان یورو 2022 شدند
هفتیک- کلوئی کلی پیراهنش را در آورد، بالای سرش چرخاند و با سرعت برابر 87192 هوادار خوشحال شروع به دویدن کرد. او گل پیروزیبخش انگلیس در جام ملتهای اروپا را به شکلی خاطرهانگیز جشن گرفت و باید هم این کار را میکرد. این شادی در سالهای پیشرو بسیار مشهور خواهد شد.
این لحظهای بود که انگلیس 1-2 برابر آلمان به پیروزی رسید، زمانی که فوتبال زنان انگلیس برای همیشه تغییر کرد. این رویدادی برجسته بود، لحظهای تاریخی، آغازی جدید برای تحسین فوتبال زنان که باید از حالا به بعد مورد تمجید قرار بگیرد.
شرایط همیشه اینطور نبوده است. فوتبال زنان در انگلیس از زمانی که اتحادیه فوتبال این کشور در سال 1921 آن را به مدت 50 سال ممنوع کرد، با مشکل برابری، حمایت و به رسمت شناخته شدن درگیر بوده است.
وقتی اتحادیه فوتبال رسما این ممنوعیت را در سال 1971 برداشت، این بازی با داوطلبانی در اتحادیه فوتبال زنان اداره شد. پت گرگوری، دبیر سابق هئیت نظارت، میگوید موفقیت این تیم مدرن تا حدی زیادی مدیون عزم راسخ مردان و زنانی در اتحادیه فوتبال زنان است که تسلیم نشدند.
گیل کولتارد، ملیپوش سابق انگلیس با 119 بازی ملی، به اتلتیک میگوید:” من نسل خودمان را نسل از دست رفته مینامم. ما در جا زدیم. وقتی به فینال یورو 1984 رسیدیم فکر کردیم این شاید فقط شروع پرواز ما باشد اما در تمام آن سالها از 1984 تا زمانی که اتحادیه فوتبال مدیریت این تیم را در سال 1993 برعهده گرفت، اینطور نبود.”
وقتی اتحادیه فوتبال زنان بخشی از اتحادیه فوتبال شد، کولتارد فکر کرد:” وای، همین است. قرار است همه چیز عالی شود.”
اما همه چیز به این آسانی نبود.
وقتی انگلیس در سال 1995 به جام جهانی رسید و تا مرحله یک چهارم نهایی صعود کرد، کولتارد فکر کرد:” ما شانسی پیدا کردهایم.”
اما بار دیگر شرایط به همان شکل ماند. انگلیس در آن تورتمنت یک اتاق جلسه در هتل یا اتوبوسی که آنها را به تمرینات یا مسابقات برساند، نداشت.
انقلاب در سال 1998 شروع شد، زمانی که انگلیس نتوانست به جام جهانی سال بعد راه پیدا کند و تد کوپلند، سرمربی پارهوقت تیم، اخراج شد. هاوارد ویلکینسون، مدیر فنی اتحادیه فوتبال انگلیس، تصمیم گرفت هوپ پاول، بازیکن تیم ملی انگلیس، را به عنوان سرمربی انتخاب کند. او در سال 1998 و در سن 31 سالگی از بازی برای کشورش به اولین سرمربی تمام وقت انگلیس تبدیل شد.
برنت هیلز، کمک سابق پاول، میگوید:” هوپ یک قهرمان بود. او سالها مسئولیت همه چیز را برعهده داشت و منظورم به معنای واقعی کلمه همه چیز است.”
کلی اسمیت، اسطوره انگلیس، میگوید:” پایهگذار هر چیزی که در حال حاضر داریم هوپ بود. او مجبور بود با همه چیز بجنگد- او برای داشتن یک دفتر در ومبلی جنگید، آنها نمیخواستند دفتری به او بدهند. اتفاقاتی از این دست است که مردم درکی از آن ندارند.”
هیچ دفترچه راهنمایی برای کاری که کسی پیش از آن انجام نداده بود، وجود نداشت.
او پل اسمالی، دستیار پارهوقت، به همراه آلن می، استادش، را در کنارش داشت اما فرد دیگری نبود. ریچل پاولو، یکی از چندین قهرمان ناشناخته فوتبال زنان، به عنوان مدیر توسعه منطقهای انتخاب شد. پاول بر ساختار فوتبال زنان نظارت داشت، تیم بزرگسالان را هدایت میکرد، روزهایی را به بررسی استعداد بازیکنان جوان اختصاص میداد و پایههای فوتبال را بازسازی میکرد. هیچ سیستم جوانانی در کار نبود.
او در کتابش به نام “هوپ: زندگی فوتبالی من” مینویسد:” ما ملتی در یک سراشیبی تند بودیم. فاصله بین ما و تیمهای رده بالای جهانی شکافی عمیق بود.”
اما انگلیس 24 سال بعد قهرمان اروپا شده است، تیم فوتبالی درجه یک که ملتی را شیفته خودش کرده است.
از محرومیت تا محبوبیت در سراسر کشور: این داستان چگونگی تغییر فوتبال زنان در انگلیس است.
***
در اولین بازیاش برابر سوئد در جولای 1998، برای پاول واضح بود که بازیکنان به اندازه کافی آماده نیستند. آنها فاصله زیادی با سرعت آلمان و آمریکا داشتند. وقتی پاول به این تیم آمد، انگلیس به طور میانگین پنج بازی در سال انجام میداد. آلمان و آمریکا 15 تا 20 بازی در سال انجام میدادند. پاول دیدارهای بیشتری را خارج از تقویم رقابتی ترتیب داد و با کمپانی آمبرو صحبت کرد تا پیراهن تیم ملی زنان را طراحی کند.
او انتصابهایی کلیدی انجام داد: لوییس فاوسِت به عنوان اولین فیزیوتراپ تمام وقت به این تیم ملحق شد،جیل چپمن فیزیوتراپ نیمه وقت کمکی بود، گراهام کیلی اولین مربی دروازهبانهای پاول بود، مو مارلی به صورت نیمهوقت با تیم زیر 19سالهها کار میکرد و دکتر پیپا بِنِت، مدیر بخش پزشکی، به همراه داون اسکات، دانشمند ورزشی، اهمیت بسیاری در تغییرات این تیم داشتند. اعضای کادر او به دلیل کمبود نفرات باید وظایف متعددی را برعهده میگرفتند .
