گری‌ لینه‌کر بااستعداد: آقای گل، مجری و پادکست‌ساز

لینه‌کر حتی اگر پس از دوران فوتبالش که در طول آن موفق شد ۴۸ گل در ۸۰ بازی برای تیم ملی انگلیس به ثمر برساند، تصمیم می‌گرفت پاهایش را آویزان کند و استراحت کند، باز هم مورد ستایش قرار می‌گرفت.

هفت‌یک- گری لینه‌کر در حالی ‌که به صندلی‌اش تکیه می‌دهد، از یادآوری لحظه‌ ناخوشایندی که رابطه‌اش با برنامۀ مچ آ دِ دِی (Match of the day) آغاز شد، کمی چهره در هم می‌کشد. با گذشت همه‌ این سال‌ها، شاید هنوز هم بتواند آن لحن تحقیرآمیز را در صدای بری دیویس بشنود- و هیچ‌کس مثل بری دیویس در تحقیر کردن مهارت نداشت.

فورفورتو تازه از لینه‌کر پرسیده آیا اولین خاطره‌اش از تماشای این برنامه را در دوران کودکی به یاد دارد یا نه و این مرد ۶۴ ساله با لحن همیشگی خودانتقادگرش می‌خندد: «خدای من، چه سوال سختی… می‌دانی چقدر از زمانی که بچه بودم گذشته؟»

خاطرات ابتدایی مبهم هستند. مدعی می‌شود: «اما اجازه داشتم بیدار بمانم و آن را تماشا کنم. شب‌های شنبه برای من اول پارکی (توضیح مترجم: منظور مایکل پارکینسون، مجری سرشناس و محبوب برنامه‌های گفت‌وگومحور تلویزیونی در بریتانیا، است. برنامۀ گفت‌وگوی او که با نام پارکینسون پخش می‌شد، در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ میلادی یکی از معروف‌ترین برنامه‌های آخر هفته تلویزیون بی‌بی‌سی محسوب می‌شد) بود و بعد مچ آو د دی وقتی که دیوید کولمن مجری بود.»

خیلی زود، لحظه‌ای به‌مراتب شرم‌آورتر به ذهنش خطور می‌کند. او ادامه می‌دهد و سال‌های اول حرفه‌ای فوتبالش به عنوان بازیکن در تیم دوران کودکی‌اش، لسترسیتی را به یاد می‌آورد: «اولین باری که در این برنامه حضور داشتم را خاطرم هست. افتضاح بودم. آن روزها فقط یک مسابقه‌ شاخص را در برنامه پخش می‌کردند و ما با استون ویلا بازی داشتیم. توپ برگشت و من روی خط شش قدم بودم و آن را از بالای تیرک به آسمان زدم. دعا می‌کردم که آن صحنه را پخش نکنند اما البته که پخش کردند…»

دیویس افسانه‌ای در زمان گزارش از این هدر دادن موقعیت ناراحت شد. او با تاسف گفت: «گل حتمی… اوه نه! اوه خدای من، خدای من.» لستر در آن بازی در اوایل دهه ۱۹۸۰ با نتیجه ۳-۱ باخت. لینه‌کر با ناراحتی می‌گوید: «وقتی آن شب به خانه برگشتم، حتی اعضای خانواده‌ام هم من را دست انداختند!»

با این حال، در چهار دهه و نیم بعد، او بیش از حد آن اولین حضور افتضاح در این برنامه‌ نمادین را جبران کرد. مجری‌ای با طولانی‌ترین مدت حضور در این برنامه در ماه می پس از ۲۶ حضور خداحافظی خواهد کرد، کسی که به شکلی حرفه‌ای پس از پایان دوران باشکوه فوتبالش به تلویزیون رفت.

جدایی او پایان یک دوران خواهد بود، هرچند لینه‌کر فاصله زیادی با بازنشستگی دارد. علاوه بر ادامه اجرای برنامه مربوط به مسابقات زنده در بی‌بی‌سی تا پایان جام جهانی ۲۰۲۶ در آمریکای شمالی، او مجری پادکست دِ رِست ایز فوتبال (The Rest Is Football) نیز هست- بخشی از مجموعه پادکست‌های گل‌هنگر (Goalhanger) که خودش بنیان گذاشته و اخیراً به لطف تنوع برنامه‌هایش در موضوعات مختلف ۱.۴ میلیون پوند سود سالیانه ثبت کرده است.

بسیاری از افراد در طول دوران کاری‌شان حتی از پس یک تخصص هم برنمی‌آیند. اما لینه‌کر به عنوان فوتبالیست، مجری و چهرۀ‌ موفق در زمینه پادکست، هت‌تریک کرده است.

 

ظهور جونیور دِس

این مهاجم سابق تیم ملی انگلیس پذیرفته است که با فورفورتو در اتاقی در طبقۀ‌ بالای سینمای استودیو المپیک در محله سرسبز بارنز در لندن که در آن زندگی می‌کند و آن سوی رود تایمز از ورزشگاه کریون کاتج متعلق به فولام قرار دارد، دیدار کند.

این اتاق گاهی برای برنامه‌های شبانه هم استفاده می‌شود، بنابراین یک گوی آینه‌ای از سقف آویزان است و صفحه‌های موسیقی مثل اتمیک از بلاندی از سال ۱۹۷۹ که به‌طور تصادفی سال اولین حضور لینه‌کر به‌عنوان بازیکن هم بوده و آهنگ ژو سویی راک استار (سی سی) از بیل وایمن از سال ۱۹۸۱ روی قفسه دیده می‌شود.

لینه‌کر با لبخندی پیش از عکاسی می‌آید و قرار است بعد از مصاحبه برای جلسه‌ لیگ جدید فوتسال سرپوشیده به نام Baller League به استرتفورد برود- او به همراه آلن شیرر و میکا ریچاردز، همکارانش در بی‌بی‌سی و  د رست ایز فوتبال، مربیگری یکی از تیم‌های شش نفره را برعهده دارند.

خط تولید لباس خودش در فروشگاه نکست و ۳۰ سال همکاری به عنوان سفیر با شرکت چیپس  واکرز را هم به این اضافه کنید، لینه‌کر هرگز از کار و فعالیت کم نمی‌آورد. او به ما می‌گوید: «هفته‌های من خیلی متغیر است. گاهی وسط هفته مچ آو د دی داریم، گاهی برای واکرز یا نکست برنامه‌ای هست یا کار دیگری پیش می‌آید. سعی می‌کنیم پادکست اصلی هفته را عصرهای یکشنبه ضبط کنیم، هرچند گاهی آلن یا میکا در مچ آو د دی 2 هستند، بنابراین جابه‌جایش می‌کنیم. بعد هم می‌بینیم برای قسمت جمعه چه کنیم.

