گزارشی از سمّی‌ترین دربی دنیا: به جهنم استانبول خوش‌ آمدی، ژوزه!

نبردهای این دو تیم از جدی‌ترین رقابت‌ها در فوتبال دنیا است و اغلب سرنوشت قهرمانی را تعیین می‌کنند، با شکافی که به همان اندازه که فیزیکی است، استعاری هم هست. این دو باشگاه از طریق تنگه‌ بسفر که از دل استانبول می‌گذرد و دریای سیاه را به دریای مرمره وصل می‌کند از یکدیگر جدا شده‌اند.

هفت‌یک- «این گنبدها، این مناره‌ها با پول ساخته نشدند، بلکه با عشق ساخته شدند.» این سروده‌ شاعر افسانه‌ای ترک به نام عارف نیهات آسیا در ستایش شهر محبوبش، استانبول است. گنبدها مدت‌ها پس از مرگ آسیا در سال ۱۹۷۵ همچنان اثری گرانقدر در ادبیات ترکیه مانده است. عارف نویسنده‌ای بود که آثار افسانه‌ای‌اش آشوب، زیبایی و گرمای شهری با قدمتی بیش از ۲۵۰۰ سال را به تصویر می‌کشند.

بنابراین، باعث تاسف فورفور تو است که زمانی به استانبول آمدیم که این شهر در چنگال موج سرما گرفتار شده است. هفته‌هاست که برف سنگین می‌بارد و وقتی روی باند فرودگاه قدم می‌گذاریم، آسمان خاکستری و دمای زیر صفر به استقبال‌مان می‌آید.

خوشبختانه، ما نه برای بازارهای شلوغ یا سواحل شنی، بلکه برای تماشای مسابقه‌ فوتبالی با شهرتی بی‌اندازه به ترکیه آمدیم: گالاتاسرای مقابل فنرباغچه. این دو تیم در واقع دو سوم از «سه تیم بزرگ» فوتبال ترکیه را تشکیل می‌دهد- به همراه بشیکتاش که این باشگاه هم در استانبول است- و گالا و فنر دو باشگاه با بیشترین تعداد هوادار و موفقیت به ترتیب با ۲۵ و ۲۸ قهرمانی در لیگ هستند.

نبردهای این دو تیم از جدی‌ترین رقابت‌ها در فوتبال دنیا است و اغلب سرنوشت قهرمانی را تعیین می‌کنند، با شکافی که به همان اندازه که فیزیکی است، استعاری هم هست. این دو باشگاه از طریق تنگه‌ بسفر که از دل استانبول می‌گذرد و دریای سیاه را به دریای مرمره وصل می‌کند از یکدیگر جدا شده‌اند و در قاره‌های متفاوتی هستند: گالا در اروپا، فنر در آسیا. دو دنیا در این دربی بین قاره‌ای به هم برخورد می‌کنند و نتایج معمولا زلزله‌هایی را به همراه دارد.

“اولترا اصلان” هواداران دوآتشه گالاتاسرای از معروف‌ترین گروه‌های هواداری گروه هستند.

لوکاس پودولسکی، مهاجم سابق بایرن مونیخ، آرسنال و گالاتاسرای به فورفورتو می‌گوید: «من در دربی‌های بزرگی بازی کرده‌ام و وقتی به شما می‌گویم این یکی از بزرگ‌ترین‌هاست، به حرفم اعتماد کنید. برای چنین بازی‌هایی فوتبال بازی می‌کنی. جو بازی باورنکردنی است- سخت است بتوان آن را با چیزی مقایسه کرد.

هواداران ترک شور و اشتیاق فراوانی به تیم‌هایشان دارند. به ‌عنوان بازیکن، می‌توانی عشق و نفرت را از سکوها حس کنی. باید آنجا باشی تا کاملاً این احساس را درک کنی. وقتی گالاتاسرای با فنرباغچه بازی می‌کند، کل کشور از حرکت می‌ایستد و به تماشا می‌نشیند.»

مارسیو نوبره، مهاجم سابق فنرباغچه، که حالا ۴۴ سال دارد و در بین سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶ در ۱۰۷ بازی برای این تیم به میدان رفت و ۵۵ گل به ثمر رساند، می‌گوید: «این مسابقه را نمی‌توان با باقی فوتبال ترکیه مقایسه یا اندازه‌گیری کرد- این یک جام قهرمانی در دل مسابقات است. در برزیل هم در کلاسیکوهایی با ۷۰ هزار تماشاگر بازی کردم، اما هیچ‌کدام قابل قیاس با این نبودند.»

