معمای شیخ منصور: مالک سیتی، مجموعه‌دار کشتی‌های تفریحی و حامی جنگ‌سالاران!

با وجود مالکیت یکی از مشهورترین باشگاه‌های فوتبال جهان، شیخ منصورِ ۵۴ ساله، همچنان چهره‌ای مرموز باقی مانده و اغلب با توانایی آفتاب‌پرست‌گونه‌اش در ناپدید شدن در پس‌زمینه، زیر سایه خواهر و برادران قدرتمندترش قرار دارد.

هفت‌یک- نایروبی، کنیا؛ چند هفته پیش از آن‌که سودان در آتش یک جنگ داخلی ویرانگر شعله‌ور شود، شیخ منصور بن زاید آل نهیان، یکی از ثروتمندترین مردان خاورمیانه، معمار بخشی از این هرج‌ومرج را در کاخ مجلل خود در حاشیه خلیج فارس پذیرا شد.

شیخ منصور، برادر کوچک‌تر حاکم قدرتمند امارات متحده عربی، در غرب به‌عنوان مجموعه‌دار کشتی‌های تفریحی لوکس و اسب‌های مسابقه‌ای شناخته می‌شود و شاید بیشتر به‌خاطر مالکیت باشگاه فوتبال منچسترسیتی، تیم بسیار موفق انگلیسی، شناخته شده باشد. سال گذشته، تیم وابسته به او در نیویورک موفق شد مجوز ساخت یک ورزشگاه فوتبال به ارزش ۷۸۰ میلیون دلار در منطقه کوئینز را دریافت کند؛ نخستین ورزشگاه از این نوع در این شهر.

با این حال، او در فوریه ۲۰۲۳ آشکارا میزبان یک فرمانده بدنام از صحراهای غرب سودان بود؛ کسی که از طریق کودتا به قدرت رسیده و با تجارت غیرقانونی طلا ثروت هنگفتی اندوخته بود.

شیخ منصور به ژنرال حمیدتی کمک کرد تا جنگ را به پیش ببرد. مؤسساتی خیریه که تحت کنترل شیخ منصور هستند، یک بیمارستان تأسیس کردند و مدعی شدند هدف‌شان درمان غیرنظامیان است. اما به گفته مقامات آمریکایی و سازمان ملل، این اقدام انسان‌دوستانه در واقع پوششی بود برای تلاش مخفیانه امارات به منظور قاچاق پهپادها و سایر تسلیحات قدرتمند به گروه تحت رهبری ژنرال حمیدتی، یعنی نیروهای پشتیبانی سریع.

شواهد زیادی از قتل‌عام، تجاوز جنسی دسته‌جمعی و نسل‌کشی توسط نیروهای ژنرال حمیدتی فاش شده است. امارات هرگونه ارسال سلاح به طرف‌های درگیر در جنگ را انکار می‌کند، اما ایالات متحده تماس‌های تلفنی منظم بین ژنرال حمیدتی و مقامات ارشد امارات، از جمله شیخ منصور، را شنود کرده است.

این اطلاعات به مقامات آمریکایی کمک کرد تا به این نتیجه برسند که این شاهزاده ساکت و بی‌سر‌و‌صدا، نقش محوری در تجهیز نیروهای ژنرال حمیدتی داشته و به دامن زدن به یک جنگ ویرانگر کمک کرده که اکنون به قحطی و بزرگ‌ترین بحران انسانی جهان منجر شده است. شیخ منصور، ژنرال حمیدتی و وزارت خارجه امارات به پرسش‌های جزئی در مورد نقش و روابط‌شان در این جنگ پاسخی ندادند.

با وجود مالکیت یکی از مشهورترین باشگاه‌های فوتبال جهان، شیخ منصورِ ۵۴ ساله، همچنان چهره‌ای مرموز باقی مانده و اغلب با توانایی آفتاب‌پرست‌گونه‌اش در ناپدید شدن در پس‌زمینه، زیر سایه خواهر و برادران قدرتمندترش قرار دارد.

با این حال، در مصاحبه با بیش از دوازده مقام آمریکایی، آفریقایی و عرب، او به‌عنوان بازیگری کلیدی در پیشبرد تهاجمی امارات برای گسترش نفوذ خود در آفریقا و خاورمیانه توصیف شده است.

به گفته این مقامات، در کشورهایی چون لیبی و سودان، شیخ منصور با جنگ‌سالاران و دیکتاتورها همدستی کرده تا بخشی از سیاست وسیع امارات برای به‌دست آوردن بنادر، منابع معدنی استراتژیک، مقابله با جنبش‌های اسلام‌گرا و تثبیت جایگاه امارات به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای تاثیرگذار باشد.