هفته‌ها همیشه خیلی نامنظم است ولی من از این وضعیت لذت می‌برم. ساعت بیدار شدن من احتمالاً بیشتر از بقیه مردم در نوسان است. بعضی صبح‌ها باید خیلی زود بیدار شوم- خوشبختانه همیشه وقتی صدای زنگم خاموش می‌شود از خواب بیدار می‌شوم. ولی یکشنبه‌ها معمولا ساعت ۱۰:۳۰ یا ۱۱ از خواب بیدار می‌شوم.

برنامه مچ آو د دی، آخر هفته را کاملاً از بین می‌برد- تا ۳ یا ۳:۳۰ بامداد به خانه نمی‌رسم. دلم برای مسیر برگشت تنگ نمی‌شود. به بارنز نقل مکان کردم و بی‌بی‌سی یک ماه بعد اعلام کرد که قرار است به منچستر بروند که این یعنی یک‌ باره ۸-۹ ساعت به روزم اضافه شد… من در لندن جا افتاده بودم، حال و حوصله‌ اسباب‌کشی نداشتم ولی فقط شنبه‌هاست.»

با وجود بازگشت به خانه در نیمه‌های شب در طول هفته، لینه‌کر کاملا آگاه است که خوش‌شانس بوده که توانسته است کاری را که دوست دارد، انجام بدهد. حتی در دوران نوجوانی هم نیم‌‌نگاهی به کاری در رسانه داشت. او توضیح می‌دهد: «می‌خواستم فوتبالیست شوم اما همیشه فکر می‌کردم اگر در فوتبال یا کریکت به جایی نرسم-  چون در کریکت هم خیلی خوب بودم- روزنامه‌نگار ورزشی می‌شوم.»

کریس وادل و پل گاسکوئین در اردوی تیم ملی انگلیس لقبی برایش گذاشته بودند. لینه‌کر لبخندی می‌زند و به یاد می‌آورد که چطور او را با دس لاینام مقایسه می‌کردند: «جونیور دس. فکر می‌کنم چند دلیل داشت- اول این که همیشه اطراف گروه‌های فیلمبرداری، رادیو و خبرنگارها پرسه می‌زدم تا یاد بگیرم چون در آن مقطع می‌دانستم چه می‌خواهم. دوم این که تازه موهایم داشت کمی خاکستری می‌شد!»

لینه‌کر اجرای مراسم مهمی مانند قرعه‌کشی جام جهانی و اهدا توپ طلا را هم برعهده داشت.

مجری اصلی بودن مثل لاینام به منبعی الهام‌بخش برای او تبدیل می‌شد، حتی با این که تغییر شغل مرسومی نبود. لینه‌کر می‌گوید: «جیمی هیل مدتی این کار را کرده بود و باب ویلسون هم همین‌طور. اما من به سایر ورزش‌ها نگاه می‌کردم و سو بارکر (تنیس) و دیوید گاور (کریکت) را می‌دیدم، دو نفری که در اوج ورزش‌شان بازی کرده بودند و با خودم فکر می‌کردم چرا فوتبال چنین چیزی ندارد؟ همیشه مجری‌های عمومی هستند که فوتبال را پوشش می‌دهند.

به عنوان بازیکنی که در بالاترین سطح بازی کرده بود، فکر می‌کردم اگر بتوانم در زمینه اجرا هم موفق شوم که سخت‌تر از کارشناس بودن است، شاید نسبت به بقیه مزیتی داشته باشم.

دانشی که از بودن در زمین داشتم و می‌دانستم مسابقات بزرگ واقعاً چگونه است، بسیار ارزشمند بود- به خصوص با افراد مصاحبه هم کنم. مربیان بسیاری را در پایان مسابقه می‌بینید که با خبرنگار بد برخورد می‌کنند، گاهی خیلی وقیحانه. من هرگز چنین چیزی را تجربه نکردم چون آنها فکر می‌کنند او خودش می‌داند. این موضوع در حق خبرنگارها منصفانه نیست اما به من کمی برتری می‌دهد.

بخش سخت ماجرا یاد گرفتن مجری‌گری بود. مدتی طول کشید. اولین برنامه‌های ثابتم در فوتبال فوکوس بود که سه سال آن را اجرا کردم. در یکی دو سال اول، وقتی به خانه برمی‌گشتم، با خودم فکر می‌کردم هیچ‌وقت نمی‌توانم از پسش بربیایم. کارهایی مثل حرف زدن هم‌ زمان با گوش دادن، رفتن از لینک به گفتگو، از گفتگو به لینک و بداهه‌گویی برای پر کردن زمان. چیزهای بسیار مختلفی باید یاد می‌گرفتم. در نهایت همه چیز طبیعی می‌شود- الان دیگر لازم نیست به آن فکر کنم چون برای مدتی طولانی این کار را انجام داده‌ام.»

لاینام یک راهنما بود. لینه‌کر با شور و شوق می‌گوید: «دس مجری ورزشی محبوب من بود، بهترین بود.» او به من گفت: به اندازه کافی شجاع باش که از این کار لذت ببری- از شوخی کردن نترس، این کار تو را کمی متمایز می‌کند. او گفت: مجری‌های ورزشی را می‌بینم و خیلی خوب هستند اما هرگز ریسک نمی‌کنند. دس همیشه این کار را می‌کرد. من قطعاً در این زمینه از او تقلید کردم.»

 

شورت‌ جذاب

لاینام در سال ۱۹۹۹ به آی‌تی‌وی رفت و مسیر برای لینه‌کر باز شد تا جایش را به عنوان مجری مچ آو د دی  و پوشش زنده فوتبال بی‌بی‌سی بگیرد. لینه‌کر به یاد می‌آورد: «تا آن موقع کم‌کم داشتم در اجرا احساس راحتی می‌کردم- خبر انتقال دس به آی‌تی‌وی روز سه‌شنبه پخش شد و سه‌شنبه همان روزی بود که ما جلسات فوتبال فوکوس را داشتیم. وقتی با ماشین رسیدم، نگهبان جلوی در گفت: خبر را شنیدی؟ افتضاح است- دس لاینام قرار است به آی‌تی‌وی برود. گفتم: جدی…»

لینکر حالا با لبخند ادامه می‌‎دهد و به یاد دارد که چطور سعی می‌کرد خوشحالی‌اش را از این خبر پنهان کند، در حالی ‌که به لاینام هم احترام می‌گذاشت. «فکر می‌کنم تنها کسی در کشور بودم که خوشحال بود. اطمینان داشتم که این شغل را می‌گیرم و همین که رفتم بالا، صدایم کردند و گفتند: خب، تو انتخاب شدی.»

لینه‌کر همانطور که قول داده بود، بعد از قهرمانی لسترسیتی در لیگ برتر، اولین برنامه فصل جدید را با شورت اجرا کرد.

لینه‌کر از آن لحظه به بعد هرگز به عقب نگاه نکرد. اگر از مردم بخواهید که به لحظه شاخصی از ۲۶ سال اجرای او در مچ آو د دِی اشاره کنند، یک برنامه به ذهن بسیاری می‎‌آید- شبی در سال ۲۰۱۶ که او برنامه را با لباس زیر اجرا کرد چون قول داده بود اگر لسترسیتی قهرمان لیگ برتر شود، این کار را بکند. لینه‌کر با شیطنت می‌گوید: «بله، همان شبی که شورت پوشیده بودم- خدا را شکر که خیلی به چشم نیامد!

این عجیب‌ترین کاری بود که در مچ آو دِ دی انجام دادم چون گفتند خب، شروع برنامه را ایستاده انجام می‌دهیم. این کار معمولاً اتفاق نمی‌افتد اما اگر پشت میز شروع می‌کردیم خیلی عجیب می‌شد. وقتی داشتم جمله اول را می‌گفتم سعی می‌کردم جدی باشم و عادی اجرا کنم اما از گوشه چشمم شانه‌های آلن شیرر و یان رایت را می‌دیدم که از خنده بالا و پایین می‌رفتند. خیلی خندیدیم، از قولی که برای انجام این کار دادم پشیمان نیستم. خیلی خوش گذشت.» همین باعث شد آمار تماشای برنامه آن شب بالا برود.

از او پرسیده شد که به کدام بیشتر افتخار می‌کند، دوران بازی‌اش یا دوران اجرا و پاسخش شاید باعث شگفتی شود. لینه‌کر توضیح می‌دهد: «از یک نظر، دوران اجرایم، چون فکر می‌کنم من برای داخل محوطه جریمه بودن به دنیا آمده بودم، نه برای در قاب تلویزیون بودن. فوتبال برای من طبیعی بود، هرچند خیلی هم در موردش فکر می‌کردم. واقعاً مجبور شدم برای مدتی طولانی برای تلویزیون بجنگم. وقتی شروع کردم، خیلی خوب نبودم اما به قدری هم بد نبودم که رهایم کنند.

من از ۹، ۱۰، ۱۱ سالگی در مدرسه فوتبال بازی می‌کردم- مدام یاد می‌گیری و وقتی حرفه‌ای می‌شوی، حداقل ۱۰ سال این کار را انجام داده‌ای. معمولاً در تلویزیون، آدم‌ها اول کمی در رادیو کار می‌کنند، گزارشگری می‌کنند، شاید به شبکه محلی یا ماهواره‌ای کوچک که کسی تماشایش نمی‌کند، بروند و در آنجا یاد می‌گیرند. ولی من در بی‌بی‌سی وان یاد گرفتم! اولین برنامه زنده‌ام در بی‌بی‌سی وان، خلاصه بازی انگلیس و اسکاتلند در یورو ۱۹۹۶ بود. یازده میلیون بیننده، یازده میلیون! داشتم سکته می‌کردم. تنها باری بود که در زندگی‌ام استرس داشتم.»

 

بهتر از مسی

لینه‌کر حتی اگر پس از دوران فوتبالش که در طول آن موفق شد ۴۸ گل در ۸۰ بازی برای تیم ملی انگلیس به ثمر برساند، تصمیم می‌گرفت پاهایش را آویزان کند و استراحت کند، باز هم مورد ستایش قرار می‌گرفت. وقتی از او پرسیده می‌شود که به چه چیزی در دوران فوتبالش بیشتر از همه افتخار می‌کند، می‌گوید: «از این که از توانایی طبیعی‌ام فراتر رفتم. از لحاظ تکنیکی استعداد ذاتی نداشتم اما سریع بودم. ذهن سریعی داشتم و یاد گرفتم چطور گل بزنم.»

او با اشاره به شش گلی که در جام جهانی ۱۹۸۶ در مکزیک به ثمر رساند اضافه می‌کند: «پس از آن، شاید کفش طلای جام جهانی. این اتفاق زندگی من را تغییر داد. افراد زیادی به این دستاورد نرسیده‌اند. بعضی از بزرگ‌ترین بازیکنان تاریخ- پله، لیونل مسی، دیه‌گو مارادونا- به آن دست نیافته‌اند، بنابراین من به آن افتخار می‌کنم.»

لینه‌کر در ادامه در جام جهانی ۱۹۹۰ ایتالیا چهار گل دیگر به ثمر رساند و به انگلیس کمک کرد تا به اولین نیمه ‌نهایی پس از سال ۱۹۶۶ برسد. او همچنان با ۱۰ گل بهترین گلزن تاریخ تیم ملی انگلیس در جام جهانی است، دو گل بیشتر از هری کین. اما خاطره ماندگار او از آن تورنمنت، شکست در ضربات پنالتی مقابل آلمان غربی در تورین بود.

او می‌گوید: «بزرگ‌ترین ناامیدی بود. خیلی نزدیک بودیم، تقریباً دست‌مان به جام رسیده بود چون فکر می‌کنم در فینال واقعا شانس داشتیم. تیم فوق‌العاده‌ای بودیم. اما هیچ‌وقت نخواهیم فهمید. این تنها چیزی است که اغلب به آن فکر می‌کنم و می‌گویم اگر فقط… چون قهرمانی در جام جهانی یعنی جاودانگی در فوتبال. این ابدی است.»

گری لینه‌کر در اواخر دهه 1980 از اورتون راهی بارسلونا شد.

لینه‌کر در سطح باشگاهی برای دورانش در بارسلونا ارزش بسیاری قائل است. او ادامه می‌دهد: «خوشحالم که به آنجا رفتم. شاید تصمیم واضحی به نظر برسد که پاسخ مثبت بدهی اما در آن زمان اورتون تیم بسیار خوبی بود. خوشحال بودم اما باشگاه گفت پیشنهادی را پذیرفته است. نباید تصمیم سختی می‌بود اما بود. هرچند وقتی به بارسلونا رفتم، دیوانه‌خانه‌ای بود اما فوق‌العاده. خیلی بزرگ بود. مقابل ۱۲۰ هزار هوادار بازی می‌کردیم.»

لینه‌کر در طول سه فصل حضورش در کاتالونیا ۵۲ گل به ثمر رساند، سپس به انگلیس بازگشت و همان‌طور که در اورتون و لستر این کار را کرده بود، برای تاتنهام نیز به صورت منظم به گلزنی ادامه داد. این که برای تیم محبوب دوران کودکی‌اش ۱۰۳ گل به ثمر رساند بسیار ارزشمند است، هرچند وقتی به او می‌گوییم هنوز هم اسطوره باشگاهی به حساب می‌آید که در ۲۴ سالگی آن را ترک کرد، متواضع است. او لبخند می‎‌زند: «امیدوارم، امیدوارم من را با محبت به یاد بیاورند. ترک لستر هم سخت بود- در آن دوران حتی خانه خودم را نداشتم. هنوز با پدر و مادرم زندگی می‌کردم.

اما لستر باشگاه من است. وقتی فوتبالیست هستی، موضوع عجیبی‌ است- در دوران کودکی طرفدار لستر بودم، بعد در تیم اولش بازی کردم و خیلی گل زدم اما وقتی می‌روی، وفاداری‌ات فوراً به باشگاه جدیدی که در آن هستی منتقل می‌شود.

در اورتون بیشتر از هر چیزی می‌خواهی لیورپول را شکست بدهی، در حالی که با این احساس بزرگ نشده‌ای- شبیه چیزی واگیردار است، ناخودآگاه به آن دچار می‌شوی. نمی‌گویم دیگر به نتایج لستر اهمیت نمی‌دادم، اهمیت می‌دادم اما آن‌طور نبود. هرچند، وقتی فوتبال را کنار گذاشتم، کم‌ کم علاقه به لستر دوباره برگشت. هرچه پیرتر می‌شوم، انگار اهمیتش برایم بیشتر می‌شود.»

 

و ادامه ماجرا

فصل سوم زندگی کاری لینه‌کر در سال ۲۰۱۸ آغاز شد، زمانی که او در توییتر پیامی خصوصی برای دنی بیکر، مجری رادیویی قدیمی، که از پیش به سراغ پادکست رفته بود، فرستاد. در آشپزخانه‌ منزل این مهاجم سابق، این دو نفر شروع به ضبط پادکست جدیدی به نام: لینه‌کر و بیکر: پشت درهای بسته کردند.

این اولین پادکست شرکت گل‌هنگر لینه‌کر بود، شرکتی که نامش را با تواضع و اشاره به سبک بازی خودش برگزیده بود و در سال ۲۰۱۴ با تونی پاستور تاسیس شد. لینه‌کر می‌گوید: «تونی قبلا در بی‌بی‌سی با من کار می‌کرد- ما شرکت تولیدی داشتیم که مستندهای ورزشی می‌ساخت. وقتی آن پادکست را با دنی ضبط کردیم، شاخه‌های دیگری به آن شرکت اضافه شد- پادکست موفق شد و فکر کردم: اینجا خبری هست.

بعد برای اولین بار از دنیای ورزش فراتر رفتیم. تونی در یک کتابفروشی بود. او علاقه‌ زیادی به جنگ جهانی دوم دارد، کلی کتاب آنجا بود و او با خودش فکر کرد: من به پادکستی برای گوش دادن نیاز دارم. نتوانست پادکستی پیدا کند، پس فکر کرد: بیا یکی شروع کنیم.»

آنها آل موری، کمدین، به همراه جیمز هالند، مورخ، را برای پادکست جنگ جهانی دوم به نام We Have Ways Of Making You Talk  گرد هم آوردند. لینه‌کر می‌گوید: «واقعا خوب پیش رفت- هنوز هم خوب پیش می‌رود. حتی حالا جشنواره خودش را دارد، با تانک و همه‌چیز! از آنجا باز هم گسترش دادیم و با تام هالند و دومینیک سندبروک به سراغ کل تاریخ رفتیم. آن پادکست الان یک غول است، یکی از بزرگ‌ترین پادکست‌های جهان در هر زمینه‌ای.»

لینه‌کر چه به عنوان ستاره فوتبال و چه به عنوان برنامه‌ساز تلویزیونی، یکی از معروف‌ترین چهره‌های بریتانیاست.

بعدها دِ رست ایز هیستوری (The rest is history) با مجموعه‌ای از پادکست‌های دیگر همراه شد- از جمله دِ رست ایز پالیتیکس (The Rest Is Politics) با حضور الیستر کمپل و روری استوارت،دِ رست ایز مانی (The Rest Is Money) با استف مک‌گاورن و رابرت پستون، به علاوه دِ رست ایز اینرتینمنت (The Rest Is Entertainment) با اجرای ریچارد اوسمن و مارینا هاید.

همکاری لینه‌کر با بیکر همزمان با شیوع جهانی ویروس کرونا متوقف شد اما آلن شیرر و میکا ریچاردز، همکارانش در بی‌بی‌سی، در سال ۲۰۲۳ به او پیوستند و این سه نفر در کنار هم پادکست جدید دِ رست ایز فوتبال را راه‌اندازی کردند.

لینه‌کر می‌گوید: «انجام این کار خیلی طول کشید و تنها پادکستی بود که شاید بیشتر از همه بابتش نگران بودم چون هزاران هزار پادکست فوتبالی وجود دارد. با خودم فکر کردم اگر بتوانیم کمی جدیت درباره فوتبال، تفکرات تحلیلی درست درباره بازی و در عین حال داستان‌ها و خاطرات خودمان را هم واردش کنیم، شاید جواب بدهد. ما سه نفر همیشه رابطه خوبی داشتیم، همیشه شوخی و بگو ‌بخند بوده است. آلن که آلن شیرر است، من سال‌ها در پخش فوتبال بودم و میکا هم تازه از میادین فوتبال آمده است و شخصیتی فوق‌العاده و دوست‌داشتنی دارد. خیلی دوست داشتم میکا را داشته باشیم. خیلی خوب از آب درآمد- الان بزرگ‌ترین پادکست فوتبالی جهان است.»

گزارش‌های مالی اخیر پادکست‌های گل‌هَنگر ارقام چشمگیری را نشان داد. لینه‌کر می‌گوید: «و این نتایج مربوط به دو سال پیش است، پس الان خیلی بیشتر از آن است.» سود سالانه ۱.۴ میلیون پوند اعلام شده بود.
او می‌گوید: «من و تونی اغلب خودمان را نیشگون می‌گیریم چون انگار اتفاقی به این کار رسیدیم. و می‌دانی حال خوب‌کن‌ترین بخش ماجرا چیست؟ من تمام عمر درگیر فوتبال بودم و در فوتبال همیشه مقداری طعنه و انتقاد وجود دارد. بعد به توییتر رفتم و از بعضی‌ افراد در آنجا هم طعنه شنیدم. حتی در تلویزیون هم وقتی درباره فوتبال حرف می‌زنی، از هواداران انتقاد می‌شنوی.

اما هیچ‌کس واقعا درباره هیچ‌کدام از پادکست‌های ما حرف بدی نمی‌زند. مردم می‌آیند جلو و می‌گویند: من عاشق دِ رست ایز اینرتینمنت با ریچارد و مارینا هستم یا من عاشق هیستوری بویز (History Boys)  هستم، خیلی ممنون یا من پادکستت با آلن و میکا را دوست دارم. پس انرژی منفی کجاست؟ من به این عادت ندارم، همیشه یک بخش منفی وجود دارد! این واقعا باورنکردنی بوده است.»

راه‌اندازی پادکست‌های بیشتر هم احتمالاً در برنامه است. لینه‌کر می‌گوید: «فکر می‌کنم همین‌طور است، بله. ما باید کار را درست انجام دهیم- بزنم به تخته، تا الان هیچ‌کدام شکست نخورده است. قبل از این‌که یکی را منتشر کنیم، کلی نسخه آزمایشی ضبط می‌کنیم چون می‌دانیم بلافاصله مورد بررسی قرار می‌گیرند. ده‌ها هزار پادکست آن بیرون هست و تعداد کمی از آنها واقعا پول درمی‌آورند. ما این مزیت را داریم که می‌توانیم پادکست‌های خودمان را معرفی متقابل کنیم اما اگر قرار باشد مردم همراه‌شان بمانند، باید خیلی خوب باشند.»

 

«کار اشتباهی نکردم»

لینه‌کر بین سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۱ مسابقات لیگ قهرمانان اروپا را برای بی‌تی اسپورت اجرا کرد و تنها دلیلی که از این شبکه جدا شد این بود که فصل بعدی می‌خواست با پسرانش در سراسر اروپا به دنبال لسترسیتی در لیگ اروپا سفر کند و مسابقاتش را ببیند.

او انتظار ندارد که پس از ترک بی‌بی‌سی به شبکه تلویزیونی دیگری ملحق شود. می‌گوید: «فکر نمی‌کنم زیاد در حوزه فوتبال کار کنم، به جز در پادکست. شاید گاهی کاری انجام بدهم ولی فکر نکنم من را به صورت مرتب در شبکه‌ دیگری ببینید.»

لینه‌کر در دوران حرفه‌ای‌ کارش از اسکای اسپورت هم پیشنهاد داشته اما هرگز وارد این همکاری نشده است. او اظهار داشت: «در مقاطع مختلفی با اسکای مذاکره کردیم ولی همیشه می‌خواستم در بی‌بی‌سی بمانم. می‌توانستم خیلی بیشتر درآمد داشته باشم، هرچند همین حالا هم می‌دانم که دستمزدم خوب بوده است. پیشنهادهای دیگری هم داشتم ولی واقعا دوست داشتم در بی‌بی‌سی باشم و همین‌طور این‌که بودن در آنجا به همه کارهای دیگر آدم هم کمک می‌کند. فقط بحث پرستیژ نیست، مخاطبش خیلی بیشتر است. هنوز هم احتمالا بیننده‌های مچ آو دِ دی از بزرگ‌ترین مسابقات زنده روزهای یکشنبه بیشتر هستند. من هم آدم وفاداری هستم. چهل سال است موهایم را پیش یک نفر کوتاه می‌کنم، ۳۰ سال است با یک نفر در باشگاه تمرین می‌کنم، از ۱۸ ‌سالگی هم یک مدیر برنامه دارم…»

بی‌بی‌سی در کنار آوردن مخاطب بیشتر، باعث شده نظارت بیشتری هم روی او باشد، اول از همه در مورد دستمزدش. بی‌بی‌سی موظف است هر سال فهرست دستمزدهای بالای کارمندانش را منتشر کند- در تیرماه گذشته، دستمزد سالانه‌اش حدود ۱.۳۵ میلیون پوند بود، بیشترین رقم در آن فهرست. لینه‌کر می‌گوید: «بی‌بی‌سی نهادی فوق‌العاده است ولی در عین حال شرکت پیچیده‌ای هم هست و این به خاطر ماهیت و هزینه مجوزش است که همه درکش می‌کنیم. مردم می‌گویند: ما داریم حقوق تو را می‌دهیم، در حالی که در هر شغلی که باشی، به شکلی مردم دارند حقوق تو را پرداخت می‌کنند.

گاهی اوقات کار پُرچالشی است ولی فکر نمی‌کنم به اندازه کافی از بی‌بی‌سی تعریف کنیم. گاهی کمی می‌ترسیم از این‌که روزنامه‌ها چه می‌گویند و لازم نیست این‌طور باشد. بی‌بی‌سی در کاری که انجام می‌دهد، فوق‌العاده است- کیفیت سریال‌ها، خبرها، پوشش ورزشی، کمدی‌ها، رادیو، رادیوهای محلی و سرویس جهانی. واقعا ارزش پولی را که می‌دهند، دارد.

فکر می‌کنم شاید کمی در برابر منتقدان عقب می‌نشینیم چون هرگز قرار نیست آنها را راضی کنید. کاری که باید انجام دهید این است که سعی کنید کسانی را خوشحال کنید که واقعا بی‌بی‌سی را دوست دارند که بیشتر مردم همین‌طور هستند. از نظر سیاسی هم از جهاتی محیط سختی است.»

لینه‌کر به دلیل انتقاد از سیاست‌های دولت بریتانیا، برای مدت کوتاهی از حضور در مچ آو د دی معلق شد.

این موضوع هیچ وقت از سال ۲۰۲۳ آشکارتر نبود، وقتی که او به خاطر توییتی که در آن سیاست دولت در قبال پناه‌جویان را «به ‌شدت بی‌رحمانه، علیه آسیب‌پذیرترین افراد و با زبانی نه چندان متفاوت از آلمان در دهه ۱۹۳۰» خوانده بود، برای مدت کوتاهی تعلیق شد.

لینه‌کر در سال‌های اخیر برای مدتی میزبان دو پناه‌جو در خانه‌اش بود اما آن توییت واکنش خشمگینانه محافظه‌کاران را در پی داشت و بی‌بی‌سی از او خواست تا قبل از بازگشت به مچ آو دِ دی و پس از غیبت در یک قسمت، به دستورالعمل‌های بی‌طرفی سیاسی آن پایبند باشد. در مقابل، بی‌بی‌سی بازبینی مستقلی در دستورالعمل‌های شبکه‌های اجتماعی‌اش انجام داد، چرا که بعضی افراد معتقد بودند که یک مجری ورزشی نباید تحت همان مقرراتی قرار گیرد که خبرنگاران سیاسی ملزم به رعایت آن هستند.

او در پاسخ به این سوال که در آن دوران چه حسی داشت، می‌گوید: «حالم خوب بود چون اصلا نگران این نبودم که کار اشتباهی کرده باشم. من فقط واقعیت را گفتم- این فقط جواب کسی بود که داشت به من طعنه می‌زد و بی‌ادبی هم نکردم. به نظرم اتفاقی خارق العاده بود- کاملا از حد خودش خارج شد. فکر می‌کنم مردم حالا متوجه شده‌اند که ماجرا را کمی بد برداشت کردند.»

توییت او اساس برای ترویج مهربانی بین همه انسان‌ها با هر زادگاهی بود. او در حالی که از افرادی در دنیا که با چنین نظراتی مخالف هستند، آزرده به نظر می‌رسد، می‌گوید: «همین بود ولی بعضی این را هم چیز خوبی نمی‌بینند. مضحک است.»

برای همان یک قسمت مچ آو د دِی که بدون لینه‌کر روی آنتن رفت، یان رایت در حمایت از دوستش کناره‌گیری کرد و بعد از او آلن شیرر و میکا ریچاردز، گزارشگران و گروهی دیگر از کارکنان هم همین کار را کردند و بی‌بی‌سی را مجبور کردند نمایشی از صحنه خالی را پخش کند. لینه‌کر می‌گوید: «آن کاری که مردم کردند، فوق‌العاده احساسی بود: اول ایان، بعد آلن و میکا، بعد گزارشگرها و خبرنگارها. فکر کردم: خدای من. خیلی احساساتی و اشک‌آلود شدم چون واقعاً نمی‌دانی آدم‌های دور و برت که هر روز با آنها کار می‌کنی، چه فکری می‌کنند. آن وفاداری خیلی برایم ارزشمند بود.»

 

بپا خیز، سِر آقای چیپسی؟

لینه‌کر برای میلیون‌ها نفر گنجینه‌ای ملی است. او با لبخند می‌گوید: «خیلی خوب است که هرجا می‌روم با آدم‌های خیلی دوست‌داشتنی‌ای روبرو می‌شوم. شما ممکن است با آنچه در شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کنید، گمراه شوید، آنها همان آدم‌هایی هستند که تمام مدت از شما انتقاد می‌کنند.

من دیگر به ایکس نگاه نمی‌کنم- قبلا هم کمی در مرز بود اما حالا تبدیل به لجنزار شده، وحشتناک است، فقط نفرت است. خیلی راحت می‌شود با زیاد نگاه کردن به آن، برداشت اشتباهی از حال و هوای کلی جامعه داشت. وقتی در خیابان هستم یا سوار مترو و قطار می‌شوم، مردم همیشه با من خوب برخورد می‌کنند. در ۱۰ سال گذشته، تعداد دفعاتی که کسی شاید به من نگاهی انداخته یا چیزی گفته را می‌توانم با انگشتان یک دست بشمارم.»

نزدیک به ۴۰ سال است که لینه‌کر تقریبا هرجا می‌رود، شناخته می‌شود. او می‌گوید: «زندگی همین است، به آن عادت کرده‌ام. همیشه از من می‌پرسند که آیا مردم متوجه من می‌شوند یا نه و بله، می‌شوند اما تقریبا همه مهربان و محترم‌ هستند. بله، عکس می‌خواهند اما این طبیعی است. اگر در خیابان قدم بزنم، مردم می‌گویند: گری، حالت خوبه؟ یا پاکت چیپس داری؟ چیزی که خیلی عجیب خواهد بود این است که در خیابان قدم بزنم و هیچ‌کس نگاهم نکند. آن وقت با خودم می‌گویم: عه، چی شده؟!»

لینه‌کر سال‌هاست که به عنوان چهره تبلیغاتی چیپس‌های واکرز فعالیت می‌کند.

گاهی اوقات، بعضی‌ افراد دیگر نمی‌دانند که او فوتبالیست بوده است. با خنده می‌گوید: «برای بچه‌های کوچکتر، من یا همان یارو در مچ آو دِ دی هستم، یا مرد چیپسی! در  مچ آو دِ دی گاهی تلاش می‌کنیم به مردم یادآوری کنیم که من بازی می‌کردم اما انگار فوتبال قبل از لیگ برتر وجود نداشته است!»

با توجه به دستاوردهایش، شاید خیلی هم عجیب نباشد اگر روزی لینه‌کر شوالیه شود. از جمله کسانی که تا به امروز این افتخار را دریافت کرده‌اند می‌توان به الکس فرگوسن، الف رمزی، مت بازبی، بابی رابسون، والتر وینترباتم، کنی داگلیش، بابی چارلتون، جف هرست، استنلی متیوز، تام فینی و ترور بروکینگ اشاره کرد.

وقتی به او می‌گوییم که شاید حضورش در آن فهرست خیلی هم بی‌جا نباشد، برای لحظه‌ای نمی‌داند چه واکنشی نشان دهد. به شوخی می‌گوید: «نمی‌دانم چطور باید در این باره نظر داد چون یا باید بگویی: نمی‌گیرمش یا بله، چرا هنوز نگرفتم! راستش را بخواهید، هیچ‌وقت حتی به آن فکر هم نکرده‌ام.»

شاید دیدگاه‌های سیاسی او در گذشته بیشتر مانعش شده باشد تا دستاوردهای واقعی‌اش. او می‌گوید: «کسی چه می‌داند، من نمی‌دانم.» در هر حال، او قصد ندارد از ایستادن پای باورهایش دست بکشد. لینه‌کر تایید می‌کند: «نه، آن موضوع خیلی مهم‌تر است. شما ارزش‌های مشخصی دارید و می‌توانید با چیزهایی مخالف باشید، این ایرادی ندارد. تا وقتی که به شیوه‌ای معقول انجامش بدهی، مشکلی ندارم. اما سعی می‌کنم از چیزهایی که فکر می‌کنم مهم‌ هستند دفاع کنم.

مردم می‌گویند: اوه، تو راجع به همه چیز نظر داری. اینطور نیست. فقط دارم به نحوه‌ رفتار ما با یکدیگر نگاه می‌کنم. درک نفرت برایم سخت است. موضوعاتی وجود دارد که احساس می‌کنم خیلی مهم هستند، خیلی راجع به‌ آنها خوانده‌ام و کمی بیشتر فهمیده‌ام. مسائل انسانی.»

 

«شاید به کاتس‌ولدز بروم»

از زمانی که در نوامبر اعلام شد لینه‌کر در پایان این فصل برنامۀ مچ آو د دِی‌ را ترک خواهد کرد، هفته‌ها رو به اتمام بوده‌اند. او می‌گوید: «در حال حاضر احساس متفاوتی ندارم اما حالا شبیه به شمارش معکوس شده است.

در برنامه‌ پایانی‌اش در ۲۵ می چه احساسی خواهد داشت؟ او تایید می‌کند: «واقعا نمی‌دانم. دلم برای انجامش تنگ نمی‌شود چون چنین آدمی هستم. هیچ‌وقت دلم برای فوتبال تنگ نشده است، با این که عاشقش بودم. سال‌ها گلف بازی می‌کردم، معتادش بودم، بعد متوقفش کردم و دلم برای آن هم تنگ نشد، با این‌که آن را هم دوست داشتم.»

دیگر بعدازظهرهای شنبه‌اش را جلوی مجموعه‌ای از تلویزیون‌ها در بی‌بی‌سی در کنار سایر کارشناس‌ها به تماشای بازی‌ها نخواهد گذشت-مسابقاتی که به‌خاطر محدودیت پخش ساعت سه بعد از ظهر در بریتانیا پخش نمی‌شوند. او می‌گوید: «احتمالا دلم برای همین یکی تنگ می‌شود و آن شوخی و کری با پسرها موقع تماشای بازی. مگر این‌ که… نمی‌دانم بی‌بی‌سی اجازه می‌دهد در خانه خودم کلی تلویزیون نصب کنم یا نه!

لینه‌کر علاقه زیادی به آشپزی دارد و دنی بیکر زمانی گفت باور نمی‌کرد غذاهایی که در خانه او می‌خورد را خود لینه‌کر درست کرده باشد.

اما بی‌صبرانه منتظرم که برای اولین بار در زندگی بزرگسالی‌ام آخر هفته‌های آزاد داشته باشم. احتمالاً گاهی به یک بازی شرط‌بندی می‌روم، احتمالا در لندن چون اینجا زندگی می‌کنم. بعدش هم نمی‌دانم، شاید به سفر آخر هفته بروم! چطور است! می‌توانم ‌جایی آفتاب بگیرم یا شاید هم سری به کاتس‌وُلدز، سامرست یا کورنوال بزنم! من عاشق واقعی غذا هستم، هم آشپزی را دوست دارم و هم رفتن به رستوران‌های عالی- رستوران‌های زیادی در این کشور هست که دلم می‌خواهد به آنجا بروم.

و برای مچ آو د دی هم مشکلی پیش نمی‌آید، ۶۰ سال است که پخش می‌شود. تلویزیون در حال تغییر است اما تا زمانی که بتوانند حق پخش را نگه دارند، اوضاع‌شان خوب می‌ماند.»

چشم‌انداز تلویزیون حالا با سال ۱۹۹۹ خیلی فرق کرده. او می‌گوید: «همه چیز دارد به سمت استریم کردن می‌رود. واقعا قابل توجه است مچ آو دِ دی چطور مخاطبش را حفظ کرده است. اگر واقعا بخواهید، راه‌های دیگری برای دیدن گل‌ها هست اما این تاثیری نگذاشته است.

اگر مجموع بیننده‌های آی‌پلیر و کسانی که به‌ صورت زنده تماشا می‌کنند را حساب کنیم، هنوز حدود چهار میلیون نفر بیننده داریم و احتمالا یک میلیون نفر دیگر هم در بازپخش. تقریبا هر هفته مچ آو دِ دی  در صدر جدول آی‌پلیر است. این برنامه بخشی جدا نشدنی از زندگی مردم است- نیمی از کشور هنوز اسکای، تی‌ان‌تی  یا آمازون ندارند. خیالم راحت است که دارم آن را در شرایط خوبی ترک می‌کنم.»

قرار است مارک چپمن، گبی لوگان و کلی کیتز به ‌صورت چرخشی اجرای مچ آو دِ دی را به جای او بر عهده بگیرند-  وقتی به او می‌گوییم که بی‌بی‌سی مجبور شده به‌جای یک نفر، سه نفر را جایگزینش کند، چون پر کردن جایش خیلی سخته بوده است، لینه‌کر می‌خندد.

او می‌گوید: «احتمالا به این دلیل است که این کار تعهد خیلی بزرگی است. این سه نفر همگی خانواده دارند و اگر قرار باشد یکی‌شان در ۱۰ یا ۲۰ سال آینده این کار را انجام دهد، آخر هفته‌هایش را از دست می‌دهد. شاید هم دلیلش همین باشد، نمی‌دانم. من در هیچ‌کدام از این تصمیم‌ها دخالت نکردم. برایم در حکم تعریف است که آنها اسم سه نفر را مطرح کرده‌اند اما گمان نمی‌کنم دلیلش این باشد!

هنوز آنها را ندیده‌ام که صحبت کنم اما این کار را خواهم کرد- آ‌نها مشکلی نخواهند داشت و کارشان را خیلی خوب انجام می‌دهند. سال‌هاست همه‌شان را می‌شناسم، مجری‌های درجه یکی هستند. من هم تماشایشان می‌کنم، اما احتمالا در آی‌پلیر… فکر نمی‌کنم شنبه‌ها تماشا کنم. شاید وقت شرط‌بندی باشد، اگر این کار را کرده باشم!»

 

پایان نحسی

لینه‌کر در پایان قراردادش با مچ آو دِ دی  کنار می‌رود، هرچند قراردادش با بی‌بی‌سی را برای یک سال دیگر تمدید کرده است تا اجرای برنامه‌های جام جهانی و همچنین مسابقات زنده‌ جام حذفی در این مدت را بر عهده داشته باشد.

او درباره‌ خداحافظی‌اش از این برنامه می‌گوید: «احساس کردم زمان مناسبی بود. اگر قراردادم تا پایان سال آینده ادامه داشت، یک سال دیگر هم ادامه می‌دادم اما از این ایده خوشم آمد که در جام جهانی خداحافظی کنم؛ برای غرورم یا هر چیز دیگری. بیشتر به این خاطر که دلم می‌خواهد این جمله را بگویم: انگلیس قهرمان جام جهانی شد- اگر آن لحظه برسد و این آخرین حرفم باشد، دیگر هرگز از من خبری نمی‌شنوید!

لینه‌کر علی‌رغم کناره‌گیری از مچ آو د دی، تا پایان فصل بعد در پوشش زنده رقابت‌های اف‌ای‌کاپ حضور خواهد داشت.

فکر کردم، یک سال دیگر مچ آو د دی را هم انجام بدهم؟ آ‌ها این گزینه را به من دادند اما در نهایت با خودم گفتم فقط جام حذفی را کار می‌کنم که دستم گرم بماند تا قبل از جام جهانی. همیشه گفته‌ام که جاه‌طلبی من در تلویزیون درباره‌ خودم نیست، بلکه این است که آیا بالاخره یک روز می‌توانم بگویم انگلیس یک تورنمنت را برده است؟ فقط یک شانس دیگر برایم مانده است…

در سال‌های اخیر خیلی به آن نزدیک شدیم و می‌توانیم- بازیکنانی داریم که قادر به انجامش هستند. دعا می‌کنم. شاید هم یک مربی آلمانی این کار را برای‌مان انجام بدهد!»

اگر توماس توخل قهرمانی جام جهانی را برای انگلیس به ارمغان بیاورد، شاید لینه‌کر بتواند آخرین جمله‌ تلویزیونی‌اش را کمی تغییر دهد و از یکی از معروف‌ترین نقل‌ قول‌هایش الهام بگیرد- «۲۲ مرد ۹۰ دقیقه دنبال یک توپ می‌دوند و در پایان، آلمان‌ها همیشه می‌برند.»

او با خنده می‌گوید: «می‌دانم… اما من هیچ‌وقت از قبل به جمله‌ پایانی فکر نمی‌کنم- این نحس است! همیشه سعی می‌کنم چیزی به ذهنم برسد و ادیتوری در مچ آو د دی دارم به نام ریچارد هیوز که مثل خودم است. ما معتاد به بازی با کلمات و جوک‌های پدرانه هستیم. وقتی مسابقات زنده داریم، گاهی به جمله‌ خوبی می‌رسم اما به هیچ‌کس نمی‌گویم- چون به محض این‌که بگویم، نحس می‌شود و تیم مقابل گل می‌زند!»

لینه‌کر امیدوار است که این نحسی امیدهای سه شیرها را از بین نبرد- یورو ۲۰۲۸ قرار است در بریتانیا برگزار شود، پس غیرممکن نیست که نخستین قهرمانی انگلیس از سال ۱۹۶۶ در اولین تورنمنت پس از جدایی او از بی‌بی‌سی رقم بخورد. او می‌گوید: «همین اتفاق می‌افتد! همین چند وقت پیش به یکی گفتم، می‌دانی قرار است اینجا چه اتفاقی رخ دهد، نه؟ من خود نحسی‌ام! به‌ عنوان بازیکن، به یک‌ چهارم نهایی و نیمه ‌نهایی رسیدم. اخیرا هم دو فینال در یورو و یک نیمه‌ نهایی در جام جهانی داشتیم- شاید من نحسی‌ام، شاید هم باید همین تابستان بروم! یک فرصت دیگر خواهم داشت…»

حتی اگر تیم ملی انگلیس تابستان آینده در آن سوی آب‌ها قهرمان جام جهانی نشود، لینه‌کر می‌تواند به دوران حرفه‌ای شگفت‌انگیزش در تلویزیون افتخار کند. اگر کسی در دوران کودکی‌اش به او می‌گفت که نه فقط در یک، بلکه در سه حوزه متفاوت در طول زندگی کاری‌اش- فوتبال حرفه‌ای، تلویزیون و حالا پادکست- به اوج می‌رسد، واکنشش چه بود؟

با خنده می‌گوید: «می‌گفتم پادکست چه کوفتی است؟ – تصورش را در سال ۱۹۶۸ بکن!» این‌ که توانسته است در زمینه‌هایی موفق شود که آن زمان اصلا وجود نداشتند، نشان از انعطاف‌پذیری و استعدادش دارد.

اما بعد در پاسخ جدی به این سوال ادامه می‌دهد: «اما نه، من به خدا و این چیزها اعتقاد ندارم اما همیشه فکر می‌کنم شاید جایی در سیاره‌ای دور، آنها یک پلی‌استیشن دارند، همه ما در حال کنترل توسط افرادی هستیم که مشغول بازی هستند و هر کس من را کنترل می‌کند، فوق‌العاده خوب کار کرده است. خیلی خوش‌شانس بودم.»

او فروتن‌تر از این است که حرفی بزند اما در واقع این خود لینه‌کر بوده که پشت دسته‌ پلی‌استیشن نشسته و سرنوشتش را با استعدادش رقم زده است، نه با شانس صرف. شما اتفاقی یکی از محبوب‌ترین چهره‌های انگلیس نمی‌شود.

درست است که همکاری طولانی مدتش با مچ آو د دی در اوایل دهه ۱۹۸۰ در ویلا پارک چندان رویایی نبود. اما از آن زمان به بعد، زندگی برای گری لینه‌کر به‌خوبی پیش رفته است.

 

عنوان اصلی مقاله: Goalscorer, TV legend, Podcast Guru نویسنده: Chris Flanagan نشریه / وبسایت: Four Four Two زمان انتشار: می 2025
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *