
چگونه والورده به اسلحه پنهان آنچلوتی برای شکست دادن اتلتیکو تبدیل شد؟
هفتیک- طرحهای تاکتیکی موفق به چند اصل ضروری وابسته هستند. این طرحها باید با اصول بنیادین تیم همراستا باشند، برتریهایی برابر حریف ایجاد کنند، البته بدون آنکه تیم را در مراحل خاصی از بازی تضعیف کنند. همچنین باید با ویژگیهای بازیکنان موجود سازگار باشد، نقاط قوت آنها را به حداکثر و ضعفهایشان را به حداقل برساند.
اما همه این نظریههای پیش از بازی اگر بازیکنان به هر دلیلی نتوانند برنامه را اجرا کنند، ممکن است نابود شوند. اجرای تاکتیکی و واکنش حریف نیز میتواند مانعی باشد، حتی اگر ایده با شرایط سازگار به نظر برسد. این دقیقاً در پیروزی ۲-۱ رئال مادرید مقابل اتلتیکو مادرید در بازی رفت مرحله یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان رخ داد، زمانی که فدریکو والورده تقریباً بهطور کامل برنامه اتلتیکو در سمت چپ را خنثی کرد.
روی کاغذ، اتلتیکو با آرایش ۲-۴-۴ بازی میکرد، اما هنگام در اختیار داشتن توپ، مارکوس یورنته، مدافع راست، به کنار مدافعان میانی میرفت، خاوی گالان در سمت چپ پیش میتاخت و ساموئل لینو در بال چپ نفوذ میکرد تا آرایشی به شکل ۱-۴-۲-۳ ایجاد شود.
این ایده با توجه به شکنندگی سیستم ۲-۴-۴ رئال مادرید هنگام در اختیار نداشتن توپ در این فصل، منطقی به نظر میرسید. در تئوری، تیم دیهگو سیمئونه قصد داشت از طریق آنتوان گریزمان در فضاهای بین خطوط برتری پیدا کند، به خولین آلوارز اجازه دهد فضاهای خالی پشت مدافعان میانی رئال را هنگام خروج از موقعیتشان هدف قرار دهد، یا والورده، مدافع راست موقت، را در موقعیت دو به یک تحت فشار بگذارند.
اما والورده از این موضوع آگاه بود و به شکلی بینقص واکنش نشان داد. ابتدا، این بازیکن اروگوئهای هیچگاه بیش از حد به لینو یا گالان نزدیک نشد و موقعیتی را حفظ کرد که به او امکان میداد بسته به محل حمله اتلتیکو، به هر یک از آنها واکنش نشان دهد.
هنگامی که تیم سیمئونه از سمت راست حملات را آغاز و بازی را به چپ منتقل میکرد تا لینو یا گالان را پیدا کند، والورده موقعیت خود را بر اساس شرایط تنظیم میکرد. در اینجا، والورده میبیند که اورلین شوآمنی و رائول آسنسیو در موقعیتی هستند که لینو را مهار کنند، بنابراین چند قدم به سمت راست حرکت میکند، در حالی که توپ به کلمان لنگله، مدافع میانی چپ اتلتیکو، میرسد.
وقتی لنگله توپ را به گالان میرساند، والورده از قبل در موقعیت مناسبی برای دفاع برابر این مدافع چپ قرار دارد، در حالی که آسنسیو حرکت لینو را دنبال میکند.
سپس گالان تلاش میکند حرکت آلوارز به فضای خالی را پیدا کند، اما شوآمنی پاس را قطع میکند.
در طول بازی، والورده نحوه دفاع رئال مادرید از سمت راست را هدایت کرد. موقعیتی مشابه آنچه در بالا ذکر شد اینجا رخ داد، جایی که گالان و لینو تلاش کردند در حالی که اتلتیکو در حال حمله از سمت راست است، در جناح چپ برتری نفری ایجاد کنند.
وقتی پابلو باریوس توپ را به خوزه ماریا خیمنس بازمیگرداند، والورده به شوآمنی دستور میدهد که لینو را مهار کند…
…و خود به سمت گالان حرکت میکند تا مانع شود که لنگله مدافع چپ تیمش را در موقعیتی راحت پیدا کند. در همین حال، والورده به رودریگو اشاره میکند که جلو برود و لنگله را تحت فشار قرار دهد.
در نتیجه، اتلتیکو نمیتواند از برتری عددی که در سمت چپ تلاش داشت ایجاد کند، استفاده کند.
سپس لنگله توپ را به گریزمان میرساند، که آن را پشت دفاع رئال ارسال میکند، اما موقعیتیابی والورده به او اجازه میدهد توپ را بازپس بگیرد.
در مثال زیر، والورده روی دنبال کردن لینو تمرکز دارد، در حالی که ادواردو کاماوینگا و شوآمنی به سمت چپ کشیده شدهاند و رودریگو گالان را دنبال میکند.
وقتی جولیانو سیمئونه توپ را به رودریگو دیپل میرساند، والورده به لینو نزدیکتر میشود…
…که این حرکت زمانی حیاتی میشود که دیپل به جلو دریبل میزند و حرکت آلوارز پشت دفاع را تشخیص میدهد…
…چون این موقعیت کاپیتان رئال را در جایگاه بهتری برای دفاع از روی سانتر قرار میدهد.
والورده پیوسته در مکان و زمان مناسب بود تا دفاع رئال را نجات دهد و این تصادفی نبود.
در اینجا، دیپل به فضایی که فرلان مندی خالی کرد، حمله میکند و باریوس این هافبک را بین خطوط پیدا میکند. آسنسیو و آنتونیو رودیگر به سمت دیگر حرکت میکنند که والورده را در موقعیت دو به یک مقابل لینو و گریزمان قرار میدهد.
پاس کوتاه دیپل به آلوارز، والورده را بیشتر تحت فشار میگذارد، چون آسنسیو موقعیت خود را برای دنبال کردن مهاجم نوک تنظیم میکند. اما والورده از قبل در حال حرکت است تا برای دفاع برابر لینو و گریزمان آماده باشد.
زمانی که آلوارز توپ را به سیمئونه بازمیگرداند، والورده موقعیت خود را تنظیم کرده و میتواند حرکت گریزمان به سمت فضای پشت مدافعان میانی رئال را دنبال کند.
سیمئونه تلاش میکند گریزمان را در فضای خالی پیدا کند و این مهاجم فرانسوی با حرکتی فریبنده سعی میکند لینو را در پشت دفاع آزاد کند، اما والورده در موقعیت درست قرار دارد و توپ را قطع میکند.
توانایی والورده در دفاع از این موقعیتها تنها به سرعتش محدود نبود، بلکه به موقعیتیابی و تصمیمگیری او نیز وابسته بود؛ عملکردی که وقتی در نظر بگیریم او به جای نقش همیشگیاش در خط میانی، در پست دفاع راست بازی میکرد، تحسینبرانگیزتر میشود.
رئال از سمت راست خود در دقیقه ۳۲ با ضربه قوسدار آلوارز گل دریافت کرد اما این تقصیر والورده نبود: در حالیکه او به سمت گالان پیش میرفت، کاماوینگا حرکت آلوارز را در پشت سر او دنبال میکرد.
این گل به ضربهای استثنایی از سوی این بازیکن آرژانتینی نیاز داشت تا از آن زاویه به ثمر برسد و همین نشان میدهد والورده تا چه حد در قطع کردن حملات اتلتیکو از آن سمت مؤثر بود.
این عملکردی بود که کارلو آنچلوتی را از یافتن کلمات جدید برای ستایش او ناتوان کرد و با توجه به اینکه والورده به دلیل مصدومیت همسترینگ تا پیش از این بازی در وضعیت مبهمی قرار داشت، شگفتانگیزتر به نظر میرسد.
سرمربی رئال پس از بازی گفت:«دیگر کلمهای برای توصیف او ندارم. او تلاشی زیاد و فوقالعاده انجام داد. در پایان، فقط خسته بود.»
طرحهای تاکتیکی به اندازه برنامهریزی به اجرا نیز وابستهاند. اتلتیکو ایدههای تهاجمی درستی داشت اما والورده آنها را نابود کرد.