اسکات در گفتگوی تلفنی با اتلتیک از اینترمیامی که در حال حاضر مدیر عملکرد این باشگاه است، اظهار داشت:” ساختارها در سال 2001 محدود بود و علوم ورزشی در فوتبال زنان به گوش کسی نخورده بود.”
اسکات هم مانند پاول هیچ تجربهای نداشت، هیجانزده بود اما در عین حال میترسید. این نقش هرگز وجود نداشت. تیم ملی زنان انگلیس چطور باید از علوم ورزشی استفاده میکرد؟ او چطور میتوانست در بخش فنی با پاول و با تیم پزشکی کار کند؟ گرم کردن آنها به چه شکل بود؟ آنها چطور میتوانستند بر تمرینات نظارت کنند؟ اسکات شروع به بررسی آمادگی بازیکنان در طول اردو کرد. آنها تمرینات قدرتی معدودی انجام میدادند و تکنولوژی محدود بود، دستگاه ثبت آمادگی و تحلیل حرکات انگار به دنیای دیگری تعلق داشت.
فراموش کردن این که بازیکنان آماتورهایی با شغلهایی تمام وقتی بودند، آسان است. بزرگترین معضل اسکات این بود که چطور وقتی در اردوی تیم ملی انگلیس نیستند، آنها را حمایت کند. او خارج از اردو باید برنامههای تمرینی انفرادی را چاپ میکرد و از طریق پست برای بازیکنان میفرستاد و این وظیفه بازیکن بود که محلی برای تمرین در کار روزانهاش را پیدا کند. اسکات میگوید:” ساعتهای تشخیص ضربان قلب کارن واکر و سامانتا بریتون مانند تمریندهندههای شخصی آنها بودند.”
اتحادیه فوتبال در سال 2001 بیش از 50 مرکز عالی معتبر برای ارائه مربیگری باکیفیت به دختران با استعداد ایجاد کرد. کی کاسینگتون، مربی سابق تیم زیر 15سالههای انگلیس که حالا مدیر کمیته فنی زنان است، میگوید:” هیچ منبعی برای استعدادیابی در باشگاهها در سراسر کشور وجود نداشت، بنابراین ما مجبور به جمعآوری همگی در یک مرکز شدیم.”
پاول همچنین از ویلکینسون درخواست بودجهای 50 هزار پوندی برای ایجاد مراکز منطقهای برای بازیکنان بزرگسال کرد تا بتوانند در محل خودشان تمرین کنند.
از این بازیکنان خواسته شد دو جلسه آمادگی جسمانی در هفته انجام دهند تا فاصله با رقبا از نظر آمادگی بدنی را کاهش دهند و دو جلسه تمرین باشگاهی هم داشته باشند. آنها همچنین باید به کارهای تمام وقتشان میرسیدند. بازیکنان در گروههای تمرینی منطقهای قرار داده شدند و اتحادیه فوتبال هزینه استخدام تمریندهنده شخصی مناسبی برای کار با آنها را پرداخت کرد. اسکات از بری بیزلی، قهرمان وزنهبرداری، برای طراحی برنامه قدرتی با استفاده از وزنهها استفاده کرد.
جیل اسکات و دمی استوکز، دو بازیکن سارینا ویگمن در این تابستان، بعدها از چنین گروهی در شمال شرق انگلیس بهره بردند.
داون اسکات میگوید:” این سختتر بود. شما سعی میکنند روی رفتار و سبک زندگی آنها از نظر تغذیه، بازیابی و آبرسانی درست به بدن تاثیر بگذارید اما حمایت یک باشگاه یا محیط ورزشی حرفهای را ندارید.”
در سال 2001، نوزده بازیکن انتخاب شده توسط پاول جایگاهی در اولین برنامه بورسیه کامل در مرکز پرورش بازیکن لافبِرا پیدا کردند.
باشگاهها همچنان نیمه وقت بودند، بنابراین بازیکنانی مانند کیسی استونی، آماندا بار، کارنی، الن وایت و اسکات میتوانستند پس از دریافت گواهی معتبر آموزش دوره متوسطه تقریبا به صورت تمام وقت تمرین کنند و درس بخوانند.
اتحادیه فوتبال تمامی هزینههای مربوط به شهریه، مربیگری و اقامت را پرداخت میکرد. رویای آنها کمک به قهرمانی انگلیس در جام جهانی 2007 با رهبری جین ابیج و لویس فیدلر در این مرکز و مو مارلی به عنوان سرمربی بود.
چهار سال پس از شکست تحقیرآمیز 0-8 برابر نروژ، انگلیس در سال 2004 آنها را با نتیجه 0-1 در بارنزلی شکست داد. هیلز میگوید:” پیشرفتهای زیادی از نظر آمادگی شکل گرفته بود و داون اسکات تعیینکننده ظاهر شد.”
اگر انگلیس میخواست در آینده موفق شود، ایجاد سیستم جوانان حیاتی بود. پاول پیش از آن گروه سنی زیر 19 سالها را شکل داده بود که هدایتش برعهده مارلی قرار داشت و در اوایل دهه اول قرن جدید هم گروه سنی زیر 17سالهها را اضافه کرد که فیدلر به عنوان مربی آنها انتخاب شد. تاسیس این تیم با تصمیم یوفا برای برگزاری جام ملتهای اروپا برای این گروههای سنی همزمان شد.
یک تیم زیر 23 سالهها هم به راه افتاد تا فاصله بین تیم زیر 19 سالهها و تیم بزرگسالان را برطرف کند. هیلز نقش سرمربی این تیم را پذیرفت و در عین حال مدیریت مسیر توسعه مربیگری را برعهده داشت.
