
یورگن کلوپ، رد بول و ریشههای یک رابطه عاشقانه غیرمتعارف!
هفتیک- دیتریش ماتشیتس، ثروتمندترین مرد اتریش، تا پایان عمر املاک و مستغلات فراوانی را در منطقه آلپ به دست آورده بود. وبسایت بلومبرگ سیاهۀ اموال این میلیاردر اتریشی را در سال 2019 منتشر و از کاخها و عمارتهای متعلق به او رونمایی کرد. ماتشیتس این بناها را عمدتاً از کلیساها و یا خانوادههای اشرافیای که توان مالی نگهداری از این اموال را نداشتند، خریداری کرده بود. در گزارش بلومبرگ، 22 نقطۀ قرمز روی نقشه بهعنوان املاک او معرفی، و خاطرنشان شده بود که اینها صرفاً گوشهای از مجموعۀ عظیم و متعدد اقامتگاههای متعلق به ماتشیتس است. سه سال پس از انتشار فهرست املاک، در خبر دیگری در سپتامبر 2022، اعلام شد که این سلطان صنعت نوشیدنی و از بنیانگذاران رد بول در بستر مرگ بوده و با بیماری سرطان پانکراس دستوپنجه نرم میکند. کمتر از یک ماه قبل از مرگ، خبر رسید که دیتریش پذیرای مهمانی ویژه در یکی از ویلاهای خود در نزدیکی سالزبورگ بوده است؛ سالزبورگِ اتریش همان شهری است که امپراطوری سلطان رد بول در آن بنا شده است. این مهمان خاص کسی نبود به جز یورگن کلوپ، سرمربی وقت باشگاه لیورپول. دو سال پس از این ملاقات، انتصاب کلوپ در سِمَت رئیس بخش جهانی فوتبال رد بول رسماً مورد تأیید قرار گرفت؛ اقدامی که در لحظه نخست برای بسیاری شوکهکننده اما پس از فروکش کردن احساسات و هیجانات اولیه، میتوان گفت که تا حدودی قابلپیشبینی بود.
با توجه به بازی لیگ قهرمانان عصر امروز (چهارشنبه) بین لیورپول و آر.بی لایپزیش (توضیح مترجم: این مطلب پیش از دیدار سه هفته قبل لیورپول مقابل لایپزیش نوشته شد)، بهعنوان بخشی از امپراطوری رد بول که کلوپ طبق برنامه در ژانویه به آن ملحق خواهد شد، دپارتمان خبر ورزشی نیویورک تایمز، با منابع آگاه درباره چگونگی و دلایل امضای قرارداد بین کلوپ آلمانی و رد بول، مصاحبههایی را انجام داد؛ از نظر بسیاری از ناظران، رد بول شرکتی است با فلسفه و دیدگاهی کاملا متفاوت از آنچه که کلوپ در جایگاه مربی مصداق و نماد آن است.
***
فصل 23-2022 برای کلوپ چندان خوب شروع نشد. فصل قبل اثر فرسایشی خود را بر بازیکنان لیورپول بر جای گذاشته بود چرا که در جریان تلاش سخت برای اطمینان از تصاحب چهار جام مهم در 63 بازی پیاپی که در نوع خود بیسابقه بود، برخی بازیکنان انرژی خود را از دست داده بودند.

دیتریش ماتشیتس، مالک ردبول، علاقه زیادی به همکاری با یورگ کلوپ داشت.
پنج ماه پیش از این، کلوپ قرارداد تازهای با لیورپول امضا کرده بود اما در همان زمان هم این حس را داشت که این احتمالاً آخرین قرارداد او در آنفیلد است. کلوپ برای جدایی از باشگاه اقدام ویژهای نکرده و در آن برهه از زمان برنامه خاصی نیز در اینباره نداشت اما به هر حال این اجتنابناپذیر بود که برخی از مکنونات ذهنی او در ارتباط با سرنوشت کاری آتی، بهخصوص پس از 7 سال سخت و نفسگیر در لیورپول، به واقعیت تبدیل شود؛ و اما یک نکته قطعی بود: یورگن کلوپ نمیخواست از نقش سرمربی لیورپول مستقیماً به یک شغل پرسر و صدای دیگر پرش کند؛ در حقیقت نمیخواست در شغل جدید هم همچنان در معرض دید عموم و نگاه مردم باشد چرا که به کمی استراحت احتیاج داشت.
ماتشیتس طرفدار دوآتشه کلوپ بود و کار او را بهشدت تحسین میکرد؛ از این رو، بسیار دوست داشت که او را به هدایت یکی از تیمهای فوتبال خود بگمارد. ماتشیتس از سال 2005 و با خرید باشگاههای مختلف، سرمایهگذاریهای هنگفتی در فوتبال انجام داده بود؛ این باشگاهها عبارت بودند از آر بی لایپزیش در آلمان، نیویورک رد بول در ایالات متحده آمریکا و رد بول براگانتینو در برزیل. از سوی دیگر، با قبول تعهد حمایت مالی از تیم رد بول سالزبورگ اتریش، زمینهای را برای غوطهور شدن این تیم در پول و ثروت فراهم کرده بود. تمام باشگاههای نامبرده با نام شرکت متعلق به ماتشیتش، یعنی رد بول، شناخته میشدند.
اگرچه سالزبورگ و لایپزیش آغازی بسیار اثرگذار داشتند، اما باعث ابراز مخالفتهایی هم شد. طرفداران فوتبال، بهخصوص در اتریش و آلمان، این دو باشگاه را به مثابه عاملی میدیدند که روح فوتبال را تهدید میکند: این دو در حقیقت به کانالهایی برای کمپانی رد بول تبدیل شده بودند که از نظر ماهیت فعالیت، هیچگونه ارتباط طبیعی با فوتبال نداشته و صرفاً مایل بود محصولات خود را به فروش رسانده و بازار خود را هر چه بیشتر گسترش دهد- نسخهای خوشآبورنگ از پدیده ورزششویی.
پیشتر به نظر میرسید که کلوپ فردی مدافع سنت و مخالف تازهبهدورانرسیدگی است؛ شاهد این مدعا مصاحبه او با روزنامه اسپانیایی مارکا در سال 2017 است که طی آن چنین گفته بود:«من سنت و مسائلی از این دست را در فوتبال میپسندم.
در آلمان تنها در دو باشگاه قبل از شروع بازی این آواز خوانده میشود: تو هرگز تنها قدم نخواهی زد؛ یکی ماینتس و دیگری دورتموند (یعنی همان باشگاههای سابق کلوپ).» طرفداران دورتموند بهطور قطع در زمره سرسختترین منتقدان لایپزیش بودند زیرا این تیم در سال 2016، یعنی یک سال پس از جدایی کلوپ از دورتموند و ورود به لیورپول، در زمره برترینهای آلمان قرار گرفته بود.
در هر حال، کلوپ در باطن کار ماتشیتس را، عمدتاً به دلیل روش جذب بازیکن در باشگاههای خود و مراقبت از بازیکنان و پرورش آنها، تحسین میکرد. طی قراردادهای جدید، هیچ فوقستارهای به باشگاهها آورده نمیشد، اما سیستمی که ماتشیتس پیاده میکرد امکان دستیابی این بازیکنان به سطوح جدید و بالاتر را فراهم میکرد. کلوپ در روش کاری ماتشیتس، شباهتهایی با راهبرد خود پیدا میکرد- او هم در زمان حضور در دورتموند و لیورپول، عمدتاً بازیکنهایی را به تیم میآورد که قبل از ورود به باشگاه، نامهای شناختهشدهای نبودند.
چند ماه قبل از ملاقات ماتشیتس و کلوپ در سال 2022، لیورپول دیداری دوستانه با سالزبورگ برگزار کرده بود. کلوپ در حاشیه این بازی به خبرنگارها گفته بود:«آنها (منظورش رد بول بود) همه ساله تغییراتی در تیم ایجاد میکنند؛ برخی بازیکنان را میفروشند اما همچنان یک تیم قوی باقی میماند. شیوه کار آنها جالبتوجه است. فلسفه فوتبالی آنها تفاوت چندانی با فلسفه ما ندارد.»
مورد دیگری که کلوپ و ماتشیتس را به یکدیگر نزدیک میکرد آن بود که علیرغم سختکوشی و تلاش فراوان در دستیابی به شهرت و ثروت، هر دو بر این باور بودند که اصالت خویش را حفظ کردهاند. همانطور که آمدن ماتشیتس بر سر قرارها و جلسات مهم در سالزبورگ با موتورسیکلت و در پوشش ژاکت و شلوار جین امری کاملاً عادی بود، کلوپ هم مرتباً در زمین تمرینی لیورپول با شلوار جین و کفش تخت (اسنیکرهای معمولی) حاضر میشد و حتی یک بار در جریان مذاکرات با باشگاه هامبورگ، به خاطر همین وضعیت پوشش، از بین گزینهها کنار گذاشته شده بود. آنها از نظر عقاید، احساسات و علایق یکسان نبودند، اما در جلسه قبل از درگذشت ماتشیتس با کلوپ در ارتفاعات سالزبورگ بهقدری اشتراک بین این دو وجود داشت که سبب شود جلسه تا دیروقت به طول بینجامد.
***
کلوپ بلافاصله قبول نکرد که به رد بول ملحق شود اما زمانی که جداییاش از لیورپول در ژانویه را اعلام میکرد، بهخوبی میدانست سال آینده کجا خواهد بود.
پس از درگذشت ماتشیتش در اکتبر 2022، مسیر ارتباطی کلوپ با رد بول از طریق نماینده او، مارک کوسیکه، و همینطور اولیور مینتزلاف، دونده دو استقامت که ماتشیتس او را به دلیل توانمندی در کار با برند پوما در سمت کارشناس بازاریابی به استخدام رد بول درآورده بود، هدایت میشد. مینتزلاف از سال 2014، پستهای متعددی در رد بول داشت؛ او که در ابتدا بین سالهای 2012 و 2015 با ژرار هولیه، دیگر سرمربی سابق لیورپول و سرپرست گروه جهانی فوتبال ردبول کار کرده بود، به سمت مدیر اجرایی آر بی لایپزیش منصوب شده و بر روند صعود باشگاه به بوندسلیگا نظارت کرد. پس از آنکه مینتزلاف نقش بهمراتب مهمتر و چندجانبه هولیه را بر عهده گرفت، ماتشیتس، درست قبل از مرگ، بار دیگر او را لایق ترفیع دانسته و بدینترتیب از سال 2022، تمرکز مینتزلاف بر سرمایهگذاریهای جدید بوده است. قریب دو دهه است که کوسیکه و مینتزلاف با یکدیگر همکاری داشتهاند و همیشه بهخوبی با هم کنار آمدهاند. این ارتباط نزدیک در دوره جدایی پپ لیندرز از لیورپول برای پیوستن به سالزبورگ نیز به درد خورد و روند جدایی را برای باشگاه تسهیل کرده بود. لیندرز که مدت زمان زیادی دستیار کلوپ در لیورپول بود، همزمان با رئیس خود از آنفیلد جدا شد و سرمربیگری سالزبورگ را بر عهده گرفت.

کلوپ علیرغم علاقه به سنتهای فوتبال آلمان، همواره مدل کاری ردبول را تحسین میکرد.
بالاخره لحظه موعود در ماه مه فرا رسید. البته کلوپ در نوامبر گذشته، یعنی تقریبا 14 ماه پس از ملاقات با ماتشیتس در سالزبورگ، به مایک گوردون، رئیس گروه فنوی اسپورتس (FSG)، مالک باشگاه لیورپول، اعلام کرده بود که قصد ترک باشگاه را دارد.
در نسخه اخیرا بهروزرسانیشده از کتاب رافائل هونیگشتاین با عنوان شور به پا کن، از دیگر دستیار ارشد کلوپ، پیتر کراویتز، نقلقول میشود که سرمربی (کلوپ) پس از آنکه پی برد انرژی و تمرکز لازم برای برنامهریزی پیشفصل 2024 را ندارد، تصمیم به جدا کردن مسیر خود از لیورپول گرفت؛ تابستانی که دو تورنمنت ملی مهم یعنی قهرمانی اروپا و کوپا آمهریکا شامل میشد.
از آنجا که کراویتز و دیگر اعضای حلقه نزدیک به کلوپ، مانند لیندرز، همگی بر سر این موضوع که زمان تغییر فرا رسیده است اتفاق نظر داشتند، رسیدن خبر به گوش گوردون تنها «باعث تعجب شد اما او را شوکه نکرد.» گوردون، در مصاحبه با هونیگشتاین در جریان نگارش کتاب، مدیریت درست در لیورپول را اینگونه توصیف کرد:«مدیریت در لیورپول نه یک شغل، بلکه فراتر از آن است؛ یک نقش و یک روش زندگی است.» گوردون هم به مرور زمان متوجه شده بود که بار مسئولیت سرمربی بودن در آنفیلد «بر روی دوشهای او (کلوپ) سنگینی کرده است.»
پس از بهبود وضعیت تیم و پشت سر گذاشتن مشکلات در زمین، تصمیم به ترک لیورپول برای کلوپ آسانتر شده بود اما گوردون عقیده داشت که کلوپ آلمانی باز هم نهایت تلاش خود را میکند تا تأثیر این جدایی بر باشگاه به حداقل رسیده و در عین حال FSG نیز برای پیدا کردن جایگزین فرصت کافی در اختیار داشته باشد. گوردون اظهار داشت:«میدانستیم که نمیتوانیم این موضوع را برای مدت زمان طولانی مخفی نگه داریم، در فوتبال چنین چیزی امکانپذیر نیست.»
جالب آنکه خبر تصمیم کلوپ به پیوستن به رد بول در میان برخی از چهرههای کلیدی شرکت دهان به دهان گشته بود. پس از آنکه در اوایل این ماه ورود کلوپ به رد بول بهطور رسمی اعلام شد، هلموت مارکو، مشاور ارشد اتومبیلرانی رد بول، به نشریه مونیخی TZ که یک روزنامه زرد است گفت که انتصاب کلوپ یک راز سرگشاده بوده است. او چنین ادامه داد:«باورنکردنی است که چنین قرارداد عظیمی توانست این همه مدت مخفی بماند. چنین اتفاقی در فرمول یک به هیچ روی امکانپذیر نیست.» اظهارات مارکو توسط مکس فرشتپن، راننده فرمول یک و دارنده چندین عنوان قهرمانی، نیز تأیید شد. او در مصاحبه با شبکه اسکای اسپورتس انگلیس اظهار داشت:«مدت زیادی بود که از مذاکرات آنها باخبر بودم و میدانستم که قرارداد به زودی امضا میشود. رد بول با در اختیار گرفتن تیمهای متعدد، سرمایهگذاری عظیمی در فوتبال انجام داده و تا همین جای کار نیز استعدادهای بسیاری را کشف کرده است. وجود فردی همچون یورگن در رأس، برخورداری او از تجربه فراوان و سابقه مربیگری در بسیاری از باشگاههای بزرگ در کارنامهاش بهطور قطع به ادامه این روند کمک خواهد کرد.»
کلوپ تابستان خود را در ساحل سانتا پونسا در مایورکای اسپانیا گذراند؛ جایی که همسرش اولا بر امور بازسازی هتل آنها واقع در پشت یک زمین گلف نظارت میکند. با این حال، از آنجا که کلوپ عادت به بیکار نشستن ندارد، طبیعی است که از زمان جدایی از لیورپول تمام وقت خود را به گرفتن حمام آفتاب نگذرانده باشد. بعد از حضور در مسابقات جام ملتهای اروپا در برلین، کلوپ در ماه آگوست برای تشویق دوست قدیمیاش “وویتک چیز” در مسابقات بدمینتون SL3 به پارالمپیک پاریس رفت. در همان زمان هم بود که اولین بار داستانها درباره وضعیت آتی او در مطبوعات اتریش انعکاس پیدا کرد.
ابتدا روزنامه سالزبورگر ناخریشتن که دفتر آن مانند رد بول در شهر سالزبورگ قرار دارد فاش کرد که کلوپ به زودی و در جایگاهی که زمانی متعلق به هولیه و ماتشیتس بود به رد بول ملحق خواهد شد اما زمانی که همین روزنامه به صورت آنلاین تجدید چاپ شد، این خبر را ذیل ستون «شایعات» قرار داد و بیرون از اتریش نیز چندان توجهی به آن معطوف نشد.
***
زمانی که کلوپ در ماه سپتامبر روی نیمکت تیم اسطورههای دورتموند نشست، این اتفاق را اینگونه توصیف کرد:«رویایی که به واقعیت پیوست.» در همان ماه، بازگشت قهرمانانهای نیز به ماینتس داشت؛ همان باشگاهی که تمام دوره حرفهای خود بهعنوان بازیکن را در آن سپری کرده و سپس در زمان بحران در باشگاه، تغییر مسیر داده و مربیگری را انتخاب کرده بود. یک ذهن بدبین شاید از این اتفاق چنین برداشت کند که کلوپ با این اقدامات سعی داشته پیش از افشای راز بزرگی که بهطور قطع عدهای را آزردهخاطر میکرد، یک تور خداحافظی ترتیب داده و یادی از دوستان و رابطههای قدیمی کند.
پس از اعلام خبر 9 اکتبر مبنی بر پیوستن کلوپ به رد بول در سال جدید میلادی، طبق برنامه باید بازی بعدی ماینتس با یکی از باشگاههای رد بول برگزار میشد. در واکنش به باخت دو بر صفر تیمشان در برابر لایپزیش، طرفداران ماینتس بنرهایی را آویزان کرده و روی آن نوشتند:«آیا فراموش کردی که ما تو را به آنچه امروز هستی تبدیل کردیم؟» بر روی بنری دیگر، نقلقولهایی قدیمی از خود کلوپ درج شده بود:«من آدمها را تا وقتی دوست دارم که مرا ناامید نکرده باشند» و همینطور، «مگر عقلت را از دست دادهای؟»

ماتشیتس هم مانند کلوپ علاقهای به تشریفات نداشت و معمولا با موتورسیکلت در قرارهای کاریاش حضور پیدا میکرد.
شکی نیست که کلوپ دارد بر سر آبروی خود ریسک میکند. در آلمان این بحث مطرح است که در صورتی که کلوپ تا چند سال دیگر هدایت تیم ملی آلمان را برعهده بگیرد، تصمیم امروز او فراموش خواهد شد اما این باور، احساسات دورتموندیها را نادیده میگیرد، به خصوص با در نظر داشتن این نکته مهم که عنصر طرفداری بیشتر با علایق باشگاهی مرتبط است. فارغ از بحث آلمان، باید گفت که رابطه کلوپ با رد بول در واقع در زمان حضور او در لیورپول بود که شکل گرفت و تقویت شد. یکی از اولین تصمیمهای مهم او پس از انتصاب در سال 2015، مربوط به یک زمین تمرینی جدید بود. زمانی که برنامهریزیها برای انتخاب زمین در کرکبی در حال انجام بود، کلوپ به نمایندگی از لیورپول از رد بول سالزبورگ دیدن کرد چرا که مطمئن بود میتواند از محل زمین و امکانات این تیم اتریشی مطالب مفیدی بیاموزد. به دنبال آن کلوپ با نبی کیتا، تاکومی مینامینو، ابراهیم کوناته و دومینیک سوبوسلای از مجموعه باشگاههای رد بول قرارداد امضا کرد؛ سادیو مانه نیز قبل از پیوستن به ساوتهمپتون با سالزبورگ بود و در نهایت به آنفیلد رفت. پس از به خدمت گرفتن مینامینو از سالزبورگ در سال 2019، کلوپ به سایت رسمی لیورپول گفت:«با توجه به باشگاه و نظم و سازمانی که مینامینو از آن آمده، مطمئن هستیم که بهخوبی پرورش خواهد یافت چرا که به محیطهای تراز اول عادت داشته و تجارب لازم را در اختیار دارد.» کلوپ دوست داشت با بازیکنانی که به شیوه رد بول تربیت شده بودند، قرارداد امضا کند چرا که احساس میکرد فلسفه رد بول بسیار به فلسفه خود او نزدیک بوده و با آن سنخیت دارد. در تمام باشگاههای گروه رد بول، بازیها بسیار سخت و فشرده بود و از نظر او، این عامل مهمی بود که روند تطبیق بازیکنان با شرایط مرسیساید را تسهیل میکرد.
رالف رانگنیک، مربی فعلی تیم ملی اتریش، مصداق بارز هویت فوتبال از نقطهنظر رد بول است که پستهای متعددی در سازمان فوتبالی این باشگاه داشت. کلوپ زمانی او را اینگونه توصیف کرد:«رالف، اگر نه بهترین، بهطور قطع یکی از بهترین مربیهای آلمان است»، اما درباره نقش تازه کلوپ بهعنوان رئیس بخش جهانی فوتبال توضیحی داده نشد. این در حالی است که رانگنیک تا مدتی پس از ترک لایپزیش در 2019 به همین کار اشتغال داشت. این به معنای جذب بازیکن و تلاش برای دستیابی به یک فلسفه مربیگری مشترک بود. با این حال، رانگنیک از تجارب خود راضی نبود – او مسئولیتهای خود را با جدیت به انجام میرساند اما در سفر به نیویورک و برزیل، متوجه شد که مربیان تحت تربیت او، اگر خبر را میشنیدند، متوجه میشدند که او به زودی برگشتنی نیست و بنابراین تأثیری که میداشت بسیار جزیی بود.
انتظار نمیرود که کلوپ در زمان رویارویی لیورپول با لایپزیش در زمین رد بول در روز چهارشنبه حضور داشته باشد اما تغییر شغل قریبالوقوع او سناریوی ثانویه جالبی را به این اتفاق اضافه میکند. مارکو روزه که قبلا برای کلوپ در باشگاه ماینتس توپ زده و در حال حاضر سرمربی لایپزیش است، در هفته جاری به خبرنگارها چنین گفت:«او همیشه برای تیم ما انرژی به ارمغان میآورد. در ماینتس مواقعی بود که احساس ناامیدی بسیار میکردیم اما «کلوپو» این حس را در ما زنده میکرد که بخواهیم روز بعد دوباره بازی کنیم و اصولی را که همیشه به آن ایمان داشته و میبایست به واسطه آن همواره رو به جلو حرکت کنیم یادآوری میکرد. او فوتبال دفاعی را آموزش میداد. اگرچه همیشه با یکدیگر همعقیده نبودیم اما من بسیار از او آموختم چرا که او انسان بزرگی است و بیصبرانه منتظرم که دوباره با او همکاری کنم.»
سوبوسلای در کنفرانس خبری دیروز به اندازه روزه هیجانزده بود. او به خبرنگارها گفت:«تجربه متفاوتی است. این شغلی تازه و متفاوت برای یک مربی است، اما من به هر حال از بازگشت او خوشحالم. کلوپ در فوتبال نام بزرگی است، او نباید فراموش شود و چه خوب است که در فوتبال میماند.»
تصمیم کلوپ در انگلیس به اندازه آلمان با چالش و بحث مواجه نشده است اما این روند ممکن است زمانی که رد بول بیشتر با مسائل لیدزیونایتد که اکنون در چمپیونشیپ حضور دارد، درگیر شود، تغییر کند. در حال حاضر رد بول در لیدزیونایتد سهامدار است.

کلوپ چندین بازیکن از محصولات باشگاههای ردبول از جمله سادیو مانه را در لیورپول به خدمت گرفته بود.
کلوپ تجربه کار با مربیانی را دارد که به طریقی برای رد بول در لایپزیش، سالزبورگ و نیویورک کار کردهاند. دنیل فارکه، سرمربی آلمانی لیدز، در این دستهبندی قرار نمیگیرد اما در کنفرانس خبری پیش از مسابقه و قبل از پیروزی باشگاه بر شفیلدیونایتد در هفته گذشته، فاش کرد که او و کلوپ دوستان صمیمی بوده و با یکدیگر در ارتباطند. «ما دوستان نزدیکی هستیم – هر زمان که بخواهم میتوانم با او تماس بگیرم.» حال فارکه تا حدودی این گفتگوهای تلفنی را کاری میداند اما از اهمیت هویت در فوتبال غافل نبوده و عنوان میکند:«ما لیدزیونایتد هستیم. هیچ یک از طرفداران به ما اجازه کپیکاری نمیدهند. ما یک باشگاه منحصربهفرد با ارزشها و اصول مختص به خود هستیم.»
در سال 2017، کلوپ مشابه همین حرف را به روزنامه مارکا که قبلا درباره آن صحبت شد نیز گفته و با اصرار اظهار داشته بود که یک «عاشق رمانتیک فوتبال» است. اگر باور او واقعا چنین است، انتخابهای اخیر او تنها یک معنا دارد و آن اینکه در فوتبال هیچ چیز مقدس نیست.