نوبره با قناری‌های زرد به دو عنوان قهرمانی در لیگ رسید که یکی از دلایل آن سه گلی بود که برابر گالاتاسرای به ثمر رساند و منجر به دو پیروزی متوالی در سوپر لیگ شد.

او می‌گوید: «آن گل‌ها فراموش‌نشدنی هستند. هیچ کلمه‌ای نمی‌تواند آن احساسات را توصیف کند. گل زدن و بلافاصله شنیدن صدای جمعیت که فریاد نوبره، نوبره، نوبره سر می‌دهند، خاطراتی است که همیشه مثل گنج در قلبم خواهد ماند.»

فورفورتو با تاکسی از میان برف و گل‌ و لای به سمت بخش اروپایی شهر می‌رود. انرژی ملموسی در هوا موج می‌زند. نوبره ادامه می‌دهد: «این بازی‌ها هفته‌ای متفاوت از باقی فصل را رقم می‌زنند. خیابان‌ها، رستوران‌ها، کافه‌ها، کارخانه‌ها، مدارس و مخصوصا رسانه‌ها همگی روی این دربی تمرکز می‌کنند. جو بازی‌ها به خودی خود خارق‌العاده است. آدرنالینی که در داخل ورزشگاه می‌گیری، از این دنیا نیست.»

مثل هر نبرد درون‌شهری، همه‌ خاطره‌ها خوشایند نیستند. ما آمده‌ایم تا با ملیح توتا، روزنامه‌نگار محلی دیدار کنیم که در کافه‌ای دودآلود در محله‌ بشیکتاش منتظر ما است. او در حالی که پشت میز کنار پنجره جرعه‌ای چای سنتی ترکی می‌نوشد، تاکید دارد: «این بازی اغلب با هولیگانیسم، خشونت، خونریزی و نفرت شناخته می‌شود. از اولین دیدار دوستانه‌شان در سال ۱۹۰۹، درگیری‌های خشونت‌آمیز زیادی رخ داده است. در سال ۱۹۳۴ برای اولین بار میان هواداران و پلیس درگیری پیش آمد و این آغاز نفرت بود.»

در طول دهه‌ها شاهد شکل‌گیری این رقابت بودیم؛ در حالی‌ که هر دو باشگاه به ‌عنوان پیشگامان فوتبال ترکیه ظهور کردند. این رقابت به مسئله‌ غرور، شرافت و برتری تبدیل شد. البته یکی از بدنام‌ترین صحنه‌ها زمانی بود که گرام سونس پرچم گالاتاسرای را در سال ۱۹۹۶ در زمین فنرباغچه کاشت.

سپس در سال ۲۰۰۷، دربی آب (Water Derby) رخ داد، زمانی‌که گالاتاسرای با ایجاد شورش روی سکوها و پرتاب بطری‌های آب، لیوان، فندک، تلفن همراه، صندلی و چیزهای بسیار دیگر به زمین تلاش کرد تا مانع برگزاری بازی حریفی که به تازگی عنوان قهرمانی را از آن خود کرده بود، شود. پلیس مجبور شد برای دفاع از خودش از سلاح گرم استفاده کند.

در همین حال، کسب نتیجه مساوی در سال ۲۰۱۲ به معنای قهرمانی گالاتاسرای بود اما وقتی آ‌نها جشن گرفتند، هواداران فنرباغچه برای اعتراض وارد زمین شدند. پلیس از گاز اشک‌آور علیه آنها استفاده کرد و این صحنه‌های خشنی را در داخل و خارج زمین رقم زد. یک خودروی پلیس در داخل پمپ‌ بنزین واژگون و آتش زده شد.»

نکته‌ نگران‌کننده برای مردم محلی این است که این نفرت در واقع در حال شدت گرفتن است. توتا ادامه می‌دهد: «نظر رایج این است که جو فعلی دربی در بدترین حالتش در تمام تاریخ است. قبلا هیجان دربی در طول یک هفته شکل می‌گرفت. حالا طرفداران از یک ماه قبل وارد مشاجره می‌شوند. واکنش‌ها به نتایج هم بدتر شده است. اگر تیمی ببرد به خاطر تقلب بوده است. اگر ببازد، به خاطر توطئه‌ای از طرف فدراسیون بوده است. هر سال که می‌گذرد، این فضا مسموم‌تر می‌شود.»

اگر از هر هواداری بپرسید که همه ‌چیز از چه زمانی تغییر کرد، می‌گوید جولای ۲۰۱۱. این زمانی بود‌که مقامات تحقیقات درباره‌ رسوایی تبانی را آغاز کردند که فوتبال ترکیه را از هم پاشید. فنرباغچه، قهرمان وقت، به پرداخت رشوه برای خرید نتایج متهم شد و بعد از پرونده دادگاهی طولانی محکومیتش را دریافت کرد و از حضور در رقابت‌های اروپایی محروم شد. عزیز ییلدیریم، رییس این باشگاه، به شش سال زندان محکوم شد.

ییلدیریم این تصمیم را «سیاسی» خواند و تقصیر را متوجه «هیزمت» کرد-شبکه‌ای ادعایی که در بین جامعه‌ ترکیه فعال است و گفته می‌شود در نهادهایی چون پلیس، ارتش و قوه قضاییه نفوذ دارد. کودتایی سیاسی در سال ۲۰۱۶ نزدیک بود دولت ترکیه را سرنگون کند و بیش از ۳۰۰ نفر در آشوب‌های ناشی از آن کشته شدند.

رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه، از این کودتا جان سالم به در برد و همان شبکهۀ سایه‌وار را به طراحی این شورش متهم کرد. کسانی که متهم به ارتباط با هیزمت بودند، پاک‌سازی شدند، از جمله بسیاری از بازپرس‌ها و مقامات قضایی‌ که در تحقیقات پرونده تبانی دخیل بودند. ییلدیریم پس از گذراندن دوران محکومیت، عفو شد. حقیقت ممکن است هرگز فاش نشود.

 

ریختن هیزم در آتش

فورفورتو از توتا خداحافظی می‌کند و به فروشگاه اغذیه‌فروشی می‌رود که صاحبش به نام باریس توپکایا، هوادار قدیمی فنرباغچه است. هوا به قدری سرد است که نشستن زیر درختان لیمو و میان موزاییک‌هایی که حیاط رستورانش را پوشانده‌اند، ممکن نیست، بنابراین داخل می‌نشینیم. در حین خوردن نان داغ، حمص و زیتون، این صاحب کار توضیح می‌دهد که آن اتفاقات چطور روی عشقش به فوتبال تاثیر گذاشته است

او در حالی که پیش خدمت‌ها در رفت و آمد هستند و سینی‌های چای را بین میزها جابجا می‌کنند، می‌گوید: «اتفاقاتی که از سال ۲۰۱۱ به بعد رخ داد، رابطهۀ من با فوتبال را کاملاً عوض کرد. وقتی اتفاقات ناخوشایند رخ داد، با بازداشت رئیس‌مان و زیر سوال رفتن اعتبارمان به عنوان یک نهاد، علیه این مقامات موضع گرفتیم.

فنرباغچه را دروغ‌گو معرفی کردند، در حالی‌که گالاتاسرای فقط ایستاد و تماشا کرد. آ‌نها این فرصت را داشتند که شانه به شانه کنار ما بایستند اما در عوض، فرصت را غنیمت شمردند تا بر فوتبال ترکیه مسلط شوند.»

با وجود این که فنرباغچه در پنج فصل گذشته بیش از هر تیمی امتیاز جمع کرده، آنها از سال ۲۰۱۴ قهرمان سوپرلیگ نشده‌اند. آنها در فصل گذشته به طرز شگفت‌انگیزی با ۹۹ امتیاز قهرمانی را از دست دادند، چرا که گالاتاسرای با هدایت اوکان بوروک، بازیکن افسانه‌ای سابقش، ۱۰۲ امتیاز به دست آورد تا پنجمین قهرمانی‌اش را در ۱۰ فصل اخیر جشن بگیرد.

توپکایا مدعی شد: «کسانی که در راس جامعه و فوتبال ترکیه قرار دارند علیه ما هستند. آ‌ها سعی کردند ما را نابود کنند. تصمیم‌های مهم همیشه به سود گالاتاسرای است و علیه ما- مخصوصا در دربی‌ها.»

واقعیت داشته باشد یا نه، این توهم توطئه جامعه را دوپاره کرده است. توپکایا می‌گوید: «من این کار را با یکی از هواداران گالاتاسرای شریک هستم. با هواداران هر دو تیم پوکر بازی می‌کنم ولی هیچ‌وقت درباره‌ فوتبال حرف نمی‌زنیم. اگر بزنیم، بحث بالا می‌گیرد. شاید خدا گالاتاسرای را ببخشد ولی من هیچ‌وقت نمی‌بخشم.»

آخرین چیزی که این بشکه باروت نیاز داشت، جرقه بود. فنرباغچه در تابستان گذشته ژوزه مورینیو را به ‌عنوان سرمربی جدیدش استخدام کرد.

حضور مورینیو در فنرباغچه جنجال‌ها در فوتبال ترکیه را چند برابر کرد.

آقای خاص در مراسم معارفه‌اش در ورزشگاه مملو از تماشاگر در ماه ژوئن گفت: «رویاهای من، همان رویاهای شماست. این پیراهن، پوست من است.» ۵۰ هزار هوادار حاضر با مشعل، نقاب و پرچم یک‌صدا شعار می‌دادند: «با هم، ژوزه، گالاتاسرای را می‌کشیم!»

مورینیو که هیچ‌وقت از توهم توطئه عقب‌نشینی نکرده است، مخاطب خودش را پیدا کرد. در پی پیروزی نزدیک فنرباغچه برابر ترابوزان‌اسپور در ماه نوامبر- دیداری که به نظر او پر از تصمیم‌های داوری مشکوک بود- این مربی پرتغالی هیزم را روی آتشی که پیش از آن در حال انفجار بود، ریخت. او گفت: «من فنرباغچه را مقصر می‌دانم که من را به اینجا آورد. آنها فقط نیمی از حقیقت را به من گفتند. اگر همه‌چیز را می‌دانستم، نمی‌آمدم. ولی با همین نیمی از حقیقت و با پسرهایم با سیستم مبارزه خواهیم کرد.»

مورینیو در اولین دربی بین‌قاره‌ای‌ در ماه سپتامبر با نتیجه ۳-۱ در خانه باخت. جای تعجب نداشت که باز هم درباره استاندارد داوری در این شرایط اعتراض کرد و همین باعث شد که حساب‌های گالاتاسرای در شبکه‌های اجتماعی با تمسخر او را «آقای زِرزِرو» لقب دهند.

داوری در ترکیه در طول دو فصل گذشته به حدی مسئله‌ساز شده است که برای اولین‌بار در تاریخ یک داور خارجی مسئولیت قضاوت دربی امشب را بر عهده خواهد داشت. اسلاوکو وینچیچ، داور اسلوونیایی، وظیفه ناخوشایند راضی نگه‌ داشتن هر دو تیم را در دیداری بر عهده دارد که می‌تواند مسیر کورس قهرمانی را مشخص کند. گالاتاسرای با شش امتیاز اختلاف در صدر جدول قرار دارد. توپکایای صاحب رستوران، پیش از خداخافظی با او و رفتن به سمت برف می‌گوید: «بدون تاثیر مورینیو، این اتفاق ممکن نبود. او به ما فرصت مبارزه‌ با مقامات را داده است.»

اوج گرفتن تنش‌ها در فوتبال ترکیه باعث شد تا در دیدار گالا و فنر از یک داور خارجی استفاده شود.

فورفورتو با نزدیک شدن غروب با مترو به گالاتاسرای لیسِسی می‌رود؛ دبیرستانی در محله کاباتاش که تیم صدرنشین در سال ۱۹۰۵ نامش را از آنجا گرفت. تا به امروز، این مدرسه به عنوان محل گردهمایی پیش از بازی شناخته می‌شود. مژده الماس، خبرنگار محلی و مجری ویدیویی که با فورفورتو ترکیه همکاری می‌کند، به دیدارمان می‌آید.

او به صدای گروه موسیقی خیابانی که کلارینت سنتی ترکیب را می‌نوازند لبخند می‌زند و می‌گوید: «این را لازم دارید.» شالی طنابی به ما می‌دهد که با نخ‌های قرمز و طلایی بافته شده است. «این منطقه قلمرو سفت‌ و سخت گالاتاسرای است- بهتر است در جمعیت قاطی شوید.»