او اظهار داشت:” هرچه این بازی حرفهایتر میشد، فاصله تیم زیر 19 سالهها با تیم بزرگسالان افزایش پیدا میکرد. فارا ویلیامز اولین تجربه ملی خودش را در سن 18 سالگی کسب کرد، چنین اتفاقی در حال حاضر غیرممکن است، مگر این که کلی اسمیت باشید. امکان ندارد که بازیکن از تیم زیر 19 سالهها امروزه به تیم بزرگسالان راه پیدا کند.”
هیلز به خاطر دو نقش در تیم بزرگسالان و تیم زیر 23 سالهها، میتوانست از نزدیک با پاول کار کند. او میگوید:” هوپ برنامهای اصولی برای سبک بازی ما داشت.” در تمامی ردههای سنی جز تیم زیر 15 سالهها از سیستم 3-3-4 استفاده میشد تا آنها از تیم زیر 17 سالهها تا بزرگسالان احساس راحتی از بازی در یک سیستم داشته باشند.
گام قابل توجه بعدی در اواسط دهه اول قرن جدید برداشته شد، زمانی که پاول قراردادهایی پارهوقت با بازیکنان امضا کرد که به آنها اجازه میداد هفته را بین تمرین و کار تقسیم کنند و همین به داشتن محیطی حرفهایتر کمک کرد. هیلز همچنین توانست عضویت در اتحادیه بازیکنان حرفهای را برای تمامی اعضای تیم بزرگسالان بگیرد.
انگلیس با وجود تمامی این پیشرفتها نتوانست به جام جهانی 2003 صعود کند. اسکات میگوید:” این یک آزمون واقعبینی بود.”
***
انگیس در سال 2005 میزبان یورو بود. اسکات از ترافیک در راه گیج شده بود اما کمی بعد فهمید که این هوادارانی هستند که به سمت ورزشگاه میروند. او مردانی را دید که پیراهن تیم ملی انگلیس با نام ریچل یونیت روی پشتشان را به تن داشتند و با خودش فکر کرد:” وای خدای من!”
او میگوید:” من به یاد دارم که برای گرم کردن به زمین رفتیم و 29 هزار نفر برای تماشای آن بازی آماده بودند و میشد صدای فریادهای مردم را شنید . ما انتظار چنین چیزی را نداشتیم.
ما به رختکن رفتیم و هوپ به بازیکنان گفت: باید با اشارههای دست اطاعات را به هم انتقال دهیم چون نمیتوانید صدایی را بشنوید. ما انتظار چنین چیزی را نداشتیم.”
کارنی 17 ساله گل پیروزیبخش این تیم را در بازی اول در ورزشگاه منچسترسیتی و در جریان برد 2-3 برابر فنلاند به ثمر رساند اما انگلیس در مرحله گروهی حذف شد. آنها در رده آخر قرار گرفتند و سوئد که دو سال قبل نایب قهرمان جام جهانی شده بود در صدر ایستاد و به همراه فنلاند و دانمارک به مرحله بعدی رفت.
هیلز میگوید:” شرایط شروع به تغییر کرد. با توجه به حریفان قدرتمندی که داشتیم، اگر از آن مرحله صعود میکردیم میتوانستیم عملکرد بسیار خوبی داشته باشیم.”
اسکات میگوید:” این تورنمنت کمی فرهنگ فوتبال زنان را در این کشور تغییر داد. این که صرفا از یک فعالیت جمعی به حضور در یک رقابت مهم رسیدیم.”
صعود مستقیم به جام جهانی 2007 در چین از نظر اسکات یک دستاورد قابل توجه بود:” ما توانستیم دادههای آمادگی آنها و همچنین شرایط واقعی را به صورت زنده در بازی ببینیم، بازیکنان سریعتر و قدرتمندتر شده بودند.”
انگلیس برای اولین بار سفری با پرواز بیزینس کلاس به ماکائو داشت تا اردوی تمرینی 14 روزه را پیش از جام جهانی برگزار کند و از امکانات کمیته المپیک بریتانیا که برای المپیک 2008 پکن آماده میشد، استفاده کرد. اسکات میگوید:” ما سعی میکردیم دمای بدن بازیکنان را از طریق دستها کاهش دهیم، با بازیکنان درباره خواب، تغذیه، سبک زندگی و برنامه تمرینی آنها صحبت میکردیم.”
انگلیس پیش از سفر به چین متخصص تغذیه یا آشپز نداشت. اسکات در طول اردوها منوهایی را در اختیار هتلها قرار میداد و با مدیر تیم همکاری میکرد تا ببیند چه چیزی میتوان تهیه کرد. او میگوید:” هتلها مضحک هستند. آنها میتوانند ده پوند به خاطر یک کاسه توت فرنگی بگیرند. این بیشترین دردسر ما در اردوها بود چون گاهی غذا افتصاح بود. غذا بسیار مهم است!” ادریس کالدورا، آشپزی که تیم را همراهی میکرد، پاول را یک “شگفتی” توصیف میکند.
این تیم قوی یازده نفره شامل پاول، یک کمک مربی، یک مربی دروازهبانها، یک پزشک تیم، دو مدیر، دو فیزیوتراپ، یک پروفسور ورزشی، یک مسئول تدارکات، یک آنالیزور ویدیو و مدیر رسانهای اتحادیه فوتبال بود.
پاول تیم شش نفره استعدادیابی در چین برای تحلیل رقبای آینده داشت. این تضاد زیادی با این تیم در جام جهانی 1995 داشت، زمانی که آنها در هتل اتاقی برای جلسات نداشتند یا اتوبوسی که بازیکنان را به تمرینات یا مسابقات ببرد.
تیم انگلیس- که شامل جیل اسکات قدرتمند- هم بود در مرحله یک چهارم نهایی برابر آمریکا شکست خورد.
نشانههایی از پیشرفتی بزرگتر در راه بود. یک سال بعد در جام جهانی زیر 17 سالهها، انگلیس به نیمه نهایی رسید. ریچل دالی و لوسی برنز عضوی از تیمی بودند که در دیدار ردهبندی 0-3 برابر آلمان شکست خورد.
