
بازیکنان چگونه در پیشفصل به آمادگی کامل میرسند؟
هفتیک- هر صبح در زمین تمرینی باشگاه برایتون آلبیون با یک سوزن کوچک آغاز میشود. «بازیکنها همیشه از این بخش خوششان نمیآید» این را گری واکر، رئیس بخش عملکرد باشگاه با خنده میگوید؛ او که هر روز از بازیکنان نمونه خون میگیرد تا شاخصهای زیستی مهمی مرتبط با آسیب عضلانی و استرس را بررسی کند.
پرسشنامهای که خود بازیکنان پر میکنند، زمان و کیفیت خواب، میزان خستگی و کوفتگی، خلقوخو و وضعیت عمومی سلامتیشان را ثبت میکند. در دنیای پیشرفته و اسرارآمیز دپارتمانهای آمادگی جسمانی فوتبال، هیچ نکتهای نادیده گرفته نمیشود تا پاسخگوی نیازهای بازیای باشد که هر روز سریعتر، قویتر و پرفشارتر میشود.
یک سال پیش، زمانی که فابین هورتزلر بهعنوان جوانترین سرمربی دائمی تاریخ لیگ برتر منصوب شد، به واکر گفت میخواهد برایتون «بر بازی از نظر فیزیکی سلطه پیدا کند». فصل گذشته، این تیم بهطور متوسط بیش از هر تیم دیگری در لیگ، بیشترین مسافت را در هر بازی پوشش داد (۱۰۶٬۸۹۷ متر) و در ۸۰ درصد مسابقات از حریفان خود بیشتر دوید.

برایتون یکی از باشگاههایی است که در زمینه پزشکی ورزشی سرمایهگذاری زیادی کرده است و تلاش میکند با افزایش آمادگی بدنی بازیکنان، با رقبای لیگ برتری مقابله کند.
یانکوبا مینتِه (۴۶۷ متر) و کارلوس بالبا (۳۲۲ متر) نیز در میان پنج بازیکن برتر از نظر میانگین مسافت دوهای سرعتی در پستهای خود بودند؛ رکورد سرعت حداکثری مینتِه ۳۶٫۴ کیلومتر بر ساعت ثبت شد. برای درک این سرعت کافی است یک تردمیل باشگاهی را روی حتی ۲۰ کیلومتر بر ساعت تنظیم کنید!
البته صرفاً توان دویدن، موفقیت را تضمین نمیکند؛ برای مثال، فصل گذشته ناتینگهام فارست کمترین مسافت را در لیگ طی کرد (۹۹٬۷۳۰ متر)، مصدومیتهای کمتری داشت و در نهایت توانست مانع کسب سهمیه اروپایی برای برایتون شود اما این ویژگی، اساس سبک پرس پرفشار هورتزلر است.
واکِر میگوید:«نقطه شروع ما فلسفۀ سرمربی و شیوهی بازیای است که او میخواهد پیاده کند و همچنین مؤلفههای فیزیکی موردنیاز برای هر پست. ما بهعنوان بخش عملکرد وظیفه داریم بازیکنان را طوری آماده کنیم که توانایی فیزیکی لازم برای اجرای جنبههای فنی و تاکتیکی را داشته باشند.»
این به آن معناست که برایتون بدون شک یکی از آمادهترین تیمهای لیگ برتر است. با وجود رقابت تکنولوژیکی و جذب مداوم اعضای فنی میان باشگاهها، گری واکر که بیش از یک دهه در منچستریونایتد کار کرد، به ساندی تایمز اجازه داد تا از روشهای موشکافانهای که این باشگاه تحلیلمحور را در صف مقدم قرار داده، بازدید کند.
در گذشته، اردوهای تمرینی پیشفصل شامل تمرینات طاقتفرسای هوازی برای آب کردن اضافهوزن تعطیلات و صفی از سطلهای پلاستیکی پر از آب یخ برای ریکاوری بود. هنوز ردپایی از آن فرهنگ باقی است؛ جاش هوک که به همراه دومینیک می و جیمز همیلتون تیم بدنسازی برایتون را تشکیل میدهد، وقتی بازیکنان گرم میکنند، فریاد میزند: «اگه اینجا میانبر بزنی، از کجا بدونم اون بیرون میتونم بهت اعتماد کنم؟»
با این حال، این چند هفته اساس کل فصل را شکل میدهد و واقعیت امروز بیشتر شبیه به یک پروژه علمی است. وقتی بازیکنان پس از استراحتی سه تا پنجهفتهای- بسته به اینکه در اردوهای تیمهای ملیشان حضور داشتند یا نه- در سوم ژوئیه به تمرینات بازگشتند، همه آنها در یک فرآیند دو روزۀ ارزیابی شرکت کردند.
پس از آنکه بخش پزشکی، غربالگریهای قلبی و انواع آزمایشهای اسکلتی-عضلانی و ارزیابیهای عصب-شناختی را انجام داد، واکر از اسکن “دکسا”ی باشگاه- نوعی پرتو ایکس- استفاده کرد تا تراکم استخوان، عضلات و درصد چربی بدن بازیکنان را اندازهگیری کند و هرگونه عدمتعادل یا عدمتقارن را شناسایی کند.
بعد از آن، مجموعهای از تستها با دستگاههای تخصصی ورزشی انجام شد تا مقادیر پایه برای قدرت و توان گروههای عضلانی مشخص تعیین شود. سپس ارزیابیهای تردمیل انجام شد تا مشخص شود بدن بازیکنان چقدر در مصرف اکسیژن حین تمرین کارآمد است.
سوفی گریمسون، دانشمند دادههای عملکرد باشگاه، ساعتها نتایج را بررسی کرد تا به واکر کمک کند برنامه تمرینی اختصاصی برای هر بازیکن طراحی کند. واکر میگوید:«همه چیز باید به زمین منتقل شود. هدف فقط بهتر شدن در باشگاه نیست.
ما سعی میکنیم عوامل خارج از زمین را که میتوانند روی عملکرد در زمین اثر بگذارند، شناسایی کنیم. اساساً این عوامل شامل دویدن سرعتی، تغییر جهت، شتاب گرفتن، کاهش سرعت، درگیریهای فیزیکی و پرش است- و انجام مکرر این حرکات به مدت ۹۰ دقیقه.
بسیاری از مصدومیتها هنگام کاهش سرعت رخ میدهد، بنابراین ما سعی میکنیم دقیقاً مشخص کنیم کدام بازیکنان کمبودهای خاصی دارند که باید برطرف شود. این موضوع قرار نیست شبیه به کنترلهای آزاردهنده و دائمی باشد. ما داریم تا حد ممکن اطلاعات جمعآوری میکنیم تا فرآیند تمرین را مدیریت کنیم و آنها را به بازیکنان فوتبال بهتری از نظر بدنی تبدیل کنیم.»
یک هفتۀ معمول در پیشفصل شامل چهار جلسه تمرین با توپ، سه جلسه تمرین بدنسازی و یک بازی دوستانه است، بهعلاوه هر کار اختصاصی فردی. جلسات بدنسازی معمولاً بین تقویت بالاتنه و تقویت پاها تقسیم میشود و بازیکنان در مجموع به حدود دو ساعت تمرین در هفته محدود میشوند، در حالی که تقریباً تمام تمرینات هوازی روی زمین انجام میشود.

رساندن بازیکنان به آمادگی مطلوب بعد از تعطیلات، یکی از پرچالشترین بخشهای فعالیت مربیان است.
قویترین بازیکنانی که واکر با آنها کار کرده، میتوانند ۱٫۵ برابر وزن بدنشان پرس سینه بزنند و دو برابر وزن بدنشان دِدلیفت کنند (پنج تکرار). با این حال، بیشتر تمرینها ترکیبی از دمبلهای سبک، تمرینات با وزن بدن (مثل بارفیکس، پلانک و درازنشست) و تمرینات پلیومتریک است که بر لحظات انفجاری تمرکز دارد.
هر جلسه در زمین با GPS اختصاصی باشگاه ردیابی میشود تا روند پیشرفت و عملکرد بازیکنان ثبت شود و گزارشهای فوری روی آیپدها در دسترس باشد.
واکِر میگوید:«همیشه چهار یا پنج بازیکن هستند که هر روز دادههایشان را نگاه میکنند تا ببینند چه مسافتی دویدهاند، چند بار اسپرینت زدهاند، و خودشان را ارزیابی کنند. فکر میکنم به خاطر فیفا [بازی ویدئویی] و دادههایی که آنجا هست، بازیکنان حالا خیلی آگاهتر از فناوری و اطلاعات هستند. آنها فقط نمیخواهند بهشان گفته شود چهکار کنند، بلکه واقعاً میخواهند بفهمند چرا این کار را انجام میدهند و مسئولیت برنامۀ خود را بر عهده بگیرند.»
حالا که تمرینات وارد هفته پنجم شده، واکر یک آزمون سرعت دیگر برگزار خواهد کرد. او توصیه میکند بازیکنان چگونه میتوانند مکانیک دویدن خود- مانند وضعیت بدن، طول گام و حرکت دستها – را تغییر دهند تا شتاب و سرعتشان بهتر شود و همزمان ریسک مصدومیت را به حداقل برسانند.
اندازهگیریهای چین پوستی بهطور منظم انجام میشود تا درصد چربی بدن رصد شود، و پاولا رودریگس-جوستینیانی، متخصص تغذیه باشگاه، میزان درشتمغذیهای مصرفی بازیکنان- یعنی مقدار پروتئین، کربوهیدرات و چربی- را مدام تغییر میدهد تا همزمان با افزایش تدریجی حجم تمرینات، بازیکنان به سطح آمادگی لازم برای بازی افتتاحیه فصل برسند.
ماهیت فشردۀ برنامه مسابقات- حتی بدون حضور در رقابتهای اروپایی این فصل- باعث میشود که حفظ آمادگی، ریکاوری و پیشگیری از مصدومیت به سرعت در اولویت قرار گیرد. پس از هر مسابقه، رودریگس-جوستینیانی توصیه میکند که بازیکنان دستکم یک گرم کربوهیدرات به ازای هر کیلوگرم وزن بدنشان در ساعت به مدت چهار ساعت. برای لوییس دانک، مدافع میانی ۱۹۳ سانتیمتری که حدود ۸۹ کیلوگرم وزن دارد، این معادل حدود ۱۸ برش متوسط نان چندغله یا سه بسته کامل ۵۰۰ گرمی پاستای خشک است؛ البته یک شِیک پروتئینی ساعت اول را پوشش میدهد و باقی معمولاً بین دو وعده غذایی تقسیم میشود.
واکِر میگوید:«بیشتر بازیکنان بلافاصله بعد از مسابقه تمایلی به خوردن غذا ندارند، بنابراین ما سعی میکنیم پنجره اولیه ریکاوری را با مایعات پر کنیم. در بازیهای خانگی، در ورزشگاه یک وعده سبک به بازیکنان میدهیم و بعد از آن میخواهیم به خانه بروند و دوباره غذا بخورند. در بازیهای خارج از خانه، اولین وعده غذایی را در اتوبوس برگشت فراهم میکنیم.»
بازیکنان برای کمک به عملکرد و ریکاوری، چندین مکمل مصرف میکنند؛ از جمله کراتین و بتا-آلانین، در حالی که آزمایش خون فردی برای تعیین مقدار مناسب ویتامین D و اسیدهای چرب امگا-۳ استفاده میشود.
خواب دومین رکن ریکاوری است و باشگاه اخیراً با یک مشاور تخصصی خواب همکاری کرده است. بیشتر بازیکنان از دستبندهای پایش فعالیت استفاده میکنند و دادههای خود را با باشگاه به اشتراک میگذارند تا تیم واکر بتواند هرگونه الگو را شناسایی کند. اما آدرنالین روز مسابقه باعث میشود خواب پس از بازی بهشدت نامنظم باشد.

هر بازیکن در بازگشت از تعطیلات و پیش از شروع تمرینات، باید تستهایی را پشت سر بگذارد تا برنامه ویژهای برای او طراحی شود.
واکر میگوید:«ما از مکملهای تغذیهای مانند آب گیلاس ترش و محصولات دیگر برای کمک به فرآیند خواب استفاده میکنیم، اما نمیخواهیم بازیکنان از داروهای خوابآور استفاده کنند. آن موضوع کاملاً پزشکی است.»
او ممکن است همچنین تمرینات تنفسی، مدیتیشن و یوگا را توصیه کند؛ همچنین پردههای ضخیم تاریککننده و حتی بالش شخصی از خانه میتواند در سفرهای شبانه مفید باشد.
سیستم Second Spectrum، یک سامانه رهگیری نوری که در تمام ورزشگاههای لیگ برتر نصب است، و Sportlight که از همان فناوری لیزری خودروهای بدون راننده برای اندازهگیری فاصله استفاده میکند، به ساختن تصویری دقیق از میزان فشار واردشده به بازیکن کمک میکند و همزمان دادههای عملکردی را حین مسابقه- زمانی که فشار در بالاترین حد است- جمعآوری میکند.
واکِر میگوید:«ما بارگذاری حاد در مقابل مزمن داریم. ما نمیخواهیم بازیکنانمان افزایشهای ناگهانی در حجم تمرین داشته باشند؛ میخواهیم که حجم تمرین آنها نسبتاً یکنواخت باشد. اگر بازیکنان دچار تغییرات ناگهانی و تیز شوند، این بهمعنی مصدومیت حتمی نیست، اما یک هشدار اولیه است. همچنین موضوع فقط حجم تمرین نیست، بلکه واکنش بدن بازیکن نیز اهمیت دارد. ممکن است ما همه مسافت یکسانی بدویم، اما سن، ژنتیک، تغذیه، خواب، ریکاوری و فرآیند درمان باعث میشود بدن هر فرد واکنش کاملاً متفاوتی نشان دهد.»

مربیان بدنساز با تستهای مختلف میتوانند بازیکنانی که مستعد آسیبدیدگی هستند را تشخیص بدهند.
برنامهها و زمانبندی تمرینها مدام اصلاح میشوند؛ اگر بازیکنی روز شنبه در یک مسابقه به میدان برود، احتمالاً روز یکشنبه استراحت خواهد داشت و جلسه بدنسازی او در روز دوشنبه روی ریکاوری تمرکز خواهد کرد. اگر نشانههای مصدومیت دیده شود، پزشکان و فیزیوتراپیستها حتماً مدیریت را برعهده میگیرند؛ با این حال، تیم عملکرد میتواند برای خشکی یا فشار بدنی بازیکن- در صورتی که مصدومیت جدی نباشد- از مجموعهای از روشها استفاده کند؛ شامل سونا، حمام متناوب سرد و گرم، غوطهوری در آب سرد، بوتهای فشاری (compression boots)، اتاقهای اکسیژن پرفشار و سرما درمانی، بسته به علائم موجود.
اگر مثلاً خشکی مربوط به مفاصل باشد، واکر توصیه میکند از تمرینات هوازی در استخر باشگاه برای کمک به دامنه حرکتی استفاده شود، همراه با روشهایی مثل فوم رولر، حرکات کششی و ماساژ. واکر میگوید:«شما نباید هر روز همه این روشها را یکجا به کار ببرید، مخصوصاً در پیشفصل، چون بدن به آن عادت میکند. فلسفه ما این است که بدانیم چه زمانی ریکاوری لازم است، نه اینکه همیشه ریکاوری کنیم.»
فناوری با سرعت بالایی- بهویژه با هوش مصنوعی- در حال پیشرفت است و دپارتمانهای عملکرد دائماً روشهای تازهای برای ایجاد برتری پیدا میکنند. واکر یک پایگاهداده از نمودارها و صفحات گسترده روی لپتاپش دارد که سریعاً آن را میبندد تا رازهای بیشتری فاش نشود؛ هرچند حتی با یک نگاه سریع، کدهای آن برای هر کس غیرمتخصص غیرقابل رمزگشایی به نظر میرسد.
او میگوید:«فکر میکنم چالش ما این است که اطلاعات بسیار زیادی جمعآوری میکنیم؛ پس چطور میتوانیم آن را قابل مدیریت کنیم و به شکلی ارائه دهیم که بازیکنان و مربیان بفهمند؟»