
چگونه دیوار زرد دورتموند به حسرت سایر باشگاههای اروپایی تبدیل شد
هفتیک- هیچکس از این موضوع چندان مطمئن نیست که بزرگترین سکوی تماشاگران در اروپا نامش را که امروزه به آن مشهور است چه زمانی کسب کرده است، گرچه به طور حتم بسیار زودتر از آنچه اکثریت مردم فکر میکنند اتفاق افتاده است.
در سال 2018 اولی هِسه، نویسنده و مؤلف آلمانی، دیوار زرد ورزشگاه وستفالن بروسیا دورتمند را به عنوان چیزی توصیف میکند که بایرن مونیخ، موفقترین و قدرتمندترین باشگاه آن کشور از آن بی بهره است: «یک سکوی عظیم که به نظر دوران طلائی فوتبال قدیم را تداعی میکند.»
این هیولای معماری میتواند برای بازیهای بوندسلیگا تعداد 24454 تماشاگر را در خود جای دهد. این مقدار بیش از دو برابر تعداد تماشاگرانی است که «جنگل» افسانهای سلتیک در دهۀ 1960 در خود جای میداد و تنها ذرهای کمتر از گنجایش حداکثری جایگاه کاپهای آنفیلد در مدت زمان مشابه آن یعنی دوران طلایی تاریخ لیورپول است.
هِسه با استناد به مجلۀ کیکر عنوان میکند که «برخلاف جایگاه جنگل یا کاپها، عنوان دیوار زرد خیلی قدمت ندارد.»
این عنوان برای اولین بار تنها در ماه مِی 2009 در صفحات این مجله نمایان شد و آن هم به خاطر اظهارات رومن وایدنفلر، دروازهبان وقت دورتموند که متوجه شده بود 10 هزار نفر از هواداران این باشگاه برای بازی خارج از خانه مقابل آینتراخت فرانکفورت آمده بودند.
وایدنفلر اظهار داشت که «بی نظیر است؛ حتی اگر خارج از خانه هم بازی کنیم، دیوار زرد آنجا خواهد بود.»
با این وجود 21 ماه دیگر طول کشید تا کمکم مجلهی کیکر از این عبارت به طور منظم استفاده کند و به جا افتادن آن در زبان جهانی فوتبال کمک کند.

یکی از دلایل شهرت دیوار زرد، کورئوگرافیهای زیبایی است که اولتراهای دورتموند روی این سکوها میسازند.
این امر تقریباً هم زمان میشد با زمانی که دورتموند تحت سرمربیگری یورگن کلوپ دو فصل پیاپی عنوان قهرمانی بوندسلیگا را کسب کرد. یورگن کلوپ کسی بود که توانست این تیم را که در کسب موفقیت ناکام بود به باشگاهی تبدیل کند که برای افتخارات داخلی و همچنین اروپایی رقابت کند.
تیم دورتموند او در مِی 2013 فینال چمپیونزلیگ را به بایرن در ومبلی واگذار کرد.
آخر همین هفته، این باشگاه فرصت این را دارد که برای اولین بار در همان ورزشگاه لندنی، همان جام را پس از تنها پیروزیاش در این مسابقات در 1997، ببرد. در این رویداد، تیم رئال مادرید حریف دورتموند است و دورتموند که فصل بوندسلیگای خود را در جایگاه پنجم و با فاصلهی 27 امتیازی از تیم قهرمان بایرن لورکوزن به پایان رساند، تیمی است با استعداد اما نه در حد و اندازهی یازده سال پیش خود (توضیح مترجم: این مطلب پیش از فینال چمپیونزلیگ فصل قبل نوشته شده است. در آن دیدار رئال مادرید 2-0 دورتموند را شکست داد).
جذابیت و موفقیتهای کلوپ باعث شد که دورتموند به تیم دوم بسیاری از فوتبال دوستان در سراسر اروپا تبدیل شود. با این وجود شمایلنگاری نیز یک ویژگی برجستۀ جذابیت دورتموند بوده است.
سرمربی پرطرفدار پیشین آنها که لیورپول را بعد از تقریباً 9 سال در ماه مِی ترک کرد، تجربهی دیدارش با دیوار زرد را حین قدم بیرون نهادن از دل ورزشگاه وستفالن همچون تجربهای خارج از تصور توصیف کرد.
کلوپ 1.94 متری اینگونه عنوان کرد که: «این تونل تاریک دقیقاً دو متر ارتفاع دارد و وقتی که از آن بیرون میآیی گویی تازه متولد شدهای. بیرونی میآیی و ورزشگاه منفجر میشود، از درون تاریکی به سمت روشنایی. به سمت چپ خود نگاه میکنی و اینطور به نظر میرسد که گویی 150.000 نفر آن بالا روی سکو هستند که همهشان به کل دیوانه شدهاند.»
وایدنفلر رهبر تیم کلوپ بود: «اگر دشمن باشی، نابودت میکند، اما اگر به عنوان یک دروازهبان آن را در پشت خود داشته باشی، حس فوقالعادهای است.»
این دیدگاه را باستین شوایناشتایگر، هافبک بایرن که قهرمانی در چمپیونزلیگ و جام جهانی را در کارنامهی خود دارد، تأیید میکند. کسی که بعدها برای منچستر یونایتد و شیکاگو فایر لیگ آمریکا بازی کرد. وقتی از او پرسیده شد که بیشتر نگرانی او از بازیکنان دورتموند بود یا از مربی آنها کلوپ، او اینگونه پاسخ داد: «دیوار زرد است که بیش از همه من را میترساند.»
بزرگی ساختار آن مجموعهای از چشماندازها را ارائه میدهد. به گفتۀ مجلهی خبری آلمانی اشپیگل، «از قسمت جلوی ردیف پایینی تقریباً میتوانید پشت دروازهبان را چنگ بیاندازید. درحالیکه قسمت بالای آن که زاویهی شیبدار 37درجه دارد، به سکوی پرش با اسکی شباهت دارد.»
به گفتهی هِسه، دنیل لورخر، متولد 1985، کم و بیش مسبب خلق عبارت دیوار زرد بود. زمانی که دورتموند داخل و خارج از بازی شرایطی سختی را تجربه میکرد و زمانی که شرایط مالیشان تیره و تارتر میشد، بزرگترین گروه هواداران متعصب باشگاه طرح موزائیک مانندی را ساختند که مضمونی از سخن حکیمانهی اُسکار ویلد بود: «افراد زیادی هستند که از درون کوچههای تاریک میگذرند، اما تعداد کمی هستند که به ستارگان مینگرند.»
لورخر عضو برجستهی «یونیتی» (Unity: اولتراهای بروسیا دورتموند) بود، گروهی که در مرکز آنچه که در آن زمان صرفاً زودتریبونه (Sudtribune: سکوهای جنوبی) شناخته میشد، قرار میگرفت، درست پشت دروازه. وظیفۀ آنها این بود که تا میتوانستند فضا را پر سر و صدا کنند، اما لورخر احساس میکرد که به دلیل اندازۀ این جایگاه پتانسیل بیشتری برای دورتموند وجود دارد. اگر هواداران متعصب میتوانستند هواداران دیگر را نیز مشارکت دهند و آنها را وادار کنند که لباس به رنگ زرد روشن بپوشند و پرچمها و بنرهای همرنگ به دست بگیرند، تأثیر آن شگفتآور و کمکی به بازیکنان دورتموند خواهد بود و به احتمال زیاد فضایی پرالتهابتر را برای رقبا ایجاد خواهد کرد.

هواداران دورتموند با پوشیدن لباسهای زرد و مشکی، جو ویژهای در ورزشگاه ایجاد میکنند.
این امر نه تنها به حجم عظیمی پارچه نیاز داشت، بلکه تنالیتۀ زرد این پارچهها نیز میبایست دقیقاً از یک طیف رنگی باشد.
لورخر و دیگر هواداران متعصب باشگاه با یک فروشگاه زنجیرهای دانمارکی که در سرتاسر آلمان مغازه داشت ارتباط گرفتند.لورخر به هِسه گفت که «آنها به ما بیش از 4.8 کیلومتر پارچه فروختند و ما چهار هزار پرچم تولید کردیم. برای هفتههای متوالی چرخ خیاطی اجاره کردیم و بعد مجبور شدیم نحوهی استفاده از آنها را یاد بگیریم. کار سختی بود، اما اوقات خوشی را سپری کردیم.»
وقتی که فصل 05-2004 به انتهای خود رسید و دورتموند از خطر فاجعه گریخت، هِسه در کتاب خود، ساخت دیوار زرد، اینگونه نوشت که قبل از بازی خانگی با هانزا روستوک «پرچمها سرتاسر سکوها را در رنگ زرد غوطهور کردند.»
بر روی یکی از بنرها نوشته بود: «در انتهای کوچهی تاریک، دیوار زرد میدرخشد،» و بر روی دیگری نوشته بود: «دیوار زرد، جایگاه جنوبی دورتموند.»
***
از سال 2005 و بعد از اینکه باشگاه تصمیم گرفت برای کاهش بدهیها از یک قرارداد اسپانسری استفاده کند، ورزشگاه وستفالن با عنوان سیگنال ایدونا پارک شناخته میشود. بدهیای که در نهایت سه سال بعد به بانک مورگان استنلی پرداخت شد. عوامل تأثیرگذار زیادی در وضعیت مخاطرهآمیز مالی دورتموند در آن برهۀ زمانی دخیل بودند و یکی از آنها مطالبه از ورزشگاهها بود که میبایست در پی فاجعۀ هیلزبرو در لندن در سال 1989، تماماً صندلیدار میشدند.
در تابستان 1992 سکوهای جایگاه شمالی ورزشگاه وستفالن به یک محوطۀ صندلی دار تبدیل شد و گنجایش کلی آن را از 54 هزار نفر به کمتر از 43 هزار نفر کاهش داد. مدیران باشگاه به این نکته پی بردند که میتوانند به ازای تجربۀ راحتتر پول بیشتری را دریافت کنند، اما بعد از گفتوگو با هواداران یک بیمیلیای در قبال اِعمال همین شیوه برای جایگاه جنوبی (که همچنان دورتموندیهای قدیمی آن را به همین نام میخوانند) وجود داشت که باعث شد به این نکته پی ببرند که این سکو تنها ابزار واقعی بازاریابی باشگاه بود.
بعد از اینکه دورتموند در مِی 1989 یوونتوس را 3 بر 1 شکست داد و در چمپیونزلیگ به قهرمانی رسید، جایگاه جنوبی از لحاظ اندازه دوبرابر شد.با بزرگتر شدن و امنتر شدن ورزشگاه، دورتموند بیش از گذشته پول بیشتری را خرج بازیکنان کرد. اما برای آنها موفقیتی چندانی را به دنبال نداشت و تا سال 2005 احتمال منحل شدن باشگاه به طور فزایندهای افزایش پیدا کرد.
امروزه ورزشگاه دورتموند بزرگترین ورزشگاه در آلمان است. متوسط حضور تماشاگران این باشگاه در بوندسلیگا بیشتر از دیگر باشگاههای بوندسلیگا از جمله بایرن است. متوسط حضور تماشاگران این فصل دورتموند بیش از 81 هزار نفر و متوسط حضور تماشاگران بایرن در ورزشگاه فوق پیشرفتهی آلیانز آرهنا 75 هزار نفر بود. فاصله بین دورتموند و تیمهای ردهی سوم و چهارم تقریباً 26 هزار نفر بود، که به تنهایی از ظرفیت دیوار زرد تنها کمی بیشتر بود. سکویی که میتواند جمعیت یک شهر در حد و اندازهی معقول را در خود جای دهد.
گرچه در بازیهای اروپایی ظرفیت ورزشگاه کاهش مییابد تا آن را به جایگاه تماماً نشسته تبدیل کند، سه باشگاه با پایینترین میانگین حضور تماشاگر در بوندسلیگا (یونیون برلین، دارمشتات و هایدنهایم) میتوانند تمام جمعیت خود را در جایگاه جنوبی جای دهند و بازهم جای خالی باقی بماند؛ اما با این وجود باشگاه به جد به دنبال این نبوده است که از لحاظ اقتصادی به طور مستقیم از آن بهرهبرداری کند.

وداع در مقابل دیوار زرد یکی از آرژوهای هر بازیکنی است که پیراهن دورتموند را به تن میکند.
هِسه حتی خاطر نشان میکند که دیوار زرد با این اوصاف به دورتموند «ضربه میزند»، زیرا که قیمت بلیتها همچنان پایین نگه داشته شده است.
به طور متوسط، دارندگان بلیت فصلی به ازای هر بازی مبلغ 14 یورو میپردازند، اما اگر دورتموند در آنجا صندلی میگذاشت و هزینهی آن را افزایش میداد، به گفتهی هِسه، باشگاه روح خود را از دست میداد.
به گفتهی کارشناسان اقتصادی در موسسههای فوربس و دلویت، این حقیقت که دورتموند با احتساب درآمدی که از روز بازیها دارد، حتی در بین 20 باشگاه برتر اروپا قرار ندارد (در صورتی که بزرگترین ورزشگاه قاره را در اختیار دارند) از طرز فکری که در منطقهشان، قلب صنعتی آلمان وجود دارد، نشأت میگیرد.در عوض با کسبوکارهایی از جمله شرکت شیمیایی اِوونیک، شرکت برینکوف و کارخانهی لولهکشی ویلو که تمایل دارند با ابتکاری که با اصالت یک منطقهی طبقۀ کارگر کشور عجین است مرتبط باشند،یک سود مالی مازاد از دیوار زرد وجود دارد.
ورزشگاه وستفالن به یک قطب توریستی تبدیل شده و دیوار زرد همچنان بدون تغییر باقی مانده است.
به گفتهی هِسه، بزرگترین دوراهی برای بازدیدکنندگان این است که آیا به بزم روی سکوها بپیوندند یا اینکه درخشش آن را از دور به تماشا بنشینند.