***
پاول اولین بار پیش از یورو 2009 در فنلاند یک روانشناس را به اردوی تیم آورد. این تیم همچنان متخصص نیمهنهایی بود اما سه بازیکن به لیگ فوتبال زنان آمریکا رفته بودند: کارن کارنی، کلی اسمیت و الکس اسکات.
داون اسکات، پروفسور ورزشی، باید شرایط را مدیریت میکرد چون این سه بازیکن در وسط فصل بودند و کمی احساس خستگی داشتند. اسکات میگوید:” ما در طول بازی چندین پاستیل هاریبو به کارن کارنی میدادیم تا قندش را بالا نگه داریم چون میخواستیم به بازی ادامه دهد. این شاید واکنشی به تغذیه بود چون ژلهای کربوهیدرات در دسترس نبودند.”
انگلیس در حالی به فینال رسید که پیش از آن هرگز از مرحله یک چهارم نهایی بالاتر نرفته بود اما این مسابقات در تلویزیون انگلیس نشان داده نشد و نهایتا از طریق ستآپ باکسهای دیجیتالی پخش شد.
هیلز میگوید:” ما واقعا از سوی آلمان تحقیر شدیم و در فینال با نتیجه 2-6 باختیم. این نشانگر جایگاه فوتبال ما بود. آلمان با اختلاف قویترین تیم در اروپا بود. آنها بدون دریافت گل قهرمان جام جهانی 2007 چین شده بودند.”
اسکات درباره آخرین تورنمنتی که با پاول کار کرد و پس از آن به تیم ملی زنان آمریکا رفت، میگوید:” آن تجربه آماده شدن برای شش بازی و حضور در این دیدارها، آن فشار در یک تورنمنت مهم بسیار زیاد بود.
آلمان قدرتمندتر، سریعتر و از نظر فیزیکی از ما بهتر بود. ما به فینال رسیدیم اما هنوز فاصله زیادی با آن تیم فیزیکی داشتیم. این قدمهای کوچکی در تمام طول مسیر بود.”
کاسینگتون میگوید:” وقتی به این که کشورها در آن زمان چه شکلی بودند و چطور سرمایهگذاری میکردند فکر میکنم، متوجه میشویم که جایگاه ما در ورزش در آن زمان کاملا واقعگرایانه بود.
آلمانیها دخترانی در مدارس برترشان در سن 13 سالگی داشتند. الکساندرا پوپ در کل دوران فوتبال در مدرسه با پسران هم بازی بود.
دختران ما در باشگاههای دخترها بازی و دو بار در هفته تمرین میکردند. فاصلهها زیاد بود. جای تعجب ندارد که آلمان در آن زمان شش بار قهرمان شد. من به آلمان رفتم. این بازیکنان از سن 13 سالگی وزنه میزدند و در 13، 14 یا 15 سالگی افرادی تنومند بودند. ما فکر میکردیم که راه زیادی در پیش داریم.”
این سرمایهگذاری روی گروههای سنی جوانتر ثمر داد. تیم زیر 19 سالهها با هدایت مارلی و کاسینگتون برای اولین بار قهرمان یورو 2009 این رده سنی شد. لوسی برنز در فینال برابر سوفیا جاکوبسون قرار گرفت، مهاجمی که هفته گذشته در نیمه نهایی یورو 2022 از فوتبال کنار رفت.
***
پاول که همیشه به دنبال موفقیت بیشتر بود در سال 2009 بودجهای برای قانونی کردن قراردادها دریافت کرد. او اولین پیشنویس را پیش از فرستادن قرارداد برای ماری گست، وکیل اتحادیه فوتبال، نوشت. او در کتابش نوشت:” ما از بازیکنان خواستیم تا حرفهایتر باشند اما همچنان مانند آماتورها با آنها رفتار میکردیم.”
قراردادهای 16 هزار پوندی در سال- پاول نوشت:” قطرهای در اقیانوس در مقایسه با بازیکنان لیگ برتر” – با 20 بازیکن قرارداد امضا شد. کار روزانه آنها به کار نیمهوقت تبدیل شد و میتوانستند هفتهای 24 ساعت کار کنند تا درآمدشان را افزایش دهند.
نقطه عطف کلیدی در سال 2010 بود، زمانی که سوپرلیگ زنان افتتاح شد. این پایان کار مرکز پرورش بازیکن لافبرا بود چون استعدادهای بسیاری در لیگ داخلی حضور داشتند. راهاندازی این لیگ امری مهم با بلندپروازی یک لیگ حرفهای تمام وقت بود که به بازیکنان اجازه میداد تمرین و در محیطی با عملکردی مناسب بازی کنند.
کاسینگتون میگوید:” شرایط در پنج یا شش سال اول به هیچ وجه حرفهای نبود.” اما استانداردها بالا رفت تا با نیازمندی لیگ برای دریافت مجوز برابر شود.
کی سیمونز، مدیر فوتبال حرفهای زنان در اتحادیه فوتبال، میگوید:” این تسهیلگری برای باشگاهها بود تا به سرمایهگذاری روی این بازی فکر کنند. آنها میخواستند در لیگ دسته اول فوتبال زنان باشند و باید معیارهایی را رعایت میکردند.”
انتظارات بالا رفت و منچسترسیتی در سال 2013 به صورت مستقیم به لیگ دسته اول صعود کرد، در حالی که دانکستر بِلِس به شکلی جنجالی به لیگ دسته دو فرستاده شد. سیتی سرمایهگذاری زیادی کرد و بعضی از بهترین بازیکنان انگلیس مانند استف هوتون، اسکات و کارن باردزلی به همراه ستارههایی بینالمللی به آکادمی فوتبال 250 میلیون پوندی سیتی در مجموعه تمرینی اتحاد رفتند.
سیمونز میگوید:” تغییر جهشی در سرمایهگذاری با مارتین گلن (مدیر اجرایی سابق اتحادیه فوتبال) شروع شد و تحت رهبری مارک بالینگام ادامه پیدا کرد. از ردههای بالای این سازمان، تعهدی به پیش بردن فوتبال زنان وجود داشت.”
لیگ حرفهای پایانی بر قراردادهای امضا شده با تیم ملی بود و قراردادهای باشگاهی هنگفتتر بودند، هرچند این درباره بعضی از افراد صادق بود و نه همه. اتحادیه فوتبال در سال 2018 باشگاهها را موظف کرد که تمام وقت و حرفهای باشند.
چرا 2018 زمان درستی بود؟ سیمونز میگوید:” ما بارکلیز را (به عنوان حامی مالی) به این لیگ آوردیم و شروع به بررسی حق پخش تلویزیونی کردیم. اگر قرار باشد برندها را جذب کنیم، قرارداد همکاری تلویزیونی خوبی داشته باشیم و این بازی را مقابل چشمان میلیونها مخاطب قرار دهیم، باید اطمینان حاصل کنیم که این محصول در بهترین شرایط ممکن است. اگر قرار بود بازیکنان همچنان نیمه وقت کار کنند، انگلیس هرگز نمیتوانست از حداکثر پتانسیلش استفاده کند.
اگر شما میخواهید در سطح جهانی رقابت کنید، این نکته بسیار اساسی است که بازیکنان شما به صورت تمام وقت با بهترین حمایت و برنامه رقابتی تمرین کنند.”
سوپرلیگ زنان در سالهای اخیر به عنوان رقابتیترین لیگ در دنیا معرفی شده و بعضی از بهترین بازیکنان بینالمللی را به خود جلب کرده است تا هر هفته دیدارهایی با کیفیت بالا و سرعت زیاد ارائه کند.
سیمونز میگوید:” ما بازیکنان زیادی را به آمریکا واگذار کردیم و میخواهیم بازیکنان ما این احساس را داشته باشند که شانسی برای حضور و درخشش در سوپرلیگ زنان دارند.”
سیمونز معتقد است بخشی از موفقیت انگلیس به واسطه باشگاهها است:” آنها به پرورش بازیکنان از سن پایین کمک کردهاند. این ترکیبی از سرمایهگذاری اتحادیه فوتبال و باشگاههاست.”
***
این مسیر استعدادیابی برای پرورش بازیکنان جوان ضروری بود. کاسینگتون، سرمربی سابق تیم ملی زیر 15 سالهها، میگوید:” من حالا با لیا ویلیامسون، جورجیا استنوی و کیهرا والش صحبت میکنم و وقتی آنها به اردوی تیم ملی زیر 15 سالهها آمدند را به خاطر دارم.
آنها مثل شخصیت کارتونی بمبی روی یخ بودند. به یاد دارم که فقط پاهای آلسیا روسو رشد کرده بود و پای بقیه خیلی بلند نشده بود. الی روباک نیز شرایط مشابهی داشت. شناختن آنها در آن گروه سنی خوب بود.
اگر به میانگین سنی بازیکنانی که اولین بازی ملی را برای تیم بزرگسالان انجام میدهند نگاه کنید، حدود 24 یا 25 است و این یعنی آنها یک چرخه ده ساله در این سیستم را سپری کردهاند.”
فیزیوتراپهای و مربیان قدرتی و آمادگی جسمانی تمام وقت تیم بزرگسالان هم مسئولیت تدوین برنامه برای تمامی گروههای سنی را برعهده داشتند که وظیفه سنگینی بود.
این بازیکنان به عنوان نوجوان از اولین بخش از سرمایهگذاری بهرهمند بودند. مربیان از وقتی این بازیکنان 12 یا 13 ساله بودند با آنها کار میکردند و این تفاوت قابل توجهی ایجاد میکرد.
ویلیامسون به عنوان کاپیتان تیم ملی زیر 15 سالهها و هم تیمیهای او آموزشی مشابه فایه وایت، کاپیتان وقت تیم ملی انگلیس، دریافت میکردند.
کاسینگتون میگوید:” مجموعهای از این بازیکنان هستند که این سرمایهگذاری را داشتند و توانستند هر روز تمرین کنند، تحت حمایت کادری با عملکرد با کیفیت باشند و برنامه رقابتی همیشگی دریافت کنند.”
***
به گفته هیلز، انگلیس در جام جهانی 2011 در سطح بزرگسالان مطابق انتظار بازی نکرد، دو دقیقه پیش از سوت پایان بازی گل مساوی را دریافت کرد و در ضربات پنالتی مرحله یک چهارم نهایی برابر فرانسه شکست خورد.
اما این تیم به رشدش ادامه داد و کمیته المپیک بریتانیا تصمیم گرفت برای اولین بار تیمی را به مسابقات 2012 لندن بفرستد. این اتفاق نقطه عطفی برای آنها بود چون پخش تلویزیونی باعث شد فوتبال زنان بستر بسیار بزرگتری داشته باشد.
هیلز میگوید:” کشاندن 70 هزار نفر به ومبلی و پیروزی 0-1 برابر برزیل که در آن زمان یکی از شش تیم برتر در دنیا به حساب میآمد اهمیت زیادی داشت.” کاپیتان هوتون تک گل این بازی را به ثمر رساند تا بریتانیا در صدر گروهش قرار بگیرد اما در نهایت در مرحله یک چهارم نهایی حذف شد.
***
تیم انگلیس همیشه برای امکانات تمرینی به باشگاهها تکیه داشت و شرایطی نابسامان را تجربه میکرد. آنها در سراسر کشور میچرخیدند تا زمینی پیدا کنند و معمولا از مراکز ورزشی ملی بیشام اَبی و لیلشال استفاده میکردند. زمینهای تمرینی خارجی شگفتیهایی را به همراه داشتند. هیلز سفر تیم زیر 19 سالهها به رومانی را به خاطر دارد که اسبی در زمین تمرین آنها وجود داشت که پایش در وسط تونل زنجیر شده بود، زمین پوشیده از علف بود و گلهای گاو در زمین میچریدند.
افتتاح مرکز ملی فوتبال در سنت جورج پارک مثل یک رویا به نظر میرسید. کاسینگتون به خاطر میآورد:” ما ژاکت شبرنگ به تن کردیم و کلاه ایمنی به سر کردیم تا در اطراف این محوطه گِلی دور بزنیم.
به ما گفته شد که هتل قرار است آنجا باشد و مرکز فوتبال آن طرفتر است. به یاد دارم که به اطراف نگاه کردم و فکر کردم هرگز نمیتوانم چینن چیزی را باور کنم و نمیتوانم تصور کنیم که این برای فوتبال زنان باشد. ما نمیتوانیم نگاهی به آن بیاندازیم. ما دعوت شدیم اما دسترسی به آن نداریم. خوشحالم که بگویم واقعا اشتباه میکردم چون این نقطه تعیین کنندهای برای ما بود.
ما جایی داشتیم که میتوانستیم آن را خانه صدا کنیم و حس پذیرفته شدن داشتیم. تیم زنان سوییتی با فیزیوتراپهای تمام وقت، پزشکان، متخصصان تغذیه و مربیان قدرتی و آمادگی جسمانی داشت. ما باید از دَن آشوُرث تمجید کنیم که واقعا برای فوتبال زنان تلاش کرد.
ما امکاناتی در کلاس جهانی داشتیم اما از همه مهمتر، آنها روی افراد سرمایهگذاری کرده بودند.”
اتحادیه فوتبال که کارش را با یک تیم بزرگسال و یک سرمربی شروع کرده بود، در عرض دو سال 18 نفر را برای کار با همه گروههای سنی استخدام کرد، مسیر استعدادیابی از بازیکنان زیر 15 سال و زیر 20 سال را هم توسعه داد. بار دیگر جرقههای امید از نسل جوانتر دیده شد. فران کربی، دمی استوکز و ماری ایرپز در تیم زیر 23 سالههایی بودند که با پیروزی 2-6 برابر مکزیک در فینال، قهرمان مسابقات جهانی دانشگاهی 2013 در کازان روسیه شد.
با این حال، عملکرد ناامیدکننده تیم بزرگسالان در یورو 2013 باعث شد که انگلیس با یک امتیاز در قعر گروه قرار بگیرد. پاول اخراج شد. مارک سمپسون به عنوان سرمربی انگلیس انتخاب شد، هیلز مدیر پرورش بازیکنان برتر شد و سیمونز نظارت بر سیستم پایه و سوپرلیگ را برعهده گرفت.
پاول در کتابش نوشت:” این باعث خنده من شد… آنها حالا سه نفر برای انجام کار قدیمی من داشتند.” او از آن زمان تا به حال به اتحادیه فوتبال برنگشته است.
او مینویسد:” من نمیتوانستم این را تحمل کنم. ریچل پاولوی فوقالعاده میز کارم را برایم تمیز میکرد. واقعیت این است که اتحادیه فوتبال هزینهای برای من نکرد. آنها من را مدیر تمامی ردههای هرم ملی فوتبال زنان کردند- به جای پرداخت پول برای کادر بیشتر که مسئولیت را برای هر رده برعهده بگیرند.”
پیشرفت در زمین ادامه پیدا کرد. انگلیس بهترین نتایج تاریخش را در جام جهانی 2015 گرفت و به لطف پنالتی فارا ویلیامز در وقت اضافه دیدار ردهبندی توانست 0-1 آلمان را شکست دهد. لوسی برنز 22 ساله پس از شوت ویرانگرش مقابل نروژ توجه دنیا را جلب کرد.
بارونس سو کمپبل که نظارت بر مدالهای تیم بریتانیا در المپیک را به عنوان مدیر ورزشی انگلیس برعهده داشت، یک سال بعد به عنوان مدیر فوتبال زنان در سال 2016 انتخاب شد. سیمونز که به پیشرفت اتحادیه فوتبال کمک کرد، میگوید:” این انتصابِ بسیار مهم و گویایی بود.”
سیمونز اضافه میکند:” سطح متفاوتی از بلندپروازی در اتحادیه فوتبال ایجاد شده بود.”
***
مسیر استعدادیابی در معرفی نسل بعدی فوتبال زنان انگلیس با تجربه حضور در فینال تورنمنتهای بزرگ نقشی کلیدی داشت.
تیم زیر 17 سالهها شامل لوته ووبن موسی، آلیشیا روسو، جورجیا استنوی، الی روباک و الا تون یک چهارم نهایی جام جهانی 2016 در اردن رسیدند. انگلیس در جام جهانی 2018 زیر 20 سالهها به نیمه نهایی رسید و با غلبه بر فرانسه برنده مدال برنز شد. کلوئی کلی، استنوی، لورن همپ و روسو تهدید هجومی شکستناپذیری را شکل دادند و در نهایت پای روباک به گل باز شد.
این تیم در سطح بزرگسالان درگیری یک رسوایی با حضور سمپسون، سرمربی تیم، شد که به دلیل رفتار نامناسب و غیرقابل قبول از شغل سابقش کنار گذاشته شده بود. سمپسون در اوایل همان سال به مطرح کردن صحبتهای تبعیضآمیز از سوی بازیکنان انگلیس از جمله انیولا آلوکو متهم شده بود. سمپسون این اتهامات را رد کرد و اتحادیه فوتبال هم از او دفاع کرد. وکیلی مستقل بعدها مدعی شد که او شوخیهای ناخوشایندی با آلوکو و درو اسپنس کرده و این اظهارات از نظر نژادی تبعیضآمیز بوده است.
مارتین گلن، مدیر اجرایی اتحادیه فوتبال، گفت که این سازمان در شکستهای سیستماتیک و تاریخی گناهکار است و اتفاقی که باید بیفتد انجام یک راستی آزمایی- که در حال انجام است- بوده اما چنین اتفاقی در آن زمان رخ نداده است.
اتحادیه فوتبال در سال 2019 با سمپسون بر سر اخراجش به توافق رسید.
فیل نویل جای او را گرفت و انگلیس در سال 2018 در جام SheBelievs دوم شد و یک سال بعد قهرمانی این تورنمنت را با پیروزی برابر برزیل و ژاپن و تساوی با آمریکا به دست آورد.
در آستانه جام جهانی 2019، نویل تصمیم گرفت دکتر لوک گوپتا، مشاور نوآوری در عملکرد، که عادتهای خواب بازیکنان را رصد میکرد به این تیم اضافه کند. دکتر گوپتا به کار با این تیم ادامه داده است: بازیکنان پرسش و پاسخهای را درباره عادتهای خواب، سلامتی و بهداشت پر میکنند که در برنامهریزی درون اردو مورد استفاده قرار میگیرد و در جلسات روبرو درباره آنها بحث میشود تا به بهداشت خوابشان کمک کند .
انگلیس در جام جهانی 2019 برای سومین بار متوالی به نیمه نهایی رسید اما 1-2 برابر آمریکا که در نهایت قهرمان جهان شد، شکست خورد.
داون اسکات که عضوی از تیم ملی زنان آمریکا بود از آن سوی آبها متوجه افزایش حضور انگلیس در تورنمنتهای بزرگ شد. آنها از سال 2007 به بعد مجوز حضور در تمامی رقابتها را به دست آورده بودند و در سالهای 2015، 2017 و 2019 به نیمه نهایی رسیدند.
او فکر کرد:” وای، انگلیس هر بار نزدیک و نزدیکتر میشود.”
نویل، سرمربی وقت این تیم، در سال 2019 در تلاشی برای بازگرداندن اسکات به انگلیس با او تماس گرفت. شرایط با اولین دوره حضور او که 18 سال از آن میگذاشت به شکل قابل توجهی متفاوت بود. تعداد اعضای کادر فنی از تک شخصیتها به بیش از 20 متخصص افزایش پیدا کرده بود. بازیکنان تعلیماتی درباره خواب و تغذیه دریافت میکردند. تیمی از آنالیزورهای داده در این تیم بود که دادههای تمرینی، مصدومیت و اطلاعات تکنیکی و تاکتیکی از مسابقات را بررسی میکرد. این تیم با شبکهای از منابع تکمیل شده بود.
با این حال، موضوعی که توجه اسکات را جلب کرد، حمایتی مشابه تیم مردان بود که از این تیم صورت میگرفت و مختص به فرد خاصی نبود. استراتژی تکنیکی سنت جورج پارک در آن زمان این بود که هر دو تیم ملی زنان و مردان را پوشش دهد.
“فیل به من گفت: من میخواهم هر چیزی که فکر میکنی باعث موفقیت تیم ملی آمریکا شده را به این تیم بیاوری.”
یکی از بزرگترین تاثیرات روی تیم آمریکا در آستانه جام جهانی 2019 مربوط به آموزش درباره چرخه قاعدگی افراد بود. تغییر روزانه در سطح هورمون میتواند روی آرامش ذهنی، تغذیه، آبرسانی، بازیابی و خواب تاثیرگذار باشد.
اسکات تصمیم گرفت دکتر جورجی بروینوِلز، پروفسور ارشد ورزشی، را به همراه بیاورد تا جلساتی را پیش از پرواز برای جام SheBelieves در سال 2020 با تیم انگلیس برگزار کند. آنها همکاری نزدیکی با کادر پزشکی، روانشناس، متخصص رژیم و آشپز داشتند، شرایط متفاوت بازیکنان را زیر نظر گرفتند و برنامههای فردی متفاوتی را تدوین کردند. انگلیس همچنین از حلقههای هوشمند اورا (Oura) استفاده کرد تا بازیکنان بتوانند خواب، تغییرات ضربان قلب و دمای اصلی بدن را ثبت کنند و با بازیکنان درباره سلامت ذهنی آنها صحبت کرد.
دسترسی به دادهها در فوتبال زنان در سالهای قبل بسیار دشوار بود. با این حال، تیم ملی زنان انگلیس در طول پنج سال گذشته، همتراز با باشگاههای لیگ برتری، از سرویس مخصوص STATSports استفاده کردهاند. آنها دادههای عملکردی جمعآوری شده از ثبتکننده جیپیاس بازیکنان را ارائه میدهند، آنالیزورها این داده را بررسی میکنند و اگر لازم باشد برنامه تمرینی انفرادی برای هر بازیکنی با توجه به ظرفیت و حجم کاری او به همراه برنامه تیمی و تقویم تورنمنت تهیه میشود. دادهها در طول فصل از زمان حضور بازیکنان در اردوهای ملی و باشگاههای آنها جمعآوری میشود تا تصویری جامع و کامل ارائه دهد.
سوتینهای ورزشی دارای جیپیاس توانایی ثبت 16 معیار شامل حجم، سرعت و شرایط قلب را دارد و میتواند فاصله طی شده، استارتها، دوندگی پر سرعت، شتاب، کاهش سرعت و زمان سپری شده در محدوده خطر ضربان قلب یک فرد را نیز اندازهگیری کند.
امانوئل فاژِمیلوا، آنالیزور جیپیاس در اتحادیه فوتبال، اظهار داشت:” اگر بازیکنی به شکلی که انتظار داریم واکنش نشان ندهد، سپس دپارتمان چند زمینهای (آنالیزورها، مربیان، فیزیوتراپها و پزشکان) دادهها را بررسی میکنند و تصمیمی درباره قدم بعدی بازیابی برای کمک به گرفتن بهترین عملکرد از آنها میگیرند.
وقتی به معیارها نگاه میکنیم، باید سبک بازی و ظرفیتهای بازیکنان را درک کنیم. ما در انگلیس از سبک پرس از جلوی زمین استفاده میکنیم اما شاید بعضی از بازیکنان به این سبک در تیم باشگاهیشان عادت نداشته باشند، بنابراین چطور باید این فاصله را کم کنیم تا مطمئن شویم که این بازیکنان بیش از حد به خودشان فشار نمیآورند؟”
***
جنبه کلیدی دیگری از پیشرفت انگلیس، همکاری موفقیتآمیز با باشگاههای بازیکنان است.
اسکات میگوید:” نیازهای فیزیکی در سطح باشگاهی بسیار متفاوت و پایینتر از چیزی است که بازیکنان در تیم ملی تجربه میکنند.گ
اسکات باید این فاصله با بازیکنان و باشگاهها را از میان بردارد.
“بعضی از بازیکنان مسئولیت خودشان را برعهده نمیگیرند. زمان زیادی روی جلسه انفرادی با بازیکنان، آموزش دادن آنها و به اشتراک گذاشتن دادهها سپری میشود: وقتی برای باشگاهت بازی میکنی بیشتر در این منطقه حضور داری، وقتی برای انگلیس بازی میکنی بیشتر در این قسمت هستی و باید تحرک بیشتری داشته باشی. ما نمیتوانیم به این باشگاه بگوییم چه کار کند اما تو باید با آنها کار کنی تا برای باشگاه و برای تیم ملی انگلیس آماده باشی و به آنها بگو که من میخواهم برای تیم انگلیس آماده باشم و این کار را انجام دهم، من نیاز دارم که اینجا بیشتر فعال باشم.”
این پروفسور ورزشی یک ماه پس از حضورش در پست جدید به همراه نویل در اتاق کنفرانسی در منچستر با کیهرا والش دیدار کرد.
اسکات به یاد میآورد:« کیهرا بسیار عصبی و مثل گچ سفید بود. ما به او گفتیم: تو میتوانی بهترین بازیکن دنیا شوی اما باید به آمادگی جسمانی، سبک زندگی و عادتهایت رسیدگی کنی.”
اسکات به همه جای کشور میرود تا از هر باشگاه بازدید کند. او به لیون که برنز، الکس گرینوود و نیکیتا پریس در آن بازی میکنند، هم سر میزند، با اعضای باشگاه دیدار و درباره نیازها فردی بازیکنان صحبت میکند. او به آنها میگوید:” وقتی بازیکنان در اردوی تیم ملی هستند، انتظارها بسیار بالاتر است. ما به برنامه شما برای بازی هفتگی احترام میگذاریم اما چیزی که میخواهیم بدانیم این است که آنها وقتی برای تمرین و بازی به اردوی انگلیس میآیند، جهش قابل توجهی در تمرینات و فشار فیزیکی آنها ایجاد میشود، بنابراین چطور میتوانیم با هم همکاری کنیم تا باعث پیشرفت بازیکنان شویم و از آنها حمایت کنیم؟
تماس با باشگاهها و گفتن این که آیا میتوانیم با هم کار کنیم؟ موضوع بسیار مهمی است. این موضوعی حساس است چون شما نمیخواهید به تیمها بگویید چه کار کنند اما اگر این کار را نکنید، آمادگی بازیکنان برای نیازها در سطح ملی به درستی صورت نمیگیرد.”
تیم ملی زنان انگلیس در اواخر سال 2020 برای اولین بار استراتژی عملکرد فنی متفاوتی از دپارتمان مردان داشتند که به تیم زنان اجازه داد استراتژیهای خودش را به صورت جداگانه تدوین و بودجه خودش را مدیریت کند.
***
در المپیک 2021 توکیو تحت هدایت سرمربی موقت به نام هگه ریسه، بازیکنان متوجه شدند که انجام مسابقات متوالی و حفظ عملکرد خوب چه ارزشی دارد. این فقط به خاطر شکست تیم بریتانیا برابر استرالیا در یک چهارم نهایی نبود، بلکه نحوه این باخت بود که باعث شد آنها سه گل در 17 دقیقه دریافت کنند.
اسکات میگوید:” به یاد دارم که لیا ویلیامز پس از بازی استرالیا در رختکن پیش من آمد. او گفت حالا میدانم این کار چه ارزشی دارد، دیگر هرگز نمیخواهم چنین احساسی داشته باشم.
این لحظهای کلیدی برای بازیکنان بود که این مسئولیت را بپذیرند و همیشه تمامی کارها را به درستی انجام دهند. بله، شما یک بازیکن حرفهای تمام وقت هستید اما آیا این مطلوبترین حالتی است که باید باشید؟ شما هنوز باید انگیزه و تحرک بیشتری داشته باشید.”
اسکات پس از المپیک از اتحادیه فوتبال جدا شد تا به فیفا خصوصا در رابطه با برنامه پرورش جسمانی آنها مشاوره بدهد. یک سال گذشته و او تحت تاثیر برتری فیزیکی انگلیس در یورو 2022 قرار گرفته است.
اسکات میگوید:” این باورنکردنی است.
آنها در زمین هیولا هستند. این همان ترکیب ثابت است، این تنها تورنمنت با این شرایط است. این که همه بازیکنان در دسترس باشند، جدای از این که در ترکیب قرار بگیرند و تمام آن دقایق را بازی کنند. باید به اعضای کادر این تیم تبریک گفت چون آنها کاری فوق العاده را با این بازیکنان انجام دادهاند تا آنها را آماده کنند.”
وقتی سارینا ویگمن در سپتامبر 2021 به این تیم پیوست، میدانست که انگلیس ساختارهای درستی دارد. این مربی هلندی میگوید:” اینطور نبود که با خودم فکر کنم باید بیایم و همه چیز را تغییر دهم. آنها پیشرفت بسیار خوبی از قبل داشتند و من فقط میخواستم بفهمم که خودم و کادر فنی باید چه چیزی به این تیم اضافه کنیم تا قدم بعدی را بردارد. من با بازیکنان و اعضای تیم حرف زدم تا بفهمم چه چیزی باعث شده تا این حد موفق باشند.”
***
برنز گفت ویگمن زمینهساز موفقیت انگلیس شده است. این زن هلندی و تیم او هستند که انگلیس را تا اینجا آوردهاند.
کاسینگتون میگوید:” فوتبال در حال تکامل است اما همچنان بسیار جدید است. ما امسال پنجاهمین سالگرد تاسیس تیم ملی زنان و پنجمین سالگرد حرفهای شدن این ورزش را جشن میگیریم. ما پیشرفت قابل توجهی در این مدت داشتیم.”
اما این مسیر همینجا متوقف نمیشود. مسیر استعدادیابی انگلیس و محیط رقابتی سوپرلیگ زنان بهترین شانس ممکن را به بازیکنان تیم ملی زنان این کشور داده است تا بدرخشند. با توجه به نزدیک بودن جام جهانی و مسابقات المپیک، این تازه آغاز ماجرا است.