
چرا فلورین ویرتز در لیورپول آن ستارۀ درخشان لورکوزن نیست؟
هفتیک- صدایی رو به افزایش پیرامون فلورین ویرتز به گوش میرسد.
خرید تابستانی لیورپول به ارزش 140 میلیون یورو آنطور که هواداران انتظار داشتند شروع درخشانی نداشته و پس از آنکه در دو شکست پیاپی برابر کریستال پالاس و گالاتاسرای در شش روز اخیر در ترکیب اصلی قرار گرفت، پرسشهایی درباره او مطرح شده است.
در ابتدای هفته، وین رونی، کاپیتان پیشین تیم ملی انگلیس، در پادکست خود از بیبیسی گفت که فکر میکند ویرتز «در واقع به توازن بازی تیم آرنه اشلوت لطمه میزند». جیمی کاراگر، مدافع سابق لیورپول، هم پیشنهاد کرده که این ستاره ۲۲ ساله نیمکتنشین شود.
کاراگر سهشنبه در گفتوگو با شبکه آمریکایی سیبیاس اظهار داشت: «او اصلاً در سطح لازم ظاهر نشده. بازیکن جوانی است که تازه به لیگ جدیدی آمده و زمان زیادی پیش رو دارد تا خودش را بهعنوان یک بازیکن لیورپول تثبیت کند. اما در حال حاضر فکر میکنم باید از ترکیب کنار گذاشته شود تا لیورپول بتواند به فرم فصل گذشتهاش برگردد و اعتمادبهنفس تیم دوباره ساخته شود.»

در حالی که باشگاههای زیادی به دنبال خرید ویرتز بودند، در نهایت لیورپول موفق شد این ستارۀ ملیپوش آلمانی را به خدمت بگیرد.
تا حدی، ویرتز قربانی همان برچسب قیمتی خودش شده است- بازیکنی که با رکوردی در تاریخ نقلوانتقالات فوتبال بریتانیا جذب میشود، حتی اگر جوان باشد (او در ماه مه هنوز ۲۱ سال داشت) و به کشور و لیگ جدیدی منتقل شود، انتظار میرود بلافاصله عملکردی درخشان ارائه دهد.
خود ویرتز گفته بود که نگرانیای بابت مبلغ انتقالش ندارد، اما در حالیکه شروع آهستهاش در پنج برد ابتدایی فصل لیورپول- هرچند همیشه قاطع نبود- چندان مورد توجه قرار نگرفت، حالا پس از دو شکست اخیر بهطور اجتنابناپذیری زیر ذرهبین رفته است.
شنبه مقابل پالاس، او در سمت چپ خط حمله سهنفره به میدان رفت و آزادی عمل داشت تا به داخل متمایل شود؛ تغییری تاکتیکی مهم و البته نادر از سوی اشلوت که در شکست ۲-۱ تیمش کارساز نشد. سپس سه روز بعد در لیگ قهرمانان اروپا در ترکیه، بازیکن آلمانی به پست محبوبش یعنی شماره ۱۰ بازگردانده شد، اما یکی از چندین بازیکن لیورپول بود که دچار مشکل شدند.
عملکردهای ویرتز تا امروز یکدست ضعیف نبوده است- به هیچ وجه. لحظاتی بوده که کیفیتش بهوضوح نمایان شده، بهویژه در پیروزی ۳-۲ ماه گذشته برابر اتلتیکو مادرید در آنفیلد اما در عین حال، بخشهای طولانیای از بازیها را هم سپری کرده که تقریباً بیاثر بوده است.
برای مثال، برابر گالاتاسرای، او دو پاس درخشان داد و دو تا از معدود موقعیتهای لیورپول در نیمه دومِ در این شکست ۱-۰ را ساخت.
نخست، الکساندر ایساک را در موقعیتی عالی صاحب توپ کرد که مهاجم ضربهاش را خیلی زود زد…
… و سپس با یک سانتر، کانر بردلی را پیدا کرد، اما این مدافع راست نتوانست ضربه را در چارچوب بزند.
ویرتز در آگوست و در کامیونیتی شیلد پاس گل هیوگو اکتیکه را داده بود، اما در بازیهای رسمی تبدیل به نماد شوخی «۰۰۷» در شبکههای اجتماعی شده است- اشارهای به این واقعیت که او در هفت بازی نخست خود برای لیورپول هیچ گل و هیچ پاس گلی نداشت (عددی که حالا به هشت رسیده است).
با این حال، وقتی عملکردهایش را موشکافانه بررسی کنید، در هر بازی فرصتهایی برای شکستن این روند وجود داشته است.
در تمام رقابتهای این فصل، از جمله دیدار نمادین قهرمان لیگ برابر قهرمان جام حذفی در ومبلی، ویرتز ۲۱ موقعیت گل ساخته است. در میان بازیکنان لیگ برتر، تنها جک گریلیش (بازیکن قرضی اورتون از منچسترسیتی) به این آمار رسیده است.
محمد صلاح هم برابر اتلتیکو، روی پاس ویرتز موقعیتی طلایی داشت اما توپش به تیرک دروازه خورد؛ در حالیکه باید گل میزد.
اوایل همان بازی، پس از یک همکاری امیدوارکننده با ایساک که در طول شب تکرار شد ـ جرمی فریمپونگ روی یک موقعیت عالی، ضربۀ بدی زد و نتوانست نتیجه را ۳-۰ به سود لیورپول کند.
خود ویرتز هم باید عملکرد بهتری میداشت، زمانی که در دیدار مقابل کریستال پالاس روی ارسال دومینیک سوبوسلای صاحب موقعیت شد.
مشکل اینجاست که هرچند ویرتز در بازیها به اندازه کافی پرتحرک بوده، اما احساس نمیشود که واقعاً تأثیرگذار بوده باشد.
۱۷ موقعیتی که او در لیگ برتر و لیگ قهرمانان خلق کردهاند، در مجموع تنها به عدد ۱.۴ در شاخص پاس گل مورد انتظار (xA) میرسد؛ بنابراین او موقعیتهای باکیفیتی ایجاد نکرده است.

منطقههایی که ویرتز در این فصل از آنجا موقعیت گلزنی ایجاد کرد.
وقتی دقیقتر بررسی میکنیم، میبینیم که تنها ۱۰ مورد از مجموع ۲۱ موقعیت خلقشدهاش در شش بازی لیگ برتر رقم خوردهاند. از این تعداد، هفت مورد در جریان بازی به دست آمده که برابر است با تعداد فرصتهایی که او در دو بازی لیگ قهرمانان ساخته است.
این آمار بیش از پیش نشان میدهد که او همچنان درگیر سازگاری با لیگ جدید است.
ویرتز برای مواجهه با جنبۀ فیزیکی رقابتها در انگلیس به مشکل خورده است. او خیلی وقتها، هنگامی که توپ را در اختیار دارد، به راحتی از صحنه کنار زده میشود یا هنگام شوتزنی بیش از حد تعلل میکند و ضربهاش توسط مدافعان مهار میشود. او شماره ۱۰ کاملاً متفاوتی نسبت به سوبوسلای است؛ بازیکنی که جایگزینش شده. در حالیکه ویرتز دوندگی زیادی دارد، اما از نظر فیزیکی نمیتواند همان تأثیری بگذارد که بازیکن مجارستانی میگذاشت.
فصل گذشته، لوئیس دیاز (در نقش شماره ۹) و سوبوسلای (بهعنوان شماره ۱۰) پرس تیم لیورپول را از جلو شروع میکردند. اما این خط جلویی اکنون تغییر کرده است: دیاز تابستان به بایرن مونیخ پیوست و حالا ویرتز به همراه تازهواردهایی چون ایساک و اکیتیکه هنوز در حال سازگاری با شیوه پرس تیم هستند. همین موضوع بر ساختار کلی لیورپول اثر گذاشته و به مشکلات دفاعی تیم افزوده است.
البته افت فرم ویرتز تنها دلیل این نیست که لیورپول در بهترین حالتش قرار ندارد. حملات تیم شناوری لازم را ندارند: نه صلاح و نه کودی خاکپو هیچکدام نزدیک به اوج خود نیستند و ایساک هم که به دلیل از دست دادن تمام پیشفصل و انتقال دیرهنگام از نیوکاسل هنوز به آمادگی کامل نرسیده است.
پشت سر هافبک آلمانی، رایان گرافنبرخ عملکرد خوبی ارائه میدهد اما همتیمیاش در میانه میدان، الکسیس مکآلیستر، بهسختی پیش میرود. ملیپوش آرژانتینی را میتوان مهمترین بازیکن لیورپول در قلب زمین دانست، چراکه او تنظیمکننده ریتم بازی تیم است؛ اما او از آوریل تاکنون حتی یک مسابقه کامل ۹۰ دقیقهای برای باشگاه انجام نداده و فرم او نیز متزلزل بوده است.
ویرتز بازیکنی پرتحرک و همیشه در جریان بازی است. او مدام در حرکت است و به دنبال فضا میگردد، اما بخشی از روند تطبیق او در این اوایل فصل، پس از ترک بایر لورکوزن، مربوط به این است که همتیمیهای جدیدش نیز باید با سبک بازی او سازگار شوند.
نمونۀ بعدی، از اوایل نیمۀ دوم بازی شنبه، همان نوع موقعیتی است که لیورپول میخواهد ویرتز را در آن قرار دهد…
… اما موقعیتهای فراوانی وجود داشته که در آنها میشد توپ را در موقعیت مشابهی به او رساند ولی این اتفاق نیفتاده است. تعداد لمس توپهای او در هر ۹۰ دقیقه- هرچند هنوز نمونۀ آماری کوچکی است- در این فصل بهطور قابلتوجهی کمتر از آمار فصل 25-2024 او در لورکوزن است. اینکه آیا دلیلش این است که همتیمیهایش کمتر به دنبال او میگردند، یا اینکه چون بدن نهچندان درشتش (با قد ۱۷۶ سانتیمتر) باعث نگرانی از لو رفتن توپ میشود، مشخص نیست.
لمسهای توپ ویرتز در این فصل بسیار پراکندهتر از آن چیزی بوده که از یک شماره ۱۰ کلاسیک انتظار میرود، و بهطور محسوسی با مناطقی که در لورکوزن مؤثر بود تفاوت دارد. همانطور که نمودار بالا نشان میدهد، تقریباً تمام خلق موقعیتهایش از سمت چپ لیورپول بوده است.
ویرتز بیشترین تأثیر را زمانی گذاشته که فضا برایش باز شده است.
در نیمههای دوم بازی مقابل آرسنال و برنلی، و همچنین در دیدار با اتلتیکو، او زمانی شکوفا شد که توانست در لحظات گذار توپ را به جلو ببرد. در دو صحنه مقابل آرسنال، یک موقعیت خوب به دلیل لمسهای متعدد صلاح در اینجا…
و اینجا…
از بین رفت.
پس از بهترین نمایش او تاکنون- در برابر اتلتیکو- آرنه اشلوت توضیح بیشتری داد و اشاره کرد که شاید صبر، کلید اصلی در شکوفایی ویرتز در لیورپول باشد.
اشلوت گفت: «این طبیعی است. برای سازگار شدن کمی زمان لازم داری. همه ما میدانیم او چهقدر کیفیت دارد، اما گاهی مردم فراموش میکنند که او جوانی ۲۲ ساله است که برای اولین بار به خارج رفته است. تمام زندگیات تغییر میکند. چیزهایی که برایت عادی بودهاند دیگر عادی نیستند، چون همهچیز متفاوت است و این خود بهتنهایی انرژی زیادی میگیرد.
ترکیب این موضوع را بگذارید کنار انتقال به یک باشگاه جدید، یک سبک بازی جدید؛ چون (بایر) لورکوزن با سیستم ۳-۴-۳ بازی میکرد اما ما 3-3-4 بازی میکنیم و بنابراین از او خارج از مالکیت توپ و در کارهای دفاعی نیز بیشتر انتظار داریم. اما من میبینم که او روزبهروز بیشتر رشد میکند و فکر میکنم این همان چیزی است که از یک بازیکن باکیفیت انتظار میرود؛ بازیکنی که همیشه خود را با آنچه لازم است وفق میدهد. و هم او و هم تیم بهتر و بهتر خواهند شد.»
جنبۀ فیزیک سخت و طاقتفرسای لیگ برتر در این هفتههای ابتدایی برای ویرتز چالشبرانگیز بوده است.
نبود تداوم نیز کمکی به او نمیکند؛ چه تغییر جایگاهش در زمین باشد، چه تغییر بازیکنانی که اطرافش قرار دارند. او تنها بازیکن تازهواردی نیست که در تلاش است جای پای خود را محکم کند؛ جرمی فریمپونگ، میلوش کرکز و ایساک همگی شروعی کُند در دوران حضورشان در آنفیلد داشتهاند.
فصل گذشته، تداوم و ثبات بزرگترین نقطه قوت لیورپول در مسیر قهرمانی بود؛ اما حالا که اشلوت در حال مدیریت ترکیب جدید و متفاوت خود است، شکلگیری روابط و هماهنگی زمان میبرد. این تیم در حال گذار از یک هویت به هویتی دیگر است؛ ویرتز در مرکز این فرآیند قرار دارد، اما چیزی که نیاز است، صبر و حوصله است.
***
دیدگاه از آلمان: لیورپول برای هماهنگ شدن با نبوغ ویرتز به زمان نیاز دارد
فارغ از مشکلات آشکار- مانند سطح بالاتر رقابتها در لیگ برتر انگلیس- تفاوت اصلی میان نسخۀ آلمانی فلورین ویرتز در بایر لورکوزن و نسخۀ فعلیاش در لیورپول، بیشتر به آنچه در اطراف او میگذرد مربوط میشود، تا به خودش.
در دو سال پایانی ویرتز در آلمان، لورکوزن تیمی بود روان، منسجم و حسابشده؛ ماشینی دقیق که با در نظر گرفتن تواناییهای او ساخته شده بود. مهاجمان جلوی او- پاتریک شیک یا ویکتور بونیفِیس- هر دو مهاجمان شماره ۹ شناوری بودند با مهارتهای مشابه شماره ۱۰ که میتوانستند در موقعیتهای گوناگون با او ترکیب و هماهنگ شوند.
هافبکهای پشت سرش، با محوریت گرانیت ژاکا، در پیشبرد سریع توپ به جلو تخصص داشتند- توپ را با سرعت و دقت به مناطقی میرساندند که ویرتز در آنجا بیشترین خطر را ایجاد میکرد. افزون بر این، دو مدافع کناری، الخاندرو گریمالدو و جرمی فریمپونگ (که حالا در لیورپول همتیمی ویرتز است)، تهدیدی بسیار پویا و متنوع بودند؛ با کشاندن مدافعان حریف به سراسر عرض زمین و بازی خلاقانهی فردیشان، حریف را وادار میکردند با پرسشهای تاکتیکی متعددی روبهرو شود.
بهطور کلی، هر بخش از آن تیم (لورکوزن) چیزی به ویرتز ارائه میداد: فضا، تغذیه توپ یا حمایت.
لیورپول استعدادهای بسیار بیشتری نسبت به آنچه لورکوزن میتوانست حتی رؤیایش را ببیند در اختیار دارد، اما هنوز با سبک بازی او هماهنگ نشده است. این موضوع در نگاه اول متناقض به نظر میرسد، زیرا چنین مبلغ بزرگی باید برای جذب یک ستاره خرج شود ـ بازیکنی که صرفنظر از انسجام تاکتیکی و ریتم تیم، بتواند سرنوشت مسابقه را تغییر دهد. اما حقیقت این است که چنین تکنوازانی دیگر در فوتبال امروز وجود ندارند، یا دستکم نه به همان شکلی که روزگاری وجود داشتند.
حتی در بهترین دورانش در لورکوزن نیز فرم ویتز محصول عملکرد تیم بود- حاصل گردش توپ و حرکتهای هجومی. او در لیگ بسیار انتقالمحورتری بازی میکرد؛ لیگی که تیمها در آن پرس و ضدحملهای انجام میدادند که به غریزه تهاجمی او سازگاری بیشتری داشت.
این مسئله در تیم ملی آلمان نیز دیده شد. ویرتز اغلب برای تیم ملی کشورش عملکرد خوبی داشته، اما حتی در آنجا هم نسخهای کمرنگتر از نمایشهایش در سطح باشگاهی زیر نظر ژابی آلونسو بود. در آن مسابقات غالباً تردید بیشتری در بازی او وجود داشت، آزادیاش کمتر بود؛ و همین موضوعات در نخستین دیدارهای او با لیورپول هم مشهود بوده است.
برای نمونه، جالب است ببینیم او چند بار توپ را دریافت میکند و تقریباً ناچار است از حالت ایستاده حرکت را آغاز کند. او همچنان سخت تلاش میکند تا میان خطوط فضا پیدا کند و مثل همیشه با پشتکار میدود، اما لحظاتش با توپ بیشتر ایستا و دستوپاگیر هستند؛ صحنههایی تقریباً جداافتاده، نه بخشی طبیعی از جریان بازی لیورپول.
تیم جدیدش همچون تیم سابق از طریق او جریان نمییابد. این موضوع قطعاً در آینده رخ خواهد داد. او برای ناکام ماندن بیش از حد بااستعداد است و اسلات نیز برای شکست بیش از حد مربی توانمندی است. اما جای تعجب نیست که با توجه به اینکه لیورپولِ فصل ۲۰۲۵-۲۶ هنوز بهطور کامل و قانعکننده به فرم مطلوب نرسیده، ویتز نیز هنوز نتوانسته بدرخشد.