الماس ما را به پایین کوچه‌ای سنگ‌ فرش ‌شده می‌برد، به سمت غوغایی از صدا و دودهای قرمز و زرد، به میدانی کوچک که تجمع پرشور هواداران در آن شکل گرفته است. در میان شلوغی فریاد می‌زند: «بازی خوبی را انتخاب کردید. نه فقط به این خاطر که اگر فنرباغچه ببرد، اختلافش با صدر فقط به سه امتیاز می‌رسد، بلکه به خاطر داور خارجی. گالاتاسرای هم این را می‌خواست. آنها معتقد هستند اتهامات مربوط به پرداخت پول یا ترساندن داورها بی‌پایه‌ هستند و خوشحال هستند که می‌توانند ثابت کنند که می‌توانند با هر داوری ببرند.

اما این مورینیو بود که باعث شد این اتفاق بیفتد. حضور او بزرگ‌ترین خرید تاریخ فوتبال ترکیه بود. او یک نماد است. نوری به فوتبال ما تابانده است و ما به داشتنش افتخار می‌کنیم. اما البته، چنین چهره‌ دو‌قطبی‌ای فقط شکاف موجود در فوتبال ما را تشدید کرده است.»

فورفورتو متوجه می‌شود که تعداد زیادی از هواداران گالاتاسرای به احترام ویکتور اوسیمن، مهاجم این تیم، ماسک زده‌اند؛ بازیکنی که در تابستان با سر و صدای زیاد به صورت قرضی از ناپولی جذب شد. او از زمان بهبود شکستگی استخوان حدقه چشمش در سال ۲۰۲۱ در تمام بازی‌ها از این محافظ چشم استفاده کرده است. مهاجم نیجریه‌ای پرطرفدار تا به حال در این فصل ۲۰ گل به ثمر رسانده است.

الماس فریاد می‌زند: «این تیم گالاتاسرای استعداد فوق‌العاده‌ای دارد. آنها در صدر جدول هستند چون مربی خوب و بازیکنان درخشانی دارند – اوسیمن، مائورو ایکاردی، ماریو لمینا، آلوارو موراتا. فنرباغچه هم تیم خیلی خوبی است، با ادین ژکو و دوشان تادیچ. در واقع، این دربی شاید پر ستاره‌ترین دربی تاریخ باشد.»

هواداری که با بلندگو روی تیر چراغ برق رفته شعار جدیدی سر می‌دهد و جمعیت به جنون می‌رسد. الماس می‌خندد: « می‌خوانند: اوسیمن قرار است فنرباغچه را بکشد.» بعد صورتش در هم کشیده می‌شود: «هوم، قسمت بعدی را ترجمه نخواهم کرد.»

 

شبی سرد در جهنم

گروه حرکتش را به سمت ورزشگاه آغاز می‌کند، در حالی‌که فورفورتو به سرعت وارد ایستگاه مترو می‌شود. به ‌محض سوار شدن به قطار، تقصیری ندارید اگر فکر کنید بازی آغاز شده است. هواداران در حالی‌که مثل ماهی‌های ساردین در کنار هم فشرده شده‌اند، با تمام توان آواز می‌خوانند و در تمام مسیر بر سقف واگن می‌کوبند.

سرانجام به هوای سرد شب می‌رسیم و برای اولین بار نگاه‌مان به ورزشگاه غارمانند علی سامی‌ین می‌افتد که در سال ۲۰۱۱ افتتاح شد تا جایگزین ورزشگاه قدیمی آنها با همان نام شود که هواداران به‌خاطر جو ترسناکش لقب «جهنم» را به آن داده بودند.

ورزشگاه جدید نیز به همان اندازه رعب‌آور است. بیش از ۳۰ هزار نیروی پلیس برای این بازی به‌کار گرفته شده‌اند- به‌صورت سه ردیف پشت سر هم با سپرهای ضدشورش در دست، هواداران تیم میزبان را از سکو تا گیت‌های ورودی هدایت می‌کنند. فورفورتو از ورودی مطبوعات عبور می‌کند و به سمت صندلی‌مان در جایگاه بالا می‌رویم.

اگر مترو پر سر و صدا بود، در برابر اینجا هیچ است. موسیقی سنتی ترکی با صدایی گوش‌خراش از سیستم صوتی پخش می‌شود، در حالی ‌که بیش از ۵۰ هزار هوادار میزبان از شدت هیجان فریاد می‌کشند. فورفورتو در ورزشگاه‌های زیادی حضور داشته است اما تعداد کمی تا این حد سرسام‌آور هستند.

گالاتاسرای فصل قبل با هدایت اوکان بروک با 102 امتیاز قهرمان سوپرلیگ ترکیه شد.

درست در سمت مقابل، در ارتفاع بالا پشت دروازه تیم مهمان، بخش زرد قناری ‌رنگ هواداران فنرباغچه به شور و هیجان آمده‌اند، پیش از آن‌که مشعل‌های روشن‌شان را به سوی هواداران گالاتاسرای در پایین پرتاب کنند. تصویر مورینیو که بر پرچمی چرخان نقش بسته از دور به ما خیره شده است. در طرف دیگر، هواداران پرشور میزبان بنری عظیم را باز می‌کنند که صورت شیری را به تصویر می‌کشد، در حالی‌که سوت‌ها و هو کردن‌ها نسبت به رفتار هواداران مهمان بلند می‌شود.

تیم‌ها خیلی زود وارد زمین می‌شوند، بازیکنان دست می‌دهند، در پست‌هایشان قرار می‌گیرند و بازی آغاز می‌شود. هر ضربه، هر تکل، هر ضربه‌ سر با فریادی از سوی سکوها همراه است و دیداری تن‌ به ‌تن در حال شکل‌گیری‌ است. هر دو تیم در همان دقایق ابتدایی به گلزنی نزدیک می‌شوند. یوسف النصیری از تیم مهمان توپ را به بالای دروازه می‌زند و سپس ضربه سر اوسیمن با اختلاف از کنار تیرک راست به بیرون می‌رود. فنرباغچه در دقیقه ۱۴ تصور می‌کند گل زده، زمانی‌که ضربه تغییر جهت ‌یافته اوغوز آیدین به تور بالای دروازه می‌چسبد اما شادی آ‌نها زیاد طول نمی‌کشید چون فرناندو موسلرا، دروازه‌بان گالاتاسرای، که حالا ۳۸ ساله است و چهاردهمین فصل حضورش در این باشگاه را می‌گذراند، در جریان بازیسازی ایجاد مزاحمت کرده بود. تیم میزبان این تصمیم داور را مثل یک گل جشن می‌گیرد.

وینچیچ در دقیقه ۳۳ باید تصمیم بزرگ دیگری بگیرد، زمانی‌که اوسیمن درون محوطه جریمه فنرباغچه به زمین زده می‌شود.
تمام نیمکت‌نشینان گالاتاسرای با خشم وارد زمین می‌شوند اما داور تصمیمش را تغییر نمی‌دهد. مورینیو دست می‌زند. شدت بازی به اندازه‌ای‌ است که فورفورتو تقریبا فراموش می‌کند که پاهای یخ‌زده‌مان را دیگر حس نمی‌کنیم.

هر دو تیم در نیمه دوم فرصت‌هایی برای گلزنی دارند. اوسیمن در دقیقه ۴۹ برای رسیدن به ارسالی خطرناک داخل محوطه جریمه خودش را بالا می‌کشد اما موفق نمی‌شود به توپ برسد. فِرِد، هافبک سابق منچستریونایتد، ضربه‌ای را به بیرون از دروازه گالاتاسرای می‌زند در حالی‌که باید آن را داخل چارچوب می‌زد. موسلرا بار دیگر ناجی تیم میزبان می‌شود و برای مهار ضربه سر الکساندر جیکو از روی کرنر به خوبی خودش را به زمین می‌اندازد. چندین درخواست آرام برای گرفتن ضربه پنالتی و موقعیت‌های نصفه و ‌نیمه دیگری هم وجود دارد اما زمانی‌که داور سوت پایان را پس از ۹۵ دقیقه‌ پرتنش به صدا در‌می‌آورد، این گالاتاسرای است که- با حفظ فاصله شش‌امتیازی در صدر- از تساوی ۰-۰ سود می‌برد.

فورفورتو با چای ترکی واجب در دست برای یکی از به‌ یاد ماندنی‌ترین نشست‌های خبری که شاهدش بوده‌ایم پایین می‌رود. مورینیو بلافاصله از داور تمجید می‌کند و او را بابت «عملکردی در سطح بالا» تحسین می‌کند اما بعد از آن زیاده‌روی می‌کند و فاش می‌کند که وقتی برای تشکر به سمت وینچیچ رفته، به داور چهارم ترکیه‌ای گفته: «اگر تو داور بودی، فاجعه به بار می‌آمد.» فدراسیون ترکیه به همین دلیل این سرمربی ۶۲ ساله را جریمه و چهار جلسه از همراهی تیمش محروم می‌کند که بعدها به دو جلسه کاهش پیدا می‎‌کند.

کار مورینیو هنوز تمام نشده است و نشست خبری ادامه دارد. او با اشاره به ادعای پنالتی اوسیمن در نیمه اول می‌گوید: «بعد از آن شیرجه بزرگ، نیمکت‌شان مثل میمون این‌ طرف و آن‌ طرف می‌پریدند.» ما تقریباً مطمئن هستیم که نیت بدی پشت این حرف نبود اما واکنش منفی اجتناب‌ناپذیر به‌نظر می‌رسد.

بوراک، همتای مورینیو در گالاتاسرای، هم عقب نمی‌کشد. او می‌گوید: «آقای زرزرو به اتاق داوران رفت و آن‌جا هم گریه کرد. اجازه دهید به گریه کردنش ادامه بدهد.» همه‌ بسیار عاقل و بالغ. فورفورتو در حالی‌که جلوی خنده‌اش را می‌گیرد، نشست را ترک می‌کند و برای خواب به سمت خانه می‌رود.

 

فروپاشی خشمگینانه

صبح روز بعد، در حالی‌که سوار بر مترو به سمت کادیکوی در بخش آسیایی شهر هستیم، از دیدن بیانیه‌ای از سوی گالاتاسرای درباره انتخاب واژگان مورینیو در شب گذشته تعجب نمی‌کنیم.

در این بیانیه با اشاره به عبارت «میمون» آمده است:‌ «مورینیو از زمان ورودش به ترکیه به صورت مداوم اظهارنظرهای تحقیرآمیز درباره مردم ترکیه داشته است. او شب گذشته سطح توهین‌هایش را به حدی غیرانسانی رساند. ما بابت اظهارات نژادپرستانه او شکایت کیفری تنظیم خواهیم کرد.»

در کافه‌ای شیک در فاصله‌ای اندک با ورزشگاه فنرباغچه با چهره‌ای آشنا دیدار می‌کنیم. الماس، خبرنگار فورفورتوی ترکیه، لبخند می‌زند و فنجان چای تعارف می‌کند: «به شما هشدار داده بودم که دیداری سمی خواهد بود. مورینیو نژادپرست نیست، همه این را می‌دانند. اما او می‌داند که رقبایش در این لیگ به هر چیزی که بتوانند چنگ خواهند انداخت. او باید بسیار محتاط‌تر باشد.» مورینیو که مصر بود سخنانش هیچ بار نژادپرستانه‌ای نداشته، بلافاصله شکایتی علیه گالاتاسرای بابت این اتهام تنظیم کرد.

دربی استانبول همواره با تدابیر امنیتی شدید و تعداد زیادی نیروی پلیس ضدشورش برگزار می‌شود.

هنگام ناهار و همراه با بطری‌ راکی که نوشیدنی ملی ترکیه است،فورفورتو  تاکید می‌کند که ناگهان احساس می‌شود انگار در شهری متفاوت هستیم. الماس می‌خندد: «همه‌چیز خیلی زود به حالت عادی برمی‌گردد. سیرک تمام شد، خشم و سرزنش خیلی زود فروکش می‌کند و مردم بعد از این دربی‌ها به زندگی عادی‌شان برمی‌گردند. تا دربی بعدی.»

ما به سوی اسکله قدم می‌زنیم، از الماس بابت همکاری‌اش تشکر می‌کنیم و سوار کشتی می‌شویم تا سفرمان به فرودگاه را آغاز کنیم. این ۳۶ ساعت پرفشار، روشنگر و اگر تا حالا نگفته باشیم، با سرمای منجمدکننده بود. در حالی‌که خورشید در خط افق استانبول باستانی غروب می‌کند- مسجد آبی مشهور شهر در نیمه‌ نوری باشکوه غرق شده- ما بر فراز بسفر یخ‌زده حرکت می‌کنیم که مانند زخمی عمیق از دل این شهر زیبا و باستانی اما به‌ شدت دوپاره عبور می‌کند.

عشق ممکن است این گنبدها و مناره‌ها را ساخته باشد، همان‌طور که شاعر آسیا زمانی نوشت، اما بدون تردید عشقی پیچیده بوده است.

عنوان اصلی مقاله: Welcome to the hell, Jose نویسنده: Ed McCambridge نشریه / وبسایت: FourFourTwo زمان انتشار: می 2025
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *