آنالیز تاکتیکی: چگونه بارسلونا در دیدار رفت کار دورتموند را یکسره کرد

هانسی فلیک تیمش را از نظر ذهنی، فیزیکی و تاکتیکی کاملاً آماده کرده بود. بازیکنان باتجربه و آماده‌اش هم کار را برای دورتموند تمام کردند و حالا آن‌ها یک پای خود را در نیمه نهایی لیگ قهرمانان گذاشته‌اند.

هفت‌یک- لحظه‌ای که مشخص شد بارسلونا و بروسیا دورتموند باید در مرحله یک‌چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا به مصاف هم بروند، واضح بود که در ماه آوریل، دو دنیای متفاوت قرار است دوبار با هم روبه‌رو شوند.

بارسلونا، برخلاف دورتموند، از بحران زمستانی‌اش عبور کرده و حالا در فرم فوق‌العاده‌ای وارد این تقابل شد. آن‌ها صدرنشین لالیگا هستند، به فینال کوپا دل‌ری مقابل رئال مادرید رسیدند و با قدرت به جمع هشت تیم پایانی لیگ قهرمانان راه پیدا کردند.

در سوی مقابل، دورتموند فصل دشواری را پشت سر گذاشته است.

پس از شکست در فینال لیگ قهرمانان فصل گذشته، ادین ترزیچ تصمیم به کناره‌گیری گرفت و نوری شاهین، دستیار او و یکی از اسطوره‌های باشگاه، هدایت تیم را بر عهده گرفت. اما پس از شروعی فاجعه‌بار در بوندس‌لیگا، باشگاه این مربی جوان را کنار گذاشت و نیکو کواچ را به‌عنوان جانشین او منصوب کرد. وضعیت در لیگ همچنان بحرانی است و زنبورها در تلاش‌ هستند تا در لیگ قهرمانان، که طی دو سال گذشته عملکرد بهتری در آن داشته‌اند، دوباره به فرم ایده‌آل برسند.

در این تحلیل تاکتیکی و بررسی بعد از بازی، تاکتیک‌های دو مربی، روند شکل‌گیری مسابقه و دلایل نتیجه نهایی را بررسی خواهیم کرد.

بازیکنان و ترکیب‌های استفاده‌شده

هانسی فلیک بار دیگر به ترکیب ۱-۲-۳-۴ که در طول دوران مربی‌گری‌اش همواره از آن استفاده کرده است، اعتماد کرد.

وویژک شزنی درون دروازه قرار گرفت تا رکورد کلین‌شیت‌هایش را حفظ کند. پائو کوبارسی و اینیگو مارتینز به‌عنوان دو مدافع میانی بازی کردند. الخاندرو بالده در دفاع چپ و ژول کنده در دفاع راست به میدان رفتند.

فرانکی دی‌یونگ نقش دفاعی‌تر را در کنار پدری در محور دوگانه خط میانی ایفا کرد و فرمین لوپز برای آبی‌اناری‌ها مقابل دورتموند پشت مهاجم نوک بازی کرد. در خط حمله، لامین یامال جوان در سمت راست، رافینیا در سمت چپ و روبرت لواندوفسکی به‌عنوان مهاجم نوک و تنها مهاجم تیم فلیک حضور داشتند.

دورتموند اما با یک غیبت بسیار مهم روبه‌رو بود؛ نیکو شلوتربک، بهترین مدافع میانی تیم، به دلیل پارگی مینیسک تا پایان فصل از میادین دور خواهد بود. گرگور کوبل دروازه‌بان بود و امره جان به‌عنوان مدافع میانی به کار گرفته شد و در کنار والدِمار آنتون در قلب خط دفاعی قرار گرفت. دو مدافع کناری انتخاب‌شده هم رامی بن‌سبعینی و یولیان ری‌یرسون بودند.

یولیان برانت، کارنی چوکووئمکا و فلیکس انمچا سه هافبک میانی تیم را تشکیل دادند و جیمی گیتنز و کریم آدیمی در دو جناح بازی کردند. سرهو گیراسی هم به‌عنوان مهاجم نوک در آرایش ۱-۵-۴ نیکو کواچ حضور داشت؛ سیستمی با خط میانی‌ای بسیار آزاد و متحرک.

 

شاهکار بارسلونا در پرسینگ

بازی آغاز شد و هانسی فلیک، تیمش را با همان تاکتیک همیشگی به میدان فرستاد: پرس شدید در زمین حریف.

فلیک می‌دانست که خط دفاعی دورتموند با غیبت شلوتربک، بخش مهمی از توانایی‌اش در بازی‌سازی را از دست داده است. حالا آن‌ها نه یک مدافع چپ‌پا در قلب دفاع دارند و نه کیفیت لازم در پاس‌کاری از عقب زمین.

دورتموند تلاش می‌کرد با دفاعی بسیار عقب‌نشسته و حضور هر چهار مدافع در عقب زمین و دو هافبک متمایل به عقب، بازی را از زمین خودی بسازد؛ در حالی که سایر بازیکنان به جلو می‌رفتند.

 

سلطه کامل – از زاویه دید تاکتیکی

بارسلونا راه‌حل جالبی برای مقابله با این مدل بازی حریف داشت. واضح بود که آن‌ها نمی‌توانند شش بازیکن را به جلو بفرستند تا با تعداد بازیکنان دورتموند برابر شوند و در نتیجه، دفاع خود را در دوئل‌های تک‌به‌تک مقابل وینگرهای سریع حریف تنها بگذارند. بنابراین مجبور بودند راه‌حل دیگری پیدا کنند.

آن‌ها در فاز نخست دفاعی خود، از رویکرد منطقه‌ای استفاده کردند. همان‌طور که در تصویر مشخص است، لواندوفسکی از خط نخست پرس عقب‌تر می‌رفت، یامال و رافینیا به فضای بین مدافعان میانی و مدافعان کناری حرکت می‌کردند و در این مناطق قرار می‌گرفتند.

یکی از هافبک‌ها جلوتر می‌رفت و لواندوفسکی هم یکی دیگر از هافبک‌ها را پوشش می‌داد، تا مدافعان میانی مجبور شوند پاس‌ها را فقط بین خودشان رد و بدل کنند؛ پاس‌هایی که بارسلونا فشاری روی آن‌ها وارد نمی‌کرد.

در این ساختار، فلیک دو نقطه برای شروع پرس تیمش تعیین کرده بود.

نخستین ماشه تاکتیکی بارسلونا، ارسال توپ به سمت مدافع کناری بود که آن‌ها به‌راحتی می‌توانستند روی آن فشار بیاورند. ماشه دوم هم تهاجمی‌تر بود؛ یکی از وینگرها از بیرون فشار به سمت مدافع میانی می‌آورد و او را وادار می‌کرد توپ را به سمت مخالف پاس بدهد.

در ادامه، بارسلونا موفق شد ارسال توپ به سمت مدافع کناری را تحمیل کند و از این لحظه، با تمام قدرت پرس خود را اجرا کرد. وینگر مسیر بازگشت توپ به داخل را مسدود کرده بود و مدافع کناری با حداکثر سرعت به سمت مدافع دیگر حمله می‌کرد. از این نقطه، بارسلونا در پرس خود به چینش نفر به نفر روی آورد.

ژول کنده حتی پیش از آن‌که بِن‌سبعینی توپ را دریافت کند، جلو کشیده بود و سایر بازیکنان بارسا هم تمام گزینه‌های پاس را از مدافع الجزایری گرفته بودند. این موقعیت، دورتموند را در شرایط بسیار سختی قرار داد. بِن‌سبعینی حالا تنها می‌توانست توپ را به خط کناری پاس بدهد؛ آن هم یک پاس نه‌چندان مناسب به سمت آدِیِمی که مدافع بارسا پشت سرش قرار داشت و عملاً نمی‌توانست کنترل مناسبی روی توپ داشته باشد.

دورتموند در این‌جا توپ را از دست داد و بارسا به‌راحتی مالکیت را باز پس گرفت.

با همین سیستم ساده منطقه‌ای در زمان بازیسازی دورتموند و تنها با دو ماشه تاکتیکی، هانسی فلیک توانست تیمش را حتی در زمان در اختیار نداشتن توپ هم کاملاً مسلط نگه دارد. دورتموند در تمام طول بازی نتوانست راه‌حلی پیدا کند؛ مسئله‌ای که تأثیر زیادی در نتیجه داشت، چون این تیم تقریباً در هیچ‌ بخشی از مسابقه نتوانست برای مدت طولانی توپ را حفظ کند.

فقط پس از آنکه بارسا فاصلۀ مطمئنی در نتیجه ایجاد کرده بود، دورتموند بالاخره توانست چند حرکت روی توپ داشته باشد و در تلاش برای ساخت موقعیت قدم بردارد. در نهایت، بارسلونا ۶۰ درصد مالکیت توپ را در اختیار داشت و این سلطه در ۶۰ دقیقه ابتدایی حتی بیشتر هم بود.

 

خلق فضا

این‌طور نبود که دورتموند در طول بازی تلاش نکند حرکات تهاجمی داشته باشد؛ اما در اجرای ایده‌های سرمربی‌شان به‌شدت مشکل داشتند.

بارسلونا در بیشتر دقایق مسابقه برتری کامل داشت و همین باعث شد بسیاری از برنامه‌های دورتموند به بن‌بست برسد. اگرچه تاکتیک‌های هانسی فلیک به اندازه مربیانی مانند پپ گواردیولا مبتکرانه نیستند، اما او همچنان به مالکیت توپ علاقه دارد و ساختار بازی‌اش را بر پایه اصول بازی منطقه‌ای بنا کرده است.

دورتموند بارها تلاش کرد تا روی بازیسازی بارسا فشار وارد کند، اما در بیشتر مواقع حتی نمی‌توانستند بازیکنی از بارسلونا را تحت فشار بگذارند یا به توپ برسند. بازیکنان فلیک بسیار هوشمندانه حرکت می‌کردند و مهارت فردی بالایی در پاسکاری داشتند؛ مسئله‌ای که همواره از ویژگی‌های بارسا بوده و تحت هدایت فلیک نیز حفظ شده است.

در ادامه، به یک صحنه در نیمه دوم می‌پردازیم که به‌خوبی نشان می‌دهد چگونه فلیک و تیمش تنها با چند حرکت ساده، کنترل بازی را در اختیار گرفتند.

این صحنه با بازپس‌گیری یک توپ بلند توسط بارسا آغاز می‌شود؛ توپ به دروازه‌بان بازگردانده می‌شود و حالا او در داخل محوطه جریمه مالک توپ است. دورتموند قصد پرس دارد، اما اگر دقیق نگاه کنیم، آرایش دفاعی‌شان اصلاً مناسب نیست.

الخاندرو بالده که در موقعیتی مرکزی قرار داشت، حالا دوباره به سمت کناره زمین می‌رود، در حالیکه پدری که جلوتر قرار داشت، حالا به عقب و تا نزدیکی محوطه جریمه خودی بازمی‌گردد.

این دو حرکت باعث می‌شود وظایف دفاعی بازیکنان دورتموند به‌هم بریزد؛ از این لحظه، هم یولیان برانت و هم فلیکس انمچا، پدری را دنبال می‌کنند. همین موضوع باعث باز شدن فضا در سمت چپ برای بالده می‌شود و شِزنی هم سریع این مسیر پاس را تشخیص داده و توپ را به سمت مدافع چپش می‌فرستد.

حالا تیم نیکو کواچ به عقب رانده شده و سعی دارد موقعیت‌های خالی را بازیابی کند. برانت و انمچا متوجه اشتباه مهم خود شده‌اند و حالا تلاش می‌کنند آسیب را به حداقل برسانند، به‌ویژه با ممانعت از پیش‌روی یا پاس دادن بالده.

بارسلونا در این صحنه ساختار لوزی در میانه میدان ایجاد می‌کند و بالده می‌تواند توپ را به‌راحتی به عقب و به پدری که کاملاً آزاد است، پاس دهد.

همان یک پاس کافی بود تا تمام فشار پرس دورتموند از بین برود. چون خط اول پرس دورتموند خیلی راحت از بازی خارج شد، آن‌ها ناچار شدند بازیکنان بیشتری را به سمت چپ زمین منتقل کنند؛ و همین موضوع باعث شد ژول کنده در سمت راست بارسلونا کاملاً آزاد باشد.

پدری با خیال راحت توپ را کنترل کرد و به‌سادگی با یک پاس عرضی، توپ را به کنده رساند. بازیکنان دورتموند بار دیگر مجبور شدند برای  بازگشت به موقعیت اصلی‌شان تلاش کند. کنده نیز بدون هیچ مزاحمتی توپ را به نیمه زمین دورتموند برد؛ در حالی که حدود پنج بازیکن زردپوش حالا پشت توپ بودند و عملاً از جریان بازی خارج شده بودند.

تیم فلیک در تمام طول بازی، با حرکات ساده در میانه میدان، موفق شد فضا خلق کند. این راهکارها باعث شد بازیکنان بارسلونا به‌راحتی مدافعان دورتموند را در موقعیت‌های دشوار شکست دهند، فرصت‌سازی کنند و مالکیت توپ را در اختیار بگیرند.

 

استفاده از فضا

بارسلونا که از گذشته به دلیل بازی مالکانه شناخته می‌شد، حالا با حضور فلیک به یکی از خطرناک‌ترین تیم‌ها در ضدحمله نیز تبدیل شده است. بعد از گل زودهنگام در دقیقه ۲۵، دورتموند تلاش بیشتری برای گلزنی داشت؛ اما همین میل به جبران، آن‌ها را آسیب‌پذیر کرد و مقابل ضدحملات سریع بارسلونا قرار داد؛ ضدحملاتی که امسال به یکی از اصلی‌ترین سلاح‌های آبی‌اناری‌ها تبدیل شده‌اند.

در یکی از صحنه‌ها، دورتموند در سمت راست توپ را از دست می‌دهد، در حالیکه پنج بازیکن‌شان جلو کشیده‌اند. حالا تنها فلیکس انمچا در میانه میدان مانده تا کل عرض زمین را پوشش دهد؛ کاری که برای یک بازیکن عملاً غیرممکن است.

لواندوفسکی با دویدن به پشت مدافعان، دو مدافع مرکزی را وادار به عقب‌نشینی می‌کند و همین باعث باز شدن فضای نیمه‌فضای سمت راست می‌شود.

در ادامه، بارسلونا لامین یامال را در موقعیتی تک‌به‌تک مقابل مدافع کناری قرار می‌دهد. دورتموند برای مهار توانایی دریبل‌زنی یامال سعی می‌کند با دو بازیکن او را مهار کند. کنده هم یک اوورلپ خوب انجام می‌دهد و مدافعان را مجبور می‌کند حواسشان به او هم باشد.

این حرکت، فرصت را به یامال می‌دهد تا به داخل برگردد و توپ را روی پای چپ تخصصی‌اش بیاورد. درون محوطه، لواندوفسکی و رافینیا در موقعیت یک در مقابل یک قرار دارند و از پشت مدافعان فشار می‌آورند.

یامال توپ را به تیر دوم سانتر می‌کند، رافینیا آن را به مرکز محوطه می‌فرستد و لواندوفسکی با ضربه سر از فاصله‌ای نزدیک، گل دوم بارسلونا را به ثمر می‌رساند.

این ضدحملات در تمام نیمه دوم برای بارسلونا مؤثر بودند. دورتموند بارها توپ را در حملات از دست داد و بارسا به‌خوبی از این موقعیت‌ها استفاده کرد تا در بازی رفت، چهار بار دروازه حریف را باز کند.

 

جمع‌بندی

در نهایت، هرچقدر هم درباره تاکتیک‌ها صحبت کنیم، حقیقت این است که دورتموند از هر نظر مقابل بارسلونا کم آورد. هانسی فلیک تیمش را از نظر ذهنی، فیزیکی و تاکتیکی کاملاً آماده کرده بود. بازیکنان باتجربه و آماده‌اش هم کار را برای دورتموند تمام کردند و حالا آن‌ها یک پای خود را در نیمه نهایی لیگ قهرمانان گذاشته‌اند.

در سوی دیگر، این بازی ادامه‌ای بر روند ناامیدکننده دورتموند در بوندس‌لیگا بود. آن‌ها هیچ‌گاه نتوانستند کنترل بازی را به دست بگیرند و ایده‌های تاکتیکی‌شان هم در زمین پیاده نشد. بعد از گل اول بارسا، روحیه تیم کاملاً از بین رفت و دیگر به بازی بازنگشتند.

با توجه به عملکرد بارسلونا و برتری مطلق‌شان، اگر اتفاق خاصی نیفتد، فلیک و شاگردانش را باید یکی از چهار تیم نهایی این فصل چمپیونزلیگ دانست.

 

 

عنوان اصلی مقاله: Barcelona vs Borussia Dortmund [4-0]- Champions League Quarter-Final First Leg 2024/2025-Tactical Analysis نویسنده: Jonas Bartsch نشریه / وبسایت: Total Football Analysis زمان انتشار: 12 آوریل 2025
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *