سوال مهم؛ آیا می‌توان روی تصمیم داوران تاثیر گذاشت؟

ما می‌دانیم که ورزشکاران در حین بازی با حجم زیادی از استرس روبرو هستند و داوران نیز تفاوتی ندارند. اگر به موقعیت‌هایی نگاه کنیم که استرس زیادی برای مردم ایجاد می‌کنند، متوجه خواهیم شد که از نظر فیزیکی نیز خسته‌کننده هستند- این شامل داوران هم هست.

هفت‌یک- استیو بنت می‌گوید:” من همیشه تکنیک‌هایی داشتم. اگر قرار بود کارت قرمز نشان دهم همیشه به خودم می‌گفتم این کارت قرمز است، نشان بده، نشان بده، نشان بده، نشان بده. چون بازیکنان همیشه تلاش می‌کنند شما را متقاعد کنند که اینطور نیست.”

بنت که قضاوت بیش از 250 بازی در لیگ برتر را بر عهده داشت، به این سوال که آیا ممکن است روی داوران تاثیر گذاشت یا خیر فکر می‌کند و تمام این روندهای کوچکی که به او در متوقف کردن این اتفاق، در تصمیم گیری سریع در هنگام بالا گرفتن تنش و خاموش کردن صدای پس زمینه درون و بیرون میدان کمک کرد را به خاطر می‌آورد.

او می‌گوید:” من هرگز عادت به خریدن روزنامه نداشتم و به ندرت وقتی پس از بازی به سمت خانه می‌راندم، رادیو را روشن می‌کردم. شرایط ذهنی هرکسی متفاوت است اما باید برای داور شدن اراده قوی داشته باشید. شما باید با خودتان بگویید من روی بازی تمرکز دارم، به سایر موارد اجازه نمی‌دهم که روی من تاثیر بگذارند.”

انجام این مکالمه با بنت به دلیل اظهارات روز یکشنبه اوله گونار سولسشر است که سرمربی منچستریونایتد به صحبت‌‌های اخیر سرمربیان دیگر لیگ برتر (او از فرانک لمپارد، سرمربی اخراجی چلسی، نام برد و می‌توان گفت که نام یورگن کلوپ از لیورپول نیز در ذهنش بود) در کنار پیش بازی “گستاخانه” روی سایت رسمی چلسی اشاره کرد که علیه تیم او بوده و ذهن داوران را در زمینه اعلام پنالتی مشوش می‌کند.

این اقدامی ماهرانه و موفقیت آمیز بود و در پایان تساوی معمولی بدون گل – منچستریونایتد باعث ایجاد کمی تنش شد اما آیا واقعا ممکن است با چیزهایی که پیش از بازی گفته یا نوشته می‌شود روی عملکرد داوران تاثیرگذار بود؟ آیا “بازی‌های روانی” که هاوارد وب باور دارد سر الکس فرگوسن در سال 2006 با صحبت درباره این که چگونه قضاوت “داور جوان” در دیدار دور پنجم جام حذفی برابر لیورپول در آنفیلد باید “صددرصد منصفانه باشد در غیر این صورت شاید تمام صحبت‌های امیدوارانه‌ای که درباره او می‌شود، درست نباشد” به کار گرفت، می‌تواند تاثیری حقیقی روی تصمیم‌گیری یک داور داشته باشد؟

 

برخورد توپ به دست کالوم هادسون اودوی در محوطه جریمه چلسی واضح بود اما اَتول حتی بعد از استفاده از VAR هم پنالتی اعلام نکرد.

 

اعلام نکردن پنالتی واضح برای منچستریونایتد باعث شد تا این سوژه داغ شود که آیا بازی‌های روانی پیش از بازی، روی تصمیمات داوران تاثیر دارد یا نه؟

 

بنت که در سال 2010 از داوری بازنشسته شد، کاملا با این نظر مخالف است. او اظهار داشت:” داوران کارشان را انجام می‌دهند- چه کسی باید بازی کند، چه کسی از بازی محروم می‌شود- اما قطعا با هیچ ایده از پیش تعیین شده‌ای پیش نمی‌روند. باید ذهنی عاری از هر موضوع داشته باشید. نباید با صحبت هر فردی به هم بریزید.

بیشتر این مباحث بازی روانی است: هر برتری‌ای که یک باشگاه بتواند نسبت به باشگاهی دیگر داشته باشد و اگر بتواند پای یک داور را هم وسط بکشد- این چیزی است که به نظر می‌رسد. رسانه‌ها روی این موضوع تمرکز و 10 برابر بدترش می‌‎کنند. این موضوع تبدیل به یک کلاغ چهل کلاغ می‌شود. سپس یک نفر به دیگری خواهد گفت اوه، دیدی او در روزنامه چه گفته؟ بنابراین همه چیز از دست ما خارج می‌شود.

اما من فکر می‌کنم تاثیر بیشتری در زمین و در حین بازی به نسبت صحبت‌ در رسانه‌ها وجود دارد. من صادقانه نمی‌توانم باور کنم که هیچ داوری به سایت‌ها مراجعه کند تا ببیند چه حرفی مطرح شده و با چه کسی مصاحبه شده است. می‌دانم به عنوان داور باید از اتفاقات اطراف باخبر بود اما این موضوع زیاده‌روی است.”

کرگ ماهونی که به عنوان روانشناس ورزشی در فاصله سال‌های 2000 تا 2006 با گروه داوران منتخب لیگ‌برتر کار کرد نیز با این نظر موافق است:” این داوران با عشق به فوتبال رشد کردند، آنها گاهی حامی یکی از باشگاه‌های لیگ‌برتری هستند و در دیدارهایی که آن تیم حضور دارد، قضاوت نخواهند کرد تا میزان بی‌طرفی در تصمیم‌گیری افزایش پیدا کند. تردیدی نیست که آنها می‌توانند تحت تاثیر چیزهایی قرار بگیرند که گاهی متوجه آن نمی‌شوند بنابراین ناخودآگاه است و به نظر من، این اتفاق در جریان بازی رایج‌تر است.

اما استوارت اَتول (داور بازی روز یکشنبه در استمفوردبریج) به احتمال بسیار زیاد آن داستان را پیش از بازی در سایت چلسی نخوانده است. من نگاهی به آن انداختم. از نظر من مطلب جالبی نبود. چلسی اظهارنظری کرد، سولسشر پس از بازی به صورت علنی درباره آن واکنش نشان داد و من فکر می‌کنم این از روی ناراحتی سرمربی است؛ آنها تحت فشار هستند بنابراین به دنبال کسی می‌گردند تا تقصیر را به گردن او بیاندازند.”

“تاثیرات بیرونی” عبارتی بود که از سوی سولسشر مورد استفاده قرار گرفت- انتخاب کلمات او طوری بود که انگار نوعی از جادوی سیاه در حال توطئه علیه تیم یونایتد او است. سولسشر پس از این که اَتول درخواست یونایتد برای بررسی خطای هند انجام شده توسط کالوم هادسون اودوی را رد کرد، گفت:” من کمی نگران هستم که پس از هیاهوهای شکل گرفته درباره اعلام پنالتی به سود ما دیگر این پنالتی‌ها برای تیم گرفته نشود. حتی پیش از بازی صحبت‌هایی درباره برخورد سیستم کمک داور ویدیویی با هری مگوایر انجام شد. قرار دادن چنین اظهاراتی روی سایت آنها گستاخانه است. این مسائل روی داوران تاثیر می‌گذارد.”

آیا این چنین است؟ باور این موضوع دشوار است که اَتول پیش از بازی وقتی برای نوشتن نام سایت چلسی روی گوشی یا رایانه وقت گذاشته و به دنبال پیش‌بازی قرار داده شده روی این سایت گشته باشد و درباره چگونگی “نجات مدافع میانی شیاطین سرخ از بازبینی سیستم کمک داور ویدیویی” در دیدارهای اخیر بین دو باشگاه خوانده باشد. کیث هکت، داور سابق فیفا و رییس اتحادیه داوران پیش از مایک ریلی، می‌گوید:” او این کار را نخواهد کرد. من فکر نمی‌کنم هیچکدام از حرف‌های زده شده یا نوشته شده تاثیری روی استوارت اَتول گذاشته باشد.” پس پرونده بسته است.

البته در حقیقت کاملا بسته نیست. با جلب توجه به داستان چلسی درباره مگوایر و همچنین این ادعا که یک پنالتی مسلم به سود یونایتد اعلام نشد- و تایید این موضوع که اَتول در روز یکشنبه پس از خطای هادسون اودوی باید نقطه پنالتی را نشان می‌داد- حالا این روایت به وجود آمده که رفتار درستی با بازیکنان سولسشر نمی‌شود. آیا ممکن است داور دیگری در آینده تحت تاثیر این موضوع قرار بگیرد؟

 

کلاتنبرگ کلوپ را متهم کرد که تلاش کرده است با صحبت در مورد تعداد پنالتی‌های منچستریونایتد، روی تصمیمات پل تی‌یرنی تاثیر بگذارد.

 

مارک کلاتنبرگ ماه گذشته کلوپ را به ” تلاش برای تاثیرگذاری روی پل تی‌یرنی، داور بازی، و برهم زدن تمرکز او پیش از دیدار مهم بین لیورپول و یونایتد” متهم کرد- ادعایی که مربی آلمانی بعدتر تکذیب کرد. پس از اظهارات کلوپ درباره تعداد پنالتی‌های گرفته شده برای یونایتد پس از حضور او روی نیمکت لیورپول در سال 2015، کلاتنبرگ در دیلی میل نوشت:” مطرح کردن این موضوع که هاله‌ای در اطراف یونایتد وجود دارد که باعث می‌شود تصمیمات به سود آنها باشد، از سوی او اشتباه بود. این اتفاق در زمان حضور فرگی رخ می‌داد اما پس از جدایی او به شدت فرق کرد. این بازی روانی (از سوی کلوپ) است.”

هکت با این ایده که اَتول از مقاله منتشر شده در سایت چلسی باخبر بوده، کاملا مخالف است اما این احتمال که ممکن است اظهارات مطرح شده پیش از بازی روی داوران تاثیر بگذارد را رد نمی‌کند. هکت می‌گوید:” آنها انسان هستند. اول از همه یک داور باید در عملکردش غرور داشته باشد- اولین چیزی که همیشه از آن دفاع می‌کنم نهایت درجه شرافت و عزت‌نفس است. اما نظر من برای داوران مدرن این است که رسانه‌ها را نخوانید، در شبکه‌های اجتماعی وارد نشوید، دور از همه این موارد باقی بمانید چون من فکر می‌کنم که این‌ها ممکن است باعث تضعیف شود.”

همانطور که همه کسانی که هکت را در تویتتر دنبال می‌کنند، می‌دانند، او در زمینه اظهارنظر درباره داوران در این شبکه اجتماعی بسیار صریح است. با این حال این مسئله چندان شبیه به اظهارات کلی که مردم در شبکه‌های اجتماعی یا هر جای دیگر درباره عملکرد داوران دارند نیست؛ این موضوع مربوط به این است که آیا یک مربی می‌تواند آماری را از رو بخواند یا با شیطنت خاصی در مسیری مشخص حرکت کند و هدفش از این اقدامات، تلاش برای کاشت بذر تردیدی باشد که منجر به تغییر رفتار یک داور در بازی شود یا خیر-  و موفق شود.

استوارت کرینگتون تفکرات جذابی درباره این موضوع دارد که به واسطه مصاحبه با داوران برتر و تحقیق و مطالعات بسیار زیاد شکل گرفته است. او مدرس رشته علوم مربیگری ورزشی در دانشگاه سن ماری در لندن است و علاوه بر این نویسنده کتابی با عنوان “دمیدن در سوت: روانشناسی پشت داوری فوتبال” نیز هست. کرینگتون می‌گوید:” اگر پاسخی کوتاه در این باره که تمام چیزهایی که پیش از بازی رخ می‌دهد، می‌تواند روی داور تاثیر بگذارد، می‌خواهید، بله، می‌تواند و شواهد زیادی نیز وجود دارد که این موضوع را تایید می‌کند.”

پاسخ طولانی‌تر پیچیده‌تر است. کرینگتون اظهار داشت:” عامل واقعا کلیدی تاثیرگذاری روی داوران مفهومی است که وجهه خوب اجتماعی نامیده می‌شود-من می‌خواهم مردم فکر کنند منصف هستم، من نمی‌خواهم مردم از من انتقاد کنند. برای مثال ما می‌دانیم که احتمال اتخاذ تصمیمات نه چندان دقیق از سوی داور در 15 دقیقه پایانی بازی اگر نتیجه نزدیک باشد، بیشتر از زمانی است که نتیجه نزدیک نیست. یکی از دلایل مربوط به این یافته این است که داور نمی‌خواهد نقل محافل باشد. شما می‌دانید که اگر بازی 0- 0 باشد و در دقیقه 91 پنالتی بگیرید، تیمی که این تصمیم را علیه آن گرفته‌اید، شما را مقصر شکست می‌دانند.

هشدار کلیدی اینجا این است که هرچقدر داور تمرین و تجربه بیشتری داشته باشد، قطعا آسیب‌پذیری کمتری در برابر این تاثیرپذیری‌ها دارد. بنابراین در سطوح بالا به ندرت دیده می‌شود که این مسائل تاثیر چندانی داشته باشند اما اینطور نیست که وجود نداشته باشند.

ما می‌دانیم که ورزشکاران در حین بازی با حجم زیادی از استرس روبرو هستند و داوران نیز تفاوتی ندارند. اگر به موقعیت‌هایی نگاه کنیم که استرس زیادی برای مردم ایجاد می‌کنند، متوجه خواهیم شد که از نظر فیزیکی نیز خسته‌کننده هستند- این شامل داوران هم هست. ما می‌دانیم که خستگی ادراکی وجود دارد که مربوط به تصمیم‌گیری‌های بسیار است- این شامل داوران است. ما همچنین می‌دانیم که اگر شما مجبور باشید توجه خودتان را از A به B به C به A و به همین ترتیب معطوف کنید یعنی خستگی ذهنی دارید و این می‌تواند موجب افزایش استرس شود؛ بنابراین داوران قطعا شامل این هم هستند.

بنابراین منابعی که یک داور برای تنظیم احساسات، اتخاذ تصمیمات و تلاش برای کنترل مسائل دارد به صورت مداوم کمتر می‌شود. و این یعنی چگونگی محافظت آنها از خودشان در برابر چنین تاثیراتی به صورت مداوم کاسته شده و از بین می‌رود.

بخشی از شواهدی که شاید برای اثبات این مسئله به آن علاقمند باشید، تحقیقی عالی است که شهرت تیم‌ها را بررسی کرده است. این محققان تعدادی از داوران را انتخاب کرده و آنها را به دو دسته تقسیم کردند و دقیقا یک بازی برای هر دو گروه پخش شد. بنابراین ما برای آسانی آنها را قرمزها در برابر آبی‌ها می‌نامیم.

به گروه یک گفته شد بازی را نگاه کنید، به من بگویید که با تصمیمات داور درون زمین موافق یا مخالف هستید و همچنین بگویید که آیا کارت زرد یا قرمز نشان می‌دهید یا فقط یک ضربه آزاد اعلام می‌کنید؟ به گروه دوم نیز مطالب مشابهی را دریافت کردند اما موضوع کلیدی دیگری به آنها گفته شد و این متغیر این بود که (به آنها گفته شد) تیم آبی تیمی خشن است و کارت زرد و قرمزهای بسیاری را دریافت کرده است.

“در کمال تعجب آن گروهی که از شهرت تیم باخبر بودند، نه تنها تیم آبی را با شدت بیشتری جریمه کردند بلکه تمایل کمتری به نشان دادن کارت زرد یا قرمز به تیم قرمز برای خطاهایی که انجام می‌داد داشتند. بنابراین رفتار آنها بیشتر به سود این تیم بود در حالی که رفتار با تیم مقابل بدتر بود.”

***

“یکی از اعضای رسانه از من پرسید که آیا مایک رایلی هوادار منچستریونایتد است و من فکر می‌کنم این سوالی است که باید از اتحادیه فوتبال پرسیده شود. اگر می‌گویید هست پس باید امیدوار باشید که اتحادیه فوتبال آن را بررسی کند. این چیزی است که شاید یک یا دو سرمربی حرفی برای گفتن درباره‌اش داشته باشند.”

این صحبت‌های دیوید مویس در آوریل 2009 بود. او در آن زمان هدایت اورتون را بر عهده داشت و آنها در آستانه دیدار با منچستریونایتد در نیمه نهایی جام حذفی بودند. بی‌طرفی رایلی که حالا رییس اتحادیه داوران است به صورت علنی زیر سوال رفت.

با این که رایلی در نهایت این بازی را قضاوت کرد و اورتون موفق شد به فینال صعود کند اما این پایان ماجرا نبود. رایلی درخواست یونایتد برای پنالتی پس از خطا روی دنی ولبک را نپذیرفت و فرگوسن بعدتر این موضوع را مطرح کرد که آیا اظهارات پیش از بازی مویس درباره داور نقشی در این میان داشته است یا خیر. فرگوسن گفت:” من نمی‌دانم که آیا این موضوع روی تصمیم (پنالتی) تاثیر داشته یا نه اما ممکن است داشته باشد. این مسائل روی ذهن داور تاثیر می‌گذارد.”

 

فرگوسن استاد بازی‌های روانی بود که می‌توانست روی مربیان حریفان و داوران تاثیر بگذارد.

 

اتحادیه فوتبال در پایان فصل 09-2008 به این نتیجه رسید که باید قانونی درباره منع مربیان از صحبت پیش از بازی درباره داوران، چه مثبت و چه منفی، وضع کند چون این شک وجود داشت که آنها در تلاش برای تاثیرگذاری روی داوران هستند. در حقیقت چیزی بیشتری از شک بود.

داوران خودشان می‌دانستند که این اتفاق در حال رخ دادن است و جا دارد که داستان آن بازی لیورپول- منچستریونایتد در جام حذفی 2006 را بازبینی کنیم تا احساس هاوارد وب را درباره اظهارات پیش از بازی فرگوسن بدانیم. باید بدانید که وقتی دو تیم یک ماه قبل در چارچوب رقابت‌های لیگ برتر در اولدترافورد به مصاف یکدیگر رفته بودند، ریو فردیناند گل پیروزی‌بخش دیرهنگامی به ثمر رساند و گری نویل شادی جنجال‌برانگیزی برابر هواداران تیم مهمان داشت.

وب در زندگینامه‌اش نوشته است:” الکس فرگوسن خود را موظف می‌دانست که در جریان کنفرانس خبری جمعه عصر نام من را به میان بیاورد. هاوارد وب داور جوانی است و امیدهای زیادی به او بسته شده اما این آزمایشی بزرگ است. مدیریت شرایط نویل یک چیز است اما او باید صددرصد منصف باشد در غیر این صورت شاید تمام صحبت‌های امیدوارانه‌ای که درباره او می‌شود، درست نباشد.

مطمئنا این تلاش واضح دیگری برای بازی روانی بود اما کلمات سرمربی یونایتد واقعا هیچ فشاری روی آمادگی من برای بازی نگذاشت. آنها صرفا از یک گوش وارد شده و از گوش دیگر خارج شدند. من تماما روی بازی تمرکز کرده بودم نه سیرک رسانه‌ای حول آن و می‌خواستم با بهترین توانایی ممکن آن را سوت بزنم.”

بنت با لبخند گوش می‌کند:” اظهارات هوشمندانه (از سوی فرگوسن). پیامی نهفته در آن وجود دارد. هر نوع برتری که آنها بتوانند به آن دست پیدا کنند… شاید این بخشی از بازی است. هیچکدام از اظهارات آنها باعث آزار من نمی‌شد. من روی بازی تمرکز می‌کردم. اما فکر می‌کنم اتحادیه فوتبال به جایی رسید که مجبور شد آن قانون را برای توقف تمام این مسائل وضع کند چون احساس می‌کرد که این اظهارات بیش از حد شده است.”

کرینگتن به نکته دیگری اشاره می‌کند:” نکته جالب در این موضوع این است که وب درباره آماده‌سازی خود صحبت کرد و گفت که این اظهارات تغییری در آن ایجاد نکرد. چیزی که هواداران عموما از آن آگاه نیستند این است که داوران میزان آماده‌سازی باورنکردنی‌ای برای دیدارها دارند. مردم گاهی می‌گویند این آماده‌سازی برای چیست؟ گاهی فنی است: برای مثال اگر بدانند که تیمی توپ‌های کوتاه بسیاری از ضربه دروازه یا کرنر ارسال می‌کند به جاگیری آنها کمک می‌کند.

با این حال این ذهنیت نیز وجود دارد که آیا با بازیکنی که بسیار فیزیکی و خشن باشد هم برخورد خواهم داشت؟ آیا مشاجراتی بین دو بازیکن که آخرین بار مشکلی با هم داشتند، رخ خواهد داد؟ بنابراین من این سوال را از چند داور پرسیدم و گفتم مطمئنا این موضوعات روی شما تاثیر دارد؟ من حتی از چند بازیکن که به دریافت کارت قرمز مشهور بودند، نام بردم. و پاسخ همیشه یکسان بود: مشکلی برای من نیست چون آماده سازی‌ام بی‌طرفانه بوده است.

این یعنی اگر با بازیکنی روبرو شوم که سابقه درگیری قبلی با بازیکن دیگری داشته از آن آگاه هستم و این یعنی اگر این دو بازیکن بار دیگر درگیر شوند، احتمال برخوردم با آنها بیشتر است؛ بنابراین این به عملکرد فنی من کمک می‌کند اما به صورت شخصی دخالتی در آن ندارم.

بخش شخصی آماده‌سازی این است که به این فکر کنم که نیاز دارم این بازیکن را زودتر جریمه کنم تا آنها را کنترل کنم. حالا گفتن این موضوع از انجام آن آسان‌تر است چون آنها انسان هستند. با این حال فکر می‌کنم این پیام واقعا مهمی است که هواداران باید از آن آگاه باشند: داوران وقت زیادی را برای تمرینات بی‌طرفانه صرف می‌کنند تا به آنها در مدیریت موقعیت‌های احتمالی کمک کند.”

***

با این که این تصور که احتمالا بعضی از داوران تحت‌تاثیر اظهارات پیش از بازی قرار می‌گیرند را نمی‌توان رد کرد  اما افرادی که تجربه و دانش زیادی در زمینه داوری دارند به تاثیرگذاری‌های احتمالی بسیار بیشتری رو عملکرد و اتخاذ تصمیمات اشاره می‌کنند.

بنت اضافه می‌کند:” من فکر می‌کنم حرف‌هایی که قبل یا بعد از بازی در رسانه‌ها مطرح می‌شود، به نسبت فشاری که احتمالا در زمین وجود دارد در رده دوم قرار می‌گیرد. شما در میانه میدان هستید بنابراین اظهاراتی که از هر سو انجام می‌گیرد را می‌شنوید. بازیکنان با شما صحبت می‌کنند و می‌خواهند چیزی به دست آورند. چرا بازیکنان بین دو نیمه در حال خروج از زمین با داوران حرف می‌زنند؟ نیازی به این کار نیست. چرا؟ چون آنها امید دارند که در نیمه دوم چیزی به دست آورند. شما باید از تمام این مسائل آگاه باشید. این یک بازی است.”

رفتار مربیان و دستیاران در کنار زمین نیز عامل دیگری است؛ روند همیشگی پلیس خوب، پلیس بد. در واقع وقتی هکت به دوران حضورش در اتحادیه داوران فکر می‌کند، تصویری از این موضوع در ذهنش نقش می‌بندد. او می‌گوید:” باور داشتم که بیشترین تاثیر را فرگوسن و ساعتش دارد. شما این را می‌دانستید که داوران به صورت ناخودآگاه در زمان دقیق سوت را نمی‌زنند (در زمان‌های تلف‌شده در دیدارهای یونایتد). آنها کمی بیشتر بازی را ادامه می‌دادند.”

 

پیش از شیوع کرونا، مربیان برای تحت‌تاثیر قرار دادن داوران می‌توانستند روی کمک تماشاگران خودی هم حساب کنند اما این روزها آنها باید این وظیفه را به تنهایی انجام بدهند.

 

در شرایط عادی وقتی ورزشگاه‌ها پر است، سایرین شاید به تماشاگران اشاره کنند. کرینگتن اضافه می‌کند:” این موضوع واقعا تاثیر دارد. هواداران شاید از داوری انتقاد کنند و بگویند اوه، تماشاگران امروز علیه او خواهند بود- این چیزی است که آنها می‌خواهند، درست است؟ این چیزی است که هواداران می‌خواهند. وقتی همه خواهان اعلام پنالتی هستید، حتی وقتی صددرصد مطمئن نیستید- و همه ما این کار را کرده‌ایم- سعی می‌کنیم چه کاری انجام دهیم؟ ما تلاش می‌کنیم روی داور تاثیر بگذاریم.”

کرینگتون داستان تحقیق دیگری را تعریف می‌کند که شامل بازبینی بازی بین لیورپول و لستر توسط داوران در تلاش برای اثبات تاثیر تماشاگران بوده است:” یک گروه از داوران بازی را بدون صدا و گروه دیگر با صدا تماشا کردند. در بررسی نتایج افرادی که بازی را بدون صدا دیدند، تعداد خطاها و کارت زردهای بین لیورپول و لستر تقریبا مساوی بود. در حقیقت تعداد خطاهای اعلام شده به سود لستر کمی بیشتر بود.

با این حال گروهی که آن را با صدا دیدند خطاهای بیشتری به سود لیورپول گرفتند که تیم میزبان بود. و تنها تفاوت این بود که آنها صدا را می‌شنیدند. حالا نکته جالب این است اگر تمام این موضوع به وجهه اجتماعی بستگی دارد، چرا چنین نتیجه‌ای به دست آمد؟ آنها در برابر هواداران نبودند (آنها به عنوان بخشی از آزمایش تماشاگر بازی بودند). بنابراین چیزی که مشخص می‎‌شود این است که صداها با روند ادراک ما در ارتباط هستند. اگر 60 هزار نفر در اولدترافورد خواهان اعلام پنالتی پس از زمین خوردن بازیکن منچستریونایتد در محوطه جریمه باشند، داور با خودش فکر می‌کند این نشانه‌ای برای اعلام پنالتی است یا این موضوع با روند تصمیم گیری در ارتباط است؟

سود تمام این موارد در این است که بار دیگر هرچقدر داور تجربه بیشتری داشته باشد، احتمال این که تاثیری روی او گذاشته شود، کمتر است. اول چون به این شرایط عادت دارد و 20 سال این کار را انجام داده است. نکته دوم این است که در طول رشد، بیشتر نسبت به آنچه مردم درباره‌اش فکر می‌کنند بی‌اعتنا می‌شود.”

بنت که به خوبی با احساس داوری در برابر این جمعیت آشناست، نظر جالبی درباره رفتار هواداران و نحوه تصمیم‌گیری خودش دارد:” صادقانه وقتی جمعیت در حال داد زدن است و ده‌ها هزار نفر در ورزشگاه حضور دارند، مانند صدایی بی‌پایان است. شما صداهای تک تک افراد را نمی‌شنوید. فقط صدایی است که بالا اوج می‌گیرد و سپس گاهی فرود می‌آید. بنابراین این موضوع هرگز تاثیری روی من نداشت. من فکر می‌کنم این موضوع در حال حاضر مشکل بزرگتری است که صدای تک تک افراد را می‌شنوید چون هیچ جمعیتی در ورزشگاه نیست.”

البته که هر داوری متفاوت خواهد بود و به همین دلیل دانستن قطعی این که یک اظهارنظر پیش از بازی چه نفوذی روی ذهن داور دارد و بار روانی آن چقدر است، غیرممکن به نظر می‌رسد؛ چون شاید داوران با این بار قدم به زمین بگذارند و نه فقط به دلیل مسائلی که پیش از بازی مطرح شده، بلکه به دلیل اتفاقات از پیش رخ داده با یک سرمربی یا تیمی خاص چنین شرایطی داشته باشند.

ماهونی با اشاره به کار روانشناسی‌ای که در طول دوران حضورش در اتحادیه داوران برای آنها انجام داد و تجربه شخصی خودش از روز بازی با داوران می‌گوید که مربیان به صورت مخفیانه و در بعضی موارد آشکارا از تکنیک‌هایی استفاده می‌کنند تا برای تاثیرگذاری روی داوران تلاش کنند. ورزش در سطوح بالا در بسیاری از زمینه‌ها اینطور کار می‌کند و احمقانه است که تصور دیگری داشته باشیم.

در نهایت ماهونی به داوران برای حضور در این شرایط و مهارت‌هایی که به آنها اجازه می‌دهد تا به بالاترین سطح حرفه خود برسند، اعتماد دارد. او اضافه می‌کند:” کارهای زیادی که همیشه با داوران حول محور ذهن انجام می‌دهیم توانایی بازگشت سریع از شرایط سخت، دشواری، اعتماد به نفس و توانایی گفتن این است که من قوانینی برای اجرا دارم و چه تیم خوشش بیاد یا نه، آنها را اجرا می‌کنم چون این کار درست است. و اینجاست که باور دارم داوران همیشه به گفته خودشان کار درست را انجام می‌دهند.”

جالب است که آخرین تحقیق کرینگتون بررسی تجربه داوران برتر یوفاست و او از مکالمه با آنها متوجه شده که داوری کمی شبیه به یادگیری رانندگی است که به موجب آن همه چیز در طول زمان چنان به صورت طبیعی انجام می‌شود که شما بدون این که حتی بفهمید چطور، به مقصد رسیده‌اید.

کرینگتون می‌گوید:” نکته‌ای که تمام آن داوران برتر می‌گویند این است که وقتی تصمیمی می‌گیری، فکر نمی‌کنی؛ این اتفاقی غریزی و فوری است- اینطور است. یکی از دوران خیلی خوب این موضوع را مطرح کرد. او گفت من حتی پیش از آن که متوجه شوم، در سوت دمیده‌ام بنابراین زمانی برای فکر کردن ندارم.

بنابراین وقتی درباره این تاثیرات حرف می‌زنیم می‌دانیم که وجود دارند اما بسیار نامحسوس هستند و شبیه به حباب‌های گذرای زیر سطح هستند که مشخص کردن تاثیرگذاری یا عدم تاثیرگذاری حقیقی آنها بسیار دشوار است.”

 

 

عنوان اصلی مقاله: Is it really that easy to influence a referee نویسنده: Stuart Jame نشریه / وبسایت: The Athletic زمان انتشار: 3 مارس 2021
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *