
آیا حساسیت به فحاشی ورزشکاران بیش از اندازه است؟
هفتیک-«فاک آف یا فاک یو»! برنامه تلویزیونی اسپانیایی الچیرینگیتو حتی در بهترین حالت میتواند تجربهای عجیب و پرهیاهو باشد اما آخر هفتۀ گذشته وارد قلمروی جدیدی از سوررئالیسم شد، چرا که آنها درباره ظرایف فحاشی به زبان انگلیسی بحث میکردند.
آنها دو ساعت را به بحث درباره کارت قرمز جود بلینگام در دیدار رئال مادرید مقابل اوساسونا اختصاص دادند، دیداری که در آن او به دلیل توهین به خوزه لوئیس مونوئرا مونترو، داور بازی، اخراج شد. بحث درباره این نبود که آیا بلینگام از کلمهای توهینآمیز استفاده کرده یا نه، بلکه درباره این بود که چگونه آن را بیان کرده و نیتش چه بوده است.
آیا، همانطور که کارلو آنچلوتی ادعا کرد، «فاک آف» بسیار کم اهمیتتر و با درجه کمتری از توهین آمیز بودن از «فاک یو» است؟ با کارشناسان زبان مشورت شد، استدلالهایی جدی مطرح شد، اخمها در هم رفت و همه این مسئله را به شدت جدی گرفتند. در برنامهای دیگر که هایلایتهای مسابقه را پخش میکرد، عبارات توهین آمیز مورد بحث در پایین صفحه به نمایش درآمد، طوری که انگار اخبار فوری یا نتایج مسابقات هستند.

ماجرای فحاشی بلینگام به داور دیدار مقابل اوساسونا به جنجالی بزرگ تبدیل شد.
فارغ از این که بلینگام دقیقاً چه گفته یا قصد داشت چه احساسی را منتقل کند، این ماجرا نمونهای دیگر از رابطۀ کنجکاوانه و سختگیرانه ورزش با الفاظ توهین آمیز است.
قوانین جدیدی برای این فصل در فرمول یک وضع شده است که میتواند منجر به کسر امتیاز قهرمانی به دلیل «نقض قوانین رفتاری» مکرر شود که شامل فحاشی در نشستهای خبری و مصاحبهها هم میشود. اولین تخلف جریمهای ۴۰ هزار یورویی در پی خواهد داشت، تخلف دوم ۸۰ هزار یورو هزینه خواهد داشت و تخلف سوم باعث میشود راننده ۱۲۰ هزار یورو از دست بدهد. این مبلغ به خودی خود مثل قلّک جریمه فحش است اما تخلّف سوم علاوه بر جریمه مالی، باعث تعلیق و کسر امتیاز هم خواهد شد.
قهرمانی جهان ممکن است با چند کلمه نامناسب از دست برود، سناریویی مضحک اما محتمل که نشان میدهد همه باید کمی بالغتر باشند. یک سال تلاش ممکن است فقط به خاطر چند «فاک» یا «شِت» از بین برود.
مکس فرشتپن، قهرمان فعلی جهان که به فحاشی مشهور است، در نشست خبری پیش از مسابقه گفت:«باید کمی منطقی بود. ترجیح میدهم که روی مسائل دیگر تمرکز کنیم- مثل تلاش برای بهبود ایمنی، تلاش برای بهبود عملکرد کلی خودروهای فرمول یک- به جای این که بخواهیم روی این چیزها تمرکز کنیم. این موضوع کمی بیمورد است.»
فحاشی در ورزش سنت دیرینهای دارد. دیوید بکام، یک بازیکن انگلیسی دیگرِ رئال، در سال ۲۰۰۴ پس از انتشار داستانهایی رسواکننده درباره زندگی خصوصیاش از اوج محبوبیت فاصله گرفت اما اولین کارت قرمزش در اسپانیا را زمانی دریافت کرد که از عبارت «ایخو دِ پوتا” (hijo de puta) برای کمک داور استفاده کرد. این عبارت به صورت تحتاللفظی «مادرجنده» ترجمه میشود اما در اسپانیا بسیار توهینآمیزتر از آن چیزی تلقی میشود که معمولاً در دنیای انگلیسی زبان خواهد بود.

دیوید بکام هم اولین بار در لالیگا به دلیل فحاشی به داور اخراج شد.
سر الکس فرگوسن به فحاشی علاقه داشت و در حالی که الفاظ بزرگسالانهاش معمولاً زیر سایه «سشوار» معروفی که متوجه بازیکنان خطاکار یا رقابت با سایر مربیان در کنار زمین بود قرار میگرفت، گاهی اوقات این الفاظ به فضای عمومی هم راه پیدا میکرد. موردی که بیشتر از همه به یاد مانده است، زمانی بود که او روزنامه نگارانی را که چندان از عملکرد خوان سباستین ورون پس از پیوستن به منچستریونایتد در سال ۲۰۰۱ راضی نبودند سرزنش کرد و به این رسانههای مخالف گفت:«همه شما یک مشت احمق لعنتی هستید.»
در آن سوی شهر، روبرتو مانچینی یکی از نمونههای خندهدار این ژانر را در روز پایانی و دراماتیک فصل 12-2011 خلق کرد. در حالی که منچسترسیتی برای قهرمانی در لیگ برتر باید کوئینز پارک رنجرز را شکست میداد، اوضاع طبق برنامه پیش نمیرفت و جیمی مکی گل دوم را برای تیم مهمان به ثمر رساند و نتیجه را ۲-۱ کرد. واکنش مانچینی به این اتفاق دویدن در محوطه فنی و فریاد زدن «فاک یو! فاک یو! فاک یو!» بود، بدون این که مخاطبی داشته باشد. شاید بازیکنان خودش، شاید بازیکنان کیوپیآر، شاید دستیارانش یا شاید هم کائنات که روز بزرگ او را خراب کرده بود.
در دهۀ ۱۹۷۰، برایان کلاف که خودش در پشت صحنه به فحاشی عادت داشت، از ادبیات توهینآمیزی که از سکوهای ورزشگاه ناتینگام فارست شنیده میشد به ستوه آمده بود. او به حدی عصبانی شده بود که تابلوی بزرگی را پیش از مسابقهای به نمایش گذاشت که روی آن نوشته شده بود:« آقایان، لطفاً فحاشی نکنید- برایان.» مدتی بعد هنگامی که کلاف یکی از گزینههای هدایت تیم ملی انگلیس شد، هواداران با تابلویی مخصوص خودشان واکنش نشان دادند:« برایان، لطفاً نرو- آقایان.»
ورای فوتبال، یکی از معروفترین و در نهایت پر هزینهترین خشمهای همراه با عصبانیت از سرنا ویلیامز در نیمه نهایی تنیس آزاد آمریکا در سال ۲۰۰۹ سر زد. زمانی که او از این که داور به طور مکرر خطای پای او را اعلام میکرد خشمگین شد و با عصبانیت فریاد زد:« به خدا قسم توپ لعنتی را برمیدارم و توی گلوی لعنتیات فرو میکنم!»
میتوان گفت که مجازات او بیشتر به دلیل تهدید آشکار بود تا استفاده از زبان ممنوعه، اما او یک امتیاز از دست داد- که اتفاقاً همان امتیاز مسابقه بود و پیروزی را به کیم کلایسترزِ متعجب تقدیم کرد- و بعداً ۱۰۵۰۰ دلار جریمه شد.
بهطور کلی، بازیکنان ممکن است به دلیل «فحاشی قابل شنیدن» در زمین مجازات شوند و در برخی موارد، این موضوع میتواند منجر به حذف آنها از مسابقه شود. دنیس شاپووالوف در مسابقات دی سی اوپن سال گذشته به دلیل فریاد زدن ناسزایی زننده خطاب به یکی از تماشاگران در جریان بازی مقابل بن شلتون، از مسابقه اخراج شد.

سرنا ویلیامز یکی از ورزشکارانی بود که وقتی عصبانی میشد، به راحتی الفاظ تندی به زبان میآورد.
کریکت، با وجود شهرت تاریخیاش بهعنوان ورزشی محترمانه، سابقهای طولانی و پرافتخار در فحاشی دارد که بیشتر در قالب «کری خوانی توهین آمیز» دیده میشود. مثل زمانی که مایکل کلارک، کاپیتان وقت استرالیا، به جیمی اندرسون از تیم انگلیس گفت:«خودت را برای بیلاخ لعنتی آماده کن». مسئولان ناظر در صورت شنیدن ناسزا از بازیکنان، آنها را جریمه میکنند؛ تراویس هد، ضربهزن استرالیایی، چند سال پیش فقط به دلیل فحش دادن از روی عصبانیت به خودش و نه حتی به حریف یا داور، با کسر ۱۵ درصدی از دستمزد مسابقهاش روبهرو شد.
بعضی از این عبارت توهین آمیز به حدی برای بعضی افراد آزاردهنده هستند که معمولاً هنگام پخش زنده، اگر میکروفونها تصادفاً فحشی را ضبط کنند، عذرخواهی ضروری انجام میشود. یا حتی وقتی بازیکنی احساساتی ناخواسته در مصاحبه بعد از بازی از این عبارات استفاده کند. آخرین نمونه از این اتفاق پس از پیروزی پلیموث مقابل لیورپول در جام حذفی انگلیس رخ داد که نیکولا کاچیچ، مدافع این تیم، خوشحالیاش را با عباراتی تند و زننده در برنامه زنده شبکه آیتیوی ابراز کرد. نکته جالب این بود که گابریل کلارک به عنوان مصاحبه کننده واکنشی نشان نداد و در عوض، این وظیفه به مجری استودیو واگذار شد که سریعاً عذرخواهی کند.
شبکههای تلویزیونی به دلیل این که لزوماً نسبت به زبان بسیار حساس هستند، عذرخواهی نمیکنند، بلکه به دلایل کاملاً شغلی این کار را انجام میدهند چون اگر این کار را نکنند، توسط نهادهای ناظر جریمه خواهند شد.
شیوع جهانی ویروس کرونا مشکلات خاص خودش را در این زمینه ایجاد کرد: وقتی ورزشگاهها خالی بودند، هرچقدر هم که شبکههای تلویزیونی صدای جمعیت جعلی پخش میکردند، باز هم گاهی کلمات نامناسب از طریق میکروفونها به گوش میرسید و باعث خجالت همه میشد.
جو دیویس، گزارشگز بازی لس آنجلس داجرز پس از لحظات پر تنش در جریان بازی برابر هوستون آستروس در جولای ۲۰۲۰ که منجر به پخش فحشی بسیار زشت و زننده از طریق میکروفونها شد گفت:«اووه، خب! پس، چیزهایی را در ورزشگاههای خالی میشنویم که معمولاً نمیشنیدیم. از طرف هر کسی که این حرف را زد، عذرخواهی میکنم.»
پس چرا ما فحش میدهیم؟ چرا در برخی موقعیتها فقط کلمهای که اگر جلوی مادرتان بگویید، مجلهای را لوله میکند و بر سرتان میکوبد، کارساز است؟ دکتر رابی لاو، استادیار زبان انگلیسی و زبان شناسی در دانشگاه استون، که در زمینه زبان شناسی فحاشی تخصص دارد، میگوید:«مردم اساساً از فحش دادن به عنوان راهی برای تخلیه احساسات استفاده میکنند. برای ابراز ناامیدی یا خشم یا شگفتی یا شادی، هر نوع احساس شدید.»
علاوه بر این، فحش دادن برای ورزشکاران میتواند عملکرد ورزشی را بهبود ببخشد. جدی همینطور است. تحقیقات علمی چنین میگوید.
بررسی مطالعاتی که سال گذشته در مجله Frontiers in Psychology توسط محققان آمریکایی و انگلیسی به نام نیکولاس واشموت، ریچارد استفنز و کریستوفر بالمن منتشر شد، نشان داد که «فحاشی میتواند پاسخهای فیزیولوژیک، روان شناختی و عصبی (یعنی تحمل و درک درد) را تعدیل کند، بنابراین این احتمال وجود دارد که این فرآیندها باعث شوند فحش دادن تاثیر مثبتی بر عملکرد فیزیکی داشته باشد.»
آزمایشهایی در این تحقیق انجام شد که در آن شرکتکنندگان وظایف ورزشی خاصی را انجام دادند، از وزنهبرداری گرفته تا تست قدرت پنجه و سپس همین کارها را بعد از ۱۰ دقیقه فحش دادن تکرار کردند. نتایج به طرز شگفتآوری نشان داد که عملکرد افراد بعد از فحش دادن بهبود یافته بود.
آیا ممکن است فحش دادن در زمین بازی به جای خالی کردن خشم از طریق خشونت فیزیکی، به تخلیه آن از طریق صدا به جای استفاده از مشت کمک کند؟ احتمالاً نه. اما اگرچه چند کلمه زشت، حتی اگر با خشم گفته شوند، لزوماً آن قدر موثر نیستند که شما را از زدن مشت به کسی بازدارند اما دستکم شکلی کم سر و صداتر از تخلیه احساسات هستند.
دکتر لاو میگوید:«در مقایسه با وقتی که میلیونها نفر در حال تماشای شما هستند و مستقیماً جلو میروید و با مشت به صورت کسی میزنید، فحاشی کردن فضای بیشتری برای انکار باقی میگذارد. مشت زدن را نمیتوان بعداً انکار کرد، درست است؟ من بعداً میتوانم ادعا کنم که اصلاً فحش ندادم چون کسی نشنید. میتوانم ادعا کنم: خب، در واقع من گفتم فورک.»
در نهایت، شنیدن فحش از دهان ورزشکار نباید چندان تعجببرانگیز یا شوکآور باشد. آنها هم فقط انسان هستند و کاری از دست ما برنمیآید. شاید مقامات فوتبال، فرمول یک یا هر نهاد ورزشی دیگری نباید تا این حد درباره این مسئله حساسیت نشان دهد.
و اگر حساس باشند، فاک آف یا فاک یو؟ هرکدام که کمتر توهینآمیز به نظرتان میرسد!