
جایی نزدیک مرز چین: غیرت قزاقستان، عجیبترین میزبان لیگ قهرمانان اروپا!
هفتیک- تهران، کابل، لاهور و بمبئی. در این لحظه، خبرنگار فورفورتو از هر این چهار شهر در مکانی شرقیتر قرار دارد؛ در حالی که در اطراف ورزشگاه مرکزی باشگاه غیرت آلماتی قدم میزنیم؛ جایی که این تیم قرار است در مرحله مقدماتی لیگ قهرمانان اروپا به مصاف المپیا لیوبلیانا برود (توضیح مترجم: این مطلب پیش از صعود غیرت به مرحله گروهی لیگ قهرمانان نوشته شده است. آنها امشب در مرحله گروهی میزبان رئال مادرید هستند).
ما در بزرگترین شهر قزاقستان هستیم، تنها حدود ۳۲۰ کیلومتر با مرز چین فاصله داریم، و کوههای ترانس-ایلی آلاتائو بالای سرمان خودنمایی میکنند؛ آغاز ارتفاعاتی که تا جنوب امتداد مییابند و به رشتهکوههای عظیم هیمالیا میرسند. در این فصل، هیچ دیدار در چارچوب رقابتهای یوفا در مکانی شرقیتر از این برگزار نخواهد شد. در واقع، تنها دو باشگاه شرقیتر در کل تاریخ رقابتهای بزرگ اروپایی میزبان مسابقه بودهاند: «ایرتیش پاولودار» از قزاقستان، که از سال ۲۰۱۸ دیگر به این رقابتها نرسیده؛ و «سیبیر نووسیبیرسک» از روسیه، که تنها در مرحله مقدماتی لیگ اروپا ۲۰۱۰ شرکت داشت.
در سوی دیگر قاره، غربیترین میزبان فصل جاری یوفا، 8۰۰۰ کیلومتر دورتر است: سانتا کلارا از جزایر آزور پرتغال که در مرحله مقدماتی لیگ کنفرانس اروپا شرکت کرده است. قزاقستان تا سال ۲۰۰۲ عضو یوفا نبود. همانند کشورهای دیگر آسیای مرکزی مانند ازبکستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ترکمنستان، این کشور پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ ابتدا به کنفدراسیون فوتبال آسیا (ایافسی) پیوست، اما بعدها تصمیم گرفت برای رویارویی با رقبا و سطح مسابقات بالاتر به یوفا بپیوندد.

ورزشگاه اورتالیق یا ورزشگاه مرکزی آلماتی میزبان دیدارهای خانگی غیرت است.
البته بخش کوچکی از شمالغرب قزاقستان، از نظر جغرافیایی در قاره اروپا قرار دارد، اما از جایی که اکنون هستیم، در جنوبشرق کشور، ۳۳ ساعت رانندگی با آن منطقه فاصله داریم! سفر خبرنگار فورفورتو از لندن به آلماتی، که حدود ۵۶۰۰ کیلومتر طول کشیده است، در ۱۲ ساعت انجام شد؛ از جمله یک توقف سه ساعته در استانبول، قبل از پرواز به سمت شرق که از میان مناطق ممنوعه پروازی روسیه و ایران عبور کرد، از آذربایجان و سپس دریای خزر گذشت و بعد از آن به سمت بیابانهای ترکمنستان و ازبکستان پرواز کرد و در نهایت، به سرزمین یوفا برگشت، حدود دو ساعت به سمت شمالشرق.
قزاقستان بزرگترین کشور آسیای مرکزی است و نهمین کشور بزرگ جهان. جمعیت آن حدود ۲۰ میلیون نفر است که تقریبا نصف جمعیت ازبکستان است. ازبکستان که پیش از پیوستن همسایگانش به یوفا، به عنوان قدرت اصلی فوتبال منطقه شناخته میشد، این تابستان به جام جهانی ۲۰۲۶ راه یافته است. آسیای مرکزی پیشتر هیچ نمایندهای در مسابقات جام جهانی نداشته است، اما وقتی وارد ورزشگاه مرکزی آلماتی میشویم، به وضوح میبینیم که هیچ کمبودی در شور و شوق فوتبال در این منطقه که بیشتر به خاطر ورزشهای رزمی مانند بوکس شناخته میشود، وجود ندارد.
برای بازی امشب همه بلیتهای این ورزشگاه 22 هزار نفری فروخته شده است- خوشبختانه، بلیتمان را آنلاین پیش از این رزرو کردهایم. اما یک مشکل وجود دارد: از ما خواسته شده بود که یک شماره تلفن بدهیم تا بلیتمان را از طریق پیامک ارسال کنند، اما سایت فقط شمارههای تلفن قزاقی را قبول میکرد. جالب اینجاست که فورفورتو شماره تلفن قزاقی ندارد! که باعث شد گفتوگویی ناخوشایند در ورودی ورزشگاه شکل بگیرد، جایی که مجبور شدیم توضیح دهیم که کیوآر کد بلیت را از طریق پیامک دریافت نکردهایم. انگلیسی آنها چندان روان نبود و ما هم هیچ تسلطی به زبان قزاقی نداشتیم. خوشبختانه، آنها میخواستند کمک کنند و با کمک آیپد یکی از کارکنان، راهی برای ورود ما پیدا کردند.
فضای داخل ورزشگاه پر از انرژی است. بعد از اینکه از کنار یک ردیف کامیونهای نظامی ترسناک عبور کردیم، دو عروسک نماد باشگاه غیرت را میبینیم- یک عقاب و یک پلنگ برفی- که کودکان را از روی یک صحنه سرگرم میکنند. کمی جلوتر، مردم در صف ایستادهاند تا کنار جام لیگ قهرمانان عکس بگیرند. البته شک داریم که این همان جامی باشد که در ماه می به پیاسجی اهدا شده است.
این بخش از جهان ممکن است اغلب خبرساز نباشد و هنوز هم در حال کنار آمدن با کلیشههای بورات (شخصیت اصلی فیلم کمدی ساخته شده در سال 2006) است، اما آلماتی شبیه بسیاری از شهرهای پس از اتحاد جماهیر شوروی است؛ با بلوارهای وسیع و تابلوهایی به زبان روسی که همچنان در اینجا به طور گستردهای صحبت میشود. این شهر که بیش از دو میلیون نفر جمعیت دارد، زمانی پایتخت قزاقستان بود تا اینکه آستانه (امروزه نورسلطان) در 1997 این عنوان را به دست آورد. روزی که ما وارد میشویم، دمای هوا 34 درجه سانتیگراد است و گرما به وضوح بر برخی از افراد اثر گذاشته است. در واقع، فورفورتو پیش از این شاهد یک دعوای کوتاه بین دو نفر بود که تلاش میکردند تا به یک کابین تلهکابین برای رفتن به یک مکان گردشگری برسند.
کوههای اطراف آلماتی نتیجه فعالیتهای تکتونیکی هستند، بنابراین تعجبآور نیست زمانی که کسی میپرسد آیا ساختمانها در اینجا برای مقاومت در برابر زلزله ساخته شدهاند؟ پاسخ کمی نگرانکننده این است: «ساختمانهای قدیمی، بله.» خوشبختانه، هتل ما جدیدتر است، بنابراین امیدواریم که مناسب باشد!
آب و هوای آلماتی همچنین به تفاوتهای شدید میان تابستان و زمستان کمک میکند. انگلیس در دیداری از مرحله مقدماتی جام جهانی 2009 در اینجا بازی کرد و با 4-0 پیروز شد، در حالی که چلسی در نوامبر گذشته برای یک بازی لیگ کنفرانس مقابل آستانه به اینجا آمد. از آنجا که ورزشگاه آستانه در شمال کشور در حال بازسازی بود، این بازی به آلماتی منتقل شد. تیم چلسی تحت هدایت انزو مارسکا در دمای منفی10 درجه سانتیگراد با نتیجه 3-1 پیروز شد.
جالب است که آلماتی تقریباً از نظر جغرافیایی در دورترین نقطه از دریا در جهان قرار دارد، که باعث تفاوتهای شدید بین زمستان و تابستان میشود. در حالی که قزاقستان هرگز به جام جهانی نرفته است، پایتخت آن آستانه در 2015 به مرحله گروهی لیگ قهرمانان رسید و در خانه مقابل غولهای بنفیکا، اتلتیکو مادرید و گالاتاسرای به تساوی رسید. اما پس از آن وضعیت این تیم رو به افول رفت و در پاییز سال گذشته به تیم ولزی تیاناس باخت.

غیرت با قهرمانی در لیگ قزاقستان موفق شد بار دیگر فرصت حضور در لیگ قهرمانان اروپا را به دست بیاورد.
قهرمانی غیرت در لیگ داخلی قزاقستان در فصل گذشته باعث شد که آنها برای اولین بار از سال 2021 به مرحله مقدماتی لیگ قهرمانان بازگردند، زمانی که آنها در خانه مقابل مکابی حیفا و ستاره سرخ بلگراد پیروز شدند. این پیروزیها در برابر جمعیتهای کوچکتر رخ داد که بازماندهای از دوران کرونا بود. اکنون، آنها با یک رکورد 100 درصدی در دیدار خانگی لیگ قهرمانان وارد بازی امشب میشوند- اولین حضور آنها تنها با پیروزی مقابل تیم اسلواک آرتمدیا در سال 2005 بود.
با توجه به فاصله زیاد، سفر به آلماتی برای هر تیم یا هواداری کار آسانی نیست، اما اشتیاق به فوتبال در اینجا کاملاً مشهود است. وقتی روی صندلی خود مینشینیم، مردی را میبینیم با پیراهن تیم «غیرت» که نام آندری آرشاوین روی آن نقش بسته است- بازیکن سابق آرسنال که احتمالاً مشهورترین فوتبالیستی است که تا امروز برای این باشگاه بازی کرده؛ البته در دورهای کوتاه در سالهای پایانی دوران حرفهایاش. مرد دیگری شالی از «ماریبور» تکان میدهد- همان تیم اسلوونیایی که رقیب «المپیا لیوبلیانا» است، یعنی تیم مهمان امشب. عجیب است.
بخش هواداران تیم مهمان تنها شامل یک بلوک صندلی است که در دو طرف آن حدود ۲۰ پلیس صف کشیدهاند؛ یعنی در مجموع ۴۰ پلیس که دقیقاً از یک هوادار آرامِ المپیا مراقبت میکنند؛ مردی که تنها کسی بوده که دیوانهوار تصمیم گرفته از اروپای مرکزی خودش را به اینجا برساند. پلیس خیلی زود میفهمد که هیچ شانسی برای درگیری وجود ندارد و اجازه میدهد طرفداران غیرت به او بپیوندند و در بخش مهمان بنشینند.
تابستان است و هنوز ساعت ۸ شب نشده، اما موقعیت آلماتی در شرق باعث شده نور روز خیلی زودتر رو به خاموشی برود. کوهها در یک سوی ورزشگاه در تاریکی محو میشوند، و ورزشگاهی که تنها جایگاه اصلی آن سقف دارد، کمکم در سایه فرو میرود. دو مجری پرهیجان روی پیست دوومیدانی در حال شوراندن جمعیتاند و با فریاد در میکروفن میگویند: «وپرِیود، غیرت!» («به پیش، غیرت!»)؛ و در کنارشان یک نوازندۀ درام نیز ضربآهنگ پیش از مسابقه را شروع کرده است.
پرچمهایی به تماشاگران داده شده است که روی آنها نوشته شده «غیرت افسی، تیم محبوب من» و طرفداران با شور و شوق آنها را در سراسر ورزشگاه تکان میدهند. این صحنهای چشمگیر است و واضح است که این باشگاه چقدر برای مردم آلماتی اهمیت دارد. دیدن هزاران هوادار که به افتخار تیمشان این پرچمها را بالا میبرند، تاثیرگذار است و شور و هیجان در فضا قابل لمس است.

دستان ساتپائف بعد از درخشش در دورۀ آژمایشیاش در چلسی، قراردادی برای پیوستن به این باشگاه لندنی امضا کرده است.
وقتی ترکیبها اعلام میشود، جمعیت با هیجان زیاد به دَستان ساتپایف، مهاجم 16 سالهای که در این بازی به میدان میرود و قبلاً قرارداد خود را با چلسی امضا کرده، واکنش نشان میدهند. گل ساتپایف در اسلوونی باعث شد که غیرت به تساوی 1-1 دست یابد، و این بازی برگشت فرصتی است برای غیرت که به مرحله گروهی لیگ قهرمانان نزدیکتر شود، یا اگر موفق به آن نشوند، به مرحله لیگ اروپا یا لیگ کنفرانس سقوط کنند و حداقل تا دسامبر در اروپا بمانند.
بازی با شروعی عالی برای غیرت آغاز میشود. در پنج دقیقه ابتدایی، جورجینیو در مقابل دروازه حریف با ضربه سر توپ را به سمت دروازه میفرستد و دروازهبان اولیمپیا، گال لوبِیج فینک، به شکلی باور نکردنی قادر به مهار آن نمیشود و توپ به راحتی وارد دروازه میشود. ورزشگاه به لرزه درمیآید و کلمه «گل!» به زبان سیریلیک روی صفحه نمایش بزرگ ظاهر میشود، در حالی که هواداران جشن میگیرند.
فضای ورزشگاه به سرعت پر از شور و هیجان میشود. هر بار که بازیکنان المپیا توپ را لمس میکنند، با فریادهای هو روبهرو میشوند و به نظر میرسد تیم میهمان از تجربه این جو پرهیجان ترسیده است. آنها در این دیدار از شانس بیشتری برخوردار بودند اما فصل لیگشان هنوز آغاز نشده است، در حالی که غیرت در میانۀ فصل رقابتی خود است که از مارس تا اکتبر ادامه دارد و این موضوع باعث شده تا آنها از نظر آمادگی فیزیکی در شرایط بهتری باشند.
نیم ساعت از بازی میگذرد و هواداران غیرت با بوقها و تشویقهایشان به شدت جو را داغ میکنند. در همین حال، الکساندر مرینسکی با شوتی دیدنی گل دوم را وارد دروازه میکند و جشن دیگری در ورزشگاه آغاز میشود.
حامیِ تنهای تیم المپیا بیحرکت و با دستان در هم قفل شده نشسته است، احتمالاً در حال فکر کردن به اینکه چرا اینهمه راه را آمده است. در وقت استراحت بین دو نیمه، دو رَپِر با پوشش بالاکلاوا در دایره وسط زمین ترانهای اجرا میکنند، شبیه به گروه قزاقی “Kneecap” اما بدون حواشی. سپس، در نیمه دوم یک دستۀ عظیم از ملخها به سمت ورزشگاه میآید که توسط نورافکنها جذب شدهاند. پس از پایان بازی، دوباره دریاچهای از پرچمهای در حال تکان دادن دیده میشود، پیش از اینکه یک نوجوان خوشحال به زمین بازی حمله کند و پرچماش را به نمایش بگذارد. او توسط نیروهای امنیتی با ضربه به سبک راگبی زمینگیر میشود و حتی اجازه نمیدهند پرچم را نگه دارد.

ورزشگاه اورتالیق در اواخر دهه 1950 ساخته شد و در سال 1997 برای بازیهای آسیای میانه بازسازی شد.
پس از آن، تیم فورفورتو به سمت مرز نزدیک قرقیزستان حرکت میکند، با اتوبوسی چهار ساعته به سمت پایتخت آن، بیشکک، در طرف دیگر کوهها. وقتی به آنجا میرسیم، ساعت شلوغی است و وضعیت کمی آشفته است، زیرا در حال تلاش برای پیدا کردن راهی به مرکز شهر از ایستگاه اتوبوس هستیم که به طرز ناراحتی چند کیلومتر دورتر قرار دارد. پس از رسیدن، پول قرقیز نداریم و سپس پیامی از تلفنمان میآید که به ما اطلاع میدهد که رومینگ داده در این کشور فعال نیست، پس هیچ شانسی برای دسترسی به گوگلمَپ نداریم. تصمیم میگیریم که فقط باید سوار یک اتوبوس دیگر شویم و ببینیم که آیا کسی از ما پول میخواهد یا نه. آنها نمیخواهند.
ما از قلمرو یوفا خارج شدهایم- قرقیزستان در مراحل مقدماتی آسیا برای جام جهانی 2026 شرکت کرده بود، و اگرچه عملکرد قابل قبولی داشتند، اما در نهایت پس از ایران، ازبکستان، امارات و قطر که تیمهای برتر گروهشان بودند، حذف شدند.
روز بازدید ما، ورزشگاه ملی با ظرفیت 23 هزار نفر میزبان اولین بازی یک تورنمنت زیر 23 سالههاست- هیچ هزینهای برای ورود وجود ندارد و ما همراه با هزاران نفر دیگر به داخل میرویم؛ بسیاری از آنها در مسیر ورود یک پرچم ملی قرقیز رایگان میگیرند. سریعاً متوجه میشویم که این کشور بسیار ملیگراست- میدان مرکزی بیشکک به یک پرچم عظیم قرقیز اختصاص دارد که از یک دکل 100 متری به اهتزاز درآمده است.
داخل ورزشگاه، برخی از تماشاگران کلاههای سنتی “آککالپاک” به سر دارند، اما صدای رعدآسای که طرفداران شروع به ایجاد میکنند، بیشتر از آنکه اصالت قرقیزی داشته باشد، از ایسلند قرض گرفته شده است. تعداد شگفتانگیزی از جوانان با پیراهنهای بارسلونا و نام “لامین یامال” بر پشت آنها در ورزشگاه حضور دارند- این وینگر جوان اکنون در همه جا مشهور است.
اولتراها در طرف نزدیک ورزشگاه شعار میدهند و طبل میزنند، اما وقتی سوریه با یک اشتباه دروازهبانی پیش میافتد، جمعیت یک ناله جمعی برمیدارد. تیم مهمان با نتیجهی ۲–۱ پیروز میشود، بعد از یک صحنهی عجیب که در آن دروازهبان قرقیزستان از محوطهی خود بیرون میدود و به نظر میرسد مهاجم سوری را مثل «هارالد شوماخر» نقش زمین میکند. با این حال، داور در حالی که مهاجم سوری را روی برانکارد از زمین بیرون میبرند، به او کارت زرد نشان میدهد. چه بیرحمانه!
الزامات ویزا باعث میشود که سفر به تاجیکستان و ترکمنستان پیچیدهتر شود- گفته میشود که کشور دوم تحت حکومت یکی از سرکوبگرترین رژیمهای دیکتاتوری جهان اداره میشود و جایی است که باشگاه جدید افکی آرکاداگ در سال ۲۰۲۳ توسط رئیسجمهور پیشین کشور تأسیس شد، و به سرعت بهترین بازیکنان ترکمنستان را جذب کرده و سپس در هر یک از دو فصل اول خود لیگ داخلی را با برد در تمام بازیها به دست آورد. در میانههای امسال، آنها دوباره رکورد صد در صد داشتند- ۶۸ بازی لیگ، ۶۸ برد.

نشریه مارکا هم طرح اصلی جلد امروزش را به فاصلۀ شش هزار کیلومتری مادرید با آلماتی اختصاص داده است.
فورفورتو به جای آن تصمیم میگیرد که از طریق ازبکستان بدون نیاز به ویزا به خانه برگردد، و گرمای ۴۱ درجهای در تاشکند را میپذیرد تا از ورزشگاه ملی مدرن این کشور با ظرفیت ۳۴ هزار نفر بازدید کند که هیچ تفاوتی با ورزشگاههای پایتختهای اروپایی ندارد. این ورزشگاه در سال ۲۰۱۲ افتتاح شد و همچنین خانه باشگاه بنیادکار است، که روزگاری هم لوئیس فیلیپه اسکولاری به عنوان سرمربی و هم ریوالدو به عنوان بازیکن ستارهاش را داشت. منابع نفت و گاز اینجا ازبکستان را به ثروتمندترین کشور در آسیای مرکزی تبدیل میکند، هرچند روزهای پرهزینه بنیادکار به پایان رسیده است. آنها فصل گذشته در لیگ دهم شدند.
عبدالقادر خوسانوف، بازیکن جدید منچسترسیتی که در سیستم جوانان باشگاه بنیادکار رشد کرده است، اخیراً به تیم ملی کشورش کمک کرده تا به جام جهانی برسد؛ به لطف خط دفاعی که در پنج بازی خانگی در مرحله گروهی گلی دریافت نکرد. ازبکستان پیش از این در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸ نیز به جام جهانی نزدیک شده بود و اکنون از تورنمنت ۴۸ تیمی که به آسیا سهمیههای بیشتری میدهد، بهرهمند شده است.
در حالی که دما در شب معتدلتر میشود، ما به سمت مرکز تاشکند میرویم و به مرکز فدراسیون فوتبال ازبکستان میرسیم و صدها جوان را میبینیم که در تمرینات سازماندهیشده شرکت میکنند. به لطف بورات، در غرب اروپا تمایل وجود دارد که آسیای مرکزی را منطقهای عقبمانده معرفی کنند، اما این چیزی نیست که ما از بازدید خود به دست آوردهایم. این کشورها عاشق فوتبال هستند و برای تأثیرگذاری در صحنه قارهای و جهانی آمادگی دارند. چندین کشور معتبر اروپایی در جام جهانی حضور نخواهند داشت، اما ازبکستان خواهد بود و تیم این کشور مصمم است که باعث افتخار کشور خود شود.اما سفر بعدی برای فورفورتو سفر طاقت فرسای نه ساعته به خانه است!