اگرچه برادر او، شیخ محمد بن زاید هدایت اصلی این سیاست را برعهده دارد، اما گفته می‌شود شیخ منصور به‌طور بی‌سروصدا نقش حمایتی مهمی ایفا می‌کند؛ با استفاده از فوتبال برای تقویت قدرت نرم کشور، و همزمان ایجاد ارتباط با رهبران مسلح در برخی از ملتهب‌ترین کشورهای جهان.

اندرو پی. میلر، دیپلمات ارشد پیشین آمریکایی گفت:«او همان کسی است که به جاهایی بی‌زرق‌وبرق و بی‌تبلیغات می‌فرستند اما این جاها برای امارات بسیار حیاتی‌اند. به نظر می‌رسد این نقش ویژه او است.»

حداقل شش مقام دیگر نیز شیخ منصور را به همین شکل توصیف کرده‌اند. در غرب، او عمدتاً دور از چشم‌ها باقی مانده است. به‌ندرت با دیپلمات‌های غربی ملاقات می‌کند، با خبرنگاران صحبت نمی‌کند و تقریباً هرگز در دیدارهای منچسترسیتی، باشگاه مشهوری که مالک آن است، حضور نمی‌یابد.

شیخ منصور در همه این سال‌ها تنها در دو بازی سیتی حضور پیدا کرد که یکی از آنها فینال لیگ قهرمانان مقابل اینتر در استانبول بود.

اتهامات بین‌المللی مربوط به فساد یا نقض تحریم‌های تسلیحاتی بین‌المللی، هر از چند گاهی به پروژه‌های شیخ منصور گره خورده‌اند، اما او تاکنون از هرگونه محکومیتی مصون مانده است. با این حال، اکنون به نظر می‌رسد این حس مصونیت طلایی رو به فروپاشی است.

سال گذشته، دولت بریتانیا قانونی را تصویب کرد که در عمل مانع از آن شد که شیخ منصور بتواند یک روزنامه معتبر و باسابقه را خریداری کند، چرا که نگران تأثیر آن بر آزادی مطبوعات بود. دادگاه‌هایی در ایالات متحده و مالزی اتهاماتی را افشا کرده‌اند مبنی بر اینکه شیخ منصور از رسوایی مالی MDB1، یکی از بزرگ‌ترین کلاهبرداری‌های مالی جهان، سود برده است.

جنگ رو به وخامت در سودان- نبردی گسترده که تاکنون بیش از ۱۵۰ هزار کشته و بیش از ۱۲ میلیون آواره برجای گذاشته- منجر به این اتهام شده که امارات در حال تأمین مالی یک نسل‌کشی است. شماری از قانون‌گذاران دموکرات آمریکایی خواستار توقف فروش سلاح‌های آمریکایی به امارات شده‌اند.

و اکنون، گوهر ورزشی شیخ منصور نیز تحت محاصره قرار گرفته است.

یک هیئت بریتانیایی در حال بررسی اتهاماتی گسترده است که مدعی‌اند باشگاه منچسترسیتی در مقیاسی وسیع مرتکب تقلب شده است. این باشگاه از سوی لیگ برتر متهم شده که با دستکاری در امور مالی، توانسته خرید ستاره‌هایی را تأمین مالی کند که پیروزی‌های خیره‌کننده باشگاه را رقم زده‌اند؛ و این تیم را از گروهی شکست‌خورده و بی‌رمق، به پدیده‌ای جهانی در دنیای ورزش تبدیل کرده‌اند.

باشگاه منچسترسیتی این اتهامات را رد می‌کند، اما در صورت اثبات، ممکن است با جریمه، اخراج از رقابت‌ها یا سلب عناوین قهرمانی روبه‌رو شود. این مسئله همچنین لحظه‌ای تعیین‌کننده برای شیخ منصور است؛ کسی که همواره سعی کرده از چنین نگاه‌های موشکافانه دور بماند، اما اکنون زیر نور شدید توجهات قرار گرفته است. باشگاه منچسترسیتی به درخواست اظهار نظر در این باره پاسخی نداد.

صرف‌نظر از نتیجه نهایی، این پرونده چشم‌اندازی از پایان احتمالی دوران مخفی‌کاری شگفت‌انگیزی را ترسیم می‌کند که شیخ منصور سال‌ها از آن بهره‌مند بود؛ دورانی که با جریان بی‌پایانی از ثروت ممکن شده بود.
این، داستان شیخی است که ترجیح می‌داد در سایه بماند.

شیخ فوتبال

در نسل پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هایش، بیشتر ساکنان منطقه‌ای که اکنون امارات متحده عربی نام دارد، نخل‌کار، شترچران یا صیاد مروارید بودند. کشف نفت در دهه ۱۹۶۰ آغازی شد برای تحولی نفس‌گیر که ابتدا بر شهر-دولت دبی متمرکز بود.

آسمان‌خراش‌های شیشه‌ای از دل صحرا قد برافراشتند، و پیست‌های اسکی حالا درون مراکز خرید پیچ‌وتاب می‌خورند؛ شهری که به نماد تجملات یک کشور نفتی بدل شد.

در سوی دیگر، پایتخت محافظه‌کارتر یعنی ابوظبی، به مرکز مالی و قدرت نوظهور در هوش مصنوعی تبدیل شده است. این شهر تا جایی در سرمایه‌گذاری جهانی نقش ایفا می‌کند که خود را «پایتخت سرمایه» می‌نامد. و در رأس این ساختار، یک خاندان قرار دارد.

آل‌نهیان‌های ابوظبی، طبق برخی برآوردها، دومین خانواده ثروتمند جهان هستند، پس از خانواده والتون در آمریکا. آن‌ها از زمان استقلال امارات در سال ۱۹۷۱ حکمرانی کرده‌اند، و قدرت‌شان در گروهی به نام «بنی‌فاطمه» متمرکز شده: شش پسر از همسر محبوب بنیان‌گذار کشور، شیخ زاید بن سلطان آل‌نهیان. سه تن از این برادران، نقشی مسلط دارند.

برادر بزرگ‌تر، شیخ محمد بن زاید، ۶۴ ساله، معروف به MBZ، بیش از دو دهه است که عملاً فرمانروای کشور است. در مرتبه بعد، شیخ طحنون بن زاید، ۵۶ ساله قرار دارد، که اغلب به «شیخ جاسوس» شهرت دارد؛ مشاور امنیت ملی که با عینک آفتابی ظاهر می‌شود، علاقه‌مند به تناسب اندام است، روی کشتی تفریحی‌اش شطرنج بازی می‌کند و با مارک زاکربرگ، بنیان‌گذار متا، بر سر جوجیتسو رفاقت دارد.

سومین برادر قدرتمند، شیخ منصور است که شهرتی بسیار کم‌رنگ‌تر دارد. او به‌عنوان معاون نخست‌وزیر و معاون رئیس‌جمهور، نهادهای کلیدی مانند بانک مرکزی امارات، شرکت ملی نفت و دادستانی ابوظبی را زیر نظر دارد. او رئیس «مبادله» است، صندوق ثروت حاکمیتی رو‌به‌رشد با سرمایه ۳۳۰ میلیارد دلار که در حوزه‌هایی چون هوش مصنوعی، نیمه‌هادی‌ها و گردشگری فضایی سرمایه‌گذاری کرده است.

شیخ منصور یکی از چهره‌های اصلی در تلاش‌های کشورش برای کسب نفوذ جهانی از طریق «قدرت نرم» است؛ از جمله با ایجاد یک امپراتوری رسانه‌ای. او با شبکه‌های «اسکای بریتانیا» و «سی‌ان‌ان» برای راه‌اندازی شبکه‌ها و سایت‌های عربی همکاری کرده و صندوقی یک میلیارد دلاری در اختیار جف زاکر، رئیس پیشین سی‌ان‌ان، قرار داده تا رسانه‌هایی را در سراسر جهان خریداری کند.

در عرصۀ عمومی، شیخ منصور معمولاً در حاشیه می‌ماند. اغلب در حال حمایت از فعالیت‌های سنتی اماراتی مانند مسابقات شترسواری و جشنواره‌های خرما دیده می‌شود. بیانیه‌هایش بیشتر به‌خاطر بی‌روح بودن‌شان معروف‌اند.

اما در دنیای فوتبال، او به غولی تمام‌عیار بدل شده و به خاندان سلطنتی کمک کرده تا پس از یک شکست ویرانگر، چهره خود را بازسازی کنند. در سال ۲۰۰۶، دو سال پیش از اینکه شیخ منصور باشگاه منچسترسیتی را بخرد، امارات با یک شکست علنی مواجه شد. تلاشش برای خرید شش بندر در ایالات متحده با موجی از مخالفت‌های سیاسی متوقف شد؛ با وجود اینکه پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ متحدی نزدیک برای واشنگتن به شمار می‌رفت.

این لحظه‌ای تعیین‌کننده بود که رهبران امارات را وادار کرد تا به بازسازی چهره بین‌المللی خود روی آورند؛ از راه سرمایه‌گذاری در فرهنگ، آموزش عالی و ورزش. و در این مسیر، شیخ منصور پیشگام حوزه فوتبال شد.

تنها چند ساعت پس از خرید منچسترسیتی به قیمت ۳۳۰ میلیون دلار، او رکوردی تازه در خرید بازیکن به ثبت رساند؛ اولین مهره از رشته‌ای از خریدهای پرهزینه که دست‌کم ۳.۵ میلیارد دلار خرج برداشت و تیم را به غولی در دنیای فوتبال بدل کرد.

منچسترسیتی خیلی زود نخستین قهرمانی‌اش را پس از چند دهه به‌دست آورد. از آن زمان، این باشگاه هفت بار دیگر قهرمان لیگ برتر انگلیس شد و حتی بزرگ‌ترین افتخار در فوتبال باشگاهی، یعنی قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا را نیز کسب کرد. منچسترسیتی در سال ۲۰۲۳ با نزدیک به یک میلیارد دلار درآمد، ۱۰۰ میلیون دلار سود خالص به‌دست آورد و در رده سودآورترین تیم‌های ورزشی جهان قرار گرفت.

در ورزشگاه خانگی این تیم که به‌نام هواپیمایی ملی امارات، «اتحاد»، نام‌گذاری شده، همیشه پرچمی آویزان است با این جمله: «شیخ منصور، منچستر از تو سپاسگزار است.»

به دلیل موفقیت‌های سیتی، شیخ منصور چهره‌ای محبوب در بین هواداران سیتی است.

با افزایش افتخارات، شیخ منصور باشگاه‌های دیگری نیز خرید؛ در شهرهایی مانند ملبورن، بمبئی و یوکوهاما. ورزشگاه جدید تیم او در نیویورک (نیویورک‌سیتی اف‌سی) نیز قرار است نامی مشابه ورزشگاه منچستر داشته باشد: اتحاد پارک.

کشورهای رقیب خلیج فارس نیز به تقلید از او پرداختند و تیم‌هایی در بریتانیا یا اروپا خریدند. باشگاه منچسترسیتی همچنین در زمینه سیاسی نیز نقش ایفا کرده است. در سال ۲۰۱۴، مسئولان این تیم خبرنگارانی را به جلسات توجیهی‌ای دعوت کردند که مشاورانی به‌نمایندگی از امارات اداره می‌کردند. طبق گفته یک خبرنگار حاضر و سندی که نیویورک‌تایمز مشاهده کرده، این جلسات به‌جای بحث درباره فوتبال، تلاش داشتند کشور رقیب یعنی قطر را به تروریسم بین‌المللی مرتبط کنند.

با این حال، مشخص نیست که شیخ منصور شخصاً به فوتبال علاقه دارد یا نه. در طول ۱۷ سالی که از خرید باشگاه منچسترسیتی می‌گذرد، او تنها دو بار بازی تیم را از نزدیک دیده و فقط یک‌بار در ورزشگاه اتحاد حضور داشته است. اما در همین مدت، اولویت‌های امارات به‌سوی قدرت سخت تغییر کرده؛ و اولویت‌های شیخ منصور نیز همین‌طور.

دست‌پنهان

بهار عربی در سال ۲۰۱۱ نقطه عطفی برای خاندان آل‌نهیان بود. با سقوط دیکتاتورها در سراسر خاورمیانه، این خاندان نگران بودند که نوبت خودشان باشد. حاکم امارات، شیخ محمد، به مقامات غربی گفت که از رشد فزاینده گروه‌های سیاسی اسلام‌گرا نظیر اخوان‌المسلمین بیم دارد و عهد بست که جلوی آن‌ها را بگیرد.

امارات به‌شدت در کشورهایی مانند مصر، لیبی و یمن مداخله کرد. اما این مداخلات اغلب با حمایت از کودتاهای نظامی، مسلح‌کردن شورشیان یا هم‌پیمانی با جنگ‌سالاران همراه بود. برای مدیریت چنین روابط حساسی، دستی ماهر لازم بود؛ و این‌جاست که شیخ منصور وارد صحنه شد.

به گفته یکی از مقامات ارشد پیشین ایالات متحده، بر اساس دستورات برادرش، حاکم امارات، شیخ منصور نقش مدیریت «زورمداران بدنام و نازیبا ولی مهم» را در مناطق مختلف بر عهده گرفت.

در لیبی، این زورمدار ترجیحی، خلیفه حفتر بود؛ کسی که زمانی برای سیا کار می‌کرد و وعده داده بود خلأ قدرتی را که پس از مرگ سرهنگ معمر قذافی، رهبر لیبی، ایجاد شده بود، پر کند. مهم‌تر اینکه حفتر به شدت مخالف گروه‌های اسلام‌گرا بود.

از حدود سال ۲۰۱۵، مقامات آمریکایی متوجه شدند که شیخ منصور به‌طور منظم با حفتر در تماس است و بی‌سروصدا روابط با او را «مدیریت» می‌کند. یکی از مقامات آمریکایی یادآوری کرد: «همان زمان بود که فهمیدیم امارات سرمایه‌گذاری اصلی‌اش را روی حفتر گذاشته است.»

این اتحاد باعث تنش‌هایی با واشنگتن شد. سلاح‌های اماراتی به‌طور گسترده‌ای به لیبی سرازیر شد، در حالی که این کار نقض تحریم بین‌المللی تسلیحاتی علیه لیبی بود. یکی از مقامات بلندپایه گفت حتی برخی از سلاح‌هایی که آمریکا به امارات فروخته بود، در لیبی پیدا شدند. در سال ۲۰۲۰، پنتاگون اعلام کرد که به احتمال زیاد امارات هزینه مزدوران گروه واگنر روسیه را پرداخت کرده بود تا در کنار حفتر، در حمله به پایتخت لیبی بجنگند.

با این حال، امارات با واکنش عمومی چندانی روبه‌رو نشد، چرا که در آن زمان تمرکز خود را به کشوری دیگر و از نظر راهبردی بسیار مهم‌تر معطوف کرده بود: سودان.

در سودان، حاکم دیرینه این کشور، عمر حسن البشیر، متحد ایران بود-کشوری که رقیب سرسخت بسیاری از دولت‌های عربی برای نفوذ در منطقه به‌شمار می‌رود. طبق گفته مقامات سودانی و آمریکایی، وظیفه شیخ منصور آن بود که البشیر را به سمت امارات متمایل کند. مجموعه‌ای از دیدارهای پشت‌پرده، در نهایت در سال ۲۰۱۷ به سفر پرهیاهوی البشیر به ابوظبی انجامید. طبق گزارش رسانه‌های دولتی امارات، به‌زودی میلیاردها دلار کمک مالی امارات به سودان روانه شد.

بسیاری از مقامات آمریکایی از این موضوع بهت‌زده شدند. البشیر از سوی دادگاه بین‌المللی کیفری در لاهه به‌دلیل نقش‌اش در نسل‌کشی دارفور تحت پیگرد بود. اما برای امارات، این یک اتحاد سودمند بود: البشیر نیروهای نظامی‌اش را به یمن فرستاد تا در کنار امارات و عربستان سعودی، در جنگ علیه حوثی‌های مورد حمایت ایران بجنگند.

و این آغاز یک رابطه جدید بود. بسیاری از نیروهایی که به یمن اعزام شدند، متعلق به RSF یا نیروهای پشتیبانی سریع بودند؛ گروهی شبه‌نظامی تازه‌تأسیس که رهبری آن را ژنرال محمد حمدان (حمیدتی) بر عهده داشت. این ژنرال خیلی زود به متحد نزدیک شیخ منصور بدل شد.

جفری فلتمن، فرستاده ویژه ایالات متحده در منطقه شاخ آفریقا بین سال‌های ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲ گفت: «ما همیشه می‌دانستیم که منصور پشت‌پرده سیاست امارات در سودان قرار دارد.»

گتسبی‌های خلیج فارس

وقتی درگیر جنگ‌سالاران یا فوتبال نیست، شیخ منصور به لذت‌هایی می‌پردازد که تنها برای ثروتمندان افسانه‌ای ممکن است. طبق گزارش‌های متعدد، او مالک چندین کشتی تفریحی عظیم بوده؛ قصرهایی شناور با دکوراسیونی اشرافی.  طبق گزارش‌های صنعت کشتی‌سازی، تازه‌ترین کشتی تفریحی شیخ منصور، کشتی‌ای به نام Blue  (آبی) است که ۶۰۰ میلیون دلار ارزش دارد. برخی معتقدند این نام اشاره‌ای به رنگ‌ پیراهن باشگاه منچسترسیتی دارد. طول این کشتی 160 متر است؛ یعنی بسیار طولانی‌تر از هر زمینی که این تیم تاکنون بر روی آن بازی کرده است.

آبی، کشتی تفریحی شیخ منصور، یکی از بزرگترین و مجهزترین کشتی‌های تفریحی دنیاست.

ده سال پیش، علاقه شیخ منصور به قایق‌های لوکس، توجه دادستان‌های آمریکایی را به خود جلب کرد. آن‌ها اعلام کردند که او با درآمد حاصل از رسوایی مالی بدنام MDB1  (صندوق توسعه مالزی)، هزینه قایق دیگری به نام توپاز را پرداخت کرده است.

در سال ۲۰۱۶، «لورتا لینچ»، دادستان کل وقت آمریکا، اعلام کرد که دست‌کم ۴.۵ میلیارد دلار از بودجه عمومی مالزی از طریق یک طرح مالی پیچیده اختلاس شده است. او این پرونده را بزرگ‌ترین پرونده دزدی از دارایی عمومی در تاریخ ایالات متحده توصیف کرد. این ماجرا به مجموعه‌ای از پیگردهای کیفری منجر شد که به محکومیت و زندانی شدن نخست‌وزیر وقت مالزی، نجیب رزاق، و همچنین دو مدیر ارشد وال‌استریت انجامید- یکی از آن‌ها در ماه مه محکوم شد.

در آغاز، توجه رسانه‌ها بیشتر بر سبک زندگی پرزرق‌وبرق جو لو، سرمایه‌گذار فراری و مغز متفکر این طرح، متمرکز بود؛ از جمله مهمانی‌های پرستاره در لاس‌وگاس، املاک در بورلی‌هیلز و آثار هنری از پیکاسو و مونه. اما این پرونده در نهایت به تحقیقاتی در حدود دوازده کشور منجر شد و اتهامات جدی‌ای علیه مقامات ارشد اماراتی، از جمله شیخ منصور، مطرح کرد.

در یک دادگاه در نیویورک در سال ۲۰۲۲، دادستان‌های آمریکایی شواهدی ارائه کردند که نشان می‌داد یوسف العتیبه، سفیر امارات در واشنگتن، ۴۰ میلیون دلار رشوه دریافت کرده است. همچنین اعلام شد نزدیک به ۵۰۰ میلیون دلار به خادم القبیسی، مدیرعامل یکی از شرکت‌های تحت مالکیت شیخ منصور، پرداخت شده است.

اگرچه دادستان‌ها نگفتند چه میزان پول مستقیماً به شیخ منصور رسیده، اما او را به‌عنوان یکی از همدستان اصلی در این کلاهبرداری نام بردند و با استناد به گفته‌های جو لو، وی را در صدر «زنجیره رشوه‌ها» قرار دادند.

دادستان‌ها همچنین نشان دادند که ۱۶۱ میلیون دلار از پول‌های صندوق MDB1  برای بازپرداخت وام مربوط به کشتی تفریحی ۶۸۸ میلیون دلاری شیخ منصور، یعنی توپاز استفاده شده است. طبق گفته یکی از مقامات ضدفساد مالزی که در ژانویه در دادگاه شهادت داد، در سال ۲۰۱۳، شیخ منصور همراه با نجیب رزاق، رهبر وقت مالزی، تعطیلاتی را روی این کشتی در جنوب فرانسه گذراند. یک سال بعد، لئوناردو دی‌کاپریو، بازیگر مشهور، در جریان جام جهانی ۲۰۱۴ در برزیل، از این کشتی استفاده کرد.

شیخ منصور تاکنون با هیچ اتهام رسمی در ارتباط با پرونده MDB1  مواجه نشده است، هرچند در سال ۲۰۲۳، دو شرکت وابسته به او توافق کردند تا ۱.۸ میلیارد دلار به دولت مالزی بپردازند، که آن‌ها را به تسهیل این کلاهبرداری متهم کرده بود. طبق گفته مقامات، یوسف العتیبه، که همچنان سفیر امارات در واشنگتن است، به دلیل مصونیت دیپلماتیک از پیگرد قضایی معاف مانده است.

خادم القبیسی، مدیرعامل سابق یکی از شرکت‌های شیخ منصور، در امارات به جرم کلاهبرداری محکوم شده و هم‌اکنون در حال گذراندن ۱۵ سال حبس است. او در مصاحبه‌ای با وال‌استریت ژورنال در سال ۲۰۱۹، گفته بود که از سوی شیخ منصور «قربانی» شده است. شیخ منصور، یوسف العتیبه و لئوناردو دی‌کاپریو از پاسخ‌گویی درباره پرونده MDB1 خودداری کرده‌اند.

چندین مقام آمریکایی که درگیر این پرونده بودند و به شرط ناشناس‌ماندن درباره گفتگوهای محرمانه حقوقی صحبت کردند، از عدم همکاری شیخ منصور و دولت امارات با تحقیقات، ابراز ناامیدی کردند.

کلر ریوکسل براون، نویسنده دو کتاب درباره رسوایی MDB1 گفت:«شواهد کافی علیه منصور وجود دارد، اما کاملاً مشخص است که هیچ‌کس نمی‌خواهد به او نزدیک شود.»

منتقدان گفتند این ماجرا نمونه‌ای از امتیازات ویژه‌ای است که رهبران اماراتی از آن برخوردارند؛ثروتی بی‌اندازه که اغلب همچون سپری از آن‌ها محافظت کرده است. استفانی ویلیامز، دیپلمات کهنه‌کار آمریکایی و رئیس پیشین هیئت سازمان ملل در لیبی، آن‌ها را به شخصیت‌های رمان کلاسیک گتسبی بزرگ تشبیه کرد:«با پول و بی‌ملاحظگی‌شان می‌آیند و ویرانی به بار می‌آورند، و بعد می‌روند تا دیگران آشفتگی‌شان را جمع کنند.»

ارتباط خارطوم

زمانی که ژنرال محمد حمدان (حمیدتی) در سال ۲۰۲۱ در سودان کودتا کرد و قدرت را به‌دست گرفت، مقامات آمریکایی خشمگین شدند. به آن‌ها اطمینان داده شده بود که حکومت به غیرنظامیان واگذار خواهد شد، نه نظامیان. اما امارات از این کودتا استقبال کرد و به‌زودی از ژنرال حمدان با آغوش باز و رسمی در ابوظبی پذیرایی کرد.

در آن زمان، امارات در مسیر پیشی‌گرفتن از چین به‌عنوان بزرگ‌ترین شریک تجاری در قاره آفریقا بود. شرکت‌هایی که به خاندان آل‌نهیان تعلق دارند، میلیاردها دلار در معادن، مراکز داده و پروژه‌های اعتباری کربن در آفریقا سرمایه‌گذاری کرده‌اند، زیرا امارات به‌دنبال رهایی از وابستگی اقتصادی به نفت است. با این حال، در شماری از کشورهای کلیدی، امارات نقش کمک تسلیحاتی را نیز ایفا کرده است.

در سال ۲۰۲۱، شیخ محمد با ارسال پهپادهایی که باعث چرخش جریان جنگ داخلی خونین در اتیوپی شد، نخست‌وزیر در محاصره آن کشور، آبی احمد، را نجات داد. و وقتی سودان در سال ۲۰۲۳ وارد جنگ داخلی شد، امارات به‌وضوح در کنار متحد شیخ منصور، یعنی ژنرال حمدان ایستاد.

امارات هرگونه حمایت از طرفین جنگ سودان را رد می‌کند. اما طبق گفته مقامات آمریکایی از همان روزهای نخست درگیری، ایالات متحده دریافت که امارات ژنرال حمدان را در ابوظبی پناه داده و جنگجویان او را در میدان نبرد تسلیح می‌کند.

شیخ منصور علی‌رغم نفوذ و مسئولیت‌های زیادی که دارد، ترجیح می‌دهد چندان در رسانه‌ها آفتابی نشود.

نخست، ژنرال حمدان به امارات پرواز کرد، جایی که در یک اقامتگاه حفاظت‌شده پناه گرفت و ویدیوهایی برای حامیانش در سودان ضبط کرد. اندکی بعد، امارات برنامه‌ای مخفیانه برای ارسال تسلیحات به گروه حمدان، یعنی نیروهای پشتیبانی سریع (RSF)، از طریق پایگاهی در شرق چاد آغاز کرد.

به گفته مقامات آمریکایی، دلایل جذابیت ژنرال حمدان برای امارات سه‌گانه بود:

– به امارات وفادار بود، زیرا در یمن برای‌شان جنگیده بود؛

– با آن‌ها همکاری می‌کرد، چون کسب‌وکارش در امارات بود، جایی که طلا می‌فروخت و اسلحه می‌خرید؛

– خود را دشمن گروه‌های اسلام‌گرا معرفی می‌کند.

طبق شنودهای تلفنی، سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا دریافتند که ژنرال حمدان مستقیماً با دو تن از رهبران اماراتی- شیخ محمد و شیخ منصور- در ارتباط بوده است. آن‌ها همچنین یک مقام اماراتی را شناسایی کردند که وظیفه هماهنگی شبکه‌ای از شرکت‌های صوری را بر عهده داشت؛ شبکه‌ای که در تأمین مالی و تسلیح نیروهای ژنرال حمدان نقش ایفا می‌کرد. با آغاز جنگ داخلی، شیخ منصور ظاهراً ارتباطات علنی خود با ژنرال حمدان را قطع کرد، اما این پیوند در خفا همچنان ادامه داشت.

امارات تسلیحات را از طریق یک پایگاه هوایی در کشور چاد برای نیروهای ژنرال ارسال کرد؛ پایگاهی که به‌ظاهر به‌عنوان محل یک بیمارستان صحرایی فعالیت می‌کرد. این بیمارستان توسط دو مؤسسه خیریه اداره می‌شد که هر دو تحت کنترل یا نظارت شیخ منصور بودند.

هیچ‌یک از این دو نهاد خیریه به سؤالات مطرح‌شده در این گزارش پاسخ ندادند. اما مقامات اماراتی گفتند که «گستاخانه و زیان‌بار» است که ادعا شود این بیمارستان پوششی برای ارسال اسلحه بوده است. مقامات اماراتی تأکید کردند که این بیمارستان صحرایی برای هیچ کاری جز فعالیت‌های بشردوستانه مورد استفاده قرار نگرفته است.

البته امارات تنها قدرت خارجی نیست که در آتش این جنگ می‌دمد؛ برخی کشورها نیز در طرف مقابل، یعنی در حمایت از ارتش سودان قرار گرفته‌اند؛ ارتشی که خود نیز به ارتکاب جنایات جنگی متهم شده است.

به گفته یک مقام آمریکایی، در تلاش برای کاهش مداخله بازیگران خارجی در این جنگ، تام پِریلو، فرستاده ویژه ایالات متحده در امور سودان، در سال ۲۰۲۴ طی دیداری در امارات، شخصاً شیخ منصور را بابت حمایت‌اش از ژنرال حمدان بازخواست کرد. اما شیخ منصور از پاسخ مستقیم طفره رفت و بار مسئولیت برقراری صلح را بر دوش دشمنانش گذاشت.

محاکمه قرن

در اواخر سال ۲۰۲۳، در راستای بلندپروازی‌های امارات برای نفوذ در رسانه‌های جهانی، شیخ منصور توافقی ۶۰۰ میلیون دلاری برای خرید روزنامه دیلی تلگراف، یکی از پایگاه‌های اصلی محافظه‌کاران بریتانیا، منعقد کرد. اما کمتر از شش ماه بعد، دولت بریتانیا این معامله را متوقف کرد .با تصویب قانونی جدید که مالکیت خارجی بر رسانه‌ها را محدود می‌کرد، این خرید لغو شد. یکی از نمایندگان پارلمان صراحتاً گفت:«نمی‌توان شیخ را از دولت جدا دانست.» لوسی فریزر، وزیر فرهنگ بریتانیا، نیز نسبت به تهدید آزادی بیان و ارائه دقیق اخبار ابراز نگرانی کرد. از آن زمان، شیخ منصور با موانع دیگری نیز روبه‌رو شده است.

در سپتامبر همان سال، باشگاه منچسترسیتی درگیر دادرسی‌ای شد که موفقیت‌های چشمگیرش را زیر سؤال برد. لیگ برتر انگلیس این باشگاه را به نقض ۱۳۰ مورد از قوانین متهم کرد، از جمله پنهان‌سازی جریان صدها میلیون دلار پول از شرکت‌های اماراتی در قالب قراردادهای جعلی اسپانسری.

رسانه‌های ورزشی بریتانیا این پرونده را “محاکمه قرن”  نامیده‌اند. از آن‌جا که لیگ برتر یکی از بزرگ‌ترین صادرات فرهنگی بریتانیا به‌شمار می‌آید، این پرونده نه‌تنها از نظر ورزشی بلکه از نظر سیاسی و اقتصادی نیز پیامدهای سنگینی برای رابطه با شیخ منصور دارد.

علی‌رغم ارتباطات افشا شده شیخ منصور با جنگ‌سالاران در آفریقا، به دلیل نفوذ زیاد او به عنوان یکی از اعضای خاندان سلطنتی امارات خطری او را تهدید نمی‌کند.

این موضوع حتی به روابط دیپلماتیک کشیده شد. طبق گزارش‌ها، مقامات اماراتی در دیدار با دیوید لامی، وزیر خارجه بریتانیا در سال گذشته، این پرونده را مطرح کردند. ادی لیستر، نماینده پیشین بریتانیا در امور خلیج فارس، گفت این مسئله به “زخم باز”  در روابط دو کشور تبدیل شده است.

در واشنگتن نیز نگرانی‌ها درباره نقش امارات در جنگ سودان به یک موضوع فراحزبی در کنگره آمریکا تبدیل شده است. در جلسه تأیید صلاحیت مارکو روبیو به‌عنوان وزیر خارجه جدید آمریکا در ژانویه، او امارات را به حمایت از «نسل‌کشی» توسط ژنرال حمدان متهم کرد.
دموکرات‌های برجسته نیز خواستار توقف فروش سلاح آمریکا به امارات تا زمان پایان حمایت از نیروهای پشتیبانی سریع ژنرال حمدان شده‌اند.

این درخواست‌ها در ماه مه شدت گرفت، زمانی که نیروهای پشتیبانی سریع به مخازن سوخت، نیروگاه‌ها و آخرین فرودگاه بین‌المللی سودان حمله کرد؛ با استفاده از پهپادهایی که به گفته دو مقام سابق آمریکایی، توسط امارات تأمین شده بودند.

اما این موج انتقاد، چند روز بعد با سفر دونالد ترامپ به امارات، فروکش کرد. در کاخ مجلل مرمری ابوظبی، ترامپ با شور و هیجان با استقبال باشکوه امارات مواجه شد. او در این سفر یک توافق ۲۰۰ میلیارد دلاری در زمینه هوش مصنوعی با امارات امضا کرد. این قرارداد در ادامه تعهد پیشین امارات به سرمایه‌گذاری ۱.۴ تریلیون دلاری در آمریکا انجام شد.

ترامپ رو به شیخ محمد گفت:«شما مردی شگفت‌انگیز هستید، و بودن در کنارتان افتخار بزرگی است.»

در کنار آن‌ها، شیخ منصور نشسته بود. صندوق ثروت ملی او، یعنی مبادله اعلام کرده بود قصد دارد از طریق یک پروژه رمزارزی متعلق به خانواده ترامپ، تراکنشی ۲ میلیارد دلاری انجام دهد که قرار است صدها میلیون دلار سود برای خانواده ترامپ به همراه داشته باشد.

چند روز بعد، دولت ترامپ بدون مراجعه به کنگره، یک قرارداد تسلیحاتی یک میلیارد دلاری دیگر با امارات را تصویب کرد.

 

عنوان اصلی مقاله: The Sheikh Who Conquered Soccer and Coddles Warlords نویسنده: Declan Walsh  و Tariq Panja نشریه / وبسایت: New York Times زمان انتشار: 29 ژوئن 2025
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *